eitaa logo
فرهنگستان اهل بیت علیهم السلام
265 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
5.1هزار ویدیو
294 فایل
تفسیر ن_______________ور هرروزیک آیه ازقرآن کریم باصدای دلنشین حاج آقاقرائتی تفسیرمیگردد. بزرگواران مارادرنشرمطالب و مفاهیم قرآنی یاری کنید. کپی مطالب آزاداست. ازقرآن واهل بیت ع امدادبجوییم @Yazahrayeatharادمین eitaa.com/joinchat/523173890Ca1c4896e78
مشاهده در ایتا
دانلود
📕 🚩 شب ششم محرم : ▪️روضه خوانی امام خامنه ای ؛ قضیه به میدان رفتن «قاسم‌بن‌الحسن» صحنه بسیار عجیبى است. علیه‌الصّلاه والسّلام یکى از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانى است که «لم یبلغ الحلم»؛ هنوز به حدّ بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب عاشورا، وقتى که امام حسین علیه‌السّلام فرمود که این حادثه اتّفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده‌ساله عرض کرد: «عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟» امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند – به تعبیر ما – فرمود: «عزیزم! کشته‌شدن در ذائقه تو چگونه است؟» گفت: «احلى من العسل»؛ از شیرین‌تر است. ببینید؛ این، آن جهت گیرىِ ارزشى در است. تربیت‌شده‌هاى اهل بیت این‌گونه‌اند. این نوجوان از کودکى در آغوش امام حسین بزرگ شده است؛ یعنى تقریباً سه، چهار ساله بوده که پدرش از دنیا رفته و امام حسین تقریباً این نوجوان را بزرگ کرده است؛ مربّى‌ به امام حسین است. حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این این‌گونه ذکر مى‌کند: «قال الرّاوى: و خرج غلام» 1 آن‌جا راویانى بودند که ماجرا‌ها را مى‌نوشتند و ثبت مى‌کردند. چند نفرند که قضایا از قول آن‌ها نقل مى‌شود. از قول یکى از آن‌ها نقل مى‌کند و مى‌گوید: «همین‌طور که نگاه مى‌کردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمه‌هاى ابى‌عبداللَّه، پسر نوجوانى بیرون آمد: «کانّ وجهه شقّه قمر»؛ چهره‌اش مثل پاره ماه مى‌درخشید. «فجعل یقاتل»؛ آمد و مشغول جنگیدن شد.»  این را هم بدانید که هم ثبت شده است؛ چه کسى کدام ضربه را زد، چه کسى اوّل زد، چه کسى فلان چیز را دزدید؛ همه این‌ها ذکر شده است. آن کسى که مثلاً قطیفه حضرت را دزدید و به غارت برد، بعداً به او مى‌گفتند: «سرق القطیفه»! بنابراین، جزئیات ثبت شده و معلوم است؛ یعنى خاندان پیامبر و دوستانشان نگذاشتند که این حادثه در گم شود.  «فضربه ابن فضیل العضدى على رأسه فطلقه»؛ ضربه، فرق این جوان را شکافت. «فوقع الغلام لوجهه»؛ پسرک با صورت روى زمین افتاد. «وصاح یا عمّاه»؛ فریادش بلند شد که . «فجل الحسین علیه‌السّلام کما یجل الصقر». به این خصوصیات و زیباییهاى تعبیر دقّت کنید! صقر، یعنى بازِ شکارى. مى‌گوید حسین علیه‌السّلام مثل بازِ شکارى، خودش را بالاى سر این نوجوان رساند. «ثمّ شدّ شدّه لیث اغضب». شدّ، به معناى حمله کردن است. مى‌گوید مثل شیر خشمگین حمله کرد. «فضرب ابن‌فضیل بالسیف»؛ اوّل که آن قاتل را با یک شمشیر زد و به زمین انداخت. عدّه‌اى آمدند تا این قاتل را نجات دهند؛ اما حضرت به همه آن‌ها حمله کرد. جنگ عظیمى در‌‌ همان دور و برِ بدن «قاسم‌بن‌الحسن»، به راه افتاد. آمدند جنگیدند؛ اما حضرت آن‌ها را پس زد. تمام محوطه را گرد و غبار میدان فراگرفت. راوى مى‌گوید: «وانجلت الغبر»؛ بعد از لحظاتى گرد و غبار فرو نشست. این منظره را که تصویر مى‌کند، قلب انسان را خیلى مى‌سوزاند: «فرأیت الحسین علیه‌السّلام»: من نگاه کردم، حسین‌بن على علیه‌السّلام را در آن‌جا دیدم. «قائماً على رأس الغلام»؛ امام حسین بالاى سر این نوجوان ایستاده است و دارد با حسرت به او نگاه مى‌کند. «و هو یبحث برجلیه»؛ آن نوجوان هم با پا‌هایش زمین را مى‌شکافد؛ یعنى در حال جان دادن است و پا را تکان مى‌دهد. «والحسین علیه‌السّلام یقول: بُعداً لقوم قتلوک»؛ کسانى که تو را به قتل رساندند، از رحمت خدا دور باشند. این یک منظره، که منظره بسیار عجیبى است و نشان‌دهنده عاطفه و عشق امام حسین به این نوجوان است، و درعین‌حال فداکارى او و فرستادن این نوجوان به میدان جنگ و این جوان و جفاى آن مردمى که با این نوجوان هم این‌گونه رفتار کردند. 🔸1- لهوف، ابن‌طاووس، ترجمه سید احمد زنجانى، (با نام آهى سوزان بر مزار شهیدان)، ص ۱۱۵
🏴 ‼️قتل حسین، قربةً إلى الله‼️ ✅امام سجاد (علیه‌السلام): هیچ روزی سخت‌تر از روز حسین (علیه‌السلام) نبود؛ سی‌هزار نفر از مردانی که خود را از اُمّت اسلام می‌دانستند، بر او هجوم آورند و همهٔ آنها از ریختن خون او، قصد قربت به خداوند بزرگ را در سر داشتند! 📚امالی شیخ صدوق، صفحه ۴۶۲ #امام_حسین #امام_سجاد #تاریخ
🌅 👌ماه ربيع الاول، سومين ماه تاريخ هجري قمري و از ماههاي معروف و سرنوشت ساز اسلام است. حوادث و رويدادهاي مهمي در اين ماه به وقوع پيوست كه را دگرگون ساخت، بدين جهت از جايگاه مهم و ويژه اي برخوردار است و عالم هميشه آن را با ديدگاه خاصي مينگرند. 🔻برخی از این وقایع که در تاریخ ثبت شده است : وقایع روز اول ماه ربیع الاول: دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  لیلة المبیت هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هجوم به مسمومیت امام عسکری علیه السلام سوّم ماه ربیع الاول:  توسط یزید پنجم ماه ربیع الاول: وفات سلام الله علیها هشتم ماه ربیع الاول: شهادت علیه السلام  نهم ماه ربیع الاول : آغازامامت حضرت ولی عصرعلیه السلام  کشته شدن  کشته شدن دهم ماه ربیع الاول: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با   مرگ داود بن علی حاکم ظالم مدینه  مرگ مالک بن انس  اولین روز دوازدهم ماه ربیع الاول:  افزوده شدن تعداد ورود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه  مرگ  مرگ  چهاردهم ماه ربیع الاول :  مرگ  مرگ موسی خلیفه عباسی هفدهم ماه ربیع الاول : صلی الله علیه و آله ولادت امام صادق علیه السلام بیست ودوّم ماه ربیع الاول: جنگ بنی النضیر بیست و سوم ماه ربیع الاول: ورود سلام الله علیها به قم  بیست و پنجم ماه ربیع الاول: جنگ امام حسن علیه السلام
🕋 🚩 شب ششم محرم : ▪️روضه خوانی امام خامنه ای ؛ قضیه به میدان رفتن «قاسم‌بن‌الحسن» صحنه بسیار عجیبى است. علیه‌الصّلاه والسّلام یکى از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانى است که «لم یبلغ الحلم»؛ هنوز به حدّ بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب عاشورا، وقتى که امام حسین علیه‌السّلام فرمود که این حادثه اتّفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده‌ساله عرض کرد: «عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟» امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند – به تعبیر ما – فرمود: «عزیزم! کشته‌شدن در ذائقه تو چگونه است؟» گفت: «احلى من العسل»؛ از شیرین‌تر است. ببینید؛ این، آن جهت گیرىِ ارزشى در است. تربیت‌شده‌هاى اهل بیت این‌گونه‌اند. این نوجوان از کودکى در آغوش امام حسین بزرگ شده است؛ یعنى تقریباً سه، چهار ساله بوده که پدرش از دنیا رفته و امام حسین تقریباً این نوجوان را بزرگ کرده است؛ مربّى‌ به امام حسین است. حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این این‌گونه ذکر مى‌کند: «قال الرّاوى: و خرج غلام» 1 آن‌جا راویانى بودند که ماجرا‌ها را مى‌نوشتند و ثبت مى‌کردند. چند نفرند که قضایا از قول آن‌ها نقل مى‌شود. از قول یکى از آن‌ها نقل مى‌کند و مى‌گوید: «همین‌طور که نگاه مى‌کردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمه‌هاى ابى‌عبداللَّه، پسر نوجوانى بیرون آمد: «کانّ وجهه شقّه قمر»؛ چهره‌اش مثل پاره ماه مى‌درخشید. «فجعل یقاتل»؛ آمد و مشغول جنگیدن شد.»  این را هم بدانید که هم ثبت شده است؛ چه کسى کدام ضربه را زد، چه کسى اوّل زد، چه کسى فلان چیز را دزدید؛ همه این‌ها ذکر شده است. آن کسى که مثلاً قطیفه حضرت را دزدید و به غارت برد، بعداً به او مى‌گفتند: «سرق القطیفه»! بنابراین، جزئیات ثبت شده و معلوم است؛ یعنى خاندان پیامبر و دوستانشان نگذاشتند که این حادثه در گم شود.  «فضربه ابن فضیل العضدى على رأسه فطلقه»؛ ضربه، فرق این جوان را شکافت. «فوقع الغلام لوجهه»؛ پسرک با صورت روى زمین افتاد. «وصاح یا عمّاه»؛ فریادش بلند شد که . «فجل الحسین علیه‌السّلام کما یجل الصقر». به این خصوصیات و زیباییهاى تعبیر دقّت کنید! صقر، یعنى بازِ شکارى. مى‌گوید حسین علیه‌السّلام مثل بازِ شکارى، خودش را بالاى سر این نوجوان رساند. «ثمّ شدّ شدّه لیث اغضب». شدّ، به معناى حمله کردن است. مى‌گوید مثل شیر خشمگین حمله کرد. «فضرب ابن‌فضیل بالسیف»؛ اوّل که آن قاتل را با یک شمشیر زد و به زمین انداخت. عدّه‌اى آمدند تا این قاتل را نجات دهند؛ اما حضرت به همه آن‌ها حمله کرد. جنگ عظیمى در‌‌ همان دور و برِ بدن «قاسم‌بن‌الحسن»، به راه افتاد. آمدند جنگیدند؛ اما حضرت آن‌ها را پس زد. تمام محوطه را گرد و غبار میدان فراگرفت. راوى مى‌گوید: «وانجلت الغبر»؛ بعد از لحظاتى گرد و غبار فرو نشست. این منظره را که تصویر مى‌کند، قلب انسان را خیلى مى‌سوزاند: «فرأیت الحسین علیه‌السّلام»: من نگاه کردم، حسین‌بن على علیه‌السّلام را در آن‌جا دیدم. «قائماً على رأس الغلام»؛ امام حسین بالاى سر این نوجوان ایستاده است و دارد با حسرت به او نگاه مى‌کند. «و هو یبحث برجلیه»؛ آن نوجوان هم با پا‌هایش زمین را مى‌شکافد؛ یعنى در حال جان دادن است و پا را تکان مى‌دهد. «والحسین علیه‌السّلام یقول: بُعداً لقوم قتلوک»؛ کسانى که تو را به قتل رساندند، از رحمت خدا دور باشند. این یک منظره، که منظره بسیار عجیبى است و نشان‌دهنده عاطفه و عشق امام حسین به این نوجوان است، و درعین‌حال فداکارى او و فرستادن این نوجوان به میدان جنگ و این جوان و جفاى آن مردمى که با این نوجوان هم این‌گونه رفتار کردند. 🔸1- لهوف، ابن‌طاووس، ترجمه سید احمد زنجانى، (با نام آهى سوزان بر مزار شهیدان)، ص ۱۱۵
✒️ 🚩 ماه ربيع الاول، سومين ماه تاريخ هجري قمري و از ماه‏هاي معروف و سرنوشت ساز اسلام است. حوادث و رويدادهاي مهمي در اين ماه به وقوع پيوست كه را دگرگون ساخت، بدين جهت از جايگاه مهم و ويژه‏ اي برخوردار است و عالم هميشه آن را با ديدگاه خاصي مي‏نگرند. 🔻برخی از این وقایع که در تاریخ ثبت شده است : وقایع روز اول ماه ربیع الاول: دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  لیلة المبیت هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هجوم به مسمومیت امام عسکری علیه السلام سوّم ماه ربیع الاول:  توسط یزید پنجم ماه ربیع الاول: وفات سلام الله علیها هشتم ماه ربیع الاول: شهادت علیه السلام  نهم ماه ربیع الاول : آغازامامت حضرت ولی عصرعلیه السلام  کشته شدن  کشته شدن دهم ماه ربیع الاول: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با   مرگ داود بن علی حاکم ظالم مدینه  مرگ مالک بن انس  اولین روز دوازدهم ماه ربیع الاول:  افزوده شدن تعداد ورود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه  مرگ  مرگ  چهاردهم ماه ربیع الاول :  مرگ  مرگ موسی خلیفه عباسی هفدهم ماه ربیع الاول : صلی الله علیه و آله ولادت امام صادق علیه السلام بیست ودوّم ماه ربیع الاول: جنگ بنی النضیر بیست و سوم ماه ربیع الاول: ورود سلام الله علیها به قم  بیست و پنجم ماه ربیع الاول: جنگ امام حسن علیه السلام
❤️«غدیر» را هزاران راوی، کتاب، مقاله، سند، شیعه و سنی روایت کرده اند. اتفاق بزرگی که در اجرای فرمان الهی: «يا ايُها الرُّسوُل بَـلـِّغ ما اُنزِلَ اليکَ مِن رَبِّک وَ اِن لـَم تـَفعَل فـَما بَلـَّغت رِسالـَتـَهُ» رخ نمود و با وجود همه مظلومیت ها و ناروائی ها در امتداد تاریخ پر فراز و فرود ، طنین پیام بلند رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ، همچنان گوشها و جانهای مومنان را می نوازد که :هر کس که من مولاي اويم علی مولاي او خواهد بود...
❤️مُباهَلَه «مباهله»، یعنی یکدیگر را لعن و نفرین کردن. «بَهَلَهُ اللهُ» یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خویش دور کند. مُباهَلَه، درخواست  و نفرین الهی برای اثبات حقانیت است و بین دو طرفی رخ می‌دهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند. این واژه در اسلام به ماجرایی اشاره دارد که طی آن، پیامبر اسلام(ص) پس از مناظره با مسیحیانِ نجران و ایمان نیاوردن آنان، پیشنهاد مباهله داد و آنان پذیرفتند. با این حال مسیحیان نجران، در روز از این کار خودداری کردند. بنابر اعتقادات شیعی، جریان مباهله پیامبر(ص) نه تنها نشانگر اصل دعوت پیامبر(ص) است، بلکه بر فضیلت همراهان او (حضرت علی، فاطمه و حسنین) در این ماجرا دلالت می‌کند. بر این اساس، معتقدند امام علی(ع) بر اساس آیه مباهله، به منزلۀ نَفْس و جان پیامبر است. ▫️واقعه مباهله در ۲۴ ذی‌الحجه سال نهم هجری روی داد و ۶۱ سوره آل عمران به آن اشاره دارد. درباره زمان مباهله شیخ مفید می‌نویسد:: این واقعه پس از فتح مکه (سال هشتم هجری) و قبل از حجة الوداع (سال دهم هجری) رخ داد. شیخ انصاری روز ۲۴ ذی الحجه را نظر مشهور دانسته و غسل در این روز را مستحب می‌داند. شیخ عباس قمی، در کتاب  اعمال این روز را در روز ۲۴ ذی‌الحجه ذکر می‌کند، که از جمله اعمال آن، غسل و روزه است. #۲۴ذیحجه
🔴 شب ششم محرم : 🏴قضیه به میدان رفتن «قاسم‌بن‌الحسن» صحنه بسیار عجیبى است. علیه‌الصّلاه والسّلام یکى از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانى است که «لم یبلغ الحلم»؛ هنوز به حدّ بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب ، وقتى که امام حسین علیه‌السّلام فرمود که این حادثه اتّفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده‌ساله عرض کرد: «عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟» امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند – به تعبیر ما – فرمود: «عزیزم! کشته‌شدن در ذائقه تو چگونه است؟» گفت: «احلى من العسل»؛ از شیرین‌تر است. ببینید؛ این، آن جهت گیرىِ ارزشى در است. تربیت‌شده‌هاى اهل بیت این‌گونه‌اند. این نوجوان از کودکى در آغوش امام حسین بزرگ شده است؛ یعنى تقریباً سه، چهار ساله بوده که پدرش از دنیا رفته و تقریباً این نوجوان را بزرگ کرده است؛ مربّى‌ به امام حسین است. حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این این‌گونه ذکر مى‌کند: «قال الرّاوى: و خرج غلام» آن‌جا راویانى بودند که ماجرا‌ها را مى‌نوشتند و ثبت مى‌کردند. چند نفرند که قضایا از قول آن‌ها نقل مى‌شود. از قول یکى از آن‌ها نقل مى‌کند و مى‌گوید: «همین‌طور که نگاه مى‌کردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمه‌هاى ابى‌عبداللَّه، پسر نوجوانى بیرون آمد: «کانّ وجهه شقّه قمر»؛ چهره‌اش مثل پاره ماه مى‌درخشید. «فجعل یقاتل»؛ آمد و مشغول جنگیدن شد.»  این را هم بدانید که هم ثبت شده است؛ چه کسى کدام ضربه را زد، چه کسى اوّل زد، چه کسى فلان چیز را دزدید؛ همه این‌ها ذکر شده است. آن کسى که مثلاً قطیفه حضرت را دزدید و به برد، بعداً به او مى‌گفتند: «سرق القطیفه»! بنابراین، جزئیات ثبت شده و معلوم است؛ یعنى خاندان پیامبر و دوستانشان نگذاشتند که این حادثه در گم شود.  «فضربه ابن فضیل العضدى على رأسه فطلقه»؛ ضربه، فرق این جوان را شکافت. «فوقع الغلام لوجهه»؛ پسرک با صورت روى زمین افتاد. «وصاح یا عمّاه»؛ فریادش بلند شد که . «فجل الحسین علیه‌السّلام کما یجل الصقر». به این خصوصیات و زیباییهاى تعبیر دقّت کنید! صقر، یعنى بازِ شکارى. مى‌گوید حسین علیه‌السّلام مثل بازِ شکارى، خودش را بالاى سر این نوجوان رساند. «ثمّ شدّ شدّه لیث اغضب». شدّ، به معناى حمله کردن است. مى‌گوید مثل شیر خشمگین حمله کرد. «فضرب ابن‌فضیل بالسیف»؛ اوّل که آن را با یک شمشیر زد و به زمین انداخت. عدّه‌اى آمدند تا این قاتل را نجات دهند؛ اما حضرت به همه آن‌ها حمله کرد. جنگ عظیمى در‌‌ همان دور و برِ بدن «قاسم‌بن‌الحسن»، به راه افتاد. آمدند جنگیدند؛ اما حضرت آن‌ها را پس زد. تمام محوطه را گرد و غبار میدان فراگرفت. راوى مى‌گوید: «وانجلت الغبر»؛ بعد از لحظاتى گرد و غبار فرو نشست. این منظره را که تصویر مى‌کند، انسان را خیلى مى‌سوزاند: «فرأیت الحسین علیه‌السّلام»: من نگاه کردم، حسین‌بن على علیه‌السّلام را در آن‌جا دیدم. «قائماً على رأس الغلام»؛ امام حسین بالاى سر این نوجوان ایستاده است و دارد با حسرت به او نگاه مى‌کند. «و هو یبحث برجلیه»؛ آن نوجوان هم با پا‌هایش زمین را مى‌شکافد؛ یعنى در حال جان دادن است و پا را تکان مى‌دهد. «والحسین علیه‌السّلام یقول: بُعداً لقوم قتلوک»؛ کسانى که تو را به قتل رساندند، از رحمت خدا دور باشند. این یک منظره، که منظره بسیار عجیبى است و نشان‌دهنده عاطفه و امام حسین به این نوجوان است، و درعین‌حال فداکارى او و فرستادن این نوجوان به میدان جنگ و این جوان و جفاى آن مردمى که با این نوجوان هم این‌گونه رفتار کردند. 🔸روضه خوانی امام خامنه ای
🏴تاریخ شهادت امام سجاد علیه‌السلام درباره تاريخ شهادت امام زين العابدين علیه‌السلام، گرچه تمامي و سيره‌نگاران اتفاق دارند كه اين واقعه در ماه محرم واقع شد، ولي در تعيين روز و سال وقوع آن اتفاق نظر و ديدگاه واحدي وجود ندارد. برخي از آنان، روز محرم، برخي هيجدهم محرم و برخي ديگر بيست و پنجم محرم را روز شهادتش مي‌دانند. همچنين درباره سال شهادتش با اين كه اكثر مورخان، سال 95 را ذكر كرده‌اند، برخي سال 94 قمري را بيان نموده‌اند. ▫️آیت الله سبحانی در پاسخ به پرسشی در همین رابطه، نوشتند: قول مشهور اين است كه شهادت امام زين العابدين عليه السلام در 25 ماه محرم الحرام به وقوع پيوسته است. واللّه العالم.
❤️مولودی پر خیر و برکت: امام جواد علیه السّلام در اواخر عمر امام رضا عليه السّلام به دنیا آمد. گفته‌اند که قبل از تولد ایشان و با توجه به اینکه امام رضا عليه السّلام فرزندی نداشت، برخی از مخالفان افکندند که امام رضا نسلی از خود باقی نمی‌گذارد و سلسله امامت قطع می‌شود. به نقل ، وقتی امام جواد به دنیا آمد و وی را نزد پدرش آوردند، امام رضا فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما با برکت‌تر از او زاده نشده است» همچنین در روایتی، از ابن اسباط و عباد بن اسماعیل چنین نقل شده است: «در حضور امام رضا بودیم که ابو جعفر (امام جواد) را آوردند. عرض کردیم: این همان مولود پر خیر و برکت است؟ امام رضا عليه السّلام فرمود: این همان مولودی است که در اسلام با برکت‌تر از او زاده نشده است. ▫️تولد مبارك امام جواد علیه‌السلام نه تنها پایان‌بخش دلهره‌های شیعیان و افشای نیت فرصت‌طلبان و سودجویانی چون فرقه واقفیه بود، بلكه آغاز فصل نوینی از ائمه اطهار علیهم السلام است. شیخ طوسی از احمد بن محمد  عیاش در كتاب انوار البهیه 10 رجب سال 195 هجری را روز ولادت حضرت دانسته است برخی تولد حضرت را در شب جمعه و برخی روز جمعه ذكر كرده‌اند. در این میان، فرازی از دعای ناحیه مقدس نیز ولادت آن امام را در ماه رجب تایید می‌نماید آنجا كه حضرت صاحب الامر علیه السلام می‌فرمایند: "اللهم انی اسئلك بالمولدین فی رجب محمدبن علی الثانی و ابنه علی بن محمد المنتخب 🔸شیعیان پس از شهادت امام رضا عليه السّلام : امام رضا در سال ۲۰۳ قمری به شهادت رسید. در این هنگام فرزندش جواد که ۸ سال بیشتر نداشت، به امامت رسید. کودکی امام سبب اختلاف میان شیعیان شد؛ به گونه‌ای که برخی از شیعیان به دنبال عبدالله بن موسی بن جعفر، برادر عليه السّلام رفتند، ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، فردی را بپذیرند، برخی از آنها سوالاتی را از عبدالله پرسیدند. پس از اینکه عبدالله را از پاسخ دادن ناتوان دیدند وی را ترک کردند. برخی از شیعیان نیز به  پیوستند. به نظر نوبختی علت پیدایش این اختلاف، آن بود که آنها رسیدن به سن بلوغ را یکی از شرایط امامت می‌دانستند. با این حال، بیشتر به امامت امام جواد گرویدند. امام جواد علیه السّلام در پاسخ به کسانی که مسئله سن امام را مطرح می‌کردند، با اشاره به جانشینی سلیمان از داوود، فرمود: حضرت سلیمان هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می‌برد، حضرت داوود او را جانشین خود کرد. بنابر برخی روایات، وقتی امام جواد(ع) در سنین کودکی به امامت رسید، گروهی از بغداد و شهرهای دیگر در موسم حج به قصد دیدار وی به مدینه رفتند. آنان در دیداری که با عبدالله بن موسی (عموی امام) داشتند سوالاتی از او پرسیدند، ولی پاسخ‌های عبدالله درست به نظر نرسید وشیعیان متحیر و غمگین شدند. آنان سپس با امام جواد(ع) دیدار و همان مسئله‌ها را مطرح کردند و او به آنها پاسخ‌هایی داد که شیعیان شاد شدند و امام را دعا کردند و ستودند. ▫️واقفیه: واقفیه از دیگر فرقه‌های فعال عصر امام جواد بودند که بر امامت موسی بن جعفر علیه السّلام توقف کرده و امامت امام رضا را قبول نکردند. وقتی از امام جواد درباره نماز خواندن پشت سر واقفی مذهبان سوال شد آن حضرت در جواب، شیعیان را از این کار نهی کرد. ▫️سخنان بزرگان اهل سنت: گفتگو‌ها و مناظرات علمی امام جواد در دوران حکومت و معتصم که گره از مشکلات و مسایل علمی و فقهی می‌گشود باعث اعجاب و تحسین دانشمندان و اسلامی اعم از شیعه و سنی شده است. بسیاری از آنها شخصیت علمی امام را ممتاز دانسته و آن را ستوده‌اند. سبط ابن جوزی می‌گوید: او در علم و تقوا و و بخشش بر روش پدرش بود. ابن حجر هیثمی می‌نویسد: مامون او را به دامادی انتخاب کرد زیرا با وجود کمی سن، از نظر علم و آگاهی و حلم، بر همه دانشمندان برتری داشت. فتال نیشابوری بیان می‌کند که: مأمون شیفته او(امام جواد) شد زیرا می‌دید که او با وجود کمی سن، از نظر علم و حکمت و ادب و کمال عقلی به چنان رتبه والایی رسیده که هیچ یک از بزرگان علمی آن روزگار بدان پایه نرسیده‌اند.
🏴دهم رمضان، سالروز وفات حضرت خدیجه عليهاالسلام پانزده سال از زندگی زیبا و سراسر صفا و صمیمیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خدیجه علیهاالسلام می گذشت که آن حضرت در به پیامبری مبعوث شدند. حضرت خدیجه علیهاالسلام اولین بانویی بود که به ایشان ایمان آورد و رسالتش را پذیرفت؛ از این رو رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «پیشتاز زنان جهان در ایمان به خدا و محمد، خدیجه است». پس از آن، حضرت خدیجه علیهاالسلام یاور رسول خدا صلی الله علیه و آله در برپایی و رشد و دین اسلام بود و آن حضرت را در سختی ها و مصایب تبلیغ دین همراهی می کرد. 📙افتخارات حضرت خدیجه علیهاالسلام یکی از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام است که با ایمان، اخلاص و ویژگی های الهی خویشْ توانست افتخارات بسیاری در صفحات ثبت کند. از افتخارات والا و ارزشمند وی همین بس که ایشان همسر اشرف مخلوقات عالم، حضرت محمدمصطفی صلی الله علیه وآله، مادر حضرت زهرا علیهاالسلام، بزرگْ بانوی سراسر تاریخ و نیز مربی حضرت علی علیه السلام و بسان مادری برای آن حضرت بود. 📒سلام خدا بر خدیجه علیهاالسلام یکی از وقایع بسیار مهم زندگی درخشان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله موضوع معراج ایشان از مکه به بیت المقدس و از آن جا به آسمان هاست. در این بود که جبرئیل سلام خداوند را توسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت خدیجه علیهاالسلام رساند. 📗رحلت پس از پایان محاصره اقتصادی پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش در شعب ابی طالب، چندی نگذشت که و خدیجه علیهم السلام هر دو با فاصله چند روز در بستر بیماری افتادند. طبق پاره ای از روایات، ابوطالب علیه السلام دو ماه پس از آزادی ازمحاصره از دنیا رفت و پس از سه روز و به نقلی 35 روز، در دهم رمضان سال دهم هجرت، حضرت خدیجه علیهاالسلام نیز دار فانی را وداع گفت. مرقد مطهر آن حضرت در قبرستان حَجون در بالای شهر قرار دارد که امروز به نام «قبرستان مُعَلّی» معروف است.