eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
190 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖فصل رویش نسلِ انقلابی بررسی ابعاد گوناگون پدیده‌ی انقلاب اسلامى ایران در سال ۵۷ به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی، مانند هر پدیده‌ی دیگری دستاوردهایی را برای جامعه و حتی بشریت، نتیجه داده است که میزان و سطح دستاوردهای آن مانند دیگر پدیده‌ها، نشان از قدر و اهمیت و بزرگی آن پدیده دارد. با این مقدمه، می‌توان گفت پیام انقلاب اسلامی ایران به دنیا این است که اسلام مکتبى است که نه‌تنها توانایى سازماندهى یک مبارزه عظیم را دارد؛ بلکه در دوران پیچیده‌ی عصر ماشینى، با همه‌ی معارضه‌ها و تضادهایى که سیاستهاى جهانى دارد، قادر به حل مشکلات جامعه و اداره آن بوده، بقا و ماندگاری‌اش را تضمین مى‌کند. نکته مهم‌تر اینکه؛ بقا و تداوم انقلاب مهم‌تر و حتى مشکلتر از حدوث انقلاب است، زیرا تداوم هر انقلابى، بسته به شرایط و قواعدى است که بقاى آن را تضمین مى کند و طبق قاعده‌ی فلسفیِ «علت مُبقیه شى ء، همان علت موجده آن است»، اگر عوامل پدیدآورنده‌ی هر حادثه، همچنان پایدار باشند موجب تداوم حیات آن حادثه خواهند شد. بنابراین آنچه باعث پیدایش و پیروزى انقلاب گردید، عامل بقاى آن نیز به شمار مى‌رود و زنده نگه‌داشتن ارزش‌های انقلاب نظیر؛ تقوا، زهد، جهاد و شهادت، در بارور نمودنِ نسل جدید و پرورش آنها با هویتِ صحیح، نقشی مهم در پویایی انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن دارد. اینک در سالروز تاریخی تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکای جنایتکار به دست دانشجویان و دانش‌آموزان غیور در سال ۵۷ و همزمان با گذشت یک‌سال از شروع طوفان کوبنده‌ی الاقصی در فلسطین اشغالی که با شهادت بیش از ۴۰ هزار زن و کودک و پیر و جوان غزه و لبنان؛ این صدای خردشدن هیمنه‌ی پوشالی و استخوان‌های استکبار و استبداد جهانی است که باردیگر از حرم جمهوری اسلامی ایران، گوش فلک را پرکرده و تمام آزادگان جهان را به خونخواهی از مظلومان غزه و لبنان، تا محو کامل رژیم غاصب اسرائیل از صحنه‌ی روزگار فرا‌می‌خواند. این بار نیز حضور پرشور مردمِ بصیرِ ایران در راهپیمایی عظیم روز ۱۳ آبان، خون تازه‌ای در رگ‌های انقلاب به جریان خواهد انداخت که در سایه‌ی این حضور معنادار، رویش‌های جدید انقلابی از جوانان و نوجوانان عزیز و انقلابی را به رخ دنیا خواهد کشید. همانها که با اقتدا به خونِ شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت، باردیگر با انقلاب و آرمان‌هایش عهد خون بسته، گوش به‌فرمانِ جهادِ ولیّ جامعه، صف‌به صف ایستاده‌اند. آری! این انقلاب، بارها ثابت کرده که مدرسه‌ی انسان سازی است و همچون بستری مساعد و حاصلخیز، انسانهای بزرگی را در طولِ حرکتِ خود به کمالات و فضایل قدسی و متعالی سوق داده و خواهد داد. ما معتقدیم زنده بودن انقلاب به زنده بودنِ راهِ انقلاب است که با گذشت چهار دهه از پیروزیِ آن، نه تنها در ایران؛ بلکه در همه‌ی دنیای اسلام، همچنان در حال «هویت سازیِ اسلامی» و «صدورِ اندیشه‌ی انقلابیِ اسلام» است که بیانگر پویایی نظام جمهوری اسلامی ایران و قدرت آن در خنثی کردن توطئه‌های استکبار دارد که هر لحظه برای ضربه‌زدن به ارکان این نظام الهی، دندان طمع تیز می‌کند. باور ما این است که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام روح‌الله خمینی(قدس‌سره الشریف)؛ یک پدیده‌ی زنده، زاینده و رویاننده است که نشانه‌ی استمرار و تداوم آن، ظهور نسلی از شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت جوانی است که اگرچه امام روح‌الله و انقلاب را درک نکرده‌بودند، اما عشق به ولایت را با جان آمیختند و مردانه پای آرمانهای امام و انقلاب، گوش به فرمان ولیّ ایستادند و امروز پیامِ حضور در راهپیمایی عظیم یوم‌الله ۱۳ آبان، اعلام برائت کامل از استکبار و فریادِ اتحاد ملت تا نابودی کامل استکبار جهانی و در راس آن، آمریکای جنایتکار و اسرائیل خونخوار است که به اذن‌الله ریشه‌ی ظلم و طغیانشان را به زودی برخواهدکند. 🖋آمنه عسکری منفرد @AFKAREHOWZAVI
آقا سید حسن! بعد از شهادت شما، اشک در چشمان کودکان مظلوم فلسطینی یخ زد. مادران آواره چادرهایشان را به دندان گرفتند. پدران داغدار به گوشه‌ای تکیه زدند. ما که دورتر بودیم لحظه‌ای قلبمان از حرکت ایستاد. اشک و آه هیچوقت مرهم داغ‌های بزرگ نشد‌. همه‌ی آزادگان جهان متحیر بودند که حالا بعد از سید چه می‌شود؟ امام خامنه‌ای مثل همیشه پدری کرد برایمان:" خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند!" و خون شما جاری شد توی دستهای جوانان حزب، توی قلب پدری داغدار، مادری غم‌زده، کودکی مضطرب. جان تازه‌ای گرفتند و جانانه ادامه دادند. خون شما حتی به آسمان‌ها رفت و آن رازهایی که آوینی می‌گفت را فاش می‌کند! راستش آقا سید، ما به نمازی که قرار بود توی قدس بخوانید دل بسته بودیم. چشم ما برای کفن‌هایی که از پوشاندن اجساد عاجز بود، خون بود ولی دلمان به امضای شما زیر "قطعا سننتصر" خوش بود. با رفتن‌تان شاد شدند و فکر کردند کار حزب تمام است. بعدش سوریه، سپس عراق و آخر هم ایران! یادتان هست دو سال پیش برای آشوب های خیابانی ما پیام می‌فرستادند که رژیم را عوض کنید؟ حالا خودشان در چهلمین روز عروج شما به آنچه مکر کرده بودند دچار شدند. می‌خواستند ۷۳ تن بمب روی شما بریزند و راهت را نابود کنند، ولی خودشان از درون آتش گرفتند. آقا سید شهادت در نگاه دنیا پرستان خسران است، دستاورد نیست. ما اما یاد گرفته‌ایم بعد از حادثه‌ها چون زینب سلام‌الله علیها بیایستیم و رجز بخوانیم. شهادت در راه حق، احدی‌الحسنین است. قربانی بزرگی است که نصرت الهی را در پی دارد. این امت در راه مقاومت کم شهید نداده. ما مطمئنیم شما برمی‌گردی و در قدس نماز می‌خوانی. رو می‌کنی به ما و لبخند می‌زنی و فقط آدم‌هایی می‌فهمند معنی لبخندت را که در روزگار سختی مطمئن باشند: "قطعا سننتصر" ✍حمیدیان @AFKAREHOWZAVI
غم‌های نم‌کشیده(کالبدشکافی غم) برخی از ما، همّ و غم‌مان داشتن نعمت‌های دیگران یا از بین رفتنِ نعمت آن‌هاست؛ به همین خاطر دائما غمگین هستیم؛ زیرا غم‌ها در حسرت نداشته‌ها یا نرسیدن‌هاست که متولد می‌شوند، رذائل بر خانه‌ی دل مستولی می‌گردد؛ چون باطل آید، فضائل از خانه‌ی دل رخت برمی‌بندند، عطر فضائل را نیز با خود می‌برد آنگاه دل، آکنده از تعفنِ عفونت حسد می‌‌شود؛ با نکاح زیاده‌خواهی و خودبینی غم‌ متولد و مهمانان ناخوانده‌ی دل می‌گردد. آری غم‌های از این جنس، کاذب‌اند زیرا از سنخ غم‌های مقدس نیستند بلکه غم‌های دنیایی هستند که حرص، طمع و دنیا پرستی آن را بر قلب‌ عارض می‌کند؛ اما همین غم‌های پوشالی گاه نویسنده‌ی همین متن را علی‌رغم دانستن و نوشتن آن، زمین‌گیر کرده و ساعت‌های عمرش را به باد فنا داده است و گاه ساعت‌ها اندیشیده است که چه باید بکند تا گرد و غبار غفلت از آخرت و ذکر دنیا از وجودش زدوده شود؛ امروز در همین افکار بود که بیاد جمله‌ی زیبا و خردمندانه‌ی عقیله‌ی بنی‌هاشم افتاد که آن حضرت در نهایت اندوه حقیقی که کوه را به لرزه در می‌آورد، در کمال اقتدار و صلابت بانگ ما رایت الا جمیلا سر داد؛ بنابراین باید به عقیله توسل و تأسی کنیم خواهیم دید که غم‌های ما در برابر غم آل‌الله، نم در برابر یم است؛ آنگاه دیگر در هنگام مواجهه با غم‌های پوشالی بی‌اختیار ناله سر نمی‌دهیم بلکه با صبر و حلم می‌گوئیم: "میان همه دل‌ها امان از دل زینب" تا شیرزن کربلا به فریادمان برسد و غم‌های‌مان را احلی من العسل کند ✍مرضیه رمضان‌قاسم @AFKAREHOWZAVI
┄┅═༅﷽༅═┅┄ 🔖 صبر و شجاعت زینبی ✍ سادات‌حسینی در دنیایی پر از تلاطم و روزمرگی وقتی از شجاعت و صبوری صحبت می‌کنیم مصادیق زیادی خصوصاً در مکتب اسلام، به ذهن شلوغ ما می‌رسد. در مکاتب دیگر شاید بتوان اسوه‌هایی را یافت که در برهه‌هایی از زمان بسته به شرایط زمانی و اعتقاداتِ خود پای ارزش‌هایی ایستاده‌اند و تبدیل به یک الگوی مثال زدنی شده‌اند؛ اما چون آن ارزش‌ها از شاخص‌های انسانی و‌ مبانی محکم و ماندگاری که انسان ذاتاً و فطرتاً با آن‌ها خلق شده و تمایل به آن دارد، توأم نبوده، باعث مغفول ماندن آن‌ها حتی در مکتب‌های خودشان شده و فقط در تاریخ‌ِ آن کشورها به یادگار مانده و کم‌کم روبه فراموشی رفته‌اند؛ چرا که شجاعت‌ و صبوری‌شان بیشتر به خاطر حب‌نفس و کسب منزلت و رسیدن به ارزش‌های مادی و دنیایی و متأثر از اندیشه خاص و پیروی از جریان‌های سلطه‌جو بوده است. از دیدگاه ما مسلمانان آن صبری را صبر واقعی و آن شجاعتی را شجاعت حقیقی می‌دانیم که فراتر از خواسته‌های شخصی و دنیایی باشد؛ به عبارتی شجاعتِ توأمِ با گذشتِ از خود به خاطر خدا و بندگان‌ِخدا و صبرِ همراه با هم‌نوع دوستی ارزشمند است. پس هر آنچه را که برای آن صبوری و شجاعت به خرج می‌دهیم هیچ‌گاه از تمایلات نفسانی تبعیت نکرده است و همین امر باعث شده این صفات ارزشمند، ماندگار و تبدیل به یک مکتب و الگوی مثال‌زدنی بشود. ما به عنوان مسلمان شیعه از شجاعت و صبر که می‌شنویم شاید بتوان کمتر انسانی را یافت که از شجاعت و استقامت و صبوری حضرت زینب (سلام‌الله علیه) اطلاعی نداشته باشد. دلیل این امر هم چیزی جز سختی کشیدن در راه خدا و اعتقاد به ارزش‌ها و مبانی الهی و ادای وظیفه و تکلیف الهی نمی‌تواند باشد. لذا سیره این بانوی پاکدامن برای همه مردم به‌ویژه بانوان و دختران مسلمان و غیر مسلمان، آموزنده و عبرت‌آموز می‌باشد. آن بانوی فهیم و عالمه، الگویی از تعالی معنوی و کمالات نفسانی در جنبه‌های علمی، اخلاقی، تربیتی هستند که نتیجه‌ آن در زهد و علم و معاشرت و بردباری و حماسه و عشق و دل‌دادگی و احساس مسئولیت بروز کرده بود. سیره و رفتار آن عقیله بنی‌هاشم و اسوه صبر و مقاومت و شجاعت برای ما بسیار ارزشمند و مایه فخر و تعجب شیعیان می‌باشد؛ که چگونه یک زن می‌تواند فارغ از هرگونه احساس و عواطف زنانگی، هرگز از دشمن اموی و منحرفین خوف و هراسی نداشته باشد. کمتر زنی را می‌توان یافت که به‌خاطر غلبه احساس و لطافت بتواند در بزنگاه‌ها عالمانه و عاقلانه عمل کند. به پاسداشت از خودگذشتگی و ایثار و‌ شجاعت این بانوی گرامی سر تعظیم بر آن مقام پاک و‌ سلاله ناب علوی فرود می‌آوریم و در تلاشیم همواره بر طبق سیره و روش ایشان عمل کنیم و با الگو گرفتن از منش و روش این بانوی والا مقام همچنان در زندگی مسیر درست را برای رسیدن به سر منزل مقصود و راه سعادت انتخاب کنیم. @AFKAREHOWZAVI
«عمه سادات» 💚🌱زینب، زینت پدر است.زینب میوه دلِ حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) بود. زینب یار با وفای برادر خود حسین علیه السلام شد و عمه‌ای بی‌نظیر و ستودنی برای سادات.خط به خط، از کرامات و صبوری بی‌کران ایشان را که می‌خواندم درکِ عظمت و بزرگواری‌شان بیش از پیش برایم سخت‌تر می‌شود. حمد و ستایش خدایی را که چُنان نیکو خصالی را آفرید و محترم ساخت. 💚🌱عمه سادات؛ به صبر معنا بخشیدند نه صبر به ایشان، از همان وقتی که داغ روزگار و سختی‌هایش نتوانست کمر همت وی را خمیده کند. تکیه‌گاه و عَلم شدند تا بی‌پناهی و غربت جگرگوشه‌های خود را تسکین دهند، و رسالت جد بزرگ خود و برادرشان حسین(ع) را از کربلا تا شام به گوش جهانیان برساند. 💚🌱عمه سادات؛ اشک‌هایش را درون خود فرو می‌ریخت تا اینگونه به او قدرت ببخشند و با صدایی رَسا، کاخ یزید را متزلزل می‌کرد تا برای تاریخ ثابت کند که جز زیبایی چیز دیگری ندیده است. چشمان بانوی صبر، درد و رنج‌های فراوانی را تحمل کرده است اما، صبورانه و به دور از بی تابی امام زمان خود؛ یعنی امام سجاد علیه السلام را تیمار کردند. و پا به پای اُسرا در کربلا آن‌ها را در آغوش گرم خود پناه دادند. 💚🌱زیبایی آسمان دمشق مدیون وجود مبارک و نازنین شماست، بانوی با فضیلتی همچون شما، به آن دیار اعتبار و شهرت بخشیدند. قُبه و بارگاه مُنور زینبی، آغوش گرمی برای هر دلشکسته و مظلومی در عالم است. گرچه در این ایام، زینب گونه زیستن را در عُمق وجود مادران و دختران غزه و لبنان می‌بینیم اما صبر عمهِ سادات چیزی جز زیبایی مُطلق نیست. نصرٌ من الله و فتحٌ قریب و بشرالصابرین ✍🏻سیده ناهید موسوی @AFKAREHOWZAVI
