eitaa logo
🚩اصحاب آخرالزمانی سیدالشهداء علیه السلام
242 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
172 فایل
کانالی متفاوت جهت رضایت شماخوبان گلچینی از آیات قرآن کریم احادیث جواب شبهات داستان‌های آموزنده خنده حلال یاداوری B2n.ir/z22172 وات ساپ کانال ۱ https://chat.whatsapp.com/J981kpT9ida5BG6Nax9IU9 کانال۲ https://chat.whatsapp.com/K71uEJ6ov51Lmobothge8y
مشاهده در ایتا
دانلود
وظایف_منتظران 💫امام صادق عليه السلام فرمودند: "ليوعَدِنّ احَدَكم لخروج القائم ولو سهما ..."/ "بايد هر يك از شما براي قيام حضرت آماده كند چيزي را ولو تيري باشد (يك تير به دشمن حضرت پرتاب كند)" 💫انتظار، انسان را توانمند تربيت مي كند و مسئوليتها را به دوش ديگري نمي اندازد. 💫ما وظيفه داريم روزي يك بار زيارت حضرت را فقط به جهت تعجيل بخوانيم (نه به جهت حوائج و نيازهاي شخصي) اين كمترين كاري و تيري است كه بر دشمن نفس و دشمن خارجي پرتاب مي كنيم . 💫ما در زمان غيبت سه وظيفه اصلي داريم : ◀️خدمت رساني به دوستان امام زمان(ع) ◀️آسيب رساني به دشمنان حضرت ◀️استقامت ديني كه تيري در چشم دشمن و به هم زدن آرامش دشمن است . 💫امام سجاد عليه السلام در مورد منتظران حضرت مي فرمايند: "اولئك المخلصون حقا و شيعتنا صدقا ... كساني كه خالصا كاري براي ظهور انجام مي دهند حقيقتا موحدند و از همه چيز خلاص شده اند و اخلاص دارند آنها صادقانه جزء شيعيان ما محسوب مي شوند." 💫يعني اگر اهل ريا و خودنمايي هستيم جزو شيعيان حقيقي نيستيم. اين ها كساني هستند كه پنهان و آشكار به دين خدا دعوت مي كنند. ‌‌‌💚 💚 @akherozzmani
‌🔸🔹وظایف منتظران🔹🔸 ◀️یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا ◀️امام باقر علیه السلام در تفسیر "و رابطوا" در این آیه شریفه می فرمایند: و رابطوا مع امامکم المنتظر/با امام زمانتان رابطه داشته باشید. ◀️ارتباط جسمی که دست خداست و هرکس را که خدا بخواهد سعادت دیدار و ارتباط با امام زمان نصیبش می شود. اما انسان باید با امام زمانش ارتباط روحی برقرار کند. ◀️چطور؟؟؟ از راههای ارتباط با امام زمان اینه: بنشینیم در طول شبانه روز حداقل چند دقیقه با امام زمان حرف بزنیم. ◀️چطور با دوست یا همسایه مان صحبت می کنیم خسته نمیشیم‌ متوجه گذر زمان هم نمیشیم. حالا میایم با امام زمان صحبت کنیم خسته میشیم⁉️ ◀️تمرین کنیم و فرض کنیم امام زمان تشریف آوردند یه ملاقات نیم ساعته به ما دادند. رفتیم نشستیم جلوی امام زمان خوب حالا چی بگیم؟؟؟ فکر کردید⁉️ ◀️ راهش اینه: عادت کنیم، بشینیم یه جای خلوتی با امام زمان صحبت کنیم. با سلام به حضرت شروع کنیم. شرح حالمان را بگوییم. درسته امام زمان همه چیز را می دانند ولی با این کار یه مؤانستی ایجاد میشه. ◀️بگیم آقا جان این وضعیت منه، این برنامه ی منه. این کارها را دارم انجام میدم. قربان صدقه آقا بریم و اظهار محبت کنیم. از طریق اظهار محبت ارتباط برقرار کنیم. هرچه می توانیم محبتمان را ببریم بالا. محبتمان را از دنیا و مافیها جمع کنیم و نثار امام زمان کنیم.
