eitaa logo
فرهنگستان اهل بیت علیهم السلام
265 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
5.1هزار ویدیو
294 فایل
تفسیر ن_______________ور هرروزیک آیه ازقرآن کریم باصدای دلنشین حاج آقاقرائتی تفسیرمیگردد. بزرگواران مارادرنشرمطالب و مفاهیم قرآنی یاری کنید. کپی مطالب آزاداست. ازقرآن واهل بیت ع امدادبجوییم @Yazahrayeatharادمین eitaa.com/joinchat/523173890Ca1c4896e78
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️شرح واقعه مباهله ❤️پیامبر صلی‌الله علیه وآله هم‎زمان با مکاتبه با سران حکومت‌های جهان و مراکز مذهبی، نامه‌ای به  نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند. مسیحیان تصمیم گرفتند که گروهی را به نمایندگی از خود به  بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند. هیأت نجران که شامل بیش از ده نفر از بزرگان آنان بود، به ریاست و سرپرستی سه نفر به نام‌های عاقب، سید و ابوحارثه به مدینه آمدند. هیأت نمایندگان در مسجد مدینه با پیامبر اسلام گفتگو کردند. پس از اصرار دو طرف بر عقاید خود، تصمیم بر این شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این رو قرار شد که فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در دامنۀ صحرا برای مباهله آماده شوند. ▫️بامداد روز مباهله، حضرت رسول(ص) به خانه حضرت علی(ع) آمد. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که این‌ها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید: آنکه پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست. پیامبر(ص) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود با عزیز‌ترین افرادش نمی‌آمد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. ▫️عقب‌نشستن نجرانیان سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با  روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر(ص) ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشته‌شدن ‎نامه آنان برگشتند. ▫️پیامبر صلی‌الله علیه وآله بعدها فرمود: سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله می‌کردند هر آینه همگی به میمون و خوک،  می‌شدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش می‌شد و می‌سوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود می‌کرد و حتی پرنده بر سر ایشان نمی‌ماند و همه نصاری پیش از سال می‌مردند. پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، نزد پیامبر(ص) آمده، مسلمان شدند. #۲۴ذیحجه
🏴روز شمار واقعه عاشورا ☑سال ۶۰ قمری : ۱۵ رجب : مرگ  ۲۸ رجب : خروج امام حسین (ع) از . ۳ شعبان : ورود امام(ع) به  ۱۰ رمضان : رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع). ۱۲ رمضان : رسیدن ۱۵۰ نامه از به امام(ع) توسط قیس بن مُسْهِر، عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی. ۱۴‌رمضان : وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی. ۱۵ رمضان : خروج مسلم از مکه به سوی کوفه. ۵ شوال : ورود مسلم بن عقیل به کوفه. ۸ ذیحجه : خروج امام حسین(ع) از مکه. ۸ذیحجه : بن عقیل در کوفه. ۹ ذیحجه : شهادت مسلم بن عقیل در کوفه. ☑سال ۶۱ قمری : ۱ محرم : یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی مقاتل ۲ محرم : ورود (ع) به کربلا ۳ محرم : ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری. ۶ محرم : یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت ۷ محرم : بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش. ۷ محرم : پیوستن  به امام حسین(ع) و یارانش. ۹ محرم : ورود  بن ذی الجوشن به کربلا. ۹ محرم : امان‌نامه شمر به فرزندان . ۹ محرم : اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد. ۱۰ محرم : واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش ۱۱ محرم : حرکت اسرا به سوی ۱۱ محرم : دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه) ۱۲ محرم : دفن شهدا بنابر نقلی دیگر ۱۲ محرم : ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه. ۱۹ محرم : حرکت کاروان از کوفه به شام. ۱ صفر : ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام. ۲۰ صفر : ۲۰ صفر : ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا ۲۰ صفر : بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال.
❤️ماجرای غار ثور و هجرت پیامبر صلی‌الله علیه وآله به مدینه إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا ۖ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَىٰ ۗ وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ اگر شما او را (یعنی رسول خدا را) یاری نکنید البته خداوند او را یاری کرد هنگامی که کافران او را که یکی از دو تن بود (از مکه) بیرون کردند، آن‌گاه که در غار بودند (و خدا بر در غار کوه پرده عنکبوتان و آشیانه کبوتران گماشت تا دشمنان که به عزم کشتنش آمده بودند او را نیافتند) و آن‌گاه که او به رفیق و همسفر خود (ابو بکر که پریشان و مضطرب بود) می‌گفت: مترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر خود را بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آنان را ندیدید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید و ندای خداست که مقام بلند دارد، و خدا را کمال قدرت و دانایی است. 📝تفسیر : این آیه به یاری پیامبر صلی‌الله علیه وآله در شرایط سخت از سوی خداوند، اشاره و می فرماید: «اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد» و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت (إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ). و آن زمانی بود که مشرکان «مکّه» توطئه خطرناکی برای نابود کردن پیامبر چیده بودند و همان گونه که در ذیل آیه 30 سوره «انفال» شرح آن گذشت. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به فرمان خدا از این جریان آگاه شد و شبانه از مکّه به سوی مدینه حرکت کرد. دشمنان کوشش فراوانی برای یافتن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کردند ولی مأیوس و نومید بازگشتند و پیامبر بعد از چندین شبانه روز سالم به مدینه رسید و فصل نوینی در تاریخ اسلام آغاز شد. آیه اشاره به یکی از حساسترین لحظات این سفر تاریخی کرده، می‌گوید: خداوند پیامبرش را یاری کرد «در آن هنگام که کافران او را بیرون کردند» (إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا). البته قصد کفار بیرون کردن او از «مکّه» نبود، بلکه تصمیم به کشتن او داشتند، ولی چون نتیجه کارشان بیرون رفتن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از مکّه شد این نسبت به آنها داده شده است. سپس می‌گوید: «این در حالی بود که او دومین نفر بود» (ثانِیَ اثْنَیْنِ). اشاره به این که جز یک نفر همراه او نبود و این نهایت تنهایی او را در این سفر پر خطر نشان می‌دهد و همسفر او ابو بکر بود. «به هنگامی که دو نفری به غار، (ثور) پناه بردند» (إِذْ هُما فِی الْغارِ). «در آن موقع (ترس و وحشت، یار و همسفر پیامبر را فرا گرفت و پیامبر او را دلداری می‌داد) و به همسفرش می‌گفت: غم مخور خدا با ماست» (إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا). «در این هنگام خداوند روح آرامش و اطمینان را (که در لحظات حساس و پر خطر بر پیامبرش نازل می‌کرد) بر او فرستاد» (فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ). «و او را با لشکرهایی که نمی‌توانستید آنها را مشاهده کنید، یاری کرد» (وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها). «و گفتار و هدف کافران را پایین قرار داده، (و آنها را با شکست مواجه ساخت) و سخن خدا و آیین او بالا و پیروز است» (وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلی وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا). اشاره به این که توطئه‌های آنها در هم شکست، آیین خرافیشان در هم پیچیده شد، و نور خدا همه جا آشکار گشت و پیروزی در تمام جهات نصیب پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله شد. 🔸سوره توبه، آیه ۴۰. تفسیر نمونه ج۲
❤️ غار ثور کوه ثور کوهی در جنوب مکه است. شهرت این کوه به سبب غاری است که پیامبر صلی الله علیه و آله در آغاز هجرتش از مکه به مدینه در «لیلة المبیت» برای رهایی از دست مشرکان به آن پناه برد و سه شبانه روز در غار ثور، معجزه آسا اقامت گزید. در سوره‌ توبه آیه‌ 40 از این غار نام برده شده است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شب پنج شنبه، در اول ماه ربیع‌ الاول سال 13 بعثت از مکه به مدینه هجرت کردند. رسول‌ اکرم از طریق وحی از توطئه مشرکان آگاه شد؛ چنان‌ که این واقعه در سوره‌ انفال آیه‌ی 30 آمده است: «وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»؛ به یاد آور هنگامی که کافران نقشه می‌کشیدند که تو را به زندان بیفکنند یا به قتل برسانند و یا از مکه خارج سازند، آنها نقشه می‌کشیدند و خداوند هم تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در همان شب اول ربیع‌ الاول رهسپار غار ثور شد و "ابوبکر بن ابی قهافه" با وی همراه گشت و پس از سه روز که در غار ثور ماندند، در شب چهارم ربیع‌ الاول راه مدینه را در پیش گرفتند. قریش در جستجوی وی سخت در تکاپو افتادند و شخصی از میان قریش که ملقب به «ابوکرز» از قبیله‌ی خزائه بود و در شناختن رد پای افراد مهارتی بسزا داشت، اثر قدم‌های پیامبر صلی الله علیه و آله را از درب خانه تا غار پیدا کرد و تا دهانه‌ی غار ثور پیش رفتند. در اولین شب اقامت پیامبر صلی الله علیه و آله در غار خداوند فرمان داد عنکبوت بر در غار تار تنیده و موجب استتار بیشری شود و کبوتران وحشی بر دهانه‌ی غار لانه ساختند و نشستند. در این هنگام جوانان قریش که از هر خانواده یک نفر آمده بودند با شمشیر و تبر از همه جلوتر به دهانه‌ی غار رسیدند و دو کبوتر وحشی را بر دهانه‌ی غار دیدند و برگشتند، دیگران گفتند: چرا به دهانه‌ی غار نزدیک نشدید؟ گفتند: دو کبوتر وحشی دیدیم و فهمیدیم که در غار هیچ کس نیست.  پیامبر صلی الله علیه و آله که این سخن را شنید، متوجه شد که خداوند به واسطه‌ی وجود آن دو کبوتر بلا را از ایشان دفع فرموده است. چون مشرکین دوباره در بیابان پراکنده شدند و در حوالی غار به جستجوی پیامبر صلی الله علیه و آله و ابوبکر پرداختند، ابوبکر ترسید و مضطرب شد، چنانچه خداوند در سوره‌ توبه آیه‌ی 39 فرموده است: «لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا...»؛ غم مخور خدا با ماست. رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله سه روز همچنان در غار ماندند و در این مدت چند نفر بودند که از محل اختفای رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله مطلع بودند و برای آن حضرت و ابوبکر غذا می‌آوردند و اخبار مکه را به اطلاع آن حضرت می‌رساندند، یکی امام علی علیه السلام بود که هر روزه به آنجا می‌رفت و دیگری "عبدالله بن ابی‌بکر" که شب‌ها را نزد آنها می‌رفت و دیگری غلام ابوبکر، "عامر بن فهیره" بود که گوسفندان ابوبکر را برای برای چرا بر در غار می‌برد و هنگام شب نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و ابوبکر می‌رفت تا از شیر آنها بخورند. پیامبر صلی الله علیه و آله در شب چهارم ربیع‌الاول از غار ثور خارج شدند و علی علیه السلام مقدمات سفر را فراهم ‌کرد. پس شتر را خریداری نمود و "عبدالله بن اریقط" را اجیر کرد تا به عنوان راهنما پیامبر صلی الله علیه و آله و همراهانش را در مسیر راه مدینه راهنمایی کند. و بدینسان مهمترین حادثه تاریخ اسلام با هجرت پیامبر اسلام صلی‌الله علیه وآله به مدینه رقم خورده و مبدأ تاریخ هجری شمسی و قمری شد.
❤️حضرت ام البنین علیهاالسلام ▫️فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ البَنین، از همسران امیرالمؤمنین علی علیه السلام و از شخصیت‌های محترم نزد  است. او مادر حضرت عباس، عبدالله، جعفر  و عثمان است که هر چهار تن در روز  به  شهادت رسیدند. از آنجا که او مادر چهار پسر بود، به‌ ام البنین مشهور شد. ▫️پس از شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها، امام علی علیه السلام با برادرش عقیل که در نسب‌شناسی عرب شهره بود، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، کرد و عقیل، فاطمه بنت حزام را پیشنهاد کرد که علی(ع) با او ازدواج کرد. ▫️در روایات آمده است، بعد از گذشت مدتی از ازدواج ام البنین با حضرت علی(ع)، ام البنین به امام علی(ع) پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود، صدا نزند، تا حسنین (علیهم‌السلام) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیافتند. از این رو امام علی(ع) او را ام البنین [مادر پسران] نامید. ▫️ام البنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا  وارد مدینه  شد، شخصی خبر شهادت فرزندانش را به او داد؛ اما او از  امام حسین علیه السلام پرسید. ام البنین وقتی خبر شهادت چهار فرزندش و امام حسین علیه السلام را شنید، گفت:‌ «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد و او زنده می‌ماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و امام حسین علیه‌السلام دانسته اند. ▫️ام البنین پس از باخبر شدن از شهادت فرزندانش، هر روز با نوه‌اش عبیدالله (فرزند عباس علیه السلام) به  می‌رفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، می‌خواند و می‌گریست. اهل  گرد او جمع می‌شدند و همراه او گریه می‌کردند، حتی گفته‌‌شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه می‌شد. ▫️ام البنین را و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند که در رثای حضرت عباس علیه السلام این اشعار را سروده بود و می‌خواند: یا من رَاَی العباس کرّ علی جماهیر النقد و وراه من ابـنـاء حیدر کل لیث ذی لبد..... «ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می‌کرد و فرزندان حضرت علی علیه السلام پشت سر او بودند. می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد» ▫️عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه ام البنین به اهل بیت به‌ویژه امام حسین(ع) را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کرده‌اند. به گفته  ره ام البنین نسبت به خاندان پیامبر، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود.  اهل بیت علیهم السلام نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند. ▫️یکی از بزرگان می گفت، من در مشکلات، برای ام البنین صد مرتبه صلوات می‌فرستم و حاجت می‌گیرم.
🏴روز شمار واقعه عاشورا ☑سال ۶۰ قمری : ۱۵ رجب : مرگ  ۲۸ رجب : خروج امام حسین (ع) از . ۳ شعبان : ورود امام(ع) به  ۱۰ رمضان : رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع). ۱۲ رمضان : رسیدن ۱۵۰ نامه از به امام(ع) توسط قیس بن مُسْهِر، عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی. ۱۴‌رمضان : وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی. ۱۵ رمضان : خروج مسلم از مکه به سوی کوفه. ۵ شوال : ورود مسلم بن عقیل به کوفه. ۸ ذیحجه : خروج امام حسین(ع) از مکه. ۸ذیحجه : بن عقیل در کوفه. ۹ ذیحجه : شهادت مسلم بن عقیل در کوفه. ☑سال ۶۱ قمری : ۱ محرم : یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی مقاتل ۲ محرم : ورود (ع) به کربلا ۳ محرم : ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری. ۶ محرم : یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت ۷ محرم : بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش. ۷ محرم : پیوستن  به امام حسین(ع) و یارانش. ۹ محرم : ورود  بن ذی الجوشن به کربلا. ۹ محرم : امان‌نامه شمر به فرزندان . ۹ محرم : اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد. ۱۰ محرم : واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش ۱۱ محرم : حرکت اسرا به سوی ۱۱ محرم : دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه) ۱۲ محرم : دفن شهدا بنابر نقلی دیگر ۱۲ محرم : ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه. ۱۹ محرم : حرکت کاروان از کوفه به شام. ۱ صفر : ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام. ۲۰ صفر : ۲۰ صفر : ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا ۲۰ صفر : بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال.