eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
365 عکس
380 ویدیو
26 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۱) 🔶بت‌شکنی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی دیگر از ویژگی‌های زیست فیلسوفانه را می‌توان مبارزه با هرگونه «بت» و «بت‌پرستی» دانست. توضیح آنکه انسان‌های متعارف گرفتار اصنافی از بت‌ و بت‌پرستی‌اند: از بت‌های صوری و ظاهری گرفته تا بت‌های اعتقادی و اندیشه‌ای؛ از بت‌های گرایشی گرفته تا بت‌های کنشی و امثال آن. اغلب آدمیان بدون آنکه فرصت تأمل داشته باشند و یا حتی بدون آنکه به تأمل و تفکر احساس نیاز کنند بسیاری از آداب و رسومات اجتماعی، باورهای میراثی، هنجار‌های اجتماعی و امثال آن را حق می‌دانند و تخلف از آنها را مجاز نمی‌شمارند! اما فیلسوف راستین بدان دلیل که سرلوحه زندگی خود را عقل و استدلال قرار داده است، به صورتی بی‌طرفانه می‌کوشد همه مسائل را از دریچه عقل خود عبور دهد. از نگاه فیلسوف، «حق» آن چیزی است که بتوان برای آن «استدلالی معتبر» اقامه کرد. فیلسوف راستین، یک بت‌شکن به معنای واقعی است: او سعی می‌کند هم «خود» را از پرستش بت‌های ذهنی و اعتقادی و ارزشی نجات دهد و هم «دیگران» را. به همین دلیل، نه تنها انواع بت‌های بیرونی و درونی را می‌شناسد؛ بلکه چگونگی شکستن آنها را نیز می‌داند. از نگاه فیلسوف، «پیروی کورکورانه» از هر باور یا ارزشی، (حتی اگر فی‌الواقع باور و ارزشی درست هم باشد) نوعی «بت‌پرستی ذهنی» است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۲) 🔶آزادی از حاکمیت اکثریت 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان به این دلیل که تنها منبع و روش معتبر و مُطاع را «عقل» و «استدلال عقلی» می‌دانند، طبیعتاً تحت تأثیر آداب و سنت‌ها و عادات اجتماعی و امثال آن قرار نمی‌گیرند. توضیح آنکه فیلسوف هرگز 1. مسحور «جماعت» و «اکثریت» نمی‌شود. کثرت طرفداران یک اندیشه را نه «دلیل» حقانیت آن می‌داند؛ و نه حتی «نشانه» حقانیت آن. 2. فریفته نام‌ها و مکتب‌ها نمی‌شود. البته هرگز به بزرگان فکری هم توهین و جسارت نمی‌کند؛ اما احترام گذاشتن به نام‌ها و مکتب‌ها به معنای پذیرش کورکورانه و مقلدانه سخنان و ایده‌های آنها نیست. 3. گرفتار عادات و آداب اجتماعی نمی‌شود؛ شیوع و رواج یک اندیشه را معیار حقانیت آن نمی‌داند. اساساً از مهم‌ترین کارویژه‌های فلسفه این است که آدمیان را از چنبره «عادت‌های فکری» و «نگاه‌های عادت‌زده» به عالم و آدم، نجات ‌دهد. 4. همانطور که خود را مسحور و محصور در چارچوب آداب و عادات اجتماعی نمی‌داند، دشمنی خاصی با آنها نیز ندارد. او همه چیز را با ترازوی عقل و اندیشه می‌سنجد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۳) 🔸تأثیرناپذیری از داوری دیگران 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان به این دلیل که (۱) برای اکثریت از آن جهت که اکثریت است، جایگاه و اهمیتی ویژه‌ای قائل نیستند و (۲) همچنین بدان دلیل که یگانه معیار و ترازوی آنان عقل و استدلال و برهان است، اهمیتی به قضاوت‌ها و داوری‌های دیگران و تأیید و رد اندیشه‌هایشان توسط مردمان نمی‌دهند. خوشایند یا بدآیند دیگران برای آنان اهمیتی ندارد. یعنی خوشایند دیگران را نشانه‌ای بر درستی رأی و اندیشه‌ خود نمی‌دانند؛ همانطور که به دلیل بدآیند دیگران، از رأی و اندیشه خود دست برنمی‌دارند. برای تأیید یا رد دیگران هیچ نقشی در درستی یا نادرستی رأی و اندیشه‌ یا رفتاری قائل نیستند. اساساً کسانی که دائماً دغدغه‌مند «تأیید شدن» از سوی دیگران یا به دنبال «قضاوت کردن» دیگران هستند، نه تنها به پیشرفت و تعالی نخواهند رسید؛ بلکه از آرامش در زندگی محروم‌اند؛ امام موسی‌بن جعفر(ع) در جمله‌ای حکیمانه خطاب به هشام‌بن حکم می‌فرماید: يَا هِشَامُ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ مَا كَانَ يَنْفَعُكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا جَوْزَةٌ وَ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوْزَةٌ مَا ضَرَّكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا لُؤْلُؤَةٌ ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود و مردم گفتند مروارید است سودی به حال تو ندارد، در حالی که تو خود می‌دانی که آن گردو است. و اگر در دست تو مرواریدی باشد ولی مردم بگویند گردو است، این گفته مردم نیز زیانی به تو نمی‌رساند، در حالی که خود می‌دانی که آنچه در دست داری مروارید است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۴) 🔸تفکر روشمند 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر کسی ممکن است تفکر یا استدلال عقلی داشته باشد؛ اما تفکر عقلی یک فیلسوف تفکری روشمند و ضابطه‌مند است. دقیقاً معلوم است که بر اساس چه مقدماتی و با چه ارزش معرفت‌شناختی‌ای به نتیجه رسیده است. فیلسوف کسی است که دارای یک نظام عقلی محض است. همه پیش‌فرض‌ها، مقدمات، مسائل و روشی که برای استدلال به کار می‌گیرد، عقلی و برهانی‌اند. فیلسوفان در روش تربیتی و تعلیمی خود نیز بیش از آنکه به دنبال انتقال مفاهیم و افزودن داده‌ها در ذهن متعلمان و مخاطبان خود باشند، به دنبال آموزش عملی تفکر روشمند هستند. رنه دکارت از بزرگ‌ترین فیلسوفان فرانسوی پس از رنسانس می‌گفت: «داشتن ذهن نیکو مهم نیست؛ مهم آن است که این ذهن را درست به کار برند. عقل و هوش را همگان دارند، اما روش استفاده از آن را نمی‌دانند.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۵) 🔸برون‌نگری یا مطالعات آفاقی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان برخلاف عارفان، هرگز به روش شهودی و مطالعات انفسی بسنده نمی‌کنند؛ بلکه به مطالعات بیرونی و آفاقی هم عنایتی ویژه دارند. به همین دلیل یکی دیگر از قواعد زیست فیلسوفانه را می‌توان «برون‌نگری» (Extraversion) دانست. یک فیلسوف به دلیل روشی که برای کشف حقیقت اختیار کرده است، یعنی روش عقلی، هر چند برای مطالعه انفسی و درون‌نگری اهمیت ویژه‌ای قائل است؛ اما هرگز به درون‌نگری بسنده نمی‌کند. بلکه برای مطالعات آفاقی و بیرونی هم اصالت قائل است. اساساً اگر هم با درون‌نگری (introversion) و شهود حقیقتی را یافته باشد، آن را امری شخصی می‌داند و تنها زمانی آن را در ادبیات فلسفی بیان می‌کند که بتواند با روش برهانی آن را اثبات کند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قدرت ادبی شیخ اشراق 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ اشراق، شیخ شهاب‌الدین (۵۴۹-۵۸۷ق) در کنار ابتکارات و نوآوری‌های فلسفی و ابداع مکتب فلسفی اشراق، از ذوق ادبی سرشاری نیز برخوردار بود. وی افزون بر نثر ادبی فاخری که در عربی و فارسی دارد، و افزون بر خلاقیتی که در تولید ترکیب‌های ادبی و خلق واژگان نوپدید فارسی و عربی دارد؛ از سرآمدان ادبیات داستانی در حوزه عرفان و اخلاق نیز به شمار می‌رود. رساله‌هایی چون «عقل سرخ»، «لغت موران»، «منطق الطیر»، «صفیر سیمرغ» و «آواز پر جبرئیل» از توانایی خارق‌العاده او در ادبیات فلسفی و عرفانی خبر می‌دهد. افزون بر همه اینها دارای ذوق شعری هم بود و عملاً حکمت اشراقی و حکمت شعری را با هم داشت. اشعار بر جای مانده از او به زبان عربی و فارسی نشان از ذوق شعری او دارد. یکی از اشعار مشهور او به زبان فارسی این است: هان تا سر رشته خِرَد گم نکنی خود را ز برای نیک و بد گم نکنی رهرو تویی راه تویی منزل تو هشدار که راه خود به خود گم نکنی @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴نام‌های فلسفه در کلام ابن‌سینا 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ابن‌سینا بحث از عنوان «فلسفه» یا نام آن را که فی‌الواقع از مبادی تصوریه فلسفه به شمار می‌رود، به عنوان یکی از رؤوس ثمانیه مورد بحث قرار می‌دهد. ابن سینا می‌گوید یکی از نام‌های این علم عبارت است از «مابعدالطبیعه». مراد از «طبیعت» در این ترکیب مجموعه سه امر است: (۱) جسمی که از ماده پدیده آمده و متحرک است؛ (۲) قوه‌ای که منشأ حرکت است و (۳) اعراضی که عارض بر جسم می‌شوند. خلاصه آنکه منظور از طبیعت در این ترکیب عبارت است از «مجموعه موجودات عالم اجسام». و مقصود از «بعدیت»، بعدیت نسبت به ادراک ما است. توضیح آنکه مسائل فلسفه از سنخ مسائلی‌اند که بعد از ادراک طبیعیات درک می‌شوند. یعنی شناخت ما آدمیان از طبیعت و امور طبیعی مقدم بر شناخت ما از امور غیرطبیعی و مجرد است. به همین دلیل، ابن‌سینا این نکته را متذکر می‌شود که اگر بنا باشد فلسفه را فی‌ذاته و بدون لحاظ مراتب ادراک، در نظر بگیریم نام شایسته آن «ماقبل الطبیعه» بود. زیرا مسائل فلسفی هم ذاتاً مقدم بر طبیعت‌اند و هم مفهوماً‌ اعم از طبیعت. نام دیگر این علم، «فلسفه اولی» است. فلسفه را از این جهت «فلسفه اولی» می‌نامد که درباره واجب‌الوجود بحث می‌کند که اولین امر از حیث وجود است و همچنین از وجود و وحدت بحث می‌کند که از حیث عمومیت، اولین امورند. نام دیگر این علم، «حکمت» است. فلسفه را از این جهت حکمت می‌نامند که «برترین علم» یعنی «یقین نسبت به برترین معلوم» یعنی خدای متعال و اسباب بعد از خداست. و بالاخره اینکه نام دیگری که بر این علم نهاده‌اند، عبارت است از «علم الهی». دلیل این نام‌گذاری آن است که از اموری بحث می‌کند که هیچ تعلقی به ماده ندارند. یعنی هم در «وجود خارجی» خود و هم در «ظرف ذهن» مفارق از ماده‌اند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴شیخ اشراق؛ احیاگر یا بنیانگذار حکمت اشراق؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ شهاب‌الدین علی‌رغم همه ابتکارات فلسفی و منطقی و علم‌النفسی خود، به ندرت سخن از «من» و «لم یسبقنی به احد» یا «لم یقل به احدٌ قبلی» و امثال آن به میان می‌آورد. در جایی هم که می‌خواهد نقش خودش را در پیشبرد "حکمت خسروانی" بگوید با این ادبیات بیان می‌کند: «و الحجّة و ان كانت لنا الاّ انّ‌ المذهب للقدماء من البابليّين و الحكماء الخسروانيّين و الهند و جميع الاقدمين من مصر و يونان و غيرهما.» در رساله کلمه التصوف نقش خود را نقش احیاگیری نسبت به سنت فلسفی ایرانیان می‌داند و می‌گوید: و كانت في الفرس أمّة يهدون بالحق، و به كانوا يعدلون، حكماء فضلاء غير مشبهة المجوس، قد أحيينا حكمتهم النّورية الشريفة التي يشهد بها ذوق أفلاطون و من قبله من الحكماء في الكتاب المسمّى ب‍‌ «حكمة الإشراق» و ما سبقت إلى مثله. به اعتقاد این بنده، بی‌توجهی به تواضع علمی شدید موجب شده است که عده‌ای او را واقعاً فیلسوف «محیی» یا احیاگر فلسفه باستانی بدانند و نه «مبدع»‌ و «مبتکر». در حالی که بدون تردید چنین فلسفه‌ای با چنین نظم و انضباطی هرگز پیش از شیخ اشراق وجود نداشته است. خود سهروردی می‌گوید آنچه که از حکمای باستانی یونانی و ایرانی و هندی و مصری دریافت کرده است "حکمت خطابی" بوده است. به تعبیر دیگر آموزه‌ها و داده‌هایی پراکنده آن هم مربوط به عمل و رفتار پیشینیان، وجود داشته است. اما وجود این حد از پیشینه هرگز موجب نمی‌شود اندیشمندی را که آن داده‌های پراکنده را تبدیل به ایده و مکتب کرده است "محیی" بدانیم و نه "مبدع". و الا هیچ مبدعی در هیچ نظام فکری‌ای نمی‌توان سراغ گرفت. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢نشاط زیست متفکرانه 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر خلاف ارنست که می‌گفت: «خوشحالی افراد باهوش نایاب‌ترین چیزی است که من می‌شناسم» معتقدم بهره متفکران و هوشمندان از خوشی و لذت و «نشاط انسانی» قابل مقایسه با هیچ گروه دیگری نیست. «شادمانی متفکرانه زیستن»، با هیچ نوع شادمانی دیگری قابل مقایسه نیست. رنج، راحت دان، چو شد مقصد بزرگ گرد گله توتیای چشم گرگ 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢دین‌مداری ابن‌سینا در عمل و نظر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــ در اینکه به عنوان یک فیلسوف عقل‌گرای بزرگ اسلامی، عملاً ملتزم به شریعت بوده است؛ به نظر می‌رسد جای هیچ شک و شبهه‌ای نیست. او حتی در سنین نوجوانی وقتی با مسائل مشکل و به ظاهر لاینحل مواجه می‌شد، به مسجد می‌رفت و نماز می‌گذارد و به درگاه الهی تضرع می‌کرد و مشکل و مسأله بر او گشوده می‌شد. او در آن وصیت‌نامه مشهورش که گویا خطاب به بوده است می‌گوید: بدان که «أن أفضل الحركات الصلاة و أمثل السكنات الصيام؛ برترین حرکات نماز است و عالی‌ترین سکنات روزه» از جهت نظری نیز فقط به نقل جملاتی از کتاب عیون الحکمه که بیانگر بیشترین و عمیق‌ترین رابطه میان حکمت (عملی و نظری) و شریعت است، بسنده می‌کنم: شیخ‌الرئیس پس از تعریف حکمت و تقسیم آن به دو قسم حکمت عملی و نظری، و تقسیم حکمت عملی به سه قسم حکمت مدنی، منزلی و اخلاقی می‌گوید: حکمت‌های سه‌گانه عملی یعنی حکمت مدنی و منزلی و اخلاقی هم ریشه در شریعت الهی دارند و هم کمال و غنای آنها از شریعت الهی است. یعنی کمالات و حدود و ثغور آنها و ضوابط و قواعد حاکم بر هر کدام از آنها توسط شریعت الهی مشخص می‌شود. و کار عقل بشری صرفاً تعیین جزئیات و تطبیق آنها بر مصادیق خارجی است. و این خیلی روشن است که وظیفه مورد انتظار از دین و ارباب شریعت ارائه راه صواب و صلاح و تبیین پسند و ناپسند از افعال و در نتیجه هدایت جامعه بشری به سوی سعادت دنیا و آخرت است. و افعال و احوال آدمی هم یا فردی‌اند (که دانش اخلاق متکفل آن است) و یا خانوادگی‌اند (که دانش تدبیر منزل عهده‌دار آن است) و یا مدنی و اجتماعی(که دانش سیاست و کشورداری متکفل آن است). درباره نسبت حکمت‌های سه‌گانه نظری یعنی حکمت طبیعی و ریاضی و فلسفه اولی با دین و شریعت می‌فرماید: «و مبادئ هذه الأقسام التي للفلسفة النظرية مستفادة من أرباب الملّة الإلهية على سبيل التنبيه، و متصرّف على تحصيلها بالكمال بالقوّة العقلية على سبيل الحجّة.» این حکمت‌ها نیز ریشه در شرایع الهی دارند اما کمالات و غایات آنها وابسته به قوه عقل است. به تعبیر دیگر مواد خام و اصول اولیه مباحث حکمت نظری نیز در شرایع الهی بیان شده است اما بشر با قدرت عقل و قوه عقلی خود آنها را مستدل و مبرهن می‌کند و به کمال می‌رساند و قواعد و ضوابط حاکم بر آنها را مشخص می‌کند. و باز هم به تعبیر دیگر، وظیفه مورد انتظار از شارع در مسائل حکمت نظری، «تنبیه» و «تذکر» و «تلنگر» زدن است؛ اما وظیفه عقل و فلسفه «تبیین» و «تفسیر» و «حجت‌آوردن»‌ و «مبرهن کردن» است. واین کاری است که فیلسوفان مسلمان به درستی از عهده آن برآمده‌اند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
نسبت حکمت و شریعت از نگاه ابن‌سینا.mp3
21.94M
🎤احمدحسین شریفی 🟢نسبت «حکمت» و «شریعت» در فلسفه ابن‌سینا 🔸 سخنرانی در موسسه حکمت و فلسفه ایران، به مناسبت روز بزرگداشت ابن‌سینا 🔸اول شهریور ۱۴۰۱ 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢تبیین فلسفی نقش «زیارت» در کمال «زائر» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محقق فیاض (م۱۰۷۱ق) از متکلمان بزرگ شیعی قرن یازدهم در کتاب بسیار ارزشمند «گوهر مراد»، در فصلی با عنوان «در بيان سبب اجابت دعوات و حدوث امور خوارق عادات و سرّ انتفاع از زيارت‏ قبور مؤمنين و مراقد صالحين‏» در جمع‌بندی سخنان فیلسوفانی چون ، ، و ... درباره زیارت، می‌نویسد: «سرّ انتفاع از زيارت قبور و اتيان مشاهد آن است كه نفس را دو گونه علاقه با بدن حاصل است: يكى از جهت صورت شخصيّه بدن معيّن مخصوص و به موت لا محاله اين علاقه منقطع شود؛ و ديگر از جهت مادّه محفوظة التشخص في ضمن أيّة صورة كانت بدنيّة، أو ترابيّة أو غير ذلك؛ و اين علاقه به موت باطل نشود؛ بلكه باقى ماند. پس نفس مفارقت كرده از بدن، هميشه متوجّه و متوقّع ماده بدنيه خود باشد، از مقوله سفركرده كه ياد خانه و منزل خود كند. پس هرگاه نفس، مؤمن و صالح باشد و بالجمله كمالى و طهارتى و علمى و عملى كسب كرده بود، هرآينه مورد اشراقات انوار الهيّه و فيوضات ربّانيّه گردد و نفس زائر نيز هرگاه به توجّه تمام به مرقد مزور حاضر شود و اين حضور مرقد را حضور و صحبت او داند لا محاله از فيض وارد به نفس مزور پرتوى در نفس زائر افتد و به قدر استعداد، لا محاله منتفع شود. ... و شيخ ابوعلى گفته: كه نفس كامل شده در علم و عمل چون مفارقت كند شبيه عقل فعّال شود و مانند او تصرّف در اين عالم تواند كرد. و چون نفس زاير به وسيله زيارت مستمد از آن نفس كامل شود، در طلب خيرى و سعادتى يا دفع شرّى و اذيّتى، لا بد است كه به قدر استمداد مدد وى كند و تأثير عظيم ظاهر گردد.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