صدیقه صغری در تراز صدیقه کبری ✍ فاطمه علی زاده علی آبادی امروز یادآور نزول سوره کوثر بر قلب نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است و تداعی کننده جشن و سرور ملائکه الله و افلاکیان. آری امروز روز اعطای خیر کثیر به کوثر است. روزیست که صدیقه کبرا (سلام الله علیها) دختری را در تراز و قامت خویش به دنیا آورده است. صدیقه صغری خواندندش چرا که پرورش یافته دامان صدیقه کبراست. اما در حقیقت و کمالات، گویی صدیقه کبراست. آن چنان در دامان مادر پرورش یافت و به چنان مقامی دست یافت که از لحاظ مرتبت و منزلت، چه بسا برتر از بسیاری از زنان نامی، همچون آسیه همسر فرعون و مریم بنت عمران شد. همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مقام و منزلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: مریم سیده زنان عصر خویش بود اما حضرت زهرا (سلام الله علیها) برترین زنان عالم تا روز قیامت است، صدیقه ی صغری (س) نیز چنان در دامان مادر پرورش یافت که گویا همان صدیقه کبراست و سیده نساء العالمین. *مقایسه ای کوتاه بین زینب کبری سلام الله علیها و آسیه همسر فرعون* آسیه زنی بود که دلبسته ی هدایتی شد که پیامبر زمانش به او عرضه کرد و زمانی که جسمش در زیر شکنجه تاب نیاورد از خداوند خواست : « پروردگارا! برای من در بهشت خانه ای بنا کن و من را از دست فرعون و عمل گمراه کننده فرعون نجات بده». آری آسیه شکنجه دید اما درد و رنجش جسمانی بود و در واقع، از خداوند طلب مرگ می کرد. اما آن رنج ها و محنت ها که بر حضرت زینب سلام الله علیها در روز عاشورا رفت از داغ برادر، فرزند، برادر زاده، یاران و همراهان، تهاجم دشمن، هتک احترام، مسئولیت حفظ کودکان و زنان،.... کجا می توان با مصائب جسمانی مقایسه نمود. اما در مقابل همه این مصائب، زینب سلام الله علیها به پروردگارش عرض نکرد: «ربِّ نجِّنی». بلکه در روز عاشورا عرضه می دارد: {الهی تقبّل منّا هذا القُربان} ____________________ @AFKAREHOWZAVI
┄┅═༅﷽༅═┅┄ 🔖 بانوی مقاوم ✍ فلاح‌زاده در پنجم جمادی الاول دختری در خانواده‌ای برجسته چشم به جهان گشود. او را زینب نام نهادند؛ چرا که در عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم واقعا زینت پدر بود. او را عقیلةالعرب نامیدند؛ ولی او نه تنها در عرب جایگاه ارجمند و باکرامت داشت؛ بلکه در تمام دنیا نامش فراگیر شد. شجاعت، بلاغت و مقاومت زینب(سلام‌الله) است که او را در میدان دفاع و پاسداری از حریم دین برجسته می‌کند. مقاوم‌ در کنترل نفس، مقاوم در ناملایمات، مقاوم در مقابل دشمن، استوار در جبهه حق و باطل، مقاوم در پرستاری از سربازان اسلامی، روحیه دادن و دلداری دادن به خانواده از کوچک و بزرگ در حین مبارزه، همراه و همدل شدن با امام از صفات برجسته‌ای این بانوی بزرگوار است. همچنین امام شناسی به موقع، همراه بودن با ولی جامعه، تبیین به موقع. او دارای بلاغت و فصاحت و کلام ادیبانه و بی‌نظیر بود. خطبه‌ی لطیف و با اقتدارش در کوفه وجدان های خفته را بیدار می‌کند و جرأت و شهامت به مردم می‌دهد تا در مقابل ظلم و جور طلب حق‌خواهی کنند. قدرت بیان در مقابل حاکمان جور و محکومیت و رسوایی حاکمان اموی و فریاد بیداری و خون‌خواهی او در دربار یزید، باعث می‌شود که پیام‌ خون شهیدان به دنیا صادر شود. از فرصت‌های اجتماعی به نحو احسن استفاده می‌کند و اهداف والا و مقدس سیدالشهدا را به ثمر رساند. @AFKAREHOWZAVI
آثار هنری من... ✍🏻فاطمه تقی زاده دخترکوچکی که به کارهای هنری علاقه داشتم و از چیزهای کوچک کاردستی هایی می ساختم. دوست داشتم مرا هنرمند خطاب کنند... روزی خالق آثار هنری نه بهتر است بگویم شاهکار هنری شدم، آثاری که در نشاندن نقش و طرح زیبا و ماندگارشان باید تمام آنچه را که در چنته داشتم رو می کردم. هنرمندی شدم با نام هنری مادر... خالق ۴ اثر هنری با رنگ و طرح های منحصر به فردی که هر کدام سبک جدیدی از من است... کافی است کمی از جایی که ایستاده ایم حرکت کنیم و زاویه دیدمان را تغییر دهیم به قول سهراب چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید... با تغییر در نوع تفکر از روز مرگی ها و عادات زندگی بشری می توان شاهکار استخراج کرد. زمانی که خداوندی که خالق ماست ما را به این رسالت برگزیده چرا به آن افتخار نکنیم؟ یک هنرمند برای هرچه کامل تر و زیبا تر شدن اثرش شب و روز تلاش می کند و نه تنها آن را سرزنش نمی کند بلکه همیشه به او افتخار می کند و نمایشگاهی از آثارش بر گزار کرده و منتی بر آنها ندارد که طراحی تان کردم و جوانیم را گذاشم و شب تا دیر وقت برای تکاملتان وقت گذاشتم، اصلا آنقدر روحیه هنرمند، لطیف است که با ملایمت به روی آثارش دست می کشد و مراقبشان است که مبادا خط و خشی رویشان بیفتد. مادران شما هنر مندید، خالق آثاری منحصر به فرد خودتان ،مواظب هنرتان باشید. . @AFKAREHOWZAVI
. نگاه استوار، روایتگری منعطف ✍فهیمه فرشتیان اکنون دوران جنگ روایت هاست و پیروز کسی است که افکار عمومی را از آن خود کند.‌ ما به تناسب طبع انسانی و به سبب دغدغه اعتقادی می‌خواهیم فاتح میدان باشیم و روایتمان دنیا را در نوَردد.‌ این روزها دنیا سرشار از ماجراست و مخاطب تشنه شنیدن.‌ خبر هر حادثه‌ای می‌تواند به دقیقه نکشیده از شرق به غرب عالم برسد. رسانه ها قدرت نفوذ تا درونی ترین لایه های زندگی را دارند و می‌توانند هر لحظه انسانهای زیادی را با خود همراه کنند. حال در این بحبوحه جنگ، اولین نیاز یک رزمنده میدان روایت چیست؟ شما چه چیزی را پیشنهاد می‌دهید؟ رسانه قوی و پر مخاطب؟ ابزار کار حرفه ای و امکانات به روز ؟ شبکه ای از ارتباطات و دوستان ؟ و یا شاید عواملی دیگر.‌ من بنا به آنچه از روایتگران موفق تاریخ میدانم معتقدم سربازان و فرماندهان این عرصه نیاز به نگاه استوار و عقیده محکم دارند. عقیده ای که سبب شود تمام زندگی شان را عطر روایت بردارد. چشم اندازی که کمک کند بتوانند از هر فرصتی برای گفتگو‌ و انتقال معنا به مخاطب خود استفاده کنند‌‌. این را از جستجو، و مطالعه درباره بزرگ روایتگر کربلا برداشت کرده ام.‌ اگر او ایمان به مسیر کربلا نداشت چگونه می‌توانست بعد از آن‌همه رنج و درد عاشورا، و در دلِ اسارتی طولانی گردن راست کند و از پس بیان ماجرای کربلا بربیاید؟ هدف حقیقی امام حسین چنان که خودشان در خطبه های چند روز آخر عمرشان بیان می‌کنند مقابله با ظالم است و مقاومت در برابر گردنکشی او.‌ این هدف در ذره ذره وجود زینب سلام الله علیها رسوخ کرده بود که توانست چنان کند که گفته اند و شنیده ایم.‌ و به نظر می آید دومین نرم افزار در وجود یک روایتگر، شناخت مخاطب و ارائه مطلب به تناسب موقعیت اوست. همانطور که حضرت زینب در کاخ یزید جدی، خشک و بدون ذره ای ملاطفت سخت گفتند،(کِد کَیدَکَ وَ اسعَ سَعیَکَ ... فَوَاللهِ لا تَمحو ذِکرَنا)(۱)و‌جایی دیگر با ‌مردم کوفه چنان حرف زدند که آنها از بی حرکتی و یلگی خود شرمنده شدند(اَ تَبکون؟ اَلا فَلا رَقَأَتِ العَبرَةُ وَ لا هَدَأَتِ الزَّفرَة)(۲) آنگاه مقدماتی برای برخی قیامها فراهم کردند.