eitaa logo
⛅ امام زمان (عج)
3هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
12.6هزار ویدیو
365 فایل
اقا جانم از خدا میخواهیم پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🌥اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در ظهور اقا #صلوات ⚘ 🌟حتما به کانال کودک مهدوی سر بزنید: @montazer_koocholo تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍آن ظهر درست در وسط حیاتِ امامزاده شکستم و تکه هایم را به خانه آوردم. هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نمیکرد که این قهرمان تا این حد پتانسیلِ خباثت داشته باشد. وقتی به خانه رسیدم چون مرده ایی بی حرکت رویِ تخت اتاقم مچاله شدم. و اندیشیدم به حرفهایی که از دهانم پرتاب شد و اَدایِ دِینی که راضیم کرد. نمیدانم چقدر گذشت که به لطفِ کیسه ی داروهایم، به کمایِ خستگی فرو رفتم. اماوقتی با تکانهایِ دانیال و قربان صدقه هایش بیدار شدم که نجوایِ الله اکبر حس شنواییم را قلقلک میداد.. چند ثانیه با پلک زدنهایِ متمادی، تصویر تار برادر را به بازی گرفتم و یادم نبود چه به سر غرورم آمده، که ناگهان برق وجودم را تحت الشعاع خودش قرار داد وجودی پر از تکه های جامانده در حیاط امامزاده.. دانیال دستی نوازش وار به صورتم کشید خواهر گلم.. پاشو.. رنگ به صورتت نیست.. پروین میگه هیچی نخوری.. چرا انقدر اذیتم میکنی؟؟ پاشو..پاشو بریم یه چیز بذار دهنت و بیچاره برادر که نمیدانست سارایِ یک دنده و کله شق، امروز به حکم دل، بازی را رها کرده بود. باید زندگیِ کوتاهم را پیچیده و پر عذاب نمیکردم. چند ساعت قبل همه چیز تموم شده بود. خدا مهربانتر از آنی ست که فکرش را میکردم. شاید اگر تمام آن حرفها در امامزاده زده نمیشد، من هنوز هم دلباخته ی آن مرد مغرور بودم و تندیس اش میخ میشد بر دیوار قلبم. حداقل حالا غرورش مرا بیزار کرده بود لبخند زدم و نشست. به چشمانِ غم زده اش خیره شدم. تا به یاد دارم غصه ام را روزیِ روزهایش میکرد این یگانه برادر حالا در اوجِ ناراحتی خوشحال بودم که در باقی مانده ی اندکِ عمرم، خدا.. مادر.. دانیال .. امامزاده ی چند کوچه بالاتر.. و حتی پروینِ چاق و مهربان هست.. رویِ مبلهایِ سالن نشستم. دانیال از پروین خواست تا برایم غذا گرم کند. اما من چای و نان پنیر میخواستم. پروین یک سینی چای با نان و پنیر آورد. دانیال کنارم نشست. چای را شیرین کرد و با مهربانی لقمه ایی دستم داد. خوردم.. جرعه ایی از چای و تکه ایی از لقمه نه.. هیچکدام طعم خدا نمیداد.. ساده ی ساده ی بود؛ معمولیِ معمولی.. نفسی عمیق کشیدم و لبخندی تلخ بر لبانم نشست. از خوردن دست کشیدم و دانیال اعتراض کرد. فایده ایی نداشت. پس در سکوت تماشایم کرد. باید نماز مغرب و عشا را میخوانم، از جایم بلند شدم تا به اتاقم بروم که صدایم زد. ایستادم سارا.. یکی از همکارام بعد از شام، با خوونواده اش میاد واسه شب نشینی.. مادر که مریضه، انتظاری ازش نمیره.. تو رو خدا تو دیگه نرو خودتو تو اتاق حبس کن. از ظهر تا الانم که خوابیدی، خستگیتم حسابی در رفته.. بیاو آّبرویِ داداشتو بخرو یه ساعت کنار خوونوادش بشین که یه وقت فکر نکنن که بی کس و کارم. یه لباس شیکو پوشیده تنت کن. میگم پوشیده چون بچه های نظامی همه شون مذهبین. عاشقتم زشتِ داداش.. لبخند زدم و با تکانِ سر حضورم را برایش محکم کردم. این برادر ارزشش از هر چیز برایم بیشتر بود دانیالی که به خودش اجازه نداد حتی یک کلمه از مکالمات امروزم با حسام بپرسد. بعد از نماز و شام، به سراغ کمد لباسهایم رفتم. مدتی بود که سعی میکرد حجابم کامل باشد، هر چند که هنوز شیوه ی درستش را نمیشناختم. ⏪ ... 🍃🌺 @mahdisahebazman ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
✨ مولای من!! یوسف زیبای زهرا!!! شنیده ام از ما دلتنگ ترے براے آمدنت.. شنیده ام دل نگرانِ مایے.. شنیده ام گریہ مے کنے براے ما.. کے تمام مے شود.. غروب هایے ک "دلِ" ما "گیرِ" دلتنگے ات است آقا؟؟ تسبیحی بافته ام، نه از سنگـــــــ.... نه از چوبــــــــ.... نه از مرواریــــــــد... من بلور اشکـــــــهایم را به نخ کشیده ام.. تا برای ظهورتـــــــان دعا کنم. 🌷به اميد ظهورش صلوات🌷 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روز روز و علیهما السّلام است، در زیارت حضرت علیه السّلام می‌گوییم: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ،السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ. 🌹زیارت (علیه السلام) در روز دوشنبه: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَعَلَیْکَ السَّلامُ مِنِّی مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. أَنَا یَا مَوْلایَ مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ لَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ تَعَالَى مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ هَذَا یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ وَ هُوَ یَوْمُکُمَا وَ بِاسْمِکُمَا وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفُکُمَا فَأَضِیفَانِی وَ أَحْسِنَا ضِیَافَتِی فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِیفَ بِهِ أَنْتُمَا وَ أَنَا فِیهِ مِنْ جِوَارِکُمَا فَأَجِیرَانِی فَإِنَّکُمَا مَأْمُورَانِ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَصَلَّى اللهُ عَلَیْکُمَا وَ آلِکُمَا الطَّیِّبِینَ.
34.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️مستند با شکوه "ظهور" 💢ساخته شده توسط مسلمانان اروپا 💯بسیار جذاب و دیدنی ،حتما مشاهده کنید و برای دوستانتان هم ارسال کنید 🔰این قسمت نظم نوین دنیوی [ شماره 10 ]
‌☘مهدی شناسی ٣٧☘ 🔷اسامی عج الله فرجه🔷 🌹یوم القیامه🌹 🍃در كلاس امام زمان شناسي بررسي القاب و اسامی ایشان به ما كمك مي‌كند تا مخاطب هر روزِ خويش را بهتر بشناسيم و از تاثير نامهاي مطهر ايشان بيشتر بهره‌مند بشويم. 🍃در اين بررسي به نام "قيامتِ" وجود مقدس امام زمان(عج الله فرجه) مي‌رسيم.قيامت از القاب مطهر ايشان است. از آنجا كه اين كلمه هميشه با «يوم» مطرح مي‌شود مي‌توان گفت قيامت روزي است كه همه چيز در آن وضوح خويش را پيدا مي‌كند. 🍃قرآن در آيه ۲ سوره مباركه حج می فرماید:« يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَ تَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَ مَا هُم بِسُكَارَى وَ لَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيد» 🍃«آن روز كه ببينيدش، هر مادری شيرخواره اش را از ياد ببرد و هر آبستنى بار خود بر زمين گذارد و مردم را چون مستان بينى، حال آنكه مست نيستند بلكه عذاب خدا شديد است.» 🍃قيامت روزي است كه مادر از شدت پريشاني حتي از طفل شيرخوار خويش غافل مي‌شود.او چنان نگران عذاب خداست كه از هر چيز به غير از رهايي خود از عذاب غافل است. 🍃 اگر بخواهیم وجود مقدس حضرت را با اين آيه مقايسه كنيم بايد معناي مخالف آيه را استنباط كنيم و بگوييم حضرت از آن رو كه در هر جا حضور يابند توجه همه را به سوي خود جلب مي‌كنند؛ "يوم الذهول" هستند.یعنی حضرت افراد را از هر چيز و هركس به غير خودشان فارغ مي‌سازند. 🍃اگر وجود مبارك صاحب الزمان در زندگي كسي جلوه‌گر شوند وجود او را از هر معشوق ديگري بي‌نياز مي‌سازند. 🍃اگر صاحب الزمان بر قلب هر يك از ما گام بگذارد؛قيامت آن قلب در دنيا برپا مي‌شود. 🍃 به حضور حضرت با دو نگاه مي‌توان نگريست. 1⃣ نگاه اول آنكه با قدم گذاشتن حضرت آرامشي وجود فرد را فرا مي‌گيرد.زيرا قيامت يوم الظهور است و اين گام مبارك باطن فرد را بر خودش ظاهر مي‌سازد. براي آنكه حضرت، قلب او را قدمگاه خويش كرده است. 2⃣ در نگاه دوم بايد گفت نگراني و اضطراب بر دل او مستولي مي‌شود. زيرا نگران اين مطلب است كه آيا قلب او قدمگاه باقي خواهد ماند يا نه؟ 🍃 اين اضطراب بايد براي فرد مراقبه خاصي را در پي داشته باشد. يعني هر چند از ساحت مطهر حضرت بهره‌مند مي‌شود ولي هر لحظه نگران اين موضوع خواهد بود كه شيريني وصال به تلخي فصال و جدايي مبدل شود. و همچنین نگران است كه اين وصل تنها وصال لفظي و ظاهري نباشد كه عمق و واقعيتي در پي نداشته باشد. 🍃هر كس به ميزاني كه از بركت وجود حضرت بهره‌مند شود خود را قاصر در انجام وظيفه مي‌داند قرآن مي‌گويد: «الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ » « آنان كه چون نام خدا برده شود در دل بترسند » سوره مبارکه حج آيه ۳۵، لذا جهت دوام اين وصال تلاش بيشتري باید كرد. -زوج @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود 📝 خلاصهٔ تدریسِ موضوعِ 👤 استاد (قسمت دوم و پایانی) 🔸 آیا رجعت در باقی ادیان هم وجود دارد؟ رجعت چه فوایدی دارد؟ 📎 برگرفته از 📥 دانلود با کیفیت بالا @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روز به نام و و علیهم السّلام است. زیارت ایشان در این روز: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خُزَّانَ عِلْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا تَرَاجِمَةَ وَحْیِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَعْلامَ التُّقَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلادَ رَسُولِ اللهِ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِیَائِکُمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اللهُمَّ إِنِّی أَتَوَالَى آخِرَهُمْ کَمَا تَوَالَیْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ سُلالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَادِقا مُصَدَّقا فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ یَا مَوَالِیَّ هَذَا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثُّلاثَاءِ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَکُمْ وَ آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ 🌹🍃🌹🍃 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مستند با شکوه "ظهور" 💢ساخته شده توسط مسلمانان اروپا 💯بسیار جذاب و دیدنی ،حتما مشاهده کنید و برای دوستانتان هم ارسال کنید 🔰این قسمت جادوی موسیقی [ شماره 11 ] 🆔 @mahdisahebazman
━═━⊰✾❀◎❀✾⊱━═━ ⭐️⭐️وظایف منتظران۴۳⭐️⭐️ توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت(عج) 🌟سریع ترین و مطمئن ترین راه🌟 یکی از مهمترین راه های استفاده از فیض وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) به ایشان است. این توسل ابعاد مختلفی دارد و می تواند شامل طلب حوائج دنیوی و اخروی و همچنین یاری گرفتن از ایشان در طی مدارج رشد و کمال باشد. 🔸علمای ما حتی درباره بهتر شدن نمازهای یومیه سفارش کرده اند که پیش از شروع به امام زمان (علیه السلام) توسل شود. 🍃🍃🌸🍃🍃 🔸 برای توسل به حضرت دعاهای زیادی سفارش شده است که به این موارد می توان اشاره کرد:  1. دعای عهد  2. زیارت آل یس  3. زیارت‌نامه‌های مربوط به امام عصر(عج)  4. دعاها مانند دعای افتتاح، عدیله و ندبه  5. رفتن به مکان های منسوب به آن حضرت  6.نماز ها مانند نماز امام زمان(عج)  7. صلوات بر آن حضرت  8. صدقات، احسان و انفاق  9.نذر و عهد  10.صدقات جاریه و اقدامات ماندگار  11.عریضه نویسی 12.وحتی با زبان ساده درد دل کردن 🍃🍃🌸🍃🍃 🔹حضرت محمد(ص) فرمود: همانا خدای عزوجل می فرماید: ای بندگان من آیا چنین نیست که هر کس حاجتهای بزرگی از شما بخواهد آنها را برای او برآورده نمی سازید مگر اینکه به وسیله محبوب ترین افراد نزد شما واسطه بیاورد که آن حاجت را به گرامیداشت شفاعت کننده برای ایشان برمی‌آورید، توجه کنید و بدانید که گرامی‌ترین و برترین مخلوق نزد من محمد(ص) وبرادر او علی است و بعد از او امامانی که وسائل به سوی خداوند هستند، همانا هر کس حاجتی برایش اهمیت دارد که نفع آن را خواستار است یا حادثه بزرگی بر آن پدیدار شود که می‌خواهد ضرر آن از او دفع گردد، باید که مرا بوسیله محمد و خاندان معصوم او دعا کند، به بهترین گونه ای که کسی عزیزترین کسانش را نزد او شفیع می برید آن را بر می‌آورد آن حاجت را برای او خواهم برآورد 🍃🍃🌸🍃🍃 💎 ذکر توسل به مولایمان صاحب الزمان(عج): 🌟اللَّهُمَّ إنّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلیّکَ وَ حُجَّتٍکَ صَاحبِ الزَّمانِ إلّا أعَنْتَنِی بِهِ عَلَی جَمیعِ أُمورِی وَ کَفَیْتَنی بِهِ مؤنةَ کُلِّ موذٍ وَ طاغٍ وَ بَاغٍ وَ أعنتَنِی بِهِ فَقَدْ بَلَغَ مَجْهُودی وَ کَفَیتَنی کُلَّ عَدُوٍّ وَ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ دَینٍ وَ وُلْدِی وَ جمیعَ أهْلی وَ إخوانی وَ مَنْ یَعْنیٖنی أمرُهُ وَ خاصَّتٖی آمینَ رَبَّ العالمینَ🌟 ✨بار خدایا من از تو میخواهم به حق ولی وحجتت صاحب الزمان(عج) که مرا بر تمام امور یاریم کنی، وبه او شرّ هر گونه موذی و سرکش و ستمگری را از من دور گردانی، وبه آن حضرت مرا یاری دهی که تلاشم به آخر رسیده، و هر گونه دشمن و همّ و غمّ و اندوه و قرض را از من و فرزندانم و تمام خاندانم و برادرانم و هر کس که کارش به من مربوط می شود، و بستگان نزدیکم، کفایت کنی اجابت فرمای ای پروردگار عالمیان.✨ 📚مکیال‌المکارم،جلددوم📚 ━═━⊰✾❀◎❀✾⊱━═━ @mahdisahebazman 💠اللَّهُـــم‌َّعَـــجِّل‌لِــوَلـِـیِّک‌َالــــفَــرَج💠
3_727126809182827200.mp3
10.38M
࿐❅᪥•﷽•᪥❅࿐ مشکل اصلی ظهور...☝️ 🔥بسیار مهم و تاثیرگذار ❤️اجتماع قلوب 👌👌 استاد (جدید) اللَّهُـــم‌َّعَـــجِّل‌لِــوَلـِـیِّک‌َالــــفَــرَج @mahdisahebazman
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍به پیراهنی بلند و یشمی رنگ که هنرِ دستانِ پروین و فاطمه خانم بود رضایت دادم. اصلا تنها لباسِ پوشیده ام به جز مانتو، همین پیراهنِ ساده و زیبا بود که بعد از محجبه شدن برایم دوختند. حالا باید چیزی سرم میکردم. نگاهی به بساطِ درونِ کمدم انداختم، غیر از چند شالِ معمولی و تیره رنگ چیزی پیدا نمیشد، به جز.. به جز آن روسری که حسام قبل از رفتنش به سوریه هدیه داده بود. نفسهایم تند شد. باید فراموشش میکردم. با خشم در کمد را بستم. و به آن تیکه دادم. اما فعلا آّبرویِ دانیال از یک دلبستگیِ احمقانه مهم تر بود. و این روسری، تنها داراییِ زیبایم برایِ شیک به نظر رسیدن در این شب نشینی دوستانه.. پس روسری به دست روبه رویِ آینه ایستادم بزرگ بود و زیبا، با مخلوطی از رنگهایِ یک بسته مداد شمعیِ بیست و چهار طعم آن را سر کردم و به شیوه ی لبنانی ها، گوشه ی صورتم سنجاقی اش زدم. با مداد به ابروهایِ نصف و نیمه ام رنگ دادم و در آینه خوب خودم را برانداز کردم.ماننده گذشته نه، اما شبیه به حالم، کمی زیبا شده بودم. سلیقه ی حسام در انتخاب روسری واقعا حرف نداشت دانیال چند ضربه به در زد و وارد شد لبخند رویِ لبهاش جا خشک کرد چه عجب بابا.. ما شما رو دوباره خوشگل دیدیم.. اونا چیه صبح تا شب تو خونه میپوشی؟ نکنه لباسایِ مامان بزرگِ خدا بیامرزو از زیر زمین کش رفتی که هی دم به دقیقه تنت میکنی؟ اینا خوبه پوشیدی دیگه.. خدایی پروین از تو خوش سلیقه تره.. ببین چی دوخته.. محشره.. راستی دختری، خواهر زاده ایی.. چیزی نداره؟ و من با برادرانه هایش ریسه رفتم و ذوق کردم. صدای زنگ بلند و او دست پاچه از اتاق بیرون دویید. کمی ادکلن زدم و تجدید نگاهی در آینه کردم. صَندلهایِ مشکی را پوشیدم و از اتاق خارج شد. یک قدم مانده به قرار گرفتن در تیررسِ دانیال و مهمانهایش، صدایی آشنا گوشم را کشید. اما امکان نداشت.. با تردید به سمت مهمانها گام برداشتم. پاهایم خشک شد.. قلبم سر به سینه کوبید و دستانم یخ زد.. دانیال با مهربانی و شوخی، مهمانها را دعوت به نشستن میکرد.. آن هم چه مهمانانی.. فاطمه خانم با صورتی خندان پوشیده در چادر و روسری زیبا و گرانمایه.. و حسام قاب شده در کت و شلواری، مشکی و اندامی که با پیراهنی سفید، حسابی استایلِ نظامی اش را گوش زد میکرد مات مانده بودم. جریان چه بود؟ آنها اینجا چه کار میکردند؟ ناگهان فاطمه خانم متوجه حضورم شدم و با شوق ومحبت صدایم زد. دانیال آب دهانش را ا استرس قورت داد. و حسام با تبسمی خاصی ابرویی در هم کشید و دسته گلو شیرینی را روی میز گذاشت. فاطمه خانم، منِ گیج و بی حرکت مانده را به آغوش کشید و قربان صدقه ام رفت و با لحنی پر عجز و مهربان، آرام کنارِ گوشم نجوا کرد که حلالش کنم که گفته هایش را از خاطر ببرم و به دریا بسپارم.. که اشتباه کرده.. و من وامانده چشم برنمیداشتم از سینه سپر شده ی حسام و سری که با لبخندی خاص، کمی کجش کرده بود.. و نمیدانستم این مرد، خودِ واقعیِ حسامِ مظلوم است؟؟ یا امیر مهدیِ فاطمه خانم..؟ ⏪ ... 🍃🌺 @mahdisahebazman ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
1_14676328.mp3
1.21M
یا صاحب الزمان (عج) ...: ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح) خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ امروز محکم تر سربازی و یاریم را تمدید میکنم. 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روز به نام و و و علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🌹🍃🌹🍃 @mahdisahebazman
4_5798839915621912079.mp3
12.92M
✨از توسل به حضرت ام‌ّالبنین سلام‌الله‌علیها و استمداد از ایشان، تا فتح قلّه‌ی کرامت... اتفاقی که برای هرکدام از ما ممکن است! ویژه‌ی وفات حضرت سلام‌الله‌علیها @mahisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️وقتی مسئولین فرهنگی به عمد یا غیر عمد مغلوب فریب رسانه ای دشمن علیه تشیع و مهدویت میشوند!! ❌ توهین به امام علی علیه السلام و علیه السلام در فیلم آخرین جنگجوی قهرمان که شبکه نمایش پخش کرد ‼️ در این فیلم پسر پهلوان ایلیا مورتز بعد از قرن ها برمی گرده و انتقام میگیره جالبه که لباسهای این پهلوان ایلیا لباس عربی با زره است و گفته میشه که اون همیشه دنبال عدالت بود ولی پسرش که مربوط به قرنها بعد است آدم دست و پا چلفتی است و... ⚠️ پهلوان ایلیا مورتز یعنی پهلوان علی مرتضی 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @mahdisahebazman
‌☘مهدی شناسی ٣٨☘ 🔷اسامی عج الله فرجه🔷 🌹یومُ التَّناد🌹 ◀️قرآن در آيه ۳۲ سوره مبارکه غافر قيامت را "يوم التناد" ذکر می کند و می گويد: « وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ » « اى قوم من، از آن روز كه يكديگر را به فرياد بخوانيد بر شما بيمناكم. » ◀️تناد از ماده ندا و به معنای يکديگر را ندا کردن است. اگر حضرت را با جلوه اين نام قيامت قياس کرده اند شايد از آن روست که وجود مقدس بقية الله در اين عالم هر لحظه مردم را به ولايت خويش فرا مي‌خواند و آنها را به سوي جلوه نام داعي الله خويش دعوت مي‌كند. ◀️ در زيارت آل يس آمده است « السلام عليك يا داعي الله» سلام بر تو اي مولايي كه دعوت كننده به سوي حق هستي. هر مستمعي كه در اين عالم شنونده نداي دعوت حضرت باشد در "يوم التناد" صداي مبارك ايشان را با گوش جان خواهد شنيد و حضرت نيز آنها را از سايرين در قيامت ممتاز خواهد كرد. ◀️ در معناي دوم بايد بگويم جلوه نام يوم التناد حضرت در اين عالم براي عده اي ظهور مي‌يابد و آنها نيز محبت و عشقِ قلبشان را به سوي مولايشان روانه مي‌كنند و ديگران را از "يوم التنادِ" زندگيشان در همين عالم آگاه مي‌‌كنند. ◀️ كتمان عشق حضرت براي عاشق در چنين روزي كار سخت و طاقت فرساست، زيرا او بر سر هر كوي و برزن نداي عاشقی سر داده است. اما قرآن در سوره مبارکه اعراف آيه ۱۷۹مي‌گويد: گروهی از شنيدن ندای ملکوتی حضرت غافلند گويا گوشهايشان نمی‌شنود « وَ لَهُم آذانٌ لا يسمَعُونَ بِها» « ايشان را گوشهايی است که بدان نمی شنوند»... @mahdisahebazman
صبح و شب راهی بازار شدن می‌ارزد.mp3
15.72M
🔊 ◾️ 📝 صبح و شب راهی بازار شدن می‌ارزد 👤 کربلایی سید رضا 🏴 ویژهٔ حضرت @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 🔺تمام سعیتو بکن دعا به تنهایی کافی نیست 🔺اگر مردی پاشو کار کن فرهنگ سازی کن 🎤بایدهاونبایدهای کاردرعرصه مهدویت @mahdisahebazman
❣﷽❣ 🔻 * .... * 15 💕◈•══•💖•══•◈💞 14 ✅ همیشه حواست باشه که یه موقع هوای نفست رو رها نکنی! 😒 ⛔️ چون حتما رنج های تو رو بیشتر خواهد کرد... 🚸 اگه شما رنج این مبارزه با نفس "که زیاد هم نیست" رو تحمل نکنی، مجبور میشی که بسیاری از رنج های بد دیگه رو تحمل کنی. تو که اینو نمیخوای؟! درسته؟!😊⁉️ ✅ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «رنجِ صبر نکردن در سختیها بیشتر از رنجِ صبر کردن است؛ الجَزَعُ أتْعَبُ مِن الصَّبرِ». 👆🌺 ✔️خیلی روشن و واضح، حضرت دارن میفرمایند که بهتره که انسان اهلِ صبر بشه وگرنه رنج های فراوانی خواهد کشید. ✅ و در جای دیگر میفرمایند: 🌹 «بیتابی کردن در هنگام مواجهه با مصیبتها، رنج انسان را افزایش میدهد و صبر کردن ، رنج آن را از بین میبرد؛ الجَزَعُ عندَ المُصیبَةِ یَزیدُها ، و الصّبرُ علَیها یُبیدُها». 👆🌍✅ ... 🌹🍃🌹🍃 @mahdisahebazman
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍گیج و منگ به درخواستهایِ در گوشیِ فاطمه خانم و نگاههایِ پر نگرانیِ دانیال، لبیک گفتم و رویِ دورترین مبل از حسام نشستم. استرس و سوالهایِ بی جواب، رعشه ایی پنهانی به وجودم سرازیر کرده بود. در مجلس چشم چرخاندم.. حسام متین وموقر مثله همیشه با دانیال حرف میزد و میخندید.. پروین و فاطمه خانم پچ پچ میکردند و منِ بی خبر از همه چیز، زل زده بودم به جعبه ی شیرینی و دسته گلِ رویِ میز.. امیرمهدی برایِ تمامِ شب نشینی هایِ دوستانه اش، چنین کت شلوارِ شیک و اتوکشیده ایی به تن میکرد؟ یا فقط محضِ شکنجه ی من و خودنمایی خودش؟ بی حرف و پرتنش مشغولِ بازی با انگشتانم شدم.. هر چه بیشتر میگذشت، تشنج اعصابم زیادتر میشد. این جوانِ خوش خنده یِ شیک پوش، امروز پتک به دستم داد تا خودم را خورد کنم و وقتی مطمئن شد، بی خیالِ حالم همانجا درست وسطِ حیاتِ امامزاده رهایم کرد. و حالا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، با همان ژستهایِ سابق دلبری میکرد اینجا چه میخواست؟ آمده بود تا له شدنم را بیند و گوشزد کند که هیچ چیز برایم نمانده؟ عصبی انگشتانم را فشار میدادم و اصلا چرا باید در جمعشان مینشستم؟ از جایم بلند شدم که همه به جز حسامِ عهد بسته با زمین، در سکوتی عجیب سراسر چشم شدند برایِ پرسیدن دلیل البته بدونِ بیان کلمه ایی.. و من با عذر خواهی،عازمِ اتاق شدم. این روزها چقدر دلم ناز و ادا داشت و چشمانی که تا چند وقت پیش معنی گریه را نمیفهمید، بی وقفه بغض را تبدیل به اشک میکرد. رویِ تخت نشستم و زانو بغل کردم. بغضِ عقده شده در سینه ام، ترکید و نرم نرم باران شد بر گونه ام. درد داشت.. شکستنِ غرور از کشیده شدن ناخن هم دردناکتر بود. دوست داشتم جیغ بزنم و آن جوانِ متکبرِ بیرونِ اتاق را به سلابه بکشم.. اشک ریختم و گریه کردم و با تموم وجود در دل ناسزا نثار خودمو خواستنم کردم که هنوزم پر میکشید برایِ آن همه مردانگی در پسِ پرده یِ حیا و نجوایِ قرآنی اش.. ناگهان چند ضربه به در خورد. مطمئن بودم که دانیال است آمده بود یا حالم را بپرسد یا دوباره خواهش کند تا به جمعشان بپیوندم. نمیدانست.. او از هیچ چیز مطلع نبود از قلبی که حالا فرقی با آبکشِ آشپزخانه پروین نداشت.. جوابش را ندادم. دوباره به در کوبید چندین و چند بار.. سابقه نداشت انقدر مبادی آداب باشد. لابد دوباره حسِ شوخی های ِ بی مزه اش گل کرده بود.کاش برای چند ساعت کلِ دنیا خفه میشد. وقتی دیدم نه داخل میشود و نه دست از کوبیدن به درب برمیدارد، با خشم به سمتش دویدم و زیر لب درشت گویان، درب را بازش کردم چته روانی جایی که اون دوستِ زبانم در دهان باز خشکید. ابرویی بالا انداخت و سعی کرد لبخندِ پهنش را جمع کند میفرمودین.. میشنوم داشتین میگفتین جایی که اون دوستِ دوست؟ دوستِ چی؟ آّب دهانم را با تعجب و خجالت قورت دادم. او اینجا چه میکرد؟ انگار قرار نبود که راحتم بگذارم این حسامِ امیر مهدی نام.. نهیبی به خود زدم.. خجالت برایِ چه؟ باید کمی گستاخ میشدم.. شاید کمی شبیه به سارایِ آلمان نشین با اجازه ی کی اومدی اینجا؟ سرش پایین بود با اجازه ی دانیال اومدم تا پشت در اتاقتونو در زدم بعدشم که خودتون باز کردین.. و تا اجازه صادر نکنید داخل نمیام.. خوب بلد بود زبان بازی کندچیکار داری؟ چشمانش را بست خواهش میکنم اجازه بدین بیام داخل.. زیاد وقتتونو نمیگیرم.. فقط چند کلمه حرف. مقاومت در برابر ادبی که همیشه خرج میکرد کمی سخت بود. روی تخت نشستم و داخل شد. در را کمی باز گذاشت و با فاصله از من گوشه ی تخت جای گرفت. ⏪ ... 🍃🌺 @mahdisahebazman ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