در نبودت روح من با درد و غم همبستر است
رنگ و روی روزِ من از هر شبی تیرهتر است
فصل فصلِ رفتنات را می شمارم تا خزان
بی حضورت عمر من پاییزهایی پر پر است
بیقرارت هستم و از دوریات این روزها
لحظه لحظه چشمِ خیسام خیره بر قفلِ در است
می دویدم "سمت تو" هر جا که بودی عشق من
حادثه در چشم من با آن نگاهت محشر است
روحِ بیجانِ من از تو جان گرفته نازنین!
هرکسی دارد خدایی جز "تو" ؛ حتماً کافر است
میزند هی گازِ حسرت صورتِ هر شیشه را
آسمان حالش عجیب،این روزها "اشکآور" است
با دلِ غمگینِ من قدری مدارا کن عزیز
حالِ من این روزها از هر زمانی بدتر است
حاکمِ عشقی و از حالِ اسیران بیخبر
یک نفر میمیرد اینجا ، لحظههای آخر است...
#مهین_مولایی"مهلا"
#فرامر_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985