استقلال فرزندان، مهمترین مولفه شهید در تربیت فرزندانش
🔹همسر شهید عبدالحمید سالاری از خاطرات مشترکش میگوید: او زیاد بهم توجه داشت، حجاب منو دوست داشت و میگفت حجابت رو با لباس و پوشش بندری دوست دارم . به تربیت بچه ها خیلی اهمیت میداد میگفت دوست دارم بچههام روی پای خودشون بایستند.
🔹عبدالحمید سالاری با وانت کار میکرد و رزق و روزی همسر و دو فرزندش را درمیآورد. شکل و شمایلش را که نگاه میکردی، یک مرد زحمتکش را میدیدی که در آفتاب گرم بندر عباس کار میکند و روزگار میگذراند. ارادتش به اهل بیت آن قدر بود که وقتی تصمیم به اعزام گرفت، چون در استان هرمزگان داوطبانی چون او را سخت گزینش میکردند، خودش را به سیستان و بلوچستان رساند و از آنجا اعزام شد.
#معرفی_شهید #شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
راز شهادت؛ بوسه بر دست پدر و مادر
🔹به شهید احسان کربلاییپور بارها شغلهای اداری با موقعیت خیلی خوب پیشنهاد شد که او در جواب میگفت:"روحیات من برای کار اداری نیست. من برای انجام کارهای اداری و پشت میز نشینی وارد سپاه نشدهام." او سپاه را یک آرمان و مسئولیت میدانستند نه یک شغل.
🔹احسان کربلایی پور همیشه عادت داشت دست پدر و مادر را ببوسد و گاهی که پای پدر و مادر درد میکرد پایشان را میبوسید. برایش فرقی نمیکرد که کسی ببیند که او پای پدر و مادر را میبوسد.
#معرفی_شهید #شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
" هفت سفر عشق " مهریه همسر یک شهید مدافع حرم
🔹همسر شهید حسن غفاری میگوید: بیشترین خاطراتی که از زندگی مشترک با همسرم دارم، مربوط به سفرهایی است که با هم داشتیم. همان هفت سفر عشقمان که پیشنهاد حسن آقا برای مهریه بود. حسن آقا در سالهای ابتدایی زندگی تمام این مهریه را پرداخت کرد.
🔹 حسن غفاری کارهایش را با نظام خاصی انجام میداد. به مدیریت زمان، خیلی حساس بود و اتلاف وقت را خیانت به بیتالمال میدانست. ریزهکاریها را یادداشت میکرد تا مبادا چیزی از قلم بیافتد.
#معرفی_شهید #شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
شهید مدافع حرمی که در جوار مرقد امیرالمومنین(ع) آرامید
🔹شهید محمد هادی ذوالفقاری در نجف تا ظهر درس میخواند و بعد از ظهرها به کارهای مختلفی مشغول بود. لولهکشی را یاد گرفته بود و بعد از ظهرها به خانه طلبههایی میرفت که میدانست دستشان تنگ است. بدون دریافت هزینهای برایشان لولهکشی میکرد و گاهی کار برقی انجام میداد.
🔹بارها کسی از محمد هادی ذوالفقاری پولی قرض میگرفت؛ شهید موقع پس گرفتن پول میگفت این مبلغ را ببر به فلان خانواده بده که نیازمندند و نگو از طرف من آوردهای.
🔹شهید محمد هادی ذوالفقاری معروف به شیخ هادی از نخستین شهدای مدافع حرم، بنا به وصیت خود در قبرستان وادی السلام نجف در جوار مرقد مطهر حضرت امیرالمومنین علی(ع) تدفین گردید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
بخشندگی بیبدیل شهید مدافع حرم
🔹مهدی عزیزی خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان میداد. یکبار طلبی را که از محل کارش داشت را گرفت و به یکی از اقوامش داد تا با آن مبلغ یک ماشین برای خودش بخرد و کار کند. او بارها به دوستانش گفته بود که مدیونید اگر پول بخواهید و به من نگویید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
آخرین دیدار پدر و فرزند
🔹سجاد مرادی قبل از رفتن دخترش را آماده پذیرفتن شهادت کرده بود و در تربیت فرزندش مفاهیمی مثل شهادت را گنجانده بود؛ وقتی روز موعود فرا رسید، خودش دخترش را آماده رفتن به مدرسه کرد و او را سوار بر سرویس کرد.
