eitaa logo
آقامحمودرضا
2هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
87 فایل
💠گرامیباد یاد ادمین کانال 🌷شهیدحاج مرتضی مسیب زاده ♻ ️تنها کانال رسمی منتسب به خانواده شهیدبیضائی ♻ دارای مجوز وکدشامد 1-1-3454-61-3-1 از وزارت ارشادوشورای عالی مجازی کشور ♻️ دارنده مقام نخست سومین جشنواره فضای مجازی کشور درسال۹۵
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸امسال خیلی از رفقا و همسنگرای کمر همت بستن برا سنگ تموم بذارن. چه چیزی بهتر از کنه؟! چه چیزی بهتر از و چه چیزی زیباتر از خوندن !؟؟ هرچی خدارو بیشتر یاد کنیم محمود بیشتر خوشحال میشه مگه نه؟! هرچی بیشتر به خدا نزدیکتر بشیم به محمود نزدیکتر شدیم...مگه نه؟! 🍃🌸قشنگ نیست اینطوری جشن تولد گرفتن؟ من که تصمیم گرفتم سر سفره افطار جشن تولد بگیرم براش و بگم رفیق ؛ قول میدم مثل سال قبل تلاشمو بکنم و یه عادت بد و گناهمو ترک کنم... اینطوری بیشتر خوشحالت میکنم رفیق درسته داداش؟... ♻️هجدهم آذر ماه ،سی و هشتمین سالروز تولد شهید محمودرضا بیضائی 🆔 @Agamahmoodreza
💠شیخ مرتضی انصاری : 🍃🌸مردم ! بدانید که دو چیز انسان را در مسیر انسانیت سریع به منزل میرساند؛ یکی خواندن و دیگری بر حضرت (علیه‌سلام) . گریه بر مولایمان حسین، معجزه میکند. به خدا معجزه میکند مردم...! 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠جزء سه 🍃🌸امام خمینی (ره) : یک سفره ای است که انداخته شده است برای همه طبقات، یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامّه مردم است. و هم زبان فلاسفه است. و هم زبان عرفای اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع. 📚صحیفه نور، جلد ١٩، صفحه ٨٢ 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠جزء نهم 🍃🌸استاد رائفی پور: یکی از بزرگان در قم میگفت: هر وقت دلتان برای امام زمان (عج) تنگ شد بخوانید، چون اینها یکی‌اند [امام معصوم قرآن ناطق است] اگر قرآن بخوانید دلتان آرام می شود.... 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠جزء دوازده # باخداصحبت_کن! 🍃🌸میرزا اسماعیل دولابی ( ره) : هر چه گرفتاری و ناراحتی داری، هر وقت دیدی که دارد انباشته می‌شود، با خدا صحبت کن. به نگاه کن که تا نگاه کنی همه را حل می‌کند. 🍃هر وقت دیدی کدر شده‌ای، هر دعا و ذکری که از پدر و مادر یاد گرفته‌ای، همان را با لبت تذکر بده. چرا لبت را روی هم بگذاری تا درونت دَم کند و خسته‌ات کند؟ صحبت کردن با او، ذات غم و حزن را می‌برد. 📚طوبای محبت ۳،ص ۸۹ 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠امام رضـا علیه السلام: 🍃🌸هرڪس ماه رمـضــان آیه از ڪتاب‌خدا را قرائت ڪند مثل این است ڪه در ماه های دیگــــر تمام را بخواند. 📚بحارالانـــوار ج ۹۳ ص ۳۴۱ 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠جزء شانزده 🍃🌸امام علی علیه السلام : برترين ذكرها است كه به وسيله آن سينه ‏ها گشوده شود، و درونها روشنی گيرد. 📚غررالحکم، باب القرآن 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠جزء بیست و پنج 🍃🌸آیت الله جوادی آملی : اگر کسی بخواند و معنایش را هم نفهمد همین خواندن قرآن باعث می‌شود فیض ببرد، بسیاری از مواقع هست که چشم انسان از گناه مصون است به برکت همین که الهی افتاده و انسان نمی‌داند که این توفیق از کجا نصیبش شده است. 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠جزء بیست و نه 🍃🌸از اطرافیان آیت الله بهجت : چند وقت پیش از آقا پرسیدم «چطور می شود امام زمان را درک کرد؟» گفتند: «زیاد بخوانیدوبه قرآن زیادنگاه کنید.» از وقتی این حرف را زدند، قرآن خواندن روزانه ام ترک نشده بود؛ اما امروز خیلی دلم گرفت. با خودم گفتم: «توی این مدت، چرا نباید یک حس نزدیکی به داشته باشم؟» 🍃🌸بعد از جلسه، بدون اینکه حرفی بزنم، آقا برگشتند به من گفتند: 👈«چشم آدم باید مواظب باشه. اگر کسی میخواد آقا امام زمان عجل الله فرجه رو ببینه، باید مواظب چشمش باشه که گناه نکنه.» سرم را انداختم پایین. حساب و کتاب چشم هایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود. 📚 کتاب در خانه اگر کَس است، ص ۴٣ 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🔴شهیدے ڪه امام زمان به او فرمود شفا بگیر 🌸زمانِ بازگشت به تبریز برای عمل جراحی شد.آن ایام علی یا با عصاو یا با صندلی چرخدار اینطرف و آنطرف می‌رفت. رفتم سراغ علی که آماده حرکت شویم. ولی علی مرا به طرفی کشید. حال منقلبی داشت و گفت: «فرزاد من خواب دیدم در باغی هستم. انگشترم را درآورده و از آب چشمه وضو می‌گرفتم.(شهید) احمد سعادتی را در کنارم دیدم که به من گفت: علی نگذار پایت را قطع کنند. در همین حین متوجه شدم سیدی نورانی آنجاست. سید نزدیک شد و به من گفت: . در یکی از پنجشنبه ها بیا مشهد من شفایت می‌دهم. نگذار پایت را قطع کنند،ولی به این شرط که بعد از خوب شدن به .» بعد گفت: فرزاد به همین خاطر باید برویم مشهد.باید برویم. 🍃🌸با اصرار او رفتیم تهران.اتفاقی اقای بهمن پور، یکی از دوستانم که تو جهاد فعالیت می‌کرد را دیدیم.به ایشان گفتم: ما عازم مشهد هستیم شماهم می‌آیی؟؟ قبول کرد و همراه ما امد.درحالی که از ماجرا خبر نداشت. وقتی رسیدیم به طور اتفاقی پنجشنبه بود. اتاق گرفتیم ‌وبعد از غسل زیارت راهی حرم مطهر شدیم. آن زمان حرم کوچکتر و خلوت تر از حالا بود. وقتی وارد صحن شدیم،قرآن قبل اذان شروع شد. دیدم حال علی دارد تغییر می‌کند! فکر کردم دوباره حالت موج گرفتگی و.... خواستیم ببریمش گوشه ای از حرم،اما نگذاشت. گفت: میخواهم بروم وضو بگیرم و وارد حرم شوم. کنار حوض نشستیم و وضو گرفت. وارد حرم شدیم. آهسته آهسته جلو می‌رفتیم. من و علیرضا هردو زیر کتف های علی را گرفتیم و نزدیک ضریح می‌شدیم. نمی‌دانم چطوری، ولی دیدم جمعیت آرام آرام کنار رفت و راه ما باز شد٬ درحالی که مردم حواسشان به ما نبود! 🍃🌸علی نمی‌توانست حتی پایش را زمین بگذارد.عصب پا از بین رفته بود. تقریبا رسیده بودیم به نزدیک ضریح که علی یکباره از خود بی‌خود شد و فریاد زد: . ناگهان مارا کنار زد و با همان پایی که تا لحظاتی قبل هیچ عصبی نداشت٬ شروع به دویدن کرد!!! وقتی مردم متوجه شفا گرفتن علی شدند٬ ریختند به سرش و پیراهنش را می‌کشیدندبرای تبرک! یکباره حرم حالت عادی خود را از دست داد. صدای گریه و صلوات و... خادمین وقتی این صحنه را مشاهده کردند٬ سریع اورا گرفتند و با ما به اتاق خودشان که پنجره‌اش رو به مسجد گوهرشاد باز می‌شد بردند. مردم جمع شده بودند.خبر شفا یافتن یک جانباز خیلی سریع پخش شد. 🍃🌸جانبازی که با صندلی چرخدار آمده و عصب پایش قطع بود، حالا با پای خودش راه می‌رود! شب شده بود. مردم منتظر بودند تا علی برایشان صحبت کند.بالاخره روبروی منبر صاحب الزمان در مسجد گوهرشاد قرار گرفت و شروع کرد برای مردم صحبت کردن. انگار آنجا یک نفر را می‌دید. شروع کرد صحبت کردن با زبان فارسی سلیس،بدون لهجه! سخنان او هم اکثرا تربیتی بود.بعد از اتمام صحبت ها بیهوش افتاد روی زمین. یکی از حرف‌هاش این بود که، (عج) برای امام دعا کنید و را با سوره‌های کوچک بزرگ کنید... بعد از آوردن آب قند.حال و احوالش مختصرا خوب شد. بلند شد ترسیدیم میان مردم برویم. چون مردم منتظر ما بودند! نمی‌دانم یک ساعت یا دو ساعت خادم ها مارا نگه داشتند. آن شب وقتی برگشتیم منزل، صاحب خانه متعجب و نگران شد! گفت شما یک جانباز داشتید که با صندلی چرخدار آمده بود و الان؟! 🍃🌸از مشهد برگشتیم مراغه.خبر همه جا پیچید. خیلی ها به دیدن علی آمدند. بعد از آن ماجرا رفتیم حوزه علمیه قائم(عج) در منطقه‌ی چیذر تهران ثبت نام کردیم.چون چندتا از بچه‌های مراغه آنجا درس می‌خواندند. یکی دو سال آنجا بودیم. مدیر حوزه چیذر از دست ما عاصی شده بود. چرا که تمام طلبه ها را تشویق می‌کردیم بروند جبهه. 📚 کتاب بیا مشهد ، زندگینامه و خاطرات روحانی شهید علی سیفی 🆔 @Agamahmoodreza
💠شهید خانمیرزا استواری تولد: ۱۳۳۸/۳/۲ شهرستان لار شهادت: ۱۳۶۶/۱/۲۰ شلمچه کربلای ۵ مزار : گلزار شهدای مرودشت / استان فارس 🍃🌸شهید خان‌میرزا استواری از دانشجویان رشته دندان‌پزشکی دانشگاه شیراز و از قهرمانان ورزشی استان فارس محسوب می‌شد و در جریان عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسید. خانمیرزا یک جلد کلام الله مجید داشت که عاشقانه آن را دوست داشت. فرق این با سایر قرآن­ها این بود که متبرک بود به دستان امام خمینی(ره). عجیب اینکه خانمیرزا این بهترین دارایی خود را به (عج) پیش کش میکند و آقا از ایشان قبول مینمایند. شوق خانمیرزا از این ماجرا در بخشی از وصیتنامه اش چنین👇 نمایان است: 🍃🌸 «با سلام به مهدی موعود(عج) آقا و سرور و مولایم، آنکه سربازش را قبول کرد، آنکه پذیرفت پرقیمت ترین چیزی را که حقیر به آن علاقه داشتم، یعنی قرآنی را که خیلی دوست می­داشتم به او هدیه کردم و قبول کرد. مهدی جان گریه ها کردم، مرا نپذیرفتی، مهدی جان ممکن است لایق نبودم ولی اینکه هدیه را از من پذیرفتی شاید به خاطر بزرگی هدیه بود و از آن شرمت شد که هدیه را قبول نکنی و این را میگویم که باور کنید امام زمان(عج) در جبهه هاست...» 📚کتاب ﺭاﺯیکﭘﺮﻭاﻧﻪ 🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🔴تلنگر ❗️ به امام زمانت کمک نکن! ▪️در کربلا برخی حاضر نشدند از خودشان برای #امام_زمانشان مایه بگ
🔴تلنگر ❗️ ... علامه مصباح : 👈یکی از ویژگی‌های پیامبر (ص) که در قرآن به آن تصریح شده، اهتمام بسیار و حریص بودن ایشان نسبت به است، و حتی در قیامت که همه وانفسا می‌گویند،ایشان وا اُمَّتا می‌گوید. اما با وجود محبت فراوان ایشان نسبت به امّتشان، آن حضرت طبق نص صریح قرآن در روز قیامت از همین امت 👈 به خاطر مهجور گذاشتن نزد خداوند شکایت می‌کند. 🔴این امر نشان می‌دهد که مهجور ماندن قرآن چه اندازه بر (ص) سنگین است که حاضر است از امّتی که این همه به آنها علاقه دارد، شکایت کند؛ آن هم در زمانی که امت نیازمند او هستند. ۹۶/۹/۹ 🆔 @Agamahmoodreza‌