نذر سلامتی
✍چمن خواه
چند روز بود کنار تخت فرزندش نشسته بود. خواب و خوراک نداشت. به چهرهی بیحال و تب آلوده فرزندش نگاه میکرد و از خودش میپرسید چرا تب بچهاش قطع نمیشود؟چه اتفاقی افتاده؟ چه بیماری داره؟ اشک از گونههایش فرو میریخت. با خودش گفت: خدایا چیکار کنم؟ به کی پناه ببرم؟ إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ
هر روز دکترها یک دستوری میدادند. مرتب از بچه خون میگرفتند. سونوگرافی حتی اکو. دیگه اون شادابی بچهگانه در چهرهی فرزندش دیده نمیشد. متخصصین تشخیص دادند که خونش عفونی شده. باید دکتر متخصص سرطان خون، بچه را ببیند. وای خدای من! سرطان! سرطان خون!
یاد قربانی اول ماه افتاد. مبلغی را نذر سلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کرد. جواب آزمایش منفی بود و دکتر تشخیص داد که پشه آلوده به میکروب، خون بچه را آلوده کرده است. داروهای قبلی را قطع کردند و یک دارو جدید تجویز کردند. تب قطع و حال بچه رو به بهبودی گذاشت. از خوشحالی در پوست نمی گنجید. خدایا شکرت. سجده شکر به جا آورد.
مادرهایی که بچه مریض داشتند از خوشحالی او، خوشحال شدند. به آنها گفت: "مبلغی نذر سلامتی آقامون امام زمان (عج) کردم و در قربانی اول ماه شریک شدم. شما هم مبلغی را نذر سلامتی آقا کنید. حضرت مهدی(عج) بچه شیعیانش را تنها نمیگذاره و برای اونا دعا میکنه. مطمئن باشید بچه هاتون شفا میگیرند" و با خوشحالی بیمارستان را ترک کردند.
#خاطره
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🍃آرزوی سادات خانم🍃
✍️نجمه صالحی
🍃 آخر سال یک هفته به عید که میشد، مادر کاسههایش پر از آجیل بود و اسکناسهای نو در کیف کوچک چرمی مشکیاش، گوشه کمد چشم انتظار سال نو. همیشه منزلش به لطف و همت دختران، تمیز و مرتب میشد و اسباب اضافه و کهنه به بیرون خانه هدایت. با وجود اینکه از تمیزی خانه لذت میبرد ولی غر میزد که وسیلههایش را لازم داشته و آنها نمیگذارند راحت باشد.
یک هفته به عید، آب حوض تعویض و خاک گلدانهای کنار باغچه زیر و رو شده بود و باغچهها و گل محمدی وسط حیاط جان تازه گرفته بود. خمرههای سرکه و ترشی کنار حوض هم با ترفندهای عجیب و غریب دختران، تخلیه و بین همسایهها تقسیم شده بود. برای نظافت حیاط و مرتب کردن اطراف حوض و تخلیه خمرهها مجبور به ترفند بودند چون اگر مادر میفهمید با ناراحتی میگفت که اینها را برای مهمان کنار گذاشته است. کوزه آغشته از خاکشیر تازه سبز شده را روی طاقچه میگذاشت و گلدانهای شمعدانی را روی تراس خانه.
همیشه ظرف آجیل و تخمهای در گنجه داشت که برای روز مبادا گذاشته بود و گاهی پروانههای کوچک داخل خانه، دختران را به گنجه هدایت میکرد و تنقلاتی که خراب شده بود و مجبور میشدند خوراکیهای تازه را جایگزین آن کنند. میگفتند: مادر جان خودت بخور و لذت ببر! قبول نمیکرد. دوباره با اعتراض میگفتند: اگر مهمان هم آمد که روزی خودش را دارد، باز هم بی فایده بود. پاسخ همیشگی او این بود :"مهمان حبیب خداست و باید بهترین چیزها را جلویش گذاشت" و با این جملات، دختران مجبور به سکوت میشدند.
دختران، جوانان بیست، سی ساله نبودند! آنها خودشان مادر و مادربزرگ شده بودند ولی طبق یک قانون نانوشته هرساله، یک هفته به عید به قول خودشان بسیج میشدند تا نظافت و پاکسازیهای لازم را انجام دهند و خانه مادر که بزرگ فامیل هم بود، مرتب شود و آماده پذیرایی از مهمان.
این داستان هر سال تکرار میشد و او به همین روزها دلخوش بود. شب چهارشنبه آخر سال بهخاطر شاد کردن دل نوهها اجازه میداد سر و صدای ترقهشان در بیاید و هر آتشی که دلشان میخواهد بسوزانند.
پنجشنبه آخر سال نیز همه باهم به گلزار شهدا میرفتند و به نوه و داماد ارشدش که جزو شهدا بودند، ادای احترام میکردند. اغلب آجیل و برگه و لواشکهای دستپخت مادربزرگ بین مردم پخش میشد و فاتحه و صلواتی برای شادی روح شهدا قرائت میکردند.
روزهای نزدیک تحویل سال، دل توی دلش نبود و همه چیز را وارسی میکرد که کاری از قلم نیفتاده باشد. چند بار به دخترش، تذکر میداد که میوههای خوبی تهیه کند. شغل همسر مرحومش باعث شده بود روی میوه دقیقتر باشد و توقعش از خرید میوه، بهترینها بود.
همه چیز مرتب بود و او به لطف ایام نوروز از تنهایی در میآمد. روز اول عید همه نوهها کنارش میآمدند و اتاق از اقوام پر و خالی میشد. لبخند رضایتش در صورت گل انداختهی میان چارقد سفید، دیدنی بود.
اسکناسهای نویی که از کیف در میآورد و به مهمانها هدیه میداد و دیدن برق شادی در چشمان بچهها هنگام شمارش پولهایشان، قند در دلش آب میکرد. با صدای بلند میگفت:" کاش همیشه عید باشد و ما دور هم." آرزوی سادات خانم بود ولی فقط در ایام عید عملی میشد و او به این روزها دلخوش بود.
سالهاست سادات خانم، مهمان اجدادش شده است ولی هر سال دل نوهها به سمت آن روزها پر میکشد و دفتر خاطرات زندگی را ورق میزنند و یادی از رفتگان میکنند. همیشه حسرت آن دورهمیهای هر ساله و دیدار اقوام دور و نزدیک و افسوس از دست رفتن موهبتهای گذشته، گوشه دل آنهاست اما امید دارند که روز قیامت، روز حسرت سادات خانم با این همه سخاوت و مهربانی نخواهد بود. بعون الله
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#به_یاد_مادربزرگم
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
بریزید تو خیابون ها
✍معصومه فاطمی
دادستان نیویورک قصد دارد ترامپ را بهدلیل پرداخت پول به یک بازیگر فیلمهای مستهجن برای سکوت در مقابل رابطهای که ظاهراً با او داشته، متهم کنند بههمین دلیل رئیسجمهور سابق آمریکا گفته که روز سهشنبه بازداشت میشود. و از هوادارانش خواسته تظاهرات کنند.
پ.ن: چند سالی هست گزارش های فساد جنسی و در واقع ظلم به زنان در غرب، دستمایه سیاست بازی شده تا افراد شناخته شده به وسیله این گزارش ها، از جایگاه سیاسی یا اجتماعی تنزل پیدا کنند.
اما آنچه حل نشدنی است و ظلم افزوده بر داستان هست ابزار شدن زنان در این سیستم هست . که گاهی در واقعیت و گاهی در یک سناریوی دروغین، زنان به بالا یا پایین رفتن عیار مردان سیاسی کمک می کنند.
اما بی توجهی جامعه آمریکا به این عیار سنجی نشان از بی حسی جامعه آمریکا نسبت به فساد جنسی رهبرانش دارد.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
885.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفت سین ما امسال به ۶۳ شین مزین است...
✍️ فاطمه شکیب رخ
به لحظه های آخر عمر سال ۱۴۰۱ نزدیک میشویم، چه سال عجیبی بود... پر از روزهای نفس گیر و اشک های داغی که سوز آن، هنوز بر سینه هایمان آه می نشاند، آهی که در پرواز ۶۳ تن از بهترین فرزندان این کشور بلند شد.
یادمان نمی رود ستارگانی را که به سیل خروشان شهدای دفاع مقدس پیوستند، همان عشاقی که علی اکبر وار رفتند و حتی اربا اربا هم بر نگشتند و تنها با چند تکه استخوان بازگشتند، بگذریم از شهدای امنیت گفتیم از شهید روح الله عجمیان، شهید آرمان علی وردی، شهید مهدی زاهدلویی، شهید حسن مختارزاده و ۵۹ تن دیگری که بهار عمرشان به شهادت در راه خدا ختم گردید.