‌📣پشت پرده کسی هست... 💠مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است. 💠 آن مرحوم می فرمایند:پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم؛خودش هم رفت پشت پرده. 💠 از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند. 💠یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید. 💠یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند. 💠یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم. 💠اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را.می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد. 💠هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم. 💠آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت پدرشان آمد. 💠ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد. 💠زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش. 💠نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن.خانه را مرتب کن.تا آقا بیاید... ✍حاج اسماعیل دولابی
🌺اخلاق مهدوی🌺 🔸یکی از کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شد علی بن مهزیار اهوازی بود.او همواره در انتظار مراسم حج بود که به حج برود تا امام زمانش را ببیند بیست سفر حج به مکه رفت و آقایش راندید.کم کم نا امید شد و گفت اگر قرار باشد مولایم امام زمان (عج)را نبینم سفر حج نمی روم. 🔸در عالم رویا به او گفتند امسال برای بیست و یکمین بار به سفرحج بیا که امسال مولا و امام زمان (عج) خودت را می بینی. 🔸دوباره سال بعد شد حساب و کتاب هایش را کرد و پول های شرعی را حساب کرد و همراه کاروان به سمت خانه خدا رفتند اعمال را انجام دادند صحرای عرفات بودند، اعمال سه روز حج تمتع را انجام دادند و حج تمام شد ولی علی بن مهزیار محضر امام زمان (عج) نرسید. 🔸با خودش گفت در رویا این ها را به من گفتند و از آن طرف مراسم حج تمام شده ،پیش خودش گفت اشکال ندارد یک هفته دیگه هم در مکه می مانم و اعمال عمره انجام می دهم شاید امام زمان (عج) را ببینم. 🔸 یک هفته گذشت و اعمال را انجام داد، در کنار خانه خدا طواف انجام می داد و توسل و راز و نیاز می کرد که یک جوان خوش سیمایی از داخل خانه بیرون آمد. 🔸به علی بن مهزیار گفت از کجا هستی،گفت از عراق هستم.کدام بخش عراق ،گفت از اهوازش هستم. گفت که چه چیزی می خواهی ،گفت دیدار مولایم حضرت حجت بن الحسن امام زمان(عج) را می خواهم بعد آن فرد به علی بن مهزیار ،گفت امام زمان (ع) از شما پوشیده وپنهان نیست بلکه این گناهان و کردار شماست که باعث شده که امام زمان (ع) از شما پوشیده و پنهان باشد. ◀️ اکثر کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شدند همین را شنیدند،چیزی که باعث شد نتوانیم محضر امام زمان برسیم و امام زمان (عج)را ببینیم،گناهان ماست که باعث میشود محضر امام زمان نرسیم و دور باشیم. و اکثر آن افرادی که امام زمان (عج) را دیدند تقوا حفظ کردند و گناه نکردند تا به محضر ایشان رسیدند. 🔸آن فرد به علی بن مهزیار گفت که به سمت کاروانت برو،وقتی خورشید غروب کرد و ستاره ها آشکار شدند بین رکن صفا و مروه منتظر تو هستیم. 🔸علی بن مهزیار رفت و بعد وقتی که غروب شد به سمت صفا و مروه رفت ، آنجا آن فرد را دید و سوار بر شتر شدند و به سمت خیمه امام زمان (عج) رفتند. 🔸 نیمه های شب شد گفت برخیز تا با هم نافله شب را بخوانیم از شتر پیاده شدند و نافله شب را خواندند(این جا ارزش نافله شب را می رساند که ،حتی وقتی انسان محضر امام زمان (ع)هم می خواهد برسد نباید از نافله شب باز بماند) 🔸می گفت دشت ها را پشت سر هم طی کردیم و به جایی رسیدیم که از دور یک خیمه ای مشخص بود ، آن فرد به من گفت:علی بن مهزیار آن خیمه ای که الان می بینی خیمه ی امام زمانت است. باید از این جا از شتر پیاده بشوی و بروی. 🔸علی بن مهزیار می پرسد اگر من از شتر پیاده بشوم افسار شترم را کجا ببندم؟ بعد آن شخص می گوید این حریم امام زمان (عج)حریمی است که جزء مومنین نمی توانند وارد آن بشوند.( می خواست به علی بن مهزیار بگوید وقتی می خواهی به محضر امام زمان برسی نباید به ظواهر و مادیات فکر کنی،. شتر تو ارزشی ندارد مهم نیست.ا باید تعلقات مادی را رها کنی و به محضر امام زمانت برسی.) 🔸گفت افسار شتر را رها کردم رفتم بالای آن تپه ای که خیمه امام زمان(عج) وجود داشت.در خیمه را باز کردم و... ✍استاد عبادی ‌‌‌‌🔻 اصحاب آخرالزمانی https://eitaa.com/akherozzmani