eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
190 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🏴پویش فاطمی نکته‌ی مهم در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها، جمع بین زندگی یک زنِ مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و وظایف یک انسانِ مجاهدِ غیورِ و خستگی‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه و‌آله) از طرف دیگر است. او به مسجد می‌آید، سخنرانی و موضع‌گیری و دفاع می‌کند، حرف می‌زند. یک جهادگر به تمام معنا و خستگی‌ناپذیر و محنت‌پذیر است.  ✍️آمنه عسکری منفرد 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی ما بچه شیعه‌ها روضه شنیدن، به روضه رفتن، از روضه گفتن و درباره‌ی روضه خواندن را از مادرانمان آموختیم.از همان روزی که در آغوششان بودیم و آن‌ها برای مادر دو عالم لالایی می‌خواندند. از روزی که یادمان دادند برای فاطمیه باید مشکی بپوشیم. ✍️زهرا کبیری پور 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی قفل غم بر دل نشسته است، حس می‌کنم با شهادت مادرمان، کفار همان سنگی که بر سینه‌ی تازه مسلمان‌ها می‌‌گذاشتند بر قلب من نیز نهاده‌اند گویی از هُرم غم، نَفَس دارد در سینه گُر می‌گیرد. کافران عجب داغی بر دل‌مان گذاشتند، آری گویی اینها مسلمان نبودند. ✍️ مرضیه رمضان قاسم 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی چه شد که "ام ابیها" را در سوگ پدر، روانه بیابان و بیت الاحزان نمودند؟ مگر نه اینکه خداوند"لولاک لما خلقت الافلاک" را در وصف او گفته بود! پس چه شد که حرمت او همانند بازویش شکسته شد؟ چه شد که شبانه غسل و کفن و دفن گردید؟ چه شد که مزارش مخفی و بی شمع و چراغ ماند؟ ✍️سعیده موسوی فرد 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی کاش می‌شد آن روز سلمان و مقداد، لااقل دست‌هایشان را بالا می‌بردند و حساب آن نامردان را می‌رسیدند. اصلا کاش مادر، نفرین‌شان کرده بود. اما هربار این حرف‌ها را به پدر می‌گویم، بغض می‌کند، گاهی اشک روی گوشه‌ی چشمش راه می‌کشد و می‌گوید؛ پیش از این قول داده‌ام به پدربزرگ، ناچارم صبرکنم، اگر صبر نکنم، هزارسال بعد، چیزی از دین نمی‌ماند. ✍️زهرا نجاتی 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی ای وای که زهرا همه جا ام ابیهاست در خانه شوهر و‌ پدر حامی جان هاست نور فلک و جان دو عالم، مرو از حال افتاده زمین جان پیمبر، مزن هی بال ✍🏻فاطمه شکیب رخ 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی @HOWZAVIAN
امشب حرم فاطمه زوّار ندارد جز مهدی موعود عزادار ندارد @AFKAREHOWZAVI
«توان ندارم» ✍ در خیال خویش با قلم و کاغذ در مدینه‌ام. اما توان ندارم قدمی بردارم. توان گذر از کوچه‌های بنی‌هاشم ندارم. توان دیدن، آثار جرم بر در خانه‌ی ام‌ابیها(س) ندارم. توان دیدن، قامت شکسته‌ی ابوتراب، فاتح خیبر ندارم. آخر چگونه می‌توان، چشمان پر غم حسن و حسین(ع) را دید و کلمات، بر کاغذ تر چید؟! ای امان از دل بیقرار علی(ع)، از بس در دل چاه، از غم فراق زهرا(س) گفت و چاه همچو رود گریست. چاه هم آخر، دار الحزان علی (ع) گشت. من کجای مدینه بروم که بازگوی زخم آل‌محمد (ص) نباشد؟! کجایی تک ستاره‌ی «آل محمد»؟! آقا جانم بازم هم شد. نیامدی! @AFKAREHOWZAVI
. «سنگ قبرنورانی» ✍زهرا نجاتی این روزها هرروز شاهد اتفاقات عجیب‌ آخرالزمانی هستیم. یکی از این اتفاقات آنچه که در این کلیپ می‌گذرد هست. وقتی دین از معنا تهی شود؛ وقتی تجمل و توهم، جای فهم عمیق را بگیرد، حاصلش می‌شود تبلیغ یک چنین سنگ قبری. سنگ قبری که اساسا باید ساده می بود چرا که قرار بوده انسان ها رابه یاد قیامت بیندازد به یاد وعده گاهی که هرگاه در جاده زندگی، سست شدیم، با یادآوری آن، دست از گناه بکشیم. وقتی «جمله نور به قبرش ببارد» را این قدر تهی ترجمه کنیم که بشود با یک لامپ، نور را در قبر فراهم کرد، پس چه انگیزه‌ای برای خوب بودن! بدترین آدمها را هم می‌شود در این قبرها خواباند و ادعای نورانیت کرد اما با تاریکی درونی قبل چه می‌کنیم؟ اگر باور ما به نور در حد چنین چراغی باشد چطور می‌خواهیم «الله نور السماوات و الارض» را درک کنیم؟ چقدر فکر می‌کنیم به تنهایی و سکوت قبر و نیاز ابدی او که درآن خدا کند آرام گرفته باشد! چقدر می‌شود با این خرعبلات، و خزغبلانی از جنس طراحی چهره میت روی قبر، به جنگ با دین و اعتقادات راجع به برزخ رفت؟ کمی فکر کنیم؛ با این کارها، بیشتر روح میتی که به سختی و حقیقتا محتاج خیرات ماست، را به گناهانی دایمی دچار می‌کنیم. مادامی که چهره بی‌حجاب زنان روی قبر ایشان حک شده، مادامی که به جای رعایت استحباب سادگی و برجسته نبودن قبر، دل بدهیم به این تجملات که انسان‌ها را از مخارج مردن هم می‌ترساند، مادامی که به جای جمع کردن توشه در هنگام زندگی، فکر زیبایی قبر مرده باشیم،چقدر داریم دین را از درون تهی می‌کنیم؟! اگر هم بنابه چنین مخارجی باشد، قاعدتا نماز و روزه قضا و پرداخت خمس و دیون میت، چیزی است که باری بزرگ از دوش او برمی دارد. چیزی که دقیقا بازهم نماد بارزی برای ظاهری شدن دین است. مخارج هنگفت احمقانه برای کسی که دیگر دنیا برایش پشیزی ارزش ندارد ودر عوض چشم به راه خیراتی از سوی ماست. این روزها و این شب‌ها که متعلق است به مادرسادات و گمنامی مزارش، زشت است که او را مادر خود بدانیم و در حسرت زیارت مزارش مانده باشیم اما دنبال زینت‌های این چنینی که هیچ نفعی برای اموات ندارند، باشیم. @AFKAREHOWZAVI
. آه مادر ✍️نجمه صالحی داغدار فراق پدر بود و ناراحت از جوری عظیم! مجبورش کردند از خانه‌اش بیرون برود تا گوش همسایه‌ها صدای ناراحتی او را نشنود، تا کسی متوجه اصل غم او نشود! بیرون از خانه، با کودکانش خیمه‌ عزا برپا می‌کرد. غروب که می‌شد همسرش او‌ را به خانه بازمی‌گرداند. پس از گذشت چند روز از رحلت پدرش، بر اثر شدت بیماری دیگر حتی نتوانست به آنجا برود تا بگرید تا حجم غمش کم شود تا ....* به راستی اگر با کسی صحبت می‌کرد بیشتر از چه می‌گفت؟ کدام گوش لیاقت شنیدن غم‌های او را داشت؟ او از کدامین غم می‌خواست سخن بگوید؟! فراق پدرش، شکستن دست و پهلو، از دست دادن فرزند، جسارت به فرزندان و همسرش، غصب اموالش، یا غم بی‌یاوری امام زمانش؟! مصائبی که خود می‌گفت:« اگر بر روزها فرود می‌آمدند، شب می‌شدند...« صِرنَ لَیالیاً.»* کار را به جایی رساندند که در دعای خود به درگاه پروردگار، گفت: «اللهم عجل وفاتی سریعا»*. و مادر پر کشید! آن روز فرزندان او محتاج شنیدن صدایش بودند، حتی شده یک کلمه! حتی شده یک آه! پایین پای او حلقه زده بودند. اولین گل باغ زندگی‌اش با بغض می‌گفت: «ی‍َا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي...» پیکر مقدّس او را حرکت می‌داد و می‌فرمود: «مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن!» برادرش می‌گفت:«يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ»« مادر جان! من پسر تو حسینم. قبل از اینکه هلاک شوم و بمیرم با من صحبت کن!»* آن روز مادر نتوانست‌ سخن بگوید، نشد که درخواست پسرانش را اجابت کند اما یک روز دیگر، در صحرایی داغ و نفس‌گیر، شاید حوالی غروب، صدای مادر می‌آمد: «بُنَیّ...» 🥀وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ*🥀 *بحارالانوار، علامه مجلسی ، ج ۴۳، ص ۱۷۷ـ ۱۷۸؛ مقتل مقرّم ، ص ۹۷. *مسکن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد،شهید ثانی، زین الدین بن علی‏، ص ۱۱۲. *احقاق الحق و ازهاق الباطل، نورالله الحسينی المرعشی للتستری، ج۱۹، ص ۱۶۰. *بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج‏۴۳، ص ۱۸۶_۱۸۷ *شعرا، آیه ۲۲۷. @AFKAREHOWZAVI
. بضعةُ النّبی ✍م* صالحی مهم‌ترین روش‌های تعلیم و تربیت، روش الگوگیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسان‌ها، بر این اصل مهم تأکید نمود؛ زیرا شخصیت الگو، به عنوان یک نقطه‌ی کانونی در محور رشد و هدایت‌های اخلاقی تربیتی قرار می‌گیرد و در شکل‌گیری رفتار تربیت شونده، آثار زیادی بر جای می‌گذارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) در سخنان خود حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) را از وجود خود می‌داند و بارها در جمع مؤمنین می‌فرماید: فاطمه پاره‌ی تن من است. وجود فاطمه از وجود رسول خدا جدا نیست و سیره‌ی او جلوه‌ی دیگری از سیره‌ی پیامبر است، پس فاطمه (سلام الله علیها )، ادامه‌ی راه و سیره‌ی رسول خدا در همه ی زمینه هاست. هرچه انسان در اتصاف به کمالات واجب‌الوجود قوی‌تر باشد، به مبدأ واجب‌الوجود نزدیک تر و آثار وجودی او بیشتر است؛ چنانکه انسان کامل مجمع اسماءو صفات خداوند است. از منظر قرآن کریم منصب هدایتگری از آن انسان‌های کاملی است که از عیوب اخلاقی و نفسانی مبرا بوده و از «ظلم» به معنای عام آن معصوم باشند. قول و فعل و تقریر چنین انسانی حجیت دینی داشته و او به اقتضای وظیفه دینی به امر اقامه دین و اجرای حدود و دفاع از حریم دین خدا می‌پردازد. حضرت زهرا (سلام الله علیها ) مصداق بارز «تطهیر الهی» است که به دور از هرگونه تمایل فردی و با دو شیوه اقامه ادلّه و وصیت سیاسی، به حراست از دین و حمایت از وصی بلافصل رسول خدا پرداخته است و در همه اقوال و اعمال و تقریراتش، جانب دین را لحاظ نموده و خیرخواه امت بوده است؛ فلذا پیروی از سیره متعالی ایشان می‌تواند راهگشا و کارساز باشد. @AFKAREHOWZAVI
. مسافر سرزمین بی‌قراری‌ها ✍محمدخانی طبل عزا نواخته می‌شود، آسمان می‌گرید، زمین بی‌قرار، درختان سر به‌زیر و زانوی غم در بغل، ملکوتیان عرش را سیاه‌پوش کرده‌اند. ندای حسنین (علیهماالسلام) فضای غریبانه زمانه را طنین‌انداز کرده است و پروانه‌وار اطراف شمع وجود مادر به طواف می‌پردازند، می‌خواهند دوباره بال‌های محبتش بر سر آنها سایه بگستراند، می‌خواهند از شمع وجود مادر برای ادامه مسیر روشنایی یابند اما شمع کم نور است. ملائک پابه پای زینب (سلام‌الله‌علیها) نوحه سرا شده‌اند و آینده پریشان را به نظاره نشسته‌اند، ای زمان چرا متوقف نمی شوی؟ می‌خواهم در تو بمانم، خاطرات سال‌های نه‌چندان دور زندگی را در قاب لحظه‌ها رصد می‌نماید. دوباره حسنین (علیهماالسلام) اطراف مادر با او به نجوا نشسته‌اند ناگاه دستی از زیر کفن بیرون می‌آید فرزندانش را در زیر بال محبتش می‌گیرد؛ وداع آخر خوانده می‌شود او باید آماده می‌شد آماده سفرانتظار. سفری تا بی‌نهایت. شمع وجود مادر خاموش می‌شود. فرزندانش را به خدا می‌سپارد، قطار مرگ او را سوار می‌نماید همراهان با اشک و اندوه خود، ریل زندگی او را به سوی ایستگاه سرزمین بی‌قراری‌ها شستشو می‌نمایند. اکنون سفرش شروع شد؛ ملائک به استقبالش می‌آیند تا مسافر جاده معشوق را به سر منزل مقصود برسانند. با قلبی مالامال از غم و اندوه آرام می‌یابد قطار مرگ مسافرش را به منزل مقصود رساند. پدرش به استقبالش می‌آید و نجواهای خود با او می‌گوید. @AFKAREHOWZAVI
. 🔖با من حرف بزن مادر، من زینبم. آمنه عسکری منفرد ◾️می‌گویند دختر اگر حرف دل مادر را نفهمد که دختر نیست. مادر! من کوچکم اما محرمِ رازِ تو هستم، با من حرف بزن، حرف دلت را با جانم می‌شنوم. مادرجان هنوز زمانی از داغِ رسول خدا نگذشته که ما را دوباره به سوگ نشاندند. ▪️من هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم چطور با زنان مهاجر و انصار برای روشنگری حقِ ولایت،  به بحث می‌نشستی تا آنان را با خود همراه کنی و برای حجت خدا بیعت بگیری. مادر! تو مردانه به میدان جهاد آمدی تا مرا برای عصرِ پُرالتهابِ عاشورا بپرورانی.  ◾️مادر تازه جوانم!  من هیچ‌گاه روزهایی را که بعد از فوت پیامبر با حسنین، دربِ خانه‌ی مهاجرین و انصار را می‌کوبیدی، تا از آنها برای ولایت، بیعت بگیری را از یاد نمی‌برم، همان روزهای سیاه که مردم حتی جوابِ سلامِ ولیِّ خدا را نمی‌دادند و تو تنها پناه پدر بودی. ▪️درست است من با تو در کوچه نبودم، اما چرا برادرم حسن، از وقتی از کوچه برگشتید سکوت کرده و در دل خون می‌گرید؟ رنگ رخسارت، حتی رو‌گرفتنت از پدرم علی، نشان از روایتی غم‌انگیز در کوچه دارد. مادر جان به من بگو در کوچه چه گذشته است؟ ◾️مادر جان من کوچکم اما صحنه‌ی میخِ در و خونِ روی دیوار را با چشمان خود دیدم. خودم با چشم خودم دیدم که چطور بدعهدان روزگار، بیعت غدیر را فراموش کردند و درب خانه را به پهلویت زدند. آنها دربِ خانه‌ای را که جبرائیل برای ورود به آن اجازه می‌گرفت، به آتش کشیدند تا ولیّ خدا را به اجبار به مسجد ببرند و از او برای خلیفه‌ی جعلی بیعت بگیرند. ◾️مادر! من شنیدم بین در و دیوار فضّه را صدا کردی تا به یاریت بشتابد، شنیدم که گفتی برادرم محسن …   ◾️من ریسمان به دستانِ فاتحِ خیبر را دیدم، آن زمان که حجت خدا به نامردان روزگار می‌گفت: «به خدا قسم اگر مأمور به صبر و سکوت نبودم، محشر به پا می‌شد.» من ردِّ خونِ پهلوی شکسته‌ات را دیدم، وقتی خود را به پدر رساندی تا ریسمان از دست حیدر بگشایی. من غلاف شمشیر قنفذ را دیدم که چگونه به پهلو و بازویت اصابت کرد تا  دست تو را از دامان ولایت کوتاه کند. ◾️ مادر جان به من رحمی کن و قدری بیشتر پیش زینب بمان. رحمی کن و وصیت نکن. آخر چگونه تاب آورم دیدن کفنِ تو را؟ کفنِ پدرم علی را؟ قصه‌ی تابوت و غربتِ حسن و پیراهنِ کهنه‌ی حسین را که به جای کفن به تن خواهد کرد. ◾️مادر جان من زینبم! اما چگونه تاب آورم مرگ مادر هجده ساله را؟ چگونه تسکین شوم غمِ علی را در سوگ تو؟  چگونه زخم حسن را التیام بخشم که قلب او  زخم‌خورده‌ی  سیلیِ کوچه است؟ چگونه سیراب کنم عطشِ حسین را، وقتی که روضه‌ی سرِ بریده را این چنین برای من مکشوف خوانده‌ای؟ اما به خدا قسم روضه‌ی بازو و پهلویت  مرا در کودکی پیر خواهد کرد. مادر با من حرف بزن، من زینبم…  @AFKAREHOWZAVI
💢 | سکوت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در وقایع شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ✍ایرانپور 🔺 خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر انبار¹ به گوش امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام رسیده بود. امام، مسلح به سلاح خطبه خوانی شده و اندوه فراوان حضرتش در هتک حرمت از زنان مسلمان و‌ ذمی در یک ردیف قرار گرفته، نکته شگفتی آور در این عبارت یکسان قرار دادن زن کتابی و اهل ذمه و زن مسلمان است. شکایت امام علیه‌السلام چنین است: «از این پس، مسلمانی از غم چنین حادثه‌ای بمیرد، جای ملامت نیست، بلکه به نظر من سزاوار است.»² این سخنان غیور مردی است که اگر به زنی غیر مسلمان در سرزمینی اسلامی جسارت شود، جامعه مسلمین را لایق مرگ می‌داند. ❓آیا این شیر مرد با غیرت، همان حیدری است که در خانه شاهد جسارت به یگانه دختر رسول الله صلی‌الله‌عليه‌وآله شده و دم بر نیاورده است؟ 🔰 آری این همان، اول مسلمان به رسالت و نبوت خاتم النبیین است. همان مبارز بی نظیر صحنه‌های نبرد اسلام و کفر است که اکنون بنا به وصیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه به دستور صبر و سکوت عمل می‌کند³ و مصلحت اسلام و جامعه مسلمانان را بر غیرت و غضب خود در هتک حرمت به بانوی خانه‌اش مقدم می‌دارد. علی علیه‌السلام مرد مجاهدی است که تسلیم امر خدا و رسول است. او پیروز نبرد با پهلوانان و یلان کفر است که یکی را پس از دیگری از سر راه بر می‌داشت، روزی پشت پهلوانی همچون عمر بن عبدود⁴ را به خاک مالید و روزی دیگر فرق سر مرحَب یهودی⁵ را همراه با کلاه خودش شکافت و حالا مأمور به صبر است و این حق است که تا همیشه بر مدار علی می‌گردد⁶ خواه قیام کند یا قعود. _______________________ ۱. سال ۳۸ هجری‌‌. ۲. نهج‌البلاغه، خطبه۲۷. ۳. عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ عَلَی مَا یَنْزِلُ بِکَ وَبِهَا [یعنی بفاطمه] حَتَّی تَقْدَمُوا عَلَیَّ.»؛ «تو را به بردباری در برابر آنچه از این گروه به تو و فاطمه زهرا سلام‌الله علیها خواهد رسید سفارش می‌کنم.» رنج های حضرت زهرا سلام الله علیها، ص144. ۴. شیخ مفید،۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۲. ۵. «فَضَرَبَ مَرْحَبًا فَفَلَقَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ، وَکانَ الْفَتْحُ》 ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نیم ساخت و مرحب کشته شد و سپاه اسلام پیروز شد. المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱. ۶. «عَلِی مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ؛» «على با حق است و حق با على، حق بر مدار او مى‌گردد.» پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، کفایت‌الاثر، ص20. @AFKAREHOWZAVI
«مادر تمام عالم» ✍طاهره میر احمدی کودک باشی و در مکان کوچکی به نام شعب‌ابی‌طالب به همراه تعداد زیادے از ایمان‌آورندگانِ پدرت، محاصره همه‌جانبه و تحریم اقتصادی کفار شوے، تا سهم غذاے روزانه چند نفرتان یک دانه خرما شود. مادر را در این اثناء از دست بدهی و با همان سن کم، همدم و همراه پدرے شوے که رهبر آن گروه و پیامبر خداست. صبور و مقاوم باشی و همان جا مدال افتخار لقب "اُم‌ابیها" را از دست پدر بگیرے و بشوے مادرپدرت و مادر تمام عالم. چه قصه‌ے آشنایی‌ست این ماجرا در این روزها، اسم شعب‌ابی‌طالب به غزه تبدیل شده. غزه همان باریکه کوچک با انبوهی از جمعیت‌ فلسطین، که در محاصره همه‌جانبه و تحریم اقتصادے رژیم کودک‌کش اسرائیل است. کودک و بزرگ، مرد و زن با صبر و مقاومت کار مادرے کردند و همانند مادر تمام عالم، دین پدر را یارے کردند. مردم مظلوم غزه، چه رهروان خوبی در صبر و مقاومت، برای مادر شدند. قرآنی که تا چند وقت پیش اسیر دست افراد جاهل به آتش کشیده و بی‌احترامی می‌شد، هم‌اکنون مردم دنیا به واسطه‌ے روحیه‌ے مقاوم و صبور مردم غزه، دربه‌در به دنبال آن براے مطالعه می‌گردند و بعد از آن مسلمان می‌شوند... @AFKAREHOWZAVI
«مبارزه‌‌ی منفی» ✍️ چمن‌خواه «يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعا»، دعایی کوتاه، اما پر معنا که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بعد از رحلت پدربزرگوارشان، حضرت محمد مصطفی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زبان آوردند و از خداوند طلب مرگ کردند. به راستی چرا یک بانوی تبیین‌گر و مبارزی خستگی‌ناپذیر، چنین دعایی در حق خودشان کردند؟ و یا در جایی دیگر، حضرت در خطبه‌ی نسبتاً مفصلی در مورد غصب فدک، چنين فرمودند: «لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هُنَيْئَتِي» يعني «اي کاش در اين لحظه مرده بودم». مگر نه اینست که طلب و آرزوی مرگ کردن در اسلام امری مکروه و مذموم است، چرا حضرت آرزوی مردن کردند؟ طلب مرگ نمودن از خداوند، دليل‌‏هاى گوناگون دارد. اگر به دليل برخورد با مشکلات زندگى و ضعیف بودن نفس باشد، کارى قبيح و ناپسند است؛ اما طلب مرگ به خاطر هدفی والا؛ چون طلب شهادت يا رسيدن به لقاء‌الله، امری ممدوح و پسندیده است. در اینجا به چند نمونه از طلب مرگ ممدوح، اشاره شده‌است. حضرت اميرمؤمنان(عليه‌السلام) در اوصاف اهل تقوا مى‌فرمايند: «اگر خداوند عمر معينى را براى اهل ايمان و تقوا معين نکرده بود، يک چشم به هم زدن نيز روح آنان در بدنشان نمى‌ماند، به دليل اشتياق به پاداش الهى و بيم از کيفر او». همچنين در نامه‌ای به حارث همدانی که از کارگزاران و یاران مخلص امام بودند، اینچنین مي‌فرمايند: «أَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَ لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلَّا بِشَرْطٍ وَثِيق‏»؛ یعني بسيار به ياد مرگ و منزل‌هاى پس از آن باش، اماّ هرگز آرزوى مرگ مکن، مگر آن گاه که صددرصد به رضايت الهى مطمئن باشى. امام سجاد(عليه‌السلام) در دعاي ۲۰ صحيفه سجاديه در مورد طلب مرگ، مي فرمايند: «فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ»؛ يعني هرگاه عمرم مـرتع و چراگاه شيطان شود، جانم را بگير، قبل از آن که دشمنيت به من رو کند، يا خشمت بر من مستحکم شود. و یا در داستان حضرت مريم(سلام‌الله‌علیها) در قرآن کریم آمده است، هنگامي‌که حضرت مریم(سلام‌الله‌علیها) به جهت حمل حضرت عيسي‌(عليه‌السلام) و به خطر افتادن آبرو و حیثیتشان دربرابر مردم، از آنها کناره‌گيري و در حالت بسيار سختي قرار گرفته بودند، دست به دعا برداشتند و فرمودند: «يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا»(آیه ۲۳ سوره مریم)؛ یعنی اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسره از خاطره‏‌ها فراموش مى‌‏شدم‏. بنابراين طلب مرگ و شهادت همیشه مکروه و ناپسند نيست. گاهی در زندگی انسان حوادث سختی روی می‌دهد که طعم حیات کاملاً تلخ و ناگوار می‌شود، به‌ خصوص در آنجا که انسان هدفهای مقدس و یا شرف خود را در خطر می‌بیند و توانایی دفاع در برابر آن را ندارد، از نوع دیگری از مبارزه استفاده می‌کند. در مورد حضرت زهرا(سلام‌الله‌عليها) نيز چنين بود. زمانی‌که برای بیعت با ابوبکر، به درب منزل حضرت آمدند و حريم و حرمت اهل بيت(عليهم‌السلام) توسط دشمنان و منافقان شکسته شد و حق امام زمانش را غصب کردند. در چنین حالتی، حضرت با تمام توان و قدرت دست در کمربند ولی زمانشان انداختند و از ولايتی اميرالمؤمنين(علیه‌السلام) دفاع کردند و در اين راه به مصيبت‌هاي گوناگون دچار شدند تا جایی‌که جنین شش ماهه‌ی خود را در این راه سقط و جان عزیزشان را فدای راه خدا و اسلام کردند. آنگاه دست به دعا برداشتند و از خداوند طلب شهادت کردند. آرزوي مرگ از سوي حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیه) نوعی مبارزه‌ی منفی با غاصبانه خلافت و نشانه‌اي از مظلوميت اهل بيت(عليهم السلام) بود. در آن شرایط سخت، چنين دعا و آرزويي از سوي حضرت، نوعي اعلام انزجار از وضعيت اسفناک و نامطلوب موجود بود. ایشان با اين دعا، عدم رضايت خود را از خلفا و غاصبان حق اهل بيت(عليهم السلام) را در طول تاریخ به رخ مردمان کشاندند. @AFKAREHOWZAVI
«زن ارزشمند است» ✍خ. محمدجانی حضرت فاطمه(س) آمد تا در آن زمانی که انسانیت رنگ باخته بود و دختران چون کالایی بی‌ارزش بودند و حتی زنده زنده دفن می‌شدند؛ انسانیت و کرامت بخشید تا زن نیز شایسته زندگی و رسیدن به مقامات والا و مناجات با معبودش گردد. حضرت زهرا(س) از همان روزهای نخستین، به شایستگی خوش درخشید و به کالبد بی‌جان اجتماع روح امید و زندگی بخشید. ایشان با نقش‌های والای خویش در تمام جوانب زندگی و فردی و اجتماعی و ...اثرات بسزایی گذاشت که نمونه‌های آن را تاریخ به چشمان خویش دید، نمونه هایی از تربیت نسلی شهادت طلب و بنده و پیرو راه حق چون حضرت زینب(س) که در واقع در قیام عاشورا نماد حریت و آزادگی و ولایت پذیری خویش را به نمایش گذاشت، امام حسین(ع) که در صحرای کربلا با فدا نمودن خود و تمام خانواده اش نهایت ایثار و فنا و عشق به معبود را به جهانیان اثبات کرد و ائمه دیگری که هر کدام در زمان حیات سیاسی و زندگی خویش جلوه‌ای از شخصیت والای خویش در برخورد با تمام گروه ها، افراد و حکومت هاو بندگی و ...را به دیگران نشان دادند که این گونه می توان زیبا زیست و زن این گونه می تواند تأثیر گذارد به طوری که تحت سلطه کسی یا فرهنگی نادرست و اشتباه واقع نگردد. کمی تأمل... @AFKAREHOWZAVI
«روضه مادر» ✍ راضیه کاظمی زاده روزی یکی از اساتید بحث کلاس را با سوالی عجیب آغاز کرد:« اگر تنها یک ساعت برای ادامه زندگی وقت داشته باشید، چه می‌کنید؟!» کلاس برای چند دقیقه در سکوت فرو رفت! همه به درونشان رجوع کرده بودند و دنبال جواب می‌گشتند، انگار همه باور کرده بودند وقتی برایشان نمانده و قرار است تا ساعتی دیگر این دنیای فانی را ترک کنند! نفس‌ در سینه‌‌ام حبس بود و مدام اعمال خوب و بد گذشته را بالا و پایین می‌کردم! بالاخره با گذشتن چند دقیقه یکی از دوستانم، دیوار سکوت را شکست و در پاسخ سوال استاد جوابی داد، جرقه‌ی حرف زدن‌ زده شد، هرکس با توجه به اعمالش و جستجوهای ذهنی‌اش پاسخی می‌داد، اما در میان جواب‌ها یک نفر چنین جواب داد:« اگر این سوال را از ما مادرها بپرسند حتما خواهیم گفت: در لحظات آخر باقی مانده از عمر، سعی می‌کنیم کارهای منزل و فرزندانمان را سروسامان دهیم تا در نبود ما ولو برای مدت اندکی به سختی نیفتند!» جواب در دید اول بسیار ساده بود و حتی خنده‌ی همه‌ را به دنبال داشت؛ اما استاد چنین ادامه داد:" درست مانند مادرمان زهرای مرضیه سلام الله علیها..." و کلاس به مجلس روضه شبیه شد! استاد ادامه دادند: ام ابیها سلام الله علیها نیز روز آخر حیات خود، با وجود بیماری شدید از رختخواب جدا شدند و به اسما خادمه‌ی خود فرمودند: امروز خودم مسئولیت امور خانه را به عهده میگیرم، خانه را تمیز کردند، غذایی برای فرزندانشان تهیه کردند، موهای زینبین سلام الله علیهما را شانه زدند، به امورات حسنین علیهماالسلام رسیدگی کردند و حتی به هنگام بازگشت امیرالمومنین علیه السلام به استقبالشان رفتند، شادی وصف ناشدنی از بهبودی مادر خانه را فراگرفته بود، چرا که همه گمان می‌کردند دیگر خبری از درد و مریضی‌های مادر نیست اما غافل از اینکه امروز روز آخر حیات اوست! شاید به همین علت بود وقتی خبر شهادت زهرای مرضیه سلام الله علیها را به حیدر کرار رساندند، ایشان تا رسیدن به خانه با اینکه مسافت کم بود، چندین بار به زمین خوردند! شاید همین امر موجب بی‌تابی شدید فرزندان زهرای مرضیه سلام الله علیها شده بود، باور اینکه مادری که صبح به امورات خانه رسیدگی کرده بود اما حالا دیگر حضور نداشت غمی جانکاه به دنبال داشت! جداکردن فرزندان از مادر امری سخت و دشوار بود اما این درد نبود مادر را باید می پذیرفتند و با درد بی مادری باید کنار می آمدند، امیرالمومنین علی علیه السلام با وجود غم عظیمی که داشتند طبق وصیت خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها مشغول غسل و کفن ایشان شدند، غسل دادن کسی که یار و یاور توست صبری عظیم می طلبد، او هر کسی نبود، او دردانه ی رسول الله بود و سنگ صبور علی ، او اولین مدافع حریم ولایت بود، او سرور زنان بهشت بود، علی چگونه می توانست با دستان خودش او را غسل دهد؟ دیدن بازوی ورم کرده ی زهرا دیگر توان را از علی ربوده بود، حضرت مدتی دست از غسل کشیدند و سر بر دیوار نهادند و با آن هیبت حیدری که در خیبر را کنده بود، اشک امانش نداد ... به راستی که شاعر چه زیبا گفته است: بریز آب روان اسما ،به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن تنش از زیر پیراهن، ولی آهسته آهسته ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش تو خود ریز آب بر رویش، ولی آهسته آهسته همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته... در آخر کلاس صدای گریه همه بلند شده بود... @AFKAREHOWZAVI
«مادر خلقت» ✍م.اکبری کودکی ات در آن محاصره ی سخت اقتصادی گذشت، وقتی مادرت را در آن روز های دشوار از دست دادی، مادری هایت آغاز شد... پس از مادر، وظایفش به تو رسید. مراقبت از پدر، پدری که تکیه گاه همه‌ی مستضعفان و یتیمان و مسکینان بود و مأموریت بزرگ رسالت را بر عهده داشت. پس از بیرون آمدن از محاصره، سختی ها شدت گرفت و مشرکان مکه تصمیم به قتل پدرت گرفتند، هجرت پنهانی به یثرب آغاز شد، در آن روز های نا امنی، فداکاری پسر عموی پدر و خوابیدن در بستر به جای پدر، آرامش آفرین بود برایت... پسر عمو از آن مهلکه نجات یافت ، وقتی تورا در راه رساندن به پدرت همراهی کرد و از هیچ فداکاری فرو گذار نکرد، دلت آرام گرفت... یارِ وفادار و مخلص پدر، همسرت شد، و دوباره برایت آرامش به ارمغان آورد... وقتی داشتی زخم های همسرت که از جنگی سخت بازگشته بود را تیمار می کردی مادری هایت ادامه یافت... خداوند چهار فرزند به تو عطا کرد که با تربیت آنان به بهترین وجه ممکن ،مادری کردن هایت را به اوج برسانی... اما قصه ی مادری هایت همین جا تمام نمی شود، تو حالا مأموریت بزرگی داشتی... مادری برای همه‌ی انسان های محتاجِ هدایت... و تو این مأموریت را به قیمت سنگینی پذیرفتی... قیمتش شد پهلوی شکسته ات... فدا کردن بهترین مخلوقات خدا، پدر و همسر و ده فرزند از نسلت... حتی از شش ماهه ی کوچک هم دریغ نکردی؟! وقتی در غمگین انگیز ترین شب تاریخ به همسرت گفتی به فرزندانم تا روز قیامت سلام مرا برسان... مادری کردن هایت تمامی نداشت... تا روز قیامت مادری میکنی زهرا جان... ومن مثل همیشه مبهوت مادری هایت هستم... فقط می توانم در روضه هایت از عمق جان بگریم و فریاد بزنم که چرا قدر مادری هایت دانسته نشد و چه زود پر کشیدی؟! ای مادر زخمی و رنج کشیده ی تاریخ، مرا هم در آغوش بگیر... @AFKAREHOWZAVI
«الگوی غریب» ✍زهرا نجاتی و خداوند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را آفرید تا به حکم «لولا فاطمه لما خلقتکما » دلیل خلقت باشد. دلیلی خلقتی برای تمام عالمیان. همان فاطمه که لیله القدر است و سِر پنهان در او، آشکار نشده‌ است. همان فاطمه که به حکم (ان لابنت رسول الله لی اسوه حسنه)، الگویی برای بهترین خلق خداست. و وقتی بهترین خلق خدا، نیاز به الگوی چون او دارد، من و ما چقدر محتاج چنین الگویی هستیم! و چقدر شیاطین انسی و جنی، دست به دست هم داده‌اند، که این الگو رابا بهانه‌های مختلف، ازما بدزدند. گاه به اسم رسیدن هزاره سوم، گاه به اسم تغییر تمدن، گاه به اسم هرچه. اما سخن در این است که اگر الگو بودن او را از ما بگیرند، در فلسفه آفرینش او و آفرینش خودمان نیز به بن‌بست می‌خوریم. بر هیچ انسان حق‌بینی پوشیده نیست که دست‌هایی در کار است که این الگو را از ما بدزدند و به جای او، افسانه و دروغ را، شخصیت‌هایی که هرگز نبوده‌اند را کسانی که در هیچ، ستاره نبوده‌اند، به جز بی‌عفتی، بی‌حیایی، یار شیطان بودن را، به زن مظلوم هزاره سوم، غالب کنند. و امان از این مظلومیت... هم مظلومیت زن هزاره سوم هم مظلومیت بانوی لیله القدر. باید هشیار بود و هشدار داد. هم به زن مظلوم این روزها، هم به دختران امروز و زنان آینده. باید به مظلومیت حضرت مادر، پایان داد.. @AFKAREHOWZAVI
. 🍃محرومیت... ✍زينب نجیب اگر ولیّ شناخته نشود، اگر ولیّ منشأ و الهام‌بخش همه نیروها، نشاط‌ها، فعالیت‌های جامعه نباشد و به دنبال او در حرکت نباشند؛ محروم می‌شود. اگر مردم از لحاظ فکری، روحی و عملی خود را متصل به او نکنند و پشت سرش در حرکت نباشند، محروم می‌شوند. اما از چه محروم می‌شوند؟ ولی از ولایت‌کردن و مردم از ولایت‌مدار بودن. ولایت‌نکردن ولیّ، محرومیت از نفع شخصی نیست؛ عدم شرایط انجام تکلیفی‌ست که بر دوشش نهاده شده است. محرومیت از حق است... ولایت‌مدار نبودن مردم نیز از آن جهت محرومیت است که خود را در نقشه ولیّ قرار نمی‌دهند. آنها در جبهه ولیّ قدم نمی‌زنند... اینجاست که علی تنهاست بی‌مردم. و مردم تنهاتر اما در این میان مادر بیدار است. نهضت بیداری سرور زنان و مردان عالم، فاطمه‌ی زهراست که همچون خورشیدی بر تارک جهان می‌تابد. تاریخ را به شنیدن سخن حق دعوت می‌کند. دست انسانیت را می‌گیرد تا از کوره راه جهل و بخل و نسیان رهایی بخشد. او فریادش تنها دفاع از محرومیت ولیّ زمان نیست او آه و فغانش از محرومیت همه انسان‌هاست. او می‌داند دنیای بی‌ولی یعنی جهنم. زینرو فاطمه زهرا به‌تنهایی امتی می‌شود برای علی. او در کوچه‌های مدینه که نه! در کوچه پس کوچه‌های تاریخ می‌ایستد از حق می‌گوید و سیلی می‌خورد. او پشت در خانه‌ی خود که نه! پشت در خانه هر دوره از نسل شیعه ایستاده تا نگذارد ولیّ را به اجبار مصادره کنند. فاطمه زهرا هنوز سینه سپر کرده تا دست ولیّ را با طنابِ تحریف نبندند. آری، روح فاطمه در کالبد زنان مسلمان امروز هنوز تمام قد در مقابل تیغ خصم ایستاده است. صدای فاطمه زهرا همچنان از حنجره زنان مسلمان شنیده می‌شود. بیدار شو خواهرم که تو باید امروز فاطمه زهرا باشی برای علی زمان... اگر مادرمان روزی رهبری جامعه را در خانه‌نشینی علی به عهده گرفت و فریاد برآورد که: "تُوافِیکُمُ الدَّعْوَةُ فَلَا تُجِیبُونَ" دعوت مرا می شنوید و لبیک نمی‌گویید؟ :وَ تَأْتِیَکُمُ الصَّرْخَةُ فَلَا تُغِیثُونَ" و فریاد من در میان شما طنین افکن است و به فریاد نمی‌رسید؟ و این چنین به قصد جهاد برمی‌خیزد تا تمدن نبوی از حرکت نایستد؛ امروز تو نیز باید پرچم ولایت را محکم بر دوش بگیری تا تمدن علوی دچار ضعف و غربت نشود. تا پرچم حق‌خواهی زیر بار ظلم‌وستم به خاک و خون کشیده نشود. بیدار شو خواهرم که تو امروز باید ذهن تاریک انسان را رهبری کنی... به در خانه غافلان رَوی. بر درها بکوبی و رسا فریاد زنی که: "فَأَنّی حِرْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ"؟ پس چرا بعد از آن همه بیانات قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) امروز حیران مانده‌اید؟ @AFKAREHOWZAVI
«بانوی نور» ✍م* صالحی حضرت فاطمهٔ زهرا را نمی‌توان با شعر یا نوشته توصیف کرد. فاطمه را باید حس کرد. دلت، رفتارت و گفتارت که مورد پسند فاطمه شد؛ قبر مخفی بانوی دو عالم آشکار می شود. دلت که مملو از محبت فاطمه شد، قبر او را در دل مصفای خود می یابی. امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی‏حدیث حضور او، خاموش است. امیرالمؤمنین، شبانه یاس می‏کارد! شبانه، داغ دلش را به خاک می‏گوید؛ اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید. دوباره بغض حسن با حسین می‏گیرد. و جای خالیِ مادر به خانه می‏پیچد. کجاست فاطمه امشب؟ کجاست بانوی نور؟ یار پهلو شکستهٔ علی به سوی پدر کوچ می کند. یار و یاوری که رونق خانه علی و قوت زانوان اوست، دارد پر می کشد. آجرک الله فی مصیبتها... @AFKAREHOWZAVI
«قصه معکوس» ✍نرگس سلیمانی حمید با شنیدن خطری که همسرش را تهدید کرده و نزدیک بود شهیدش کند، دیوانه‌وار دور اتاق می‌گشت و زیر لب می‌گفت: «فاطمه جان اگر برای تو اتفاقی می‌افتاد، من چه می‌کردم؟!» و هربار جواب فاطمه را می‌شنید: «که تازه حال مرا تجربه کردی، حال تمام روزهایی که در این خانه منتظر برگشت تو از جبهه بودم» تمام لحظاتی که این روایت از "به مجنون گفتم زنده بمان "را می‌خواندم مجنون وار به شما فکر می‌کردم؛ قصه همیشگی شهیدوشهادت وقتی به شما رسید فرق کرد. علی جان آقای مظلوم مقتدرمن، این بار قرار بود تو همسر شهید شوی! @AFKAREHOWZAVI
. 🔖 آری! فاطمه، فاطمه است. ✍ آمنه عسکری‌ منفرد 🏴 اگر روزی ابعاد شخصیت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) برای ذهن‌های ساده و چشم‌های کوته‌بین انسان‌ها آشکار می‌گشت، ضمیرِ روشن و فطرتِ الهی، قطعاً گواهی می‌داد که او سرور همه‌ی زنانِ عالم است؛ چراکه «فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فجرِ درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت، ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستاره‌های فروزان ولایت قرارگرفته است.»(بیانات رهبر انقلاب، ۳۰ مهر ۷۶ ). 🏴 بانویی که در ۱۸ سالگی به درجه‌ی والایی از مقام طهارت، مقامات معنوی، عرفانی و حکمت می‌رسد. با قدرتِ تحلیلِ مسائلِ سیاسی و آینده‌نگری، قدرت برخورد با عظیم‌ترین مسائل زمان خود را دارد. فاطمه مادر حسنین (علیهما‌السلام) است، آنها که سید و بزرگ اهل بهشت هستند و در دامان پاکیزه‌ی مادری تربیت شدند که به عنوان «اسوه» مطرح می‌شود. «فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه و در طول دوران زندگی زناشویی، علی (علیه‌السلام) را به خشم نیاورده و حتی یک بار هم سرپیچی نکرده. در محیط خانه یک همسر و یک زن است، آنگونه که اسلام می‌گوید.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۵ آذر ۷۶). 🏴 نکته‌ی مهم در زندگی معمولی این بزرگوار، جمع بین زندگی یک زنِ مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و وظایف یک انسانِ مجاهدِ غیورِ و خستگی‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه) از طرف دیگر است. او به مسجد می‌آید، سخنرانی و موضع‌گیری و دفاع می‌کند، حرف می‌زند. یک جهادگر به تمام معنا و خستگی‌ناپذیر و محنت‌پذیر است. همچنین ایشان یک عابد شب‌زنده‌دار، قیام‌کننده‌ی لله، خاضع و خاشع برای پروردگار است. در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیای‌کهن الهی، با خدا راز و نیاز و عبادت می‌کند. جمع کردن این ابعاد در وجود یک انسان، نقطه‌ی درخشانِ زندگی فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. «بعضی گمان می‌کنند انسان عابد، متضرّع و اهل دعا و ذکر، نمی‌تواند یک انسان سیاسی باشد؛ یا بعضی خیال می‌کنند کسی که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و در میدان جهاد فی‌سبیل‌الله حضور فعال دارد؛ اگر زن است، نمی‌تواند یک زنِ خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمی‌تواند یک مردِ خانه و دکان و زندگی باشد. خیال می‌کنند اینها باهم منافات دارد. در حالی که از نظر اسلام، این امور نه تنها منافات و ضدیت ندارد، بلکه شخصیتِ انسانِ کامل را می‌سازد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۲ آذر ۶۷). 🏴 آری! فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از جهت خردمندی، فرزانگی، عقل و معرفت، الگو و سرمشق است. از بُعد عبادت و مجاهدت، حضور در صحنه‌ی تصمیم‌گیری‌های عظیم اجتماعی، خانه‌داری، همسرداری، تربیت فرزندان صالح، سرمشق و الگو است. زیرا زندگی این بانوی بزرگ اسلام نشان می‌دهد که زنِ مسلمان، برای ورود در صحنه‌ی سیاست و میدان کار و تلاش و نیز ایفای نقش فعال در جامعه، همراه با تحصیل، عبادت، همسرداری و تربیت، می‌تواند پیرو فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد. اکنون مضمون جملات معروف دکتر شریعتی در مورد این بانوی بزرگوار معنی پیدا می‌کند، آنجا که قلم چنین نگاشت؛ «فاطمه، فاطمه نیست؛ چون دختر خدیجه‌ی کبراست، چون همسر و هم‌سنگ علی (علیه‌السلام) است، چون دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام است، مادر حسنین و مادر زینب کبرا است. «این‌ها همه هست و این‌ همه، فاطمه نیست.» آری! با وجود این همه فضیلت، کاملترین وصف برای نشان‌دادن ابعادِ وجودِ این بانوی بزرگوار اسلام این است؛ «فاطمه، فاطمه است.» @AFKAREHOWZAVI
. «نارس» ✍زهرا نجاتی شش ماهه هستم، فقط تا دیدن مادربا آن صدای قشنگش، سه ماه مانده. رمضان باید باشد وقتی به دنیا برایم، وه که چقدر مشتاق دیدارش هستم... اما این صدای چیست؟ صدای داد و فریاد می‌آید. در خانه ما از این خبرها نبود. همه همدیگر را میوه‌دل و ثمره قلب، صدا می‌کنند... آه این صدای باباست، دارد مادر را صدا میکند. هنوز همهمه تمام نشده. صدا آشنا نیست. این هم صدای مادرم است، دارد بابا را برای کاری راضی ‌می‌کند.... آه چقدرگرم شده!! چرا این قدر گرم است؟ چرا همهمه بلند شده؟ چرا مادرفریاد می‌زند؟! چرا خواهرم گریه می‌کند؟ آی.. آی.. چه خبر است؟؟؟ دردم گرفت.. کسی مرافشار می‌دهد این چیست؟ از زمین محکم‌تر است... نه... نه.. من هنوز نباید به دنیا بیایم... نه... آه.. چقدر اینجا تنگ شده.. نفسم بالا نمی‌آید.. خدای من! مادرجان! مراببخش.ببخش که اذیت می‌شوی.. می‌خواستم که بیایم و شبیه بابا شوم... نشد... نگذاشتند... خداحافظ مادر دست بی رحمی مرا ازتو جدا می‌کند. @AFKAREHOWZAVI
بانوی نمونه🧕🏻 سلام‌الله‌علیها ✍️🏻ف.مرادی 🔸️می‌گویند شب اول حاج مهدی رسولی مداحی کرد و مورد توجه حضرت آقا قرار گرفت. ایشان درباره این مداحی فرمودند: "کار چند منبر ما را شما انجام دادید." قالب هنر همین است؛ حتی اصطلاحات سخت فلسفی و عرفانی، وقتی درقالب هنر ریخته می‌شوند قابل فهم‌ می‌گردند. 🔹️اما مگر حاجی به چه چیزی اشاره کرده بود که کار چندین منبر را در یک مداحی انجام داد؟! "حتی اگر که نور حتی اگر که حق چشمی نبیندش محروم می‌شود" 🔸️چه بیت پر معنایی‌ست. حیدر کرار، فاتح خیبر و اسدالله غالب وقتی در میان مردم گمراه باشد، تنها می‌شود. این جاست که میدان‌داری می‌کند و به دفاع از مقام ولایت می‌پردازد. 🔹️گویی آمده تا برای ما تکلیف را مشخص کند، این انفعال و سکوت جامعه مذهبی را در هم شکند تا بپاخیزیم و از فرزندش علی کا نائب بر حق امام عصر ارواحنافداه است، در این زمانه دفاع کنیم. 🔸️جنگ آن روز برای قدرت بود و این که چه کسی زمام امور را در دست بگیرد و جنگ امروز بر سر هویت زن اسلامی است. زنی که می‌خواهد با هویتی که امامین انقلاب به او داده‌اند میدان‌داری کند و در جامعه حضور فعال داشته باشد. همین بانوان امروز باید به دفاع از ولی جامعه بلند شوند. 🔹️زهرای اطهر یک تنه، نهضت بیداری به پا کرد در جامعه مسخ شده آن روز. زهرایی که جانباز می‌شود، فرزند در راه عشق می‌دهد، هر دو پهلویش شکسته اما از حرکت در راه الله خسته نیست. او در هر فرصتی برای احقاق حق قیام می‌کند، در اوج قله حق‌خواهی ایستاده است، تا پای جان پیش می‌رود و شهید راه ولایت می‌شود. 🔸️امروز علی زمان برای رهایی از مظلومیت، نیاز به زنانی همچون فاطمه دارد تا در عرصه تبیین و روشنگری انقلابی گام بردارند. 🔹️امروز ای بانوی عزیز! هنگامه تکلیف است؛ چرا که هجمه‌های بسیاری به انقلاب ما وارد است. از آزادی، نقش زن در جامعه، نحوه حکومت‌داری، آرمان‌های انقلابی و... . 🔸️باید خودمان را در مدار ولایت قرار دهیم و در دفاع از آن تمام قد بایستیم؛ چون این حق است و باید از حق و حقیقت دفاع کرد. @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
«رد پای یهود، در شهادت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)» ✍مخدره چمن‌خواه یهودیان در کتاب‌های خود خوانده
«رد پای یهود، در شهادت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)» ✍مخدره چمن‌خواه دفاع از حضرت علی(علیه‌السلام) در ماجرای هجوم به خانه او، سخنرانی در جمع زنان(مهاجر وانصار) که به عیادتش آمدند و وصیت کردن برای انجام مراسم پس از مرگش به صورت مخفیانه و پنهانی. بسیاری از گفتارها و رفتارهای فاطمه پس از رحلت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به نوعی واکنش سیاسی و اعتراض به غصب خلافت از سوی ابوبکر و طرفداران دستگاه خلافت او بود. بر همین اساس اتفاقات هولناکی هم‌چون کوبیدن درب خانه امیرالمؤمنین به پهلوی مبارک حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، به شهادت رساندن محسن شش‌ماهه، زدن سیلی به صورت بانوی دو عالم و مضروب نمودن ایشان با غلاف شمشیر بدست مغیره رخ داد. مغیرة بن شعبه یهودی نیز، یکی از عوامل حکومت ابوبکر، عمر و عثمان و از مهاجمان اصلی به خانه وحی بود. اخنس پدر مغیره از مشرکین بود که در روز فتح مکه به ظاهر مسلمان شد. برادر او ابوالحکم در جنگ احد به دست امام علی علیه‌السلام کشته شد و او همواره کینه امام علی(علیه‌السلام) را در دل داشت. بنابراین قاتلان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، همان منافقان و یهودی زادگان مسلمان‌نمای مدینه هستند. آری این‌ها، واقعیات تلخ تاریخ صدر اسلام است که یهودیان همان‌طور که در زادگاه آیین مسیح (علیه‌السلام)، تصمیم به سنگسار مریم (سلام‌الله‌علیها) گرفتند، اقدام به قتل مسیح (علیه‌السلام) کردند، ایشان را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ بدل نمودند، در حواریون ایشان نفوذ کردند، پولس یهودی را به جانشینی ایشان نشاندند و توحید را به تثلیث بدل نمودند، بار دیگر برنامه شومشان را در زادگاه اسلام و در میان مسلمانان و اهل بیت پیامبر اسلام تکرار کردند. پایان @AFKAREHOWZAVI
«باریک‌تر زمو» ✍زهرا نجاتی ولایت،حلقه گم شده تمام رفت و آمدها، تمام بایدها و شایدهاست. مفهوم ولایت و ولایت‌مداری،گنجینه ناشناخته‌ای است که اگر درست فهم شود، باعث رشد و عاقبت بخیری جامعه و افراد می‌شود. بخش دردناک ماجرا آن‌جاست که درک آن از مفهوم بلندی مثل«الله ولی الذین آمنوا... و الذین کفروا اولیاوهم طاغوت۱(بقره257)» تا مفهوم اندکی مثل حب، متفاوت، فهم می‌شود درحالی که شاید یکی از گویاترین تعابیر از ولایتمداری، چرخش مانند آفتابگردان به سمت نور و خورشید ولایت است. جایگزینی تمام بینش‌ها و علایق و زوایای دید از دیدگاه ولی‌ای که جانشین برحق خداست. برای درک بهتر، این صحنه را تجسم کنید: ولی‌خدا در مقابلتان است و به دلیلی که نمی‌دانید یا می‌دانید اما درک نمی‌کنید،صحنه‌ای مثل کتک خوردن همسرش که فرشته‌ای زمینی و امانت بهتربن خلق خداست، را می‌بیند، اما دست به شمشیر نمی‌برد و شما ایستاده‌اید و نگاه می‌کنید و غضبناکید و دستتان به قبضه سلاح است. اشک می‌بارید، اما نباید هیچ انجام دهید. سخت است. نه؟ حال سلمان و مقداد و ابوذر، در آن لحظات، این بود.جالبتر این است که باز از این چندتن، تنها سلمان است که خودی اهل بیت، محسوب می‌شود. و باز دردناک‌تر اینکه، بحث شناخت مناقب علی نبود که کسی را یارای تکذیب آنچه از علی و فضایلش می‌دانستند، نبود، بلکه مشکل همین نارضایتی از حکم خدا و رسولش درباره علی است. نارضایتی که شاید در بعضی مواقع، بتوان منشأش را نوعی حسادت دانست. پیچیدگی ماجرا آنجا شدت می‌گیرد که به حکم آیه: «فلا و ربک لایومنون حتی یحکموک فیما شجربینهم ثم لایجدوا فی انفسهم حرجامما قضیت و یسلموا تسلیم2(نساء۶۵)»،هرگونه کدورت درونی، نسبت به حکم و تصمیم ولی خدا، خطرخروج از ایمان را پیش رو دارد. بنابراین من و شما هم اگر بودیم و سکوت مسلمانان، همان بود و عدم یاریشان همان، وظیفه من و شما هم همان بود! و حال چندسوال: چقدر برای این قبیل دشواری‌ها در اطاعت از ولی خدا آماده‌ایم؟ آیا جامعه ما جامعه‌ای، نه محب ولی خدا که ولایت‌مدار به این معنا هست؟ آیا به رشدی رسیده‌ایم که در مقابل احکام ولی خدا بی‌چون و چرا، تسلیم باشیم؟ و هزار نکته باریکتر زمو اینجاست. @AFKAREHOWZAVI
«الزهراء» ✍ بسم رب ریحانة المصطفی (ص) چند قرن می‌گذرد، اما هنوز که هنوز است، اهانت‌ها و کینه‌ها نسبت به حضرت زهرا (س) تمامی ندارد. مگر زهرا همان دختر عزیز، نور چشم و جگرگوشه‌ی پدرش نبود؟! این چه کینه‌ای است که تمامی ندارد؟! مسجدی در ادلب سوریه بنا شده و نام آن را «الزهراء» نهاده‌اند. کلی اعتراض از سراسر کشورهای به‌ادعای مسلمین به گوش می‌رسد! یکی می‌گوید: «نام زهرا تفرقه می‌سازد.» آیا نام دختر رسول اکرم (ص) باعث تفرقه می‌شود؟! یا می‌گویند «رنگ مسجد سیاه است، نماد حسینیه است.» مگر خانه‌ی خدا به رنگ سیاه نیست؟! این اعتراضات به جایی رسید که تصمیم گرفتند نام مسجد را تغییر دهند. آری، دشمنی با حضرت زهرا بنت رسول‌الله (ص) تمامی ندارد. شاید این سوال پیش آید که چرا؟ چون حضرت زهرا (س) تا پای جان خود و فرزندش را فدای ولایت کرد، هیچ‌گاه پشت امام علی (ع) را خالی نکرد، همسر امام علی (ع) و مادر حسنین (ع) است، همچون مادرش حضرت خدیجه (س) از اسلام دفاع کرد. زیرا جان و روح حضرت علی (ع) است. حضرت زهرا (س) در اوج مظلومیت، در برابر ظلمی که به او و به خاندانش داشتند، هیچ‌گاه تسلیم نشد. حتی در آن لحظات سخت و پر از درد، وقتی که به‌طور آشکار ظلم به ولایت علی (ع) را مشاهده می‌کرد، همچنان دفاع از حق را بر هر چیز دیگری ترجیح داد. خطبه‌ی فدک به‌ خوبی نشان می‌دهد که او چگونه حق را از باطل جدا کرد و در برابر ظلم قد علم کرد. این دشمنی‌ها و اعتراضات به نام حضرت زهرا (س) تنها بخشی از نقشه‌ای است که دشمنان برای کمرنگ کردن یاد او و کاهش تأثیر آموزه‌هایش در تاریخ اسلام دارند. اما تاریخ گواهی می‌دهد که هرچقدر هم دشمنان تلاش کردند، یاد او همچنان در دل‌ها زنده است. آن‌ها می‌خواهند نام حضرت زهرا (س) را فراموش کنند، اما زهرا (س) و یاد او از دل‌های مؤمنان هرگز محو نخواهد شد. چرا که او برای همیشه نماد ایستادگی در برابر ظلم، نماد وفاداری به ولایت و نماد حقیقت‌جویی در تاریخ اسلام است. کلام آخر: « ایام را دریابیم که ستونهای ولایت هستند.» @AFKAREHOWZAVI
"بسم الله النــــور " ✍ط. قادری بهانه خلقت خدواند باری تعالی تمام کائنات و دنیا را به خاطر حضرت فاطمه سلام الله علیها خلق کرد که اگر نور بی بی دو عالم نبود، قطعا هیچ چیزی خلق نمی شد. آنهنگام که نور حضرت فاطمه سلام الله علیها آسمان ها را روشن کرد، تمام اهل آسمان این نور را زیارت کردند و از خداوند سوال کردند این چه نوری است؟ خداوند عزو جل فرمود: این نوری است از نور من. در واقع کسی که نور حضرت زهرا سلام الله علیها را زیارت می‌کند، نور خداوند را زیارت می‌کند و این نور از عظمت جایگاه ایشان است. و آنهنگام که خدا این نور را در آسمان جای داد فرمود: در آخرت از پشت یکی از پیامبران بیرون می آورم و این نور را بر همه ی پیامبران برتری دادم. تمام انبیا قبل از حضور خاکیِ بانوی دو عالم به این جهان و نیز قبل از خلقت خاکیِ حضرت خاتم صلوات الله علیها به این دنیا، به فضیلت و برتری حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به تمام انبیا و پیامبران صلوات الله علیهم، اقرار کرده اند؛ ابتدا اقرار به فضایل نبی اکرم صلوات الله علیه و بعد ابراز محبت به حضرت زهرا سلام الله علیها. جایگاه بی بی دو عالم به گونه ای است که ائمه معصومین علیهم السلام ایشان را امام خود میدانند یعنی ایشان از مقام عصمت برخوردارند آنچنان که در شأن و منزلت آیه تطهیر هم وارد شده است. در کلام فرزند ایشان امام صادق علیه السلام آمده است که حضرت فاطمه سلام الله علیها تا ۷۵ روز بعد از شهادت پدر گرامی شان در عالم خاکی در شدت حزن و اندوه حضور داشتند و جبرائیل در این مدت بسیار به دیدار ایشان می آمدند و به ساحت مقدس بی بی دو عالم عرض تسلیت و تعزیت داشتند و ایشان را از تمام اتفاقات آینده و نیز سرنوشت ذریه شان باخبر می کردند! تمام علما و عرفا اقرار کرده اند که جایگاه فاطمه سلام الله علیها را هیچ کسی درک نخواهد کرد! امام خمینی فرمودند: او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است بلکه موجود الهی جبروتی که در صورت یک زن ظاهر شده است که اگر مرد بود رسول الله بود... آری فاطمه، فاطمه است امام تمام انبیا و اولیا و اوصیا و امام ائمه معصومین علیهم السلام، بنابرین اینگونه مجلس بی بی دو عالم سلام الله علیها محل رفت و آمد تمام انبیا و اولیا از آدم تا خاتم و محل وجود نورانی ائمه معصومین علیهم السلام است چرا که آنها در عزای امام شان شرکت کرده اند. @AFKAREHOWZAVI