آقامحمودرضا
💠دوست شهید مدافع حرم اکبر شهریارى: 🍃🌸اربعین سال ۹۲ با عدهای از دوستان عازم کربلا شدیم. در آن سفر
🍃🌸شهید اکبر شهریاری، یکم فروردین ماه 1363 در محله کیانشهر تهران به دنیا آمد. ایشان در دانشگاه امام حسین (ع) و در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل دادند.
او حافظ کل قرآن، عامل به قرآن، بسیار خوش خُلق و شوخ طبع، اهل تفریح و ورزش،
پیگیر برای حل مشکلات مردم، بخشنده، آمر به معروف و ناهی از منکر، باغیرت، هیاتی و مطیع رهبر بود.
🍃علاقمند به مطالعه، ورزش(فوتبال، تکواندو، کوهنوردی)، چتربازی، خوشنویسی، سفر، زیارت اهل بیت (ع) و شهدا، خدمت به شهدا، شرکت در مجالس اهل بیت (ع)، مداحی در هیئت و مجالس مذهبی بود.
به حلال و حرام و لقمه حلال بسیار توجه داشت. همکار و همرزم و یکی از دوستان بسیار نزدیک شهید #محمودرضابیضائی بودند که دو روز بعد از شهادت ایشان در سوریه (ریف دمشق) به شهادت رسید.
🍃🌸یک روز پیش از شهادت یکی از دوستانش مجروح می شود و هنگامی که اکبر به بالای سرش میرود به اکبر می گوید:
محمود بیضائی شهید شده و چند شب قبل از شهادت در خواب دیده بود که با تو (یعنی شهید شهریاری) در باغی بزرگ و سرسبز در حال قدم زدن است. فردای آن روز اکبر هم در حرم مطهر حضرت زینب (ع) بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل شد.
🌷روحش شاد ،یادش گرامی و راهش پر رهرو
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🔴میرفت می ایستاد کنار سیبل 🍃🌸محمودرضا پاسدار که شد خیلی زود شد مربی نیروهای مقاومت ، بیشتر با بچه ه
🔴مواجب بگیرِ خدا
🍃🌸گفتند محمودرصا بیضائی درسوریه شهید شد.
اسمش را تا بحال نشنیده بودم.چهره ی
ناآشنایی بود.عکسهایش اما خیلی زود در دنیای مجازی دست به دست میشد. با دیدن عکسها تحت تأثیر قرار گرفتم.
دخترش را در آغوش گرفته بود...
دختری بسیار کوچک...
نمیدانم یک سال، دو سال یا کمتر...
دختری زیبا که در آغوش پدرش جا خوش کرده بود...
اما دیگر آغوش پدرانه ای برایش نبود!
🍃🌸ُنمیدانم چه چیزی در دنیا میتواند این نداشتن را پُر کند؟! وقتی دخترکی،اولین قهرمان زندگی اش را از دست میدهد،دیگر هیچ چیز و هیچکس نمیتواند
مانند پدرش کوهی باشد برای تکیه!
آدم میماند برای پدر ناراحت باشد یا برای دختر!
اصلاً آدم میماند که ناراحت باشد یا به جایگاه بیمانند شهدا غبطه بخورد!
من اما بیشتر غبطه میخورم به این همه ایمان! یک مرد جوانِ خانواده دار، چه علاقه ی شدیدی به خدا و ائمه دارد که همه چیزش را رها میکند و میرود به سوی حرم..
میرود به سوی خدا...
به سمت عشقی بی پایان..
در راه این عشق، شهید میشود و در آخر مُزدش را میگیرد..
و چه مُزد و مواجبی بهتر از شهادت؟!
اصلاً حالا که حرف از حرم و مدافعان قهرمانش شد، فریادمیزنم این جمله را که ؛
مدافعان حرم،مواجب بگیرِ خدا هستند!
اسطوره هایی که جنگیدند برای ناموس خدا..
نه اسد و نه هیچکس دیگر..
کاش ما هم این جرئت و لیاقت را داشتیم تا جوانیِمان، فرزندانمان و همه ی داراییمان را در راه خدا هدیه دهیم
در مقابل ظلم و تروریسم و داعش یا هر گروهک تروریستی ساخته شده
توسط استکبار بایستیم و ازخدا مواجب بگیریم!درست مثل #محمودرضابیضائی
درست مثل #شهدا
#حق۴
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠محمودرضا برای جزئیات زندگی اش هم برنامه داشت ...
🍃🌸کاش می شد دنیای کلمات را ملموس کرد و از دل انتزاعات، واقعیت را به
نمایش گذاشت. گاهی کلمات برای اینکه مثال
#قهرمانیهای یک انسان را به تصویر بکشند،
کوچکند.
#محمودرضابیضائی؛ یکی از همین
قهرمانانی است که کلمات در ماراتونی نفسگیر هم قادر نیستند همه چیز را درباره اش بگویند.
شاید گاهی بگوییم شهدا از دنیایی دیگر آمده اند.
ولی نه!
شهدا همین ماییم،
همین ما با همین جسم و جوارح با این تفاوت که شهدا ؛
جدّی جدّی برای خدا زندگی میکنند،
جدّی جدّی برای خدا میجنگند
و جدّی جدّی برای خدا شهیدمیشوند.
وقتی به زندگی #محمودرضا نگاه میاندازیم، میبینیم برای #جزئیات_زندگی اش هم #برنامه داشت.👈 همیشه منظمها موفقترند.
🍃🌸محمودرضا راز و رمز این وصیت امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن(ع) یعنی
"اوصیکُم بِنَظم اَمرکُم" را به خوبی درک کرده بود.
شهادت برای اهلش از مدتها قبل از اینکه جسمشان را تقدیم معبودشان کنند شروع
میشود. از همان روزی که تصمیم میگیرند بزرگ شوند تا جایی که به نفسشان دستور بدهند و کنترل نفسشان را به دست بگیرند و
از کنار هیچ چیز به سادگی نگذرند.
#محمودرضا یکی از همانها بود.
یکی از همانهایی که از کودکی، این نظم و توجه به خود و دیگران را در زندگیاش داشت.
🍃🌸او مصداق مؤمنی بود که برای تمام اوقات روزش برنامه دارد و علاوه بر #کار، به #تفریح و #عبادت هم میپردازد.
نمازشب و دعای کمیل و کلاسهای عارفانه اش یکطرف، ورزش و علاقه اش به فوتبال و بسکتبال و کاراته از طرف دیگر از او یک یل عارف تُرک ساخته بود.
دیار آذربایجان کم ندارد از این یَلها که هرکدام افتخاری برای همه ی ما ایرانیان محسوب میشوند؛
🍃🌸 از حمید و مهدی باکری تا جواد فکوری و حتی ستارخان و باقرخان، همه نشان از آن
دارد که این خاک، پرورش دهنده ی شیربچه های دلاور شیعه است،
مخصوصا اینکه تاب جسارت به حرم خواهر حضرت ابوفاضل را ندارند.
علاقه ی محمودرضا به ورزش، از او یک طرفدار چند آتشه ی فوتبال و بسکتبال ساخته بود. اینقدر که تمام لیگها و بازیکنان این دو ورزش
را میشناخت اما همین علاقه اش هم تعریف خودش را داشت. مثال با وجود همه ی علاقه اش به "مایکل جردن"، "شکیل اونیل" بازیکن
مسلمان بسکتبالیست را ترجیح میداد و توجیه اش این بود که او هر هفته به نمازجمعه میرود.
#حق۴
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🍃🌸 #محمودرضا جوانی بود پرکار و فعال مثل همه ی شهدای دیگر و نیک میدانست که بهشت را به بها میدهند،
🔴از « شکیل اونیل » تا « حاج همّت »
🍃🌸نوجوانی که روزی برای رفتن یکی از بازیکنهای تیم محبوبش گریه میکرد و حتی سیاه میپوشید،
جوان رعنایی شد که عکس سید حسن نصرالله، شهید #همّت و رهبر عزیزمان از #دیواراتاق ساده و محقرش حذف نمیشد...
#محمودرضابیضائی بیست و هشت روز قبل از شهادتش روی تخته سیاه نوشت؛
اذا کان المنادی زینب، فاهلا بالشهادة
اگر دعوت کننده زینب است، پس سلام بر
شهادت...
و نه عجب که بیست و هفت روز پس از اربعین سال ۹۲ از قاسمیه ی سوریه به دیدار سرور و سالار شهیدان شتافت.
🍃🌸جوانی که سی و پنج ترکش تله ی انفجاری، در حالی که فرمانده ی محور عملیات جنوبشرقی دمشق بود، سر و سینه ی او را شکافته بود...
#حق۴
🆔 @Agamahmoodreza