eitaa logo
⛅ امام زمان (عج)
3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
12هزار ویدیو
356 فایل
اقا جانم از خدا میخواهیم پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🌥اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در ظهور اقا #صلوات ⚘ 🌟حتما به کانال کودک مهدوی سر بزنید: @montazer_koocholo تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقان پنجره باز است اذان مي گويند 📣 قبله🕋 هم سمت نماز است اذان مي گويند😍 😘اذان مغرب به افق مرقد حضرت عشق😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ⛅ امام زمان (عج)
📚 📑 قسمت 0⃣1⃣ 📚📖 یک هفته بیشتر به عملیات بدر نمانده بود.این بار هم،کار شناسایی با مشکل مواجه شده بود.دو کمین عراقی با فاصله ی خیلی کمی از هم،راه بچه‌ها رو سد کرده بود. 🔴کمین ها روی دو پد داخل آب بودند،حدود دوماه حسین تلاش کرد تا بلکه بتونه راهی برای نفوذ پیدا کنه اما نشد.چرا که فاصله این دو کمین تنها یه برکه بود با آبی صاف صاف. ‼️یعنی هیچ نیزاری نبود تا بچه‌ها بهش اتکا کنن،و پشتش پنهون بشن،زمان می گذشت و عملیات نزدیک می شد.من بازهم نگرانی خودم رو با حسین درمیون گذاشتم. ✅همون شب با دونفر دیگه از بچه‌ها دوباره برای شناسایی راه افتاد ، و این بار با یه بلم کوچک دونفره. وقتی برگشت دیدم خیلی خوشحاله، فهمیدم که موفق شده. گفتم:چه خبر؟چیکار کردی؟ ✅_گفت:رفتم نزدیک دو کمین ، دیدم هرکاری کنم عراقی ها منو می بینن،هرچی فکر کردم دیدم هیچ راهی جز رد شدن از وسطشون ندارم. ✅اومدم چسبیدم به یکی از این پدهایی که کمین های عراقی روشون سوار بود،و از سمت راستش آهسته خودمو جلو کشیدم. ✨عراقی ها کر وکور متوجه من نشدن ومن تونستم خیلی راحت برم وبرگردم. ✔️به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 🌷 ...
‌ ‌ 📚 📑 قسمت 1⃣1⃣ 📚📖قرار بود با حسین وچند نفر دیگه از بچه‌های اطلاعات به شناسایی بریم. منطقه کوهستانهای غرب بود،ما تا اون زمان بیشتر در جنوب کار کردیم و با مناطق کوهستانی آشنایی نداشتیم. ⁉️دو نفر از افراد بومی اون منطقه به نام های شاهرخ و اکبر قیصر بعنوان بلد چی باما همراه بودن،اونا بزرگ شده ی همونجا بودن و راه وچاه هارو می شناختن،ضمنا خصلت‌های عجیبی داشتن وبه نظر می رسید که آدمای خوبی نیستن. 🔴توی راه که می رفتیم خیلی بلند بلند حرف میزدن،ما باتوجه به تجربه‌های گذشته احتیاط می کردیم،در جنوب باید سینه خیز به سمت دشمن می رفتیم و آهسته صحبت می کردیم اما در کوهستان شرایط فرق می کرد. ‼️با این وجود،اونا اصلا اصول ایمنی رو رعایت نمی کردن وبرخوردشون هم بد بود.همه بچه‌ها ناراحت بودن.به حسین گفتم:نکنه امشب اینا مارو لو بدن و گیر دشمن بندازن. ✅حسین گفت:نه خیالت راحت باشه. گفتم:از کجا می دونی؟ _گفت: اخلاقشون رو می دونم اینا اصلا فرهنگشون این طوری نیست.درسته ظاهرا آدمای خوبی نیستن ولی از این کارا نمی کنن،با این حال از باب احتیاط چند نفر رو بعنوان تأمین اطراف گروه می فرستم. ✅هندوزاده ومهدی شفازند رو برای احتیاط پشت سر فرستاد.و من و جواد رزم حسینی و اکبر قیصر راه افتادیم. ✔️به روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 🌷 ...
‌ ‌ 📚 📑 قسمت 2⃣1⃣ 📚📖با اینکه مسافت زیادی اومده بودیم وخیلی زمان گذشته بود اما هنوز به دشمن نرسیده بودیم. پرسیدم:اکبر پس دشمن کجاست؟_گفت:هنوز خیلی مونده. 📢این جمله رو انقدر بلند گفت که تا فاصله صد متری می شد صداش رو شنید.ما چیزی نگفتیم وبه راهمون ادامه دادیم.ولی بازم از دشمن خبری نبود. 🔴یکی دومرتبه دیگه من این سوال رو پرسیدم،اما بازم همین جواب رو شنیدم.اصلا هرچی بهش می گفتیم برعکس عمل می کرد،من فکر کردم باید ریگی به کفشش باشه،و حتما می خواد بلایی سرمون بیاره. ⁉️حسین گفت:شما هیچی به او نگو._گفتم:برای چی؟_گفت:برای اینکه اینا عشایرن،خصلت های خاص خودشون رو دارن.وقتی اینقده با احتیاط میریم فکر می کنن می ترسیم،اون وقت بدتر لج می کنن. ‼️_گفتم:باشه،من دیگه چیزی نمیگم اما فکر نمی کنم مارو سلام برسونن. _گفت:خاطرت جمع باشه،من اینا رو می شناسم.ما همچنان به راهمون ادامه دادیم تا به ارتفاع شتر بیل رسیدیم. 🔴اکبر مارو برد پشت ارتفاع و گفت: عراقی‌ها اینجا هستن.ما مشغول شناسایی شدیم واو هم به گوشه ای رفت ومنتظر شد.وقتی کارمون تموم شد برگشتیم. ✅صحیح وسالم.و شاهرخ و اکبر قیصر همون‌طور که حسین گفت خطری نداشتن.واقعا جالب بود که حسین چطور روی عشایر اینقدر شناخت دقیقی داشت.هرچه بود به هوش و استعداد فوق‌العاده اش مربوط می شد. ✔️به روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 🌷 ... @mahdisahebazman
❣ 🌹أیّها الناس بخواهید که برسد 🍂بگذارید دگر درد به پایان برسد 🌹همگی در پس هرسجده بخالق گویید 🍂که به ما رحم کند برسد 🤲🏻 💚 اَلّلهُمَّـ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج 🌹🍃🌹🍃@mahdisahebazman
✋️❤️ 🌹خوش بادنسیمے ڪه زایوانِ توباشد 🌿شاداسٺ هرآن کس ڪه پریشانِ تو باشد 🌹ای ڪاش ڪه صدبار زعشقِ توبمیرم 🌿هربارسرم بر روے دامانِ تو باشد ☀️🌹 @mahdisahebazman
! در این ✨روز چهارشنبه با شما میبندیم که تمام و خود را به نیت سلامتی شما انجام دهیدم! یاریمان کن🤲
💙💚💛💜 🌤السلام علیک یا مهـــدی (عج)🌤 💙🍃چنین نوشته خدا درشناسنامه ی دل 💖🍃منم غلام مه وبنده زاده ی خورشید 💛🍃سلام می دهم از عمق این دلِ تاریك 💜🍃به آخرین پسر خانواده ی خورشید . @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما رو میبینن!!!! از امروز حواست بیشتر به ڪارات باشه... قول هایی رو که دادی و یادت نرفته ڪه...🙃🍃 🦋
🌷🌟🌷🌟🌷🌟 💞پاداش هدیه دادن به امام معصوم علیه السلام! 🌟 نقل است در زمان امام حسین (علیه السلام) دخترک خدمتکاری با دسته گلی خوشبو نزد امام آمد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه نمود. 🌷امام در مقابل این کار پاداش بزرگی به وی بخشید. ❄سپس در مقابل نگاه متعجب اطرافیان خود فرمود: خداوند به ما دستور داده و فرموده است: ☀هر گاه کسی شما را ستایش کند (یا هدیه ای بدهد)شما باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید. 📚پیوست: یکی از وظایف مؤمنان در عصر غیبت، هدیه کردن ثواب نماز یا قرائت قرآن به آقا امام زمان ارواحنا فداه است. همانطور که هر یک از ما برای نشان دادن علاقه و محبت خود به دیگران، کلمات محبت آمیز بر زبان می آوریم، با بر زبان آوردن آیات زیبای قرآن هم عشق و علاقه قلبی خودمان را به مولایمان حضرت صاحب الزمان (عج) هدیه می کنیم . تا علاوه بر ثواب و پاداش، از محبت و دوستی آن امام بزرگوار بیشتر بهره مند گردیم. 📚بحارالانوار.ج۴۴.ص۱۹۴ 💖نشر با ذکر صلوات💖
