بسم الله الرحمن الرحیم
شعری از معلم گرانقدر شهرمان جناب آقای رضا قمریان در وصف عید غدیر
از نفسی تازه شد، عطر بهاری وزید
مژده به صحرا برید، آب حیاتی رسید
روضه رضوان بشد،باغ و گلستان و دشت
از دم عیسای او گل به چمن بر دمید
چشمه کوثر به جوش،آمده از صحن خاک
اوج بشر از زمین بر سر اسما رسید
آن مه محجوب ما،احمد محبوب ما
دست علی را گرفت کرد همه دل پر امید
کرد همه جا پر ز نور، آینه در آینه
شور و شعف شد جهان ، چون خلفی بر گزید
غلغله شد آسمان ، جشن و سروری به پا
دست یداللهیش دست پلیدان برید
عشق به میخانه شد، هر قدحی پر بشد
دل به تپش از سرور ، گل به سجود از نوید
پرده ی ظلمت درید ، نور ولا چون رسید
شد همه جا پر زنور، قرص قمر شد پدید
عهد شباب است و سور ،جشن علی و غرور
گوش فلک پر ز راز ،جشن ولایت رسید
عید غدیر آمدست ، شور علی شد به پا
چشم همه پر ز شوق، غصه ز هر دل رمید
هلهله از فرش خاک ، بانگ موذن ز نای
یا علوی یاعلی ، عالم اعلا جهید
شرح بلاغت بخوان، راه سعادت ببین
از ره باطل گذشت ،آن که بشد رو سفید
#جشن_ولایت
#رضا_قمریان
#شاعر شهرمان
┅────💞────┅
@akhbareserishabad