🔴 وقایع روز هفتم محرم
@ahkame
☑ 1. در روز هفتم محرم عبيد اللّه بن زياد ضمن نامهاي به عمر بن سعد از وي خواست تا با سپاهيان خود بين امام حسين و ياران، و آب فرات فاصله ايجاد كرده و اجازه نوشيدن آب به آنها ندهد.( انساب الاشراف، ج3، ص180.)
📎 عمر بن سعد نيز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شريعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسي امام حسين عليهالسلام و يارانش به آب شدند.
☑ 2. در اين روز مردي به نام "عبداللّه بن حصين ازدي" ـ كه از قبيله "بجيله" بود ـ فرياد برآورد: اي حسين! اين آب را ديگر بسان رنگ آسماني نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطرهاي از آن را نخواهي آشاميد، تا از عطش جان دهي!
🔴 امام عليهالسلام فرمودند: خدايا! او را از تشنگي بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
⭕ حميد بن مسلم ميگويد: به خدا سوگند كه پس از اين گفتگو به ديدار او رفتم در حالي كه بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه عبداللّه بن حصين آنقدر آب ميآشاميد تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فرياد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولي سيراب نميشد. چنين بود تا به هلاكت رسيد.( ارشاد شيخ مفيد، ج2، ص86.)
@ahkame
#حاج_آقا_مسئلةٌ
#کربلا #محرم
🔴 وقایع روز هشتم #محرم
💠 @AHKAME
☑ 1. "خوارزمي" در مقتل الحسين و "خياباني" در وقايع الايام نوشته اند كه در روز هشتم محرم امام حسين عليه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند.
— بنابراين امام عليه السلام کلنگی برداشت و در پشت خيمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمين را كَند، آبي گوارا بيرون آمد و همه نوشيدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپديد شد و ديگر نشاني از آن ديده نشد.
— هنگامی كه خبر اين ماجرا به عبيداللّه بن زياد رسيد، پيكي نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسيده است كه حسين چاه ميكَند و آب بدست ميآورد. به محض اينكه اين نامه به تو رسيد، بيش از پيش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسين عليه السلام و يارانش سخت بگير. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
📚 ( وقايع الايام، ج5، ص27؛ مقتل الحسين، خوارزمي، ج1، ص244.)
☑ 2. در اين روز "يزيد بن حصين همداني" از امام عليه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد.
— و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: اي مرد همداني! چه چيز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نيستم؟
— گفت: اگر تو خود را مسلمان میپنداری پس چرا بر عترت پيامبر شوريده و تصميم به كشتن آنها گرفتهای؟ و آب فرات را كه حتی حيوانات اين وادی از آن مینوشند از آنان مضايقه میکنی؟
⚫ عمر بن سعد سر به زير انداخت و گفت: اي همداني! من میدانم كه آزار دادن به اين خاندان حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفته ام و نمیدانم بايد چه كنم؛
— آيا حكومت ري را رها كنم، حکومتی كه در اشتياقش ميسوزم؟ و يا دستانم به خون حسين آلوده گردد، در حالي كه میدانم كيفر اين كار، آتش است؟
— اي مرد همداني! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
◾ يزيد بن حصين همداني بازگشت و ماجرا را به عرض امام عليهالسلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ري به قتل برساند.
📚 ( كشف الغمة، ج2، ص47.)
☑ 3. امام عليهالسلام مردي از ياران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتي داشته باشند.
⚫ شب هنگام امام حسين عليه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
— امام حسين عليه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
— عمر بن سعد نيز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقيه را مرخص كرد.
⚫ در اين ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام عليه السلام كه فرمود: آيا ميخواهي با من مقاتله كني؟ عذري آورد. يك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام عليه السلام فرمود: من خانهات را ميسازم.
⚫ ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگيرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالي كه در حجاز دارم.
— عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زياد بيمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشير بگذراند.
🔴 حضرت هنگامي كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصميم خود باز نميگردد، از جاي برخاست در حالي كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگيرد و تو را در قيامت نيامرزد. به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهي خورد!
ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.
📚 ( بحارالانوار، ج44، ص388.)
☑ 4. پس از اين ماجرا، عمر بن سعد نامهاي به عبيداللّه نوشت و ضمن آن پيشنهاد كرد كه حسين عليهالسلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه يا به حجاز برميگردم يا به مملكت ديگري ميروم. عبيداللّه در حضور ياران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذي الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبيداللّه با پيشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.
📚 ( ارشاد، شيخ مفيد، ج2، ص82)
💠 @AHKAME
🔴 وقایع روز نهم محرم
@ahkame
☑ 1. در روز نهم محرم (تاسوعاي حسيني) شمر بن ذي الجوشن با نامهاي كه از عبيداللّه داشت از "نُخيله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بيرون آمد و پيش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبيداللّه را براي عمر بن سعد قرائت كرد.
⚪ ابن سعد به شمر گفت: واي بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پيام زشت و ننگيني براي من آوردهاي. به خدا قسم! تو عبيداللّه را از قبول آنچه من براي او نوشته بودم بازداشتي و كار را خراب كردي
📚 ( همان، ج2، ص89. )
☑ 2. شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبيداللّه بن زياد امان نامهاي براي خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس عليهالسلام گرفته بود كه در اين روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ايشان نپذيرفت.
⭕ شمر نزديك خيام امام حسين عليهالسلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علي عليهالسلام كه مادرشان امالبنين عليهاالسلام بود) را طلبيد. آنها بيرون آمدند، شمر گفت: از عبيداللّه برايتان امان گرفتهام. آنها همگي گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشيم و پسر دختر پيامبر امان نداشته باشد؟!
📚 (انساب الاشراف، ج3، ص184.)
☑ 3. در اين روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس عليهالسلام امام عليهالسلام را باخبر كرد. امام حسين عليهالسلام فرمود: اي عباس! جانم فداي تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدي دارند؟
حضرت عباس عليهالسلام رفت و خبر آورد كه اينان ميگويند: يا حكم امير را بپذيريد يا آماده جنگ شويد.
⚪ امام حسين عليهالسلام به عباس فرمودند: اگر ميتواني آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخير بيندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خداي خود راز و نياز كنيم و به درگاهش نماز بگذاريم. خداي متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
📚 ( الملهوف، ص38.)
⚪ حضرت عباس عليهالسلام نزد سپاهيان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست.
عمر بن سعد در موافقت با اين درخواست ترديد داشت، سرانجام از لشكريان خود پرسيد كه چه بايد كرد؟ "عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل ديلم و كفار از تو چنين تقاضايي ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كني.
⚪ عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس عليهالسلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهيم، اگر تسليم شديد شما را به عبيداللّه ميسپاريم وگرنه دست از شما برنخواهيم داشت.
📚 (ارشاد، شيخ مفيد، ج2، ص91.)
@ahkame
#حاج_آقا_مسئلةٌ
#کربلا #محرم
#کربلا #شبهه #شایعه
💠 @AHKAME
📡 متن شایعه:
نام: یزید، شهرت: بنی امیه، نام پدر: معاویه، نام پدربزرگ: ابوسفیان، نام جد بزرگ: عبدالمطلب
نام: حسین، شهرت: بنی هاشم، نام پدر: علی، نام پدربزرگ: محمد و ابوطالب، نام جد بزرگ: عبدالمطلب
🔺 نتیجه گیری: رابطه امام حسین و یزید: پسر پسرعمو، رابطه امام علی و معاویه: پسرعمو، رابطه معاویه و محمد (ص): پسرعمو، رابطه ابوسفیان و ابوطالب: برادر، رابطه محمد (ص) و ابوسفیان: ابوسفیان عموی محمد، رابطه ابوسفیان و امام علی: ابوسفیان عموی امام علی
🔻 علت اختلاف: دعواي خانوادگی بر سر قدرت؛ کسی نیست بگوید شما ايرانيان را چه؟ كه سالهاست بر سر خود ميزنيد، خود اعراب اينها رو قبول ندارن شما نخود کدام آشيد؟
🔺 به قول مرحوم احمد کسروی تبریزی: بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند؛ شوربخت تر از آن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند؛ تیره بخت تر از آن ملتی که تاریخ کشورش را به ریش خند بگیرد؛ و سیاه بخت تر مردمی که بخاطر تاریخ ننگین کشوری دیگر بر فرق میکوبد و عمدهی روزهای سال خود را در عزاداری برای آن بیگانگانند. حماقت انسان را به کجا میبرد.!.
✅ در پاسخ به شبهه:
"مقایسه شجره نامه یزید و امام حسین (ع) و اینکه با هم پسر پسر عمو می باشند ... !!"
۱. خلاصه شجره نامه پیامبر (ص) و ابوسفیان:
عبدمناف – هاشم – عبدالمطلب – عبدالله – محمد (ص)
عبدمناف – عبدالشمس – اميه – حرب – صخر -- ابوسفيان و معاویه
۲. عبدالمطلب ابداً در شجره پدران ابوسفیان قرار ندارد و تنها نسب مشترک او با پیامبر (ص) به عبد مناف باز میگردد! یعنی امام حسین (ع) و یزید تا نسلها قبل نیز رابطه خویشاوندی نداشتهاند!
۳. با توجه به موارد بالا:
— امام حسین (ع) و یزید پسر پسرعمو نیستند!
— امام علی (ع) و معاویه پسر عمو نیستند!
— پیامبر (ص) و معاویه پسر عمو نیستند!
۴. جناب ابوطالب پدر حضرت علی (ع)، فرزند عبدالمطلب هستند.
پس با در نظر گرفتن موارد بالا:
— ابوطالب و ابوسفیان برادر نیستند!
— ابوسفیان عموی پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) نیست!
۵. تمام این جعلیات به این دلیل در شبهه آمده تا مخاطب را وادار به پذیرش دلیل دروغین "اختلاف خانوادگی" و "قدرت" جهت قیام امام حسین (ع) کند!
۶. علل قیام امام حسین به اختصار:
— بیعت خواهی یزید که فردی فاسد و هرزه بود از امام معصوم و عزم قتل ایشان در صورت عدم بیعت
— دعوت مردم کوفه از امام حسین و تمام شدن حجت بر ایشان
— اصلاح امت و مبارزه با فساد که جامعه اسلامی به دلیل سیاستها و فساد یزید از اسلام کاملاً دور شده بود.
۷. دین امری فراتر از نژاد و قومیت است و ایرانیان همیشه مفتخر بودند در مسیر آزادگی و حق طلبی که همان مسیر اهل بیت (ع) بوده گام بردارند.
۸. احمد کسروی علی رغم توانمندی در ادبیات و تسلط به چند زبان، فراماسونی دین ستیز و شدیداً به دنبال تغییر خط ایرانی به لاتین بود! پس برای چه دم از ایرانی بودن میزند؟؟!
🔺 او ادعای پیامبری داشت و شدیداً با اسلام و نمادهای آن در ستیز بود و به ائمه اطهار (ع) اهانت میکرد. او اهل مباحثه منطقی و مودبانه نبود و مکرراً به سایرین اهانت مینمود.
🔴 همین اطلاعات اندک از وی کافی است تا به باطل بودن عبارات پایانی شبهه که منتسب به اوست پی ببریم.
💠 @AHKAME
☑ یکی از زیباترین و رساترین اشعاری که در رسای حضرت عباس علیهالسلام سروده شده بی شک همین چهار بیت مرحوم عمان سامانی هست:
روز عاشورا به چشم پر ز خون
مشک بر دوش آمد از شط چون برون
شد به سوی تشنه کامان رهسپر
تیرباران بلا را شد سپر
بس فرو بارید بر وی تیر تیز
مشک شد بر حالت او اشک ریز
اشک چندان ریخت بر وی چشم مشک
تا که چشم مشک خالی شد ز اشک
@AHKAME
#حاج_آقا_مسئلةٌ
#کربلا #محرم #عمان_سامانی
#احکام_عزادری #هزینه_مراسم
⭕️ سؤال: باقی مانده اموالی که به عنوان هزینه های مراسم عاشورای امام حسین(ع) جمع آوری می شود، در چه موردی باید خرج شود؟
✅ جواب: میتوان اموال باقیمانده را با کسب اجازه اهداء کنندگان آنها در امور خیریه مصرف کرد و یا آنها را برای مصرف در مجالس عزاداری آینده نگه داشت.
📚 آیةالله العظمی امام خامنهای
💠 @AHKAME
✅ شروع ختم سوره واقعه در دوشنبه ماه قمری/ افزایش رزق و برآورده شدن حاجات مهم
✒️ آیتالله بهجت رحمهالله برای افزایش روزی و برآورده شدن حاجات مهم، به ختم سورۀ «واقعه» اهمیت فراوانی میدادند و آن را به اطرافیان خود توصیه میکردند.
🔸 دستور این ختم بدین شرح است:
ملا محسن فیض کاشانی رحمهالله در کتاب اللیالیالمخزونه میگوید:
چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله
📿 روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه، و همچنین تا [روز] چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند. و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند: ١
📿 يا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ يا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي و رِزْقُ عِیالي فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيباً فَيَسِّرْهُ وَ اِنْ كانَ يَسِيراً فَكَثِّرْهُ وَ اِنْ كانَ كَثِيراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ كانَ مُخَلَّداً فَطَيِّبْهُ وَ اِنْ كانَ طَيِّباً فَبارِكْ لي فيهِ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ يا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ كانَ عَلي اَيْدِي شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَيَّ حَيْثُ اَكونُ وَ لا تَنْقُلْنِي اِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ
📿 در ادامه، از مرحوم مجلسی رحمهالله به نقل از امام سجاد علیهالسلام این عمل را با دعایی در پنجشنبههای میان این چهارده روز نقل میکند؛ آن دعا چنین است:
📿 يا ماجِدُ يا واحِدُ، يا جَوادُ يا حَليمُ، يا حَنّانُ يا مَنّانُ يا كَريمُ، اَسْئَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثى، وَ تَقْضى بِها دَيْنى، وَ تُصْلِحُ بِها شَأْنى بِرَحْمَتِكَ يا سَيِّدى. اَللَّهُمَّ اِنْ كانَ رِزْقى فِى السَّماءِ فَاَنْزِلْهُ، وَ اِنْ كانَ فِى الاَرْضِ فَاَخْرِجْهُ، وَ اِنْ كانَ بَعيداً فَقَرِّبْهُ، وَ اِنْ كانَ قَريباً فَيَسِّرْهُ، وَ اِنْ كانَ قَليلاً فَكَثِّرْهُ، وَ اِنْ كانَ كَثيراً فَبارِكْ لى فيهِ، وَ اَرْسِلْهُ عَلى اَيْدى خِيارِ خَلْقِكَ، وَ لا تُحْوِجْنى اِلى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ (بِكَيْنُونَتِكَ) وَ وَحْدانِيَّتِكَ
📿 اَللًّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَىَّ حَيْثُ اَكُونُ، وَ لا تَنْقُلْنى اِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ، [يا حَىُّ يا قَيُّومُ يا واحِدُ يا مَجيدُ يا بَرُّ يا كَريمُ] يا رَحيمُ يا غَنِىُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ، وَ هَیِّنَا [هَنِّئْنا-هَيِّئْنا] كَرامَتَكَ وَ اَلْبِسْنا عافِيَتَكَ
💠 @AHKAME
حاج آقا مسئلةٌ
✅ شروع ختم سوره واقعه در دوشنبه ماه قمری/ افزایش رزق و برآورده شدن حاجات مهم ✒️ آیتالله بهجت رحمه
ختم سوره واقعه
💠 @AHKAME
•┈┈•••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈┈•
⭕️ سؤال: شرایط شیر دادن که سبب محرمیت میشود چیست؟
✅ جواب:
1. بچّه شیر زن زنده را بخورد و گرنه محرمیت حاصل نمیشود.
2. بچّه شیر را از پستان بمکد، اگر با شیشه یا قاشق شیر به او بدهند محرمیت حاصل نمیشود.
3. شیر آن زن از حرام نباشد و گرنه محرمیت حاصل نمیشود.
4. از ولادت و آمیزش شرعی باشد، اگر از طریق قرص و دارو شیر در پستان ایجاد شود، محرمیت ایجاد نمیشود.
5. شیر خالص باشد و با چیز دیگر مخلوط نباشد.
6. شیر از یک شوهر باشد.
7. بچّه شیر را به واسطهي مرض قی نکند.
8. دو سال بچّه تمام نشده باشد و گرنه محرمیت حاصل نمیشود.
9. بچّه پانزده مرتبه یا یک شبانه روز [به طوری که ذکر خواهد شد] شیر سیر بخورد یا اينكه آنقدر شیر به او بدهند که گفته شود از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است.
10. بچّه در یک شبانهروز غذا یا شیر کس دیگری را نخورد ولی اگر کمی غذا بخورد که نگویند در بین، غذا خورده اشکال ندارد و نیز باید پانزده مرتبه از شیر یک زن بخورد و در بین پانزده مرتبه، شیر کس دیگر را نخورد، و در هر دفعه بدون فاصله شیر بخورد، ولی اگر در بین شیر خوردن نفس تازه کند، یا کمی صبر کند، که از زماني که پستان در دهان میکیرد تا وقتی سیر میشود، یک دفعه حساب شود اشکال ندارد.
📚 (رساله ي توضیح المسائل مراجع (12 مرجع)، ج2، احکام شیر دادن، ص438، مسئله ي 5-2474؛ جامع المسائل آیت الله فاضل لنکرانی، ج1، مسئله 6-4-1473)
📎 نکته: اگر ده مرتبه شیر کامل بخورد احتیاط مستحب آن است کسانی که به واسطه شیر خوردن با او محرم میشوند، با او ازدواج نکنند و نگاه نامحرمانه هم به او ننمایند
📚 (همان، رسالهی 13 مرجع، مسئله 2474، ص436، بند هفتم). آیت الله سیستانی در مورد بچّهای که معلوم باشد شیر در محکم شدن استخوان و روییدن گوشت بدنش مؤثّر نبوده در حالی که یک شبانه روز یا پانزده مرتبه شیر خورده فرمودند: احتیاط بشود در مورد ذکر شده ازدواج نکند و نگاه محرمانه نیز نکند (همان، مسئلهی 2474، ص437، بند هفتم)
💠 @AHKAME
🍼 احکام شیر دادن (رضاع)
🔺 نظر مراجع عظام تقلید دربارهی مسائل مبتلابه محرمیت از طریق رضاع (شیر دادن)؛
⭕️ سؤال: اگر زنی، بچّهای را با شرایطی که ذکر خواهد شد شیر دهد آن بچّه به چه افرادی محرم میشود؟
✅ جواب:
1. خود آن زن، که مادر رضاعی گفته میشود.
2. شوهر آن زن، که شیر مال اوست که پدر رضاعی میگویند.
3. بچّهها و نوههای آن زن و مرد که به دنیا آمدهاند یا به دنیا میآیند.
4. پدر و مادر آن زن و مرد و هرچه بالاتر رود که پدربزرگ و مادربزرگ رضاعی میگویند.
5. خواهر و برادر و عمّه و عمو و خاله و دایی آن زن و مرد که همه را رضاعی میگویند.
6. اولاد و نوههای شوهر آن زن
📚 (مسئله ي 2464، ص432، احکام شیر دادن، رساله ي مراجع، ج2، جامع المسائل آیت الله فاضل، ج1، مسئله ي 6-4-1473، ص389)
💠 @AHKAME