❗️ 🌹استاد صمدی آملی(حفظه الله): ✍حضرت مهدی(عج) نه تنها در این زمان است؛ بلکه زمان و مکان است و زمان و مکان به ایشان باقی و برقرار است. 🍃آن کسی که دارد تا از محضر امام زمان شود نیازی به ظهور جسمانی حضرت ندارد، بلکه به واسطه خود از آن حضرت بهره می گیرد. ‌‌ @mahdisahebazman
کمترین اقدام برای اعتراض به کشتار توسط دولت و هندوهای افراطی این است که همه باهم جملات زیر را به پیج های نظامیان و دولتی ها و هنرپیشه های هندی بفرستیم. ان شاء الله تاثیر بسیار زیادی در محکوم کردن این رفتار ضد انسانی خواهد داشت. To all dear Indian muslims:We will be your voice while all the world are keeping به همه‌مسلمانان عزیز هند: ما صدای شما خواهیم شد درحالیکه تمام دنیا سکوت کرده اند.🇮🇳 This shame will remain on you and your country forever Freedom,security,justice are for all humanbeings. این شرم بر تو و‌کشورت تا ابد خواهد ماند. آزادی،امنیت و عدالت برای تمامی انسانهاست.🇮🇳 @amitshahofficial Stop your violence and racism against innocent muslims آمیت شاه، خشونت و نژادپرستی رو علیه مسلمان های بی گناه متوقف کن!🇮🇳 India has been known as the land of 72nations! Don't let this brutal silly yellow hair guy take away muslims from this territory. هند به عنوان سرزمین۷۲ملت شناخته شده. اجازه ندید یک زردموی احمق بی رحم،مسلمانان رو از این محدوده بیرون کنه.🇮🇳 It is not only a question of believing in a religion, but it's a matter of humanity and inhumanity! So what is the reaction of Human Rights Organization? Are they blindfolded? این فقط سوالی درباره دین نیست.بلکه بحث انسانیت و ناانسانیت است. اما سازمان حقوق بشر چه میکند؟ جز چشم پوشی!🇮🇳 Incredible india! At the country of diversity and democracy There is no room for muslims! This is hypocrisy! هند شگفت انگیز! در سرزمین گوناگونی و دموکراسی، جایی برای مسلمان ها نیست.این دورویی است!🇮🇳 I don't know about ur own religion! But now there is a battle between humanity and inhumanity. نمیدانم دینت چیه! اما این درگیری بین انسانیت و ناانسانیته.🇮🇳 The humanity is being sacrificed these days in india. Stop killing muslims! این روزها انسانیت در هندوستان در حال قربانی شدن است. کشتار مسلمان را متوقف کنید!🇮🇳 We thought india was a land of peace and love. So why they abuse women and children? Stop violence against muslims ما فکر میکردیم هندوستان، سرزمین صلح و عشق باشد. پس چرا به زنان و کودکان تعرض میکنید؟ خشونت را علیه مسلمانان متوقف کنید‌.