در ناعقلانیت بیحجابی
حجت الاسلام والمسلمین داود مهدوی زادگان
امروزه مقوله پوشش به یکی از موضوعات بحث بر انگیز تبدیل شده است .این امر اختصاص به جهان اسلام ندارد بلکه شامل کشورهای غربی هم می شود؛ یکی ملزم به مانعیت است و دیگری ملزم به رعایت آن .گرچه به نظرمی آید کشورها غربی این مساله را با آزاد گذاری پوشش حل کرده اند ولی آن چنان که خواهیم گفت اینگونه نیست و مساله همچنان به قوّت خود باقی است .اما در جهان اسلام ، عمده تلاش اندیشمندان مسلمان با هر نوع گرایش دینی یا متجددانه ، صرف بیان عقلانی بودن پوشش اسلامی شده است و درباره فواید آن – ولو در محدوده فردی – مطالب زیادی گفته اند .برای نمونه می توانید به کار فاضل ارجمند جناب رسول جعفریان با عنوان رسایل حجابیه مراجعه کنید . ولی کمتر می خوانیم که درباره عقلانی بودن عدم پوشش و بد حجابی سخنی به میان آید . در حالی که اگر لازم است درباره عقلانی بودن حجاب سوال شود ؛ چنین پرسشی نسبت به بدیل آن ( بی حجابی ) هم لازم است :
آیا نا پوششی و بد حجابی عقلانی است ؟
اما چرا چنین پرسشی را با خود طرح نمی کنیم و فقط درباره طرف دیگر قضیه بحث می کنیم ؟ پاسخ آن کاملاً روشن است ؛ چون هژمونی ضد پوشش بر ما حکمفرما است . سلطه فرهنگ برهنگی موجب شده حاشیه امنی برای مطلوبیت بی حجابی ایجاد شود و کسی نا پوششی را به زیر سوال نمی برد . بطوری که بر همه چنین القاء شده که نا پوششی امر معقولی است . لذا اندیشمند دینی به دلیل سلطه فرهنگ برهنگی می کوشد معقول بودن پوشش و حجاب اسلامی را تبیین کند .در حالی که باید به خود جرأت داد و درباره معقولیت نا پوششی و فرهنگ برهنگی سوال کرد .
پرسش درباره عقلانی بودن برهنگی و بی حجابی از آن رو اهمیت بیشتری پیدا می کند که پیروان فرهنگ برهنگی مدعی اند ما در دنیای عقلانی شده هستیم . چنین دنیایی از ساکنان خود می خواهد به سبک عقلانی زندگی کنند . پس جا دارد که درباره عقلانی بودن بی حجابی پرسش به عمل آوریم و اگر در عقلانی بودن آن تردید حاصل شد ؛ به فکر اصلاح فرهنگی جامعه و تمدن جدید بر آییم .اکنون به فضل الهی قصد دارم در چند یادداشت ، مساله عقلانیت برهنگی و بد پوششی را مورد بررسی قرار دهم . آیا بی حجابی در محدوده عقل محض یا عقل تنها ، امر مطلوبی به شمار می آید؟ برداشت اولیه من آن است که ناپوششی و بد حجابی ، غیر عقلانی است و هیچ برهان عقلانی نمی توان برای آن اقامه کرد . بطور طبیعی فرهنگ حامی این کنش ؛ یعنی فرهنگ برهنگی ، هم ناعقلانی است . اما تا رسیدن به این نتیجه و برداشت منتظر می مانیم و چشم به ادله عقلانیت برهنگی و بد حجابی می دوزیم .
دلیل اول : بداهت ناپوششی
شایداولین دلیلی که بتوان برای عقلانی بودن بی حجابی ذکر کرد،دلیل بداهت عقلی ناپوششی است .یعنی بی حجابی را امر بدیهی بدانیم و بگوییم عقل بالوجدان ناپوششی را روشن و بدیهی تلقی می کند .عقل برابر بی حجابی علامت سوال نمی گذارد و آن را بدیهی می داند . به همین دلیل،طرف مقابل ( پوشش ) را به زیر سوال می برد . عقل نمی پرسد چرا بی حجابی بلکه همواره می پرسد ، چرا حجاب ؟
ابتدا باید به دو نکته توجه داشت : نخست آن که مراد از عقل در اینجا ، عقل عملی است . عقل نظری از بداهت وجودی چیزها سخن می گوید و عقل عملی درباره بداهت در مطلوبیت کنش ها. بحث ما در این گفتار ، مطلوبیت کنش ناپوششی است . دوم آن که مراد از عقل محض ، امکان تصور مطلوبیت کنش در خلاء فرهنگی است .یعنی قطع نظر از فرهنگی که در آن زندگی می کنیم یا بر ما سلطه دارد ، درباره مطلوبیت کنش ناپوششی بیاندیشیم . در چنین حالتی ندای وجدان همان بداهت عقل عملی خواهد بود.کنشی که بالوجدان بر آن حکم می رود ، مشمول بداهت عقلی است . بر این اساس آیا می توان قول بداهت بی حجابی را پذیرفت ؟
برهنگی بالوجدان مطلوب نیست و عقل عملی حکم به مطلوبیت آن نمی کند .بهترین دلیل آن شرم و حیاء از برهنگی است .این حیاء را در داستان آدم و حوّا علیهما السلام به هنگام چشیدن میوه شجره ممنوعه و عریان شدن و پوشاندن خود با برگ های بهشتی خوانده ایم . حتی در جوامعی که فرهنگ برهنگی به امر عادی تبدیل شده برهنگی را در هرجایی جایز نمی دانند . فاحشه گان هم در همه جا عریان نیستند .اگر فرض کنیم که در جزیره ای تنها به سر می بریم و لباسی به همراه نداریم ؛ از برگ گیاهان برای پوشش خود استفاده می کنیم . چون انسان از برهنه بودن شرم دارد . شرم و حیاء زبان وجدان است .خوب دقت شود که می گوییم بخاطر شرم و حیاء و نه بخاطر دلایل دیگر مانند سرما و گرما و غیره . بنابر این کنش نا پوششی بالوجدان نا مطلوب است و عقل عملی به بداهت آن حکم نمی کند. بی حجابی بالوجدان بداهت عقلی ندارد و قول به بداهت عقلی ناپوششی در جایی که وجدان بالصراحة به خلاف آن حکم می کند ؛ باطل است .
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
زن امروز در آیینه شاهنامه
سمیه رستمی
انتشارات سوره مهر کتاب «یکی میان زندگی ما راه میرود» نوشته خانم سمیه عالمی را در ۳۷۶ صفحه منتشر کردهاست. کتاب روایت کلاف زندگی سه زن است. داستان دقیقاً از جایی شروع میشود که رشته زندگی این سه زن ناخواسته با یکدیگر گره خورده است. رشته زندگی ریحان که دختر ناز دانه پدرومادر است و برای به چالش کشیدن خودش، راهی شهر جنگی سوسنگرد میشود تا با فرزند شیرخوارش همراه همسرش باشد و با فعالیت پشت جبهه از وابستگیها دور شود که رشته زندگی ریحان به رشته زندگی شیرین گره میخورد. شیرین برای ساختن نام نیک پدر، سر از اردوگاه منافقین درآورده. شک ریحان به رفتار شیرین و بمبگذاری بیمارستان سوسنگرد، رشته دوستی این دو را پاره میکند. ریحان که پس از بهبودی، راهی سفر حج سال ۶۶ میشود که رشته زندگی مارتا، همسر ژنرال یهودی اولریخ به کلاف سردرگم زندگیاش گره میخورد. مارتا استاد دانشگاه و یهودی و مخالف افکار اسلامستیز همسرش است که راهی مأموریتی نظامی در موسم حج شده. همین مخالفت، ژنرال را دچار چالش و اضطراب میکند. رد پای مارتا اگرچه نامحسوس اما دیده میشود، هنگامیکه حاجیان در مراسم برائت از مشرک با خرابکاری منافقین و حمایت ژنرال درگیر شده و ازدحام کردهاند و از روی پل حجون به پایین پرتاب میشوند، یا به زیردست و پا میروند. درست جایی که ریحان و شیرین میان جمعیت کشته و مجروح، گرفتارند.
یکی میان زندگی ما راه میرود کتابی است که در آن نویسنده سعی در ایجاد تصویر یک جهان زنانه داشته است. جهانی با زنهای قوی که منفعل نیستند و بهرغم ضعفهایی که دارند اما به نقشآفرینی میپردازند. بهطور مثال؛ ریحان اگرچه به خانواده پدری وابسته است ولی تلاش میکند رضایت آنها و همسرش را بهدست آورد و با همسرش راهی شهرهای جنوبی درگیر جنگ شود. شیرین داستان نیز در ابتدا به دلایل شخصی راه خودش را انتخاب میکند اگرچه انتخاب نادرستی است اما حتی در آن جایگاه نیز عملکرد صحیحی دارد و مارتا که تلاش میکند در جامعه جهانی نقش پررنگیتر ایفا کند.
نویسنده بعد از کتاب مسافر جمعه به دغدغههای زنانهاش در قالب این رمان میپردازد. دغدغه زنانهای عاری از گرایشهای فمینیستی. او باتجربهای که از زندگی زنان در اردوگاه آوارگان سوری به دست آورده، اعتقاد دارد زن نشان زندگی است و مرد نماد پیشمرگی. باوجوداینکه مرد در میدان مبارزه ظهور و بروز دارد اما این زن است که در حاشیه میدان نقش مدیریتی و تعیینکننده دارد. خانم عالمی با تعلقخاطری که به زنان قدرتمند شاهنامه دارد، سعی کرده زنان رمانش را مانند آنها زنانی هوشمند و با درایت بیافریند، مثلاً زن مهراب کابلی که سیاستی که به کار میبندد از وقوع جنگ و ویرانی جلوگیری میکند و سبب صلح میشود. حتی مارتا نیز نشانی از زنان شاهنامه دارد. همسرش، اولریخ ژنرالی است که در جریانهای غرب آسیا نقش مؤثری برعهدهگرفته و مارتا در تلاش است که بتواند از کنار این معرکه مردانه به سهم خودش مدیریت کند.
البته از نگاه قابلتأمل نویسنده به مرد نباید ساده گذشت. نگاهی که این رمان را از دیگر رمانهای فمینیستی جدا میکند. مردان این رمان تلخ، سیاه و منفعل نیستند. این نگاه نشاءت گرفته از اعتقاد نقش مکمل زن و مرد در زندگی یکدیگر است. حتی اولریخی که دستش به خونآلوده شده تا زمانی که در تقابل فکری اعتقادی با مارتا قرار نگیرد، عاشقانه رفتار میکند. مرد این رمان در جای خود قرارگرفته است و سبب رشد زن میشود. مهمترین نقشی که مرد بر عهده دارد نقش پدری است که نویسنده آن را برجسته به تصویر کشیده و به آن اصالت داده است. علیرغم زنانه بودن روایتها شیرین و مهران هر دو پدر ازدستدادهاند که به سمت سازمان مجاهدین خلق کشیده میشوند. شیرین مسیر صحیح زندگی را جایی مییابد که حضور پدرانه مهران را میبیند.
نویسنده در کنار توجه به ادبیات امروز، نگاهی هم به ادبیات حماسی دارد و در پی نمایش زنی است که بدون در دست گرفتن اسلحه میتواند مبارزه کند و حتی طعم شکست را بچشد؛ مانند زمانی که ریحان فرزند شیرخوارش را در آغوشش از دست میدهد و این صحنه جزو تراژیکیترین صحنههایی است که ممکن است برای مادر با آن عشق بیمثال به فرزند رخ بدهد.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
زن امروز در آیینه شاهنامه سمیه رستمی انتشارات سوره مهر کتاب «یکی میان زندگی ما راه میرود» نوشته خ
ادامه...👇
نویسنده قصد دارد در این رمان زن امروز را با خود واقعیاش روبرو کند. وجودی که دو بخش قدرتمند و ضعیف دارد. در داستانهای زرد بیشتر شکست را نشان میدهند یا زنی که پوشاندن ضعفهای خود از جاذبههای زنانه و جلوهگری استفاده میکند اما باورپذیری در رمان زمانی رخ میدهد که آنجا که شکست را مینمایاند، بخش قدرتمند را نیز به تصویر بکشد. همچون برخاستن ققنوس از آتش و موجب امیدبخشی زنان جامعه باشد. در این کتاب عشق و علاقه زن و مرد در قالب کلمات بیانشده است و از جلوهگری و دلبری زنانه خبری نیست. چراکه نگاه نویسنده حتی در این بخش نیز زنان شاهنامه است که اندامشان مردانه توصیف میشود.
خانم عالمی با توجه به ادبیات مدرن که شخصیتها بر اساس نقصهایشان شکل میگیرند و البته با بهرهمندی از شخصیتپردازی شاهنامه و درگیر کردن تمام احساس مخاطب در بده بستان سررشته کلاف زندگی شیرین و ریحان و مارتا در پی باز کردن گره زندگی زنان معاصر است او میخواهد بگوید زن متفکر و قوی زنی است که با یک دست گهواره را تکان میدهد با دست دیگرش دنیا را.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖قدر پروانگیِ تو
آمنه عسکری منفرد
دخترم! لحظهای به من گوشکن. آری! میدانم مدتی است که بندِدل، در گِرو پروانگیِ در مَرزهایِ بیمَرز دادهای و افکارت در این بیمرزیِ پرخار، اسیرِ دلقکانِمستِ بیپرواست،
اما اندکی بامن باش و بگو؛
در این بی مرزیِ پرخطر، امنیت را انتخاب میکنی یا رهاییِ بیاَمنی را،
در این هیاهوی مستانه، آرامش و سکون را میپسندی یا دغدغه و دلهره را،
زیباماندن را برمیگزینی یا زیبانمودن را،
حیا را دوستداری یا بیپردگی را،
عفت را میپذیری یا بیحرمتی را،
نور چشمم! خوب میدانم که سالیانیاست گرگانی در لباسِ میش؛ دشمنانی در ردایِ دوست و متجاوزانی طَماع، در پوششِ مشاورانِ دلسوز، در خلوت و جَلوت، چشم و گوشِتو را از رنگهای بیرنگی پرکرده و در گوشِ جانت نجوای پرواز میخوانند، پرواز درحبابی که با تلنگری از هم میپاشد.
اما ایکاش با چشمِدل مینگریستی چهرهٔ این شیاطینِ فرشتهرو را، تا بدانی همانها که تو را به خودنمایی و خودفریبی ترغیبمیکنند؛ آنچنان در کارِخود ماندهاند که حتی از عَرضهٔ خود به مَحارِمشان هم بینصیب ماندهاند، چراکه؛ دیگر نه حُرمتیمانده، نه قِداستی، نه ِعفتی و نه لطافتی.
آری! وقتی نِقاب این عروسکانِ پلید باطن را کناربزنی، بویِ تعفنِ گندابشان تمام عالم را پُرخواهدکرد؛ و اینک آنها که هیچ ندارند برای ازدستدادن، پس به قِداستِ حَریمِ پیلهٔ ابریشمیِ حیایِ تو، زخمِ کین میزنند، تا بهبهانهٔ پروانگی تو را پَر دهند تا بیکرانِ ظلمت و سیاهی.
اما نوردیده! بدان اگر پروانهای باید در پیلهٔ حیا ونجابت بمانی، تا زمان پرواز فرارسد؛ که اگر پیلهات را بِدَرَند، نهتنها هیچگاه رنگِآسمان را نخواهیدید؛ بلکه بالهایت فدای این بیپرواییِ هَوَس خواهدشد و آنجاست که در قفس شیشهایِ مُلَوَن، اسیر شکارچیِحریص خواهیشد و این، آغازِ «مُردِگیِ پروانه» است؛ چراکه هماو که در رَثایِ زیباییِ بالهایت ترانهها میسرود، اکنون اسیرِشهوتِ بالهای رنگارنگِ کاغذیِ دیگریست و پَروبال مخملگونِ تو را به دستِ باد سپرده و...
و سهم تو از این پردهدری، عمری حسرتِ پرواز خواهدشد؛ چرا که آسمان را به «بها» میدهند نه به «بهانه» و آنکس که بهایِآسمانیشدن را داد، تا اَبَد در حَریمش جاودانه خواهد ماند.
آری! نازنین دخترم، قَدرِتو اما پروانه شدن در حریمِ قدسِ ملکوتی است؛ آنجا که ملائک سَر به سجده فرودآورند به «مقامِ خلیفه اللهیتو»...
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
1️⃣
از ممنوعیت اصلاح عکس در نروژ تا جریمه 50 میلیون روپیهای در هند؛
قوانین کشورهای مختلف برای مدیریت سلبریتیها
مائده زمان فشمی
یک کلمه کوچک یا انتشار یک تصویر می تواند برای هفته ها یک سلبریتی را ترند می کند. این محتوا می تواند باعث جهت دهی به جامعه شود یا حتی تاثیراتی را روی مردم داشته باشد. این روزها بسیاری از افراد مشهور یا به اصطلاح سلبریتی به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف آمده اند و در این پلتفرم ها فعالیت می کنند. آنها از طریق این پلتفرم ها با طرفداران شان ارتباط دارند و می توانند حتی بر جامعه هم تاثیرگذاری داشته باشند. این افراد نیز مانند دیگر کسانی که در شبکه های اجتماعی حضور دارند، ملزم به رعایت چهارچوب های شبکه های اجتماعی هستند، و اگر این قوانین را زیر پا بگذراند، حساب کاربری آنها تعلیق یا مسدود می شود.
برخی از کشورها قوانین مختلفی را برای فعالیت اینفلوئنسرها و سلبریتی ها در شبکه های اجتماعی وضع کرده اند که اگر این افراد این قوانین را رعایت نکنند با جریمه های نقدی یا حتی زندان روبرو می شوند. در ادامه این گزارش به قوانین کشورهای مختلف اشاره شده است.
ژوئن سال گذشته قانون جدیدی توسط وزارت امور کودکان و خانواده نروژ برای مبارزه با استانداردهای زیبایی غیر واقعی ارائه شد. به گزارش ایندیپندنت این قانون به جهت کنترل «خود زشت انگاری»( body dysmorphia) در این کشور وضع شده و طبق آن اینفلوئنسرهایی که از محتوایشان درآمد کسب میکنند، حق ندارند تصاویر روتوش شده و دستکاری شده خودشان را در پست های تبلیغاتی شبکه های اجتماعی بدون اینکه به اصلاحات انجام شده روی عکس اشاره کنند، منتشر کنند.
ایندیپندنت در ادامه نوشته: تغییراتی در اندازه بدن، شکل یا پوست سوژه باید اعلام شود. تصاویری که روتوش شده اند از نظر قانونی ملزم به داشتن برچسب طراحی شده توسط دولت هستند که به مخاطب این اصلاحات را اعلام می کند.
این قانون افراد مشهور و سلبریتی هایی را که هرگونه وجه یا مزایایی را جهت انتشار تبلیغ دریافت می کنند، هدف قرار داده است. این تغییرات شامل استفاده از هرگونه فیلتر در تصاویر هم هست. افرادی که این قانون را نقض کنند با جریمه هایی کلان و در برخی موارد حتی ممکن است با زندان روبرو شوند.
فرانسه نیز در سال ۲۰۱۷ قانونی را تصویب کرد که طبق آن مجلهها موظف میشوند تا در صورت استفاده از عکس رتوش شده، این موضوع را اعلام کنند.
پایگاه داده تصاویر Getty Images، در سال 2017 اعلام کرد که انتشار تصاویر مدل های روتوش شده را ممنوع می کند.
آلمان یکی دیگر از کشورهایی است که برای تبلیغات اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی قانونی را وضع کرده است. یورونیوز با انتشار خبری در این باره نوشته: دادگاه عالی آلمان گفته که اینفلوئنسرهای شبکه های اجتماعی که از شرکت های مختلف برای تبلیغات دستمزد دریافت کرده اند، بادی این نوع از پست ها را با برچسبی خاص مشخص کنند. هدف از این حکم، محدود کردن «تبلیغات پنهان» آنلاین توسط کاربران آلمانی در اینستاگرام و سایر پلتفرمها است.
در ادامه این خبر آمده: این رأی پس از یک پرونده مربوط به انجمن رقابت اجتماعی آلمان که مسئول حفاظت از تجارت عادلانه است، اتخاذ شد. این انجمن از سه اینفلوئنسر زن در اینستاگرام که محتوای تبلیغاتی را منتشر کرده بودند، شکایت کرده بود. براساس این رای اگر اینفلوئنسری از شرکتی دستمزد نگیرد، میتواند بدون برچسب تبلیغات پست را در صفحه اش منتشر کند.
اینفلوئنسرها با هزاران دنبال کننده می توانند برای تبلیغ محصول در اینستاگرام هزینه های زیادی از شرکت ها دریافت کنند. این تجارت می تواند سودآور باشد. اینستاگرام می گوید که بیش از 90 درصد از کاربران در پلتفرم یک برند را دنبال می کنند. در اکتبر گذشته، متا، مالک اینستاگرام، با سازمان رقابت و بازار انگلیس به توافق رسید تا از تبلیغات پنهان توسط کاربران جلوگیری کند.
سال گذشته بی بی سی با انتشار خبری استفاده از فیلترهای زیبایی برای اینفلوئنسرها در انگلیس را ممنوع اعلام کرد. در این خبر آمده: مرجع کنترل تبلیغات انگلیس و سازمان استانداردهای تبلیغاتی (ASA)، استفاده از فیلترهای زیبایی را برای اینفلوئنسرها ممنوع کرد. این نهاد در انگلیس این حکم را در پی شکایتی که علیه یک اینفلوئنسر اینستاگرامی مطرح شد. در این شکایت آمده که اینفلوئنسر مطرح انگلیسی، در این تبلیغات که مربوط به لوازم آرایشی است اغراق می کند و شاکی گفته بود که در هنگام تبلیغات از فیلتر اینستاگرام هم استفاده شده است.
👇👇👇
3️⃣
البته این اولین بار نبود که این خواننده به دلیل حضور در شبکه های اجتماعی یا اظهارنظر مورد انتقاد قرار می گرفت، در ماه مارس، حساب اینستاگرام او پس از انتشار سخنانی که تِرِوِر نواح، مجری برنامه «دیلی شو» را هدف قرار داده بود، به مدت ۲۴ ساعت مسدود شد.
کانیه وست اما پس از حذف حساب کاربری اش در اینستاگرام به توئیتر رفت، و در این شبکه اجتماعی نیز با مسدود شدن حساب کاربری اش مواجه شد. او در هفته مد پاریس لباسی با نوشته «جان سفیدپوستان مهم است» پوشیده بود و به جامعه یهودی اعلام جنگ کرد. در پی این اتفایکشنبه ۱۷ مهر، حساب توئیتر او به حالت تعلیق درآمد.
یکی از سخنگویان توئیتر به رسانه ها اعلام کرد که حساب وست از آن زمان به دلیل نقض خط مشی های این پلتفرم مسدود شده است.
در هر جای دیگر دنیا نیز افراد مشهور در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند، اما اگر تابع قوانین کشور خودشان نباشند یا حتی محتوایی که منتشر می کنند، خلاف چهارچوب های آن پلتفرم نباشد، حساب کاربری شان تعلیق یا برای همیشه مسدود می شود.
چین، یکی از کشورهایی است که برای فعالیت افراد مشهور در فضای مجازی قوانینی خاص دارد. اسنسایدر در این باره نوشت: دولت این کشور قانون جدیدی را ابلاغ کرده که طبق آن سلبریتی ها دیگر حق خودنمایی با ثروت و دارایی هایشان را در شبکه هایی اجتماعی ندارند. سلبریتی های خوزه موسیقی هم باید به آداب و رسوم جامعه پایبند باشند.
دولت چین با انتشار بیانیهای اعلام کرد که حسابهای افراد مشهور و صفحات هوادارانشان باید از نظم عمومی و آداب و رسوم قانونی پیروی کنند، جهتگیری افکار عمومی را به شکل صحیح و مبتنی بر ارزش ها انجام دهند، ارزش های اصلی سوسیالیستی را ترویج کنند و سبک و سلیقهای سالم داشته باشند.
این اطلاعیه همچنین افراد مشهور را از انتشار شایعات، انتشار اطلاعات نادرست یا خصوصی، تحریک گروههای هوادار به «حمله لفظی به یکدیگر» و تشویق هواداران به مشارکت در جمعآوری غیرقانونی کمک مالی یا سرمایهگذاری غیراصولی منع میکند.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: بنا بر قوانین جدید، شبکههای اجتماعی چینی موظف هستند که اعمال غیرقانونی و مجرمانه مشکوک سلبریتیها و درگیریهای گروهی میان طرفدارانشان را نظارت کرده و به مقامات گزارش دهند و در عین حال محتوایی را که ممکن است موجب اخلال اجتماعی شود، تعدیل کنند.
سال گذشته صفحات ژائو وی، یکی از محبوبترین بازیگران زن این کشور، از تمام رسانههای اجتماعی حذف شد. مقامات چین دلیل این کار را اعلام نکردند، اما رسانههای دولتی به رسواییهای مختلف او در طول سالها مانند شکایت سرمایهگذار 7.45 میلیون دلاری اشاره کردند.
علاوه بر این در چین محدودیت هایی برای تبلیغ برخی از محصولات وجود دارد. مثلا کالاهایی که به عنوان محصولات آرایشی در چین ثبت شده اند را به عنوان محصولات مراقبت های پزشکی از پوست تبلیغ کرد.
👇👇👇
2️⃣
در بیانیه این سازمان آمده: این حکم به این معناست که برندها، اینفلوئنسرها و افراد مشهور نباید فیلترهایی را برای عکسهایی که محصولات زیبایی را تبلیغ میکنند، اعمال کنند. حتی اگر نام فیلتر در استوری اینستاگرام ذکر شده باشد، باز هم محتوای زیبایی فیلتر شده می تواند گمراه کننده باشد. تبلیغاتی که این قوانین را نقض می کنند حذف و از نمایش مجدد آنها نیز جلوگیری می شود. این موضوع می تواند به اعتبار تبلیغ کننده آسیب برساند.
علاوه بر این سازمان استانداردهای تبلیغاتی (ASA) در راستای نظارت بر عملکرد اینفلوئنسرها، وبگاهی را در سال 2021 راه اندازی کرد. سایت رسمی این سازمان درباره این قانون نوشته: شش اینفلوئنسر به دلیل عدم افشای مداوم تبلیغات در حساب های اینستاگرام خود، علیرغم هشدارها و کمک و راهنمایی های مکرر در مورد پایبندی به قوانین، مشمول تحریم های بیشتری از سوی سازمان استانداردهای تبلیغاتی (ASA) هستند.
در این سایت اینفلوئنسرهای متخلف معرفی و به آنها هشدار داده می شود اگر از قوانین پیروی نکنند با تحریم هایی روبرو می شوند. در سال 2021 گزارش رصد اینفلوئنسرها (Influencer Monitoring Report) در این سایت منتشر شد که در آن میزان افشای تبلیغات در اینستاگرام از ۱۲۲ اینفلوئنسر ساکن انگلیس بررسی شده بود. این گزارش نشان داد فقط ۳۵ درصد موارد اینفلوئنسرها از قانون پیروی کرده اند.
دولت هند در سال 2019 قانون حفاظت از مصرف کننده را اصلاح کرد. پیش تر این قانون در سال 1987 تصویب شده بود. قانون جدید شامل محتوایی درباره تبلیغات گراه کننده و حمایت اینفلوئنسرها از محصولات و سرویس های مختلف است. پایگاه خبری لایو مینت به نقل از نیدی خاره، رئیس اداره مرکزی حمایت از مصرف کننده (CCPA) نوشته: دولت قرار است قوانینی را برای کنترل فعالیت اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی، از جمله جریمه تا 50 میلیون روپیه به دلیل عدم افشای روابط مالی با برندها، وضع کند. دستورالعمل برای تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی آماده و به زودی منتشر خواهد شد. اینفلوئنسرها باید روابط خود را هنگام بازاریابی یک محصول افشا کنند، در غیر این صورت تا 10 میلیون روپیه جریمه خواهند شد، برای تخلف بعدی، این مبلغ 20 میلیون روپیه و می تواند تا 50 میلیون روپیه نیز افزایش پیدا کند.
این پایگاه خبری نوشته که هدف از قوانین جدید ایجاد شفافیت در دنیای مبهم بازاریابی اینفلوئنسر و پرداخت پول به افراد محبوب در شبکه های اجتماعی برای تبلیغ محصولات است. در حالی که برندها برای تبلیغ کالاها و خدمات به اینفلوئنسرها روی می آورند، این افراد اغلب فاش نمی کنند که برای انجام این کار پول دریافت کرده اند. این مشکل پس از اینکه مشخص شد اینفلوئنسرها برای تبلیغ توکنهای رمزنگاری، پول گرفتهاند، مورد بررسی قرار گرفت. براساس برخی برآوردها، ارزش صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ هند نزدیک به 900 کرور روپیه است و میتواند تا سال 2025 از 2000 کرور هم فراتر رود.
در ادامه این خبر به نقل از نیدی خاره آمده: بسیاری از اینفلوئنسرها نام های تجاری را به صورت نامحسوس در پست های خود درج می کنند و آنها را معتبر جلوه می دهند.
از سوی دیگر شورای استانداردهای تبلیغات هند (ASCI)، با حمایت از مصرف کننده و در نظر گرفتن منافع آنها و دسترسی به شیوه های تبلیغ عادلانه، اقدام به تدوین دستورالعملی کرد تا اینفلوئنسرها را با این قانون هماهنگ کنند. این دستورالعمل شامل تولید کنندگان یا تهیه کنندگان سرویس، آژانس های تبلیغاتی و اینفلوئنسرها است.
حذف حساب کاربری در رسانههای اجتماعی به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین پلتفرم ها در حال افزایش است. در چند سال گذشته، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب، توئیتر و سایر پلتفرمها همگی افراد و گروههای مختلفی را تعلیق و حذف کردهاند، موارد حذف شامل ناسیونالیستهای سفیدپوست، یهودستیزی، طرفداران، نئونازی ها، گروه های نفرت است. بسیاری از کسانی که شبکه های اجتماعی حساب آنها را حذف کرده، گفتند این موضوع تاثیر زیادی بر درآمد آنها و حتی میزان طرفدارانشان داشته است.
اینستاگرام و توئیتر در اقدامی ماه قبل حساب کاربری «کانیه وست»، یکی از مشهورترین خوانندگان رپ جهان را به دلیل اظهارنظر ضدیهود، محدود و محتواهایش را به دلیل نقض سیاستهای این شبکههای اجتماعی حذف کردند. او محتوایی را در حساب اینستاگرام خود منتشر کردکه به عنوان محتوای ضدیهود مورد انتقاد قرار گرفت.
هالیوود ریپورتر با بررسی هایی اعلام کرد که اینستاگرام حساب کاربری «کانیه وست» را به دلیل نقض سیاستهای این پلتفرم محدود کرده است.
پس از این اتفاق یکی از سخنگویان متا گفت: این شرکت محتوایی را از حساب کانیه وست حذف کرده است. او در ادامه گفت: اگرچه حساب هنوز قابل مشاهده است، محدودیتی برای آن اعمال شده است. البته نماینده متا نگفت کدام محتوا حذف شده یا این محدودیت تا چه مدت ادامه خواهد داشت.
#
خوشا به حالت «برادر بسیجی» که ولیِّ فقیهِ زمان، پرکشیدنِ شما را «ضایعهای دردناک از فقدانِ یک عنصر خدوم و باارزش» دانستند. عنصری که در «پیدایش، رشد و اعتلای موسسهی رویان، که مجمعِ ارزشمندی از نوآوران و جهادگرانِ عرصهی علوم زیستی» است؛ «پیدایش و اعتلایِ» خود را مدیونِ همت و ایمان و پشتکار شما «دانشمندِ جوان و بلندهمت» میداند.
امروز جوان و نوجوان دههی هشتادی و دههی نودی ایران مقتدر، که به فرمودهی رهبر انقلاب «عناصری بالغ، عاقل و خردمند» هستند، با مزین شدن به دو بالِ علم و ایمان، راهِ پر افتخار شما را غیرتمندانه ادامه خواهند داد.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
ستارهی فخرِ گمنامِ ایران
آمنه عسکری پورفرد
سرزمین ایران مقتدر همواره مهد اندیشمندان، فیلسوفان و بزرگمردانی از تبار سلمان فارسی بوده، که همواره مایهی مباهات دوستان و حسادت دشمنان ایران زمین بوده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دشمنان قسمخوردهی خبیث، به خصوص آمریکا و اسرائیلِ غاصب، همواره سعی کردند چهره های اصیل انقلابی و اندیشمندان اسلامی را که متقی و متعهد بودهاند را از سر راه خود بردارند. در سالهای ابتدایی جنگ فیلسوفانی چون، شهید مطهری که حاصل عمر خمینی کبیر بودند را، ناجوانمردانه به شهادت رساندند و در سالهای اخیر که با وجود همهی تحریمها، پیشرفت و رونق علم و فنآوری، ایرانِ قوی را مقتدرتر از قبل کرده، فیلسوفان و اندیشمندان هستهای ما همچون شهید مجید شهریاری، شهید مصطفی احمدی روشن را خبیثانه به شهادت رساندند.
شهید محسن فخریزاده مهابادی نیز معاون وزیر دفاع و ریاست سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع، عضو ارشد سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و استاد فیزیک دانشگاه امام حسین (علیهالسّلام)، جزء پنج ایرانیِ لیستِ پانصد نفرهی قدرتمندترین افراد جهان، در نشریه فارن پالیسی و دانشمند ارشد وزارت دفاع و لجستیک نیروهای مسلح بوده است، که خواب راحت را از چشمان پلید دشمنان ایران خصوصا اسراییل ربوده بود. جملهای از ایشان به یادگار مانده است که در مورد کار و فعالیت شبانهروزی خود، غیرتمندانه گفتهبود: «هرچه من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میآید؛ پس اجازه بدهید بیشتر کار کنم».
آری، او کسی بود که رییس جمهور وقت اسراییل، در توییتی در فضای مجازی، شنبهی بعد از ترور ایشان را «شنبهی آرام برای اسرائیل» نامیده بود.
ایشان به عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک، توسط شورای امنیت سازمان ملل در فهرست تحریم شدگان ایرانی قرار گرفت؛ اما این امر تاثیری در عزم و ارادهاش نداشت و او خاصانه و گمنام همچنان در جهت رشد، تعالی و اقتدار جایگاه علمی-تحقیقاتی و دفاعی کشور در تلاش بود. تا اینکه سرانجام در تاریخ ۷ آذر ۱۳۹۹ در یک عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل آمد، اما تا زمان شهادتش کمتر کسی در کشور، جایگاه علمی وقدرت تاثیر گذاری این سرباز گمنام را میشناخت.
دانشمند شهید فخریزاده کسی بود که حاج قاسم عزیز به او میگوید:«مثل من زیاداست، اگر شهید شوم جایگزین میشود، اما شما جایگزین ندارید!» ایشان به دلایل امنیتی، حتی یک روز هم از ایران خارج نشد و از مرز عراق، امام حسین (ع) رو زیارت میکرد. اما سرائیل غاصب بداند، با شهادت این اندیشمندان و سرداران مقاوم، درخت انقلاب تناورتر و ریشهدارتر از قبل خواهد شد و به زودی سربازان گمنام امام عصر «عجالله تعالی فرجه الشریف» انتقام سختی را از ایشان خواهندگرفت و جوانان دانشمند و متعهد ایرانزمین عَلَم و قَلمِ این ستارگان را به دست میگیرند، تا در صحنهی جهادِ علمی و عَملی، شما را به خاک ذلت بنشانند.
دیر باورها هم این بسیجی را باور کردند
چه یادبود ارزشمندی است، وقتی نائبالمهدی حتی پس از رحلت از دنیا، بارها فردی را با نام «جوانِ مومنِ انقلابی» به یادها آوردهاند و اینک شما را بسیجی نامیدند، آن هم بسیجیای که امام خمینی «رحمت الله علیه»، خود را دستبوسِ مقامِ آنها خواندهاست.
امروز سخنان رهبر انقلاب را به یاد میآوریم که فرمودند: «ما در علم و تحقیق، نخبههای برجستهای داریم؛ مثل مرحوم کاظمی آشتیانی، که این سلولهای بنیادی و این تشکیلات عظیم را راهانداخت و انسانهای زیادی تربیت کرد و به حمدالله این حرکت ادامه دارد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۶ آذر ۹۳).
به راستی خوشا به حالت بزرگمرد! که امام شما را «الگوی مطلوب و ترکیبی از علم ایمان و تلاش» معرفی کردند، که هم علم را جدی گرفتید و هم ایمان و پایبندی و تقوا را، آن هم نه به صورت یک سربار در مجموعه سلولهای بنیادی رویان، بلکه به شکل «یک عنصر اصلی در بافتِ مجموعهی رویان» و «در کارِ شبیهسازی–کلونینگ».
فرزندِ صالحِ انقلاب! شخصیتِ ارزشمند شما، «کانونِ امید و ابتکار و نوآوری» بود؛ چراکه فعالیت در حوزهی سلولهای بنیادی، یک حرکت علمی است که دامنههای تمام نشدنی برای تحقیق دارد، که هرچه در آن پیشرویم، یک میدان دیگری باز میشود و به مرزهای جدیدتری میرسیم، زیرا که قابلیت پیشرفت زیادی دارد و شما به عنوان یک «دانشمندِ مؤمن و جهادگر»، به همراه همکاران سختکوشتان در سمینارهایی که دانشمندان معروف و زیست شناسان درجه یک دنیا در آن مصاحبه کردند، تصدیق شدید. پیشرفتهای مجموعه شما در سلولهای بنیادی و شبیهسازی، «پیشرفتهای محیرالعقولی» است، که حتی دیرباورهایی هم که مدتها شما و کار بزرگتان را انکار میکردند، این بار شما را باور کردند.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فصلی شورانگیز
کبری خالقی
۱] در سالگرد تشییع ۳۷۰ پیکر مطهر شهید در شهر اصفهان (۲۵آبان ۱۳۶۱)، مقام معظم رهبری با مردم آن دیار دیدار کردند. بهراستی چه عاملی باعث میشود پس از ۴۳ سال همچنان یاد دفاع مقدس، رزمندگان و شهدا را ارج نهیم؟ چرا این جنگ هشت ساله یک پیروزی کامل و درخشان بود؟ آری، رزمندگان و شهدای جهاد دفاع مقدس پروانهوار در زمانی که یک طرف، تمام دنیا و در طرف دیگر، ایران مظلوم وتنها اما امیدوار به خدای متعال بود، گِرد نظام نوپای ایران اسلامی حلقه زدند و به صحنه آمده از جان گذشتند تا کمترین آسیبی به آن نرسد و آنگونه عمل کردند که از آن زمان به بعد، (مانند این روزهای کشورمان)، اگر توطئهگرانِ مستکبر چه در تحریم، چه در جنگ نظامی، چه در جنگ نرم و ترکیبی، بخواهند بر ضد نظام حرکتی انجام دهند با یاس و ناامیدی ضربه خورده و دچار بنبست فکری و عملیاتی میشوند، بنابراین عقبنشینی میکنند تا راه دیگری برای ایذاء و آزار جمهوری اسلامی بیابند و چقدر این دشمنان مستکبر حقیرند.
۲] «فصل شورانگیز» جهاد دفاع مقدس را با روزهای تلخ و شیرینش چگونه میتوان یادآوری نکرد که هرچه داریم از ایستادگی و غیرت در آن دوران طلایی حاصل شده است. زمانی که حتی سیم خاردار هم در جبهه نداشتیم، بهخواست خدا، رهبری خمینی عظیم و ارادهی مردم در این عصر شگفتانگیز، فصل عبرت آموزی را برای مردم ایران و جهان رقم زد. ملت ایران، امیدوار به فضل خداوند متعال، در برابر تجزیهطلبیها ایستادگی کرد، در میدان عمل، سجایای ملت ایران را که حاکی از گذشت و فداکاری و مجاهدت و دینباوری بود، به ظهور رسانید. همهی مردم با اتحاد و همدلی در خدمت دفاع مقدس قرار گرفتند و تهدید عظیم جنگ را به فرصت زیبای استقامت در برابر ظالم مستکبر تبدیل کردند، به نحوی که ارتش در «آزمون وفاداری» سر بلند شد و سپاه به عنوان یک «حقیقت درخشنده سر بر آورد و طلوع کرد». این مقاومت سرمشق تمامی مستضعفان جهان شد.
۳] دفاع مقدس ثابت کرد صیانت و بازدارندگی کشور از چنگال خبیث دشمن فقط و فقط با «مقاومت» به دست میآید و همین ایستادگی و استقامت یک اصل شد در جمهوری اسلامی ایران که در تمام موضعگیریهای داخلی و بینالمللی در بسیاری از مسائل و اقدامات از این اصل پیروی نماید. این شد که هرجا عناصر فعال انقلابی ما با اطمینان و اعتماد بهنفس در همهی زمینهها و قضایای کشور بر اصل مقاومت تکیه کردند؛ در زمینههای نظامی، سیاسی، علمی...با شتاب
تحسینبرانگیزی پیشرفت کردیم که هدیهی الهی دفاع مقدس بود. لازم به یادآوری است که هرگاه مسئولین نظام، اصل مقاومت را سرلوحهی کار خود قرار ندادند کشور دچار توقف و رکود شد و به عقب رانده شدیم. از آنجایی که این حادثه عظیم ممکن است دچار تحریف شود و نسلهای بعد به رمز و راز این گنجینهی با ارزش پینبرند؛ وظیفه داریم که این فصل شیدایی و حماسی را درست روایت کنیم. صد البته دشمن سعی بر این دارد تا در مقابل این حقیقت شگرف قد علم کند و آن را انکار نماید. بنابراین سعی میکنند تا اگر ضعفی در نظام ببیند آن را برجستهسازی کرده تا با روایتهای مخدوش، غلط و دروغ دربارهی دفاع مقدس و انقلاب شبهه ایجاد کنند. یکی از کارهای مهم و اساسی، رفع شبهات دربارهی دفاع مقدس و مسائل مهم انقلاب میباشد و این مهم با جهاد تبیین ممکن خواهد شد. این تبیین، عرق جبین، همت عالی و خون میخواهد.
۴] این روزها تبیین کنندگان واقعی این جهاد مقدس آرمانها، روحاللهها و مدافعین امنیت هستند که هنوز با خون خود از نظام اسلامی محافظت مینمایند. جهادگران تبیین نیز باید با الگو گیری از آن برپا دارنده شور حسینی، امام روح الله الموسوی الخمینی و شهید عزیز حاجقاسم سردار مقاومت، که با اقتدا به معلم و مرادش سید علی حسینی خامنهای در همه نفسگیریهای این درگیری، با کفر مدرن، قلههای معنویت جهادی و عرفان انقلابی را در نوردید و دل ملت ایران را با خود بُرد؛ مسیر نورانی ظهور را روز به روز هموارتر بنمایند.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
الگوی سوم، تفسیر سومی از هویت زن
آمنه عسکری منفرد
در مکتب تشیع در اسلام، همواره الگوهای انسانی برای تجسم شعائر اسلامی وجود داشته، که پیروی از ایشان مایه سعادت دنیوی و اخروی شیعیان میگردد.
تجلیِ «زن، عفت، افتخار» در وجود نازنین حضرت فاطمه معصومه (س) هویداست. ایشان فاطمه بودند و به دلیل عفت ونجابت و پاکی، «معصومه» نام گرفتند وبعد از حضرت زهرا (س) از جهت علمی و عصمت، بانوی طرازِ عالَم اسلام بودند. ایشان بدون اینکه معلم دیده باشند مظهر اسماءالحسنی بودند، حضرتش «عالمه غیر متعلمه» بودند تا آنجا که علما در زمان حضور امام کاظم (ع) در زندان به دستور امام، سؤالات علمی خود را از ایشان میپرسیدند و امام کاظم (ع) در بیان مقامشان فرمودند: «فِداها أبوها»
«زن، زندگی، شرافت»؛ یعنی مقام حضرت فاطمه معصومه در قم؛ که به فرموده امام صادق (ع) شرافت شهر قم، به برکت وجود این بانوی بزرگوار است و به فرموده امام کاظم (ع) نیز، به خاطر عظمت برکت وجود این دردانه؛ برای اهالی قم، دری از درهای بهشت است.
«زن، زندگی، شهادت»؛ یعنی بانویی که تسلیم ولایت امام زمان خود بوده و از فدایی شدن در راه ولایت باکی نداشتند، ایشان همواره در کنار امام رضا (ع) برای یاری رساندن به دین از خود میگذشتند و برای یاری رساندن به ایشان به ایران مهاجرت کرده و در مسیر درگیریهای جدی با نظامیان عباسی داشته و «وفات شهادتگونه» داشتند.
«زن، هجرت، ولایت»؛ یعنی هجرت ترویجی و تبلیغی حضرت فاطمه معصومه برای تثبیت امامت امام رضا (ع) در مقابل شبهات فرقه واقفیه که امامت امام رضا را بهخاطر نداشتن فرزند تا سن ۴۰ سالگی، منکر میشدند و ایشان در راه اثبات ولایت امام، مجاهدت فراوان کردند وبعد از حضرت زینب (س)در مقام مجاهدت ودفاع از امام الگو هستند.
این بانوی بزرگ مظهر «عفت، مقاومت و شفاعت» نیز بودهاند و امام رضا (ع) درمورد مقام ایشان فرمودند: «من زارَنی معصومه بِقُمْ کَمَن زارَنی، هر کس معصومه را در قم زیارت کند گویی مرا زیارت کرده». ایشان با وجود اینکه معصوم نبودند، دارای مقام شفاعت در آخرت هستند و مانند حضرت فاطمه زهرا شیعیان با شفاعت ایشان وارد بهشت میشوند، این وعده امام صادق (ع) است.
آری! براستی وجود نازنین حضرت فاطمه معصومه (ع) در قم، تفسیر الگوی سومی از هویت زن مسلمان «زنِ نه شرقی، نه غربی» و الگوی مناسبی برای دختران شریف، عفیف، مجاهد، مقاوم و ولایتمدار ایران اسلامی است.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
اکنون با این مقدمه به سراغ آیه شریفه عفاف می رویم : و أن یستعفنَ خیر لهنَّ .عفاف در معنای وجود شناسانه ، خیر است ؛ یعنی عفاف ، داشتن است .حجاب و عفاف ، امر وجودی است . چون به فرموده قرآن کریم خیر است . حجاب و عفاف داشتن است . زنان محجبه و عفیفه ، جز زنان دارا هستند و در مقابل ، زنان بی حجاب جز زنان ندار هستند .زن ، با حجاب دارا می شود و بی حجاب ، ندار . اگر حجاب به معنای نداشتن باشد ؛ بی حجابی از معنا تهی می شود . زیرا در آن صورت ، بی حجابی یعنی عدم نداشتن . پس ، حجاب ، داشتن است و بی حجابی ، نداشتن . حجاب ، خیر است و بی حجابی شرّ .حتی اگر حجاب را به معنای مطابقی داشتن ندانیم ، لا اقل ، ملازم با داشتن است . یعنی ، حجاب بالالتزام دلالت بر داشتن می کند .زیرا ما داشته هایمان را می پوشانیم و نه نداشته ها یمان را . طلا فروش برای جواهراتی که دارد گاو صندوق تهیه می کند . ما برای دارایی هایمان محفظه و حجاب درست می کنیم و نه برای نداشتن هایمان .پس ، هر جا حجاب هست ، باید در آنجا دارایی باشد . سارقان هم یه دنبال مکان های محجوب می گردند و نه مکان مکشوف . زیرا مکان مکشوف چیزی ندارد .
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پرسش از عقلانیت بیحجابی
بخش پنجم
حجت الاسلام والمسلمین داود مهدوی زادگان
ادیان وحیانی بویژه دین مبین اسلام مردم را در تنظیمات زندگی سیاسی و اجتماعی به مرجعیت کنش عقلانی دعوت می کنند .قرآن کریم مکرر اکثریت را ناخردورز می خواند و آنان را بخاطر پیروی از هوای نفسانی و قدرت طلبی و وهمیات باطل محکوم کرده است .دنیای مدرن هم که مدعی عقلانیت است .بنابر این می توان ، لا اقل در ساحت نظر، اجماعی بر مرجعیت کنش عقلانی بدست آورد . براساس این اجماع ، بسیاری از جزییات زندگی روزمرّه به زیر پرسش و محک عقلانیت می رود.چنان که برای خیلی افراد ، چنین پرسشی نسبت به خیلی از کنش های سیاسی و اجتماعی پیش می آید . از جمله این کنش ها ، ناپوششی و بی حجابی است . افراد و گروه های مختلفی بر ضرورت یا آزاد گذاری بی حجابی اصرار می ورزند .لیکن پذیرش کنش ناپوششی مشروط به ثبوت عقلانی بودن آن است . سوال اساسی در باره ناپوششی را این گونه طرح می کنیم:
دلایل عقلانی بودن ناپوششی و بی حجابی چیست؟
چرا باید بی حجابی را به عنوان کنش عقلانی پذیرفت؟
حجاب و بی حجابی ؛ داشتن و نداشتن
قرآن کریم می فرماید بر زنان بازنشسته ای که امید به ازدواج ندارند باکی نیست در حالی که خود را به زیوری نیاراسته اند و قصد خود نمایی ندارند جامه خویش به زمین نهند، و اگر از این نیز خود داری کنند بر ایشان بهتر است، خداوندشنوا و دانا است : « والقواعد من النساء اللّاتی لا یرجون نکاحاً فلیس علیهنّ جناح أن یضعن ثیابهنّ غیر متبرجاتٍ بزینةٍ و أن یستعفنَ خیر لهنَّ و اللهُ سمیعٌ علیمٌ ( نور : 60 ) . سخن در جمله و أن یستعفنَ خیر لهنَّ است .اغلب مفسرین توقف چندانی براین جمله نکرده اند و فقط به استنباط قاعده ای کلی از آن بسنده کرده اند . چنان که استاد مطهری گفته است : « از جمله و أن یستعفنَ خیر لهنَّ می توان یک قانون کلی استنباط کرد و آن این است که از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و سَتر را بیشتر مراعات کند پسندیده تر است و رخصت های تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت دربارة وجه و کفین و غیره داده شده است این اصل کلی اخلاقی و منزلی را نباید از یاد ببرد » ( مطهری مرتضی ، مساله حجاب ،1382 : 153 ) . گمان می کنم در این جمله معنای وجود شناسانه عمیقی نهفته است که باید ان را کشف کرد . باید این معنا را حول کلمه خیر جست و جو کرد .
علامه شعرانی ره گوید « خیر : نیکی و مجازاً به معنای مال استعمال شده است . البته خیر گاهی به معنای خوبی است مثل آیه 269 سوره بقره و گاهی به معنای خوبتر یعنی صفت تفضیلی است مثل آیه 17 سوره اعلی » (شعرانی ابوالحسن ، لغتنامه قرآن کریم ، 1389 : 131) . لیکن به نظر می آید مفهوم قرآنی خیر مساوق با وجود است . خیر ، هر امر وجودی است ، در مقابل شرّ که امر عدمی است .وقتی شرّی بر ما اتفاق می افتد یعنی چیز را از دست داده ایم .همین که چیزی را از دست می دهیم یعنی عدمی بر ما عارض شده است . عروض شرّ ، فقدان وجود یا همان خیر است . تعبیر « موجود شرور » ، تسامحی است . امر موجود شرور نمی شود . خیر کثیر به معنای شدت در وجود است . آیه شریفه « و من یوتَ الحکمةَ فقد اُتیَ خیراً کثیراً » ( بقره : 269 ) ؛ یعنی وجود کثیر نصیب او می کنیم . حکیم در حکمتش موجودیت عمیق به دست می آورد .و در آیه شریفه دیگر آمده است : « و ما تُقدموا لأنفسکم من خیرٍ تجدوه عند الله » ( بقره : 110 ) ؛ من خیرٍ بیان ما تُقدموا است و تجدوه وصف یا بیان خیرٍ است . امر وجودی یافتنی است ونه امر عدمی . عدم چیزی نیست تا یافته شود . پست چی دست خالی به در منزل نمی آید . ما از او محموله ای را دریافت می کنیم . علاوه آن چه که نزد الله است ، امر وجودی است و نه امر عدمی . نزد الله داشته ها هست و نه نداشتن ها .بنابر این ، خیر عبارت از وجود و داشتن است و در مقابل ، شر عبارت از نداشتن و عدم است . به همین دلیل ، مرگ را شرّ نمی دانیم . زیرا ، مرگ به معنای نیستی ، نیست . دهریون هستند که مرگ را جز نیستی نمی پندارند : « و قالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الا الدهر و ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون » ( جاثیه : 24 ) . در حالی که مرگ ، گذر از عالمی به عالم دیگر است و نه گذر از عالم وجود به عالم نیستی .
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
تطهیر چهرهی لیدرهای زن!
آمنه سادات موسوی
این روزها، شاهد جنگ ارزشها و ضدارزشها هستیم، جنگی که رسانههای غربی و معاند با تمام توان، نیروهای خود را بسیج کرده اند برای زودن و نابودی هویت ایرانی- اسلامی.
نیروهای زن در این آشوبها، به عنوان پرچمدار این انقلاب، نقش پررنگی را ایفا کرده اند از لیدری تا تحت فرمان بودن.
فضایی که رسانههای معاند از این زنان به تصویر می کشند، زنان شجاع و قویای است که در برابر نظام قد علم کردهاند، اما هیچوقت از جرائم و جنایات این قشر چیزی به تصویر نمیکشد.
برخی از زنان در قضایای اخیر مرتکب جنایت شده و مدافعان امنیتِ مردم را شهید و مجروح کرده، اموال مردم را به آتش کشیدهاند. این قشر از زنان، نه ارزشهای دینی را قبول دارند و نه باورهای ملی را؛ زنانی که با خشنترین رفتارها سبب جرم و جنایت می شوند درحالیکه حجاب برایشان محلی از اعراب ندارد.
سازمان زندانها، درباره «حقوق زندانیان و بازداشت شدگان و رعایت جنبههای اسلامی، اخلاقی و انسانی در برخورد با آنان» سال گذشته بخشنامهای صادر کرده است که در بخشی از آن ممنوعیت اجبار استفاده از پوشش چادر برای زنانِ متهم آمده است. در این ابلاغیه تصریح کرده است: درموارد اعزام به خارج از زندان، الزام به استفاده از چادر یا الزام متهمان جرائم مالی (حقوقی) و افراد زیر 18 سال تمام شمسی به پوشیدن لباس متحد الشکل زندان، ممنوع است.
آقای رئیسی نیز در زمان ریاست قوه قضاییه اظهار کرد: معتقدم متهمان زن لزوما نباید چادر بپوشند بلکه میتوان ترتیباتی اتخاذ کرد که هر متهم زن با همان پوششی که به صورت عادی دارد منتها با رعایت شئونات، در دادگاه، دادسرا و زندان حضور یابد.
اما متاسفانه ما شاهد بودیم که یکی از لیدرهای آشوب اخیر، که جوانها تحت فرمان او بودند، برخلاف پوشش واقعیاش، در جلسهی دادگاه حضور یافته است، متهمانی که رسانهای شدن چهرهشان با چادر، توهین به چادر و حجاب است. همچنین سبب می شود این زنان به عنوان نماد استقامت، مقاومت و مظلومیت در ذهنها نقش ببندند، در حالی که این جماعت هیچ اعتقادی به وطن و باورها و اعتقادات ندارند.
پوشش چادر برای این جماعت که براندازی نظام را می خواهند، یکی از حربههایی است برای دفاع از تفکرات و راهشان، نه دفاع از نظام.
زن شجاع در آرمانها و تفکراتشان، زنی است که حجاب را قبول ندارد، به جنگ حیا و عفاف می رود و حجاب و حیا را عامل جنایت و ریختن خونها میداند.
این باور و القای ذهنی را متاسفانه در دادگاه مسببین شهید عجمیان به نمایش گذاشتند.
شاید این اولین دادگاهی بود که یکی از لیدرهای زن با چادر حضور یافت، در حالی که تصاویر این زن بی حجاب در رسانههای حامیاش منتشر شده است.
قرار است، زنان آشوبگر از این به بعد با چادر در جلسات دادگاه حضور پیدا کنند؟
آیا قرار است، با پوشیدن چادر بر سر زنان اغتشاشگر، حریم زنان مسلمان ایرانی را از بین ببریم؟
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
آری! فاطمه، فاطمه است
بانو سامیه
اگر روزی ابعاد شخصیت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برای ذهنهای ساده و چشمهای کوتهبین انسانها آشکار میگشت، ضمیرِ روشن و فطرتِ الهی، قطعاً گواهی میداد که او سرور همهی زنانِ عالم است؛ چراکه «فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فجرِ درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت، ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستارههای فروزان ولایت قرارگرفته است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۳۰ مهر ۷۶ ).
