eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
348 عکس
360 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴زيست فيلسوفانه: فلسفه براي زندگي 🖊احمدحسين شريفي 🔸فيلسوفي که صرفاً و فقط در کار تفسير جهان و فهم واقعيت‌ها باشد، به تعبير بودا، همچون فردي مي‌ماند که جلوي درب خانة ‌خود نشسته و صبح و شام مشغول شمارش گاوها و گوساله‌هاي بقيه اهالي روستا است. اين فرد هر چند آمار دقيق تعداد گاوها و گوساله‌هاي موجود در روستا و رنگ و جنس آنها و همچنين سن و سال آنها را مي‌داند، اما اين دانسته‌ها، هيچ تغييري در زندگي خود او ايجاد نمي‌کنند؛ اين دانسته‌ها، کيلويي گوشت يا اندکي پشم و يا حتي قطره‌اي شير هم نصيب او نمي‌کنند. فيلسوفاني که صرفاً در کار «فهم» و «تفسير» واقعيت‌هاي عالم باشند، همچون اين فرد مي‌مانند. به تعبير خود فيلسوفان: «جهاني است بنشسته در گوشه‌اي»! چنين فيلسوفاني، جهان ذهني گسترده‌اي دارند اما ذهني بريده از عمل و دورافتاده از زندگي! 🔸فلسفه‌اي که موجب تحول در زندگي شخصي فيلسوف نشود، و فلسفه‌اي که موجب تحول و تغيير در محيط اجتماعي و فرهنگي و سياسي فيلسوف نشود، بود و نبود آن چه تفاوتي مي‌کند؟! نهايت اينکه اين فيلسوف مي‌شود «جهاني بنشسته در گوشه‌اي»! «جهان» بنشسته در يک «گوشه» که ارزشي ندارد؛ فلسفه‌اي که فيلسوف را به حرکت درنياورد، و دانشي که دانشمند را متحول نکند، و او را دغدغه‌مند حيات و زيست فردي و اجتماعي خود و ديگران نکند، و موجب تغيير و توسعه در جهان واقعي فيلسوف و مخاطبان او نشود، چه ارزشي دارد؟! 🔸البته توجه داريم که تفکر و تعقل و ذهن، بخش مهم و عمده‌اي از حيات انساني است؛ اما وقتي خودش في نفسه مورد توجه قرار گيرد و نتواند با ساير بخش‌هاي وجودي انسان ارتباط برقرار کند، تصويري کاريکاتوري، بدقواره و خنده‌آور از وجود آدمي را به نمايش خواهد گذاشت. 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔹 ارتباط با ادمین :👇 @mjbayat
شهید مطهری و امتداد اجتماعی حکمت اسلامی.mp3
9.21M
🎤اصناف فیلسوفان و سنخ فلسفه‌ورزی شهید مطهری 🔹احمدحسین شریفی 🔻سخنرانی در همایش «شهید مطهری و امتداد اجتماعی و حکمت اسلامی» مکان: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران زمان: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢علوم انسانی اسلامی از ایده تا محصول 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای آنکه چرخه‌ای کامل از «علوم انسانی اسلامی» داشته باشیم و بتوانیم آن را به عنوان جایگزینی واقعی و عملی برای علوم انسانی غربی ارائه دهیم نیازمند یک «فعالیت جامع و جمعی» هستیم. فعالیتی همه‌جانبه و فراگیر که بتواند همه چرخه «از ایده تا محصول» را مدیریت کند. برای این کار لازم است سه سطح از فعالیت‌ را طراحی کنیم: 🔸سطح اول: مطالعات نظری، پژوهشی، معرفتی و فکری: هیچگاه نباید از تولید علم و مباحث معرفتی محض و نظریه‌پردازی‌های بنیادین در علوم انسانی غفلت کرد. هیچگاه نباید بحث درباره مبانی‌ هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی را پایان‌یافته تلقی کرد. همواره باید افراد نخبه و توانایی باشند که در این زمینه‌ها تفکر و تأمل کرده و بنیان‌های معرفتی علوم انسانی را تقویت کنند. البته در همین سطح باید از کارهای فردی عبور کرد. «بازی علم» یک «بازی جمعی و گروهی» است و نه فردی. یک علم، نظریه و تفکر، حتی اگر کامل‌ترین فکر و نظریه باشد، زمانی می‌تواند در جامعه‌ی علمی اثرگذار باشد که به «سنتی فکری و نظری» یا دست‌کم «جریانی فکری و نظری» تبدیل شود. و این کار جز با حضور پررنگ در مجامع علمی و گفتگو و بحث و نقد و در نتیجه گفتمان‌سازی محقق نخواهد شد. 