eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
103 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات
مشاهده در ایتا
دانلود
مثال: اگر مظلومی را در بیابان ظالمی با خنجر تکه تکه کند، حیوان یا سنگ و... چون روح خدا در آن ها دمیده نشده است با دیدن آن صحنه هیچ گونه متأثر نمی شوند مگر انسان، که این تأثر به علت داشتن روحی از خداست. البته اطلاق واژه روح به خدا شرک است چون روح تکمیل کننده امری است، اگر بگوییم حق تعالی روح بر خود دمیده است شرک و کفر گفته ایم چون او را دچار نقیصه ای فرض کرده ایم. بلکه مراد از "مِنْ رُوحِي" چون حق تعالی امری را بدون واسطه و فیزیک انجام می دهد مراد از روح آن است. می دانیم روح حق تعالی در کائنات جاری است و مراد از روح حق تعالی یعنی اراده حضرت اش بر جهان؛چنانچه بدن انسان اگر روح اش از بدن او خارج شود می میرد. اگر از کائنات هم روح خدا خارج شود کائنات نابود می شوند. قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ (۱۰۲_نحل) مراد از روح القدس حضرت جبرئیل است. یعنی خداوند جبرئیل را که صاحب علم کثیر است. ذِي‌ قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي‌ الْعَرْشِ‌ مَکِينٍ (۲۰_تکویر) به عنوان رسول و فرستاده با نور هدایتی از جانب خویش با خواطری ملکی برای کسانی که ایمان آورده اند نازل می کند تا هدایت شان کند. بی تردید اگر کسی از کافران باشد این گیرنده نفیس و اختصاصی برای بنی آدم الهی ودیعه شده در وجود اش، قابلیت دریافت خواطر ملکی را نخواهد داشت. وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ (۸۷_بقره) یعنی او را با فرشتگان و القاء علم از سوی فرشتگان یاری می کردیم. رَوْحٌ هم از روح خدا یا همان بوی عطر الهی است که در قالب ریحان و بوی خوش در کائنات دمیده است و در بهشت اعلی آن اهل بهشت شاهد خواهند بود که ریحان از آن مشتق شده است. فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ (۸۹_واقعه) یعنی بوی خوش عطر وجود حق تعالی در بهشت در ریاحین آن پیچیده است. وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ (۸۷_یوسف) یعنی از بوی عطر الهی ناامید نشوید و برادر خود بجویید چنانچه یعقوب نبی ناامید نشد و بوی پیراهن یوسف را که بوی عطر خدا بر وصل یعقوب به خدا و پسرش بعد از آتش او بود از راه دور حس کرد. يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا (۳۸_نبأ) در روز قیامت در زمان حساب و کتاب روح انسان یا همان گیرنده، با خدا حساب و کتاب خواهد کرد که شکل و کیفیت آن بر ما مشخص نیست و حق تعالی در قرآن فرموده کسی از آن اگر سؤال کرد بگو امر خداست. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ (۹۸_مومنون) بی تردید چنانچه ذکر شد روح امری قدسی است و احضار کردن آن بر انسان ممکن نیست و تمام آنچه به عنوان احضار روح یاد می شود همان احضار اجنه است که احضار کننده نسبت به این امر در جهل است و گمان می کند روح نزد او حاضر شده است. پس با این حساب احضار روح امری منتفی است و آنچه صورت می گیرد قریب به یقین در اکثر موارد احضار اجنه است که مردم غافل هستند که در تدبر چشم برزخی به آن خواهیم پرداخت. وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا (۹۱_انبیاء) مراد از روحی که بر عیسی نبی دمیده شد یک شئ خارجی نیست چرا که حق تعالی برای تحقق اراده اش نیازی به واسطه ای از اشیاء هرگز ندارد. إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (۸۲_یس) بلکه اراده خداوند است و بس. تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (۴_قدر) یعنی در شب قدر فرشتگان الهی نازل می شوند و شما سریع تر از شب های دیگر و راحت تر از شب های قبل می توانید دریافت شان کنید و اگر استغفار و توبه کنید، راحت تر وصل می شوید و بیشتر گریه از دل می کنید. رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ (۱۵_غافر) یعنی هر بنده ای را که مجاهدت در راه او کند حق تعالی روحی از خود که همان اراده اوست در او دمیده و فعال می سازد تا بیدار شود و خواطر ملکی را دریافت کند تا از روز قیامت بترسد و سعادتمند دو دنیا شود. فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا (۱۷_مریم) زمانی که حق تعالی مریم را خواست به عیسی باردار کند در این آیه مراد از "رُوحَنَا" جبرئیل را فرستاد تا او را خبر دهد از روح و اراده خدا بر مریم، و چنین نبود جبرئیل دستی بر مریم کشد و چیزی در رحم او قرار دهد. با خبر دادن جبرئیل اراده و روح خدا محقق و مریم باردار شد. وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ (۴۵_مائده) مراد از "الْجُرُوحَ قِصَاصٌ" در آیه آن جراحت های جسم و روح را شامل است که قصاص دارد. مثال، کسی که به کسی دشنام گوید مستوجب حدّ قذف شده و باید قصاص شود و شلاق بخورد چون روح کسی را آزرده و باید جسم اش آزرده شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹القای خواطر شیطانی بر انسان جالب است بدانیم شیطان برای القاء بر انسان با روح او و گیرنده الهی او نمی تواند ارتباط برقرار کند و از سوی خدا مجاز به استفاده از این گنجینه الهی نیست بلکه بر گوش انسان فقط می تواند صدا کرده و از طریق گوش بر او خواطر زده و سخن می گوید. آیه إِنَّمَا النَّجْوی مِنَ الشَّیْطانِ (۱۰_مجادله) بیانگر این امر است. وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ (۶۴_اسراء) خواطر ملکی بر قلب القاء می شود و خواطر شیطانی بر گوش که گوش را طبق قرآن سنگین موقر و برای شنیدن حقیقت می کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
برای روشن شدن امر روح مثالی عینی مدد الهی می زنیم: یک هواپیما برای پرواز و فرود در مکان دیگری ساخته می شود که زمان ساخته شدن در آن رادار و گیرنده نهاده می شود که این همان "نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي" است که در شکم مادر بعد از سه ماهگی اتفاق می افتد و تهوع مادر در زمان بارداری مربوط به این دمیده شدن است. چون سرشت کودکی که در شکم او نهاده می شود طینت اش با طینت مادر یکی نیست پس تهوع در این زمان بر مادر دست می دهد که این تهوع مربوط به جا شدن روح فرزند در چاکراهای شکم مادر است که باید گشوده شود و معمولا در فرزند اول اتفاق می افتد چرا که از فرزند دوم به بعد چاکراهای مادر باز شده است. وقتی روح یا سیستم گیرنده یا همان رادار در بدن جنین نهاده شده جنین از سوی حق تعالی گیرنده اش کار می کند و در درون شکم مادر به حالت سجده و به سرش به درون بر می گردد. فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (۷۲_ص) وقتی نوزاد متولد شد به سان هواپیما در آسمان است و تا زمان مرگ باید با برج مراقبت که از آن فرمان می گیرد برای نشستن در مقصد در ارتباط باشد. اگر انسان مؤمن باشد این گیرنده را که روح گفته می شود به مراقبت نیاز دارد که زنگ نزند تا پیام های رادار را نگیرد. این گیرنده و رادار در قلب انسان نهاده شده است. لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها (۱۷۹_اعراف) اشاره به کسانی است که در آسمان که پرواز کرده اند مأموریت خود را فراموش کرده اند و از آسمان (دنیا) لذت می برند پس هوای نفس شان برج مراقبت شان شده و هر روز به سمتی هدایت شان می کند. این ها در ضلال و گمراهی در آسمان هستند که رادار یا همان قلب شان زنگ زده و توان دریافت پیام هدایت از برج مراقب را ندارد. وقتی هواپیما به مقصد نشست (إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ) دیگر نیازی به رادار نیست چون فرودگاه دیده می شود و خلبانی که از هواپیما در مقصد سالم پا به زمین می گذارد دیگر نیازی به برج مراقبت ندارد، چون در مقام کشف و شهود است. قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۸_جمعه) این که می گویند حبّ دنیا منشأ تمام گمراهی ها است، یعنی کسی که در هواپیما پرواز می کند درست است آسمان (دنیا) دیدنی و جذاب و لذت بخش است ولی باید فراموش نکند او برای فرود در مقصدی در آسمان است. اگر مقصد که همان مرگ و سرای آخرت است فراموش شود انسان گمراه می شود و نشان دادن مقصد بر او سخت است مگر مرگ او را دریابد و خود را در حال سقوط از آسمان آرزوهای خود بیند. همان طور که پیشتر عرض شد مراد از تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ جبرئیل امین است که یا به صورت مستقیم و در شکل وحی بر پیامبر است یا غیر مستقیم بر قلوب مؤمنان با خواطر ملکی القاء می کند و مراد از ملائکه فرشتگانی غیر از جبرئیل است که طبق قرآن فرشتگان را مأموریت های خاص است: برخی برای یاری مؤمنان در میدان های جنگ، برخی فرشتگان قبض روح، برخی فرشتگان برای نزول عذاب و..... یعنی در شب قدر همه فرشتگان همراه جبرئیل در حال نزول و عروج به آسمان هستند. روح یا اراده خدا در قالب نور اگر بر قلبی ساطع نشود بی تردید جبرئیل قدرت القاء به او را نخواهد داشت. روح امری الهی است برای همین می گویند: "روحشان شاد" و حتی به انسان خبیث هم روح اش لعنت و ناسزا نمی گویند چون امری الهی است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹خروج روح الهی از بدن انسان وقتی روح خدا از جسم انسان خارج می شود انسان باید غسل میّت شود و کسی که او را مسّ کرده باید غسل کند. پس این روح خداست که باعث پاکیزگی جسم خاکی او شده است. خداوند روح خود در انسان دمید تا این انسان بتواند مظهر اراده حق تعالی در زمین باشد. بزرگ ترین تزکیه نفس را در خلقت، نبی مکرم اسلام (ص) داشتند که این تزکیه سبب شده بود روح بلندی از حضرت شاهد باشیم. یعنی گیرنده های حضرت بیشترین اتصال را به حق تعالی در بشریت داشت. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
گاهی روح چنان در وجود ایشان بزرگ می شد یعنی چنان گیرنده در ذات حق تعالی وصل می شد که جسم شان را سنگینی عارض می گردید و دست عایشه همسرش را می گرفت و از او می خواست با او سخنی از دنیا بگوید تا این اتصال را ضعیف تر نماید تا در آن لحظه از دنیا نرود، چرا که خود حضرت فرمودند: اگر اراده خدا بر این بود ارواح در اجساد برای مدت معینی بمانند، هر لحظه از شوق (وصل) حق تعالی از بدن پرواز می کردند. گفتیم روح یعنی اراده حق تعالی بر کائنات و چون حق تعالی از روح و اراده خود بر انسان فقط دمیده است یعنی این انسان در صورت اعتلای روحی می تواند کاری را کند که خدا در حق خلایق می کند. همان که در حق عیسی مسیح که روح الله بود محقق شد. إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ  وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي  وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي  وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي  وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (۱۱۰_مائده) آیه تصریح می کند روح و اراده خدا که در عیسی نبی دمیده شده بود همان باعث می شد وقتی عیسی به گِل خشکی دمید زنده شد. می دانید خروج روح الهی از بدن انسان یعنی اراده حق تعالی برای خروج اراده او از انسان و انسانی که اراده حرکت نداشته باشد یعنی مرده است همان روح و اراده خدا بود که وقتی از سوی عیسی به مرده ای می دمید او را زنده می کرد. وقتی زیارت مؤمن در اسلام بر مؤمن تاکید شده است علت آن است مؤمن چون در امر تقوی خداست پس گیرنده یا همان روح اش به حق تعالی وصل است و نشستن با او در اصل نشستن با روح خدا و شنیدن از او در اصل دمیده شدن روح خدا در کلام او بر مؤمن است. وقتی مؤمنانی راستین که نزد شما هستند از شما دور می شوند حس دلتنگی می کنید و شوق دارید در حلقه مومنان باشید، جدایشان شوید دلتنگ شان می شوید این دلتنگی ها نه به خاطر جسم مؤمنان است بلکه به خاطر کارهای بزرگ و مخلصانه و آتش های وارد شده مؤمنان است که روح شان به حق تعالی قوی تر و اراده ای که حق تعالی بر آنان در رساندن مردم به خود بر آنان بخشیده است بسیار است. چنین کسی کلام اش کلام انسان عادی نیست، نوشته اش نوشته انسان عادی نیست، روح دارد. یعنی روح و اراده خدا در کلام او دمیده شده است که کلام او انسان را به خدا برساند. سید رضی در جمع آوری نهج البلاغه بیشترین تکیه اش بر روح کلمات و جملات حضرت در شناخت آن و تفکیک آن از احادیث دیگر بود. چنین کلامی که روحی از خدا داشت باعث می شود انسان در زمان شنیدن آن خواطر شیطانی بر او وارد نشود چون شیطان از روح خدا وحشت دارد، از اراده خدا وحشت دارد چون می داند که از رحمت خدا دور شده است... رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ (۴۷_هود) یعنی یک گوینده مذهبی باید پناه بَرد به خدا که سخنی از خدا بر خلق گوید که خودش به آن عمل نمی کند، چرا که این سخن بی روح دست مایه ای برای شیطان برای استناد به آن برای گمراه تر کردن گمراهان است‌. إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ (۱۰_فاطر) یعنی هر سخن نیکی از من گفته شود به سمت من بالا می آید ولی اگر گوینده آن علاوه بر گفتن به گفته های خود دارای عمل صالح باشد و درصدد آسایش مردم شب و روز وقت و جان و مال خود هزینه کند و مجاهدت نماید، با این کار گیرنده های خود همان روح مرا که در او ودیعه نهاده ام قوی تر خواهد کرد و خواطر ملکی را دقیق تر و کامل تر از دیگران دریافت خواهد نمود و این دریافت به خاطر آن است که من اراده کردم در سینه او نوری برای دیدن حقایق خلقت ام قرار دهم. چنین کسی روح الله می شود و کلام او روحی دارد برای دمیده شدن بر کسانی که خود با تقوی و عمل در صدد کسب روح الله بر خویش هستند. دوری از کلام او دلتنگی می آورد چون انسان حس می کند از روح و اراده خدا دور شده است چرا که علم چنین کسی ما را به رضایت و خواسته خدا یا همان روح خدا می رساند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹حجاب بر روح الهی بر اثر کثرت معصیت خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ (۷_بقره) مراد از "غِشَاوَةٌ" یعنی پوشش، یعنی بر اثر کثرت معصیت بر روح خدایی بین آن ها و خودشان پوشش و پرده ای خدا قرار می دهد که اراده خدا از خلقت شان در دنیا را نبینند. این غِشَاوَة از رحمت خداست، یعنی بعد از معصیت حق تعالی روح و اراده خود از ادامه زندگی انسان را از او نمی ستاند بلکه پرده ای برای قطع ارتباط با عالم معنا بر او می کشد که اگر توبه کند خدا هم بر او بر می‌گردد و این پرده و غِشَاوَة را از روح او بر می دارد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
"وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ" یعنی تا زمانی که انسان در حال ظلم است این غِشَاوَةٌ از او برداشته نمی شود تا روح او، روح اللّه شود؛ این به معنی آن است این ظالم است که ترکِ ظلم نمی کند تا خدا هدایت اش کند چرا که خداوند مشتاق ترک ظلم و توبه اوست. چنانچه حدیث نبوی است: حق تعالی چون کسی که در بیابان شتر گم کرده شترش را می یابد، از توبه بنده خود چنین خوشحال می شود. لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ (۲۲_ق) آیه تصریح دارد در زمان دیدار مَلکُ المَوت که توبه دیگر قبول نمی شود و فرصت ورود به آتش الهی از انسان در دنیا سلب می شود اشاره دارد. یعنی در زمان جان دادن، و رجوع نزد روح اصلی هر کس که خداست، پرده از روح انسان برداشته می شود و انسان با چشم دل و چشم سر فرودگاه را می بیند که کجا باید فرود بیاید و هدف او از خلقت اش چه بود در حالی که سودی برای او دیگر در این کشف و شهود نیست و کار حسرت و ندامت و التماس است. گفتیم برترین ذکر، ذکر عملی است. وقتی کسی به آنچه از قرآن یاد دارد عمل می کند یک پرده از هشتاد هزار پرده حاجب بین روح او و روح خدا به کنار می رود. وقتی شما نیازمندی را اطعام می کنید در اصل روح خدا را و اراده خدا را که اطعام مسکین به دست شماست محقق می کنید، پس یک پرده یا غِشَاوَة را به کنار می زنید تا جمال قدسی حق تعالی را ببینید و روح اللّه می شوید. اگر در این امر تداوم و استمرار کنید نفس مسیحا که همان روح اللّه است در شما محقق می شود اگر مرده ای را از دم خود وارد کنید که همان "نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي" است، روح خدا و اراده او در شما محقق می شود و صفت یحیی حق تعالی در شما تجلی می کند. تجلی روح خدا در یک بنده منوط به ورود او به آتش الهی است. مصائب مسیح همان ورود او به آتش خداوند متعال بود که باعث تجلی و بروز نفس مسیحا در او از رحمت و باذن الله تعالی شد. هر اندازه ورود اختیاری به آتش الهی بزرگ‌تر باشد تجلی روح الهی در او عظیم تر خواهد بود. برای همین هیچ نبی نبود که در آتش الهی به اختیار وارد نشود و تبلیغ دین خدا نکند تا تهدید نشود و آزار نبیند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
یکی از علایم مهتدین و وجود ارتباط روحی خدا با انسان آن است که چنین اشخاصی به وجود کوچک‌ترین ظلم پیرامون خود واکنش نشان می دهند. گیرنده های الهی آنان کار می کند چون می دانند خدا و فرشتگان از ظلم بشر بر بشر بیزارند. چنین کسی همیشه در کنار و یاری گر نیازمندان است و از اصحاب شِمال دوری می کند و به فقرا حس قرابت و نزدیکی بیشتری دارد. "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ" مراد از ارواح، یعنی آن وارستگانی که به اندازه ای صاحب تقوی و معرفت در آتش الهی بودند که روح شان متصل به روح خدا بود و رضایت الهی را که در شهادت آنان در کنار امام حسین (ع) بود آن را دریافت کرده و از همه دارایی و اهل و عیال و ثروت شان گذشته و در راه او با علم به مرگ در دشت کربلاء حاضر و شهادت را خریدند. اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا  فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى (۴۲_زمر) آیه تصریح می کند که در زمان خواب روح شما نزد من است و من روح برخی را به بدن شان بر نمی گردانم و در همان برزخ می مانند و در خواب جان می دهند. برخی که علائم مرگ را در خود حس می کنند کسی که نزدشان است می گویند دست مرا بگیر و نگذار بخوابم... او می داند که اگر بخوابد روح او بر نخواهد گشت. گر  یار  تو  را  خواهد  بیدار  تو  را  خواهد  در  روح  و  دلت  هر  دَم  بیمار  تو  را  خواهد هرگز  ز علاماتش  رنجور  مشو  ای  دل از  غیر  خودش  هر چیز  بیزار  تو  را  خواهد ✍حسین جعفری خویی (نایر خویی) 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۴۳۹ مرد مؤمنی را می شناختم که با وجود ثروت هرگز خودروی نو نخرید. وقتی علت را پرسیدم، گفت: نفس من حبّ دنیا دارد. اکنون با این خودروی کهنه راحت تر عبادت خدا می کنم و در کار خیر استفاده می کنم. ترس دارم اگر خودروی نویی بخرم از ترس خط و خراش به دیدن خواهرم که در منطقه فقیر شهر است نروم. پس نفع او در نداشتنِ خودروی نو است و چون خودش می دانست آن را نمی خرید. اگر جاهل بود خدا که نفس او را بهتر از او می شناسد ثروتی به او نمی داد تا این نفع را که سبب ظلمت اوست بر او برساند. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
معبودا! ای آن که ما نبودیم ولی تو بودی و ما نخواهیم بود و مُلک تو برقرار خواهد بود. از رحمت خویش عنایتی فرما در راه خود شجره خود را طیّب و پاک سازیم که همانا ذریّه طیّبه در دامن شجره طیّبه است که می تواند عهد الست خود را به سرانجام برساند. پروردگارا! من کنون یک نفر بیش نیستم ولی من یک نفر نیستم، من هزاران نفر هستم که از رحمت ات ذریه ای در سَلَف من است که بی تردید آن گاه که من بی نام و نشان در گوشه ای از این کره خاکی مدفون و پوسیده شدم آنان در کره خاکی تو از رحمت ات به آدمیت خود ادامه خواهند داد. معبودا! هر لقمه حرامی بر شکم من، آنان را هزاران سال گرفتار خواهد ساخت و هر غفلتی از من یاد تو را با عصیان ام، دامان آنان را هزاران سال خواهد گرفت و من چه قدر شَقَی باشم که با کسب حرام و ترک عبادت ام و بار سنگین معصیت ام در این چند روز موقت دنیا، بر آن بی گناهان ترحم نکنم. معبودا! عنایتی کن من ذریّه صالحی برای اجداد خود باشم و مرا جَدّ صالحی برای ذریّه ام از رحمت ات قرار فرما. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی