#وصیت_نامه سردار ورزشکار شهید محمد قنبری ❇️ ❇️ ❇️ ❇️ ❇️ 🌹الذين كفروا لهم عذاب شديد و الذين آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة و اجر کبیر آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته کردند، ایشان را آمرزش و مزدی بزرگ است. 🌹حمد و ثنا خداوندی را که ما را مسلمان آفرید و برای #هدایت و راهنمایی بشر، دوازده امام و صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاد تا بشریت را از بحر نابودی جهل و کفر نجات بخشند و به سوی نور و كمال الهی سوق دهند و باز #شکر خداوندی را که ما را در این مقطع از زمان روحی تازه دمید و رهبری پیامبر وار و دادگستر و #عدالت پرور به ما عطا فرمود. 🌹این رهبر بزرگوار زمان بود که نور الهام بخشش یکباره از پس از پرده های سیاه بیرون زد و به قلوب تمام مسلمین #نویدپیروزی داد. ملتی که در زیر #ظلم و جور طاغوتیان و حاکمان شرق و غرب قرار گرفته بود و کسی نبود به صدای مظلومانه ی این #محرومان لبیک گفته، ما را از #چنگ آنها برهاند ، مگر امام عزیز و بت شکن زمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی. 🌹از خداوند متعال خواستاریم که امام عزیز را تا انقلاب #حضرت_مهدی ( عج ) حتی در رکاب آن حضرت نگه دارد. ای مردم مسلمان! به خدا قسم من آگاهانه در این راه قدم نهادم، فقط به خاطر #حفظ_قرآن و زنده نگهداشتن اسلام رفتم ، حاضرم در این راه قطعه قطعه شوم، اگر چه خود را لایق شهادت نمی دانم ولی شهادت یک #زندگی_جاوید است و ارث بزرگی که از خداوند به انسان #مجاهد می رسد. شهادت یک #سعادت است و قبول شدن در #معاملات الهی است. خداوندا شهادتی به من عطا فرما که #خون من احیاگر خون شهیدان و تداوم بخش اسلام و احکام عالیه ی #الهی باشد. 🌹به شما عزیزان وصیت می کنم، به خانواده ی محترم و دوستانم که اگر این زندگی همیشه #جاوید یعنی شهادت نصیبم شد ناراحت نباشید چون اگر ناراحت باشید، دل دشمن را شاد کرده اید، پس خوشحال باشید مجلس ختم من عين جشن #عروسی متجلی شود، ما عاشق شهادتیم کسی برای من گریه نکند، اگر دلتان به حال من سوخت برای امام حسین (ع) #گریه کنید که تنها و تشنه لب جان داد و باز میگویم برای تداوم انقلاب دعا گوی امام باشید و در آخر ۱۰۰۰ تومان از حقوق بنده را به عنوان #رد_مظالم به حساب ۱۰۰ امام بریزید. ما همه از آن خداییم و به سوی خدا باز می گردیم. خوشا آنان که با اثبات ایمان بساط کفر بر چیدند و رفتند خوشا آنان که با عشق خمینی شهادت را پسندیدند و رفتند 📚منبع: کتاب عاشورائیان @akhbareserishabad

#خاطرات پاسدار شهید حبیب الله سلطانی 👇👇👇👇👇 🌹پدرم، بعد از مدت طولانی به مرخصی آمده بود سر سفره غذا بودیم که تلویزیون صحنه هایی از دفاع مقدس را با مداحی حاج صادق #آهنگران پخش کرد، یک مرتبه، رو به مادرم گفت:« اگر می خواهید در دین رستگار شوید وسایلم را آماده کن تا به جبهه برگردم.» گفتیم: «تازه از عملیات برگشته ای، پس از اتمام مرخصی برگردید.» 🌹 پاسخ داد: #شیرمردانی در جبهه هستند که مدتها نزد خانواده هایشان نرفته اند، شما انتظار دارید من ۱۰ روز در استراحت باشم.» پدرم، پس از ۲ روز و قبل از اتمام مرخصی، راهی #جبهه شد. وقتی با مشکلاتی در #منزل روبرو می شدیم، همسرم از مشکلات جبهه سخن می گفت و با بیان شرایط و امکانات نامناسب جبهه، از ما می خواست #شکر گزار خدای متعال باشیم؛ در آخرین باری که به مرخصی آمده بود، رفتار و سخنانش متفاوت بود، مرتب از شهادت سخن می گفت. 🌹همرزم شهید حکایت می کند: در عملیات داخلی با گروهک های منحله کومله و دمکرات، با او در یک گروهان بودیم. در یکی از عملیاتها من دریافتم که این شهید عزیز خیلی به #آیه « وجعلنا من بين ايديهم ... » اعتقاد دارد چرا که در ساعاتی قبل از حرکت، مرتب این آیه را تلاوت می نمود. ایشان در مسیر عملیات از #خداوند درخواست کمک و یاری کرده ، باعث تقویت #روحیه رزمند اسلام می شدند. 📚منبع: کتاب عاشورائیان @akhbareserishabad