#یڪروایتعاشقانہ
سر سفره عقد؛
اونقدر ذوق زده بود
که من را هم به هیجـان مےآورد🤭
وقٺے خطبہ جارے شد و بله رو گفتم..
صورٺمو چرخـوندم سمٺـش👀
تا بازم اون لبخند زیباے
همیشگیشو ببینم..
اما بہ جاے اون لبخند زیبا !
اشڪاے شوقے رو دیدمـ•°
کہ با عشق ٺو چشاش حلقہ زده بود🥺
همونجا بود کہ خودمو..
خوشبخٺ ٺرین زن دنیا دیدمـ😌✋🏼
محرم ڪہ شدیم
دستامو گرفٺـ👫 وخیره شد بہ چشام..
هنوزم باورم نمیشد؛
بازم پرسیدم:
[ چرا من…؟ ]
از همون لبخنداے دیوونہ ڪننده
تحویلم داد و گفت:
[تو قسمت من بودے ومن قسمت تو🥰 ]
قلبم از اون همه خوشبختے
تند تند مےزد
فقط خدا روشڪر مےکردمـ🤲🏻
بہ خاطر هدیه عزیزےکہ بهم داده بود..♥️
🌿.| #شهیدمهدےخراسانے
💍.| #عین_شین_قاف
|.♡.| @aen_shin_ghaf |.♡.|
#یڪروایتعاشقانہ
#شهیدمهدےخراسانے
.
شب تحویل سال سفره هفت سینو با کمک و سلیقه هم چیدیم...💕
از عصر اون روز درد خفیفی رو احساس میکردم...
مثه همیشه حواسش به حال و هوام بود...❤
گفت :
"خانومی خوبی...؟💕
میخوای بریم دکتر...؟😢
دستامو تو دستش گرفت و شروع کرد آروم آروم نوازش کردن...💕
آیت الکرسی میخوند و با لبخند زیباش تحمل اون لحظاتو برام شیرین و ممکن میکرد...😍
دردم شدیدتر شد و رفتیم بیمارستان ، باید بستری میشدم...
تنها ناراحتیم این بود که باید دور از آقا مهدی چند ساعت با درد دست و پنجه نرم میکردم...😔
#نیسـتی_هر_لحــظه_پیشـم_هـمنفــس_امـا_بدان…
#هر_نفـس_که_میکشم_عطر_تو_راحس_میکنم...
به قدری ارتباط معنوی و قلبیمون زیاد بود که تموم اون لحظات حضورشو کنارم حس میکردم...❤
دمدمای صبح بود که امیر پا به دنیای زیبا و عاشقونه من و باباش گذاشت...💜
یکی از بهترین لحظات زندگیمونو کنار هم روز عید سال نو جشن گرفتیم...
اون روز اشکای شوقمون بعد از در آغوش کشیدن بچه مون خاطره ای شد بیاد موندنی...😌
دستای کوچولوشو گرفت و با لبخند نگاشون میکرد و میبوسید...❤
دستامو تو دستاش گرفت و نوازش کرد و گفت...
"بخاطر زحمتی که واسه حمل امیر کشیدی ، واسه اذیتهایی که شدی حلالم کن...❤
خداروشکر که هر دوتون سالمین خیلی ازت ممنونم عزیزم...😍
لحظه به لحظه با ابراز محبتش به من و امیر خوشحالی وصف ناشدنیشو نشون میداد...💕
نماز شکرشو که خوند با همون ذوقی که داشت با خونواده ها تماس گرفت و...
خبر تولد و سلامتی من و امیر رو بهشون داد...
(همسر شهید،مهدی خراسانی)
#ادامه_دارد...
#عاشقانه_هاے_الهے 🤭
#عَین_شین_قاف
|| @aen_shin_ghaf ||