eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
96 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات
مشاهده در ایتا
دانلود
50 🔳 97/02/05 ✳️ برای دور ماندن از عُجب در عبادت سحرگاهی، باید بعد از بیدار شدن از خواب سجده شکری کرده و ماشاالله بگوییم. یعنی ببین خدا چه بر من خواسته و لطف کرده است که برای عبادت خودش بیدارم کرده است. راه دوم این است در کلام و گفتارمان کلمه الله همیشه ساری و جاری باشد. بحول خدا، به لطف خدا، به شکر خدا ... همیشه بر زبان ما باشد تا شیطان در ما مجرای نفوذ برای ایجاد عُجب در عبادت پیدا نکند.✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
81 🌸قسمت اول🌸 🔳 97/02/06 ✳️ در آیات 15 و 16 سوره مبارکه الاحقاف به اذن‌الله تدبر می‌کنیم : ✨و وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّي إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلي والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْکَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ ۞15۞ أُولئِکَ الَّذينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ في أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذي کانُوا يُوعَدُون۞16۞✨ ⚡️ و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر خود سفارش کردیم، که مادر با رنج و زحمت٬ بارِ حمل او کشید و باز با درد و مشقّت وضع حمل نمود و سی ماهِ تمام٬ مدت حمل و شیرخواری او بود تا وقتی که طفل به حد رشد رسید و آدمی چهل ساله گشت (و عقل و کمال یافت آن‌گاه سزد که) عرض کند: بار خدایا، مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایسته‌ای که رضا و خشنودی تو در آن است موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان، من به درگاه تو باز آمدم و از تسلیمان فرمان تو شدم. ۞15۞⚡️ ⚡️ این بندگانند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و در زُمره اهل بهشت از گناهان‌شان می‌گذریم. این وعده صدقی است که به آن‌ها بشارت می‌داده‌اند. ۞16۞⚡️ 💦💠 ۱- اهمیت احترام به مادر نسبت به پدر با اشاره به رنجِ زایمان و تحمل دردِ او٬ در این آیات روشن است. 💦💠 ۲- در 40 سالگی انسان به علت کم‌شدن برخی قوای جنسی و جسمی به کمال می‌رسد و در احادیث هم داریم که بخشش گناهِ انسان 40 ساله سخت‌تر است. در 40 سالگی انسان باید از خود حساب بکشد. حتی مرگ زودتر از 40 سالگی «مرگ اخترام» نام دارد؛ یعنی اگر انسان بعد از 40 سالگی بمیرد٬ ناکام و جوان‌مرگ نشده است. 💦💠 ۳- یک شکر مستلزم درک یک نعمت است و خدا باید به انسان الهام کند تا نعمت والدین و زحمات آن‌ها را درک کند. چه فرزندانی که زحمات والدین را درک نکرده‌اند و به‌خاطر کوچک‌ترین چیزی که از والدین خواسته‌اند‌ ولی والدین انجام نداده‌اند، با والدین قهر کرده‌اند و ناسپاس شده‌اند. برابر تفسیر المیزان، «أَوْزِعْني» به‌معنی الهام‌کردن است. یعنی خدایا بر من نعمت‌های دنیوی و اخروی را نشان بده و سپس راه شکرگزاری آن را بیاموز. 💫 «الهام» به حالتی می‌گویند که توسط عقلِ انسان٬ رسیدن به آن علم ممکن نباشد؛ پس نعمت‌های خدا را حتّی با اندیشه هم نمی‌توان شناخت. 💦💠 ۴- کسی که این دعا را می‌کند، فرزند مؤمن و صالحی است که برابر آیه، والدینش نیز از نعمت ایمان و داشتن فرزند صالحی مانند او برخوردار هستند؛ هم خدا را شکر می‌کند که عاق والدین نیست و هم والدینش شکر می‌کنند که خدا فرزند صالحی به آن‌ها عطا کرده است. پس کسانی‌که فرزندان صالحی می‌خواهند، خودشان باید از صالحان باشند و اعمال صالح (کسب روزی حلال، انفاق و...) انجام دهند. 💦💠 ۵- چون این فرد صالح است، پس دعا می‌کند؛ خدایا من برای والدینم صالح بودم تو فرزندان مرا صالح کن. اولین شرط صالح شدن فرزند، اطاعت از فرامین خدا و احترام به پدر و مادر است و فرزند صالح را فقط خدا می‌تواند به بشر عنایت کند و مستقیم وابسته به اعمال اوست. کسی که اعمالش صالح نیست، با مراقبتِ دو چشمی از فرزندش، او صالح نخواهد شد. پس فرزند صالح هدیه الهی است به صالحان نه صرفاً نتیجه‌ی تربیت انسان. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
