سلام
این چهار فایل رو در مورد اهمیت امتداد نهضت فاطمی و نقش زنان در شرایط کنونی بخونید
آنگلا مرکل را به عنوان الگوی زن موفق در عرصهی سیاست به زنان ایرانی معرفی میکنند. اما مرکل را نمیتوان یک زن موفق قلمداد کرد، بلکه میتوان او را یک زن موفق در خدمت به ساختارهای مردساختهی مدرن دانست. چراکه یک زن زمانی میتواند الگوی مناسبی باشد که در هر نقشی که به عهده میگیرد، جنسیت زنانهی خود را بروز و ظهور بخشد و متناسب با اقتضائات آن رفتار کند. یکی از انتقادات اساسی که به این نوع الگو میتوان وارد دانست تداوم بخشیدن به سیاستهای جنگطلبانه آلمان در هنگام تصدی پست نخست وزیری است. حمایتهایی که از آمریکا در حمله به عراق به عمل آورد که نتیجه آن کشته و زخمی شدن هزاران زن و کودک بود. این عملکرد مرکل نه تنها با زنانگی منافات دارد، بلکه قوامبخش ساختارهای مردساخته است. چراکه اساسا نظامیگری و خشونتطلبی نسبتی با زنانگی ندارد.
برای درک بهتر این مدعا میتوان به ماجرای ملکهی سبأ در جریان دعوت حضرت سلیمان و چگونگی عملکرد ملکه اشاره کرد. زمانی که حضرت سلیمان خطاب به آن بانو که در نظام کفر زندگی میکرد، نامهی تندی نوشته و توسط هدهد به دست آنها میرساند، ملکه بعد از دیدن نامه و با توجه به شناختی که نسبت به جبروت حضرت سلیمان دارد با قوم خود در مورد چگونگی پاسخ مشورت میکند و از آنها نظریه میخواهد. پاسخ آنها را قرآن اینگونه بیان میکند: « نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ..»ناراحت مباش و هيچ غم مخور كه ما مردانى نيرومند هستيم و ارتشى قوى داريم.
ملکه که با توجه به این پاسخ متوجه تمایل آنها به جنگ میشود، شروع میکند به مذمت جنگ و میگوید:« إِنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها...» يعنى، جنگ عاقبتى ندارد، مگر غلبه يكى از دو طرف و شكست طرف ديگر، يعنى فساد قريهها و شهرها و ذلت عزيزان و با رد نظریهی آنها خودش با عقلانیتی زنانه اینگونه پیشنهاد میدهد:« وَ إِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَناظِرَةٌ ..» یعنی نظر من اين است كه هديهاى براى او بفرستيم، ببينيم فرستادگان ما چه خبرى مىآورند، آن وقت تصميم به يكى از دو طرف جنگ يا صلح بگيريم.
در این ماجرا به وضوح میتوان نقش جنسیت را در این تصمیمگیری مشاهده کرد. زمانیکه زن بتواند زنانگی خود را به اجتماع تزریق کند و در ساختارهای مردساخته هضم نشود، میتوان گفت موفق عملکرده است، چرا که هویت زنانهی خود را محفوظ داشته و فکر و عقلانیت خود را در خدمت به بهبود زندگی جامعه قرار داده و در عین حال مستقل عمل کرده است.
✍مریم اردویی
@zananegiii
ام هانی گوید: از حضرت ابا جعفر محمد بن علی علیهما السلام راجع بقول خدای تعالی « فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ» سوگند به ستارگان غروبکننده، همان سیارات نهان شونده «١٥ و ١٦ سوره ٨١-» پرسیدم، فرمود: آن امامی است که در سال ٢٦٠ غایب شود، سپس مانند شعلهای در شب تاریک فروزان شود، اگر زمان او را درک کنی چشمت روشن شود.
مدتی قبل شرح این روایت از اصول کافی توسط استاد عابدینی را گوش میدادم که ایشان ذیل تفسیر این روایت گفتند خداوند آنچه را که برای نظام تشریع لازم داشت، مطابق آن نظام تکوین را خلق کرد. به عبارت دقیقتر به علت علم خداوند تمام نقشه و برنامهریزی خداوند برای هدایت انسان کاملا نزد خالق آشکار بوده و عالم را مطابق با آن خلق کرده است تا دلالتهایی که در عالم خلقت وجود دارد مبین و آشکارکنندهی آن نقشه و طرح هدایتی باشد.
در این روایت نیز برای فهم مسئلهی «غیبت امام» از تشبیه در عالم تکوین و خلقت استفاده شده است. با این توضیح، معنای «لولاک لما خلقت الافلاک» بهتر قابل درک خواهد بود.
با این مقدمه قصد دارم به سراغ اهمیت مفهوم جنسیت در قرآن بروم. در آیات ۱۹ و ۲۰ سوره الرحمن آمده: «مَرَجَ الْبَحْرَيْن يَلْتَقِيَانِ. بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَان»
علامه طباطبایی در تفسیر این آیات فرموده :«خدای تعالی دو دریای شیرین و گوارا و شور و تلخ را مخلوط كرده، در عین این كه تلاقی آن دو دائمی است، به وسیله مـانـعی كه بین آن دو قرار داده نمی گذارد كه یكدیگر را در خود مستهلك كنند، و این صفت گوارایی آن را از بین ببرد و آن صفت شوری این را، و در نتیجه نظام زندگی جانداران و بقای آن را تهدید كنند.» در روایات نیز در تفسیر باطنی این آیات، از دو دریا به حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) تعبیر شده است.
هر یک از این دو معصوم (ع) مصداق بارز و کامل دو جنس زن و مرد در عالم دنیا هستند که با توجه به این آیات به وضوح میتوان دریافت که وجود مرزهای جنسیتی و عدم آمیختگی خصوصیات این دو جنس به هم از اقتضائات طبیعت و حیات طیبه است و چنانچه این مرزها کمرنگ یا نادیده گرفته شود سبب فساد در زمین و نابودی نظام زندگی انسانی و خانوادگی خواهد شد.
✍مریم اردویی
@aghletarif
*امام عصر عج چگونه با ۳۱۳ نفر جهان را فتح می کند؟*
آیا عقلانی است که امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف با یاران اندکش قیام کنند و عدل را در دنیا گسترش دهند؟؟
اندیشکده جینسا وابسته به رژیم کودک کش اسرائیل، مدتی است که در کشورهای خاورمیانه، خصوصا شیعه نشین به دنبال افراد تاثیر گذار و نیروهای مقاومت اسلامی بوده و ترورهایی نیز در همین راستا انجام داده است .
در مقاله ای که این اندیشکده ی یهودی به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است:
وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام قاسم سلیمانی می تواند ارتشی نیم سری و نیم نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و آفریقا گسترش دهد به گونه ای که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد و یا وقتی در مانورها بهترین ارتش های جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می گیرند به سمت نبرد فرسایشی پیش می روند و در نهایت درمانده و خسته یا باید آتش بس استراتژیک و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می توان گفت اگر در سطح جهانی، فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر، این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل عالم را داشته باشد.
همین اندیشکده عنوان می کند:
در زمانی که داعش به کردستان عراق یورش برد، کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاح های سبک، نیمه سنگین و سنگین را در اختیار داشت، که فقط در عرض چند ساعت شکست خورد و ناچارا در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی حاج قاسم سلیمانی شد، او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد.
بارزانی سرکرده کردهای عراق می گوید :
وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود، گفتم :
فقط همین چند نفر؟!
اما وقتی خبر حضور حاج قاسم به گوش داعشی ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور حاج قاسم، دواعش چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند.
جالب آنکه این چهل نفر هر کدام متخصص یک قسمت از امور نظامی بودند مثل:
اطلاعات، خمپاره انداز، بی سیم چی، نقشه خوان، طراح جنگ های درون شهری، طراح جنگهای چریکی و شبانه، طراح جنگهای نامنظم و خط شکن و ...
بعد از پیروزی بر داعش بود که
بارزانی می گوید :
تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت از لشکر یک نفره در میان است.
ما با ۹٠ هزار نیرو در چند ساعت شکست خورده بودیم و کردستان عراق طومارش داشت در هم می پیچید، ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده، داعش تا بن دندان مسلح را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت.
آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می دهد، منظور خداوند من و امثال من نیست، بلکه آنانی که در خود باوری به اعلا درجه رسیده و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله ای کمتر از دو چشم از هم باشد.
وقتی سردارانی چون سلیمانی ها، سلامی ها، حاجی زاده ها، شهلائی ها، همدانی ها، باکری ها، همت ها و ... تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمانهای والای مهدوی باشند؛ آن موقع می توان به این ادراک رسید که بله ۳۱۳ نفر در زیر پرچم اسلام ناب محمدی (ص) و امر حضرت حجه ابن الحسن عسگری (عج) می توانند دنیا را از تمامی امراض، گرفتاری ها، بی عدالتی ها، رنج و عذاب نجات داده و در نهایت حکومت جهانی عدل علی علیه السلام را بر پا نمایند.
🇮🇷بازنشر از کانال بدون مرز