‌ حضرت، در مقابل افراد ناآگاه و دور مانده از اصل حقیقت، ابتدایی ترین اطلاعات را ارائه دادند.خودشان را معرفی کردند و شجره نامه طیبه ای که به آن متصل بودند، تا بلکه قلبی به تپش بیفتد با نام رسول خدا یا خاطره ای زنده شود با روزهای زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها در مدینه و یا کسانی به یاد دوران عدالت علی علیه السلام بیفتند.‌ حضرت زینب رسانه ای نداشتند. خودشان بودند و خودشان . اما هم یقین داشتند که باید بگویند، هم می‌دانستند هر مخاطب چه نوع داده ای نیاز دارد. پس پیروز میدان روایت شدند. و از پس قرن‌ها هنوز آثار غلبه ایشان بر رقیب در زندگی بشر جاری است‌.‌ اکنون بزرگ ترین تجمعات دنیا به نام امام اباعبدالله برگزار می‌شود و انسانها از هر سوی عالم ندای لبیک یا حسین سر می‌دهند.‌ ۱.هر چه حیله داری به کار بگیر ،هر کاری میتوانی انجام بده، والله نخواهی توانست یاد ما را از آفاق ذهن مردم دور کنی. ۲. گریه‌ی شما هرگز بند نیاید؛ این چه گریه‌ای است که شما میکنید؟ میدانید چه کردید؟  و در ادامه میفرمایند اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ الَّتی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثا؛ شماها کاری کردید که همه‌ی زحمات گذشته‌ی خودتان را نابود کردید. @AFKAREHOWZAVI
. امنیت و پرهیز از «تلقی انفعال» اگر امنیّت در جایی نباشد، دیگر چیزی در آن کشور یا جامعه نیست. امنیّت، در واقع، زیربنای همه‌ی وسیله‌ها و راه‌های پیشرفت یک ملّت و یک کشور است. آرامش روانی جامعه و امکان تحصیل و پیشرفت جوانان متاثر از امنیّت است. 🔗انتشار یادداشت سرکار خانم مرضیه عاصی در رحا مدیا https://rahamedia.net/?p=6548 @AFKAREHOWZAVI
ایام انتخابات برای انتخاب اصلح تبلیغ می‌کردم. زنگ می‌زدم به مردم و سر صحبت را باز می‌کردم. آشنا و غریبه فرقی نداشت. بعضی شماره‌ها را از ربات توی نرم‌افزار ایرانی می‌گرفتم و بعضی دیگر خانواده و دوستان دور و نزدیک. لحظات مختلفی را تجربه می‌کردم. صداهای شاد یا خسته زیادی شنیدم. حرف زدن با مردم برایم لذت‌بخش بود. حتی اگر پایان مکالمه می‌گفتند به نامزد مخالف نظر من رای می‌دهند. یکی از لحظاتی که خیلی برایم سخت گذشت موقعی بود که به آقایی تلفن کردم. صدای خوردن آهن به یک جای محکم می‌آمد. مشخص بود سرکار است و شغل سختی دارد! بعد از سلام و خسته نباشید پرسیدم رای میدین؟ گفت:" معلوم نیست نمی‌دونم." گفتم:"آقای فلانی دغدغه معیشت ندارد. شعارهای عامه‌پسند می‌دهد. به فکر ما و شما که از طبقات پایین هستیم نیست. حتی گفته بنزین رو لیتری ۳۵ تومن می‌کنم." گفت:"من ماشین ندارم و تلفن را قطع کرد!" کلافگی و حوصله نداشتن برای یک بحث سیاسی میان یک شغل سخت را کاملا درک کردم. بهش حق دادم عجله کند و قطع کند. حرف نزند. اما شکستم وقتی گفت من ماشین ندارم، هرچی می‌خواد بشه! برای لحظه‌ای دست‌هایش را تصور کردم که از آن کار سخت چگونه شده. دست‌هایی که هیچوقت قرار نبود آیفون دست بگیرند و با رفع فیلتر به اینستاگرام بروند. دست‌هایی که سخت کار می‌کنند تا نان حلالی سر سفره خانواده ببرند. خانواده‌ای که کوچکترین حقش آب و برق و گاز منظم است! ✍مریم حمیدیان @AFKAREHOWZAVI
56.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه صبحانه ایرانی و مختصری درباره سوریه با حضور نویسنده حوزوی و عضو تحریریه مجتهده امین، سرکار خانم طیبه فرید @AFKAREHOWZAVI
«الزهراء» ✍ بسم رب ریحانة المصطفی (ص) چند قرن می‌گذرد، اما هنوز که هنوز است، اهانت‌ها و کینه‌ها نسبت به حضرت زهرا (س) تمامی ندارد. مگر زهرا همان دختر عزیز، نور چشم و جگرگوشه‌ی پدرش نبود؟! این چه کینه‌ای است که تمامی ندارد؟! مسجدی در ادلب سوریه بنا شده و نام آن را «الزهراء» نهاده‌اند. کلی اعتراض از سراسر کشورهای به‌ادعای مسلمین به گوش می‌رسد! یکی می‌گوید: «نام زهرا تفرقه می‌سازد.» آیا نام دختر رسول اکرم (ص) باعث تفرقه می‌شود؟! یا می‌گویند «رنگ مسجد سیاه است، نماد حسینیه است.» مگر خانه‌ی خدا به رنگ سیاه نیست؟! این اعتراضات به جایی رسید که تصمیم گرفتند نام مسجد را تغییر دهند. آری، دشمنی با حضرت زهرا بنت رسول‌الله (ص) تمامی ندارد. شاید این سوال پیش آید که چرا؟ چون حضرت زهرا (س) تا پای جان خود و فرزندش را فدای ولایت کرد، هیچ‌گاه پشت امام علی (ع) را خالی نکرد، همسر امام علی (ع) و مادر حسنین (ع) است، همچون مادرش حضرت خدیجه (س) از اسلام دفاع کرد. زیرا جان و روح حضرت علی (ع) است. حضرت زهرا (س) در اوج مظلومیت، در برابر ظلمی که به او و به خاندانش داشتند، هیچ‌گاه تسلیم نشد. حتی در آن لحظات سخت و پر از درد، وقتی که به‌طور آشکار ظلم به ولایت علی (ع) را مشاهده می‌کرد، همچنان دفاع از حق را بر هر چیز دیگری ترجیح داد. خطبه‌ی فدک به‌ خوبی نشان می‌دهد که او چگونه حق را از باطل جدا کرد و در برابر ظلم قد علم کرد. این دشمنی‌ها و اعتراضات به نام حضرت زهرا (س) تنها بخشی از نقشه‌ای است که دشمنان برای کمرنگ کردن یاد او و کاهش تأثیر آموزه‌هایش در تاریخ اسلام دارند. اما تاریخ گواهی می‌دهد که هرچقدر هم دشمنان تلاش کردند، یاد او همچنان در دل‌ها زنده است. آن‌ها می‌خواهند نام حضرت زهرا (س) را فراموش کنند، اما زهرا (س) و یاد او از دل‌های مؤمنان هرگز محو نخواهد شد. چرا که او برای همیشه نماد ایستادگی در برابر ظلم، نماد وفاداری به ولایت و نماد حقیقت‌جویی در تاریخ اسلام است. کلام آخر: « ایام را دریابیم که ستونهای ولایت هستند.» @AFKAREHOWZAVI