🔸سطح دوم: مطالعات اجرائی، مدیریتی و کارگزاری: در این سطح باید سیاستگذاران و تصمیم‌گیرندگان عرصه‌های عمومی و اجتماعی و تقنینی را نسبت به علوم انسانی اسلامی حساس کرد. و الا حتی اگر بهترین و صائب‌ترین ایده‌ها و نظریه‌ها تولید شود اما نتواند مقبول تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران جامعه قرار گیرد، عملاً برای فردسازی و جامعه‌پردازی به کار نخواهد آمد. 🔸سطح سوم: مطالعات ناظر به بهره‌مندان و ذی‌نفعان: «ایده» را باید به «محصول» تبدیل کرد؛ برای «تجاری‌سازی» ایده باید تلاش کرد. کارآمدی و کارآیی آن را باید به بهره‌مندان و ذی‌نفعان نشان داد. آن را باید به عرصه عمومی کشاند. تقاضای مردم نسبت به آن را باید بالا برد. و الا ایده‌ای که نتواند به عرصه اجتماعی ورود کند و نیازها و تقاضاهای واقعی مردم را پاسخ دهد، بود و نبودش برای عامه مردمان تفاوتی نخواهد کرد. تجربه مراکز نوآوری و مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری در علوم طبیعی و فنی و مهندسی، می‌تواند در علوم انسانی هم به کار آید. در حال حاضر بیش از ۳۰۰ مرکز نوآوری و ۲۵۰ مرکز رشد (که مشتمل بر هزاران شرکت دانش‌بنیان در حوزه‌های علوم طبیعی هستند) در کشور داریم. اما مع‌الاسف تعداد انگشت‌شماری از آنها ناظر به علوم انسانی‌اند. و وقتی به علوم انسانی اسلامی می‌رسیم، می‌توان گفت ورود قابل ذکری در این عرصه نداشته‌ایم. معتقدم که یکی از حلقه‌های فراموش‌شده پروژه علوم انسانی اسلامی، همین حلقه است. یکی از اولویت‌های انجمن‌های علمی حوزه و مراکز علوم انسانی اسلامی در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشور باید ورود جدی به این عرصه باشد. باید در این خصوص سرمایه‌گذاری کرد. باید از ایده‌های فناورانه و تجاری‌سازی علوم انسانی اسلامی حمایت کرد. باید راه را گشود. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢لزوم تأسیس مراکز مشاوره فلسفی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸بسیاری از مشکلات روحی و روانی، به ویژه در دنیای مدرن، ریشه در گره‌های فکری و مسائل فلسفی دارند. عدم آگاهی از فلسفه آفرینش، ابهام در معنای زندگی، سؤال درباره نظام احسن، سؤال و ابهام درباره علم و قدرت و حکمت و خیرخواهی خداوند، شبهات ناظر به حیات ابدی و جاودانه و امثال آن از سنخ پرسش‌های فلسفی‌اند که نداشتن پاسخی روشن برای آنها موجب دلهره و اضطراب و پرخاشگری و يأس و ناامیدی و گوشه‌نشینی و انزوا می‌شود و حتی ممکن است فرد را تا مرز خودکشی بکشاند. 🔹روشن است که هرگز یک روان‌شناس یا روان‌درمان‌گر نمی‌تواند چنین پرسش‌هایی را پاسخ دهد. با تجویز داروهای آرام‌بخش و خواب‌آور و توصیه به ارتباطات اجتماعی و تفریح و تنظیم اوقات فراغت و امثال آن نمی‌توان چنین گره‌هایی را باز کرد و چنان معضلاتی را برطرف نمود. پاسخ به این پرسش‌ها فقط از عهده فیلسوفان و متکلمان واقع‌گرا و الهی برمی‌آید. 🔻به هر حال، با توجه به گستردگی چنین مسائلی در دنیای جدید، معتقدم فیلسوفان الهی به ویژه فیلسوفان حکمت متعالیه باید از لاک مباحث انتزاعی و صرفاً نظری خارج شده و با امتداد مباحث فلسفی تا سطح نیازها و تقاضاهای اجتماعی، برنامه‌هایی مشخص برای پاسخ به پرسش‌های فلسفی و گره‌های فکری و نظری مردم به ویژه جوانان و نوجوانان داشته باشند. پیشنهاد می‌شود سازو کار تأسیس مراکز مشاوره فلسفی توسط مراکز فلسفی اصیل و قویم کشور به ویژه مجمع عالی حکمت اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران طراحی شود. پیش‌نیاز تأسیس چنین مراکزی تهیه دوره‌های آموزشی خاص برای متخصصان فلسفه و آگاه‌سازی آنان نسبت به روش‌های مشاوره و درمان است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸کاربردی‌سازی و عمومی‌سازی فلسفه و کلام؛ کار ویژه دانشکده‌های الهیات 🔹به گزارش واحد خبر روابط عمومی دانشگاه قم، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم در چهارمین اجلاس سراسری دانشکده‌های الهیات سراسر کشور که در دانشگاه قم برگزار شد، عنوان کرد: درباره دو موضوع مهم "نقش الهیات در علوم انسانی" و "الهیات کاربردی" که برای هم‌اندیشی در این جلسه انتخاب شده بحث‌های بسیاری را می‌توان مطرح کرد. در واقع می‌توان گفت که فلسفه وجودی الهیات در دوران معاصر به نقش آفرینی در این دو حوزه گره خورده است. 🔸دکتر شریفی اضافه کرد: سوالات جدی درباره کارویژه رشته‌های الهیات مخصوصا برخی از رشته‌ها مثل فلسفه مطرح می‌شود که باعث شده فیلسوفان دنیا برای تبیین اهمیت نقش و جایگاه خود به دیگران به تکاپو بیفتند و اگر در این زمینه محبوبیت و مقبولیتی صورت نگیرد اقبال مخاطبان به این رشته‌ها باز هم کمتر خواهد شد. 🔹رئیس دانشگاه قم گفت: نکته قابل ذکر این است که در برخی از رشته‌های الهیاتی متعارف در دانشکده‌های الهیات مثل فقه تجربه گران‌سنگی وجود دارد که ماندگاری هزارساله این دانش و رشد آن مرهون این است که توانسته مقبولیت لازم را در جامعه هدف و عامه مردم کسب کند و این امر را در میان مردم بیان کرده است که برای ادامه زندگی به صورت هدفمند و سعادت خود نیازمند مسئله فقه هستند در نتیجه مردم حاضر هستند که حتی برای این مسئله هزینه کنند. 🔻وی افزود: سیر تحول فقه داستان طولانی دارد که بهتر است مطالعه شود زیرا باید بدانید که فقه چگونه به جایگاهی رسیده است که در انقلاب اسلامی امام خمینی فقه را قانون تنظیم معاش و معاد و برنامه کامل اداره بشریت از گهواره تا گور می‌داند. 🔸دکتر شریفی بیان کرد: بطور خلاصه در بحث سیر مباحث فقهی یکی از مراحل مباحث نظری و آکادمیک است که هنوزهم جریان دارد و روز به روز نیز عمیق‌تر می‌شود؛ البته همواره و هر روزه این امر مورد نیاز است بخش اصلی کار حوزه‌های علمیه نیز تعمق و تفکر در مباحث فقهی است. اما اگر فقه در همین مرحله می‌ماند به چیزی همانند بحث‌های انتزاعی محض تبدیل می‌شد. اما فقه به این سطح اتکا نکرد و به سطح سیاستی، تصمیم‌سازان جامعه و مدیران حکومتی نیز خود را اثبات کرد تا آن‌ها احساس نیاز به فقها کرده و فقه را در تصمیم‌گیری‌های سطح کلان جامعه قبول کنند. مسئله نیاز به فقه در تمام دوران حکومتی از مغول تا پهلوی مشهود است و در دوران جمهوری اسلامی نیز به حد اعلای خود یعنی حضور در عرصه قانون‌گذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در سطح کلان جامعه خود را نشان داده اما در مقوله کلامی و فلسفی به این سطح نرسیده است و هیچگاه فلسفه در حوزه تصمیم‌سازی اجتماعی، تدوین اسناد اداره جامعه و صدها سند کلان و راهبردی جامعه دخالتی نداشته است در نتیجه، فلسفه در این سطح خلاء فراوانی دارد که باید برای رفع آن تلاش صورت گیرد. برگ برنده فقه این است که در لایه سوم یعنی عامه مردم توانسته است مقبولیت لازم را کسب کند به حدی که مردم حاضرند برای دستیابی به محصولات آن هزینه کنند. با هزینه خود خانه عالم بسازند تا روحانی در روستای آن‌ها مستقر شود چرا که احساس نیاز می‌کنند اما در خصوص حضور فیلسوف یا متکلم که درمانگر امراض ذهنی، فکری و معرفتی‌اند، هنوز چنین احساس نیازی نکرده‌ است.   🔹وی ادامه داد: البته در سطح جهان به صورت محدود مراکز فلسفی موجود است اما این امر در ایران وجود ندارد در صورتی که بسیاری از دلهره‌ها و اضطراب‌های موجود در جامعه مربوط به معرفت و معنای زندگی در میان جوانان است و درمان این بیماری‌ها کار فیلسوف است نه روانشناس. بنابراین فلسفه و کلام باید به سطح سوم یعنی مقبولیت در میان عامه مردم ورود کند و این امر یکی از کارها و ماموریت‌های مهم دانشکده‌های الهیات است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢«الهیات عملی»، «بعثت نبوی» و خودمتناقض بودن «سکولاریسم دینی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸مهم‌ترین کارویژه پیامبر خاتم، «تعمیق تفکر توحیدی» و «امتداد توحید» در همه‌ی گستره زیست بشری و «سامان‌دهی نهادهای اجتماعی بر اساس فکر توحیدی» بود. نخستین و مهم‌ترین آموزه او این بود که «قولوا لااله الا الله تفلحوا». البته روشن است که صرف گفتن این جمله کفایت نمی‌کند. بلکه منظور «باور و اعتقاد» به توحید و «عمل بر اساس اقتضائات آن» است. و از اینجا معلوم می‌شود که توحید صرفاً یک اعتقاد عقلی یا باور قلبی نیست. بلکه امتداد عملی دارد. هم در زندگی فردی و هم در زیست اجتماعی. 🔹به همین دلیل، در آموزه‌های اسلامی، آیات و روایات بسیار زیادی را می‌بینیم که دلالت‌ها و اقتضائات اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی «باور به خدا» و «باور به معاد» را بیان کرده‌اند. کافی است عبارت «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ‏ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» را در کتاب‌های روایی جستجو کنید، تا امتداد عملی و اخلاقی آن باورهای بنیادین را ملاحظه کنید. حتی سکولارهایی مثل مهندس مهدی بازرگان و مقلدانش که «خدا و آخرت را تنها هدف بعثت» می‌دانند و همچنین مقلدان حوزه‌ای آنان که شأن و منزلت پیامبر اکرم (ص) را صرفاً در حد یک «مرشد معنوی» می‌پندارند، [صرف‌نظر از نادرستی چنین سخنی] اگر اساساً متوجه گفته خود باشند، و تأملی اندک در لوازم آن داشته باشند، هرگز نمی‌توانند از سکولاریسم و جدایی دین از سیاست و اجتماع سخن بگویند! زیرا، انسان موجودی اجتماعی است؛ در بطن جامعه و در دل ارتباطات اجتماعی رشد و نمو جسمی و روحی می‌یابد. «سلوک فردی» بدون ارتباط با «جامعه» ناممکن است. چگونه یک مکتب می‌تواند داعیة تربیت افراد را منهای توجه به ساختارها و نهادها و پدیده‌های اجتماعی داشته باشد؟! چگونه می‌تواند داعیه تربیت فردی را داشته باشد اما نحوه سلوک فرد به هنگام معاملات اقتصادی و در روابط سیاسی و قضایی و امثال آن را مشخص نکند؟! ♦️بنابراین اگر نیک بنگریم، ترکیب «سکولاریسم دینی»، ترکیبی «خودمتناقض» است. هیچ دینی اساساً‌ نمی‌تواند نسبت به جنبه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی افراد بی‌تفاوت باشد. حتی اگر هدف غایی خود را «فردسازی» بداند و نه «جامعه‌پردازی» یا «تمدن‌سازی». @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️کل‌نگری از آسیب‌های فکر فلسفی! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «کل‌نگری» یکی از امتیازات ویژه و فیلسوفان است. آنان نگاهی کلان به هستی دارند. و بدون تردید وجود چنین نگاهی به هستی، برای فهم دقیق‌تر و بهتر عالم، امری لازم و ضروری است. در عین حال، همین امتیاز ویژه، یعنی ، یک نقطه ضعف عمده برای بسیاری از فیلسوفان نیز به شمار می‌رود! آنان نسبت به جزئیات بی‌اعتنایند. به تعبیر خود آنان: «الجزئی لایکون کاسبا و لا مکتسبا»! [البته می‌دانیم و می‌دانید که منظور از این جمله چیز دیگری است] بلکه اگر بخواهم واقع‌بینانه‌تر سخن بگویم، باید گفت، فیلسوف بما هو فیلسوف، نه تمایلی به پرداختن به جزئيات دارد و نه پرداختن به آنها را مفید می‌داند و نه اساساً روش‌ پرداختن به آنها را در اختیار دارد. به همین دلیل، غالباً سر در لاک تأملات شخصی و دغدغه‌های فردی خود دارند و ساعت‌ها و روزها درباره رابطه مفاهیم و حقیقت قضایا و گزاره‌ها می‌اندیشند و صحبت می‌کنند بدون آنکه هیچ دغدغه‌ای نسبت به تأثیرات اجتماعی و عینی آن دیدگاه‌ها داشته باشند! و بدون آنکه نسبت به مسائل اجتماعی و دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی عامه مردمان حساسیتی داشته باشند! و اگر هم احیاناً به هر دلیلی، ورودی به مسائل اجتماعی و فرهنگی داشته باشند، ورودی ناشیانه و غیرمؤثر است. 🔻راه نجات از این آسیب کشنده، نگاه کاربستی به مطالعات فلسفی است. ما نیاز به داریم. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