حالتان شهدایی باد که عمریست با خون همین شهدا سرمان بلند است، قدممان استوار است، دل هایمان امیدوار است، دشمنانمان در هراس اند...
روزگارتان با شهدا سپری باد که تا نور چشمی های اباعبدالله (ع) در این کشور چشم بر جهان می گشایند، امنیت خاک پاک مان پا برجاست...
#جهاد_تبیین
#عید_باستانی
#شهدای_امنیت
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
تعبیرخواب درهفت سین+دو
✍سمیه رستمی
در کتاب تعبیر خواب قیلوله بن چُرتیه، ابن ابیالکابوس آمده است.
سکه
خواب دیدن سکه بر چند وجهه است:
اول مال؛ مرد خواب ببیند سکه میشوید، بداند پول چرک کف دست است و خرید عید صابون آنتیباکتریال. ابن دیرین میگوید: دیر نباشد، عیالش بگوید در پاساژها چه جنسهای نویی آوردند، بازار مرا میخواند، کارتهایت کو، باید امشب بروم و بهاندازه موجودی کارتت بخرم هرچه که هست. تا که از کاسه برون آورم چشم همه فک و فامیلت را.
دویُّم وقت؛ مرد خواب ببیند سکه قدیمی در جیب لباس جدید مییابد باید میان اهل خانهاش، چالش لباسهای ۱۰ سال قبل راه بی اندازد تا بفهمند؛ چقدر لباس قابلاستفاده دارند، بیهوده وقت و پول خود را برای خرید لباس جدید تلف نکنند. ابن سریش میگوید: اگر خواب دید سکههایش را گمکرده در وقت نامناسب به خرید میرود باید اواسط هفته برود که خلوتتر باشد.
سِیُّم احضاریه؛ اگر خواب دید از جیبهایش صدای جرینگ سکه میآید، بداند بهزودی برای خرید به بازارها و مراکز خرید احضار میشود. اگر تمکین نکند احضاریه دادگاه به دستش میرسد. ابن دیرین میگوید صدای جرینگ سکه در جیبهای خالی، نشان پرداخت مهریه است.
سبزه
خواب دیدن سبزه خوشیمن است؛
مرد باشد، علف زیر پایش سبز میشود تا خریدهای عیالش تمام شود و شاید بهعنوان فعال محیطزیست جایزه بگیرد.
زن باشد؛ ببیند هرچه سبزه را کوتاه میکند بازرشد میکنند، نشان اسکناس است که خرج میکند ولی تمام نمیشود. پس بداند شوهرش اختلاس کرده، وقعی ننهد.
دختر دم بخت باشد؛ فیالفور سبزهها را آب بدهد. نشان دانشگاه است تا دکترا درس بخواند، بلکه شوهر پولدار در زندگیاش سبز بشود.
سماق
مردی در خواب ببیند سماق روی کباب میریزد؛ نوش جانش! خوابش را بازگو نکند وگرنه از وی کباب بخواهند. باید برود در صف گوشت بایستد و سماق بمکد؛ اما ابن دیرین در کتاب خوابهای پریشان میگوید: دیر نباشد در پی چشموهمچشمی عیالش، کباب میشود.
اگر زنی در خواب دید سماقها را پیدا نمیکند؛ بداند خواب زن چپ است و تعبیر ندارد. ابن سریش میگوید: لباس شوهرش را ببوید اگر بوی کباب میدهد، دل شوهرش از دست ریختوپاشهای او کباب شده.
سیب
مردی خواب ببیند تا سیب سرخ گاز میزند، دستش درد میگیرد. حمل کردن پاکتهای خرید دستش را چلاق میکند. حکما گفتهاند سیب سرخ برای دست چلاق مفید است.
زنی سیب سبز ببیند که کِرم دارد؛ بداند آن بلوز سبزرنگ با هیچکدام از لباسهایش ست نمیشود. اقوام میگویند: شبیه عمه شِرِک شده است! اما ابن سریش صاحب کتاب چرتهای بیوقت میگوید: شبیه کلم بروکلی میشود.
ماهی
مرد خواب ببیند؛ ماهی قرمز را نمیتواند بگیرد پس موجودی کارتش مثل ماهی از دستش میرود. بهتر آنکه هنگام خرید پول نقد همراه داشته باشد تا خود به چشم خویشتن ببیند موجودیاش میرود.
زن اگر در تنگ ماهی قورباغه سبز ببیند؛ یکی از اقوامش همان بلوز سبزه را خریده که در تعبیر سیب ذکرش شد و دیگر خز شده.
سنجد
سنجد تعبیر خاصی ندارد. اگر خواب دید سنجد را در مشتش بهاندازه ریختهاند؛ برای خرید اعضای خانواده اندازه معین کند. حالا سنجد تعبیر ندارد اما خرید که باید حسابکتاب داشته باشد. ابن دیرین میگوید: در خرید عجله نکند. دیر نباشد از حراجیها حسابشده، خرید کند. ابن سریش میگوید: اگر خواب ببیند پوست سنجد را کنده و گوشتش را میخورند؛ نشان خرید بیبرنامه است. پوست از مرد بکند و گوشت تنش آب شود به حول و قوه الهی.
سیر
اگر مردی در خواب سیر میبیند بهتر است در و پنجره را باز بگذارد، یکوقت روح اموات به خوابش میآیند، خوبیت ندارد خوابش بوی سیر بدهد. خرناس خورپوفیان در کتاب خوابمرگی میگوید: سیر نشان باجناق بد است. از خریدهای عید عیب تراشی میکند اما خودش را باید بهعنوان سلطان جنس بنجل اعدام کرد.
زن در خواب سیر ببیند، تعبیری ندارد. ولی میرزا کپیده لحافدوز گفته: سیر نشان شامپو سیر است و کچل شدن قریبالوقوع ناشی از رؤیت قیمتهاست. پس مداومت کند بر آن.
تخممرغ رنگی
تخممرغ رنگی تعبیری ندارد مگر املت و نیمرو. چون تخممرغ سین ندارد، خواب دیدنش ربطی به خرید عید ندارد. ولی ابن دیرین گفته اگر خواب ببیند تخممرغ قناری را بهجای تخم شترمرغ رنگ کردهاند دستش دادهاند، دیر نباشد که جنس بنجل بهجای اصل بخرد. ابن سریش میگوید: اگر زنی در سبدی تخممرغهای رنگارنگ داشته باشد؛ کیف و کفشش با لوازم سرویس بهداشتیشان ست نیست. پس سال جدید زندگیاش آشفته خواهد شد.
سمنو
...
🔗متن کامل در صفحه نویسنده
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
شبکه ورزش نظرسنجی مردمی برای معرفی قهرمان ایرانی قرار داده است.
یکی از کاندیداهای معرفی شده سلماهمتیان است.پدیده ایرانی 8 ساله شطرنج آسیا که با این جمله معروف شد:
خوشحالم روی سکو با چادر پرچم ایران را بالا گرفتم.
شما هم میتوانید در نظرسنجی که در تلویزیون، روبیکا، و... قرار داده شده شرکت کنید و به این قهرمان رأی بدهید.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
✔️مرور کارها
✍م *صالحی
🤍بیایید امروز مروری کنیم بر همهٔ کارهایی که سال گذشته انجام دادیم، به عبارتی محاسبهٔ اعمال، اگر اعمال خوب ومفیدی داشتیم، خدا را شکر کنیم زیرا توفیقش را او داده، و اگر گناه و اعمال زشتی داشتیم، دلی شکستیم، غضب کردیم، غیبت، تهمت، بدزبانی.... داشتیم، استغفار کنیم. بنا داشته باشیم به ترک گناه در سال جدید.
🤍خاطرات یکسال را که مرور می کنیم، ممکنه از بعضیها دل آزرده شویم و بعضیهایش لبخند به لبمان آورد.
بیایید غمها را رها کنیم و از آنها درس عبرت بگیریم، کینهها و نفرتها راه دور بریزیم و با قلبی آکنده از آرامش به استقبال سال جدید برویم. تصمیم بگیریم با عزم و اراده جدی و محکم که اگر صفات رذیلهٔ اخلاقی داریم آنها را کنار بگذاریم. مهر و محبت را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم.
🤍اصولاً یکی از درسهای بهار که گیاهان و درختان در آن سرزنده و شاداب میشوند بعد از این که در زمستان خشک و پژمرده شده بودند، این است که به ما یادآوری می کند:شما صحنه های معاد را همه ساله در این دنیا با چشم خود می بینید، دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری با سرعت در گذرند، ای کاش به بهترین نحو بتوانیم از ثانیهها و دقایق زندگیمان بهره بگیریم. بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین/کاین اشارت ز جهان ما را بس
🤍به همین دلیل در جای جای قرآن کریم خداوند می فرماید: در زمین گردش کنید، بهعنوان نمونه «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ» (الأنعام، 11)
ترجمه: بگو: در (روى) زمين بگرديد، سپس بنگريد كه عاقبت تكذيب كنندگان چگونه بوده است!
🤍سِیر درلغت به معنی گردش کردن است ولی منظور ازآن، سفر به هر دلیل و شکل و برای هر نتیجه ای نیست، بلکه هدف بصیرت و رشد و کمال است. سفر باید سبب تعقل و تفکر و درس باشد.
در اکثر آیاتی که کلمه «سیروا فی الارض» آمده، بلافاصله فرموده «ثم انظروا» یعنی در سفر نظاره کردن لازم است.
نظاره با دیدن چشم تفاوت دارد، چنین سیری هم هستی شناسی و توحید را ارتقا می دهد وهم درس عبرت از تجارب و سرگذشت پیشینیان است.
🍃آخرین روز زمستان و آخرین روز سالتان بهخیر و آرامش، ان شاءالله سال خوبی پیش رو داشته باشیم. سفرهای نوروزیتون بسلامت ومملو از درس، خدا به همراه لحظههاتون 🤲🍃
#دلنوشته
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
📌دهه نودیِ سیدعلی
✍آمنه عسکری منفرد
🇮🇷وقتی نجیب هستی و ارزش گوهر وجودت را به عنوان «کیمیایِ خلقت» دریافتی، حتما از اینکه «پرچمدارِ میراثِ مادرٍ ۱۸ساله شیعیان» باشی، افتخار میکنی!
🇮🇷وقتی «شجاع، فهیم و مقتدر» باشی؛ قطعا هنگام وزیدن تندبادهای بیحیایی و بیعفتی، با افتخار «حجاب برتر» –چادر– را برمیگزینی!
–هرچند هنوز مکلف نیستی–
🇮🇷وقتی در این سن در اندیشهٔ افتخار آفرینی برای اسلام و انقلاب هستی؛ قطعاً در دامان مادری پاکیزه و پدری متعهد، اینچنین بالنده شدی، که معنای «جهاد» را درک کردهای!
🇮🇷وقتی متعهدانه و با صلابت روی سکوی قهرمانی، گوهر وجود پاکت را در صدف چادر پوشاندی و با افتخار پرچم سربلند ایران مقتدر را بالای سر گرفتی، قطعا مایه مباهات و آرامش قلب و جان امامت هستی!
🇮🇷گوارایت باد! حلاوت این اقتدار بهیادماندنی.
🇮🇷–سلما همتیان: «همیشه دوست داشتم افتخار اسلام باشم. به همین دلیل با چادر بالای سکوی قهرمانی آسیا ایستادم.»–
#سلما_همتیان
#پویش_نوشتن
#زن_عفت_افتخار
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«شرح یک فاصله»
✍طیبه فرید
در صدر اسلام مساجد نقش محوری و حیاتی در گسترش فرهنگ و تربیت اسلامی داشتند. دانش و معارف در حلقه های مردمی مساجد گسترش پیدا می کرد، درگیری ها و تنش ها در مساجد برطرف می شد، زندگی ها در مساجد سروسامان می گرفت و مسجد پایگاه انسان سازی بود.
در دوران معاصر مسجد از کاربری گذشته خود فاصله گرفت و اداره آن از شکل سنتی و محلی به شکل فعلی آن درآمد. این تغییر کاربری تا جایی پیش رفت که فرهنگ تمدن ساز با محوریت مسجد، استحاله شد و به شکل امروزی آن درآمد. یکی از مسائل پر حاشیه در شیوه جدید اداره مساجد به عنوان محیطی برای عبادت، شکل حضور کودک و نوجوان در آن است.
بر اساس نظر کارشناسان دینی و مشاوران یکی از مهم ترین روش های نمازخوان کردن کودک و نوجوان، حضور در مساجد است. ما در میان مستندات نماز در مسجد با حضور کودکان با
دو دسته روایت مواجهیم.
دسته اول روایات بیانگر کراهت حضور کودک در مسجد، و دسته دوم روایاتی که حضور کودک را بلامانع می داند. این روایات همگی معتبرند و تناقضی ندارند ومی توان بین آن ها را جمع کرد و با تخصیص روایات، مسئله را حل کرد.