🔹وقتیکه دختر ۸ سالهاش گفته بود " بابا خودت بعد از مدرسه میای دنبالم؟" گفت: بله؛ اما پس از فرستادن دخترش به مدرسه چون میدانست برگشتی در کار نیست در آسانسور ساختمان بغضش ترکید و گریه کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
ماجرای سنگ قبر شهید محمدحسن (رسول) خلیلی و خواب خطاط سنگ قبر
🔹شهادت محمدحسن خلیلی همزمان شد با ضریح گذاری جدید برای حرم امام حسین (ع) و زمانی که این ضریح نصب شد، سنگ کاری داخل حرم امام حسین(ع) تغییر کرد و آن سنگهای مرمر سبز به سنگهای مرمر سفید رنگ تغییر کرد که از آن سنگ حرم، سنگ مزار شهید نیز به صورت شش ضلعی مشابه حرم امام حسین (ع) برش خورد، با آب طلا نیز نوشته شد و همزمان با آغاز سال نو، رونمایی شد.
🔹از خطاط سنگ مزار شهید رسول نقل شده است: وقتی در بهشت زهرا نگاهم به روح الله خلیلی و دوستش افتاد گفتم: ببخشید این سنگ مزار چه کسی است؟ گفتند: چطور؟ گفتم: اصلاً نمیدانستم قرار است، امروز برای نوشتن سنگ قبر، به اینجا بیایم. دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین (ع) مرا خواستهاند و گفتند شما مأمور شدهای روی ضریح آقا، قرآن بنویسید. آنها به من گفتند: سنگ را از حرم امام حسین (ع) آوردهاند و قرار است برای یک شهید نصب شود، حالم منقلب شد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
خانهای که عطر و بوی حسینی داشت
🔹شهید محمد حسین محمد خانی در دوران دانشجوئیاش در یزد خانه کوچکی را اجاره کرد. خانهای که به خاطر عشق او به سیدالشهدا(ع) تبدیل به حسینیه شد و با پرچم و کتیبههای «یا حسین(ع)» و «یا اباالفضل»، محلی برای برپایی هیئت شد. بعد از مدتی محمدحسین با چند تن از دوستان دانشجوی خود هیئت «علمدار حسین(ع)» را پایهگذاری کردند که برنامههایش در خانه خودش برگزار میشد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست
🔹شهید مسلم خیزاب تاکید داشت : " روی سنگ قبرش بنویسید تشنه نابودی صهیونیستها بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست» و من فکر میکنم نکته کلیدی وصیتنامه شهید خیزاب همین باشد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
اولین و آخرین ماموریت
🔹شهید مصطفی شیخالاسلامیکندلوسی به خاطر سلامتی همسر و فرزندی که در راه بود، همیشه موضوع رفتن به سوریه را از خانوادهاش پنهان میکرد. روز شهادتش هم او در اولین و آخرین عملیاتی که حضور داشت به نام «محرم یک»که هدفش، آزادسازی منطقهای به نام «وادیالترک» بود. این عملیات به فرماندهی شهید «محرمعلی مرادخانی» بود که او هم در این عملیات به شهادت رسید. او در این عملیات آرپیجیزن بود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
توسل های پنهانی جواد مثال زدنی بود
🔹همسر شهید جواد محمدی با اشاره به توسلهای خالصانه همسرش میگوید: " توسل پنهانی به اهل بیت(ع) داشت و به این دلیل همیشه دوست داشتم دعا را جواد بخواند و من پشت سرش تکرار کنم زیرا دعا را با ترجمه می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود؛ حتی در سفر زیارتی سوریه که با جواد بودم به من گفت که برای خواندن دعای حضرت زینب(س) ابتدا ترجمه دعا را بخوان زیرا روضه حضرت زینب را میتوانی به وضوح در ترجمه دعا متوجه شوی. "
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
همه راه دویدن ز پی دیدن روی دلدار
🔹محمدامین کریمیان از یک دانشگاه در آلمان در رشته فلسفه بورسیه شده بود، اما همه را رها کرد و برای جهاد به سوریه رفت.
🔹محمد امین کریمیان وجودش مملو بود از عشق به خدا. هيچ جا محمدامین را دور از شهدا نميديدي. اين مزد خودش بود. وی در خانوادهاي بزرگ شد كه احساس كمبود نكرد. از بچگي حركتش به سمت امام حسين بود. سه سال پشت سر هم اربعين پياده كربلا رفت. همه برنامه سالانهاش حول محور كربلا بود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
روایتگر واقعی از میادین جنگی
🔹شهید محمد مهدی لطفی نیاسر دورههای مختلف روایتگری شهدا را با موفقیت گذراند و توانست با کسب درجه مربیگری روایتگری دورههای بسیاری را در مناطق جنگی برگزار کند.
🔹از علاقهمندیهای شخصی شهید لطفی میتوان به مطالعه سرگذشت شهدا، شعر و کتابهای استراتژیک، تدریس در دانشگاه، شرکت در هیأتهای مذهبی، خوشنویسی، معاشرت با خانواده و بازی با فرزندان، تیراندازی و آموختن زبانهای مختلف مانند انگلیسی، عبری و عربی در گویشهای مختلف عراقی و شامی و… اشاره کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
برای درد دل به مزارم بیایید، به لطف خدا حاضرم
🔹«سجاد زبرجدی»، شهید مدافع حرم در قسمتی از وصیتنامهاش آورده است: "اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید، بیایید سر مزارم؛ به لطف خداوند حاضر هستم."
🔹برادر شهید روایت میکند: "مرتبه اول به من گفت که عازم کردستان است. بعد از بازگشت از مأموریت، به من گفت داداش حقیقتش این است که من به سوریه رفته بودم. خیلی از دستش ناراحت شدم و گفتم تو چرا به من نگفتی؟ گفت به خاطر اینکه ناراحت و نگران نشوی نگفتم. بعد از مأموریت اولش ۲۵ روز به مرخصی آمد که اواخر مرخصی به من گفت دارم برای مأموریتی به اصفهان میروم و هشت ماهی آنجا هستم. با خودم گفتم اینطوری سجاد تا هشت ماه دور و بر ما ماندگار است و به سوریه نمیرود اما دو روز قبل از اینکه به اصفهان برود. مأموریت پیش میآید و سجاد مجدداً داوطلبانه راهی سوریه میشود."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
وصیت خاص شهید مدافع حرم
🔹حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت. هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد. اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضهها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه خوانده میشد. او عاشق روضه سه ساله امام حسین(ع) بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(س) بخوانند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
بخشی از خاطرات همسر شهید رضا حاجی زاده
🔹همسر شهید حاجیزاده میگوید: " میدانست طاقت دوری اش را ندارم، همسرم بینهایت صبور بود. وقتی بحثمان میشد من نمیتوانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غر میزدم و با عصبانیت میگفتم تو مقصری، تو باعث این اتفاق شدی. او اصلا حرفی نمیزد، وقتی هم میدید من آرام نمیشوم میرفت سمت در چون میدانست طاقت دوری اش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را میگرفتم. او هم نقطه ضعفم را میدانست و از من دور میشد تا آرام شوم. روی پله جلوی در مینشست و میگفت هر وقت آرام شدی بگو من بیام داخل. اصلا داد زدن بلد نبود.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
نذر روزه برای دفاع از حرم
🔹وقتی شهید مصطفی صدرزاده سوریه رفت، سجاد خیلی بی تاب شد. چند روزی دنبال مدارک شناسنامه و کپی گرفتن بود و یک روز گفت: «مامان می شود من برای جنگ با داعش به عراق بروم؟ گفتم: نمیدانم از پدرت بپرس. پدر سجاد به خواسته فرزندنش جواب منفی نمیدهد و من را واسطه می کرد، و دوباره از پدرش پرسید. پدر گفت: دخترت سنا خیلی کوچک است و سجاد در جواب گفت: آن زمان که شما رفتی جنگ پدر بزرگ در مقابل رفتن شما مقاومت میکرد؟ نگران نباشید سنا آرام میگیرد. دو بار به مدت یک ماه به عراق رفت و وقتی آمد ماجرای شهادت آقا مصطفی اتفاق افتاد و سجاد واقعا از خود بیخود شد. دو هفته نذر روزه کرد و در نهایت با رفتن سجاد به سوریه موافقت شد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori