هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_زهرا_س_شهادت
جهان افتاده از پا و علی از پا نیفتاده
شکسته قامت هفت آسمان، اما نیفتاده
شکسته ساقهی یاس کبود، اما بگو «اسما»
نگاه باغبان بر صورتش آیا نیفتاده؟!
علی آیینهی خاک است و زهرا مادر آب است
پس این آتش به جان حضرت دریا نیفتاده
لگد، تهدید، سیلی، تازیانه، هیزم و آتش
در این فهرستِ خونین، هیچ ظلمی جا نیفتاده
چگونه آب را با آب میشویند نه جز اشک
از اوجِ آبشاران بر تن دریا نیفتاده
من از تفسیرهای سورهی «زلزال» میترسم
بگیرد «فضه» ایکاش آسمان را، تا نیفتاده!
همین که ماهِ کامل پشت در روی زمین افتاد
نمیدانم چرا خورشید ازآن بالا نیفتاده
چهل جنگاور وحشیتر از کفتار در آن سو
در این سو بر زمین جز مادری تنها نیفتاده
تفاوت دارد اینجا با زمینِ کربلا، یعنی
کسی اینجا نیفتاده؛ کسی آنجا نیفتاده
در این بیت از گریزی کربلایی ناگزیرم، آه...
که هرگز اتفاقی مثل عاشورا نیفتاده
نباید بی طهارت از حدود کربلا رد شد
مگر اکبر تنش بر کل این صحرا نیفتاده؟!
عمو جان هست! پس لشکر هنوز از هم نپاشیده
علم از دستهای خستهی سقا نیفتاده
بنازم چشم زیبابینِ زینب را که میفرمود:
به عالم اتفاقی این چنین زیبا نیفتاده...
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_زمان_عج_مناجات
فرج یعنی دعای عهد خواندن، عهد را بستن
دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن
فرج یعنی دلِ سجاده را با اشکها شستن
دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن..
در امواج بلندِ آل یاسین غوطهور بودن
دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن
فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن
دخیلِ اشک را بر تکیههای کربلا بستن
توسلهای ما در هر سهشنبه معنیاش این است
درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن
خوشا مثل شهیدانِ مدافع زندگی کردن
به سر سربند یا مهدی و یابن المصطفی بستن
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ای رتبهات فراتر از ادراک، از عقول
آیینهی بصیرت چشمت جهان شمول
حلم تو بی نهایت و علم تو لایزول
یا کاشف الحقایق و یا جامع الاصول
کوچکترم از آنکه بخواهم بخوانمت
یا برترین سرودهی عالم بدانمت
علم اصول و علم قرائت از آن توست
تفسیر و فقه، پلهای از نردبان توست
علم نجوم در رصد کهکشان توست
راز علوم کل جهان بر زبان توست
شیخ الائمه هستی و دریای بی کران
ای باقرالعلومترین صادق جهان
مردان سرزمین تو عاشق نبودهاند
در باب عشق با تو موافق نبودهاند
چون آشنا به کُنه حقایق نبودهاند
در پیشگاه درس تو صادق نبودهاند
تو در علوم عقلی و نقلی سرآمدی
تا روز حشر، صادق آل محمدی
حکام جور خلوتتان را به هم زدند
گردونهی زمین و زمان را به هم زدند
سرچشمههای اشک روان را به هم زدند
باکشتن تو نظم جهان را به هم زدند
ای جای پای غربت تو در دل بقیع
هرکس که گشت دور تو، گردید مستطیع
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ای رتبهات فراتر از ادراک، از عقول
آیینهی بصیرت چشمت جهان شمول
حلم تو بی نهایت و علم تو لایزول
یا کاشف الحقایق و یا جامع الاصول
کوچکترم از آنکه بخواهم بخوانمت
یا برترین سرودهی عالم بدانمت
علم اصول و علم قرائت از آن توست
تفسیر و فقه، پلهای از نردبان توست
علم نجوم در رصد کهکشان توست
راز علوم کل جهان بر زبان توست
شیخ الائمه هستی و دریای بی کران
ای باقرالعلومترین صادق جهان
مردان سرزمین تو عاشق نبودهاند
در باب عشق با تو موافق نبودهاند
چون آشنا به کُنه حقایق نبودهاند
در پیشگاه درس تو صادق نبودهاند
تو در علوم عقلی و نقلی سرآمدی
تا روز حشر، صادق آل محمدی
حکام جور خلوتتان را به هم زدند
گردونهی زمین و زمان را به هم زدند
سرچشمههای اشک روان را به هم زدند
باکشتن تو نظم جهان را به هم زدند
ای جای پای غربت تو در دل بقیع
هرکس که گشت دور تو، گردید مستطیع
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
🔹تجلیل از برخی مفاخر آیینی مشهد🔹
سلام! اهل خراسان! بهشت مال شماست
جهان، فدايي خورشيد بي مثال شماست
و روشنايي افلاك از هلال شماست
خوشا به حال شما! چون كه حال، حال شماست
مجاوران دلآگاه! التماس دعا
رسيده ام به قدمگاه، التماس دعا
به محض اين كه رسيدم، دلم به شور افتاد
گذار تشنه به پيمانهاي طهور افتاد
نگاه غرق گناهم به كوه نور افتاد
و چشم «خواجه» گمانم به اين سطور افتاد
به خاكبوسيات اي شاه! آمدم رحمي
«فقير و خسته به درگاه آمدم رحمي»
براي حضرت سلطان و لطف دربارش،
كسي كه شعر بگويد، خدا نگهدارش!
«سراج» ماست به عالم، عيون اخبارش
فداي مرثيه خوانان ماه رخسارش !
فرشتگان غزلخوان در اين مكان جمعند
«حضور مجلس انس است و شاعران جمعند»
به يمن شعر «مؤيّد»، غزل، مؤيَّد شد
به لطف حضرت سلطان، «شفق» زبانزد شد
شُكوه شعر «شكوهي» از آن سرآمد شد
كه «رستگار» شد و بيقرار مشهد شد
جهان و هر چه در آن است از امام رضاست
و نام ديگر «هاشم»، همان «غلامرضا»ست
غبار غربت و ماتم كه هست بر تن دوست
كشانْد اهل جهان را به سمت مدفن دوست
شبي كه سر بگذاريم روي دامن دوست
«توان واژه كجا و مديح گفتن دوست؟»
به عزّت و شرف «لا اله الّا الله»!
گذشت «خسرو» شيرين سخن از اين درگاه
گذشتم از در و ديدم چقدر زائر داشت
امام، گوشهی چشمي به شعر «فاخر» داشت
در اين حريم كسي كه دلي مسافر داشت
چه خوب، شعر «نگارنده» را به خاطر داشت:
«به ملّتي كه مرامش بُوَد مرام حسين
من احترام گزارم به احترام حسين»
در اين فضاي بهشتي، نشاني از غم نيست
شبيه اين حرم جانفزا به عالم نيست
چگونه از تو بخواند كسي كه «محرم» نيست؟
شميم روضهی «قانع» در اين هوا كم نيست
به شوق آتش عشقي كه جان «آذر» داشت
هميشه صحن، هوايي پُر از كبوتر داشت
چگونه میشود از اصل ماجرا ننوشت؟
رهين لطف رضا بود و از رضا ننوشت
غريب بود و از آن يار آشنا ننوشت
كسي شبيه «رسا» مدح را رسا ننوشت
به آستان رفيعش دخيل بايد بست
به ياد «شاهد» دلخون «آستانه پرست»
فداي قامت «سروي» كه محو قامت اوست!
وجود پاك «ترابي»، تراب «تربت» اوست
ضمير سبز «زرافشان»، پُر از محبّت اوست
وفاي هر چه «وفايي» به يُمن طلعت اوست
بگو به اهل خراسان كه سخت «بندار»ند
به سمت قبله ي هشتم نماز بگزارند
رضا به هر كه نظر كرد، شور و حال گرفت
«كمالپور» از اين آستان، كمال گرفت
درخت طبع «بقا»، رنگ اعتدال گرفت
و «قهرمان» غزلها از او مدال گرفت
هميشه سير غزلهايشان صعودي بود
وجود «قدسيِ» «جودي»، عجب وجودي بود
خوشا دمي كه به يعقوب، پيرهن برسد!
غريب باشي و پيغامي از وطن برسد
نسيم از دم «فرّخ» به انجمن برسد
غزل به دست كريم اباالحسن برسد
لب صبور «صبوري» چقدر صامت بود!
و پاي ثابت روضه، هميشه «ثابت» بود
شبي كه صحبت انگور هست و پيمانه
دوباره بر سرم آوار ميشود خانه
اماممان كه غريب است، پس غريبانه
بيا ز داغ بسوزيم مثل «پروانه»
به ياد باب جوادش پُر از «بهار» شويم
خدا كند كه از اين باب، «رستگار» شويم!
من از قم آمدهام، آشيانهام آنجاست
مقيم ساحل عشقم، كرانهام آنجاست
رها در اين حرمم، آب و دانهام آنجاست
دلم هوايي اينجا و خانهام آنجاست
بگو كجا بروم جز حريم حضرت يار
كه شعر، كار من است و رضاست «صاحبكار»
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e