🇮🇳 🌐 آی دی اینستاگرام هنرپیشه های هندی🌐 سلمان خان @beingsalmankhan آلیات بات @aliaabhatt کاترینا کیف @katrinakaif سوناکشی @aslisona دیپیکا پادوکون @deepikapadukone آکشای کومار@akshaykumar کریتی سانون @kritisanon رایتیش دشموخ @riteishd ساننی لئون @sunnyleone دیانا پنتی @dianapenty آرجون کاپور @arjunkapoor پارینی تیکوپرا @parineetichopra جکلین فرناندز @jacquelinef143 سونام کاپور @sonamkapoor وارون داوان @varundvn سیدرات مالهوترا @sidmalhotra تایگر شورف @tigerjackieshroff رانویر سینگ @ranveersingh 🌐 اینستاگرام مودی نخست وزیر جنایتکار هند: @narendramodi و توئیترش: twitter.com/narendramodi 🌐 اینستاگرام امیت شاه، وزیر کشور جنایتکار هند: @amitshahofficial و توئیترش: twitter.com/AmitShah 🌐 اینستاگرام حزب بی جی پی، حزب حاکم (هندوی افراطی): bjp4india@ و توییترش: twitter.com/BJP4India 👇این هشتگها را هم بگذارید: لطفا نشر دهید @mahdisahebazman
☘حاج آقا مجتبی تهرانی (ره): سیّد کریم پینه دوز می گفت: «از امام زمان عج پرسیدم چه کار کردم که شما می آیید و من را می برید مکّه و کربلا و طیّ الارض می کنیم.» حضرت گفتند: «به خاطر اینکه با نفست مبارزه کردی. هرچه است زدی کنار و آن گونه که خدا خواسته عمل کردی.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mahdisahebazman
📚 📖قسمت 3⃣1⃣ 📚📖شناسایی دیگه ای که ما با بچه‌های اطلاعات رفتیم اطراف رودخانه کنگاکش بود.در این منطقه ما خط پیوسته ای نداشتیم.یعنی نیروها روی تپه های پراکنده ی اطراف رودخانه مستقر بودن،هم گشتی های عراق برای شناسایی می اومدن هم بچه‌های ما می رفتن. 🔰اون شب قرار بود حسین منطقه رو به ما و تعداد زیادی از فرماندهان دیگه نشون بده،همین اکبر قیصر هم بود. ✅به سمت رودخانه ی کنگاکش حرکت کردیم،نزدیک رودخانه در زمین پستی به راهمون ادامه می دادیم که یه دفعه متوجه شدیم یه گروه ده،پانزده نفری از سمت شمال به ما نزدیک می شن. ⁉️تعدادمون تقریبا برابر بود،اما اونا بخاطر موقعیتشون بر ما مسلط بودن.نمی دونستیم که خودی هستن یا عراقی،ولی بخاطر شرایط حساس منطقه و حضور فعال گشتی های عراق احتمال می رفت،که از نیروهای دشمن باشن. ‼️بچه‌هاسریع متوقف شدن،اوناهم با دیدن ما ایستادن در واقع هر دو طرف شک کرده بودن.باید احتیاط می کردیم.نمی شد بی گدار به آب زد.نشستیم تا با مشورت هم راهی پیدا کنیم. ✅حسین گفت:من و اکبر قیصر با سید محمد تهامی ویکی دو نفر دیگه از بچه‌ها به سمتشون می ریم.شما هم بکشید روی تپه ی پشت سر.اگه اونا عراقی بودن،که ما درگیر میشیم. ✅و شما در این فاصله دو کار می تونین انجام بدین،یا ازهمون بالای تپه درگیر میشین و به کمک هم ازبین می بریمشون،یا اینکه سعی کنین حداقل خودتون رو نجات بدین.اگه هم عراقی نبودن که چه بهتر تکلیف رو روشن می کنیم و برمی گردیم. 🔰طبق معمول حسین بخاطر نجات بقیه،برای خطر کردن پیش قدم شده بود،فکر خوبی کرده بود وغیر از این هم راهی نداشتیم. ✔️به روایت از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 🌷 ...