بانویی که در ۱۸ سالگی به درجهی والایی از مقام طهارت، مقامات معنوی، عرفانی و حکمت میرسد. با قدرتِ تحلیلِ مسائلِ سیاسی و آیندهنگری ، قدرت برخورد با عظیمترین مسائل زمان خود را دارد. فاطمه مادر حسنین (علیهما السلام) است، آنها که سید و بزرگ اهل بهشت هستند و در دامان پاکیزهی مادری تربیت شدند که به عنوان «اسوه» مطرح میشود. «فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه و در طول دوران زندگی زناشویی، علی (علیه السلام) را به خشم نیاورده و حتی یک بار هم سرپیچی نکرده. در محیط خانه یک همسر و یک زن است، آنگونه که اسلام میگوید.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۵ آذر ۷۶).
نکتهی مهم در زندگی معمولی این بزرگوار، جمع بین زندگی یک زنِ مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و وظایف یک انسانِ مجاهدِ غیورِ و خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسولاکرم (صلی الله علیه) از طرف دیگر است. او به مسجد میآید، سخنرانی و موضعگیری و دفاع میکند، حرف میزند. یک جهادگر به تمام معنا و خستگیناپذیر و محنتپذیر است. همچنین ایشان یک عابد شبزندهدار، قیامکنندهی لله، خاضع و خاشع برای پروردگار است. در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیایکهن الهی، با خدا راز و نیاز و عبادت میکند. جمع کردن این ابعاد در وجود یک انسان، نقطهی درخشانِ زندگی فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است. «بعضی گمان میکنند انسان عابد، متضرّع و اهل دعا و ذکر، نمیتواند یک انسان سیاسی باشد؛ یا بعضی خیال میکنند کسی که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و در میدان جهاد فیسبیلالله حضور فعال دارد؛ اگر زن است، نمیتواند یک زنِ خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمیتواند یک مردِ خانه و دکان و زندگی باشد. خیال میکنند اینها باهم منافات دارد. در حالی که از نظر اسلام، این امور نه تنها منافات و ضدیت ندارد، بلکه شخصیتِ انسانِ کامل را میسازد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۲ آذر ۶۷).
آری! فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از جهت «خردمندی»، «فرزانگی»، «عقل و معرفت» الگو و سرمشق است. از بُعد «عبادت و مجاهدت»، «حضور در صحنهی تصمیمگیریهای عظیم اجتماعی»، «خانهداری»، «همسرداری»، «تربیت فرزندان صالح»، سرمشق و الگو است. زیرا زندگی این بانوی بزرگ اسلام نشان میدهد که زنِ مسلمان، برای ورود در صحنهی سیاست و میدان کار و تلاش و نیز ایفای نقش فعال در جامعه، همراه با تحصیل، عبادت، همسرداری و تربیت، میتواند پیرو فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد. اینجاست که مضمون جملات معروف دکتر شریعتی در مورد این بانوی بزرگوار معنی پیدا میکند آنجا که قلم چنبن نگاشت؛
فاطمه، فاطمه نیست؛ چون دختر خدیجهی کبراست، چون همسر و همسنگ علی (علیه السلام) است، چون دختر پیامبر عظیمالشأن اسلام است، مادر حسنین و مادر زینب کبرا است. «اینها همه هست و این همه، فاطمه نیست.» آری! با وجود این همه فضیلت، کاملترین وصف برای نشاندادن ابعادِ وجودِ این بانوی بزرگوار اسلام این است؛
«فاطمه، فاطمه است.»
[۶]."شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است. "(بیانیه "گام دوم انقلاب"، خطاب به ملت ایران۲۲ بهمن ۹۷) ما باید امید و نگاه خوشبینانه به آینده داشته باشیم. بدون این نگاه، هیچ گامی نمیتوان برداشت. سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن ضعفها و کوچک نشان دادن یا انکار پیشرفتهای بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ماست؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده هستند که با سوءاستفاده از آزادی در خدمت دشمن حرکت میکنند.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
نقش امید در صحنه جنگ رسانهای
مرضیه عاصی
[1]."امروز یک جریانی در داخل کشور و خارج کشور وجود دارد برای دمیدن روح یاس به جای دمیدن روح امید، یک شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید". ( بیانات در دیدار استادان و نخبگان دانشگاهها ۸ خرداد ۹۸). مشکلات نباید ما را متوقف و ناامید کند، زیرا ناامیدی، مانند سَمّی است که به انسان تزریق میشود و او را زمینگیر میکند. امروز مسئلهی "امید" یکی از نقاط محوری در حرکت رو به جلوی ملت ایران است. در نگاه رهبر انقلاب، "امید، بزرگترین قوّه محرّکه انسان است". امید به موفقیت، هر انسانی را به حرکت وادار میکند، ولی امروز دشمنانِ ما سعی میکنند افق آینده را تیره و تار نشان دهند و جوانان را ناامید کنند. توطئهای که میدان اصلی ظهورش "جنگ رسانهای و تبلیغاتی" است.
[2].دشمن امروزدرقالب جنگ رسانهای با لحنی دوستانه، امّا مزوّرانه، دست چُدنی خود را زیر دستکش مخملی به سوی ملت ایران دراز کرده است. دشمنی که درخت تناور انقلاب را با چهل و اندی سال بالندگی در مقابل خود میبیند، تمام توان خود را به خدمت گرفته تا آینده انقلاب را در نظر ما، خصوصاًجوانان تیره وتار نشان دهد و بذر ناامیدی را در دل ما بپاشد.در این صورت، ما برای حضور در صحنه جنگ، نیازمند شناخت و هوشیاری نسبت به دشمن هستیم. "هوشیاری نسبت به اقدامات دشمن و آرایش جنگی او در عرصه رسانه"، "شناخت صحیح و دقیق نسبت به جوانب این جنگ" و "هوشمندی برای مقابله و جلوگیری از تحقق اهداف دشمن در جنگ رسانهای"، به صورت مکرر در هشدارها و توصیههای سالهای اخیر رهبر انقلاب مطرح شده است.
[۳].بسیار خطرناک است که فضای تبلیغاتی کشور، فضایی باشد که مردم را، دچار "اضطراب" یا "دچار یأس و ناامیدی" کند. دشمن القا میکند که نظام اسلامی ناتوان است و باعث ناامیدی میشود.از طرفی ارائه تصویری مخدوش و منفور از نقاط قوّت ما میکند. دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوّت خودمان صرفنظر کنیم و ازعناصر اقتدار ملّی خودمان دست برداریم تا راحتتر بتواند بر کشور ما و آینده ما مسلّط بشود، به همین خاطر، نقاط قوّت نظام اسلامی و ملت ایران را بهعنوان نقاط چالشآفرین معرفی میکند، برای اینکه ملّت ایران را نسبت به آنها "دلسرد" کند. تبلیغات گسترده و متراکم دشمن علیه توانمندیها و دانش هستهای، اقتدار موشکی و عدالتخواهی جمهوری اسلامی با همین هدف صورت میگیرد. در نگاه کلانتر، دشمن به دنبال آن است که "احساس بُنبست" را به مردم تزریق کند، در حالی خودش به بنبست رسیده است.
[۴].یکی از نقاط امید ما، "فرسودگی تمدن غرب" است. امروز تمدّن غربی در حال زوال است، حتّی خود اندیشمندان غربی هم این را احساس کردهاند و بر زبان میآورند. "تمدّن غربی و مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است و این یکی از نقاط امیدبخش ما است.( بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱ خرداد ۹۸). ایشان با اشاره به تجربیات موفق ملت ایران و دستاوردهای مهم نظام اسلامی در عرصههای گوناگون، همواره بر عوامل امیدبخشِ حقیقی تأکید کردهاند: "شهدای کشور، کسانی هستند که به ماها یاد دادند باید امیدوار بود"؛ یعنی رزمندگان ما در شرایطی وارد میدان رزم شدند که واقعاً به حسب محاسبات عادّی هیچ امیدی به پیروزی نبود، ولی در نهایت، دفاع مقدّس، به عزّت جمهوری اسلامی تمام شد، این امید را رزمندگان به ما دادند؛ یعنی در همهی شرایط، باید به نصرت الهی امیدوار باشیم و این امید را در دلها تقویت کنیم.
[۵].ما نباید دچار ناامیدی بشویم، چون خدا میفرماید "لا تَایئَسوا مِن رَوحِ اللهِ اِنَّه لا یَایئَسُ مِن رَوحِ اللهِ اِلَّا القَومُ الکافِرون": از رحمت خدا مایوس نشوید که فقط کافران از رحمت خدا مایوس میشوند.( ۸۷/ یوسف) پس ما که کافر نیستیم، چرا باید مأیوس باشیم؟ "ما امیدواریم که بتوانیم بینی این قدرتهای مستکبر را به خاک بمالیم و میتوانیم این کار را بکنیم، امیدواریم، تلاش کنیم، همّت کنیم، بخواهیم، به خدا توکّل کنیم، از خدا بخواهیم، میشود." (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری،۲۳اسفند ۹۷) گاهی انسان با توجّه به تواناییهای دشمن مایوس میشود و درنتیجه دست به هیچ اقدامی نمیزند؛ در صورتی که انسان باید با توکّل بر خدا و امیدوارانه وارد میدان بشود.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سقوط از انسانیت
مخدره چمن خواه
این روزها شاهد هنجارشکنیهایی در سطح جامعه هستیم. بعضی از کسانیکه این هنجار شکنیها را به وجود آوردند، دلیل این کار را، اعتراض به مسائل و مشکلات بیان کردند و بعضی دیگر آنرا عدم آزادی و اسارت در بند قانون! آیا واقعاً این اعتراض است یا آشوب؟ و از کجا سرچشمه گرفته؟
۱] رعایت قانون در جامعه، رعایت«حقوق شهروندی» است. در حریم عمومی جامعه، کسی حق قانونشکنی ندارد و همه باید به قانون کشور احترام بگذارند. هنجار شکنها در «گام اول» صحبت از چند تار مو کردند و گفتند یعنی به خاطر این چند تار مو قانون کشور به هم میخورد؟ بنابراین روسریها را عقب بردند و کشف حجاب از اینجا کلید خورد. در «گام دوم» گفتند اگر ساق دست بیرون باشد، دنیا خراب میشود؟ به طور حتم، دنیا به خاطر عریان کردن ساق دست خراب نمیشود. بنابراین تا آرنج آستین ها را کوتاه کردند و نتیجه گرفتند تا بالای آرنج هم اشکال ندارد. در گام بعدی رفتن سراغ لباس؛ اگر مانتو دکمه نداشته باشد، به کسی ضرر نمیخورد! بنابراین مانتوها بدون دکمه و نازک، آستین ها کوتاه و شلوار به جوراب شلواری تبدیل شد.
۲] این عده معدود، تمام قوانین اسلام را یک به یک زیر پا نهادند و اسمش را گذاشتند «آزادی»! مسئله به اینجا ختم نشد. در «گام بعدی» سراغ ازدواج سفید رفتند. یک مدت با هم زندگی کنند؛ اگر از همدیگر خوششان نیامد از هم جدا شوند! بدون هیچگونه تعهدی نسبت به همدیگر. غرب در تمام این برنامهها سرآمد و پیشتاز است و نسخه غلط سبک زندگی را برای همه کشورهای دنیا میپیچد. اول بیحجابی را قانون کردند. بعد اسم پدر را از توی شناسنامه خط زدند و راه را برای روابط نامشروع باز گذاشتند. در «قدم بعدی» گفتند هیچ قراردادی بین زن و مرد نباید باشد، آنها در قبال همدیگر، هیچگونه مسئولیت و تعهدی ندارند. آزاد و رها! بنابراین ازدواج سفید را به رسمیت شناختند. آنها در قدم بعدی حرامزادگی را قانونی کردند. هر روز به دنبال یک سری افکار شیطانی رفتند تا جاییکه همجنسبازی را قانونی و آنرا رواج و برای همجنسبازان حقوق شهروندی قرار دادند. آنها حتی پا را از این فراتر نهادند و ازدواج با حیوانات و اجسام و... را قانونی و کشیش برای آنها خطبه عقد خواند!
۳] وقتی راه انحراف باز میشود و شخص از «اعتدال اخلاقی» بیرون میرود. فقط خودش را میبیند و لذتهای کاذب را! آنوقت دست به هر کار خلاف و دور از شأنی میزند. در «نقد تمدن غرب» وقتی گفته می شود «اومانیزم غربی فقط به فکر غرایز انسان است» باید بدانیم این فقط یک ادعاست. آنها غرایز را با بهرهگیری غلط از لذتهای مادی، تباه کردند. بنابراین کسیکه از اعتدال اخلاقی بیرون برود، به سمت جنون کشیده میشود. «جنون جنسی» و «برهنگی» در جامعه شیوع پیدا کرده، «خیانت جنسی به وجود میآید؛ چون فضا، جنسی شده است. وقتی پوشیدگی وجود دارد، مرد و زن بودن معنا ندارد. همگی انسان هستند. ولی وقتی برهنگی پیشآمد، جامعه رنگ و بوی جنسیت به خود میگیرد و انسانیت فراموش میشود. در جلوهگری از همدیگر سبقت میگیرند و علایم جنسی در جامعه رواج پیدا میکند. فضای عمومی جامعه به هم میریزد و ناهنجاریها به شدت شکل میگیرد.
۴] خداوند در چندین سوره و آیه بندگانش را از خطر سقوط و عدم تبعیت از گامهای شیطان بیم داده است؛ آیات ۱۶۸ و ۲۰۸ سوره بقره و آیه ۱۶۲ سوره انعام و آیه ۲۱ سوره نور. خداوند در این آیات، به بندگانش میفرماید: «وَلا تَتَّبعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ اِنَّهُ لَکم عَدُوُّ مُبِین». از گامهای شیطان پیروی نکنید. همانا او دشمن آشکار شماست. معلوم میشود شیطان«گام به گام» انسان را به سمت انحرافات اخلاقی و رذائل میکشاند و او را از «قلّه اشرف مخلوقات» بودن به «درّه سخیف و پست حیوانیت» پایین میکشاند.در صورتیکه در همه ادیان ابراهیمی حکم حجاب هم الزام شرعی هست و هم الزام قانونی. آیه صریح قرآن در باره پوشش آیه ۵۹ سوره احزاب است. در «قانون اساسی جمهوری اسلامی»، قانون حجاب به صراحت آمده است.
۵] دشمن ملّت ایران محکوم به شکست است؛ چون در راه باطل و غلط حرکت میکند. اگر رؤسای سابق آمریکا، زیر پوششهایی، کارهای خلافی انجام میدادند، حالا دیگر علنی و بدون پوشش، «فسادها»، «انحرافها»، «جنگافروزی» و «فتنهسازی» خودشان را نشان میدهند. غربیها و دیگر همداستانشان به آخر خط رسیدند. دیگر نیاز به «نقد تمدن غرب» نیست؛ بلکه باید «حقیقت تمدن غرب را به مردم نشان داد». آنها در منجلاب فساد غوطهورند. این راه باطل و راه شیطان است و خدای متعال در این باره می فرماید: «اُولئکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ وَمَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَه نَصیرًا» (آیه ۴سوره نساء). کسی که خدا اورا لعنت میکند، نصرت کنندهای نخواهد یافت.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🖊خنده در گریه
✍فاطمه وجگانی
با شنیدن سخنِ او، صورتش برافروخته! احوالش پریشان! و گریه اش شدیدتر شد، پرسید: دخترم چرا بی تابی!! چرا چشمت گریان است!! به نزد من بیا!
با صدای آهسته، سخنی در گوش او نجوا کرد، در دم مهربانیِ خنده بر لبانش نشست و از گریه افتاد. تا پدرش بود حرفی نزد و سرّ پدرش را فاش نکرد؛
اما بعد از مرگ او فرمود: پدرم در گوشم گفت: فاطمه جان!! تو اولین کسی هستی که بعد از مرگم به من ملحق می شوی.
چشمان حق بین پدر بسته و زبان حق گویش خاموش گشت و روحش در عالم ابدی پرواز نمود. ماتم سترگی بر دل فاطمه روی آورد. از داغ فراغ او، خوبانِ بنی هاشم، همه در ماتم بودند.
اما عده ای بر سر خلافت و جانشینی او، به نقشه کشیدن افتادند، گنج غدیر را زیر پا نهادند و در سقیفه به فرهنگ جاهلی و نظام قبیلگی پرداختند.
فاطمه و علی علیه السلام مشغول غسل دادن بدن مطهر ختم الرسل بودند، که انصار در سقیفه بنی ساعده اجتماع نمودند. بزرگِ طایفه ی خزرج سعدبن عباده را درحالیکه در بستر بیماری بود، به سقیفه دعوت کردند. سعد از مردم میخواست تا با او بیعت کنند. انصار او را اجابت کردند، سپس گفتند : اگر مهاجرین با ما ستیز کنند چکار کنیم؟ گفتند: می گوییم یک رئیس ما انتخاب میکنیم و یک رئیس شما تعیین کنید.
اولی و دومی از قضیه باخبر شدند به سرعت خود را به محل رساندند. اولی، دومی را از سخنرانی منع کرد و خود بر منبر نشست و گفت: زمامداران از آنِ ما و وزیران از آنِ شما باشند. یکی از انصار برخاست و گفت: زیر بار سخنان ابوبکر نروید. حرف ما این است که یک رهبر ما انتخاب کنیم و یک رهبر آنها.
عمر بن خطاب گفت: هیهات!! هرگز دو شمشیر در یک غلاف نمی گنجد. خود با خود دعوایشان بالا گرفت و در نهایت با ابوبکر بیعت کردند.
سعد بن عباده، همانی که با بستر آورده بودند، بطور شکست خورده، زیر دست و پای جمعیت فریاد می زد که مرا کشتید!!
جماعتی که در غدیر مردانشان بخ بخ گفتند و با علی علیهالسلام بیعت کرده بودند و زنانشان در ظرف آبی به نشانه پیمان بستند، همانها بیعت شکستند و غلاف شمشیر ولایت را دوتا کردند.
با آیه قران مقابله کردند؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً (نساء59)
طاغوت ها برای رسیدن به قدرت، گویی هرکار میکنند. گردانندگان سقیفه از راههای مختلف در پی جمعآوری بیعت با ابابکر بودند. منافقان در بدی خودشان با هم متحد شدند، چنانچه مولا علی علیه السلام فرمود: حاضرم هر ده یار خود را بدهم تا یک یار از یاران معاویه بگیرم. «چون یاران معاویه در بدی خودشان از یکدیگر حمایت و مداومت میکنند، اما یاران علی سست هستند».
همچنین عمر و ابابکر به خانه علی علیه السلام آمدند و گفتند اگر بیعت نکنید، محبت حضرت رسول صلی الله علیه وآله، باعث نمیشود که خانه تان را به آتش نکشیم. خیلی زود مزد رسالت رسول خاتم که مودت اهل بیت علیهم السلام بود را فراموش کردند. غاصبین دستان علی علیه السلام را بستند و با زور برای گرفتن بیعت، او را به مسجد بردند. هیزم آوردند، باب خانه وحی که ملائک، با اذن ورود از اهل خانه وارد میشدند، درِ خانه ای که بجای همه در ها به خانه پیغمبر باز مانده بود را به آتش کشیدند.
فاطمه سلام الله علیها پشت درب بود، چنان فشار دادند که جنین او را سقط کردند.
حور در آتش بود با پهلوی شکسته و بازوی ورم کرده، گریه ی او دو چندان شد و صدا زد: یا ابتاه یا رسول الله ببین با حبیبه ات چه می کنند! حکایت خنده در گریه اش اینجا بود بزودی گریه اش به خنده محقق شد و به دیدار پدرش شتافت.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
در آرزوی زیارت🤲
✍زینب نجیب
آرام بگیر قلمم ... آرام بگیر
اگر طلب تو را بپذیرد، خواهی رفت. اگر از عمق وجود، دل برایش پر زند تو را خواهد خواند. پس آرام بگیر قلمم.
چقدر پر حرارت شدهای! چقدر در آغوش انگشتانم میلرزی!
در شگرفم از موجی که در جوهر توست. تو در درون خود طوفانی شدهای. قلبت برای زیارتِ عشق آنچنان میتپد که موجی بر پس موج در پیکرت خروشان است.
آرام باش ...
آماده باش تا همراهت کنم. فقط چند ساعتی بیتابی نکن. من و تو با هم به سرزمین عشق خواهیم رفت و به حرمش پا که نه، سر خواهیم نهاد.
صحن و سرای کبریایی حرم را چگونه پا نهیم وقتی قرنهاست میزبان سرهای بهترینِ نسلِ آدم است و هنوز بر نیزهها نام "حسین" را فریاد میزنند.
آری اینبار با پا نخواهیم رفت! با سر قدم باید زد. از حسین پای توانا نمیخواهم سرِ بینا التماس دارم.
صبر کن قَلَمَکَم، با هم میرویم و در گوشهای از صحن مینشینیم من چشمانم را خواهم بست، روضهی حسین را خواهم خواند و به آرامی تو را در صفحهی سفید دفتر خواهم فشرد. آنگاه زمان گریستن توست آنگاه وقت نجوا کردنت خواهد رسید.
من میگویم با اشک و آه و ناله و تو بچکان جوهر درونت را.
بچکان تا هردو باهم درصفحهای، وصف زینب را گریه کنیم.
و چندی بعد...
چندی بعد اذن دخول میگیریم برای حضور زیر قبهای که هزاران هزار فرشته در بلندای آن از ازل تا ابد تسبیح میگویند.
سقفی که سقفش هفت آسمان است تا عرش خدا.
سقفی که درخشندهترین نقطهی هستی است برای حضور.
برای حضور حقیقی پس از سالها غیبت. پس از سالها غفلت.
پس از سالها نیستی...
دستانمان را
به امید لحظهای وصل شدن به هستی بیکرانش...
به امید قرار گرفتن در مسیر باشکوهترین جریان
و به امید ایستادن... ایستادن در مقابل چشمانش
و نفس کشیدن در هوای او
به پنجرهاش گره میزنیم و در حالی که طواف میکنیم با هم زمزمه خواهیم کرد...
السلام علی الحسین
و عَلی علیبنالحسین
و عَلی اولادالحسین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
اقیانوس آرامش بخش
به بهانه توهین سلبریتی دوزاری حمید فرخ نژاد به خورشید روشنی بخش جهان اسلام
🖌زینب سید میرزایی
سلام بر شما رهبر محبوبمان امام خامنه ای.
سلام بر شما که خورشید روشنی بخش بیداری اسلامی هستید.
درود بر بر شما که دلهایمان با حضورتان آرام است و کلام آرامش بخشتان آزادی خواهان جهان را به ساحل آرامش بخش نجات می رساند.
مولایم،امامم خامنه ای عزیز، ای مسلم مظلوم اما مقتدر امام زمان(عج): تا پای جان در کنارتان ایستاده ایم و با اقتدا بر شما ولایت مداری مهدی فاطمه سلام الله علیها را مشق می کنیم.
ای ا مام مهربان همه عمر و جانمان و همه ساعات زندگیمان فدای یک لحظه حیات طیبه شما. ای کشتی نجات عصر غیبت! اقیانوس آرام پر صلابت!
ای دریای بیکران مهربانی! آفتاب گرما بخش در یخبندان عصر جاهلیت مدرن! دوستتان داریم و جان ناقابلمان را فداییتان می کنیم.
کاش آنها که شما را نشناختند،گرفتار عشق شما شوند و بدانند رمز این همه عاشقی ما را.
شما امیر دلهایید و خفاشان شب پرست دیکتاتور هرگز گوهر تابناک وجودتان را نخوانند شناخت .
اما ما تا آخرین لحظه حیاتمان به عشقمان عاقبت به خیر خواهیم شد ای پرچمدار عشق و آزادی در سپیده دمان ظهور.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
استعمار فکر
۱. عقلانیت چیست؟ در تبیین مفهوم عقلانیت ما با دو پدیده مواجهیم؛ گاهی عقلانیت مربوط به باورهای ماست. مثلاً میگوییم؛ باور ما به الف معقول است که به آن عقلانیت نظری گفته میشود. گاهی عقلانیت مربوط به افعال و رفتارهای ماست. مثلاً میگوییم؛ رفتار الف رفتار معقولی است که به آن عقلانیت عملی گفته میشود. درمجموع، عقلانیت یعنی محاسبهی درست. این عقلانیت از چه حاصل میشود؟ یا به عبارتی از چه طریقی شکل میگیرد؟ عوامل بسیاری در شکلگیری عقلانیت مؤثر است. برخی در پیشرفت این قوه و برخی در تضعیف آن نقش دارند. عوامل تقویت عقلانیت، تفکر، تدبر، کنجکاوی و سؤال پرسیدن، استفاده از تجربیات دیگران، همنشینی با علما و اندیشمندان، اجتناب از افراط در شهوات و...است؛ اما آنچه در این مجال موردنظر نگارنده است رشد عقلانیت در سایهی آزادی و استقلال است.
۲. بهطورقطع یکی از عوامل مهم رشد عقلانیت، آزادی و استقلال فکری در محیط زندگی است. افرادی که آزادانه دربارهی مسائل اعتقادی و اجتماعی و فرهنگی میاندیشند؛ سریعتر به رشد اجتماعی میرسند و خرد اجتماعی آنان بهتر رشد میکند تا افرادی که اجازهی تفکر و تصمیمگیری ندارند؛ و بسترهای آزاداندیشی برایشان مهیا نیست. اما همیشه سلب آزادی از اندیشیدن محسوس نیست بلکه ترفندهای نامحسوس و البته پرفریب و در ظاهر دلنشینی بکار میرود و نتایج بزرگی برای فراهم آوردگان چنین شرایطی حاصل میشود چراکه بزرگترین وابستگی یک جامعه، وابستگی فکری آن جامعه خواهد بود که از آن بهعنوان «استعمار فکر» یاد میکنند و اینیکی از حربههای دشمن است.
۳. استعمار فکر یکی از انواع جنگهایی است که علیه بشریت صورت گرفته و جنگ شناختی یکی از مظاهر آن است. وقتی ما شاهد آنیم که افرادی بهواسطهی علوم شناختی و پی بردن به رمز و راز قوهی شناختِ بشر، به استدلال، تفکر، قضاوت، برنامهریزی، تصمیمگیری و بسیاری دیگر از زوایای این دستگاه شگفتانگیزِ هستی نفوذ میکنند و با دخالت در آن قادر خواهند بود در عملکرد آن اختلال ایجاد کنند و یا آن را از مسیر اصلی خود منحرف سازند بهطورقطع، به وجود جنگی بسیار خطرناک اذعان خواهیم کرد. شاید بتوان این نوع دشمنی را یکی از بیسابقهترین روشهای دشمنی برشمرد. در چنین جنگی دشمن دیگر به دنبال استعمار خاک کشور نخواهد بود بلکه او فکر انسانهای آن کشور را استعمار میکند و بدین ترتیب خواهد توانست بدون صرف هزینههای گزاف کشوری را فتح کند. چراکه مردم آن جامعه آنگونه فکر میکنند که دشمن میخواهد. رهبر معظم انقلاب در این رابطه میفرمایند: « آحاد مردم بدانند، هم شما جوانها بدانید؛ اینها با برنامه وارد میدان شدهاند. برنامه هم این است که بلکه بتوانند ملّت ایران را با خودشان همراه کنند، کاری کنند که ملّت ایران عقیدهاش بشود عقیدهی سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها؛ نقشه این است». (۱۱ آبان ۱۴۰۱، بیانات در دیدار دانش آموزان)
«دشمن دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. تسلّط بر مغزها برای دشمن خیلی باارزشتر از تسلّط بر سرزمینها است. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم میکند. مغزها را باید حفظ کرد؛ تسلّط بر مغزها». (۵ آذر ۱۴۰۱، دیدار با بسیجیان)
۴. حالا بازگردیم به عقلانیت، یکی از مهمترین روشهای رشد عقلانیت را آزادی برشمردیم حال سؤال این است که امروز باوجود انواع و اقسام رسانهها و شبکههای ماهوارهای که هر یک، انسان را به روشی به یک باور، نهتنها دعوت بلکه تحمیل نیز میکنند؛ آیا میتوان معتقد بود که انسانها آزادانه میاندیشند؟ آزادانه استدلال میکنند و یا آزادانه قضاوت میکنند؟ آیا بستری آزادانه برای رشد عقلانیت و رشد قوهی عقل برای بشر امروز باقی گذاشتهاند؟ وقتی هرلحظه برای ایجاد شناختی در دیگران، خوراکی به هزار روش اقناعکننده از طریق انواع و اقسام پیامرسانها و بازیها و سایتها و شبکهها و... به ذهن انسان منتقل میشود و هرگز فرصتی به مخاطب برای تجزیه و تحلیل داده نمیشود؛ آیا میتوان به چیز دیگری غیر از استعمار، اذعان داشت؟
#ادامه_دارد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
۵. آری، دشمن بزرگترین خیانت را در حق بشر کرده است، او در ظاهر به یک نیاز انسان پاسخ داده است و آن ارتباط به شکل وسیع و بینالمللی و سرعت در دسترسی به اطلاعات است اما در باطن به انسان میگوید: « تو فکر نکن ما بهجای تو فکر خواهیم کرد». این در حالی است که بدیهیترین و گرانبهاترین ثروت یک انسان اندیشه است و دکارت در یک جملهی معروف به «کوژیتو» میگوید؛ «من فکر میکنم، پس هستم»؛ یعنی حتی وجود خود را منوط به اندیشه میداند و معتقد است اولین و مهمترین مهر تایید بر هستی بشر، اندیشیدن است. حالا چه شده است که انسانی اینچنین اندیشه خود را به قیمت ناچیزی فروخته است و متواضعانه در برابر حملات دشمن سربهزیر میاندازد و به جهالت خود افتخار میکند؟ آیا اگر نسلهای قرنها پیش را به جهالت محکوم میکنیم رواتر نیست که انسان مدرن امروز را به جهالت مدرن محکوم کنیم؟
۶. راه رهایی از این اسارت چیست؟ چطور میتوانیم بار دیگر به دنیای عقلانیت بازگردیم و آن را بر رسانه برگزینیم؟ به نظر میرسد سؤال دشواری باشد اما باکمی تأمل میتوان گفت؛ یکی از راهحلهای پیشنهادی، مهندسی معکوس است. همانطور که دشمن از علوم شناختی برای هدف خود بهره جسته است و از تمام ظرفیتهای سختافزاری مغز و استعدادهای روانشناختی آن سوءاستفاده کرده است؛ دانشمندان توانای ما میتوانند از همان روشها به نفع بشر بهرهجویند تا جایی که با سبقت گرفتن در کشف اسرار این خلقت عظیم، مسیرهای بس شگرفی را در پهنهی هستی درنوردند و راههای رهایی از این اسارت مدرن را کشف کنند؛ یعنی هم به نحو ایجابی از این علوم بهعنوان سنت الهی بهرهمند شوند و هم به نحو سلبی، موجبات رفع سوءاستفاده از آن را فراهم کنند. بدین ترتیب علاوه بر ارتقاء کارکردها و بهبود اثربخشی علوم شناختی، سمت و سویی تازه به این دانش خواهند داد. آری باید برای از بین بردن چنین استعماری و رسیدن به صبح زیبای آزادی، تمامعیار جهاد کرد و آنچه دشمن برای بشریت بهعنوان تهدید عرضه کرده است تبدیل را به فرصت کرد.
✍زینب نجیب
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پست اینستاگرامی اهانت حمید فرخنژاد به مقام ولایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
پست اینستاگرامی اهانت حمید فرخنژاد به مقام ولایت #مجله_افکار_بانوان_حوزوی @AFKAREHOWZAVI
🍃عرصهی سیمرغ
از ابتدای خلقت بشر اینگونه بوده و تا ابد چُنین خواهد بود. آنگاه که برای هدایت خلق از ظلمت به نور مبعوث میشوی، ردایِ «صبر» بر قامتت میکنند؛ چرا که زمانهی بدکردار، معاندان و بدخواهان را بر سر راه هدایت امت چون سنگریزههایی رها کرده است. آنها که از هیچ اهانتی فروگذار نمیکنند؛ گاه به قلمی، گاه قدمی و گاه به کلامی. آنان که وجودشان سراسر نخوت و کینه است، در خلوت و جلوت به دنبال کارشکنی و اهانت بوده و هستند، اگر چه هر بار کمتر از هیچ نصیبشان شده است.
آری، پیامبران در روز الست عهد بستهاند با رب خویش، بر صبوری در هدایت خلق و رساندن کشتی هدایت به ساحل نجات، اگر چه گاهی صبر ایوب (علیهالسلام) هم تابِ مشکلاتِ پیشرو را نداشت و روزی یونس (علیهالسلام) نفرین کرد امت ناسپاس را، امّا «محمّد» (صلیالله علیه) که آمد، گویی پروردگار فصل الخطاب آورد بر «صبرِ» انبیا. او که روزها و شبها برای امتش طلب مغفرت میکرد و بر گمراهیشان میگریست تا آیه نازل شد...(فَذَکِّر اِنَّما اَنتَ مُذَکر. لَستَ علیهم بِمُصَیطِر...ای رسول تو خلق را متذکر ساز که وظیفه تو غیر از این نیست. تو توانا ومسلط بر آنها نیستی) (سوره غاشیه، آیه ۲۱ ).«محمّد»
(صلی الله علیه) حتی بر جاهلی که شکمبهی گوسفند بر سر مبارکش میریخت مهربان بود و دعاگو، چنانکه وقتی بیمار شد و بر سر قرار نیامد، اینبار حضرت نور به عیادت ظلمت رفت.
و این نور، چون امانتِ رسالت به مقامِ امامت واگذار شد، تا علی و اولاد پاکش آن را چون ودیعهای نسل به نسل منتقل کنند، تا برسد خدمت «حضرت ماه».
اینک امّا حضرت ماه، پشت ابرهای غیبت است و این امانت بر دوش نایبان بر حق امام نهاده شده. امروز گویی این «صبر و بصیرتِ» زینب (سلام الله علیها) است که در وجود نائب المهدی درخشیدن گرفته تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
در روزگاری که ابرههی دوران با سپاهیان پیل قصد جسارت به حریمِ حَرم کرد و به ارادهی الهی با هوشیاری لشکر ابابیل ناکام ماند، چگونه ممکن است نیش آلودهی مگسی کارگر افتد؟ که او بر حقارت خود آگاه است اما اینک افسارِ خود به دست خونآشام داده. او که اکنون ارتزاقش از منبع ناپاکی است، به خیال خام خود اینگونه عرض اندام میکند تا رشتهی حیاتش پاره نگردد، اما خود آگاه است که محکوم است به عدم. آری تا نور هست، ظلمت حیات ندارد. این است رسم تاریخ!
ای مگس عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود میبری و زحمت ما میداری
✍️آمنه عسکری منفرد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI