#عروض_و_قافیه ۵
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📘کلیات۲
📕انواع وزن در زبانهای گوناگون:
۱- وزن هجایی/ عددی (Numerical)
وزن اشعار فرانسوی و ایتالیایی و اسپانیایی از اینگونه است.
در آن فقط تساوی تعداد هجاهای هر مصراع معتبر است. مانند اشعار فرانسوی و ژاپنی. شعر زیر از شاعر نوآور ایرانی ابوالقاسم لاهوتی تلاشی است برای ایجاد شعر با وزن هجایی (دههجایی):
در یک قلعهٔ خالی، نیم ویران
چندی حصاری بودند دلیران
آفتاب زمین را چون دیگ میجوشاند
بخار زمینِ آن را میپوشاند
۲- وزن تکیهیی (Accentual)
وزن اشعار انگلیسی و آلمانی چنین است.
اساس این نوع وزن تنها بر تساوی تعداد تکیهها در هر مصراع شعر قرار دارد و تعداد هجاهای مصراعها ممکن است تغییر کند. وزن تکیهای خاص زبانهایی است که در آنها هجای تکیهدار اصل است و هجاهای دیگر سریع تلفظ میشوند. مانند انگلیسی باستان و آلمانی. در بیت فارسیِ برساختهٔ زیر:
تن عیشم به غم نحیف گشت
گل بختم به خار نهفته گشت
وزن تکیهای وجود دارد اما فارسیزبانان وزن کمّیِ آن را در نمییابند. (این بیت وزن عروضی ندارد)
۳- وزن کمّی (Quantitative)
وزن شعر فارسی و عربی و سنسکریت و یونانی باستان و لاتین از دست است. در فارسی به آن وزن عروضی گفته میشود. اساس آن مبتنی بر نظم هجاهای بلند و کوتاه در مصراعهای یک شعر است. این نوع وزن، خاص زبانهایی است که در آنها مصوّتها به کوتاه و بلند و در نتیجه هجاها به کوتاه و بلند و احیاناً کشیده تقسیم میشوند.
۴- وزن آهنگی / نواختی (tonic)
خاص زبانهایی است که در آنها زیروبمی در کلمات تکهجایی باعث تغییر معنی میشود. مثل ویتنامی و چینی. شعر در این زبانها از کنارِ هم قرار دادن هدفمندِ هجاها با زیر و بمیهای به خصوص برای آفریدنِ آهنگِ به خصوص به وجود میآید.
5– وزن ضربی-هجایی:
در آن هم تعداد تکیهها حساب میشوند هم تعداد هجاها. مانند شعر انگلیسی نوین
📗عروض و قافیه پرفسور شمیسا – آموزش عروض و قافیه دکتر روح الله هادی – فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض استاد حسین مدرسی –تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۶
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📗مبانی وزن شعر فارسی ۱:
📕چنانکه گفتیم وزن شعر فارسی مبتنی بر توالیهای خاصی از هجاهای کوتاه و بلند در یک مصراع و تکرار عین آن توالی در مصراعهای دیگر است. بنابراین وزن شعر فارسی مجموعهیی از هجاهای کوتاه و بلند است که با نظم مشخصی پیدرپی قرار گرفته باشد. هر نظم خاص، وزن خاصی را به ذهن متبادر می کند.
📙پس: «شعر فارسی به طور کلی مبتنی بر کمیت (کوتاه و بلندی) هجاهاست.»
📕مصوِّتها و صامتهای زبان فارسی:
در فارسی ۶ مصوِّت داریم:
سه مصوِّت کوتاه:
ـ –َ– –ِ– –ُ–
سه مصوِّت بلند:
آ ایـ او
بقیهی اصوات را صامت گویند.
📘آشنایی با عروض و قافیه عروض و قافیه پرفسور شمیسا – آموزش عروض و قافیه دکتر روح الله هادی – فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض استاد حسین مدرسی – تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
ادبخانه
🟦ادبخانه 🟨دنیای ادبیات 🟥بفرمایید 👇 https://eitaa.com/adabkhane موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🟢آیدی
👆لینک دعوت به دنیای ادبیات را در گروه های خود بارگذاری کنید👆
#شاه_بیت ۴۰
ترک افیون را علاجی بهتر از تقلیل نیست
اندک اندک ز آشنایان جهان بیگانه شو
#صائب_تبریزی
@adabkhane
اینستاگرام | ایتا
#شعر ۱۸
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت بهم...
