پنجم صفرشهادت حضرت رقیه
الا ای مرغک پربسته من
رقیه ای گل نورسته من
مراخواندی بپا ای خسته دختر
ولی من آمدم بی پاوبا سر
تمام راه را من باتوبودم
به حال زار تو گریه نمودم
خودم دیدم که ازناقه فتادی
غم عظما به بابایت نهادی
خودم دیدم دل شب دربیابان
دویدی برروی خارمغیلان
خودم دیدم که سیلی خوردی انشب
چو زهرا مادرم پژمردی آنشب
خودم دیدم که دشمن وحشیانه
تو را میزد لگد با تازیانه
خودم دیدم که دستان تو بستند
چو زهرا پهلویت راهم شکستند
مخورغصه که غمهایت سرآمد
برایت موسمی دیگر درآمد
من امشب آمدم ای جان بابا
تورابا خود برم درپیش زهرا
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
حماسه حضرت رقیه(س...)
من در خرابه نهضتی بر پاکنم عمه
باگریه هایم خصم رارسواکنم عمه
اینهابه ماظلم وجفای بیحدی کردند
بااشک خودخون پدراحیاکنم عمه
درروزعاشوراعدوبابای منراکشت
من برعدوکاری چوعاشوراکنم عمه
دشمن سراپاخدعه ونیرنگ ونامردیست
من نقشه های خصم راافشاکنم عمه
درکودکی من داغ بابادیده ام افسوس
بهرپدرمن روضه هابرپاکنم عمه
بابای من عشق وتمام هستی من بود
بادادن جان عشق خودامضاکنم عمه
هم بالش وهم بسترم شدخاک ویرانه
خاک عزا من بر سر اعدا کنم عمه
بادیدن رأس پدر،جان میدهم امشب
من خویش رامهمان برباباکنم عمه
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
به استقبال اربعین زینبی
ای همهٔ دارو ندارم حسین
ز دوری تو بیقرارم حسین
قصد زیارت تو را کرده ام
با جگر پر از شرارم حسین
شام بلا زبس کشیدم بلا
خونجگرم لیل ونهارم حسین
یاد تنور و طشت زر، خیزران
ز هردو دیده خون ببارم حسین
مزار تو کرببلا حسین جان
برادرا، بود مزارم حسین
بسکه دلم تنگ شده برایت
هر قدمم رابشمارم حسین
میان مجلس یزید ملعون
دیدنددشمنان وقارم حسین
عیال توهستندهمراه من
رقیه همرهم ندارم حسین
بیاد رأس تو به روی نیزه
ببین خرابه حال زارم حسین
بیاد مادرم کنار گودال
ازجگرم آه برآرم حسین
کوفه وشهرشام هردوشدند
صحنهٔ جنگ وکازارم حسین
باهمهٔ ثقالت داغ تو
شکر گذار کردگارم حسین
دعانما تا برسم کربلا
به تربتت سر بگذارم حسین
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
کربلاآماده باش-اربعین-زینب(س)
آمدم ازشام ویران کربلاآماده باش
بادلی خون وپریشان کربلاآماده باش
داغ هفتادودولاله توشه ام بودازسفر
سوزم ازاین داغ هجران کربلاآماده باش
با رقیّه رفتم امّا بی رقیّه آمدم
آمدم باچشم گریان کربلاآماده باش
کوفه وشام بلاجانکاه وسخت وسردبود
روضه خوان نوحه خوانم کربلاآماده باش
بارخ نیلی ز سیلیّ و قدخم گشته ام
هست غمهایم نمایان کربلاآماده باش
بار اوّل آمدم اینجا برادر داشتم
آمدم بی جان وجانان کربلاآماده باش
من جوان بودم که میرفتم ولی پیرآمدم
آمدم افتان و خیزان کربلاآماده باش
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
کربلاآماده باش-اربعین-زینب(س)
آمدم ازشام ویران کربلاآماده باش
بادلی خون وپریشان کربلاآماده باش
داغ هفتادودولاله توشه ام بودازسفر
سوزم ازاین داغ هجران کربلاآماده باش
با رقیّه رفتم امّا بی رقیّه آمدم
آمدم باچشم گریان کربلاآماده باش
کوفه وشام بلاجانکاه وسخت وسردبود
روضه خوان نوحه خوانم کربلاآماده باش
بارخ نیلی ز سیلیّ و قدخم گشته ام
هست غمهایم نمایان کربلاآماده باش
بار اوّل آمدم اینجا برادر داشتم
آمدم بی جان وجانان کربلاآماده باش
من جوان بودم که میرفتم ولی پیرآمدم
آمدم افتان و خیزان کربلاآماده باش
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
مرثیهٔ اربعین
این عزاداران که از شام آمدند
با نشان سنگ از بام آمدند
چهره ها شان سوخته از آفتاب
چهره شان نورانی امادرحجاب
بعد چندی دوری ازسالاردین
آمدند بهر زیارت اربعین
ای برادراشک ماراپاک کن
ای حسین جان درکنارت خاک کن
داغ تو امسال من را میکشد
روضه گودال من را میکشد
داغ مادر داغ بابازنده شد
پیش چشم من سرت برنیزه شد
ای برادر ای مرا بهتر ز جان
پیش من برتو عدوزد خیزران
خیز وحال خواهرت راهم بپرس
از رقیه دخترت از من مپرس
حال برگشتم ولی شرمنده ام
که تو رفتی و ولی من زنده ام
از غم دوری تو واحسرتا
عمر من کوتاه بعدتو اخا
میبرم یثرب من ازخونین تنت
هدیه نزدجدم این پیراهنت
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
۲۸ صفر
پیمبردرمیان بستروزهراپرستارش
ببین حال پرستارومپرس احوال بیمارش
چومیخواهدنویسدنسخه ای ازبهراین امت
جسارت کرددشمن تاکه آمدبهردیدارش
به آنهاگفت خیزیدرویدازخانه ام بیرون
تبرّی کردازآنان به آن احوال بیزارش
عدو درسرکشیده نقشه هاازبعدپیغمبر
که تااینگونه براحمددهدپاداش ایثارش
کنارش فاطمه میگریدواشک ازبصرریزد
کندزهرای خودراازمصیبتها خبر دارش
که ای زهرای من هیزم فراهم میکنددشمن
به درب خانهُ تو افکند از راه کین آتش
چنان سیلی به رخسارت زندکزضرب آن سیلی
برای لحظه ای درکوچه هاافتی بحال غش
علی رادست بسته میبرددشمن سوی مسجد
پس ازآن زین جفاخانه نشینی میشود
کارش
علیجان صبرکن کزصبرتواسلام میماند
برای دادخواهی شیعه،مهدیّ مراخواند
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#علمناه_الشعر
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
#allanahossher_
روضه ۲۸صفر
بیافاطمه جان کنارپدر
نریزاشگ پیش پدرازبصر
تویی فاطمه جان همه حاصلم
زنداشگ توشعله هابر دلم
توجنّت تو باغ وبهارمنی
تمامیّ دارو ندار منی
بیامژده ای برتوگویدپدر
تو آیی زهرکس برم زودتر
نمانی پس ازمن زیادی دگر
بلا بینی و میشوی خونجگر
تو آزرده گردی چنان که نگو
تو درکوچه سیلی خوری ازعدو
علیجان بیا حال زارم ببین
علیجان بیا درکنارم نشین
پس از من توبینی بلادربلا
مدینه برایت شود کربلا
عدو آتشی افکند خانه ات
زند شعله بربال پروانه ات
ببندد دو دست توراازجفا
تو بینی به چشمت بلادربلا
به پیش تو زهرا لگد میخورد
سپس سیلی سخت وبدمیخورد
رود میخ داغ درخانه ات
درآن سینهُ یاروپروانه ات
تویی شیعیان راچوحبل متین
پس از من غریبیّ وخانه نشین
حسن هم چو مظلوم یاران شود
زکینه تنش تیرباران شود
حسینجان من میرود کربلا
ببیند بلا در بلا در بلا
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
نوحه ۲۸صفر(سبک سرودشهیدمطهری)
پیش زهرای مطهر
رفته ازدنیا پیمبر
فاطمه شدیتیمه پس ازاین
شدیتیم امت ومکتب ودین
یامحمدمحمدمحمد
یامحمدمحمدمحمد
اول رنج وبلاشد
کین دشمن برملاشد
شعله بربیت حیدرفتاده
فاطمه درپس درفتاده
یامحمد........
ای پدربعدازتو دیگر
خانه نشین گشته حیدر
دشمن توبمن زده سیلی
صورت دخترت گشته نیلی
یامحمد.......
مجتبی شدپاره جگر
شدزکین مسموم همسر
اوغریب گشته دربین یاران
پیکرش شدزکین تیرباران
یاحسن یاحسن یاحسنجان
یاحسن......
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
شهادت اباالمهدی امام عسکری (ع.....)
حسن دومی و سوختی از زهر جفا
کرد مسموم تو را معتمد و کشت تو را
سامره بود چو زندان و تو هم زندانی
از غم غربت تو شیعه شده نوحه سرا
تشنه لب بودی وخواندی پسرت مهدی را
مهدیت گشت برای تو سرا پا به عزا
جسم وجان تو به هم ریخت زسوز آن زهر
مادرت فاطمه بهر تو عزا کرده بپا
تا کند رفع عطش از تو امام مظلوم
خوانده ای در دم آخرپسرت مهدی را
گفتی ای نور دوچشمم قدحی آب بده
تا که سیراب کنی ای پسرم بابا را
سر تو بود به زانوی عزیزت مهدی
پیش چشمان ترش جان توگردیدفدا
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
نوحه امام عسگری(ع)
شده عزای حسن عسگری
جانهافدای حسن عسگری
بابای تو از پا در آمد
یاابن الحسن سرت سلامت
گرفته ای عزا توبهر پدر
دیگرشدی یتیم وخونین جگر
بابای تو ازپا در امد
یاابن الحسن سرت سلامت
دادی به او تو آب خوشگوارا
جانداده لب تشنه حسین زهرا
بر سر او دانی چه آمد
یاابن الحسن سرت سلامت
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
آغاز امامت امام القائم تبریک باد
فضا معطر شده از گل وعود
امام ما شده امام موعود
وارث حضرت نبی اکرم
صفا دهندهٔ صفا و زمزم
گر چه که هست خردسال وکوچک
کون و مکان بدست اوست اینک
منتظران عدل حق تعالی
روز و شبان دعاکننداو را
تاکه شود ظهور او میسر
نماند آثار،ز ظلم،دیگر
امیر مومنان کنددعایش
زدوریش آه کشدبرایش
به عمه جان اوقسم خدارا
که برساند او امام ما را
دست توسلی به اورسانیم
تا که تقربی به او نماییم
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم):
#کانال
#اشعار_جعفر_کیانی
#کربلای_ایران
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی