❇️ علامه عسکری رحمه الله علیه ❇️ 🔰 در آبان ماه سال 1374 مرحوم علّامه به تركيه رفت تا در يك مؤتمر و سمينار اسلامى تحقيقى شركت كند، ايشان به طور مستقيم در اين مراسم دعوت نداشت، ولى به دلالت بعضى از دوستان، وزارت امور خارجه كه دعوت‏نامه ‏اى از گردانندگان آن مراسم به ظاهر دانشگاهى و علمى! براى يك دانشمند ايرانى و شيعى در دست داشت، به علّامه مراجعه كرده و ايشان را براى‏ حضور در آن مؤتمر دعوت كرد. هوا سرد بود و تركيه از ايران سردتر، و سفر با سردى هوا براى علّامه كه ناراحتى قلبى داشتند مشكل بود. مدّت‏ها با ايشان گفتگو شد، تا توانستند ايشان را راضى كنند. ايشان با يكى از دوستان جوان كه توانايى جسمانى و كارآمدى بيشترى داشت، با چندين كارتن از كتاب‏هايشان از جمله معالم المدرستين به تركيه سفر كرده و در آن مؤتمر شركت نمودند. ✳️ اين سمينار در شهر اسلامبول (استانبول) به پا شده و عهده ‏دار آن دانشكده الهيات آن شهر بود، و اساتيد زيادى از كشورهاى مختلف اسلامى، و به ويژه كشور مسلمان سعودى! به آنجا دعوت شده بودند و از آن مهم‏تر اينكه سفير عربستان سعودى مؤتمر را افتتاح می ‏كرد. علّامه می ‏فرمود: تا اينجاى كار چيزى توجه مرا جلب نكرد و هنوز فكر نمی ‏كردم توطئه‏ اى در كار باشد. در ابتدا مرا به عنوان بزرگ‏تر سِنى سمينار براى سخنرانى به پشت تريبون دعوت كردند، رسم اين است كه چنين كسى بايستى در چند دقيقه سخنرانى از بر پا كنندگان مراسم تشكر كرده و سخن به پايان برد؛ اما من از اين رسم خبر نداشتم، در اين انديشه بودم كه با همراه نداشتن يادداشت‏هاى سخنرانى ام در اينجا چه بگويم؟ (چون وقت سخنرانى ايشان فرداى آن روز بود) خلاصه عزم بر اين قرار گرفت، تا مسئله قرآن و سلامت آن از دست برد و نگه دارى حضرت حق را مطرح كنم كه اين يك اعتقاد اسلامى و شيعى است. مؤتمر چاره ‏اى نداشت مرا به پشت تريبون دعوت كرده بود؛ لذا بايستى سخنان مرا گوش بدهد. 👌حضرت علّامه مى ‏فرمودند: من هميشه يك تحدى داشتم، و در آنجا نيز همان را مطرح كردم. گفتم شما در تمام عالم بگرديد در هر ده كوره ايران و يا هر جا و هر گوشه ديگر جهان دنبال كنيد، جز همين قرآن موجود چيز ديگرى نمى‏ يابيد. هر حرف و سخنى در بيرون قرآن باشد، هر دشمن دانا يا دوست نادانى ناحقى گفته باشد دست آن به دامان پاك قرآن نرسيده و اين كتاب آسمانى در نهايت عزت و سلامت باقى مانده است. سخنرانى على رغم ميل گردانندگان سمينار با موفقيت پايان يافت، و برائت تشيع از قول به تحريف قرآن ثابت شد، و حتى مشكل حديث «إنّ فى القرآن لحنا ستقيمه العرب بالسنتها» كه در احاديث اهل سنّت آمده بود حل شد جلسه يك پارچه به تشويق تبديل گرديد. شركت كنندگان بى خبر سمينار (كه همه دانشجويان و اساتید رشته ‏هاى الهيات وعلوم اسلامى بودند، و از آن چه كه در پشت پرده در جريان بود خبر نداشتند) مشكلاتشان حل شده و نظرشان در مورد شيعه به طور مستدل تصحيح گشته بود. ادامه در پست هفته بعد ان شاء الله ... 📚 مرزدار مکتب اهل بیت علیهم السلام ، ص 14 و 15 #کلام_بزرگان 🔟 #علامه_عسکری 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

💠 سخنرانی شب هفتم ماه محرم ۹۸ 💠 🎙 هیئت روضه الشهدای اختیاریه #دهه_اول_محرم_الحرام 5⃣ 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

💠 سخنرانی شب هشتم ماه محرم ۹۸ 💠 🎙 هیئت روضه الشهدای اختیاریه #دهه_اول_محرم_الحرام 6⃣ 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

💠 سخنرانی شب نهم ماه محرم ۹۸ 💠 🎙 هیئت روضه الشهدای اختیاریه #دهه_اول_محرم_الحرام 7⃣ 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

📌#پادکست 8⃣1⃣ 💠 برای تقرب به خدا وسیله بجویید 💠 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 Eitaa.com/Adibi_Larijani

💠 حکایت های آموزنده 💠 ❇️ به نقل از حضرت آیت‌الله حاج سید موسی شبیری زنجانی: ❇️ 🔰 اهمیت نهج‌البلاغه 🔰 ✳️ نقل می‌کنند وقتی طنطاوی صحیفه سجادیه را دیده بود ، خیلی اعجاب کرده بود . محمد بن عبده هم اوائل امر وقتی نهج‌البلاغه را دیده بود ، خیلی اعجاب کرده و افسوس خورده بود که چرا از این کتاب غفلت کرده است . 👌آقای بروجردی نقل می‌کرد که عبده در مقدمه‌اش بر نهج‌البلاغه گفته : خطب نهج‌البلاغه جامع اضداد است ؛ یک جا گویا زاهدی منقطع از دنیا و مافیها سخن می‌گوید و در صفحه‌ای دیگر گویا سلحشوری به‌معنای واقعی کلمه در میدان رزم سخن می گوید . 📚 جرعه ای از دریا ، ج 4 ، ص 352 _ 354 #حکایت_های_آموزنده 9⃣ 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

❇️ آیت الله خامنه ای حفظه الله ❇️ 🔰《ِ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ 》 از تو می پرسند _ ای پیامبر _ در مورد انفال ، سؤال می‌کنند که انفال برای کیست و حق کیست . انفال را مختصراً می‌توان به این صورت ترجمه کرد ؛ انفال یعنی ثروت هایی که به عموم مسلمانان متعلق است . یک نمونه مثلاً درآمدهایی است که در جنگ نصیب مسلمانان می شود ، نه هر درآمدی ، درآمدهای خاصی ، یک نمونه از انفال ، معادن است ، این ثروت های زیرزمینی . یک نمونه از انفال این جنگل هاست . یک نمونه از انفال این دشت‌ها و مرتع‌های عظیمی است که در گوشه و کنار بر سر کوه‌ها قرار دارد . انفال به طور خلاصه ، آن ثروت‌هایی را می‌گویند که متعلق به یک فرد خاص یا یک جمع خاص نیست ، در اختیار همگان است ، از آن تمامی ملت است . یک نمونه‌اش البته همان‌طور که عرض شد ، غنائم خاصی است که در جنگ‌ها نصیب سلحشوران لشکر مسلمان می شود . اول باری که این مسئله برای مسلمانان مطرح شد در جنگ بدر بود گویا ، مسلمانان با همدیگر بحث می‌کردند که این غنیمت ها از آن کیست ؟ میان آن‌ها اختلاف به وجود آمد ، به پیغمبر اکرم مراجعه کردند ، از آن حضرت سؤال کردند ، آیه قرآن پاسخ را به پیامبر خود الهام می دهد .《ِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ》 انفال از آن خدا و از آن پیامبر است ⁉️ از آن خدا یعنی چه ؟ یعنی برای یک عده معینی از بندگان خدا نیست . آنچه مال خداست ، آنچه که باید نام مال خدا به روی آن گذاشت ، این در حقیقت آن چیزی است که باید صرف بشود در اهداف الهی . مال خدا ، پیداست که برای مصالح خدا خرج نمی‌شود ، خدای متعال مصالح آن‌چنانی ندارد ، نیازی ندارد ، حاجتی ندارد که مال او برای رفع آن نیاز مصرف بشود . آنچه مال خداست ، درحقیقت مال بندگان خداست . باید در راه مصالحی که خدای متعال معین کرده است ، صرف و خرج بشود . پس مال‌الله ، انفال از آن خداست ، به این معناست. ⁉️ و الرسول یعنی چه ؟ از آن رسول است ، یعنی چه ؟ مگر رسول قطبی در مقابل خداست؟ نه . هر کس ممکن است به خودش حق بدهد که در مال خدا تصرف کند. هم ممکن است بگویند این مال خداست ، ما هم بنده خداییم ، و به این نام ظاهر پسند و خوش ظاهر ، با این نام عامیانه جاذب ، که این مال ، مال خداست ، ما هم بنده خدا هستیم ؛ این مال عمومی را در مصارف شخصی خودشان مصرف نمایند ؛ یک چنین چیزی ممکن است . بنابراین مال خدا ، اگر چه باید به مصالح عموم مسلمانان و بندگان واقعی خدا برسد ، اما به مصلحت عموم رسیدن ، به این معنا نیست که بل بشو باشد . هر که هر چه دلش خواست مصرف بکند . لازم است یک مرکزیتی باشد ، یک دست قدرتمندی باشد که نماینده خدا و قیم امور مردم محسوب بشود ؛ او کیست ؟ او رسول است . رسول در این جا به عنوان رسالت و نبوت مطرح نیست ، به عنوان حکومت الهی مطرح است . یعنی وقتی که رسول از دنیا رفت ، امام همه کاره انفال است . امام یعنی حاکم الهی . در روزگاری که امام معصوم بر مردم حکومت نمی‌کند ، آن کسی است که از سوی خدا می‌تواند و می‌باید بر مردم حکومت بکند ، او همه کاری انفال و ثروت‌های عمومی می شود . 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ، ص 47 و 48 #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن 5⃣1⃣ 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

❇️ علامه عسکری رحمه الله علیه ❇️ [ بخش دوم سفر علامه عسکری به استانبول ] 🔰 حضرت علّامه در ادامه فرمودند: فردا براى سخنرانى اصلى، (كه متن تايپ شده آن را در 80 صفحه مدتى قبل به مؤتمر فرستاده بودم) به پشت تريبون رفتم على الرسم، سخنران بيش از 20 دقيق وقت ارائه مقاله نخواهد داشت، و ممكن نبود من در 20 دقيقه همه مقاله را بخوانم. آنها به همين اميدوار بودند كه من در اين مدّت تنها مقدمه ‏اى خواهم خواند، و سخن به هيچ جا و نتيجه ‏اى نخواهد رسيد. 💠 هدف مقاله علّامه اين بود كه اثبات شود سنّت و حديث در مكتب امامت إسناد درست دارد و از يك مأخذ مكتوب معصوم به يك مكتوب معتبر ديگر نقل شده و تا به امروز به همين روال مانده و به دست ما رسيده است، و فرمودند: از خواندن مقاله صرف نظر كرده و خلاصه آن را به صورت شفاهى بيان كردم. ✳️ بعد از سخنرانى دو نفر (يعنى رييس جلسه و معاونش) دو سؤال و اشكال را مطرح كردند كه اصولًا به نوشته من مربوط نبود. مثلًا يكى اين بود كه شما سنّت و حديث پيامبر را از امام غايب مى‏ گيريد و او يك وجود موهومى (العياذ باللّه) بيش نيست، و هر كدام بيست دقيقه در مورد اشكال خودشان داد سخن دادند؛ اما هنگامى كه نوبت جواب من شد چند دقيقه بيشتر وقت ندادند. در اين جا من به‏ فرياد آمدم كه شما اصولًا مرا به اينجا دعوت كرده‏ ايد تا شيعه را محكوم و بد نام كنيد. نقشه و طرح شما همين بوده بيست دقيقه فرياد زدم و ضعف و سستى اشكالات و بى جا مطرح شدن آنها و توطئه‏ آميز بودن اصل سمينار را بيان كردم اين سخنان نيز با تشويق و تأييد شديد حاضران همراه بود. 📚 مرزدار مکتب اهل بیت علیهم السلام ، ص 15 و 16 #کلام_بزرگان 1⃣1⃣ #علامه_عسکری 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani

❇️ آیت الله جاودان حفظه الله ❇️ 💠 قال رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في رجُلٍ يُصَلِّي مَعهُ و يَرتَكِبُ الفَواحِشَ : إنّ صلاتَهُ تَنهاهُ يَوما ما، فلَم يَلبَث أن تابَ. ⁉️ بسیار شده که درون یک روز از حقیر عاصی بیش از چهل گناه کبیره سرزده است . آیا شامل این حدیث امام صادق علیه‌السلام می شوم که فرمودند : کسی که چنین باشد ، خیری در او نیست ؟ 🔰 این که بسیار شده از شما بیش از چهل گناه کبیره (!)سرزده ، چگونه ممکن است ؟! مثلاً چهل بار دروغ گفته‌اید یا چهل بار غیبت کرده‌اید ؟ این‌ها تقریباً بسیار کم ممکن است اتفاق بیفتد . حال بر فرض که چنین چیزی اتفاق افتاده باشد ، ولی هر روز که آدمی توبه واقعی کند و گناهش را کنار بگذارد و جبران مافات بکند ، مشکل حل شده است . اگر امام چنین فرمایشی فرموده باشند ، نظر به اغلب این‌گونه افراد دارند ، یعنی آدمی که چنین باشد آن قدر ملکه ی گناه در او قوی خواهد شد که دیگر فکر توبه و ترس از خدا و عاقبت نخواهد داشت . اگر شما از عاقبت کارتان می‌ترسید ، ناگزیر هنوز به این درجه نرسیده‌اید که دیگر خیری در شما نباشد . پس زودتر توبه کنید و جبران نمایید . برای این‌که بتوانید توبه کرده و تخلف خود را جبران کنید ، اول باید نمازتان را درست و صحیح بخوانید . اگر نماز را درست و اول وقت بخوانید ، راه نجات وجود دارد و ان‌شاءالله عاقبت تان بخیر خواهد شد . 📚 رهنمای طریق ، ص 41 و 42 #رهنمای_طریق 8⃣1⃣ #آیت_الله_جاودان 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani