لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رهبࢪمونھ😍
قصہ این اسٺ ٺا سینہ ما هسٺ؛
امام خامنہای سپر نمےخواهد✌️🏻
والسلام (:
#سیدخراسانی
😍 @afsaranjangnarm_313 😍
💕 #بسم_رب_العشق 💕
❤️ #عشق_مجازی 📱
📌 #فصل_دوم 🖇
✨ #قسمت_بیستوهفتم📚
داشتم فکرمی کردمچقدر کار دارم .
حرف زدن با نجمه خانوم و زهرا خانوم ،عقد سارا!!وای عقد سارا.با یادآوری عقد سارا سریع گوشیمو برداشتم دنبال یه بلیط واسه نیمه شب گشتم.بعد حدود یک ساعت مبلغی تونستم یه بلیط رزرو کنم....
بلند شدم و یه ساک کوچیک برداشتم هرچند می دونم اینا نمیزارن زود برگردم و یه ساک بزرگ نیاز دارم..
داشتم وسایلمو میچیدمکه صدای در اومد
بلندشدم و در باز کردمدیدم زهرا خانومو نجمه خانوماومدن
+سلام؛خوش اومدین بفرمایید داخل
-سلام دخترم.ببخش که مزاحم شدیم
-نه این چه حرفیه تشریف بیارید داخل
اومدن داخل
-ببخشید بی خبر اومدیم
+خواهش میکنم
-جایی می خوای بری؟
نگاهم افتاد به ساک وسط اتاق به سمتش رفتم و برداشتم
+آره بلیت دارم ..عقده دوستمه میرم رشت
-خب اگه کار داری بریم بدون تعارف بگو
+نه فقط ساکم بود که جمع کردم
+بفرمایین بشینین
رفتم تو آشپزخونه و کتری رو پر از آب کردم و روشن کردم
-بیا دخترم اومدیم هرچی می خوای بگی
+خب راستش شاید اگه بشنوین نظرتون راجب من عوض بشه خب حقم دارین
-این چه حرفیه......
******
تو اتوبوس نشسته بودم به بیرون نگاه می کردم
همون بعد از ظهر
تمام اتفاقات و وقایع اخیر رو از گذشتم براشون گفتم. شاید اولش نمی خواستم چیزی بگم اما با گفتن این حرفا انگار بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد ..
مهم نیست اگه نظرشون عوض بشه مهم حقیقته که بالاخره گفتم.
راه تا رشت طولانی بود و حالا که با اتوبوس میرفتم طولانی تر هم شده بود.
به خاطر خستگی کار و طولانی بودن مسیر خوابم برد.به رشت که رسیدم صدای اذان صبح از یکی از مسجد های اطراف بلند شد.پیاده شدم و رفتم سمت خیابون که یه دربست بگیرم و برم خونه سارا اینا .یکم منتظر دربست بودم که یه ماشین که توش سه تا پسر نشسته بودن برام بوق زدن.
سعی کردم با کم محلی کردن و واکنش نشون ندادن کاری کنم که بیخیال من بشن ،آخه یکی نیس بگه سر صبحی چیکار دارن آخه...اما اونا پرو تر از این حرفا بودن.
بازهم محلشون ندادم که یکیشون گفت
-بابا خوشگله اون چیه پیچیدی دور خودت راحت باش.سوار شو بریم عشقو حال
بازهم جوابی بهش ندادم که گفت
-ای بابا چرا جواب نمیدی
در ماشین رو باز کرد و به طرف من اومد
-خوشگل خانوم محل نمیدی؟حتما باید با زور ببرمت
هرچی تقلا کردم نتونستم دستم رو از دستش آزاد کنم ..
که یهو دستمو ول کرد و و سوار ماشین شد و رفتن..
یه نفس راحت کشیدم و خدارو شکر کردم با تعجب و خوشحالی برگشتم پشت سرم بیینم کی بوده....
#ادامه_دارد....
#نویسنده:✍
#نفیسه و #نرجس
کپی تا پایان فصل دو ممنوع پیگرد الهی دارد🚫
❤️ @afsaranjangnarm_313 📱
•••
دوتا منبر گوش دادی، سہ تا کتاب خوندی
چهار تا توئیت خوندی از اینور و اونور
فکر کردی کار تمومہ و شدی عالم ؟
احساس بینیازی بهـت دست دادھ !
+ نھ رفیق :)
زودھ ھنوز بہ یك رکعت شیطان برسی …
۶۰۰۰ سال بندگی شوخی نیست !
•••
🍃 @afsaranjangnarm_313 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱| #جـنگ_نـــــرم
❌🎥 ویروس تردید!!
🔺رهبر انقلاب: «بعضیها هستند همهی سعیشان این است که در مبانی انقلاب ایجاد #تردید کنند و نشانههای #پیشرفت کشور را انکار کنند؛ ... این ستون فقرات کار فرهنگی دشمن است؛ این، آن لُبّ جنگ نرم دشمن است که ایجاد تردید کنند.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
#پیشنهاد_دانلود👌🏻
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@afsaranjangnarm_313
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
#عکس_زمینه📱
شهیدحاج قاسمسلیمانی🌱✨
«اگر ڪسی صدای رهبـر خود را نشنود به طور یقین صدای امامزمانِ (عج) خود را هم نمیشنود؛
و امروز خط قرمز باید توجه تمام و اطاعت از ولی خود، رهبریِنظام باشد🍃💐
○━⊰☆📱☆⊱━○
@afsaranjangnarm_313
○━⊰☆⚔☆⊱━○
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
اگه میخوای دخترِ حاجقاسم باشی گوش بده..:) #حاج_حسین_یکتا #دفاع_مقدس @afsaranjangnarm_313 ✌️🏻
[🎧📱]
دارو ندار خدا رو زمین امام زمانه....🌥
دارو ندار امام زمان رو زمین حضرت آقاس...🌙
که ما قراره دار و ندارمون و
خرج دار و ندار امام زمان بکنیم
که حضرت آقاس...✌️🏻✨💫
#حاج_حسین_یکتا
#افسران_جنگ_نرم
⚔ @afsaranjangnarm_313 📱