فاطمه همچون لیلة‌القدر است؛ خدا می‌داند. دوباره اسم فاطمه سلام‌الله علیها، در و دیوار شهر را پر کرده است. از پرچم گنبد حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها گرفته تا کوچه پس کوچه‌ها... اسم در و دیوار و کوچه که می‌آید دلم می‌لرزد؛ نه همیشه. وقتی که با اسم حضرت مادر برده می‌شود، دلم را برمی‌دارند و می‌برند کوچه بنی‌هاشم... خودش تک و تنها می‌نشیند روبروی دست‌های بسته فاتح خیبر، کوه مقاومت، قله رشادت، او که آوازه شجاعت و قدرتش به گوش ریگ‌های صحرای سینا هم رسیده بود. و زل می‌زند به پاهای کوچک حسن علیه‌السلام که کوه صبر را فتح می‌کند. گوش می‌سپارم به ولایت‌مداری فاطمه سلام‌الله‌علیها که از درد دل به خود می‌پیچد؛ ولی بی‌تاب دل مولایش است. دلم پیچ و تاب می‌خورد از آن همه صبری که پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله املایشان کرده است. می‌مانم به کدام سوی کوچه نظر کنم؟ می‌مانم کدامین زخم را مرهم گذارم؟ کوچه و در و فاطمه... در طول تاریخ هر چه که شیعه کشیده است، از همین مثلث عزاست... مولای من! فرزند زهرا سلام‌الله‌علیها! تسلیت و تعزیت ما را بپذیرید. 🖤 این چند بیت میان باران اشک خودش آمد؛ نه مقدمه‌ای تاکنون داشته است، نه سابقه‌ای. به عشق مولاتی آمد و بر صفحه نشست. امیدوارم حضرت مادر از ما بپذیرند. فاطمه همچون لیلة‌القدر است؛ خدا می‌داند. برتر از هزار روز و هزار شب است؛ خدا می‌داند. گر بمیرم پای فاطمه، حق است؛ خدا می‌داند. دل من اسیر حضرت زهراست؛ خدا می‌داند. ای شمس و فلک! بنویسید بر سر و سینه خود «سر و جانم همه شیعه زهراست»؛ خدا می‌داند. ای دنیای فنا! بدان که بی‌فاطمه، تو بی‌قدری. اگر مانده‌ام اینجا، به عشق انتقام سیلی زهراست؛ خدا می‌داند. دل و جان در گرو عشق تو دارم، زهراجان! گر همه جان و روانم برود بَهر تو، رواست؛ خدا می‌داند. مرگ من را جز در رکاب مهدی موعود منویس. که اگر در بستر و هر جای دیگر بروم، جفاست؛ خدا می‌داند. ✅ برسانید به دست عاشقان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها https://eitaa.com/pahlevaniqomi ✍️پهلوانی قمی @AFKAREHOWZAVI
«مرز خیر و شر» همگی انسان‌ها لاجرم دوران کودکی و بعد از آن نوجوانی، جوانی و سپس بزرگسالی را طی می‌کنند. چندی پیش، جمله‌ای شنیدم که می‌گفت: «آدم‌ها در بزرگسالی همانگونه با کودکان اطراف خود برخورد می‌کنند که دوست داشتند با آنان برخورد شود.» میزان درستی یا نادرستی این جمله شاید مشخص نباشد اما؛ درون همه انسان‌ها خیر و نیکی ذاتاً نهادینه شده است همانطور که شر و پلیدی. پس مهرمندانه زیستن توأم با عشق را الگوی زندگی خود قرار دهیم. مدتهاست که کودکان قد و‌ نیم قد اطراف خود را که می‌بینم، ناخودآگاه مظلوم‌ترین کودکان عالم و تاریخ بشریت یعنی غزه به ذهنم می‌آید. کودکانی که تصاویر و صحنه‌های دلخراش آنان در جنگ علیه بشریت چهارستون تن آدمی را بلرزه در می‌آورد. هر کودکی از نزدیکان خود را آن لحظه که به آغوش می‌کشم و به بازی‌های گروهی آن‌ها خیره می‌شوم، حقیقتاً امنیت و آرامش مطلق آنان باعث شکرگزاری است. بازی، تفریح، خوراکی، مدرسه و... این‌ها و البته مهر والدین، امنیت و آرامش ملزومات یک زندگی برای کودکان است، کودکانی که دنیای آن‌ها تنها با سرگرمی و تفریحی خلاصه می‌شود، اما در غزه بیش از دوازده هزار دانش آموز شهید شده‌اند و مدارس فراوانی طی این یک‌سال کاملا ویران شده است. جانسوز است قِصه‌ی کودکانی که دنیای کودکانه و شاد آنان خیلی زود به پایان می‌رسد. خبرها از همدلی در جای جای کشورم برای کمک و یاری رساندن به مردم غزه و لبنان حکایت دارد. برای تأمین لباس گرم، شیر خشک و... خیر و عمل صالح همراه همدلی و ایثار خیلی زودتر منتشر می‌شود. بگذار برای تسکین دردهای اندکی از این مردمان، آنگونه رفتار کنیم که مهر و محبت جای خود را به شر و سنگدلی بدهد. نصرٌ من الله و فتح قریب ✍🏻سیده ناهید موسوی @AFKAREHOWZAVI
🔹🔹🔹🔹 🖌 تفکر «موفقیت چندنسلی» چند وقت پیش درباره جایگاه خانواده در یهود، پژوهش میکردم. یافته ها حیرت انگیز بود. اگر بتوانی از جنگل وحشی انواع خانواده در جهان امروز، که ساخته مغرضانه برخی از یهود است، بگذری، شاید به دهکده امنی که یهود برای خانواده خود پسندیده، برسی. مفاهیمی از خانواده که در جهان امروز تخریب میشود، در بین یهودیان همچون امری مقدس، حفظ و حراست شده است؛ مفاهیمی مثل «پدرسالاری»، «کثرت فرزندان» و «موفقیت چندنسلی» عکس منتشر شده از ایلان ماسک، در حالی که در میان تعجب حضار در یک مهمانی، پسرش را بر دوش گذاشته و لبخند بر لب دارد، این روزها توجه ها را به خود جلب کرده‌ است. در این عکس آنچه در نگاه اول به چشم می‌آید، اهمیت فرزند و فرزندآوری و کثرت فرزندان است؛ اما دقیقتر نگاه کنید، با عینک قوم یهود، تفکر «موفقیت چندنسلی» را خواهید دید. اینکه ۲ درصد یهودی ساکن در آمریکا، مالک ۴۰ درصد منابع این کشور هستند، مرهون همین تفکر است. پدرسالاری چندنسلی، شیوه ای است که یهود در پیش گرفته، پدری که خود را وقف خدمت به خانواده میکند و فرزندانی که راه پدر را ادامه میدهند تا نتیجه آن بعد از چند نسل، میراثی عظیم باشد. نمونه این سبک خانواده را میتوان در خانواده «کندی» دید که گفتند ما باید قدرت سیاسی را به دست بیاوریم و بعد همه دنبال آن رفتند. و یا خانواده «راکفلر» که گفتند ما باید روی تجارت کار کنیم و ثروت و منابع مالی بسیار به دست آوردند. درک این میراث عظیم، معادله پیچیده ای نیست. فرض کنید یک مشاور اقتصادی به شما بگوید من یک برنامه برای تو دارم، اگر تو 10 هزار تومان هر روز پس‌انداز کنی، وقتی به 80 سالگی برسی، میلیون‌ها تومان داری. شما می‌گویید من نمی‌خواهم در 80 سالگی میلیون‌ها تومان داشته باشم، من می‌خواهم همین الان داشته باشم! این دقیقا همان بینش فردگرایی است که در جهان ما غالب شده است. اما وقتی به خانواده‌های پدرسالار چندنسلی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم آنها در 80 سالگی میلیون‌ها تومان دارند، و بعد در 100 سال و 150 سال بعد چه اتفاقی می‌افتد؟ میلیاردها تومان برای نسل‌های بعدی پس‌انداز کرده‌اند. این همان ایده خانواده چندنسلی است؛ نسلی از ایلان ماسک، که بر شانه های ثروت و قدرت نسل قبل می نشیند... ✍ فرشته زارعی @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطر بحق فاطمه(سلام الله علیها) تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت ازمیخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بسته‌ی یل‌خیبر، میان خلق افتادن عمامه حیدر میان خلق لرزید شانه‌های قرار و امان ما بی‌تاب شد ز گریه امام زمان ما از روضه‌خوان بخواه سخن مختصر کند آری بگو رعایت حال پسر کند از شهر غربت پدرش زود بگذرد نام مغیره را به زبان کمتر آورد ... قدری درنگ کرد و از آنجا گریز زد از فاطمه به زینب‌کبری گریز زد از کوچه‌ی مدینه گذشت و به شام رفت با کاروان به کوچه‌ی پر ازدحام رفت یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن @AFKAREHOWZAVI
صبح‌‌های جمعه اینکه گفته شد: «من _ حسن روحانی_ هم مثل شما "صبح جمعه" فهمیدم قیمت [بنزین] تغییر کرده؟» شاید رمز آشوب و شورش آبان ۱۳۹۸ بود تا در جامعه ناامنی‌ روانی ایجاد کرده و به اهداف خود مانند( قبول برجام‌های ۲_۳) برسند. یا این مورد که گفته شد: «من "صبح روز جمعه" این خبر را دیدم و نگاه ما این بود که این خبرسازی (دیدار محرمانه ایلان ماسک با ایروانی نماینده ایران در سازمان ملل) ارزش پاسخگویی ندارد... بعد از آن با توجه به گسترش انتشار خبر، همکاران ما در نیویورک در این ارتباط موضع‌گیری کردند که به نظر می‌رسد این موضع‌گیری کمی مبهم بود و موجب شد که تصورات در این زمینه افزایش پیدا کند، امروز نیز مشاهده کردیم که این موضوع بازتاب گسترده در رسانه‌های داخل و خارج داشته و عده‌ای له یا علیه آن اظهارنظر کرده بودند. در همین چهارچوب من از سخنگوی وزارت خارجه خواستم که این خبر را تکذیب کنند.»؛ این عدم تکذیب سریع از سوی آقای عراقچی ممکن است اینطور تلقی شود که می‌خواستند جامعه را آزمایش کنند تا سطح اعتراض یا انفعال جامعه را در مذاکره با دولت جدید آمریکا؛ ببخشید با «قاتل سردارمان» بسنجند، که ببینند اگر ملت حواسشان نیست؛ بعد از وفاق با منافقین و فتنه‌گران در داخل، جهت وفاق با خارج از کشور هم، خیلی ظریف، کمر همت را ببندند و این برای شأن وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی اصلا خوب نیست. خالقی @AFKAREHOWZAVI
"بسم الله النــــور " ✍ط. قادری بهانه خلقت خدواند باری تعالی تمام کائنات و دنیا را به خاطر حضرت فاطمه سلام الله علیها خلق کرد که اگر نور بی بی دو عالم نبود، قطعا هیچ چیزی خلق نمی شد. آنهنگام که نور حضرت فاطمه سلام الله علیها آسمان ها را روشن کرد، تمام اهل آسمان این نور را زیارت کردند و از خداوند سوال کردند این چه نوری است؟ خداوند عزو جل فرمود: این نوری است از نور من. در واقع کسی که نور حضرت زهرا سلام الله علیها را زیارت می‌کند، نور خداوند را زیارت می‌کند و این نور از عظمت جایگاه ایشان است. و آنهنگام که خدا این نور را در آسمان جای داد فرمود: در آخرت از پشت یکی از پیامبران بیرون می آورم و این نور را بر همه ی پیامبران برتری دادم. تمام انبیا قبل از حضور خاکیِ بانوی دو عالم به این جهان و نیز قبل از خلقت خاکیِ حضرت خاتم صلوات الله علیها به این دنیا، به فضیلت و برتری حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به تمام انبیا و پیامبران صلوات الله علیهم، اقرار کرده اند؛ ابتدا اقرار به فضایل نبی اکرم صلوات الله علیه و بعد ابراز محبت به حضرت زهرا سلام الله علیها. جایگاه بی بی دو عالم به گونه ای است که ائمه معصومین علیهم السلام ایشان را امام خود میدانند یعنی ایشان از مقام عصمت برخوردارند آنچنان که در شأن و منزلت آیه تطهیر هم وارد شده است. در کلام فرزند ایشان امام صادق علیه السلام آمده است که حضرت فاطمه سلام الله علیها تا ۷۵ روز بعد از شهادت پدر گرامی شان در عالم خاکی در شدت حزن و اندوه حضور داشتند و جبرائیل در این مدت بسیار به دیدار ایشان می آمدند و به ساحت مقدس بی بی دو عالم عرض تسلیت و تعزیت داشتند و ایشان را از تمام اتفاقات آینده و نیز سرنوشت ذریه شان باخبر می کردند! تمام علما و عرفا اقرار کرده اند که جایگاه فاطمه سلام الله علیها را هیچ کسی درک نخواهد کرد! امام خمینی فرمودند: او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است بلکه موجود الهی جبروتی که در صورت یک زن ظاهر شده است که اگر مرد بود رسول الله بود... آری فاطمه، فاطمه است امام تمام انبیا و اولیا و اوصیا و امام ائمه معصومین علیهم السلام، بنابرین اینگونه مجلس بی بی دو عالم سلام الله علیها محل رفت و آمد تمام انبیا و اولیا از آدم تا خاتم و محل وجود نورانی ائمه معصومین علیهم السلام است چرا که آنها در عزای امام شان شرکت کرده اند. @AFKAREHOWZAVI
نه من دست از سر ملیحه برمی‌دارم و نه او مرا ول می‌کند. ملیحه مشتری پر و پا قرص جواد موگویی شده است و خط اول روایت‌ها را از نوشته‌های او می‌گیرد. چند باری مطلب از کانالش فوروارد کرد. او به چیزهایی که من می‌گویم سیاه‌نمایی، می‌گوید همه ابعاد ماجرا. ملیحه آدمی‌ نیست که بی‌جهت خط اولش را از کسی بخرد. حتما موگویی نویسنده‌ای است که چیزی برای گفتن دارد. ده سال پیش با ملیحه توی پله‌های خوابگاه نشسته بودیم. آن موقع غرق در افکار علی صفائی حائری بود. کتاب کار باید تشکیلاتی باشد، مجوعه بیانات آقا پیرامون اهمیت کار گروهی را توی دستم گذاشت و یک جمله از این عارف نو اندیش به من گفت:"گوسفند تنها طعمه گرگ‌ها می‌شود!" یعنی که تنها توی دانشگاه کاری نکن، بیا توی تشکیلات همه باهم کار کنیم. بعدها فهمیدم این ضرب‌المثل از خطبه ۱۲۷ نهج‌البلاغه گرفته شده. حضرت علی تک‌روی در کارهای مهم را مذمت کرده و تاکید بر همراهی با گروه صالح و شایسته دارند. من ده سال است سعی کرده‌ام تنها نباشم، هم برای اینکه طعمه نشوم و هم یدالله مع الجماعه! من هم نمی‌توانم ملیحه را رها کنم. از اینکه استعداد بزرگی مثل او تنها دنیا را رصد کند، بدم می‌آید. دوست دارم مثل ده سال پیش، او سردبیر باشد و من نویسنده. آن موقع‌ها نه خوب قلم می‌زدم و نه اهمیتش را می‌دانستم. حالا اهمیت را می‌دانم و تلاش می‌کنم لحظه را، بلکه آینده را روایت کنم. اما ایمان دارم کار باید تشکیلاتی باشد. تنهایی نمی‌شود این همه حماسه را روایت کرد. تنهایی مشخص نیست چقدر از راه را درست رفته‌ام. اصلا به قول آقا باید مثل حبه قند که در آب حل می‌شود، توی تشکیلات حل شد و پیدا نبود جز به مزه‌ای شیرین! و این آخرالزمان چقدر احتیاج دارد به آدم‌های ناپیدای شیرین برای ضربات آخر.. به هوای روزهای پر شور دانشجویی، یادداشتی در نقد ادبیات دفاع مقدس از آقای جوان آراسته برایش فرستادم. دلم می‌خواهد بعد از خواندن، به تکاپو بیافتد و فراخوان بدهد کسی از بچه‌ها هست تا برای جنگ آینده، تشکیلاتی بنویسیم؟ مریم حمیدیان @AFKAREHOWZAVI
هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها ✍🏻فاطمه تقی زاده در حدیث شریف کساء می‌خوانیم‌: عن فاطمه الزهرا (علیها السلام)، قالت یک زن روایتگر بخش مهمی از زندگی پدر همسر و پسرانش می شود. اتفاقی که شیعه با استناد به حدیث کساء بر حقانیت امامت اهل بیت(ع) احتجاج می کند. فقط نقش بانو به روایتگری ختم نمی شود. فاطمه پناه پدر می شود در حالتی که پدر ضعفی در بدن پیدا کرده، فاطمه آرام بخش اوست، مادر پدر می شود. زمانی بعد پسران می آیند با قربان صدقه فاطمه محبتش را نثار پسران می کند، فاطمه مادر فرزندانش، میوه های دلش می شود. زمانی که علی همسرش وارد خانه می شود، فاطمه در نقش همسری آغوش محبت بر روی همسر می گشاید. نقش همسری فاطمه، او یک زن می شود برای شوهرش. حالا عبایی داریم که رسول خاتم اسوه عالم و سه تن از اولیاء جانشین او زیر عبایند و اما فاطمه، فاطمه که می آید جمعشان کامل می شود. جبرئیل از آسمان ها، نظاره گر آسمانی دیگر است. آسمانی که سقفتش زمین خانه فاطمه و علی است. جبرئیل جویای آن جمع که می شود خود خدا معرفشان می شود. ایشان اهل بیت نبوت و معدن رسالتند؛ اما شروع معارفه با فاطمه است... هم فاطِمَةُ و اَبوها و بَعلُها و بَنوها... چه شد؟! یک دختر، یک همسر، یک مادر، شد معرف آن ذوات مقدس؟! همانان که هر کدام به تنهایی ستون عالم امکانند که" امام صادق (ع) فرمود: لَو بَقِیَتِ الارض بِغَیرِ امام لَساخت* اگر زمین بدون امام می ماند، به یقین در هم فرو می ریخت" ولی فاطمه، یک زن، شده نشان تعریف همه شان. جمله را یکبار دیگر مرور کنیم... ضمیر معرفی همه به (ها) ختم می شود؛ نشان تانیث در زبان عرب. عجب جایگاه بلندی برای زن ترسیم کرده ای خدایا ... مگر نه اینکه خدا اهل بیت را خلق کرده که الگو باشند. بفرمایید، اولین الگو در تعریف خدا یک زن است، یعنی فاطمه؛ فاطمه الگوی زن طراز، آنگاه که در نقش دختر است برای پدر در نهایت کمال به ایفای نقش می پردازد؛ در زمان همسری برای علی سنگ تمام می گذارد و به گاه مادری... امروز ولی زن را به ثمن بخس در بازاهای طمع کاری و منافع خرید و فروش می کنند. دختری اش، همسری اش مادرانگی اش، همه را به سخره گرفته اند هرچه مادرتر، عقب مانده تر...، الگوی ابلیس برای زمین زدن راه حق، تمسخر کردن و کوچک انگاشتن است. جریان مادی، عناوین الهی که خدا به زن تفویض فرموده را لگدکوب تبلیعات شیطانی کرده و تنها وجه ارزشمندی او را جنسیت او برای بهره مندی های دنیایی می داند. فاطمه، او یک مادر است. نقشی که بسیار کمرنگ شده و مادران از اینکه مادرند احساس قدرت نمی کنند. فاطمه به زن شرافت بخشید؛ بهایی به قیمت ابدیت تا خود بهشت، آنقدر که بهشت فرش زیر پای مادران شد. فاطمه، اما، معلم بزرگ، به بانوان آموخت دختر پدرانتان باشید، همسر شوهران و مادر فرزندانتان، پس از آن، در اجتماع نقش بپذیرید. فاطمه مادر بود، زمانی که به پشت در به دفاع از همسر، برای استیفای حق خلافت و جانشیی غصب شده پدر، رفت و تا پای جان ایستاد ... اما همان بانوی شجاع که یک تنه برابری کرد در برابر همه عهد شکنان و ستمشان و همه را حریف بود، زمانی که علی فرمود: فاطمه نفرین مکن؛ بانوی مقاومت، سمعاً و طاعتا سکوت اختیار کرد؛ اینجا فاطمه در نقش یک مسمان مطیع امر امام به اطاعت از امامش، پر رنگ تر از قبل به میدان می آید. اما فاطمه عالم را عجیب تکان داد؛ امروز امور عالم هستی به مدد تدبیر او می گذرد؛ از جانش گذشت تا علی بماند تا امامت بماند تا مقاومت بماند. او رفت، ولی فرزندانش ماندند و امروز صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی شیعه است که در سرتاسر عالم‌ پیچیده است. فرزندان زهرا امروز عالم را تکان داده اند... محسن، نهال در بطن فاطمه شهید شد و هرگز به دنیا نیامد، اما امروز مقاومتی در عالم متولد شده است، که ظالمان عالم را به ورطه استیصال کشیده است. همان کاری که فاطمه پس از غصب خلافت با دشمان راه حق کرد. بانوی مقاومت، فاطمه زهرا (س)، او یک زن بود... یک زن چنین عالم را تکان داده است... * الکافی(ط_دارالحدیث)، ج۱، ص۴۳۷. @AFKAREHOWZAVI
مادرم زهرا ✍ ف. علی زاده علی آبادی فاطمیه که فرا میرسد هوای مادرم بیش از هر زمان دیگری به سرم میزند. نامش زهرا بود و دلداده ی زهرای مرضیه (سلام الله علیها). سالیان سال بود که با فرا رسیدن ایام سوگواری حضرت زهرا (س) خیمه عزا به پا می‌کرد و تمام همّ و سعیش بر این بود تا در این دهه به خوبی و با بهترین امکانات از مهمانان بی بی دوعالم پذیرایی کند. صدای مهربانش که هر روز به پدرم سفارش می‌کرد برای پذیرایی میهمانان حضرت (س) بهترین خوراکی‌ها را تهیه کند از خاطرم نمی رود. دور تا دور حیاط خانه را سیاه پوش و عزادار پاره تن رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌کرد، تمام فضای خانه، از اتاق ها گرفته تا حیاط لبریز میشد از دلسوختگان زهرا اطهر (س). گرمی صدای پدرم، با چنان عشقی که می خواند همه ی ما را به حال و هوای آن روز کوچه های غمبار مدینه دعوت میکرد. طعم چای روضه ها و دود اسپند و کندر و گلاب را فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم فقرایی را که در آن روزها، مادرم دستهایشان را پر از غذای نذری می‌کرد که حتی بعد از گذشت 10 سال از پرکشیدنش به یادش هستند و برایش گریه می‌کنند و از سخاوتش می گویند. سخاوتی را که از مادرمان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) به ارث برده بود . سال ها بعد، زمانی که مادرم زهرا در بستر بیماری افتاد بود؛ شب قبلِ از پرکشیدنش در عالم رویا، صدای ناله حضرت زهرا (سلام الله علیها) را شنیدم که در عزای کسی گریه می‌کند و من فردای آن روز فهمیدم که برای از دست رفتن مادرم که عمری محبّشان بود اشک می ریزند. مادرم نیز شب آخر خوابی می‌بیند و زمانی که بیدار می شود از پدرم طلب تربت امام حسین علیه السلام می‌کند تا با آب زمزم تناول کند. حاجتش برآورده شد و همچنان که زمان تولدش کامش با تربت اباعبدالله الحسین علیه السلام باز شد با همان تربت نیز بسته شد و چه حسن ختامی داشت و شب اول محرّم به محبوبش پیوست. مادرم زهرا را روز غسل دادند و روز کفن کردند و روز دفن کردند. چه تشییع و بدرقه باشکوهی، و سرانجام،ختم کلامش آرامش ابدی بود که با شنیدن روضه حضرت مادر بر بالای جنازه اش نصیبش شد. حضرت مادر سلام الله علیها اینگونه خواست تا نام مبارکش به همراه نام فرزندش سید شباب اهل الجنه بر روی مزار مادرم زهرا تا روز محشر حک شود و اینگونه نوشت: لطف حسین ما را تنها نمیگذارد گر خلق واگذارند او وانمیگذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده است بر روی گفته خود، او پا نمیگذارد __________ @AFKAREHOWZAVI
. «بَر دین محمد(ص)» «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الم‌(۱) غُلِبَتِ الرُّومُ(۲) فِی اَدْنَی الارْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُون(۳)»... سوره مبارکه روم و آیه‌های نورانی آن نازل شد؛ «رومیان در نزدیک این سرزمین مغلوب گشتند، و هم آن‌ها از پس مغلوب شدنشان به زودی درطی چند سال غالب می‌شوند.»... قِصه از پیامبری؛ در شبه جزیره عربستان و دعوت به یکتاپرستی آغاز می‌شود.و درپی آن نامه‌ای به پادشاهان ایران و روم می‌نویسد و آن دو را به دین مبین اسلام فرا می‌خواند.گرچه خسروپرویز، شاه ایران نامه رسول خدا (ص) را پاره می‌کند ولی قیصر روم به نامه پیامبر احترام می‌گذارد. مسلمانان دوست داشتند رومیان، که به پیامبر و رسالت آن احترام قائل شدند پیروز شوند. ولی آنان شکست خوردند و مسلمانان از این حادثه ناراحت شدند. سپس خداوند با نزول آیات به مسلمانان بشارت داد که اگرچه رومیان شکست خوردند، ولی در آینده نزدیک پیروز خواهند شد و آن پیروزی سبب شادی مؤمنان خواهد گشت.سختی راه در ابتدا با تبلیغ دین و اثبات پیامبری و برانگیخته شدن از سوی خداوند است. داستان رسالت و ابلاغ دین اسلام برای مردمی بُت پرست و‌‌ جاهل، ماموریت آسانی نیست. آن هم برای پیامبری اُمّی که از جهل و انکار رسالت‌اش توسط مردم از شهر تولد خود مکه به یثرب مهاجرت کرده بود. آن دوران یهودیت و مسیحیت دو دین غالب در حکومت‌ها بودند. واژه‌ مسلمان اما، تازه و نو بود،و البته همان‌قدر خطرناک و غیرقابل تحمل برای دیگر ادیان، زیرا آنان نگران تاج و تخت، ثروت و سلطنت خود بودند. هراکلیوس امپراتور روم از پادشاهان آن زمان بود.شخصی که نامه دعوت به اسلام از طرف حضرت محمد (ص) را که توسط صحابه خوش سیرت و صورت یعنی؛ دحیه کلبی رادریافت کرد. 1400 سال و اندی از انتشار اسلام در سرزمین‌های زیادی می‌گذرد و تعداد مسلمانان در جهان بی‌شمار است. و دشمنان نیز روز به روز بر تعداد و تیزی شمشیر ظلم و ستم خود می افزایند. البته مسلمانان که جنگ‌های مختلفی را تجربه کردند به خوبی آگاه هستند، که با یک شکست مأیوس نشوند و در پیروزی و شکست‌ها محوریت توحید را بخاطر بسپارند. اسلام در این برهه از تاریخ درحال امتحان الهی است. ماشین نسل‌کشی در کشورهای همسایه بیش از یک‌سال است که متوقف نمی‌شود. تلاش وهدف اصلی دشمن سوزاندن ریشه اسلام و وحدت مسلمین است. دشمن گذشته و اکنون مشترکاتی را دنبال می‌کند؛ و آن توقف انتشار اسلام و کاهش جمعیت مسلمانان در جهان است زیرا، مصالح و منافع سرمایه دارن و خون آشام‌ها در خطر قرار می‌گیرد و آن‌ها به ناچار از خشم و تهی‌دستی، مرتکب به چنین جنایاتی علیه کل بشریت می‌شوند. پرچم فلسطین در مدائن مختلف و موقعیت های حساس اجتماعی،علمی و سیاسی برافراشته می‌شود.همانگونه که مبلغان به سختی و مشقت، با ترس از مرگ و گرسنگی دین اسلام را به جهان معرفی می‌کردند. حال دفاع از مظلومان و مخابره اتفاقات و تحولات با شهادت خبرنگاران و اهالی رسانه صورت می‌گیرد. و فعالیت‌ها جهت رسوایی دشمنان با مواجه سردمداران و احزاب سرکوب می‌شود.در هرحال جامعه‌ی ایمانی نباید تنها به درون خود بنگرد، بلکه باید نسبت به حوادث تلخ و شیرین سایر ملل نیز عکس العمل نشان دهد. بسیاری از افراد پیکار دفاع از حقوق زنان و کودکان مظلوم عالم، یعنی غزه و لبنان را جهانی کرده‌اند و چفیه پوشان خود را سپر انسانیت می‌کنند. و در آخر؛ پیروزی و نصرت جبهه حق وعده خداوند است؛ «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون إن کنتم مؤمنین» آل عمران، ۱۳۹. ✍🏻سیده ناهید موسوی @AFKAREHOWZAVI
من از فاطمه راضی ام! ✍ ط. قادری خانواده اصل و اساس تمام خوبی ها ومهمترین عنصر یک جامعه است، جایی که ارزش ها در بطن آن شکل میگیرد و راه سعادت با سرعت بیشتر پیموده می شود. حضرت مادر( جانم به فدایش) بگونه ای زندگی کرد که هرگز همسرش از او خشمگین نشد و هرگاه اورا میدید تمام غم و غصه هایش برطرف می شد. او نه تنها برای پدرش ام ابیها بود بلکه بهترین همسر برای حضرت علی علیه السلام نیز بود، به‌طوری‌که مولایم امیر المومنین علیه السلام( جانم به فدایش) فرمود: ".... فاطمه سلام الله علیها هرگز مرا خشمگین نکرد و هرگز از من نافرمانی نکرد" و آن‌هنگام که زهرای اطهر سلام الله علیها از دنیای خاکی پر کشید؛ همسرش علی بن ابی طالب علیه السلام در کنار قبر مطهر بانو، درحالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود دستان مبارکش را به آسمان بلند کرد و چنین فرمود : "خداوندا من از فاطمه راضی ام " مادرم تو الگوی کامل این جمله ای که فرزندت فرمود: "بهترین شفیعِ زن در قبر رضایتِ شوهر اوست " @AFKAREHOWZAVI
"این صدای نفس آخر اسرائیل است" ✍صدیقه‌طهماسبی‌نژاد "باز هم جنگ جدیدی است که آغاز شده باز هم راه سوی کرببلا باز شده باز هم وعده حق روشنی‌اش چون روز است عاقبت جبهه مردان خدا پیروز است" "جودکی" علف‌های هرز وحشی دُورِ بوته‌های گل سرخ را گرفته بودند. اطراف بوته‌های گل را هَرَس کرد. پس ازمدتی شاخه های رُز قرمز جان گرفتند، زیبایی‌ آن‌هاچشم نوازی می‌کرد و بوی بهشت از گل‌های محمدی به مشام می‌رسید. همانگونه که علف‌های هرز وحشی را ازبین بردند، باید رژیم صهیونیستی وحشی‌ از صحنه روزگار محو شود تا کشورهای مسلمان جان تازه بگیرند. خبرنگار روزنامه‌ "هاآرتس" می‌نویسد: «ما درباره تعداد انگشت‌شماری از علف‌های هرز وحشی صحبت نمی‌کنیم. وحشیگری دیگر صرفا به شهرک‌نشین‌ها و پاسگاه‌های آنها محدود نمی‌شود، وحشیگری بلکه به طرز وحشتناکی در هر جهتی از جمله ارتش، کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) و کابینه گسترش یافته است.» وحشیگری رژیم‌غاصب صهیونیستی درسرتاسر ارکان این رژیم مشهود است. اصلی‌ترین کمک کننده به درندگی این گرگ وحشی آمریکا است که همه‌جوره از او حمایت می‌کند و تسلیحات این رژیم را تامین می‌کند.این حمایت هم به صورت آشکار انجام می‌گیرد و برکسی پوشیده نیست. آمریکا به جای این‌که قلاده سگ‌ هارش را که زنجیرپاره کرده، بکشد و از وحشیگری او جلوگیری‌کند، از ایران درخواست می‌کند به این حمله اسرائیل به سرزمین ایران پاسخی ندهد. این درخواست آمریکا با هیچ منطق و عقل سلیم و هیچ قانون‌بین المللی سازگاری ندارد. آمریکا نمی‌تواند نقش خودش را در جنایتکاری رژیم کودک کش ونسل کش، مخفی نماید.پاسخگویی و حق دفاع ایران اسلامی در برابر این جنایت‌ها و حمایت‌کنندگان از آن‌ها،پا برجاست. سقوط اسرائیل شمارش معکوسش را آغاز کرده است. به این مطلب خود صهیونیست‌ها اذعان دارند؛خبرنگار روزنامه هاآرتس به نقل از «یشایاهو لیبوویتز»، دانشمند صهیونیستی می‌نویسد:" آخرین مرحله وحشیگری اسرائیل است که به پایان صهیونیسم منجر خواهدشد." https://eitaa.com/loh_ghalam @AFKAREHOWZAVI