eitaa logo
نوشته‌ها
864 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
666 ویدیو
32 فایل
اینجا به یاری خدا از خانواده، زنان، سیاست، مبانی تمدن غرب و نقد اندیشه‌ها می‌نویسم. «اللهم اجْعَلنی مُجَدِّد دینک و مُحیِ شَریعَتِک» مریم اردویی طلبه سطح ۳، رشته مطالعات اسلامی زنان @ma_3461 ایتا اینستاگرام @maryam_ordouei
مشاهده در ایتا
دانلود
مجموعه استوری در نقد عصر جدید👆
New Doc ۲۰۲۲-۰۴-۱۲ ۲۳.۵۹.۴۳.pdf
3.91M
نقد قانون جذب و شکرگزاری نوین مجموعه استوری ✍مریم اردویی @aghletarif
New Doc ۲۰۲۲-۰۴-۱۵ ۰۱.۲۹.۳۵.pdf
2.58M
مروری اجمالی بر مبانی نظری غرب مدرن مجموعه استوری ✍مریم اردویی @zananegiii
16.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. در رابطه با تفکر دکارت، برخی دوستان گفتند که در واقع دکارت روایت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» رو فهمیده ولی آخرش منحرف شده، برای درک تفاوت نگاه دکارت با آنچه در این حدیث آمده، بخشی از سخنان دکتر دینانی در شرح این حدیث را آوردم. البته مرحوم علاّمه مجلسى تفسيری از بعضى از علما درباره اين حديث نقل مىكند ، به این نحو: «روح انسان يك موجود لطيف لاهوتى است، در صفت ناسوتى، (يعنى از جهان ماوراء طبيعت است كه با صفات عالم طبيعت ظاهر گشته) و از ده طريق دلالت بر يگانگى و ربوبيّت خداوند مىكند: 1 ـ از آنجا كه روح مدبّر بدن است مىدانيم كه جهان هستى مدبّرى دارد! 2 ـ از آنجا كه يگانه است دلالت بر يگانگى خالق دارد! 3 ـ از آنجا كه قدرت بر حركت دادن تن دارد دليل بر قدرت خداست! 4 ـ از آنجا كه از بدن آگاه است دليل بر آگاهى خداوند است! 5 ـ از آنجا كه سلطه بر اعضاء دارد دليل بر سلطه او بر مخلوقات است! 6 ـ از آنجا كه قبل از بدن بوده و بعد از آن نيز خواهد بود دليل بر ازليّت و ابديّت خداست! 7 ـ از آنجا كه انسان از حقيقت نفس آگاه نيست دليل بر اين است كه احاطه به كُنه ذات خدا امكان ندارد! 8 ـ از آنجا كه انسان محلّى براى روح در بدن نمى شناسد دليل بر اين است كه خدا محلّى ندارد! 9 ـ از آنجا كه روح را نمى توان لمس كرد دليل بر اين است كه خداوند لمس كردنى نيست! 10 ـ و از آنجا كه روح و نفس آدمى ديده نمى شود دليل بر اين است كه خالق روح قابل رؤيت نيست!»  @zananegiii
New Doc ۲۰۲۲-۰۴-۱۶ ۱۶.۰۴.۲۰.pdf
5.7M
معماری بی‌حیا مبانی معماری مدرن تاریخ ورود این معماری به ایران حریم‌زدایی همراه با حیازدایی مجموعه استوری ✍مریم اردویی @zananegiii
به اسم اعظم قسم، ناکارآمد جلوه دادن اسلام اثم اعظم است در ارزیابی عملکرد دولت‌ها همه از بی‌تدبیری و بی‌برنامگی در حوزه‌ی اقتصاد می‌گویند و عمده‌ی نقدشان حول محور مسائل اقتصادی می‌چرخد. انگار کسی حواسش نیست که تنها تأثیر بی‌برنامگی دولت‌ها در رتق و فتق معاش خلق‌الله، بروز و ظهور شکاف طبقاتی و افزایش ضریب جینی نیست؛ شاخص‌هایی که در آمار بانک جهانی مبنای سنجش میزان موفقیت یک دولت در پیش‌برد اهداف یک حکومت در جهت رفاه مادی است. این وسط کمتر کسی به این نکته‌ی مهم توجه دارد که ثمره‌ی اقتصاد فاجعه‌بار متکی به «ادراکات عقلایی و تجارب بشری» ناکارآمد جلوه دادن اسلام در اداره‌ی حکومت است؛ همان که دغدغه‌ی اصلی حضرت روح‌الله، آن معمار کبیر و دقیق انقلاب نیز بود: «شما در عین این‌که باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد و خدا آن روز را نیاورد، باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای نکرده اسلام در پیچ و خم‌های اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی متهم به عدم قدرت اداره‌ی جهان نگردد».   گناه نابخشودنی دولت‌ها، بسی فراتر از تورم n درصد و ضریب جینی n صدم درصد، تنزل فلسفه‌ی تشکیل حکومت اسلامی به انگیزه‌های مادی و تقلیل گفتمان انقلاب در حد تأمین بدیهی‌ترین خواسته‌های دنیوی است؛ به گونه‌ای که ادبیات امام جامعه نیز حول محور «اقتصاد» بچرخد. امامی که خود فرزند خلف روح‌الله است و بهتر از هرکس دیگر باورهای او را باور دارد که: «زیربنا توحید است، زیربنا عقاید حقه‌ی الهی است؛ نه زیربنا شکم باشد. این‌هایی که اقتصاد را زیربنا می‌دانند، این‌ها منحط کردند انسان را از حد انسانیت به حد یک حیوانی، مثل سایر حیوانات».    ️ شهید آوینی که خود شاگرد مکتب ولایت است، می‌نویسد: «اگر حکومت اسلامی می‌خواهد برای رشد و تکامل انسانی برنامه‌ریزی کند، اصالتا باید به ابعاد معنوی و روحانی وجود بشر توجه پیدا کند و در مرحله‌ی اول موانعی را که راه تعالی روحانی بشر به سوی خدا را سد کرده‌اند، از سر راه بردارد و از جمله‌ی این موانع فقر مادی است». وقتی یک شاگرد این مهم را فهم کرده که از بین بردن فقر مادی امری تبعی است، نه اصلی و هدف از آن دستیابی به عدالت اجتماعی است، نه توسعه؛ مگر می‌شود معلم این شاگرد نداند که اقتصاد اصل نیست، بل‌که فرع است؟! لیکن این‌همه بار جامعه را بر دوش ولی انداختن و توانش را خرج یک امر تبعی کردن است که عاملان را لایق لعنت خدا می‌کند: «اللهم العن الذین... حملوا الناس علی اکتاف آل محمد». خدا لعنت کند کسانی را که بار مردم را بر دوش آل محمد انداختند.     ️ گناه تمام دولت‌ها و مسوولانی که در ریل اقتصاد لیبرالی قدم برداشته یا دم از توسعه‌ی اقتصادی و تعامل جهانی زدند و یا بر طبل «گفتگوی تمدن‌ها» کوبیدند، نه صرفا در بالا و پایین کردن نرخ ارز و دلار که در عدم فهم انسان در مکتب عقلانی- وحیانی اسلام است. انسانیتی که صدر او عقاید، و پایین‌ترین مرتبه‌اش آب و خاک و منافع مادی است. ذنب کبیره‌‌ی نخبگان سیاسی و اقتصادی، وادادگی در مقابل ساختارهای اقتصادی مدرنی است که به شعارهای عدالت‌‌طلبانه‌ی انقلاب، بل‌که به امنیت معیشتی مردم شبیخون زده و سبب فاصله گرفتن توده‌ها از نظام اسلامی می‌شود. ساختارهای اقتصادی که تولید ثروت را بدون هماهنگی سیاسی با قطب‌های سرمایه و تکنولوژی جهان ناممکن می‌داند و با ترویج رفاه دائم‌التزاید، مصرف‌گرایی را محور همه‌ی تنظیمات اجتماعی قرار داده و آخرت‌گرایی را به خرده‌فرهنگی تابع اقتصاد بدل می‌کند. همین ساختارهای پیچیده مسبب ایجاد شکاف طبقاتی و تقسیم جامعه به دارا و ندار شده و نظامی را که پشتش به حمایت مردم گرم است، در مظان اتهام مردم‌ستیزی قرار می‌دهد. مردمی که اگر حمایت قلبی‌شان از حکومت نباشد، اسلام با وجود امام معصوم علیه‌السلام نیزخانه‌نشین می‌شود. بر فرضی که چندان هم محال نیست، اگر پشت نظام خالی شود و مردم از حکومت اسلامی و کارآمدی آن قطع امید کنند و از اصول و ارزش‌ها فاصله بگیرند، مقابل کفر و استکبار جهانی ایستادن و زمینه‌سازی برای ظهور موعود (عج) دیگر چه محلی از اعراب خواهد داشت؟!    ️ شعار توسعه و اقتصاد کینزی و نئو‌کینزی، جامعه را به جایی رسانده که چشم‌ها بیشتر به دنبال بالا و پایین شدن قیمت ارز، دلار، سکه و ذهن‌ها پی ثبت‌نام در فلان هلدینگ، خرید بهمان اوراق بهادار، افت و خیز شاخص بورس، آزادسازی سهام عدالت، ثبت‌نام در لیزینگ خودرو و... است. رهاسازی اذهان عمومی از لات‌های عددی و عزی‌های رقمی، غرق کردن گوساله‌ی سامری و جایگزینی دوباره‌ی نظم آسمانی به جای نظم زمینی، تبر ابراهیمی، ید موسوی و کتاب محمدی می‌طلبد. چه کسی فکرش را می‌کرد تا شکستن بت به عقب برگردیم؟! و آیا اثمی بزرگتر از ارتداد بعد از ایمان هم هست؟! ✍مریم اردویی @maryamordouei