eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
677 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
استادی دریکی از دانشگاه های خارجی بہ شاگردان میگوید:🗣 بچه ها تخته رو می بینید؟👨🏻‍🏫 همہ میگن آرھ میگہ منو می بینید؟🧐 میگن آرھ :) میگہ لامپ رو می بینید؟!💡 میگن آرھ😳 میگه خدا رو می بینید؟ میگن نہ میگہ پس خدا وجود نداره...😶 یہ ایرانی بلند میشہ میگه بچہ ها منو می بینید؟ میگن آرھ🙂 میگہ تختہ رو می بینید؟ میگن آرھ🙃 میگه مغز استاد رو می بینید؟🧠 میگن نہ...😟 میگہ پس استادمغزنداره...😆👏 😊 @afsaranjangnarm_313 😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ کوثر: با احساس درد بدی تو سرم چشم هام و باز کردم... تار می دیدم چند بار پلکام و باز و بسته کردم تو یه اتاق بودم که دیوارش آبی بود دستم و آوردم بالا که سوزش بدی تو دستم حس کردم نگاهم به سرمی افتاد که تو دستم بود... تعجب کردم... چه اتفاقی افتاده بود؟؟؟ ماسک اکسیژن تو صورتم و دستگاه هایی که بهم وصل بود... یهو تموم اتفاقا مث یه فیلم از جلوم رد شد... پایگاه بسیج... چارپایه... افتادنم.. صدای جیغ و اون درد وحشتناک!!! شروع کردم به صدا کردن مامان یه پرستار سراسیمه وارد اتاق شد +خداروشکر بالاخره بهوش اومدی خانوم خانوما تو که شوهرت و نصفه عمر کردی -شوهرم؟ +آره دیگه اون آقای طلبه -محمد😳 +آره اسمش همین بود -میشه بگید من چند وقته اینجام؟! + فکر میکنم 4 ماه عزیزم من بزم دکترت و صدا کنم... این و گفت و رفت رفت و من و با یه دنیا سوال تنها گذاشت بعد از چند دقیقه دکتر اومد و بعداز معاینه منتقلم کردن به بخش و گذاشتن خانواده م و ببینم مامان گریه کنان وارد شد مدام قربون صدقه م میرفت... ✍به قلم: ث.نیکوتدبیر 💫 @afsaranjangnarm_313 💫
✨ چشم ام به در بود پس محمد کجاست؟ کمیل، مامان، بابا، زینب.... همه بودن غیر محمد دلخور شدم از دستش... بغض کردم... نکنه فراموشم کرده... نکنه ازم بریده؟ تو همین فکرا بودم که کمیل گوشی و برداشت -سلام محمد... مژده بده +.... -کوثر بالاخره به هوش اومد +.... -زود خودت و برسون +.... -آره منتقلش کردن تو بخش +.... -یاعلی +.... با چشمانی پر از سوال بهش خیره شدم سوالم و از چشم ام خوند -محمد 4ماهه اینجاست کار و زندگیش و ول کرده کلا... فقط روز ای جمعه یه سر میره حرم چله برداشته +آها وجودم پر از خوشحالی شد... دلم قنج رفت از این نگرانی هاش... +کمیل میشه کمکم کنی بلند شم یکم راه برم؟ احساس می کنم پا هام خشک شدن -چیزه... حالا یکم صبر کن +کمک نمی کنی؟ باشه خودم بلند میشم خواستم بلند شم ولی.... ✍به قلم: ث.نیکو تدبیر 💫 @afsaranjangnarm_313 💫
4_6035203356174059322.mp3
9.11M
نمایـشنامہ 🌱🌸 بر اسـاس زندگۍ شـهید مدافع حـرم حمید سیاهکالۍ مرادۍ به روایـت همـسر🦋 🌻 ✨ ⚡️ @afsaranjangnarm_313 ⚡️
اعضای جدید خوش اومدین😍😘 ☺️😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میدانم✋ بارها پیش آمده که تنها چادری توی خیابان بوده ای... و احساس غربت کرده ای...😔 این روز ها خیلی غریب شده این یادگار مظلوم حضرت زهرا (س💚)،اما☝️ فراموشت نشود ممکن است با این حجابت دلی را آرام کنی... ممکن است از آن طرف خیابان🛣تو را ببیند و لبخند بزند...😍 🌹امام زمان(عج)را میگویم.🌹 همه نگاه های مردم دنیا به فدای یک نگاه و یک لبخند قشنگ😊 {تو}..♡ خیالت راحت آقا جانم من چادرم را هر روز محکم تر از قبل می گیرم... 🌸 @afsaranjangnarm_313 🌸
•°.{رهبرانہ♥️✨}•°. از محافظ سوال ڪردند: چقدر را دوست دارے؟!🤔 گفت:°●| آنقدر ڪہ امر ڪند بمیر میمیرم|●°☺️🤞🏻 در ادامہ پرسیدند: چقدر را دوست دارے؟🤔 گفت∶°●| آنقدر ڪہ امر ڪند سر را بیاور میاورم |●°😌✌️🏻 ✌️🏻 @afsaranjangnarm_313 ✌️🏻
دل من دلتنگ شهیدی ست... که جایش خالیست... خیالت هر دمی اینجاست با ما... تو ای آرامش کجایی... 😔 @afsaranjangnarm_313 😔