eitaa logo
آفتاب حسن
25 دنبال‌کننده
64 عکس
4 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس اوّل _ شهرالطّهور برای ماه مبارک رمضان در روایات و ادعیّه، عناوین متعدّد و زیبایی بیان شده که برای درک موقعیّت و عظمت این ماه و بهره برداری مطلوب از این ماه، راهنمای خوبی هستند. ماه خدا، ماه مبارک، ماه ضیافت، ماه رحمت، ماه توبه و ... یکی از عناوینی که امام سجّاد (علیه السّلام) در دعای ورود ماه مبارک(دعای ۴۴ صحیفه) برای این ماه بیان میکند، عنوان است. ماه پاکیزگی از آلودگی ها در این آغازین روزهای ماه مبارک توجّه به این عنوان بسیار لازم و بایسته و در بهره گیری ما از این ماه بسیار مهم است. نکند این ماه بزرگ بر ما بگذرد و ما بهره ای از پاکیزگی و طهارت نبریم. نکند حال ما در پایان ماه مبارک به تعبیر مرحوم استاد صفایی مثل بچّه ای باشد که به تنهایی حمّام برود و در حمام فقط مشغول بازیگوشی بشود و بعد از ساعتی بدون آنکه تمییز شود بیرون بیاید. تفاوت قبل و بعد حمام او این است که فقط چرک هایش خیس خورده و دچار غروری شده که بله ما هم حمام رفتیم! کسی که آلودگی ظاهری پیدا میکند با شست و شو خود را تطهیر و پاکیزه میکند و چرک ها و کثافت های ظاهری را از خود جدا میکند. ماه مبارک رمضان هم دقیقا میخواهد همین کار را با جان ما بکند. ویژگیِ این ماه اینست که به شرط توجّه و حضور و رعایت احکام و آداب، جان ما را از آلودگی ها پاک و پاکیزه میکند. سؤالی که مطرح میشود این است که آلودگی های جان چیست که در این ماه از بین میروند؟ خیلی از ماها شاید بلافاصله بگوییم؛ گناهان همان آلودگی های جانند. بی شک گناهان و عادت به آنها اقذار و چرک های جان هستند که مانع تابش انوار هدایت میشوند و انسان را از تعالی محروم میکنند. امّا در پسِ هر گناه و معصیتی یک آلودگیِ اصلی نهفته است که در حقیقت زمینه ی آن گناه به شمار میرود و آن عبارتست از در فرازی از مناجات شریف شعبانیّه میخوانیم؛ "فشکرتک بادخالی فی کرمک و لتطهیر قلبی من اوساخ الغفله عنک" یعنی خدایا ما از تو شاکریم که دلهایمان را از پاک کردی. در اینجا امامان معصوم (علیهم السّلام) غفلت را با وصف اوساخ و چرک به کار میبرند که تعبیر بسیار قابل تامّلی هست.جان انسان با چرکِ گناه و البتّه غفلت تیره و کدر میشود. ماه مبارک رمضان با ویژگی های منحصر به فردش همچون پرهیز از بعضی ازمشغولیت های رایج روزانه و خلوت و ذکر و تلاوت و دعا و همه و همه فرصتیست برای تطهیر جان از آلودگی ها و اقذارِ جان که در رأس همه ی آنها و بی توجّهی به خداوند عالمیان است. بلکه باید گفت بهترین فرصت است. فانتهزوا فُرَصَ الخیر «شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام» برای تابش انوار لیلة القدر باید صفحه ی دل را در نهر رمضان شست. به شرط توفیق از باب تذکّر برای خودم و خوانندگان در پست های بعدی در این باب عرائضی تقدیم میکنم... ۱٤٤۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس دوم _ بزرگترین فساد از بزرگترین موانع تربیت و رسیدن به کمال شایسته ی انسانی، است. طبق روایتی از امیرالمومنین (علیه السّلام) ، غفلت بیشترین ضرر را به انسان میرساند. الغفله اضرّ الاعداء. در روایتی دیگر از امام صادق (علیه السّلام) از غفلت به یعنی تعبیر شده که بسیار قابل تأمّل است و مثل همه ی فرمایشات حضرات معصومین (علیهم السّلام) دقیق و فنّی ست. ما معمولاً گناهان و جلوه های بیرونی آن را فساد میدانیم که درست هم هست ولی فساد اصلی و بزرگترین فساد در دل گناه نهفته است که عبارتست از غفلت و بی توجّهی که منشأ گناه و فسق و فجور میشود. زمینه ی اصلیِ گناه و معصیت، غفلت و بی توجّهی و فراموشی ست؛ بی توجّهی نسبت به مقام و جایگاه انسانی خودفراموشی و خدافراموشی غفلت از عواقب اعمال و کردار زشت و ... خداوند متعال در آیه ی نوزدهم سوره ی حشر مطلبی را بیان میکند که شبیه یک قاعده و فرمول است. میفرماید؛ "و لاتکونوا کالّذینَ نَسُوا اللهَ فأنساهم أنفسهم اولئک هُمُ الفاسقون" همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند هم آنان را دچار خودفراموشی کرد. آنان همان فاسقانند. اوّل سپس و در مرحله ی بعد فسق امثال بنده از آخر میبینیم و حال آنکه قرآن که کتاب هدایت است به ریشه ها میپردازد و لذا موشکافانه و دقیق زنهار میدهد. واضح است که غفلت به معنای جهل و ندانستن نیست. به حالت بی توجّهی و عدم هوشیاری، غفلت میگویند. حالتی مثل حواس پرتی و مشغولیّت های کاذب که باعث میشوند انسان راه را گم کند. اصل و مبدأ خود را فراموش کند و مقصد را نیز هم. حالتی شبیه مستی و خماری که انسان مشکلات و مسائل خود را برای مدّتی هرچند کوتاه فراموش میکند. غفلت در حقیقت حالتیست که انسان در آن حالت، دردهای خود را فراموش میکند. میشود گفت و این میشود آغاز گمراهی و فساد ... eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس سوم _ راهبرد شیطان حتماً اصطلاح را شنیدید. این تعبیر را برای دشمنی که مصمّم به نابودیِ کسی ست به کار میبریم. میدانید ریشه ی این اصطلاح و تعبیر چیست؟ ریشه ی این اصطلاح به ماجرای خلقت برمیگردد. مطابق آیات قرآن کریم، پس از آنکه ابلیس از فرمان خداوند متعال سرپیچی کرد و بر آدم سجده نکرد و مورد غضب الهی قرار گرفت، به عزّت خداوند قسم یاد کرد تا بنی آدم را گمراه کند. " فبعزبتک لأغوینّهم أجمعین " (ص ۸۲) و این شد ماجرای دشمن قسم خورده ی انسان. شیطان برای رسیدن به هدف خود که همانا گمراه کردن بشر است، برنامه هایی چیده که توجّه به آنها برای کسی که میخواهد مسیر کمال را طی کند، لازم و بایسته است. عاقل، هم دشمن را میشناسد و هم دشمنی هایش را. هم میداند دشمنش کیست و هم به ترفندهای او آگاهی دارد. قرآن کریم که است، اوّلا در موارد متعدّد شیطان را به عنوان دشمن معرّفی میکند_آنهم دشمن آشکار_ "إنّه لکم عدوٌّ مبین " (بقره ۱۶۸ و ۲۰۸ ، انعام ۱۴۲ ، یس ۶۰ ، زخرف ۶۲ ) و در مرحله ی بعد مکاید و حیله های شیطان را تبیین میکند؛ تسویل،املاء،تسویف،وسوسه،تزیین،تخویف،اختلاف افکنی و ... همه و همه شیوه های ضلالت و گمراهی ست که شیطان به کار میگیرد و هرکدام احتیاج به توضیح و تبیین مستقل دارد که در این مجال نمیگنجد. امّا در میان این همه یک مورد ریشه ای تر است و باید بیشتر ملاحظه شود که عبارتست از اغفال و ایجاد غفلت و فراموشی . در سوره ی مبارکه مجادله در وصف منافقین اینچنین میخوانیم؛ " إستحوذ علیهم الشّیطانُ فأنساهم ذکرَ الله اولئک حزبُ الشّیطانِ ألا إنَّ حِزبَ الشّیطانِ هُمُ الخاسرونَ " شیطان بر آنان چیره شد و خدا را از یادشان برده است. آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند. منافقان با کارهایی که میکنند، شیطان را بر خود مسلّط میکنند. حالا شیطان چه میکند؟ این همان نکته ی کلیدی و مورد نظر ماست؛ فأنساهُم ذکرَ الله_ خدا را از یادشان میبرد. به عبارت دیگر دچار غفلت و نسیان میکند. کسی هم که غافل شد، میشود اعوان و انصار ابلیس. دیدید در زمان انتخابات، کاندیداها با روش های مختلف مردم را به خود و حزب مورد نظرشون جذب میکنند. شیطان هم از راه غفلت زایی و نسیانِ یاد خدا، برای حزب خود، عضو و نیرو میگیرد. " ألا انّ حزبَ الشّیطانِ همُ الخاسرون " میشود گفت راهبرد اصلی دشمنِ قسم خورده ی بشریّت همین و ست و همین است که سعادت فرد و جامعه را به چالش میکشد. رمز و راز عقب ماندگی بسیاری از جوامع و کشورهای ضعیف همین است.آقایی و سروریِ استکبار و جهان خواران در گروِ غفلت ها و مشغولیّت های غیرواقعی جوامع عقب افتاده است. بی جهت نیست در بسیاری از کشورها که از حدّاقل امکانات برخوردارند، ابزار و آلات شهوت و هوس و غفلت در آخرین مدل و ورژن به وفور یافت میشود. کسی که میخواهد به کمال و تعالی برسد، نمیتواند از دشمن و دشمنی ها غافل شود. جمعیّت و جامعه ای هم که بخواهد به سعادت و تعالی متناسب خود برسد، باید آگاهانه و هوشیارانه دشمن و دشمنی ها را بشناسد و در جهت خلاف اراده و خواست دشمن حرکت کند. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس چهارم _ غفلتکده هر چیزی و هر کسی که انسان را از توجّه به مبدأ و مقصد بازدارد، مصداق است. حالا این هر چیز ، میخواهد گناه و معصیت باشد که ذاتش غفلت است و یا مال ، امکاناتِ دنیایی ، پُست و مسئولیّت اجتماعی و یا اعتبار اجتماعی و یا حتّی ظاهرِ عبادت باشد. و هر کس هم ، میخواهد دشمن باشد یا دوست و رفیق و یا حتّی همسر و فرزند. هشدار و زنهار الهی را ببینیم؛ " یا ایّها الّذین امنوا لا تُلهِکُم اموالُکم و لا أولادُکم عن ذکرِالله ... " ( منافقون ۹ ) ای کسانی که ایمان آوردید، اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل نگردانند... اگر بخواهیم برای همه ی موارد پیش گفته یک عنوان جامع بیاوریم، طبق فرهنگ قرآنی باید از واژه ی استفاده کنیم. ویژگیِ دنیا، غفلت زایی ست. ذات و حقیقت دنیا با غفلت عجین است و این دو از هم جدایی ندارند. یکی از عناوینی که در قرآن کریم در موارد متعدّد برای دنیا به کار رفته، واژه ی است. " إعلموا أنّما الحیاةُ الدّنیا لَعِبٌ و لهوٌ و زینةٌ و تفاخرٌ بینَکم و تکاثر فی الأموالِ و الأولاد ... " ( حدید ۲۰) یعنی سرگرمی و مشغولیّتی که انسان را از هدف بازدارد. فرض کنیم به جهتِ غرضی عازم جایی باشیم ولی زیباییها و جذّابیّت های بین راه ما را به خود مشغول کند به طوریکه زمان و وقت را از دست بدهیم و در نهایت از مقصد بازبمانیم. این میشود لهو . دنیا و زیباییهای ظاهری آن دنیا و چرب و شیرین آن دنیا و سر و صداها و های و هوی آن دنیا و اعتبارات کاذب آن و .... همه و همه میشود لهو و غفلت. "استن این عالم ای جان غفلت است" گویا پایه ها و ستون های دنیا را با غفلت و بی توجّهی چیدند. دستمایه و ابزار شیطان برای گمراهی، دنیاست. این دشمنِ دیرین که در مجلس قبل عرض کردیم برای گمراهی انسان، قسم خورده بود، روی حسابی حساب باز کرده . تذکّر این نکته، دوباره لازم است که دنیا منحصر در گناهِ اصطلاحی نیست.هر کس و هر چیزی که انسان را از توجّه به خدا و از توجّه به معاد باز بدارد، دنیاست. حالا دنیای یکی میشود پول، دنیای دیگری میشود شهوت و دنیای آن سومی میشود پست و شغل و اعتبار ظاهری و ... تعدادی جوان به محضر حضرت آیت الله حسن زاده (حفظه الله) رسیدند و از محضر ایشان درخواست توصیه داشتند. ایشان فرمودند از ارتباط با نامحرم بپرهیزید چه زن باشد و چه مرد! با تعجّب سؤال کردند؛ مرد که نامحرم نمیشود! حکیم بزرگوار در تبیینِ توصیه ی خود فرمودند: "هر که با خدا ارتباط ندارد، نامحرم است." ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس پنجم _ یقظه در جلسات قبل درباره ی خطر مطالب مختصری را عرض کردیم. گفته شد؛ _ بیشترین ضرر را به انسان میزند. _ بزرگترین فساد است. _ راهبرد شیطان برای گمراهیِ انسان است. _دنیا هم است و به تعبیری است. نتیجه ی طبیعیِ غفلت، فلاکت ابدی و بدبختی واقعی ست که در فرهنگ قرآنی از آن به جهنّم یاد میشود. خداوند متعال در آیه ۱۷۹ سوره ی مبارکه ی اعراف که اوصاف و ویژگی های اهلِ جهنّم را بیان میکند، میفرماید: جهنّمی ها قلب دارند ولی درک ندارند، چشم دارند ولی نمیبینند و گوش دارند ولی نمیشنوند.به تعبیری از نعمت ها در راه سعادت بهره نمیبرند نتیجه اینکه شبیه چهارپایان میشوند و بلکه گمراهتر. در ذیل آیه، حرف نهایی را بیان میفرماید که " اولئک همُ الغافلون " یعنی اهل جهنّم واقعا غافلند. این غفلت است که مانع درک و دیدن و شنیدن میشود و در نهایت به عذاب جهنّم ختم میشود. حالا سؤال اساسی مطرح میشود که در مقابل این مانعِ سعادت چه باید کرد؟ " درد را گفتی، تو درمانش بگو " طبیب حاذق، هم خوب تشخیص میدهد و هم خوب تجویز میکند و نسخه میدهد. تا به اینجا ان شاءالله درد را شناختیم، حالا در مرحله ی درمان باید سراغ درمان آن برویم. به صورت منطقی و طبق فهم ساده ی عقل اگر مانعِ سعادت، بی توجّهی و فراموشی ست، در نقطه ی مقابل راه سعادت میشود؛ توجّه و هوشیاری. بستر و زمینه ی سعادت است. این ذکر و توجّه است که انسان را از خطر حذر میدهد و به عمل وامیدارد. نوع و سبک زندگی انسانِ متوجّه با دیگران متفاوت است.معاشرت و رفتار، سخن و گفتار، عمل و عکس العمل و ... برای شخص متوجّه و متذکّر از زمین تا آسمان با شخص بی توجّه و بی مبالات فرق میکند. اینکه در ادبیّات عرفانی، اوّلین مرحله ی سلوک را معرّفی میکنند به خاطر نقش تربیتیِ بسیار مهمّ آن است. طبیب عشق مسیحا دم است و مُشفق لیک/ چو درد در تو نبیند که را دوا بکند/ سرنوشت محتوم بی توجّهی، نکبت و فلاکت است و در مقابل سرنوشت قطعی تذکّر، سعادت است چه برای فرد و چه برای جامعه. جامعه ی غافل هم مثل فرد غافل، خودش سندِ بدبختی خود را امضا میکند. خداوند متعال، روح امام راحل ره ، بزرگ مذکّر معاصر را غریق رحمت کند. غفلت و خواب آلودگی ملّت در دوران تاریک پهلوی، پیامدهایی داشت که کمترین آن تاراج هویّت بود و بیداری و توجّه امّت در سایه ی انقلاب اسلامی، نتیجه ی دیگر دارد که عزّت و افتخار نمونه ای از آن است. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس ششم _ ذکر " یا ایّها الّذین آمنوا اذکُروا اللهَ ذکراً کثیراً " ( احزاب ۴۱ ) به لحاظ جایگاه رفیع و نقش ممتاز در تربیت و سعادت انسان، خداوند متعال رسالت ویژه ی پیامبران را تذکّر و یادآوری برای نوع بشر قرارداد. اساساً شأن اوّلیِ انبیا و سفرای الهی همین است که انسانِ فررفته در مشغولیّت ها و روزمرّه گی ها را هشدار و بیدارباش دهند و زنگار از او بزدایند. کارویژه ی کتب آسمانیِ انبیاء عظام هم، تذکّر و بیداری ست. خطاب خداوند عالمیان به پیامبر خاتم (صلوات الله علیه و آله) در آیه ۲۱ سوره ی غاشیه بسیار قابل تامّل است؛ " فذکّر انّما انت مُذکّر " پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهنده ای. در مورد قرآن کریم هم این ویژگی (تذکّر) به دفعات آمده است؛ " و لَقَد یسّرنا القرآنَ للذّکر فَهَل من مُدّکر " (قمر) و یا این کریمه ی قرآنی که به تعبیری حرف نهایی را میزند؛ " ... إن هوَ الّا ذکرٌ و قرآنٌ مُبین " (یس ۶۹) قرآن چیزی جز ذکر نیست. فلسفه ی کتاب هدایت، ذکر است و این مسئله چنان پررنگ و غلیظ است که نام دیگرِ قرآن و حتّی سایر کتب پیشین، است. این معارف، ما را به یک حقیقت رهنمون میکنند که زمینه و پیش نیازِ تربیت، بیداری و هوشیاری ست. انسان خواب آلوده ی غفلت زده ی محصور در غفلتکده ی دنیا تا بیدار نشود و به خود نیاید، حرکت، رشد و تعالی درباره ی او معنا ندارد. رسالت مشترک همه ی انبیاء الهی من البدو الی الختم (صلوات اللّه علیهم اجمعین) بیداری و تنبّه است. این رسالت همان سروش عالم غیبی ست که حافظ از زبان او خطاب به انسان میگوید: که ای بلند نظر شاهباز سدره نشین/ نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است/ ترا ز کنگره ی عرش میزنند صفیر/ ندانمت که در این دامگه چه افتاده است/ "ذکر" مصادیق متعدّد و متنوّعی دارد. با یک نگاه همه ی دستورات و تعالیم دین، در خود، پیام بیداری و ذکر دارند. البتّه مصداق اعظم آن "نماز" است که البتّه بسیار مهم است." ... و أقِمِ الصّلاةَ لِذکری " (طه ۱٤) همین ماه مبارک رمضان که در آن قرار داریم از ویژگی هایش این است که انسان با پرهیز از مشغولیّت های رایج روزانه، زمینه ی خلوت برایش فراهم میشود تا درنگی کند و به حال خود فکر کند. اینکه کیست؟ اینجا چه میکند؟ کجا باید برود؟ و بسیاری از سؤال های اساسی زندگی که در کش و قوسِ روزمرّه گی های غفلت زای دنیایی گم شده و مجال ظهور و بروز پیدا نمیکند. سفارش و تاکید شریعت به حضور در تشییع جنازه ها، مجالس وعظ، قبرستان ها و ... را باید با توجّه به نقش تربیتی "ذکر" و "تذکّر" در این موارد تحلیل و تعریف کرد. به عبارتی تمام نظام تشریع از ارسال رُسُل و انزال کتب و دستورات دینی بر پایه ی هوشیاری و تنبّه انسان تنظیم شده است. شاید انسانی به خود بیاید و بیدار شود و به حرکت افتد. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس دهم _ تذکّرات اخلاقی کرونا (۳) در مجالس قبل پس از تبیین مختصر اهمیّت و جایگاه تذکّر و ذکر در تربیت انسانی، گفته شد هرکس یا هرچیزی که انسانِ خواب آلوده را تلنگری بزند و بیدار و هوشیار کند، مصداق ذکر است. به طور مثال ویروس کرونا از یک زاویه از مصادیق ذکر است که بعضی از تذکّرات آن بیان شد. و امّا تذکّر سوم این ویروس؛ این بیماری علی رغم همه ی سختی ها و تلخی ها یک چیز دیگر را به وضوح به ما نشان داد و به تعبیری به ما تذکّر داد و آن عبارتست از اینکه؛ ما عمدتاً در برابر فرهنگ و تمدّن غربی و مظاهرش احساس خودباختگی و انفعال داریم به طوریکه غرب و هرچه که نماد آن باشد را خوب میبینیم و در مقابل، فرهنگ خودی و مظاهر آن را نماد عقب ماندگی. اتّفاقی که در جریان بیماری کرونا رخ داد، این بود که این ویروس بسیار کوچک با کنار زدن نقاب زیبا و شیک غرب، چهره ی واقعی آن را به خوبی نشان داد و در حقیقت اصل تمدّن غربی را به چالش کشید. طی این مدّت تصاویری از کشورهای مدرن پخش شد و اخباری از آن حوالی شنیده شد که به شدّت با تصوّرات ذهنی بعضی از ما در تناقض بود. ناتوانی در مدیریّت این بیماری _ علی رغم همه ی ادّعاها _ ،تبعیض ها و بعضاً بی رحمی ها در مواجهه ی با بیماران به خصوص پیران و محرومان، خودکشی ها و ناامیدی ها،غارت فروشگاهها و هجوم به اسلحه فروشیها ، دزدی های دولتی و ... فهرست کوچکی از نمونه هایی هستند که چه بخواهیم و چه نخواهیم در دنیای به اصطلاح متمدّن غرب و جوامع متاثّر از آن رخ داد و ما به چشم خود دیدیم که بسیار جای تامّل است. صحبت از مچ گیری نیست. صحبت از محک خوردن یک تمدّنِ مدّعی در آزمون انسانیّت است. صحبت از افتادن پرده ی تزویر و دورویی ست.صحبت از دروغ بودن نسخه ی ادّعایی غرب برای سعادت جامعه ی بشری ست. حقیقتی که باورش برای دوستداران غرب و فرهنگ آن، بسیار سخت است. امّا در مقابل، در جوامع دینی چه جلوه های زیبایی متبلور شد؛ احسان، ایثار، انفاق، انصاف، برادری،همدردی و غم خواری و ... که همگی جلوه هایی از تربیت دینی هستند. این موارد و بسیاری دیگر از مظاهر زیبای فرهنگ دینی ما، متأسّفانه در بسیاری از مواقع مورد قرار میگیرند چرا که توجّهی به داشته هایمان نداریم و فقط حسرت ظاهر دیگران را میخوریم و مبهوت ظاهرِ دلفریب آنها هستیم. از این جهت این بیماری، یک تذکّر و تلنگر است. تلنگر است برای توجّه دادن ما به واقعیّت غرب و هم تلنگری ست برای تنبّه دادن ما به ذخایر معنوی و ذی قیمت خودمان. امیدواریم خداوند توفیق تنبّه و عطا بکند و ما را جزء غافلین قرار ندهد. ۱۴۴۱ sapp.ir/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس اوّل _ شهرالطّهور برای ماه مبارک رمضان در روایات و ادعیّه، عناوین متعدّد و زیبایی بیان شده که برای درک موقعیّت و عظمت این ماه و بهره‌برداری مطلوب از این ماه، راهنمای خوبی هستند. ماه خدا، ماه مبارک، ماه ضیافت، ماه رحمت، ماه توبه و ... یکی از عناوینی که امام سجّاد (علیه‌السّلام) در دعای ورود ماه مبارک(دعای ۴۴ صحیفه) برای این ماه بیان می‌کند، عنوان است. ماه پاکیزگی از آلودگی‌ها در این آغازین روزهای ماه مبارک توجّه به این عنوان بسیار لازم و بایسته و در بهره‌گیری ما از این ماه بسیار مهم است. نکند این ماه بزرگ بر ما بگذرد و ما بهره‌ای از پاکیزگی و طهارت نبریم. نکند حال ما در پایان ماه مبارک به تعبیر مرحوم استاد صفایی مثل بچّه ای باشد که به تنهایی حمّام برود و در حمام فقط مشغول بازیگوشی بشود و بعد از ساعتی بدون آنکه تمییز شود بیرون بیاید. تفاوت قبل و بعد حمام او این است که فقط چرک‌هایش خیس خورده و دچار غروری شده که بله ما هم حمام رفتیم! کسی که آلودگی ظاهری پیدا میکند با شست‌وشو خود را تطهیر و پاکیزه میکند و چرک‌ها و کثافت های ظاهری را از خود جدا میکند. ماه مبارک رمضان هم دقیقا میخواهد همین کار را با جان ما بکند. ویژگیِ این ماه اینست که به شرط توجّه و حضور و رعایت احکام و آداب، جان ما را از آلودگی‌ها پاک و پاکیزه میکند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که آلودگی‌های جان چیست که در این ماه از بین میروند؟ خیلی از ماها شاید بلافاصله بگوییم؛ گناهان همان آلودگی‌های جانند. بی شک گناهان و عادت به آنها اقذار و چرک‌های جان هستند که مانع تابش انوار هدایت میشوند و انسان را از تعالی محروم میکنند. امّا در پسِ هر گناه و معصیتی یک آلودگیِ اصلی نهفته است که در حقیقت زمینه‌ی آن گناه به شمار میرود و آن عبارتست از در فرازی از مناجات شریف شعبانیّه می‌خوانیم؛ "فشکرتک بادخالی فی کرمک و لتطهیر قلبی من اوساخ الغفله عنک" یعنی خدایا ما از تو شاکریم که دلهایمان را از پاک کردی. در اینجا امامان معصوم (علیهم‌السّلام) غفلت را با وصف اوساخ و چرک به کار میبرند که تعبیر بسیار قابل تامّلی هست.جان انسان با چرکِ گناه و البتّه غفلت تیره و کدر میشود. ماه مبارک رمضان با ویژگی‌های منحصر به فردش همچون پرهیز از بعضی ازمشغولیت‌های رایج روزانه و خلوت و ذکر و تلاوت و دعا و همه و همه فرصتی‌ست برای تطهیر جان از آلودگی‌ها و اقذارِ جان که در رأس همه‌ی آنها و بی‌توجّهی به خداوند عالمیان است. بلکه باید گفت بهترین فرصت است. فانتهزوا فُرَصَ الخیر «شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام» برای تابش انوار لیلة‌القدر باید صفحه‌ی دل را در نهر رمضان شست. به شرط توفیق از باب تذکّر برای خودم و خوانندگان در پست‌های بعدی در این باب عرائضی تقدیم میکنم... 🌷🌷🌷🌷 eitaa.com/aftabhosn