📚 📑 قسمت 4⃣1⃣ 📚📖حسین و چند نفری که مشخص شده بودن راه افتادن.من و بقیه فرماندهان هم به طرف تپه ای که پشت سرمون بود رفتیم.هرچند لحظه یک بار برمی گشتیم و بچه‌ها رو نگاه می کردیم. 🔴منتظر بودیم درگیری شروع بشه،حسین خیلی راحت و بدون ترس راه می رفت.انگار نه انگار که هرلحظه ممکن بود به طرفش تیراندازی بشه.حتی حاضر نبود خم بشه یا سینه خیز بره. ‼️قبل اینکه ما خودمون رو بالای تپه بکشیم اونا رسیدن،فرصتی نبود همونجا توقف کردیم و منتظر شدیم تا ببینیم نتیجه چی میشه. ✅وقتی بچه‌ها به گروه مقابل نزدیک شدن هیچ درگیری پیش نیومد.فهمیدیم که پس حتمن خودی هستن.باهم کمی صحبت کردن و دوباره بر گشتن. ✅ماهم از دامنه ی تپه پایین اومدیم.وقتی حسین اومد معلوم شد که اونا نیز یک گروه شناسایی ارتش بودن که با دیدن ما به گمان اینکه عراقی هستیم توقف کرده بودن. ✅در جستجوی چاره ای بودن که حسین و بقیه به سراغشون می روند و تکلیف هردو رو روشن می کنن. ✨این اولین و آخرین باری نبود که چنین ایثار و شجاعتی از حسین دیدم.همه اون رو خوب می شناختن و می دونستن که تنها ترسی که در وجودش هست،ترس از خداست. ✔️به روایت از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 🌷 ...
📚 📖قسمت 5⃣1⃣ 📚📖مأموریت های واحد اطلاعات معمولا در شب انجام می شد و بچه ها درنهایت اختفا به دشمن نزدیک می شدن.اونا شبها به شناسایی می رفتن و روزا کارای خودشون رو انجام می دادن و در جلسات و کلاس هایی که در واحد تشکیل می شد شرکت می کردن. ✅اون روز هرکس مشغول کار خودش بود. حسین هم داخل سنگر بود.نزدیکی های ظهر حدود ساعت دوازده یکمرتبه هوا طوفانی شد.گرد وخاک و غبار تمام منطقه رو پوشانده بود. 🔴چشم چشم رو نمی دید.در همین موقع حسین که متوجه طوفان شد،با عجله از سنگر بیرون اومد وگفت:خیلی هوای خوبی شد باید هرچه زودتر بروم میون عراقی ها. ⁉️-گفتم:جدی میگی می خواهی بروی.گفت:بله. بهترین فرصته.دیدم مثل اینکه جدی جدی می خواد بره اونم روز روشن.جلو رفتم و با التماس گفتم:بابا حسین جون دست بردار.رفتن میون عراقی‌ها اونم روز روشن خیلی خطرناکه. ⁉️-گفت:هوا رو نگاه کن هیچی دیده نمیشه.-گفتم:الان هوا طوفانیه،اما ممکنه چند دقیقه دیگه صاف بشه.-گفت:طوری نیست،مهم اینه که تا اونجا بتونم برم.من هم می روم و زود خودم رو می رسونم. ‼️-گفتم:خب چرا صبر نمی کنی تا شب.-گفت:الان می روم وکار شبم رو انجام می دم.هرچه اصرار کردم فایده نداشت.خودش رو آماده کرد و بسرعت رفت طرف دشمن. ⁉️من همینطور بهت زده نگاش کردم تا رفت و میون گرد وغبار گم شد.دیگه نه حسین رو می دیدم ونه خط عراقی‌ها رو،فقط چند متر جلوترمون مشخص بود. ‼️هنوز مدت زیادی از رفتن حسین نگذشته بود که طوفان کم کم رو به آرامی گذاشت و لحظاتی بعد هوا صاف شد. 🔴من که دلشوره و اضطراب یه لحظه آرومم نذاشته بود،با خوابیدن طوفان نگرانیم صد چندان شد،دوربین رو برداشتم و اومدم لب خط. ✔️به روایت از حمید شفیعی 🔻 🌷 ...