در تحلیل روایات دسته اول باید به این مسئله توجه داشت که در گذشته اسباب و شرایط حفظ طهارت کودکان مثل امروز وجود نداشته بنابرین طبیعی بوده که حضور کودک موجب به هم خوردن طهارت مسجد باشد این مطلب را شهید ثانی هم مطرح میکند که منظور از کراهت حضور کودکان، مواردیست که توانایی حفظ طهارت خود را ندارند. مضاف بر اینکه در فتاوای مراجع عظام مطلبی آمده که قابل شرح و تبیین است که اگر حضور کودک موجب آزار نمازگزاران باشد آن هم مکروه است(عبارت ایذایی بودن رفتار کودک را باید بر اساس معیار تحلیل کرد نه بر اساس شرایط شخصی افراد کم تحمل یا...) .با توجه به روایات حضور حسنین (علیهم السلام) در مسجد و بالا رفتن از پشت پیامبر (ص) در اثنای نماز و همچنین روایات متعدد دیگر که از توثیق برخوردارند جمع میان روایات این می شود که منظور از آزار و اذیت کودکان که موجب کراهت حضور در مسجد است چیزی از جنس رفتارهای دیوانگان است (جنبوا مساجدکم مجانینکم وصبیانکم)،بنابرین بسیاری از رفتارهای کودکان در مسجد قابل تعمیم به آزار و اذیت نیست. چیزی که ما در مساجد در نحوه تعامل با کودکان مشاهده می کنیم از جنس رفتارهای تراز اسلامی نیست و غالبا ناشی از کم حوصلگی و ناآگاهی اصحاب مومن و بزرگوار مسجد است. مطابق آموزه های اسلامی حضور کودکان در مسجد بر نوع شناخت ایشان از دینداری در آینده تاثیر بسزایی دارد، در حدیثی از امام باقر(ع) آمده که هنگام اقامه نماز کودکان را در انتهای صف رها نکنید بلکه کودکان میان جماعت بزرگسالان به نماز بایستند، امام با طرح این مطلب به شکل مصداقی به حل مسئله سرو صدای کودکان پرداخته.
حرف آخر:باید این سوال را از خودمان بپرسیم که اگر کودک در مسجد و حسینیه و تکیه با مفاهیم دینی آشنا نشود کدام نهاد و کدام مدرسه و کدام مرکز فرهنگی این بار را به دوش خواهد کشید.
ما ناگزیریم برای نجات دین دست از عملکرد سلیقه ای و بی تراز برداشته وکاربری تمدن سازی را به آن مکان مقدس برگردانیم.
ولله عاقبة الامور
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
3.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صد سال به از این سالها
✍نجمه صالحی
فرا رسیدن بهار، همیشه نویدبخش افکار نو، کردار نو و تصمیمهای نو برای آینده است. آیندهای که همه امیدواریم بهتر از گذشته باشد. آیندهای که به روزهای خوب ظهور منتهی شود.
در سال جدید شادی، تندرستی، مهر و دوستی و عشق و روزی حلال و وسعت رزق را برای شما همراهان عزیز آرزومندم. پیروز و سربلند باشید و از خداوند مهربان بهترینها را برای همه شما مسألت دارم.
پ.ن: انیمیشن کاری از فاطمه خانی حسینی(دخترم) و فاطمه دهقان
#عید_نوروز
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
رسم جالب بابا بزرگ
✍زینب شرافتی با ارسال خاطرهای به جمع نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست
هيچ وقت یادم نمیآید بین نوهها فرقی گذاشته باشد، حتی دختر و پسر برایش فرق نداشت. فقط یک جا تبعیض قائل بود و کسی هم اعتراض نداشت؛ بابا بزرگ رسم جالبی داشت او قانون گذاشته بود هرکس اولین نفر به عید دیدنیاش بیاید، عیدی بیشتری دریافت میکند. حالا نه خیلی زیادها شاید فقط هزار تومان بیشتر! ولی این قانون اینقدر برای نوهها جذاب بود که همه در تلاش بودند نفر اول باشند نه برای عیدی بیشتر گرفتن بلکه برای شادی بیشتر دل بابابزرگ!
حالا از اون سالها خیلی گذشته، نوهها بزرگ شدند. پدربزرگ دیگر عیدی نمیدهد؛ ولی نوهها به عشق شادی بابابزرگ همچنان رقابت دارند که نفر اول باشند.
.... یادمان باشد لحظات تحویل سال بیشتر از همه به فکر شادی دل بابابزرگها و مامانبزرگها باشیم.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI