eitaa logo
اهل نوش آبادم
175 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
70 فایل
اخبار نوش آباد و خبر های ناب مهم پاسخگویی به شبهات از طریق ارتباط با ادمین ارتباط با ادمین کانال: @montazere_nur
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیگنال
🔅 شرکت در ختم قرآن برای فرج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔆 ✍ قبل از حرف زدن، سخن را در مغزت هضم کن 🔹پسر جوانی بیمار شد. اشتهایش کور شد و معده‌اش او را از خوردن هر چیزی معذور داشت. 🔸حکیم برایش عسل تجویز کرد. جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود، لذا نمی‌خورد. 🔹حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. 🔸جوان خورد و بدون هیچ دردی، معده‌اش عسل را پذیرفت. 🔹حکیم گفت: می‌دانی چرا معده تو عسل را قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟ 🔸جوان گفت: نمی‌دانم. 🔹حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌ بار در معده زنبور هضم شده است. 🔸پس بدان که عسل غذای معده تو و سخن غذای روح توست. 🔻اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز قبل از سخن گفتن، سخنانت را در مغزت سبک و سنگین و هضم کنی سپس بر زبان بیاوری! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔅 شرکت در ختم قرآن برای فرج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔆 ✍ تقسیم خوشبختی 🔹هزاران شمع می‌توانند با یک شمع روشن شوند، در حالی که عمر آن شمع حتی یک ثانیه هم کوتاه نمی‌شود. 🔹خوشبختی هیچ‌گاه با تقسیم‌ کردن کم نخواهد شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔆 ✍ تو زندگی‌ات دنبال مقصر نباش، مقصر اصلی خودتی 🔹پیرزنی در خانه‌ خود نشسته بود که دزدی از بالای درب به درون خانه پایین پرید. به ناگاه میخِ پشتِ در به چشمش خورد و چشمش درآمد. 🔸پیرزن گفت: برخیز نزد قاضی برویم. 🔹دزد گفت: دست مرا رها کن، من از تو شاکی هستم. 🔸هر دو نزد قاضی رفتند. قاضی تا چشمِ خون‌آلود و کورِ دزد را دید، تکانی خورد. 🔹پیرزن گفت: من از این دزد شاکی هستم، برای دزدی به خانه من آمده است. 🔸قاضی گفت: مگر چیزی هم دزدیده؟ 🔹پیرزن گفت: نمی‌توانست؛ چون هم کور شد و هم من دستگیرش کردم. 🔸قاضی گفت: ای پیرزن تو ساکت باش. 🔹پس رو به دزد کرده و پرسید: چشم تو کجا کور شد؟ 🔸دزد گفت: میخ پشت درِ خانه‌ این پیرزن کورم کرد. 🔹قاضی رو به پیرزن گفت: حال می‌دهم چشم تو را کور کنند. 🔸پیرزن باهوش وقتی فهمید قاضی چیزی از قضاوت نمی‌داند و فقط دنبال کور کردن چشم کسی است، سریع لحن کلام خود را عوض کرد. 🔹وی گفت: آقای قاضی اکنون فهمیدم من مقصرم. اما گناه من نبود، گناه آهنگر است که این میخ را پشت درب خانه‌ من گذاشت. من که از آهنگری چیزی نمی‌دانم. 🔸قاضی گفت: آفرین ای پیرزن. 🔹دستور داد رهایش کنند و سراغ آهنگر بروند. آهنگر را آوردند. 🔸آهنگر گفت: آقای قاضی اگر یک چشم مرا کور کنید، چه کسی است که بر لشگریان امیر شمشیر و زره بسازد؟ 🔹قاضی گفت: پس کسی را معرفی کن و خود را نجات بده. 🔸آهنگر گفت: شاه یک شکارچی دارد که موقع شکار یکی از چشمانش را لازم دارد و دیگری را می‌بندد. اگر یک چشم او را درآورید مشکلی برای شاه پیش نمی‌آید. 🔹قاضی گفت: آهنگر را رها کنید و شکارچی را بیاورید. 🔸شکارچی را آوردند و گفتند: چشمی درآمده، باید چشم تو را درآوریم چون نیاز نداری. 🔹شکارچی گفت: آقای قاضی، من در زمان کشیدن کمان یک چشم خود را می‌بندم و برای جست‌وجوی شکار باید دو چشمم باز باشد. 🔸قاضی گفت: کسی را می‌توانی معرفی کنی؟ 🔹گفت: بلی. شاه یک نی‌زن دارد که وقتی نی می‌زند دو چشم خود را می‌بندد و هر دو چشمش اضافه است و یکی نباشد چیزی نمی‌شود. 🔸شکارچی را رها کردند. نی‌زنِ شاه را آوردند و گفتند: دراز بکش که چشمی درآمده و چشم تو را باید درآوریم و از تو واجدِ شرایط‌تر نیافتیم. 🔹ما نیز گاهی وقتی خسارتی می‌بینیم، به هر عنوان هر کسی جلویمان بیاید از او تقاص می‌کشیم. کاری نداریم که در بسیاری از خطاهایمان، مسبب خودمان هستیم و نباید دنبال یافتن متّهم و مجازات احدی باشیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔅 شرکت در ختم قرآن برای فرج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔆 ✍ شیطان در پی پرتاب تیر خلاص است 🔹فردی کیسه‌ای طلا در باغ خود دفن کرده بود و بعد از مدتی یادش رفت کجا دفنش کرده. پس نزد مرد فهیم و فقیهی رفت. 🔸مرد فقیه گفت: نیمه‌شب برخیز و تا صبح نماز بخوان. اما باید مواظب باشی که لحظه‌ای ذهنت نزد گمشده‌ات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود. 🔹نیمه‌شب به نماز ایستاد و نزدیک صبح یادش افتاد کیسه را کجای باغ دفن کرده است. 🔸سریع نماز خود را به‌هم زد و بیل برداشت و به سمت باغ روانه شد. محل را کند و کیسه‌ها را در آغوش کشید. 🔹صبح شادمان نزد مرد فقیه آمد و بابت راهنمایی‌اش تشکر کرد. 🔸مرد فقیه گفت: می‌دانی چه کسی محل سکه را به تو نشان داد؟ 🔹مرد گفت: نه. 🔸فقیه گفت: کار شیطان بود که دماغش بر سینه‌ات کشید و یادت افتاد. 🔹مرد تعجب کرد و گفت: به خدا برای شیطان نمی‌خواندم. 🔸مرد فقیه گفت: می‌دانم، خالص برای خدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانی، دیگر او را رها می‌کنی. 🔹نزدیک صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملائک می‌خواستند بر کام تو بچشانند که شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی. 🔸اگر یک شب این لذت را درک می‌کردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمه‌شب می‌رفتی. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع کنی. چنانچه وقتی قطع کردی و رفتی طلاها را پیدا کردی، دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی. 🔹و اینجا بود که شیطان تیر خلاص خود را به سمت تو رها کرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔅 شرکت در ختم قرآن برای فرج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔆 ✍ اگر کسی تو را اذیت کرد، به‌خاطر شیعه‌بودنش برایش دعا کن 👤 «آیت‌الله حائری شیرازی» نقل می‌کنند: 🔹برای خرید نان در نانوایی سنگکی ایستاده بودم. وقتی نوبتم شد، یکی دیگر آمد و نانوا هم به او زودتر نان داد. 🔸من به او اعتراض کردم، اعتراض محترمانه‌ای هم کردم، اما یک جواب سربالا و تندی به من داد. دلم از او رنجید. نان نگرفتم و از مغازه بیرون آمدم. در راه که می‌آمدم، دلم از دست او آتش گرفته بود. 🔹در همین آشفتگی می‌خواستم نفرینی به او بکنم. یک دفعه سرم را بلند کردم و چشمم افتاد به گنبد طلایی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها. 🔸گفتم نانوا از شیعیان حضرت است. من اگر نفرین کنم، از چشم این‌ها می‌افتد. اهل‌بیت خوششان می‌آید که من دعایش کنم. 🔹دعایش کردم و گفتم: خدایا این آدم را صالح کن. 🔸وقتی دعا کردم، آتشی که در دلم بود خنک شد. خدا را شکر کردم. بعد دیدم هر وقت کسی اذیتم می‌کند، اگر دعایش کنم دلم خنک می‌شود. 🔹به شما هم توصیه می‌کنم هر وقت کسی اذیتتان کرد، به او دعا کنید. این‌ها شیعه هستند. چقدر «یا حسین» و «یا علی» می‌گویند. 🔸به تمام کسانی که به شما ظلم کردند دعا کنید؛ فقط به‌خاطر اینکه شیعه هستند. مثل مادری که به بچه‌اش دعا می‌کند و از حقش می‌گذرد. 🔹وقتی شما از این طرف بخشیدی و سخت‌گیری نکردی، دل دیگران به شما نرم می‌شود و آن‌ها هم برای شما طلب مغفرت می‌کنند. 🔸دل به دل راه دارد. حق‌دارانِ شما هم از شما صرف‌نظر می‌کنند. وقتی حق‌داران صرف‌نظر کردند، راهت باز می‌شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔅 شرکت در ختم قرآن برای فرج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
هدایت شده از سیگنال
🔆 ✍ هیزم‌های خشک درون انسان 🔹فرض کنید درون ما انسان‌ها، به دلایل مختلف، در مسیر زندگی پر از هیزم‌های خشک شده است. 🔸کوچک‌ترین جرقه‌ای از بیرون می‌تواند درون ما را آتش بزند. 🔹اگر چنین شخصی بگوید دلیل ناراحتی و آتش درون من کسی بود که جرقه زد، راست می‌گوید. 🔸اما چرا باید درونمان را پر از هیزم‌های خشک رذایل همچون خشم و غرور و نفرت و تاییدطلبی کنیم که با هر جرقه کوچکی آتش بگیرد؟! 🔹اگر ما درون خود را پاک نگه می‌داشتیم و خود را از هیزم‌های خشک پر نمی‌کردیم، محرک‌های بیرونی نمی‌توانستند ما را از حالت طبیعی خارج کنند و باعث ناراحتی و درد روانی ما شوند. 🔸مولانا می‌گوید: 🔹هزار دزد بیرونی بیایند، در را نتوانند باز کردن؛ تا از اندرون دزدی یار ایشان نباشد که از اندرون باز کند. 🔸هزار سخن از بیرون بگوی تا از اندرون مصدقی نباشد، سود ندارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕🌸💕🌸 راستی خدیجه، سفیدبخت ترین عروس شهر، به کدام ضریح دخیل بسته بود؟ به کدام ریسمان چنگ زده بود که نصیبش، ارزشمندترین انسان عالم شد؟ آری خدیجه خوشبخت ترین زن عالم شد. 🍃🌸 پیوند آسمانی حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س) مبارک باد. 💞🌸💞 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/hbdab_siggnal