#امید_صباغ_نو
@adabkhane
Alireza Ghorbani - Leyla.mp3
10.83M
🎶 کجایی ای که عمری در هوایت نشستم زیر باران ها کجایی!
#آواز ۱۲
@adabkhane
ادبخانه
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد- #ضرب_المثل 22
🦋بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم🦋
آشی برایت بپزم که
یک وجب روغن رویش باشد!
در کتاب «سه سال در دربار ایران» نوشته دکتر فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه نوشته شده:
ناصرالدین شاه سالی یک بار (آن هم روز اربعین) آش نذری میپخت و خودش در مراسم پختن آش حضور مییافت تا ثواب ببرد
در حیاط قصر ملوکانه اغلب، رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آشِ شله قلمکار، هر یک کاری انجام می دادند.
…بعضی سبزی پاک می کردند،
بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند،
عدهای دیگهای بزرگ را روی اجاق می گذاشتند
و خلاصه هر کس برای تملُّق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود
خودِ اعلی حضرت هم بالای ایوان مینشست و قلیان می کشید و از آن بالا نظارهگر کارها بود.
👨🍳سرآشپزباشیِ ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد.
به دستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و ایشان میبایست کاسه خالی آش را از اشرفی(سکه) پر کند و به دربار پس بفرستد
کسانی را که خیلی میخواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری میریختند.
پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه یک قدح بزرگ آش که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده دریافت می کرد، حسابی بدبخت می شد.
به همین دلیل در طول سال،اگرآشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد؛ به او می گفت:
بسیار خوب! به تو حالی خواهم کرد دنیا دست کیست⁉
🍲آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.
✍معنای کنایی
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد،کنایه است از اینکه:
«برایت نقشه ای کشیده ام که بیچاره ات می کنم.»
@adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشم من با تب عشقت، طبیب آمد جوابش کن/
حبیبم،چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
#استاد_شهریار
@adabkhane
#با_طلا_باید_نوشت...۳
پرهيزکار، علم را با حِلم(صبر) و حرف را با عمل درآمیخته است.
حضرت امیر(ع) - خطبه ١٨۴
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۷
🌸بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
🔶مبانی وزن شعر فارسی۲
🔹هجا یا سیلاب یا بخش:
هجای فارسی مجموعهای از یک مصوت و یک یا دو یا سه صامت است. بنابراین تعداد هجاهای هر کلمه، مساوی تعداد مصوتهای آن است. یعنی در یک عبارت همان تعداد هجا هست که مصوِّت هست. هر هجا در یک دم یا بازدم ادا می شود. در کلمه «آمدم» سه مصوِّت وجود دارد. پس «آمدم» دارای سه هجاست. در زبان فارسی شش نوع هجا (مجموعهی صامت و مصوت) وجود دارد، اما در عروض فارسی فقط سه نوع آن مستعمل است که به آنها هجای عروضی گویند. یعنی کلمات زبان فارسی در شعر فقط به سه نوع هجا بخش می شود.
✅هجاهای عروضی از نظر کمیت بر دو گونه اند: بلند و کوتاه.
💠هجاهای عروضی بلند:
1️⃣ صامت + مصوت کوتاه + صامت. «cvc¹»
(مانند: دَر ، شِن ، بُن )
2️⃣ صامت + مصؤت بلند. «cV»
(مانند: با ، بی ، بو )
💠هجای عروضی کوتاه:
صامت + مصؤت کوتاه. «cv»
(مانند: نه ، که ، تو )
✅بدین ترتیب هجای بلند عروضی مرکب از سه واک ” یا حرف عروضی و هجایی کوتاه عروضی مرکب از دو واک یا حرف عروضی است.
1. c=Consonant
2. v=Vowel
📚تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۸
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📘مبانی وزن شعر فارسی۳
📗املای عروضى يا آوانويسی:
املای عروضی، نوشتن کلمات به خطی است که بتوان با آن مقطع اصوات یا هجا را به آسانی تشخیص داد. املای عروضی نگارش دقیق اصوات اعم از صامت و مصوت است.
برای این کار می توان، با اندک تغییر و اضافاتی هم از خط لاتینی استفاده کرد و هم از خط فارسی.
📙فایدهٔ املای عروضی:
هرگاه در تعیین بلند یا کوتاه بودن هجا، تردیدی وجود داشته باشد، فوراً آن را به خط عروضی می نویسیم. اگر هجا دارای سه واک یا حرف عروضی گردید، بلند و اگر دارای دو واک یا حرف عروضی شد کوتاه است.
املای عروضی، زبان گویای حقایق عروضی است. مثلاً با نوشتن واج «ن» بعد از مصوت بلند مشاهده می شود که به اندازهٔ یک مصوت از امتداد بلند مصوت قبل از نون کاسته شده است (زیرا هجای بلند همواره سه واکی است).
📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۹
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
📘مبانی وزن شعر فارسی۴
✍تقطیع:
تقطیع در لغت قطعه قطعه کردن است و آن مصدر باب تفعیل است از ریشهٔ قَطَعَ (=برید) و در اصطلاح عروضی قطعه قطعه کردن شعر است به هجاهای کوتاه و بلند.
📕برای مثال بیت زیر را به هجاهای کوتاه و بلند تقسیم یا به اصطلاح تقطیع می کنیم:
«پری رویی، پری بگذار، ماهی»
«به زیر مقنعه صاحب کلاهی»
پَ ری رو یی پَ ری بُگ ذا رُ¹ ما هی
pa rii ruu yii pa rii bog zaa r(o) maa hii
به زی رِ مَق نَ عه صا حِب کُ لا هی
be zii re magh na ?e² sa* heb ko laa hii*
📙(1- «ر» در کلمه «بگذار» ساکن است، اما در تقطیع میتوان به آن یک مصوت کوتاه اضافه کرد)
📘(2- هر گاه حرف «ع» یا « الف عطف یا (ء)» در اول یک هجاباشد،در تقطیع لاتین از علامت «?» استفاده می کنیم)
📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
#عروض_و_قافیه ۱۰
بسمالله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
✍مبانی وزن شعر فارسی۵
📗بخش کردن یا تقسیم هجا:
در تقطیع شعر به هجاها، کل کلمات مصراع در رابطه با یکدیگر در نظر گرفته می شود نه تک تک کلمات به صورت مجرد. مثلاً در تقطیع این مصراع حافظ:
«خوش آمد گل وزان خوشتر نباشد» میگوییم:
ل¹ –² – – ل – – – ل – –
خو شا مَد گُل وَ زان خوش تَر نَ با شَد
📙چنان که ملاحظه می شود در تقطیع درست، کلمهٔ «خوش» برحسب قرائت و موقعیتش در ترکیب عبارات ( تقابل با کلمهٔ بعدی) جایی دو جزء «خو+شا» و در جایی دیگر یک جزء «خوش» حساب شده است. به طور کلی باید توجه داشت که صامت ها معمولاً با مصوتهای بعد از خود (در هجاهایی که با همزه شروع شده اند) تلفظ می شوند، یعنی همزه معمولاً حذف می شود تا صامت پیش از آن به مصوت بعد از آن بچسبد؛ مثالی دیگر:
کاروانِ شـهـیـد رفت از پیش
وان ما رفته گیر و میاندیش
«رودکی»
– ل – – ل – ل – – –
کا رِ وا نی³ شَ هی دُ رَف تَز پی (ش)
وا نِ ما رَف ته گی رُ می اَن دی (ش)
📕در کلمه «از» همزه حذف شده است تا صامت «ت»(در کلمه رفت) به مصوت «–َ-» بچسبد: تَز
1- علامت «ل» نشان دهنده ی هجای کوتاه است.
2- علامت «–» نشان دهنده ی هجای بلند است.
3- حرف «ن» در کلمه کاروان هنگام تقسیم به «نی» تبدیل می گردد؛ (در ادامه به توضیح علت آن خواهیم پرداخت..
📘تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)
@adabkhane
در اقیانوس غدیر.pdf
949K
🔴#پژوهش ۳
🟢"در اقیانوس غدیر: گزیدهاشعار نهمین جشنوارهی ملی شعر غدیر"
➕با
🟡پیش نوشتاری پژوهشی درباره تاریخچه شعر غدیر
#بنیاد_بینالمللی_غدیر
@adabkhane
#شعر ۱۹
مثل شعری قابل تحسین که بی تشویق نیست
هیچ خطی مثل ابروی تو نستعلیق نیست!
#فائزه_محمودی
@adabkhane
🔴فَیاسُیُوف خُذینی
🟠کل ارض کربلا
🟡هل من ناصر ینصرنی
🔵شارح:دکتر محمدی مبارز 👇🔘
https://aparat.com/v/TfidP
👆🟣
@adabkhane
ادبخانه
🟥گرگ بالان دیده/ باران دیده/ دالان دیده؟
#ضرب_المثل ۲۳
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
گرگ بالان دیده/باران دیده/دالان دیده؟
⬛️ در پیش درآمد، دلایلی را که تا کنون به معانی بالان و باران پرداخته اند، می آورد.
اما در پایان، دیدگاهی ( دالان/بالان) نو،پیش چشم نهاده می شود:
🟩 گرگ باران دیده :
وجه تسمیه را اینگونه ذکر کنند که گرگ تا وقتی باران ندیده است از آن بسیار می ترسد
و حتی الامکان احتیاط میکند تا اینکه به طور اتفاقی، مجبور به خوردن باران شود.
بعد از آن دیگر نمی ترسد، از این جهت مثل مذکور برای کسی استعمال می شود که کار آزموده و زیرک شده باشد. (فرهنگ نظام).نظامی می سراید:
ز باران کجا ترسد آن گرگ پیر
که گرگینه پوشد بجای حریر.
و دیگری سروده :
دوش میرفتم بکوی یار، بارانم گرفت
در میان عاشقان، من گرگ باران دیده ام .
(انجمن آرای ناصری ص 72) (آنندراج ).
کمال خجندی نیز ( قرن هشتم) می سراید:
مرا از گریه ی بی حد نترسانید ای یاران
که گرگی اینچنین،باران فراوان یاد می دارد.
🟫امابه کار بردن واژه ی باران در این اصطلاح ممکن است نادرست باشد زیرا همهی گرگ ها،باران دیده هستند
و گاه در روزهای زمستانی و بارانی بیشتر از لانه بیرون می شوند و به شکار می روند
و اگر باران دیدن علت با تجربه شدن گرگ باشد، این شامل تقریبا همه حیوانات است نه فقط گرگ ها.
🟪گرگ بالان دیده :
اما معنای عبارت “بالان” در لغتنامه دهخدا:
بالان:تله ی جانوران،دهلیز.
و نیز طبق این منابع:برهان قاطع،فرهنگ رشیدی،فرهنگ لغات شاهنامه،انجمن آرای ناصری و ناظم الاطباء :تله ای که بدان جانوران گیرند.
🟧دهخدا از قول صاحب انجمن آرای ناصری می گوید:
از اینجاست که آنکه را مجرب در امور باشد و به مصائب گرفتار شود “گرگ بالان دیده” گویند و این مشهور است و بقول رشیدی باران غلط است.( فرهنگ رشیدی)
🟦پس ” گرگ بالان”، گرگی است که چند بار از دشواری و خطرِ بالان، نجات یافته وپختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده باشد.
🟥معنای کنایی
اما اصطلاح ” گرگ بالان دیده “برای آدمی، آن است كه آزموده ، سرد و گرم چشیده و دنیا دیده باشد. وشاید این افراد آزموده آنانی هستند
که با اندیشه های عاقلانه ازهمه ی دشواری ها و بلاها، رهایی یافته و راه و رسم زندگی را فرا گرفته اند
و ممکن است عامه ی مردم چون معنی واژهی “بالان” را نمیدانستند آن را به باران و بدین ترتیب اصطلاح را به ” گرگ باران دیده ” تبدیل کرده اند.
✍نویسنده گرگ بالان دیده را می پسندد. چراکه جدای از دلایل یاد شده، می نویسد که بالان، همان معنی دالان و دهلیز را دارد که جای تنگ و باریک را گویند.
در این معنا نیز،محمد غزالی (در کیمیای سعادت، ج ۲،ص۶۱۶) آورده است: …و اگر تو را گویند در بالانی [ دالانی] شو تاریک که ندانی که در آن بالان چاهی ست یا سنگی…
تحقیق: دکتر محمدی مبارز
@adabkhane