eitaa logo
احادیث،اشعارجعفرکیانی
36 دنبال‌کننده
436 عکس
373 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵شوال شهادت حضرت عبدالعظیم(ع) ولی نعمت اهل ری،تسلیت باد. شهرری قبله تهران شده ازمقدم تو شده هرروز برافراشته ترپرچم تو هرکه آمدبه حریم وحرمت باحاجت خوب شد زخم دلش ازکرم ومرحم تو تو گل باغ حسن هستی وازبیت ولا خارها گل شود از باغ گل و شبنم تو سائل ازدرگه تو رد نشود بی حاجت میشود سیرلب تشنه لبان از یم تو عرضه کردی به امامان تومرام خودرا گشت تاُیید،مرام و سخن محکم تو حرمت بوی حسین ابن علی(ع) رادارد مستتر گشته غم کرببلا در غم تو تو شهید ره اسلام و شدی زنده به گور ما همه غمزده از غربت واز ماتم تو اربعین ،هرکسی از کرببلا جا ماند سوی تو پای پیاده به امیدی آید جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
شهادت حضرت حمزه عموی گرامی پیامبرتسلیت باد. حمزه، ای ذوالفقارپیغمبر ای عموی صدیقهُ اطهر حامی سرسخت حضرت طاها باعلی درنبرد هم سنگر قوت قلب احمد مختار ازبرایش تو،خود،چویک لشکر تاتوبودی دلش به تو خوش بود دشمنش از تو داشت دردسر انقدرازتو کینه دشمن داشت که تو راکردهمچوگل پرپر کینه ات را به دل گرفت عدو چون که ازاوشکسته بودی سر پس از آن درکمین تو بنشست تابه تو عاقبت شد،حمله ور در احمد مثله کردجسمت را بر تو گریه کرد پیغمبر بدن مثله ات که پوشاندند آمد و دید پیکرت خواهر همره خواهرت صفیّه،گریست چشم پرنور حضرت کوثر خواهری هم به دشت کرببلا تا که آمد، کنار برادر دیدغرقاب خون برادر را دید، پیکرش شده بیسر روبسوی مدینهُ جدّش کردو گفت،بادو چشم تر اینکه افتاده دربرابرمن هم حسین توست،هم برادرمن جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
السلام علیک یاابا صالح المهدی ای محرم اسرارخداوندتعالی وی یوسف غایب شده حضرت زهرا ای مظهرلطف و کرم وجودوعطوفت آخرین ذخیرهُ خداوندی و،والا توطالب خون کشتهُ کرببلایی تومنتقم خون تمام شهدایی از یمن توبرخلق رسدرزق خداوند تومصلح وتومنجی وتودلبرمایی ای حجت حق،منتظردادتوهستیم ماهرشب وهرروز همه یادتوهستیم ای حجت ثانی عشر،ای مهدی موعود ما منتظر یاری وامدادتوهستیم کی میشودآقاکه زغیبت به درآیی چون ماه درخشان زپس ابربرآیی کی قسمت ماروُیت رخسارتوگردد کی چهرهُ نورانی خودرا بنمایی دنیا همه درآتش بیداد،گرفتار اوضاع عراق ویمن وسوریه غمبار آقا نظری کن به همه منتظرانت یاری کن ونصرت بده برعبدگرفتار هرروز،وَ،هرشب زخداوند تعالی برآمدن تو همه داریم تمنّا ما منتظرانیم وتویی منتظَرما عجّل لولیک الفرج بوَد، ذکرلب ما جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
ماجرای تاجرسنی مذهب،درشهرحلّه،بنام یاقوت،که با کرامت امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)شیعه شد بوددرحلهّ تاجرپسری به تجارت عمرکردسپری همره کاروان سفرمیکرد اینچنین عمرراگذرمیکرد درمسیرتجارت ودر راه داشت توقف دراستراحتگاه شاهدی دید، هم غذاهایش گه ورا میکنند آزارش علت آنچه راکه اومیدید در زمان مناسبی پرسید گفت یاقوت،پاسخ اورا که،توکه،همسفرشدی باما همرهان مرا که میبینی همه هستند،مذهبی سنیّ گرکه بینی مرادهند آزار اینچنین میکننداین رفتار چونکه من شیعهُ علی(ع)هستم با ولای علی(ع)چنین مستم زین جهت میدهندمرا آزار زین جهت میکنند این رفتار ماندم از کاروان شبی تنها در دلم بود شیون وغوغا جانم ازترس وخوف شدبرلب مانده بودم کجاروم آنشب یاد حرفی زمادر افتادم یادحرفی که داداویادم مادرم گفته بود ای فرزند خاطرت باشدازمن این یک پند ما امامی رئوف هم داریم که به لطفش همیشه میبالیم مادرت هرکجا که وامانده بهریاری،زجان،ورا خوانده گرشدی مبتلا،بگو واضح کمکم کن،کمک، اباصالح من هم،آنشب،میان آن صحرا شده بودم گم و،شدم تنها آن سه را یک به یک،صداکردم ولی،مرتفع نشد دردم ناگهان در دل سیاهی شب یا اباصالح آمدم بر لب بیدرنگ،یک سوار نورانی شد عیان،گفت چراپریشانی گفتم آقا،زکاروان ماندم گشته ام مضطرو،توراخواندم گفت آقا، مباش ناراحت من تورا میرسانمت مقصد حال که،آورده ای پناه بما دین مادرت، اختیار نما چونکه آقاشدعازم رفتن گفتم آقا، بیا بهمره من گفت آقا بمن هزاران تن استغاثه نموده اندبه من ناگهان ،آن،سوارهُ ثاقب شد به یک لحظه ازنطرغایب من هم از این کرامت آقا گشته ام شیعهُ علی مولا جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
تقدیم به محضر امام رئوف علی ابن موسی الرضا(ع) ای حرمت بهشت روی زمین مرقد تو قبلهُ اهل یقین خوانده توراحضرت ختم رسل بضعهُ خویش وبضعهُ دومین تا که تو دیده بجهان گشودی مدینه گردید چو خلد برین حضرت موسی پسران زیاد داشت، ولی توازهمه بهترین عالم آل احمدی(ص)یا رضا تویی ولی خالق عالمین مست می جام توهستیم ما برلب تشنگان،تو ماء معین از سوی خالقِ دوعالم شدی به اِنس وجن،توحجت هشتمین ضامن آهو و پناه عالم تویی،تویی پناه ایران زمین عشق ومحبت توبرعاشقان هست دژی محکم وحبل متین هر که زند چنگ بدامان تو آمده درپناه حصن حصین تمام عالمان بهنگام بحث شدند مقهور شما برترین تمام هستیت فدای دین شد گشت زتو محکم ومستمر،دین نور دل حضرت زهرا ،رضا تفضّلی،ارادت ما ببین درشب میلاد توازمقدمت در شعف وشور،همه موُمنین دعا کن آقا که شودقسمتم شهادت،ای خسرودنیاودین جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
فرمایشات پیامبر(ص...)وائمّه(ع...)درموردشخصیت سلمان فارسی پیامبر: سلمان منااهل البیت. سلمان دارای علم اولین و آخرین است. بهشت مشتاق علی(ع)وعماروسلمان است. خداوندمرامکلف به دوست داشتن علی(ع)و سلمان ومقدادوابوذرکرده است. امیرالمومنین(ع): خداوند به برکت سلمان و برخی از یاران،به مردم روزی میدهد. امام صادق(ع): سلمان فارسی همچون لقمان است. ایمان ده درجه داردمقداددردرجه هشتم ،ابوذردردرجه نهم و سلمان دردرجه دهم قرارگرفته است. من ازتبارحضرت سلمان ایرانم من شیعه اثنی عشر از نسل سلمانم اسلام من اسلام ناب احمدی(ص) باشد از امت پیغمبر اکرم ، وَ قرآنم من شیعه اثنی عشر هستم الی المحشر باشد ولای چارده معصوم ایمانم من پیروپیغمبر آخر زمان هستم فخرم بوداینکه دراین عالم مسلمانم قرآن ومکتب باولای چارده معصوم دراین جهان وآن جهان،دارو ،ودرمانم من شیعه مولا امیرالمومنین(ع) هستم مانندسلمان، برعدویش همچوطوفانم گرچه دراین دنیای فانی زندگی دارم اما من از دلبستگی بر آن گریزانم گفتند الدنیا بوَد مزرعت الاُخری من چند روزی در جهان خاک مهمانم فرمود،خالق،که نخفتُ فیهِ مِن روحی زین روی این دنیای فانی هست زندانم باعشق حیدر(ع)حق،سرشته تاروپودم را با دیدن رخسار او در قبر خندانم ایرانیم،تحت عنایات رضایم من باشدعلی موسی الرضا(ع)سلطان وآقایم قبل از پدرمادر، عزیزانم امامانند دردو جهان،امّید من هستندعزیزانم من با امام عصر(عج ا...)پیوسته کنم بیعت تا جان بتن دارم،سر این عهدوپیمانم فرمود پیغمبر،که ای سلمان،توازمایی من نیز،طفل خرد سال این دبستانم مانند سلمان،با ولایت،زنده میباشم باشددراین دنیا،ولایت،خط ومیزانم درسینه،چون سلمان،غم کرببلا دارم تنها امید محشرم،این چشم گریانم جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
بسم الله الرحمن الرّحیم السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا(ع) بمناسبت ۲۵ ذی القعدهُ سال ۲۰۰ هجری قمری روزتبعیدامام رضا(ع) ازمدینه به طوس: عازمم سوی سفرپشت سرم گریه کنید قبل رفتن جلوی چشم ترم گریه کنید گریه درپشت مسافرنبود خوب ولی برنگردم دگراز این سفرم گریه کنید از مدینه که بود شهر همه اجدادم میشوم دور به اشک بصرم گریه کنید چون سپرده پدرم خواهرمن رابرمن میشودیکّه وتنها خواهرم،گریه کنید میدهدزهربه من دشمن دیرینهُ من میشود پاره ز زهرش جگرم گریه کنید پنج سالست جوادم که روم ازپیشش پس به این غربت تنهاپسرم گریه کنید شده در خاطرمن زنده وداع جدّم مثل من بهر غم تاج سرم گریه کنید خصم با زهر مرا می کشد امّا جدّم بدنش پاره شود پیش حرم گریه کنید میبرد خصم سرش بالب تشنه، منهم میگذارم به روی خاک سرم،گریه کنید جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم): جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
السلام علیک یا ابا صالح المهدی«ع» درد دل با امام زمان«عج الله ف» گذشت عمری و روی توراندیدم من ز گلش رخ ماهت گلی نچیدم من بجای اینکه بکوشم برای دیدن تو تمام آنچه نباید، به چشم دیدم من ز بس که معصیت، در نامهُ عمل دارم گهی به خویش بگویم چقدر پلیدم من تو مهربانی و نزدیکتر بمن از خود ز آستان رفیعت ولی ، بعیدم من من از میان، همه، خوبهای این عالم ندیده، بادل وجانم، تو را خریدم من تو بر گزیدهُ آخر ز رب یکتایی تو را برای خودم زین جهت گزیدم من تو عبد صالح یکتایی ای اباصالح در آستان کریمانه ات، عبیدم من اگر زلطف کنی زیر و رو، وجودم را به پیشگاه خدا وتو، روسفیدم من ز من عنایت خود را مگیر مولاجان که با عنایت تو بهر تو، مفیدم من برای غربت تو ، ای غریب آل الله چقدرآه، به وقت سحرکشیدم من شبیه عمه خود مضطری گل زهرا هموکه گفت،زداغ حسین خمیدم من هموکه گفت درسفراسارت ازدشمن فقط جسارت وزخم زبان شنیدم من جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
شهادت امام باقر(ع)تسلیت باد به سن کودکی درکربلا رفت بهمراه پدر سوی بلا رفت به محمل بوددرآعوش مادر برای یاری خون خدا رفت شده آماده، بهر هر بلایی بهمراه پدر شد کربلایی بهمره پدر باقر چها دید بلا روی بلا روی بلا دید گهی دید عمه اش را دلشکسته زمانی هم سری برنیزهادید بروی ناقه عریان نشسته بهمره پدر با دست بسته اسیری رفته باخیل اسیران دویده برروی خارمغیلان به چشم خویش دیده جدّخودرا که میخواندبروی نیزه قران زسوزدل کشیده آه شبگیر پدر را دیده بین کندوزنجیر بهمره پدردرچنگ اغیار شنیده ناسزادربین بازار به چشم خویش دیده عمه اش را که سیلی میخوردازدست اشرار تمام خاطراتش مانده در دل نداردجزغم وجزغصه حاصل زسبحان حجّتی برما سوا بود خودش شاهد به آن رنج وبلابود پس از بابای مظلوم و غریبش شهید زنده ای از کربلا بود پس از عمری که شد پیوسته مظلوم عدو مولای ما را کرد مسموم زغمهای رقیّه بس که افسرد بدوشش کوله بارغصّه میبرد زمانیکه رقیّه خورد سیلی گمانم اینکه آقا آنزمان مرد ز دست آل یهود سعودی شود آزاد قبر او بزودی برویش بسته دیگر راه چاره جگرش را نموده زهر، پاره نه تنها شیعه میسوزد زداعش برایش آب گردد سنگ خاره ندار صحن وایوان و رواقی ندارد قبر او شمع و چراغی جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج ا..) عمریست که من درپی دیدارتوهستم مدیون تو و ، سائل دربار تو هستم عشقت ز ازل در دل من خانه گزیده مجنون تو و دشمن اغیار تو هستم از یمن تو روزی برسدبر من مسکین تو صاحب و من عبد گرفتار تو هستم با اینکه تو آقای منی ای گل زهرا امّا منِ آلوده ، سر بار تو هستم عین اللهی و ۰ شاهد اعمال منی تو من با گنهم ، باعث آزار تو هستم هستی تو طبیبِ همهُ روح و روانم محتاج شِفا ی تو و، بیمارتوهستم تو در همهُ عمربمن لطف نمودی واللهِ که شرمنده رفتارتوهستم سربارتوبودم ، همهُ عمر ولیکن تا جان به تنم هست هوادارتوهستم تا حال به بدها،زکرم لطف نکردی؟ من گرچه بدم،گرمی بازارتوهستم مگذار که در گور برم آرزویم را در آرزوی دیدن رخسار توهستم جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
س علیکم،به اطلاع عزیزان هیات قاسم ابن الحسن(مسجدشیخ طاهر) میرساند،امسال،برنامه دهه اول محرم بدلیل حفظ سلامتی عزاداران حضرت ارباب(ع)و پیشگیری ازشیوع بیشترویروس منحوس کرونا،منتفی وبرگزارنمیشود، لطفا اطلاع رسانی بفرمایید، ارادتمندعزیزان(الاحقرجعفرکیانی)
یاحضرت رقیّه(س) ای نورچشم ارباب یاحضرت رقیّه ما را زلطف دریاب یاحضرت رقیّه دردانهُ دمشقی ساقیّ جام عشقی درجام تومی ناب یاحضرت رقیّه درطول آن اسارت دیدی بسی مرارت لب تشنهُ کمی آب یاحضرت رقیّه آنشب که دربیابان ازغم شدی پریشان بودی میان گرداب یاحضرت رقیّه بودی بیادبابا کردی فغان و آوا گریه زدوری باب یا حضرت رقیّه زجرلعین چهاکردبرتوبسی جفاکرد کردت زناقه پرتاب یاحضرت رقیّه خوردی ازاوتوسیلی شدچهرهُ تونیلی چون عکسِ تاردرقاب یاحضرت رقیّه شددرخرابه غوغاآنشب که دیدی آنجا باباحسین در خواب یاحضرت رقیّه گفتاامام سجّادای عمّه دادوبیداد رقیّه راتودریاب یاحضرت رقیّه گفتا سر بریده ،ای دخترم هَلُمّی بسوی من توبشتاب یاحضرت رقیّه