eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
348 عکس
360 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نقش قرائن، در فهم احاديث 🖊احمدحسين شريفي 🔸به صرف فهم معناي لغوي و اصطلاحي الفاظ و ترکيب‌هاي به کار رفته در احاديث هرگز نمي‌توان مدعي فهم درست آن شد. در برخي از موارد براي فهم درست معناي احاديث، بايد اسباب ورود را دانست. يعني علت و زمينه‌ و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد دانست. چرا که شرايط زمينه‌اي در فهم مراد معصومان(ع) حتماً نقش‌آفرين است. به تعبير ديگر بايد قراين مقامي (شرايط اجتماعي و تاريخي و فرهنگي و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت. 🔸متأسفانه بسياري از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتاب‌هاي حديثي، از نقش‌آفريني قراين مقامي در فهم مراد معصومان غافل بودند و به همين دليل آنها را ذکر نکرده‌اند. بر اين اساس براي فهم مراد واقعي معصومان، يک حديث‌شناس محقق بايد تلاش بيشتري کند و حتي‌الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثي ساير فرق و مذاهب اسلامي يا مراجعه به منابع تاريخي و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگي و اجتماعي حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن مي‌تواند پاره‌اي از گره‌ها را بگشايد. 🔸في‌المثل در پاره‌اي از منابع اهل سنت حديثي از (ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ» در عين حال، حتي پاره‌اي از اهل حديث مثل نتوانسته‌اند با مضمون اين حديث کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث هيچ اصل و اساسي ندارد. 🔸اما اگر، احمدبن حنبل، قرائن مقامي صدور چنين سخني را مي‌دانست، قطعا چنين حکمي نمي‌کرد. از ابن‌عباس علت صدور چنين سخني را به اين صورت نقل مي‌کند که 🌹«پيامبر روزي با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردي که اکنون بر شما وارد مي‌شود از بهشتيان است. برخي از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند. پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما در مي‌آيند که هر يک از ديگري سبقت مي‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آزار [از ماه‌هاي رومي و مصادف با خرداد شمسي] تمام مي‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و ابوذر نيز با آنان بود. پيامبر به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومي هستيم؟ پاسخ داد: اي پيامبر خدا آذار تمام شد. پيامبر گفت: اي ابوذر اين را مي‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتي هستي و چسان بهشتي نباشي در حالي که تو را پس از من، از حرمم «مدينه» مي‌رانند؛ چون به اهل بيت من محبت داري؛ پس تنها زندگي مي‌کني و تنها مي‌ميري و گروهي سعادت کفن و دفن تو را مي‌يابند که همراهان من در بهشت جاودان هستند؛ بهشتي که به متقيان وعده داده شده است.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴سعد و نحس ایام؛ خرافه یا واقعیت؟ 🖊احمدحسین شریفی 🔶آیا واقعاً بعضی از روز‌ها یا ماه‌‌ها، نحس‌ و شوم‌اند و بعضی دیگر سعد و خیر؟ آیا این سخنی که از پیامبر اکرم(ص) درباره ماه صفر گفته شده است، که «من بشّرنى بخروج صفر بشرته بالجنّة؛ هر کس مرا به پایان‌یافتن ماه صفر بشارت دهد، او را به بهشت بشارت می‌دهم» بر نحسی و شومی این ماه دلالت نمی‌کند؟ 🔶در پاسخ به این سؤالات عرض می‌کنیم: 🔷اولاً، از نظر عقلی، روز از آن جهت که روز است، سعد یا نحس ندارد. هیچ روزی از جهت روز بودن با روز‌های دیگر تفاوت ندارند. روز غدیر از آن جهت که یکی از روزهای سال است با روزهای قبل و بعد از غدیر و با روز چهارشنبه آخر ماه صفر هیچ تفاوتی نمی‌کند. همه روزها از نظر روز بودن یکسانند. 🔷ثانیاً، از نظر تجربی نیز تا به حال در هیچ تحقیق علمی معتبری، سعدی یا نحسی هیچ روزی اثبات نشده است. اساساً اثبات تجربی چنین مدعیاتی اگر نگوییم محال است در غایت دشواری است. 🔷ثالثاً، از نظر قرآن هم روز‌ها و شب‌ها از آن جهت که روز و شب‌ و قطعه‌ای از زمان‌اند، سعد و نحس ندارند. سعد و نحس مربوط به مظروف آنهاست و نه ظرف. یعنی سعد و نحس مربوط به حوادثی است که در ایام خاصی رخ داده است و نه مربوط به خود آن ایام. در قرآن کریم در دو جا صفت «نحس» برای روز یا روز‌های خاصی ذکر شده است که هر دو مربوط به روز‌هایی است که عذاب الهی بر قوم عاد نازل شده بود: فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في‏ أَيَّامٍ نَحِساتٍ (فصلت، ۱۶) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في‏ يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِر (قمر، ۱۹) یعنی نحسی آن ایام خاص به دلیل نحسی مظروف آنهاست و نه نحسی خود آن روزها از آن جهت که روز‌ بودند. 🔷رابعاً، اغلب روایات مربوط به سعد و نحس ایام از نظر سندی نامعتبرند و بسیاری از آنها از مجعولات‌اند. روایت شوم بودن ماه صفر قطعا از جعلیات است. میرداماد در الرواشح السماویه با صراحت تمام آن را از ساخته‌های زنادقه می‌داند. به نظر می‌رسد اصل مسأله چیز دیگری بوده است اما به دست جاعلان و سودجویان و فریب‌کاران و دعانویسانی که از جهل مردم ارتزاق می‌کنند، به آن شکل درآمده است. توضیح آنکه در پاره‌اي از منابع اهل سنت حديثي از رسول خدا(ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ (از ماه‌های رومی، مصادف با خرداد شمسی) فَلَهُ الْجَنَّةُ». در عين حال، حتي پاره‌اي از اهل حديث و ظاهرگراياني مثل احمدبن حنبل نتوانسته‌اند با مضمون اين حديث کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث هيچ اصل و اساسي ندارد. او گمان کرده است که این حدیث ناظر به نحس بودن ماه آذار است. در حالی که اگر قرائن مقامي صدور چنين سخني را مي‌دانست، قطعاً چنين حکمي نمي‌کرد. از ابن‌عباس علت صدور چنين سخني را به اين صورت نقل مي‌کند که: «پيامبر روزي با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردي که اکنون بر شما وارد مي‌شود از بهشتيان است. برخي از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند. پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما در مي‌آيند که هر يک از ديگري سبقت مي‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آزار تمام مي‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و ابوذر نيز با آنان بود. پيامبر به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومي هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: اي پيامبر خدا آذار تمام شد. پيامبر گفت: اي ابوذر اين را مي‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتي هستي ...» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻عالمان و دانشمندان جهنمی در کلام امام صادق‌(ع) 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در حدیثی که در کتاب خصال (ج۲، ص۳۵۲-۳۵۳) از علیه السلام نقل کرده است هفت دسته و گروه از عالمان و دانشمندان جهنمی معرفی می‌شوند: یک. عالمانی که علاقمند به گردآوری دانش‌اند اما علاقه‌ای به یاددهی دانش به دیگران ندارند. امام صادق می‌فرماید جایگاه اینان نخستین طبقه جهنم است. دو. عالمانی که خود از موعظه می‌گریزند و نسبت به پندهای دیگران بی‌اعتنایند اما وقتی در جایگاه موعظه و پند دیگران می‌نشینند از حد تجاوز می‌کنند. اينان در دومين طبقه آتش‏اند. سه. کسانی که علم و دانش خود را در اختيار اشراف و ثروتمندان قرار می‌دهند و در ميان بينوايان و مستضعفان جايى براى علم نمى‏بينند؛ سومین طبقه جهنم جایگاه اینان است. چهار. دانشمندانی که روش گردنكشان و پادشاهان را در پيش می‌گیرند. به این صورت که اگر نظر آنان رد شود و یا در خدمت به آنان قصور و تقصيرى روى دهد، خشمگين مى‏گردند، اين دسته در طبقه چهارم دوزخ‏اند. پنج. عالمانی که به دنبال گفتار يهود و نصارى مى‏روند تا علم و حديث خود را با آن انبوه سازند؛ اينان در طبقه پنجم جهنم‏اند. شش. دانشمندانی كه به مسند فتوى تكيه مى‏زنند و مى‏گويند: (هر چه مى‏خواهيد) از من بپرسيد. و چه بسا كلمه‏اى هم نمى‏فهمند- و خدا كسانى را كه ناشايسته امرى را به خود ببندد دوست ندارد- و اين گروه در طبقه ششم آتش جاى دارند. هفت. کسانی که علم را وسيله نخوت و فضل‏فروشى قرار مى‏دهند، جاى اينان در طبقه هفتم دوزخ است.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢آیا پیامبر اکرم(ص) از پایان‌یافتن ماه صفر خوشحال بود؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يکي از دانش‌های ناظر به «فقه الحديث»، دانش «اسباب ورود حديث» است. اين دانش به منزلة دانش «شأن نزول» در تفسير قرآن است. هدف اصلی از دانش اسباب ورود حديث، شناخت شأن صدور روايات و فهم قرائن موجود به هنگام صدور روايات است. توضیح آنکه به صرف فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکيب‌های به کار رفته در احاديث نمی‌توان مدعی «فهم درست» آنها شد. در برخی از موارد برای فهم درست معنای احاديث، بايد اسباب ورود حديث را دانست. يعنی علت و زمينه‌ و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد فهميد. چرا که «شرايط زمينه‌ای» در فهم مراد معصومان حتماً نقش‌آفرين است. به تعبير ديگر، بايد قراين مقامی (شرايط اجتماعی و تاريخی و فرهنگی و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت. متأسفانه بسياری از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتاب‌های حديثی، از نقش‌آفرينی قراين مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشته‌اند. به همين دليل، برای فهم مراد واقعی معصومان، يک حديث‌شناس محقق بايد تلاش بيشتری کند و حتی‌الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثی ساير فرق و مذاهب اسلامی يا مراجعه به منابع تاريخی و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگی‌ و اجتماعی حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن می‌تواند پاره‌ای از گره‌ها را بگشايد. به عنوان مثال، در پاره‌ای از منابع اهل سنت حديثی از (ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس مرا به پایان یافتن آذار بشارت دهد، من او را به بهشت بشارت می‌دهم.» آذار از ماه‌های رومی است؛ مصادف با خرداد شمسی است؛ برخی آن را به معنای دانسته‌اند و از این حدیث نحسی ماه صفر! و سعدی ماه ربیع الاول را نتیجه گرفته‌اند! این حدیث، به خودی خود و بدون آگاهی از بافت و زمینه‌های بیان آن، از نظر مضمونی آنقدر عجیب هست که حتی پاره‌ای از اهل حديث و ظاهرگرايانی مثل احمدبن حنبل نتوانسته‌اند با مضمون آن کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث اصل و اساسی ندارد! اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنين سخنی را می‌دانست، چنين حکم قاطعی را صادر نمی‌کرد. از علت صدور چنين سخنی را به اين صورت نقل می‌کند که: «روزی پيامبر خدا(ص) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردی که اکنون بر شما وارد می‌شود از بهشتيان است. برخی‌ از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند! پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما وارد می‌شوند که هر يک از ديگری سبقت می‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و نيز با آنان بود. پيامبر خدا(ص) به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومی هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: «ای پيامبر خدا آذار تمام شد.» پيامبر گفت: «ای ابوذر اين را می‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی هستی.» به هر حال این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماه‌های صفر و ربیع الاول ندارد! اصل داستان چیز دیگری بوده است که در تحلیل مرحوم شیخ صدوق کاملاً واضح است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢آیا پیامبر اکرم(ص) از پایان‌یافتن ماه صفر خوشحال بود؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يکي از دانش‌های ناظر به «فقه الحديث»، دانش «اسباب ورود حديث» است. اين دانش به منزلة دانش «شأن نزول» در تفسير قرآن است. هدف اصلی از دانش اسباب ورود حديث، شناخت شأن صدور روايات و فهم قرائن موجود به هنگام صدور روايات است. توضیح آنکه به صرف فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکيب‌های به کار رفته در احاديث نمی‌توان مدعی «فهم درست» آنها شد. در برخی از موارد برای فهم درست معنای احاديث، بايد اسباب ورود حديث را دانست. يعنی علت و زمينه‌ و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد فهميد. چرا که «شرايط زمينه‌ای» در فهم مراد معصومان حتماً نقش‌آفرين است. به تعبير ديگر، بايد قراين مقامی (شرايط اجتماعی و تاريخی و فرهنگی و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت. متأسفانه بسياری از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتاب‌های حديثی، از نقش‌آفرينی قراين مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشته‌اند. به همين دليل، برای فهم مراد واقعی معصومان، يک حديث‌شناس محقق بايد تلاش بيشتری کند و حتی‌الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثی ساير فرق و مذاهب اسلامی يا مراجعه به منابع تاريخی و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگی‌ و اجتماعی حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن می‌تواند پاره‌ای از گره‌ها را بگشايد. به عنوان مثال، در پاره‌ای از منابع اهل سنت حديثی از (ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس مرا به پایان یافتن آذار بشارت دهد، من او را به بهشت بشارت می‌دهم.» آذار از ماه‌های رومی است؛ مصادف با خرداد شمسی است؛ برخی آن را به معنای دانسته‌اند و از این حدیث نحسی ماه صفر! و سعدی ماه ربیع الاول را نتیجه گرفته‌اند! این حدیث، به خودی خود و بدون آگاهی از بافت و زمینه‌های بیان آن، از نظر مضمونی آنقدر عجیب هست که حتی پاره‌ای از اهل حديث و ظاهرگرايانی مثل احمدبن حنبل نتوانسته‌اند با مضمون آن کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث اصل و اساسی ندارد! اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنين سخنی را می‌دانست، چنين حکم قاطعی را صادر نمی‌کرد. از علت صدور چنين سخنی را به اين صورت نقل می‌کند که: «روزی پيامبر خدا(ص) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردی که اکنون بر شما وارد می‌شود از بهشتيان است. برخی‌ از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند! پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما وارد می‌شوند که هر يک از ديگری سبقت می‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و نيز با آنان بود. پيامبر خدا(ص) به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومی هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: «ای پيامبر خدا آذار تمام شد.» پيامبر گفت: «ای ابوذر اين را می‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی هستی.» به هر حال این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماه‌های صفر و ربیع الاول ندارد! اصل داستان چیز دیگری بوده است که در تحلیل مرحوم شیخ صدوق کاملاً واضح است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