eitaa logo
آئینه‌ی جان
6.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
285 فایل
🪞کانال انتشار تولیدات فرهنگی - تبلیغی @Admin_cantact403 ادمین تبلیغات @Admin_farhangi14 ادمین جشنواره فرهنگی هنری @hoda_4561 ادمین همایش تخصصی مبین و همایش فرهنگیاران فعال در فضای مجازی @Ryhan3344 ادمین کنگره فرهنگیاران شاعر و نشست فرهنگیاران نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 عنوان کتاب: یادت باشد... ✍️ نویسنده: محمد رسول ملاحسینی 🏡 ناشر: نشر شهید کاظمی 📖 صفحات: ۳۲۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب داستانی زیبا درباره یکی از شهیدان مدافع حرم، حمید سیاهکلی مرادی است که در سن ۲۶ سالگی شهید شد. همسر او، فرزانه روایتی جذاب و خواندنی از زندگیشان ارائه داده است. فرزانه کتاب را از کمی پیش از آغاز زندگی مشترکشان نوشته است. یعنی زمانی که برای کنکور درس می خوانده و اصلا به فکر ازدواج کردن بو هیچکس نبوده است. اما ماجراهای جالب خواستگاری حمید و فرزانه و اتفاقات بعد از آن است که دل فرزانه را می برد و جوابش مثبتش را اعلام می کند، نویسنده تمام خاطرات، اتفاقات و بینش آنها در یک کتاب گردآوری کرده است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب هنوز شیرینی قبولی دانشگاه را درست مزه مزه نکرده بودم که خواستگاری های با واسطه و بی واسطه شروع شد. به هیچ کدامشان نمی توانستم حتی فکر کنم. مادرم در کار من مانده بود، می‌پرسید: چرا هیچکدوم رو قبول نمیکنی؟ برای چی همه خواستگارها رو رد میکنی ؟ این بلا تکلیفی اذیتم میکرد. نمی دانستم باید چیکار بکنم... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: مفرد مذکر غائب نمایشنامه‌ای پیرامون ولادت حضرت مهدی (عج) ✍️ نویسنده: علی موذنی 🏡 ناشر: کتاب جمکران 📖 صفحات: ۱۰۱ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب نمایشنامه ای است که به زندگی ملیکا (نرجس‌خاتون) مادر گرامی حضرت ولی عصر (عج) می‌پردازد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب صدای امواج و پرندگان دریایی و همهمه‌ی ساحل‌نشینان. ملیکا با لباس خدمتکاران و توری بر چهره بر سکویی نشسته است) عمر و بن یزید: این تور را به زبان خوش از روی صورتت بر می‌داری یا نه؟ ملیکا: دست به آن بزنی، خود را چنان زخم خواهم زد که کسی رغبتی به خریدنم نکند. (مردی از سمت راست وارد صحنه می‌شود و آن دو را زیر نظر می‌گیرد) عمر و بن یزید: از دست تو خسته شدم. آخر باید چهره‌ات را ببینند که حاضر به خریدنت شوند! ملیکا: آن که باید، خود از راه می‌رسد و مرا می‌خرد. عمروبن یزید: (عصبی) هووم... (مشتری وارد صحنه می‌شود و جلوی آنها توقف می‌کند و به برانداز ملیکا می‌پردازد) عمروبن یزید: بفرما برادر... سالم سالم است... و با اصل و نسب. (به ملیکا) حالا وقتش است که تو را برداری. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: سه کاهن ✍️ نویسنده: مجید قیشری 🏡 ناشر: کتابستان معرفت 📖 صفحات: ۱۹۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این رمان، دربارۀ یک روز از زندگی پیامبر اکرم (ص) در سن چهارسالگی است. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که سه کاهن می‌کوشند پیامبر را (که وی را بر اساس نشانه‌های ظاهری شناخته‌اند) از بین ببرند. در این میان، حلیمه، دایۀ پیامبر نیز می‌کوشد جان پیامبر را از گزند این کاهنان نجات دهد. این داستان دارای عباراتی منقطع، جملاتی کوتاه و پرضرب است. در بخش عمده‌ای از آن نیز دیالوگ‌هایی میان حلیمه و اطرافیان او جاری است. شگرد نویسنده این است که هیچ‌یک از دیالوگ‌ها از زبان پیامبر اکرم (ص) بازگو نشود. از این رو، از زبان اطرافیان‌اش توصیف می‌شود. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب آفتاب به بلندای نیم‌چاشت رسیده که مردی سوار بر شتری سپیدموی می‌پیچد سوی خیمه‌ها. بیست‌و‌پنج سالی دارد اما گونه‌های آفتاب‌سوخته و چروک‌های نشسته بر پیشانی‌اش او را شکسته‌تر نشان می‌‌دهد. شتر که آموخته راه خیمه است، با دیدن حصار چفت پا تند می‌کند. سوار از دور بچه‌ها را می‌بیند که زیر سایه درخت کنار نشسته‌اند.. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: مهندسی فرهنگی در کلام امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) ✍️ نویسنده: ناصر بروجردی 🏡 ناشر: تنسیم اندیشه 📖 صفحات: ۱۰۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب بررسی ارکان فرهنگ و مظاهر مختلف آن با توجه به سخنان و دیدگاه‌های آیةالله سیدعلی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی ایران است. در ابتدای کتاب حاضر تعریفی از فرهنگ و معنای لغوی و اصطلاحی آن ارایه شده و مفهوم مهندسی کلان فرهنگی و بایسته‌های تدوین آن در نظام جمهوری اسلامی ایران بررسی شده است. بیان راه‌کارهای تقویت فرهنگ عمومی و تخصصی به وسیله رعایت برخی از امور رایج در خانواده و جامعه و ضرورت توجه به توطئه‌های دشمن برای ضربه زدن به فرهنگ عمومی از دیگر محورهای مهم بحث در این کتاب است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب ۵.خصلت‌های بومی و قومی تنوع اقوام یک فرصت است این را همه بدانند؛ نظام اسلامی تنوع اقوام را در کشور بزرگ و سرافرازمان یک فرصت میداند. سنتهای مختلف، آداب و عادات مختلف و استعدادهای گوناگون و متنوع، یک فرصت است که اجزاء گوناگون این ملت بتوانند یکدیگر... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: مهندسی فرهنگی در کلام امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) ✍️ نویسنده: ناصر بروجردی 🏡 ناشر: تنسیم اندیشه 📖 صفحات: ۱۰۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب بررسی ارکان فرهنگ و مظاهر مختلف آن با توجه به سخنان و دیدگاه‌های آیةالله سیدعلی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی ایران است. در ابتدای کتاب حاضر تعریفی از فرهنگ و معنای لغوی و اصطلاحی آن ارایه شده و مفهوم مهندسی کلان فرهنگی و بایسته‌های تدوین آن در نظام جمهوری اسلامی ایران بررسی شده است. بیان راه‌کارهای تقویت فرهنگ عمومی و تخصصی به وسیله رعایت برخی از امور رایج در خانواده و جامعه و ضرورت توجه به توطئه‌های دشمن برای ضربه زدن به فرهنگ عمومی از دیگر محورهای مهم بحث در این کتاب است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب ۵.خصلت‌های بومی و قومی تنوع اقوام یک فرصت است این را همه بدانند؛ نظام اسلامی تنوع اقوام را در کشور بزرگ و سرافرازمان یک فرصت میداند. سنتهای مختلف، آداب و عادات مختلف و استعدادهای گوناگون و متنوع، یک فرصت است که اجزاء گوناگون این ملت بتوانند یکدیگر.. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚عنوان کتاب: مرد: برگرفته از زندگی سردار جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان ✍️ نویسنده: داوود امیریان 🏡 ناشر: سوره مهر 📖 صفحات: ۱۸۴ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این نویسنده‌ی نام آشنای حوزه‌ی انقلاب و دفاع مقدس، این بار به سراغ زندگی حاج احمد متوسلیان رفته و بر اساس روایات و مستندات بسیاری که در اختیار داشته است شما را با سرگذشت این شخصیت بزرگ و تأثیرگذار آشنا می‌کند. رمان سه بخش دارد؛ بخش نخست به ایام حضور وی در مریوان می‌پردازد، بخش دوم اتفاقات مربوط به لشکر 27 محمد رسول الله (ص) را شرح می‌دهد که حاج احمد فرمانده‌ی آن بود و در پایان نیز امیریان دوران اسارت حاج احمد را به صورت کوتاه روایت می‌کند و اطلاعات سودمندی ارائه می‌دهد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب از صبح روز بعد، رضا شاهد جنب‌و‌جوش غریبی در بیمارستان بود. نقاش‌ها روی دیوارها بتونه‌گیری می‌کردند و خراش‌ها و سوراخ‌ها را پر می‌کردند تا کارشان را شروع کنند. چند بسیجی سرگرم تعمیر لوله‌کشی بیمارستان بودند. پرستاران جدید رو‌تختی‌ها و لباس بیماران را عوض می‌کردند، بر زمین تی می‌کشیدند، پنجره‌ها را دستمال می‌کشیدند. @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: سیری در زندگانی امام حسن عسگری (ع) ✍️ نویسنده: محمد حسین زارعی 🏡 ناشر: کتاب جمکران 📖 صفحات: ۱۸۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب حاضر در مورد سیره تبلیغی حضرت امام حسن عسکری (ع) می‌باشد، همان امام بزرگواری که خداوند متعال در حدیث شریف «لوح» ایشان را این گونه معرفی می کنند: «و از امام هادی علیه السلام فرزندی به وجود آورم که مردم را به راه من دعوت کرده و فرا می‌خواند و مخزن علم من می‌باشد و نامش حسن (ع) است. در این نوشتار فرازهایی از ویژگی‌های برجسته فردی و اجتماعی آن حضرت را می‌خوانیم. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت امام هادی علیه السلام و مادر مکرمه‌اش بانوی عارفه‌ایست که به نام‌های «سلیل »، «حدیثه» و «سوسن» خوانده می‌شود. مدت امامت امام حسن عسکری (ع) شش سال بود که از سال ۲۵۴ هجری قمری شروع و در سال ۲۶۰ با شهادت آن حضرت پایان یافت... @aeenejan eitaa.com/aeenejan 🪴
📚 عنوان کتاب: خداحافظ سالار ✍️ نویسنده: حمید حسام، جمشید طالبی 🏡 ناشر: انتشارات روایت ۲۷ بعثت 📖 صفحات: ۴۴۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب خاطرات پروانه چراغ‌نوروزی؛ همسر سرلشکر شهید حاج حسین همدانی است. شروع داستان از سال ۱۳۹۰ است که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه، به آن شهر می‌برد. بعد از بازگشت، خانم چراغ‌نوروزی شروع به نوشتن خاطرات کودکی خود می‌کند. زندگی شهید همدانی پر بود از حادثه، مجروحیت و کارهای بزرگی که ناشناخته مانده‌است. بخشی از کتاب به نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه و ماموریت‌های متعدد و در نهایت دفاع از حرم در سوریه می‌پردازد. همه این‌ها در کنار شنیدنی‌های قصه‌ی حرم و مقابله با تکفیری‌ها در این کتاب جمع شده‌است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب از نزدیک آرامگاه بوعلی رد شد، آمبولانس ها آژیرکشان به محل انفجار می رفتند و مردم سراسیمه جابه‌جا می شدند. چند تا لودر هم به محل اصابت موشک می رفتند. راننده آهی از ته دل کشید و گفت: «یعنی کسی از زیر آوار زنده در میاد؟» چیزی نگفتم. به چاله قام دین رسیدم. عمه و دخترش زیرزمین، نشسته بودند... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🌱علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس می‌کرد گمشده‌ای دارد، و بالاخره آن را در داخل کتابخانه‌ای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم مسلمان شد. ✨شهید ادواردو می‌گوید؛ "وقتی قرآن را برای اولین‌بار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در جستجویش بودم..." 🏭 پدرش صاحب کارخانجات عظیم ماشین‌سازی فیات بود و یکی از ثروتمندترین انسان‌های دنیا. 💰قرار بود این ثروت یکجا به او برسد.ثروتی معادل سه برابر درآمد نفتی ایران. 🔺اما یک شرط دارد. شرطش هم دست برداشتن ادواردو از ایمان و اعتقادش بود...❌ 📚برشی از کتاب من ادواردو نیستم، نشر گروه شهید هادی @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: چند حبه قند ✍️ نویسنده: طاهره امامی 🏡 ناشر: سوره مهر 📖 صفحات: ۲۳۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات سرکار خانم رفعت‌السادات نعمت‌اللهی، از پرستاران دوران دفاع مقدس است که گوشه‌ای از حضور، شجاعت و ازخودگذشتگی کادر درمان در این دوره را به تصویر می‌کشد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب «ــ خانوم نعمت‌اللهی، شما با روسری اومدی؟ نگاه معاون آموزشگاه پرستاری نمازی روی روسری سادهٔ کرمی‌رنگم بود که ادامه داد: «می‌دونی که اینجا یه آموزشگاه بین‌المللیه. بیشتر درس‌هاتونم به زبان انگلیسیه. تو همه جای دنیا تمام استادها همین درس‌هایی رو تدریس می‌کنن که ما توی آموزشگاه به دانشجوها یاد می‌دیم.» سرم را مدام بالا و پایین می‌بردم تا نشان دهم به حرف‌هایش توجه دارم. هنوز نگاهش روی روسری من بود. من هم به موهای مجعد مشکی و کوتاه معاون نگاه می‌کردم. با آن کرم‌پودر ماسیدهٔ روی صورتش و رُژِ لب سرخابی که توی ذوق می‌زد ادامه داد: «با این پوشیدگی که اومدی، باید اهل نماز و روزه هم باشی.» @aeenejan eitaa.com/aeenejan
🕊🍃کتاب پرواز در جزیره🍃🕊 ✨کتاب «پرواز در جزیره » بیست و ششمین کتاب از مجموعه بیست و هفتی ها است . کتاب حاضر زندگی نامه سردار شهید « احمد خرمی شاد » از فرماندهان گردان عمار لشکر ۲۷ محمدرسول الله می باشد. 📚در بخشی از این ڪتاب میخوانیم:احمد بااولین گروه ، رفت سمت دژ و روی سینه خاکریز دراز کشید. چندنفر با سر نیزه زمین را می کندند و سنگر درست می کردند. احمد کنار علیرضا نشسته بود. کمی بلند شد و با دوربین به رو به روی دژ نگاه کرد.تا چشم کار می کرد، تانک بود.از دور صدای یک هلی کوپتر راشنید. -بخوابین روی زمین.پناه بگیرین. هلی کوپتر از بالای خاکریز گذشت و تعدادی از بچه ها شهید و زخمی شدند... @aeenejan eitaa.com/aeenejan
📚 عنوان کتاب: روزهای پیام‌بری ✍️ نویسنده: روح‌الله شریفی 🏡 ناشر: سوره مهر 📖 صفحات: ۳۳۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب روایت زندگی غلامحسن حدادزادگان است؛ کارمند بنیاد شهید شهر قزوین، رانندۀ آمبولانس پیکر شهدا و پیام‌رسان شهادت تعدادی از شهدای قزوین به خانواده‌هایشان. عده‌ای می‌گویند که خبر شهادت هزار شهید را برده رسانده. عده‌ای دیگر می‌گویند بیش از صد خانواده نبوده. اما او یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن در مواجهه با خانوادۀ شهدا را بر عهده گرفته. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب «ماجرا شاید از پاییز ۱۳۶۰ شروع شد. از زندان چوبیندر که سه بند داشت و سیصد زندانی. بند سیاسی‌ها، بند تعزیری‌ها و بند معتادها. آن یک گُله جا پر بود از تنش و التهاب. آدم‌هایی آنجا بودند که در منتهای ناامیدی و خشم روزگار می‌گذراندند و تو باید سعی می‌کردی مثل یک سایه در میان آن‌ها باشی. سایه‌ای که نه تر می‌شود و نه اجازه دارد از داغی و سردی آن آدم‌های متحرک پشت دیوارهای بلند و میله‌های سرد، تأثیری بپذیرد. هیچ تأثیری! نه از دردهایشان نه از آرزوهایشان. @aeenejan eitaa.com/aeenejan