eitaa logo
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
672 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
در جـنگ نرم پای باور و ایمانمان که وسط باشد ساکت نخواهیم نشست✌️🏻... {خادمان کانال🌱} @valeh_135 @yazahra_83 @Montaghem_soleymani_82 شرایط تبادل و کپی↯ @shorot_13 حرفهاتون⇦ @Afsaranadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
1_242971839.mp3
8.16M
نمایـشنامہ 🌱🌸 بر اسـاس‌زندگۍشهید مدافع‌حـرم‌حمید سیاهکالی‌مرادۍبه‌روایـت‌همـسر🦋 💛 🙃 💫 @afsaranjangnarm_313 💫
🌹همه این‌ زلزله‌ها، پس‌لرزه‌های رفتن توست.... 💔 ❣ @afsaranjangnarm_313
🕊🌙🕊🌙🕊🌙 روزی های دوری از شما، روزهای دلتنگی و تنهایی ست. روزهایی که پر است از نوای این بقیه الله آقای من... ای کاش روز دیدار شما نزدیک باشد؛ خیلی نزدیک... 🌙🕊🌙🕊🌙🕊 @afsaranjangnarm_313 🤲
یک نماینده مجلس : مصوبات مجلس دستکاری می شود ! رکنا: ابطحی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به اینکه دستکاری در مصوبات مجلس تبدیل به یک رویه شده است، گفت: مستندات این دستکاری‌ها موجود است. پ‌.ن :مجلس دهم رو آقای انقلابی توصیف کردند یعنی همین ، نمردیم و معنی انقلابی رو هم فهمیدیم !!!!! البته منظورشون مجلس (ان) قلابی بوده و در حقیقت غلط املائی صورت گرفته .خدا بیامرزه ایت الله خلخالی را جاشون خیلی خالیه برای تطهیر نظام از وجود خائنین انباشته شده . 🏛@afsaranjangnarm_313🏛
📜 یهو میومد می‌گفت: "چرا شماها بیکارید؟!" می‌گفتیم: "حاجی! نمی‌بینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟!" می‌گفت: "نه .. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر! .. همی‌نطور که نشستی، هر کاری که می‌کنی ذکر هم بگو".. وقتی هم کنار فرودگاه بغداد زدنش تو ماشینش کتاب دعا و قرآنش بود ... {خاطره اےاز شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانے💔} 🌴@afsaranjangnarm_313🌴
شب 🌌 بابا شدن مولامونه👑 شب لیلایی دل دیوونه💕 مولای دلم بابا شدنت مبارک😍🌸 کریم آل طاها شب قدم گزاشتن بر زمین مبارکت باد 👏🏻👏🏻 💛💚💛💚💛💚
نماز روزه هاتون قبول🙃 ☺️
『 افسران جنگ نرم 』🇵🇸
🌹 #بسم_رب_العشق ❤️ #برای_همیشه 🌹 #قسمت‌شانزدهم نماز خونده بودیم و نشسته بودیم توی صحن،باد خنکی میوم
🌹 ❤️ 🌹 جلوی اینه روسری آبیمو لبنانی بستم،دیگه یاد گرفته بودم چطوری باید ببندم. امروز یه مانتوی ابی و شلوار مشکی پوشیده بودم.این روسری رو هم دیروز که با زن عمو رفتیم خرید برام خریدش و با رنگ چشمام ست شده بود. رنگ چشمام هم رنگ چشمای آبی مادربزرگم بود بابا همیشه میگه: _منو یاد مادرم میندازی سمیه رفته بود اتاقشون یه سر بزنه،امروز روز اخری بود که اینجا بودیم و الان داشتیم برای اخرین بار می رفتیم حرم،کیفمو برداشتم و به سمت اتاق عمو راه افتادم . دیروز توی راه که داشتین میرفتیم خرید سمیه گفت: _اتنا به یه چیزی دقت کردی؟اینکه از وقتی اومدیم مشهد تو این همه گریه کردی ولی نفست نگرفته و از اسپری استفاده نکردی. خودم حواسم به این موضوع نبود، واقعا امام رضا خوبی و آقایی رو در حق من تموم کرده بود😭سمیه گفت خوش به حالت چقدر امام رضا هواتو داره .شرمنده شده بودم با این همه بدی ولی امام رضا.......... در زدم پسر عمو در رو باز کرد: _بفرمایید تو دختر عمو +نه دیگه به سمیه بگید بیاد بریم _دارن با خاله و مامان چایی می خورن شمام بیاین تو از جلوی در کنار رفت و من رفتم تو روبه همه سلام کردم . خاله سمیه گفت: _وای دخترم چقدر روسری و چادرت بهت میاد ماشالا بزار و ان یکاد بخونم +شما لطف دارین☺️ زن عمو هم همونطور که حرف خاله رو تایید می کرد یه لیوان چایی داد دستم. *ممنون _اینو بخور دیگه بریم +خیلی زود این سه روز تموم شد،اینجارو خیلی دوست دارم کاش بازم می موندیم سمیه که داشت چادرشو سر می کرد گفت: _به قول خاله ایشالا دفعه دیگه ماه عسل😉 همه خندیدم و گفتم: +اگه این جوریه که تو فکر کنم یکی دو هفته دیگه اینجا باشی😉 همه زدن زیر خنده و سمیه یه بالش برداشت و به سمتم پرت کرد که تو هوا گرفتم صورتش از خجالت سرخ شده بود و از دست من عصبانی بود گفت: _باشه نوبت توهم می رسه ها الان بشین به من بخند +حالا که من قرار نیست ازدواج کنم و نمی خوام هم ازدواج کنم زن عمو و عمو یهو هم زمان گفتن: _چراااااااااااا؟😳 زدیم زیر خنده(البته قشنگ و مثل خانوما می خندیدیم فکر نکنید دهنمون دومتر باز بود😁) +تازه بابام می خواد بیاد پیشم برا چی ازدواج کنم... _عمو جون خب اره ولی بعد از یه مدت هم نمی خوای؟ +حالا عمو جون من میخوام اینجا کنکور بدم درس بخونم اونجا که پرستاری قبول نشدم سمیه گفت: _ایشالا اینجا قبول می شی خودم کمکت می کنم مثل من یه خانوووم پرستار بشی😎 پسر عمو یه قند طرفش انداخت و گفت: _تو درسای خودتو از من می پرسیدی چجوری میخوای به دختر عمو یاد بدی _اگه بلد نبودم پس چجوری کنکور قبول شدم؟ _شانسی سمیه رفت طرفش که عمو گفت: _اصلا قرار بود بریم حرم ها پاشید بریم و برای آخرین بار راه افتادیم سمت حرم😔 ✍🏻 و کپی بدون ذکر نام نویسنده ممنوع🚫 🌹 @afsaranjangnarm_313 🌹
📚👓 قسمت هفدهم رمان تقدیم نگاهتون😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا