ا✨﷽✨
♨ بهترین و بدترین
✍لقمان حکیم که از بیهوده گویی خواجه سخت ناراحت بود، به دنبال فرصت بود که او را بیدار کند. روزی مهمانی گرامی بر خواجه وارد شد. به لقمان گفت که گوسفندی ذبح کند و از بهترین اعضای آن، غذایی مطبوع درست کند. لقمان از زبان و دل گوسفند غذایی درست کرد و بر سفره گذاشت. روز دیگر خواجه گفت گوسفندی را ذبح کن و از بدترین اعضای آن، غذایی درست کند. این بار نیز غذایی از دل و زبان گوسفند آماده کرد.
خواجه از کار او متحیر شد. پرسید چگونه است که این دو عضو، هم بهترین و هم بدترین اعضا هستند؟ لقمان گفت ای خواجه، دل و زبان، مؤثرترین اعضا در سعادت و شقاوت هستند.
چنانچه دل را منبع فیض نور گردانی و زبان را در راه نشر معرفت و اصلاح بین مردم در آوری، بهترین اعضا و هرگاه دل به ظلمت فرو رود و کانون کینه و عناد گردد و زبان به غیبت و فتنه انگیزی آلوده شود، از بدترین اعضا خواهند بود.
خواجه از این سخن پند گرفت و از آن پس به اصلاح خویش بر آمد.
📚 حکایت های امر به معروف و نهی از منکر، ص149
#پندانه
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
💫 آیت الله مجتهدی:
👈 من علمای بسیاری را درک کردم از امام خمینی گرفته تا آیت الله بروجردی و آیت الله شاه آبادی و آیت الله حائری و ... و اگر بخواهم در یک کلام نصحیت تمام بزرگان را بگویم، می گویم: "اگر دنیا و آخرت را می خواهید؛ اگر رزق و روزی می خواهید و در یک کلام اگر همه چیز می خواهید؛
نماز اول وقت بخوانید"
📚 منبع: منبرک
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#آموزه_های_اخلاقی
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
📃 پیرمردی با همسرش در فقر زیاد زندگی میکردند.
هنگام خواب ، همسر پیـرمرد از او خواست تا شانـه برای او بخرد تاموهایش را سر و سامانی بدهد.
پیرمرد نگاهی حُزنآمیــز به همســرش ڪرد و گفت ڪہ نمیتوانم بخرم، حتی بند ساعتم پاره شده و درتوانم نیست تا بند جدیدی برایش بگیــرم.
پیـــرزن لبخندی زد و سڪـوت ڪرد..
پیرمرد فـردای آنروز بعد از تمام شدن ڪارش به بازار رفت و ساعتخود را فروخت و شانه برای همسرش خرید..
وقتی بهخانه بازگشت شانه در دست
با تعجب دید ڪـہ همسرش موهایش را کوتاه ڪرده است و بند سـاعت نو برای او گرفته است.
مات و مبهوت اشک ریزان همدیگـر را نگاه میڪردند. اشڪهــایشان برای این نیست ڪـہ ڪارشان هـدر رفته است برای این بود که همدیگـر را به همـان انـدازه دوسـت داشتند و هر کدام بەدنبال خشنودی دیگری بودند.
#زیبایی_های_زندگی
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
✨ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ برای ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍوند ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ است، حسادت نکن؛
🌼زﯾﺮﺍ ﺗﻮ نمیدانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
✨و ﻏﻤﮕﯿﻦ نباش ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ...
🌼ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ،
✨اوست که صاحب عطاها و نعمتها
به او توکل کن و شاکر باش
#شبانه_های_آئینه_جان
#آغاز_یک_پایان
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
🗓 رویداد نگار دوشنبه
☀️ 22 دی، ۱۳۹۹«شمسی»
🌙 27 جمادی الاول، ۱۴۴۲«قمری»
🎄 11 ژانویه 2021 میلادی
┅❅❈❅🌺❅❈❅┅
✨ رویدادهای مهم این روز
- تشكيل شوراي انقلاب به فرمان "امام خميني" (ره) (1357ش)
- شهادت دکتر مسعود علی محمدی ، استاد فیزیک دانشگاه تهران و دانشمند هسته ای ایران (1388ش)
- درگذشت شاهرخ اورامی ، از شاعران آیینی ایران(1391ش)
- واگذاري امتياز تأسيس بانك شاهي ايران به "رويتر" سرمايه دار انگليسي(1306 ق)
- مرگ آریل شارون ملعون، یازدهمین نخستوزیر اسرائیل (2014 م)
┅❅❈❅🌺❅❈❅┅
✨ذکر روز: 💯 مرتبه
یا قاضی الحاجات (ای برآورنده حاجتها)
#رویداد_نگار_آئینه_جان
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
🔰 اطلاعنگاشت | رفع تحریمها؛ لازمه بازگشت آمریکا به برجام
🔻 حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی تلویزیونی در تاریخ ۹۹/۱۰/۱۹ ضمن بیان تذکراتی دربارهی رفع تحریم توسط غربیها، دربارهی مسئلهی برجام و بازگشت آمریکا به آن نیز صحبت کردند. نکات مهم این بخش از بیانات ایشان در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
#ره_بر
#امام_خامنه_ای
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
«یادت باشه»
عاشق همسرش بود...
وقتی پیش دوستانش با همسرش تماس می گرفت، خجالت می کشید به همسرش بگه « دوستت دارم»
قرارشون این شد که هر موقع تماس می گرفت به جای دوستت دارم بگه « یادت باشه »
نوبت اعزام به سوریه شده بود. برای آخرین بار که از پله ها پایین می رفت و همسرش به او نگاه می کرد مدام با صدای بلند می گفت: « یادت باشه »
✍🏻 راوی :خانم فرزانه سیاهکلی همسر شهید مدافع حرم حمید سیاهکلی
🔺تولد: چهارم اردیبهشت ماه سال 1368 - قزوین
🔻شهادت: پنجم آذر ماه سال 1394 - حلب سوریه
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#پیراهن_های_خاکی
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
🌹نسخه جلا دهنده دلها از سردار دلها (بخش بیست و سوم)
#حاج_قاسم
#پیام_سردار
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
ا✨﷽✨
🔴 گذشته، آینه آینده
✍گویند پادشاهی غلامی داشت که در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان، در دربار پادشاه صاحب منصب شد.
او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر میزد و هنگام خروج بر در اتاق قفلی محکم میبست. گذشت تا اینکه درباریها گمان کردند غلام گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از روی حسادت به گوش پادشاه رساندند.
پادشاه دستور داد وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند. به این ترتیب، ۳۰ نفر از بدخواهان به اتاق غلام ریختند، قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز یک چارق کهنه و یک دست لباس مندرس که به دیوار آویخته شده بود.
در نتیجه، دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد که《غلام مردی درستکار است. آن لباسهای مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته تا روزگار فقر و سختیاش را به یاد داشته باشد و به رفاه امروزش غَرِّه نشود.》
#پندانه
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan