🔴انواع مکاتب اخلاقي
🖊احمدحسين شريفي
🔸#مکاتب_اخلاقي را از يک جهت به سه دستة فضيلتگرايي، وظيفهگرايي و پيامدگرايي تقسيم ميکنند:
1️⃣در #فضيلتگرايي، معيار خوبي و بدي يا بايستگي و نبايستگيِ يک صفت يا فعل، نيت عامل و کنشگر است. نه خود عمل و نه نتايج و پيامدهاي حاصل از آن. خوبي يا بدي يک کار به اين است که از چه کسي صادر شده است. مثلاً ممکن است دو نفر در يک واقعهاي راست بگويند، اما يکي به انگيزه فسادانگيزي و اختلافافکني و ديگري به انگيزه کشف حقيقت و اصلاح. راستگويي اولي از مصاديق رذيلت اخلاقي است و راستگويي دومي از مصاديق فضيلت اخلاقي. نظرية اخلاقي سقراط، افلاطون، ارسطو، رواقيان و اپيکوريان در يونان باستان را ميتوان از بارزترين مصاديق اخلاق فضيلت يا مکتب فضيلتگرايي دانست. در دوران اخير توسط پارهاي از فمينيستها نظرية جديدي در دل مکتب فضيلتگرايي مطرح شده است با عنوان نظرية #اخلاق_مراقبت که نخستين بار توسط کارول گيليگان مطرح شد.
2️⃣در #وظيفهگرايي، معيار خوبي و بدي تطابق با وظيفه است. هر کاري که مطابق وظيفه باشد خوب است و هر کاري که مطابق وظيفه نباشد بد. صرف نظر از اينکه ذات آن عمل چه اقتضائي دارد و يا صرف نظر از اينکه چه نتايج و پيامدهاي را به دنبال دارد. رگههايي از اين مکتب در دوران يونان باستان و عصر سقراطي مطرح شد؛ اما در دوران اسلامي اين ايده با عنوان نظريه حسن و قبح الهي توسط اشاعره با قوت و شدت بيشتري مطرح شد و در قرن هجدهم امانوئل کانت (1724-1804)، فيلسوف پرآوازة آلماني با تفصيلي بيشتر نظرية ديگري را در قلمرو مکتب وظيفهگرايي مطرح کرد.
3️⃣مکتب #پيامدگرايي يا #نتيجهگرايي که مدافعاني چون جرمي بنتام و جان استوارت ميل داشت بر اين باور است که معيار درستي يا نادرستي و خوبي يا بدي يک فعل يا صفت، نتايج و پيامدهاي حاصل از آن است؛ يعني خود يک فعل، فينفسه، بار ارزشي ندارد؛ بلکه اين نتايجاند که مشخص ميکنند يک فعل خوب بوده است يا بد. که جرمي بنتام با طرح نظرية لذتگرايي و جان استوارت ميل با طرح نظرية سودگرايي دو نظرية مهم در قلمرو مکتب پيامدگرايي را مطرح کردند.
#اخلاق
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔹 ارتباط با ادمین :👇
@mjbayat