eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
5.2هزار دنبال‌کننده
622 عکس
229 ویدیو
266 فایل
📌 کانالی برای آشنایی و شناخت: #تاریخ اسلام، تاریخ و #سیره اهل بیت(ع)، تاریخ #تشیع و تاریخ اجتماعی شیعه. حجت الاسلام دکتر محمد جواد یاوری سرتختی آدرس ارتباطی: @javadyavari
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 امام علیه‌السلام به آیت الله : شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله(بهاييت) را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین ع است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در کاشان زدند؛ چون از بدنم میرفت بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از (ع) کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین ع آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و ریختی؛ ننوشیدی این هدیه ما در ، باشد تا در جبران کنیم. 📚 منبع: کتاب آخرین گفتارها. به ما بپیوندید 👇 👇 🌻 @ahlebait110
🏴ماه از نگاه ابوریحان بیرونی(م۴۴۰ق): روزی است که زاهدان در آن می خوانند. روز عاشورا روز مشهوری است که شیعیان آن را تعظیم می کنند و متفقند: در این روز بن علی علیه السلام به همراه اهل بیت رسول خدا(ص) از آل ابی طالب در صحرای طف(کربلا) شد. بلاهایی که(بنی امیه و لشکر کوفه) بر سر اینان آوردند، در تمام تاریخ انجام نداده اند: ⬅️ با و شمشیر؛ ⬅️سوزاندن با آتش؛ ⬅️به صلیب کشیدن سرها؛ ⬅️تازاندن اسب بر بدنها؛ ⬅️بی احترامی به زنان و بچه ها؛ ⬅️اسیر کردن زنان و بچه‌ها و حمل آنان روی شترهای بی جهاز؛ 📚ابوریحان بیرونی، الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص420. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌 امام علیه‌السلام به آیت الله : شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله(بهاييت) را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین ع است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در کاشان زدند؛ چون از بدنم میرفت بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از (ع) کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین ع آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و ریختی؛ ننوشیدی این هدیه ما در ، باشد تا در جبران کنیم. 📚 منبع: کتاب آخرین گفتارها. به ما بپیوندید 👇 👇 🌻 @ahlebait110