زنـــدگی بــا او بــرایم مـثل یـک رویا شــده
بــی قرارهای دل ســهمم از ایــن دنـیا شـده
پشت پلکِ آرزو پــنهان شــده آن چــهره اش
در خـیالم بـا حـــضورش هــلهله بـرپا شــده
می گذارم یـک سـبد گـل در مــسیر رفــتنش
دل اســیرِ خـنده یِ آن غـنچه یِ زیـبا شـده
شوقِ دیدارش به سر دارم نمی دانم کجاست
مـاهِ مـن در آسـمان ، افـسوس نـاپیدا شـده
مثلِ مـجنون عـاقبت تـنها شدم بـا دوری اش
اشــک هایِ جــاری ام هــمخانه یِ دریـا شـده
#ناهید_معتمدی
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
امشب اگر چشمان تو بی خواب شد با مـن بـگو
بـی مـن اگر جان و دلت بی تاب شد بـا مـن بگو
لـختی کــنارم بــاش تـا وقـتی دلـت آرام شـد
از هُرم من جـسمت اگر در خـواب شـد با من بگو
دور از تـو مــن دلــتنگ تر از طـفل دور از مـادرم
ای نـازنین عـشقت چـو من گر ناب شد با من بگو
#عَذرا_نیک پور
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
هردم برایت گفته ام از عشق و از شیدایی ام
هرگز ندیدم مثل خود در حد این رسوا یی ام
لعنت به آن روز ی که من عاشق شدم با یک نگاه
با عشق تو دلگیر شد روز و شب رویایی ام
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
دلم بیروتی از بمب است و باروت
شـرر بـارد از آن چـون آتـش لـوت
دگـــر آرامشی در کــار او نــیست
درونِ سـینه گــشته پـیر و فـرتوت
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
نگاهم در نگاهت نور عـشق است
به تاراج دلم تـيمور عـشق است
گرفتی تـو ز مـــن دار و نــدارم
هنوزم اين دلم مخمور عشق است
#سعيده_اسماعيلي
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
.
خسته ام از دست دل، دیگر بـرو با دیگری
خطِ قرمز میکشم بر دور هـر افـسونگری
میدرخشد آفتاب امشب به پشت بام مـا
مـاه هـم اکـنون نـشسته در کــنار مــشتری
ظـاهرت آیینه دیدم لـیک شـک دارم بـه تـو
نارفیقی! میزنی خـنجر بـه پـشتم مـی روی
حـسن یوسف مـی زند آتـش به قلب دلبران
وای از روزی کـه آتـش مـی شود خـاکستری
نـاله ای از کـوه می آید به گـوشم آشناست
عشق شیرین میزند آتش به هر بال و پـری
از غـم و دلـتنگی خود سر به سودا می زنم
در خـیالم مـینوازد یـک نـفر * سیمین بری
در تـلاشم ! ســوزِ دل را بـلکه آرام ش کـنم
بـینتیجه می دوم ، دل می دود سـوی دری
"آهنگ سیمین بری"
#فاطمه_انصاری
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
از اول خـوب پـیدا بـود ، بـودی رهـبر این عشق
فقط پلکی زدم دیـدم شدم فـرمانبر ایـن عشق
کـسی ایـنجا خـبر دار است از احـوال سـودابه؟
سیاوش ها به آتش می کشد خاکستر این عشق
نــمی دانستم از اول ، بـلای جان مـن هـستی
عجب عاشق کش است اما تمام معبر این عشق
همه دین و مرام و مـسلک و آیـین شـدی آخـر
از اول گفته بودم من ، تویی پیغمبر این عشق
چــه فــکر خـام در سـر داشتی بــا آرزوهایت
هلاک آخر شدی ای دل ! هلاک چنبر این عـشق
#مرضیه_عطایی "ارغوان"
#فرامرز_عرب_عامرے
@shere_nab_akadeاز اول خـوب پـیدا بـود ، بـودی رهـبر این عشق
فقط پلکی زدم دیـدم شدم فـرمانبر ایـن عشق
کـسی ایـنجا خـبر دار است از احـوال سـودابه؟
سیاوش ها به آتش می کشد خاکستر این عشق
نــمی دانستم از اول ، بـلای جان مـن هـستی
عجب عاشق کش است اما تمام معبر این عشق
همه دین و مرام و مـسلک و آیـین شـدی آخـر
از اول گفته بودم من ، تویی پیغمبر این عشق
چــه فــکر خـام در سـر داشتی بــا آرزوهایت
هلاک آخر شدی ای دل ! هلاک چنبر این عـشق
#مرضیه_عطایی "ارغوان"
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
«از حصر تنهایی در آ»
از حــصر تـنهایی در آ هـر دم بـه آوایی بـرو
در جـمع یاران خـودت بـا ایـنکه تـنهایی بـرو
در لـحظه های خـــلوتم آبـاد هــستم از غـمت
از عمق ایـن ویـران کده تـا شـهر رویایی بـرو
این حـجم از احـساس تـو هـرگز نـمیفهد مـرا
از کــوچه ی ابــهام مـن تـا مـرز دانـایی بـرو
قانون عشق است و شفا در نسخه های سبز دل
تــا جــان آگـاهی بــیا بـا روح بـــودایی بـــرو
از بوی مریم های دل محراب مـعبد سـبز شـد
سرزنده از دیدار خـود هـردم مـسیحایی بـرو
جاری شده از چشم من رودی بـه پـهنای تـجن
در خـون مـن غـلتی بـزن بـا مـرغ دریایی بـرو
در کـشور مــتروک دل چــنگیز بـی رحم مـنی
بی جنگ وخونریزی بیا تا خوش بیاسایی برو
امروز هم سـر کرده ام در حـسرت دـروز خـود
تــا ســـرزمین روشـــن ایـــران فـردایی بـــرو
#فرح_علی_بابایی
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
دوری کــه بـــی اراده بـی آویزم از لـبت
بــا چــشمهای تــیره در انـدوه هــر شـبت
بـــا بـوسه های خــالی در خــواب دیــدنت
با کال مــیوه های تــو در ســخت چــیدنت
بــا کــوچه ها و راه بــه جــایی نـــبرده ها
با آه دخــتران و لـــب زخـــم خـــورده ها
امشب بگو از آخـر فـصل خـزان کـه نـیست
از عشوه های دخـتر دنـبال نـان کـه نـیست
امـشب تــمام حــافظه ات را بــه مـن بــده
سمی شو کل عــارضه ات را بــه مــن بــده
از راه دور و تــــلخی درگـــیر بــودنت
از مــــن بــــگو از آب گـــل آلــوده از تــنت
دلتنگم از تو بودن و گفتن که سخت نیست
هـیزم شکن کـه عـاشق بـرگ درخت نـیست
دلــتنگی مــن از تـو و دنــیایی روشنت
دلـــتنگی مــــن از عـــطش مــرد بـودنت
در مـختصات روح مــن از دم نـقاط تـوست
در کـافه ای کـه مــتهم از خــاطرات تـوست
دسـتان مـن بــه مــعجزه گـردی نــمی خورد
فـنجان سـرد قــهوه بـــه دردی نـــمی خورد
#سیما_خادمی
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
مـثل یـک دهـقان پـیرم ، کار و بارم دسـت مـردم
حــال مـطلوبی ندارم ، هـرچــه دارم دست مـردم
سـالها زحـمت کـشیدم ، رنــج بـسیاری کـه دیـدم
دردها بــر جـان خــریدم، اخـتیارم دســت مــردم
بـرگزیدم کـار و مـحنت ، دل سـپردم دسـت یـارم
قـامتم خـم شـد زِ سـختی ،روزگارم دسـت مـردم
مـن غریبم ، غم نصیبم ، بی حـبیبم ، رفـته یــارم
پیش چشمش جان خود را می سپارم دست مردم
عشقِ نافرجامِ مـن رازت کـه در ذهـنم نــمانَد
رازِ عـشقِ دلـبرم را، مـی گذارم دســت مــردم
مـن کــه تــنها دل ســـتانم را نــدارم در کــنارم
دوریم صـد ساله بــاشد انــتظارم دســت مـــردم
#آیت_الله_سلطانیان
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
کاروان می رفت و پـرچمدار آن عـباس بـود
داغـیِ دشــتِ بـلا را ، ســایبان عــباس بــود
گـم شــده صــدها ســتاره در کـویر نـینوا
حامیِ خورشید و مـاهِ آسـمان ، عـباس بود
باغی از گلهای تشنه در عـطش پـرپر زدند
نـوگلانِ خـون جـگر را بـاغبان ، عـباس بود
مشکِ خونین را به دندان میکشد تاخیمه گاه
نیزه بر تـن ، سـاقیِ لـب تـشنگان عـباس بـود
در وفـاداری کـــسی هــمپایِ او هــرگز نــبود
آنـکه کـرده کـربلا را جـاودان ، عـباس بـود
#نرگس_پروین_نیا(فیونا)
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
کـنجِ قـفس مـاندم و پـنهان شـدم
خـنده زدم بـر غـم و رقـصان شـدم
لـطف خــدا شـامل حـــالم شــده
هم دل و هم صحبتِ جـانان شـدم
یــاد تــو هــم چـــنگ زده بـر دلـــم
خسته و بـد خـو و پــریشان شــدم
بـرگِ درختی بـه سـرم سـایه شـد
تـکیه بـه دل کــردم و ویـران شـدم
رفــتم و آخـــر نــــرسیدم بــــه دل
خــط بــزنم عـشق ، پـشیمان شـدم
آن هـمه دردی کـه بـه مـن داده یار
از دل خــود رانـدم و درمان شــدم
#فاطمه_انصاری
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
مـیانِ هَـمهَـمهی ایـن جــهان کــنارَم بــاش
امــیدِ دیــدهی گــریان و حــالِ زارَم بــاش
مرا ببین چــقَدَر چــهرهام شـــکسته شــده
شــبیه بــرگِ خَــزانم ، بــیا بــهارَم بــاش
مـن آنــکه وَهــمِ نــبودت قــرارِ او بُـرده
تویی قرارِ من و ، بــاش و بـی قرارَم بـاش
چـه عــاشقانه ســپردم مــرا بــه قـاموسَت
خــلیل گـونه سـپردم ، بـیا شــرارَم بــاش
بیا و ظـُلمت شَـب را «سِـراج» شـو بـر مـن
مـثال «قُرصِ قَـمَر فـي لَـیالِ» تـارَم بـاش
چه میثم است و چه منصور شرح حالِ من
خـودت تـمامِ تَـنِ نَـخل و تـیرِ دارَم بـاش
خلاصه اینکه من اصلاً هَرآنچه بود و شدم
خـودت بـیا هـمه دار و هـمه نـدارَم بـاش
تــــو، ای ســــِتارهی دنـــبالهدارِ مـــنظومه
بـــمان و تــا اَبَـــدُالدَّهر در مــدارَم بــاش
در آرزویت اگــر عــمرِ عــاشقت ســر شــد
غـروب جــمعه بــیا بــر ســرِ مــزارم بــاش
#مجید_آزاد
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
عاشقی شاید که با ایـن بــی قراری مـی روی
یا کــمی رنــجیده ای بی یــادگاری مــی روی
بید مجنون قامتش از درد دوری خــم شــده
مثل لیلی مو پریشان ، مـی گذاری مـی روی
تـــا نــفس دارم بــرایت راز داری مـی کنم
مـاه شـب هایم چــرا ، بـا آه و زاری مـی روی
صید روبه می کند بـهرام ، در صـحرا و دشـت
از چـه رو آشـفته ای آهـو ، کـه داری مــی روی
من به عشقت می سرایم دم به دم با هر نفس
بــا ربــاعی و غـــزل نـــاسازگاری ، مــی روی
#شهناز_کندی
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985