1 🔳 97/02/06 ✨💎✨ پروردگارا ! علم حقیقی در اختیار توست. «عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» تویی. علم لدنی در اختیار توست. ای معبود من! قفل نفهمی را از عقل‌های‌ ناتوان ما باز بگردان. ✨💎✨ چه زیبا فرمود بنده صالح تو، علی (ع)، که خدا ثروت را به دوست و دشمنان خود می‌بخشد، ولی علم و ایمان را فقط به دوستان خود عطا می‌کند. خدایا برای کسب علم و ایمان واقعی باید با تو دوست بود و لازمه دوستی با تو، داشتن حب توست و کسب حب تو، بدون ترک دنیا ممکن نیست. عنایتی کن که از دنیای گذرا برای رسیدن به محبت ماندگار دنیوی و اخروی تو گذر کنیم. ✨💎✨ معبودا ! نازنینا ! در قلبی که مهر و محبت تو باشد، کینه جای ندارد و محبتِ خود و خودخواهی مکان ندارد؛ آن‌که عظمت تو را شناخت، بیش‌تر بر ناچیزی خود علم یافت؛ خدایا نفس مرا در نزدم روزبه‌روز خوارتر گردان تا عظمت تو در برابر دیدگان حقیر من بیش از پیش جلوه‌گری کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
51 🔳 97/02/06 ✳️گاهی ما برای نماز شب یا نماز صبح بیدار می‌شویم ولی بعد از نماز بیکار هستیم و معمولا میخوابیم تا وقت بگذرد، یا کاری داریم که باید بخوابیم تا بعد به کارمان برسیم؛ لذا با خواب‌آلودگی نماز می‌خوانیم که مبادا خوابمان بپرد. این کار کاملاً اشتباه است و مانع درک فضیلت عبادت سحرگاهی می‌شود. اگر نماز شب یا صبح با عشق و علاقه خوانده شود و خواب از سرمان بپرد، یقین کنیم بعد از آن نیازی به خوابیدن در خود حس نمی‌کنیم. اگر از ترس خواب‌آلودگی در روز٬ نماز شب بیدار نمی‌شویم، بهترین وقت٬ شبِ جمعه است که بیدار شویم و فضیلت نماز شب را درک کنیم.✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
81 🌸قسمت دوم🌸 🔳 97/02/07 💦 برای داشتن فرزند صالح باید خود را برای خدا تربیت کنیم. نکته‌ای که اکثراً از آن غافل هستیم این است که تربیت را در فرستادن کودک به بهترین مدارس و دور کردن رفیقان ناباب از فرزندانمان می‌دانیم. فرزندی را که خدا صالح کند خودش سراغ رفیق ناباب نخواهد رفت. 💦💠 کسانی‌که این اعمال (احترام به پدر و مادر به‌ویژه در سن پیری؛ چون انسان به چهل سال رسید، اگر والدینش زنده مانده باشند٬ حتما پیر شده‌اند.) را انجام می‌دهند در نزد خدا نیکوکار شناخته می‌شوند و وارد بهشت می‌شوند. این وعده صدق خدا به این بندگان است. 🍃💠 در سوره الاحقاف آیه 15 مؤمن از خدا می‌خواهد دعا کند که خدا ذریه و سلاله و نسل او را صالح کند و هرگز نگفته است، فرزندانم را صالح کن. ✨و أَصْلِحْ لی‌ فی‌ ذُرِّیَّتی‌✨ 🔰 اگر در این آیه دقت کنیم و در تاریخ و یا در زمان حال، در تبار خاندان برخی مطالعه اجمالی داشته باشیم، امکان ندارد که خاندان و تباری هم خوب و هم بد باشند. معمولا یا مثبت هستند و یا منفی. ❇️ در طایفه‌ای که عموماً همه‌ی طایفه٬ انسان‌های شریف و مؤمنی هستند؛ شاید معدودی در بین آن‌ها غیر مؤمن باشد و در طایفه‌ی دیگری که عموماً شرور هستند٬ معدودی مثبت در بین‌شان وجود دارد. 🍃 ‌مانند: بنی‌امیه و بنی‌هاشم هر دو از یک تبار بودند، از بنی‌امیه هر چه زاده شد، منحرف شد و از بنی‌هاشم هر چه زاده شد٬ مؤمن شد. 🍃💎 پس با دقت می‌توان به این نتیجه رسید که خاندان مؤمن٬ دارای جد مؤمنی بوده‌اند و خاندان منحرف٬ دارای جد منحرفی بوده‌اند. 💦 اگر انسانی مؤمن شود، نه تنها پسران و دختران او، بلکه نوه و نتیجه و... او هم، خداوند منت گذاشته و مؤمن می‌شوند که پاداش کمی نیست و اگر انسانی منحرف شود و در معصیت و حرام بیافتد٬ نه تنها فرزندش بلکه نسل او هم در عذاب می‌افتند که این هم عذاب کمی نیست. ادمه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
671 🔳 97/02/07 زنی خواب دید که مرغی تخم گذاشت و تخم خود را شکست و خورد٬ وقتی شکست دودی از آن برخواست. 🌀 نزد خواب‌گذار رفت و خواب خود را گفت و تعبیر خواست. خواب‌گذار گفت: «به زودی ثروتی به تو روی خواهد آورد که بعد از مدت کوتاهی زندگی تو را نابود خواهد کرد.» 🌀 زن آشفته شد و گفت: «این چه تعبیری است؟ من می‌دانم تعبیر خواب من چنین نیست. خواب مرا خوب تعبیر کن.» 🍃💠 خواب‌گذار خندید و گفت: «تو سعی کن خوابِ خوب ببینی تا من هم تعبیر خوبی کنم. همه کسانی که برای تعبیر خواب نزد من می‌آیند، انتظار دارند خواب‌شان را خوب تعبیر کنم. خودشان خودشان را گول می‌زنند.» 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
52 🔳 97/02/07 ✳️ موسی (ع) گفت: خدایا بر من حالاتی می‌گذرد که در آن حالت شرم دارم تو را یاد کنم؛ (زمان مقاربت، قضای حاجت...) خداوند فرمود: ای موسی (ع) ذکر من در همه حال نیکوست؛ از آن غافل مباش.✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
81 🌸قسمت سوم🌸 🔳 97/02/08 💦💠 خداوند قانونی را وضع کرده است که حدیث قدسی هم هست. 🍃1- اگر پدر نیکوکار باشد فرزندان او را صالح می‌کند. اگر پدر صالح نباشد، خدا فقط آن محبتی که در فرزندان مرد صالح انجام میدهد در حق غیر صالح نمی‌کند. نه! این‌که کسی پدرش صالح نباشد، خدا فرزندان او را گمراه کند. اصلا چنین نیست. از آن گذشته وقتی ما حق انتخاب داریم، این عین عدالت است. کسی که نیکوکار باشد فرزند صالح را جایزه می‌گیرد. 🍃 2- در صورتی عدالت وجود نداشت که خداوند فرزند انسان ناصالح را ناصالح کند و در مقابل پدر صالح، مزدی هم به او ندهد. وقتی عمل و پاداش قرینه هم هستند، عین عدالت است. ✅ فرض کنید: یک پدر، دو پسر دارد و آن دو پسر هر کدام دو پسر دارند. این پدر مریض می‌شود و نیاز به درمان و پول دارد. پسر اول بی‌خیال می‌شود و به فکر تأمین فرزندان خود است، اما پسر دوم مغازه خود را قفل می‌کند و دنبال درمان پدر می‌رود؛ طبیعی است پسر دوم به‌خاطر رسیدگی به امر خدا و دستور او پیرامون احسان به والدین، در این راه متحمل زیان مالی خواهد شد. یکی از سنت‌های الهی املا و جبران نیکی است. حضرت حق در حقیقت با خوشبخت‌ کردن فرزندان آن پسری که در خدمت پدرش بوده است، جبران مافات آن ضرر دنیوی را می‌کند که پدرش در راه خدمت به پدرش متحمل شده بود و این عین عدالت است. اگر فرزندان آن پسری که در خدمت پدر خود بوده، صالح نشوند آنگاه عدالت الهی و سنت جبران و املای او انجام نشده است. آیا این رواست که فرزندِ برادر صالح٬ بیکار و محتاج پول و بیمار شود؟ و فرزند برادر ناصالح، پولدار و سالم شود؟ و خدا به برادر مؤمن بگوید کارهای خیری که کرده‌ای همه را در آن دنیا پاسخ خواهم داد؟ آیا چنین برادری می‌تواند در این صورت به کار خیر ادامه دهد؟؟ ✨هلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ (60-الرحمن)✨ ⚡️آيا پاداش نيكى (شما) جز نيكى (ما) است؟ 🍃💎 خداوند به مؤمنین زمان می‌دهد تا بهتر و با اطمینان دقیق‌تری دستورات او را اجرا کنند. می‌فرماید:✨ومَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا✨ ⚡️و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت (طه-124)⚡️ 🍀قطع یقین کسی هم که یاد خداست، خداوند زندگی را بر او آسان خواهد گرفت و یکی از ابزارهای آسان گرفتن زندگی برای یک مؤمن، خَلَف و صالح کردن فرزندان او است تا با فراغت بال، مؤمن به خدا نزدیک‌تر شود.🍀 🖌 امام صادق (ع) می‌فرمایند: اگر مؤمنی از دنیا برود، حضرت حق به جلال و عزتش قسم خورده است که بعد از مرگش، خودش هدایت و صالحیت فرزندان آن مؤمن را بر عهده بگیرد و جانشین او می‌شود، تا دیناری از مال و ارث او را کسی به ناحق تصرف نکند. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
20 🔳 97/02/08 📖 سمِّ: به معنی سوراخ است. 🔅 «زهر» را به این دلیل «سم» می‌گویند؛ چون در تمام منفذ و سوراخ‌های بدن (مویرگ‌ها) نفوذ و جریان و حرکت پیدا می‌کند. 🔅 «يَلِجَ الْجَمَلُ في سَمِّ الْخِياطِ» تا آنکه شتر در سوراخ سوزن در آید. (اعراف 40) 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
672 «قسمت اول» 🔳 97/02/08 📚 این داستان کاملاً واقعی است، فقط نام شخصیت‌ها و راوی تغییر یافته است. 🔹🔻 پدرِ امیر به علت بدهیِ سنگین به مدت 20 سال محکوم به حبس شده است. امیر خودش 20 سال دارد و برادر کوچکش حمید، 12 سال دارد که باید تا 40 و 32 سالگی از دیدن رویِ پدر محروم باشند. 🔹🔻 خانه‌ای در گوشه‌ای از شهر دارند که چوبی است و یک اتاق بیشتر ندارد. ساعت 8 شب بود، درب خانه زده شد، باز هم استرس سرتاپای خانواده‌ی امیر را گرفت. مادرِ امیر آرام به سمت در رفت. صدای یکی از طلبکارانِ پدر را شنید که پدرشان مبلغ 5 میلیون به او بدهکار است. طاهره٬ مادرِ امیر٬ برای جلوگیری از آبروریزی٬ قبل از رفتن به پشت در، از دو پسر خود خواست که به اتاق برگردند. 🔻🔻 طلبکار از تاجران فرش بود و با ناز و مهربانی با طاهره سخن ‌گفت. از چشم‌های تیز و خنده‌ی شیطانی‌اش مشخص بود که برای پول نیامده است. طاهره از او خواست که به‌خاطر خدا درب خانه آنها نیاید، اما تاجرِ شیاد تبسمی کرده و گفت که برای رهایی از این طلب 5 میلیونی کافی است که طاهره یک تصمیم بگیرد و کار تمام شود... 🔹🔻 امیر از پشت در متوجه موضوع شد. شب در بسترش خوابش نبرد. صبح سراغ یکی از دوستان خود رفت. می‌دانست که کاری نیست تا بکند؛ دوستش پیشنهاد داد تا بروند و ماشینی را بدزدند. 🔺🔻 امیر تسلیم شد و دزدی را بر بی‌ناموسی ترجیح داد. شبی نقشه‌ای کشیدند و ماشینی با قیمتی متوسط را از محله متوسط‌‌نشین شهر دزدیدند و به بیابانی بردند، شبانه قطعات آن را باز کردند و فروختند. امیر با فروش قطعات ماشین٬ پول مرد تاجر را برده و پس داد تا دیگر مزاحم مادرش نشود. 🔹🔻 بعد از 6 روز٬ امیر توسط پلیس آگاهی دستگیر و زندانی شد؛ وسایل فروخته شده رد مال شد و امیر به مبلغ 4 میلیون تومان خسارت، محکوم و به علت ناتوانی در تادیه بدهی و تأمین وثیقه٬ زندانی شد. 🔹🔺 یکی از بستگان طاهره برای جلب رضایت٬ واسطه شد تا با شاکی به مرکز استان بروند. ساعت 9 شب در اتوبانی در کنار شهر٬ قرار ملاقات گذاشتند. از طاهره و پسرش حمید و راننده که فامیل‌شان بود٬ خواستم که از ماشین پیاده نشوند؛ چون دوست نداشتم پسر نوجوانش خرد شدن و التماس مادرش را ببیند و برای همه عمر مورد آزار روحی قرار گیرد. 🔹🔻 بعد از احوالپرسی به سمت خودروی مرد شاکی رفتم. شاکی فقط از خودش تعریف می‌کرد. ترسیدم؛ چون سخت است با چنین کسی بدون اینکه پولی در میان باشد به توافق رسید. خدا فقط می‌داند که هست. کلی صحبت و نصیحت و تذکر و خواهش کردم٬ اما کارساز نشد و آخرش موافقت کرد فقط 500 هزار از بدهی را ببخشد. 🔹🔻 طاهره را دیدم که از داخل ماشین در باند مخالف اتوبان منتظر جواب من است. از ماشین پیاده شدم، طاهره تاچهره مرا دید، یأس مرا فهمید، خود را به ماشینِ شاکی رساند، درب را باز کرد و به پای مرد شاکی افتاد، مرد به زور و با تکبر می‌خواست درب را ببندد. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
81 🌸قسمت چهارم🌸 🔳 97/02/09 در آیه‌ی 81 سوره‌ی توبه٬ شرح حال عده‌ای را عنوان می‌کند که به بهانه گرمای هوا از انفاق دادن مال و جان برای خدا (رفتن به میدان جنگ) خودداری می‌کنند. (✨📖✨...و كَرِهُوا أَن یجَهِدُوا بِأَمْوَلهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فى سبِیلِ اللَّهِ...) ⚡️كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كنند.⚡️ 🔰 این آیه فقط برای زمان جنگ رسول خدا (ص) نیست؛ در حال حاضر نیز انسان باید با صرف مال در امور خیریه و رسیدگی به امور نیازمندان٬ در راه خدا جهاد کند تا با دستگیری از نیازمندان شرایط عبادت و معنویت را برای آن‌ها با رفع دغدغه فکری‌شان فراهم نماید و جهاد با نفس در راه خدا، عبارت است از تبلیغ عملی دین با جان و زبان و وقت و ... اگر انسان چنین نکند در ادامه آیات می‌فرماید: (✨📖✨و لا تُعْجِبْك أَمْوَلهُُمْ وَ أَوْلَدُهُمْإِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ أَن یُعَذِّبهُم بهَا فى الدُّنْیَا وَ تَزْهَقَ أَنفُسهُمْ وَ هُمْ كفِرُونَ) (85-توبه) ⚡️مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب تو گردد، (این براى آن‌ها نعمت نیست بلكه) خدا می‌خواهد به وسیله آن، آن‌ها را در دنیا عذاب كند و جانشان برآید در حالى كه كافر باشند.⚡️ 💥خداوند برای کسانی که در راه خدا با مال و جانشان جهاد نمی‌کنند به صراحت می‌فرماید: «اموال و اولاد آن‌ها مایه زیان آن‌ها در دنیا خواهد شد.» این گروه هر چند با مال و نفس‌شان جهاد نکرده‌اند، ولی خداوند در مجازات این گروه فرزندان آنان را هم ناصالح و گرفتار خواهد کرد که اگر ناصالح باشند، کمکی به والدین خود نرسانند و اگر گرفتار شوند، توان کمک نخواهند داشت. در حقیقت خداوند اسباب تمام امور خیر دنیوی و مساعدت غیر را بر روی این گروه می‌بندد. عذاب الهی فقط در آخرت نیست؛ بلکه این عذاب در دنیا هم به افراد گناهکار می‌رسد؛ از طریق همین فرزندان ناخلف و ثروت‌های که از طریق غیرحلال بدست می‌آید. در آیه 54 سوره توبه می‌فرماید: (✨📖✨...ولَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا و َهُم كَارِهُون)َ✨ ⚡️و نماز نگزارند جز به حال کسالت و انفاق نکنند جز آنکه سخت کراهت دارند.⚡️ 💠 نکته دیگر این است که بعد از این آیه، دوباره در آیه 85 سوره توبه به طور کامل تکرار می‌شود؛ که این گروه گمان نکنند مال و فرزندان‌شان آن‌ها را نجات می‌دهد. 💦 یکی از دلایل فرزند ناصالح و ثروت بی‌برکت، نماز خواندن با کسالت و انفاق از روی کراهت است. 💦 از علائم کسل بودن در نماز این است که انسان می‌خواهد نمازش زود تمام شود. مراد آیه این است کسی که در نماز کسل باشد در شناخت خدا و معاد نیز یقین حاصل نکرده است و مراد نماز ظاهری نیست؛ چون نماز کسل ریشه در اعتقاد و شناخت و ایمان مریض و انسان کسل دارد. پس انسان اگر با کسالت نماز بخواند نشان آن است که به خدا اعتقاد و ایمان واقعی ندارد و فرزند و مالش٬ نه تنها مایه عذاب او در آخرت بلکه در دنیا خواهد شد. آن ثروتمند برای رها کردن فرزند ناخلف خود از زندان و مجازات و... آبروی و مال‌ و آرامش خود را خواهد بخشید. 💎 خداوند به صراحت در آیات 15 و 16 سوره احقاف می‌فرماید: که ای بشر فرزند صالح را من باید به تو بدهم و تو هرگز توان صالح نمودن فرزند خود را بدون اجازه من نداری و این کار را باید با مقدماتی از خودت شروع کنی. 🔅نخست باید به والدین خود به ویژه مادرت نیکی کنی تا تشکر کنم، چون کسی که فرزند صالحی هست٬ خداوند هم بر او منت نهاده و صالحش کرده پس فرزندانش هم صالح خواهند شد و هم بر والدینش که صالح بودند منت نهادی و او را نعمت به آنها دادی. 🔅 شرط دوم حضرت حق برای اعطای فرزند صالح، آن است که توفیق انجام عمل نیک به والدین بدهد پس اگر والدینی نیکوکار نباشند فرزند‌شان صالح نمی‌شود. 💦🌼 برای داشتن فرزند صالح باید‌ والدین این شرایط را در خود مهیا کنند که اگر نکنیم، فقط با فرستادن کودک به کلاس قرآن، هرگز فرزند مان صالح نخواهد شد. پایان. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
672 «قسمت دوم» 🔳 97/02/09 ♨️ سخت است در لحظه‌ای که برای جلب رضایت شاکی پولی نداشته باشی و بخواهی غرور و عزت‌نفس خود را کف دستت بگذاری، تا دیگر پشت تلفن صدای التماس فرزندِ جوانت نشنوی که از فقر و ناداری دچار خطا شده و به‌شدت پشیمان است و بار اول است که زندان دیده و با گریه پشت گوشی می‌گوید: «مادر! من غلط کردم٬ تو را به خدا مرا از این زندان رها کن.» سخت است این صدا را بشنوی و تحمل کنی. تازه اگر غرورت را کامل زیر بگذاری تضمینی نیست که در این دنیای بی‌مروت کسی این خوار شدنت را با پول عوض کند و بخرد یا نه؟ اگر به ماشین فلزی بی‌روحی ترک بیندازی باید جبران خسارت کنی ولی غروری به این با ارزشی را کسی از تو نمی‌خرد٬ حتی به اندازه کبریتی قیمت برایش نمی‌توانی بگذاری. ♨️ حمید که 12 سال داشت، کنار مادر ایستاده بود؛ خدا می‌داند برای چه عرق کرده است؟! خوار شدن مادر در مقابل مردِ نامحرم و افتادن مادر در پای مردی غریبه را می‌ببیند که تاوان عفت خود را می‌دهد. حمید باید ببیند و درد بکشد ولی باید سکوت کند؛ چون کلامی بگوید برادرش آزاد نخواهد شد. حمید تلخ‌ترین روز زندگی خود را می‌گذراند که اگر از فردا٬ زندگی به کام او شیرین شود٬ تلخی آن شب را از کام او نمی‌توان زدود. 🔹🔻 درب ماشین را باز می‌کنم، تا طاهره وارد ماشین شود و اندکی از غرور رفته خود را بازگرداند. با صدایی گرفته و محزون می‌گوید: «آقا ناصر! پسرم غلط کرد، با جد و آبادش، با مادرش که منم غلط کرد که دزدی کرد. تو خودت فرزند داری؛ فکر کن فرزند تو خطایی کرده است؛ ببخش.» ناصر با تکبرِ فرعونی گفت: «ای خانم! اگر پسر من دزدی کند٬ سرش را می‌بُرم!!» ♦️🔻 طاهره که زخم‌ زبان را هم بر دردش اضافه می‌دید سکوت خود را شکست و جمله‌ای ماندگار برای ناصر بیان کرد. گفت: «من نتوانستم سر پسرم را ببرم، امیدوارم فرزند تو به روز فرزند من بیفتد، تو سرش را بتوانی ببُری!!» ♦️🔻 طاهره خانم را از ماشین پیاده کردم و خود نیز پیاده شدم. در تاریکی شب سرم را در ماشین ناصر کرده و گفتم: «ناصرخان! گمان نکن این همه دختر که صبح از خانه بیرون می‌روند و خود را عرضه می‌کنند و این همه پسر که برای خلاف و هرزگی صبح از خانه بیرون می‌روند و شب می‌آیند، پدران‌شان خبر ندارد که کجا می‌روند؟؟ و چه می‌کنند؟؟!!! گمان نکن آنها غیرت‌شان از تو کمتر است؟ درد و زخم فرزند خطاکار٬ درد جانسوزی است؛ چون استخوانی است که در گلو گیر کرده؛ نه می‌شود قورتش داد نه بیرونش انداخت...» خداحافظی و سخن پایانی ما همین جملات شد. 🔻🔻 گاهی صدای ما از جای گرم در می‌آید و به راحتی خود را از امتحان الهی خارج می‌بینیم! ناصری که به اشک چشم مادری رحم نکرد! چگونه از خدا می‌خواهد به او رحم کند؟ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
53 🔳 97/02/09 ✳️ امام هادی (ع) می‌فرمایند: «اَلَنَّاسُ فی الدنیا بالاموالِ و فی الاخرة بالاعمال» مردم در دنیا با مال‌شان شناخته می‌شوند و در آخرت با اعمال‌شان. اگر هواپیمایی سقوط کند، چون عده‌ای مرفه در آن سوار بودند، یک هفته تیتر اول تلویزیون و رسانه‌ها می‌شود، اما اگر اتوبوسی به دره‌ای سقوط کند، یک خبر کوتاه در انتهای خبر تلویزون گفته می‌شود. اگر مجلس ختمی برویم، تعزیه‌خوان، لیست ثروتمندان و صاحب منصبان را می‌خواند و تشکر می‌کند. دیگران را به حساب نمی‌آورد. برای دوستان خدا این دنیا غریب است. چون خدا دوست ندارد دوستان او در این دنیا شناخته شوند✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹زمینه پیدایش حسادت در انسان🌹 🔳 97/02/10 ⭕️ حسادت یکی از سه صفتی است که در کنار تکبّر و طمع، انسان را در دو دنیا به ورطه‌ی نابودی می‌کشاند؛ طوری‌که شرّ حسود چنان زیاد است که خدا امر می‌کند؛ «از شر حسود به من پناه بیاورید. (شما نمی‌توانید شرّ حسود را دفع کنید).» 💢حسود به کسی می‌گویند که آرزو می‌کند نعمت برای کسی از بین برود و نابود شود. 🔰در بسیاری از موارد حسادت ریشه در کودکی دارد. 📌والدینی که به عنوان نمونه از روی نادانی، پسر همسایه را به رخ پسرشان می‌کشند و می‌گویند: «کاش تو هم مثل او مؤمن بودی، یا کاش من به جای 4 پسر یک پسر مثل او داشتم و...» این والدین نمی‌دانند با این کار تخم حسادت در فرزند خود می‌کارند و فرزندشان به آن پسر حسودی خواهد کرد؛ چون آرزو داشت مانند او بشود و نشده بود و سرکوفت خورده بود. وقتی بزرگ شد آرزو خواهد کرد که انسان‌های مؤمن٬ فقیر و بیچاره باشند. 💢حسادت به کینه و کینه به انتقام منجر می‌شود. حضرت یعقوب (ع)٬ یوسف (ع) را دوست داشت ولی نباید اظهار می‌کرد. وقتی اظهار کرد، حسادت سایر برادران را برانگیخت که تا دمِ مرگ یوسف را برد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
4 🔳 97/02/10 ⭕️ بزرگ‌ترین مرتبه خوف آن است که انسان بترسد که خدا او را خشمگین نگاه کند و او را به عذاب خود گرفتار سازد. ⭕️ بالاترین مقام خوف از خدا در زمان مرگ بر انسان حاصل می‌شود؛ ✨خدا در زمان مرگ٬ خوف مؤمن را به ایمنی مبدل و خوف غیر مؤمن را به وحشت تبدیل می‌کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
82 🔳 97/02/11 (✨📖✨ ومِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ) ⚡️و بعضی از آن‌ها این‌گونه با خدا عهد بستند که اگر نعمت و رحمتی نصیب ما کند، البته صدقه (یعنی زکات) پردازیم و از نیکان می‌شویم. (✨📖✨فلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَچون) ⚡️خدا از فضل خود مالی نصیب‌شان کرد، بخل ورزیدند و به اعراض بازگشتند. (75 و 76-توبه) 💦💠 برای بسیاری از ما اتفاق می‌افتد که در دلمان می‌گوییم، ای کاش خدا یک پول زیادی به من برساند تا با آن فقرا را غذا دهیم. آرزو می‌کنیم خدایا برنده پول زیادی، به عنوان جایزه از بانک شوم، که اگر برنده شوم، نصف آن را به فقرا خواهم داد. 🔰 نباید فراموش کنیم که گفتن و نذر کردن چنین چیزهایی آسان، ولی عملی کردن آن سخت است. 💦🌼 کسانی بودند که چیزی را گم کرده‌ و نذر کردند که اگر پیدا شود، نصف مال را خرج امام زاده‌ای کنند؛ ولی بعد از پیدا شدن، شیطان اجازه‌ی ادای نذر را به ایشان نداده و آن‌ها را گول زده است. 🍃💎 در این آرزوها، طبق قرآن در آیه‌ی فوق، یک گروه مؤمن و گروهی منافق هستند. 🍃 گروه اول مؤمنینی هستند که از آن مال خود آنچه در اختیار دارند حتی مال کمی که دارند، انفاق کرده و تا حد توان دست نیازمندان را می‌گیرند و چون نمی‌توانند نیازهای نیازمندان را کامل تأمین کنند؛ در حسرت هستند که مال بیشتری خداوند به آن‌ها ببخشد، تا آن‌ها دستگیری بیشتر و کامل‌تری از نیازمندان انجام دهند. این گروه مؤمنین هستند که به آن حسرت و آرزویی که در دل دارند مأجور هستند و فضیلت بر آنان نوشته می‌شود. این ندای درون٬ ندای فرشته است. 🍃 اما گروه دوم که مصداق آیه فوق هستند، شیطان اجازه انفاق از دارایی و ثروتشان را نمی‌دهد، ولی می‌دانند که انفاق در دین واجب است، در زمان انفاق شیطان آن‌ها را فریب می‌دهد و می‌گوید: «تو انسان کریمی هستی ولی چیزی نداری! دعا کن خدا مال زیادی به تو ببخشد، تا نصف آن را به فقرا ببخشی.» و با این دعا دل آن‌ها را به آینده‌٬ خوش می‌کند و عذاب روحی را از دوش آن‌ها برداشته و این گروه خود را از انفاق کنندگانی می‌دانند که فعلا شرایط انفاق ندارند و به این راحتی خود را گول می‌زنند. ✅ حضرت حق در ادامه آیه٬ به صراحت می‌فرماید؛ که این گروه حتی در صورت ثروتمند شدن، اگر نذری هم کرده باشند، شیطان اجازه نخواهد داد نذر خود را ادا کنند. اگر صاحب ثروتی که آرزویش را می‌کردند شوند، شیطان بهانه‌های دیگری برای انفاق نکردن، پیش پای آن‌ها خواهد گذاشت. به بهانه‌‌ی این‌که دنبال نیازمند واقعی می‌گردند، برای مدتی انفاق نخواهند. ❌ فردی را می‌شناختم که نذر کرده بود اگر یک خودرو از بانک برنده شود، نصف آن را به فقرا ببخشد. خودرو را برنده شد و آن فروخت و پولش را در بانک گذاشت. می‌گفت: «می‌خواهم سود آن را جمع کنم و زیادتر کنم تا مبلغ بیشتری را از نذرم بتوانم بپردازم.» چنین کرد و با همان حسرت، بعد چند سال از دنیا رفت نه خودش خورد نه سهم فقرا را داد. 🍃🌸 اگر انسان در زمان نداری٬ مالی را انفاق کرد، در زمان دارایی هم این کار را انجام می‌دهد و اگر در زمان نداری بخشش نکرد، در زمان دارایی هم نمی‌کند؛ پس مهم نیت و صداقت در عمل است؛ که اگر باشد در نداری و دارایی بخشش و انفاق قطعاً صورت می‌گیرد. اگر در وقت نداری به بهانه نداشتن نبخشد، وقتی دارا شد، چون پول حرص و طمع می‌‌آورد؛ قطعاً انفاقی هم نخواهد کرد. بنابراین انفاق و بخشش به فقرا موقعیت خاصی را نمی‌طلبد؛ بلکه در هر زمان هر کس در حد توانایی باید به فقیر ببخشد. ♻️ خدا می‌گوید: «ببخشید تا من به شما ببخشم و جای آنچه بخشیده‌اید را پر کنم.» و ما می‌گوییم: «خدایا تو ببخش تا ما ببخشیم.» و منتظر هستیم تا میلیاردر شویم و انفاق کنیم، که هرگز چنین امری محقق نمی‌شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
673 🔳 97/02/11 📗 عاشق نبی مکرم اسلام (ص) بود. همیشه در نماز جماعتش شرکت می‌کرد و منتظر بود حضرت (ص) بعد از نماز با او مصاحفه نموده و دست دهند. وقتی حال او را می‌پرسید، از تبسم زیبای نبی مکرم اسلام (ص) ذوق می‌کرد . 🍇 روزی نبی مکرم (ص) را بعد از نماز ظهر به باغ خود دعوت کرد. انگورهایش تازه و طلایی شده بودند. سبدی انگور به زیباترین و مهربان‌ترین پیامبرِ خالق، هدیه کرد. 🔰 می‌خواست چیزی بگوید ولی شرم می‌کرد. با فشار فراوان گفت: «ای نبی خدا (ص)! خواهشی دارم؛ این باغ را از من به عنوان هدیه بپذیر.» 🔰 نبی مکرم (ص) می‌دانستند که پیرمرد٬ جز این باغ٬ بهره‌ای از این دنیا ندارد. اندکی به فکر فرو رفتند، باید تصمیم سختی می‌گرفتند، دوست نداشتند رد احسان کنند و دل پیرمرد را بشکنند و از سوی دیگر می‌دانستند که اگر آن پیرمرد، باغش را ببخشد چیزی از مال دنیا نخواهد داشت. 🔆🔅 نبی مکرم (ص) به پیرمرد تبسمی کرده و فرمودند: «هدیه تو را پذیرفتم.» پیرمرد خوشحال شد. انگور را که میل فرمودند و قصد ترک باغ را داشتند، 🔆🔅 به پیرمرد گفتند: «من دل تو را نشکستم و هدیه تو را قبول کردم٬ از تو می‌خواهم این باغ را که مردی مؤمن٬ به من بخشیده است به تو ببخشم!! آیا هدیه نبی خدا را قبول می‌کنی؟!!» 🔰 پیرمرد تبسمی کرد و سری به نشان قبول تکان داد و دست گرم نبی خدا (ص) را فشرد و از او خداحافظی کرد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹آیا حق‌الناس بالاتر از حق‌الله است؟🌹 🔳 96/02/12 🚫 متأسفانه در جامعه ما جمله معروفی سر زبان‌ها افتاده است که: «خدا گفته من از حق خودم می‌گذرم ولی از حق‌الناس نمی‌گذرم.» قیاس در دین اسلام حرام و این جمله یک جمله قیاسی و کاملاً جمله غلطی است. ♨️ طبق قرآن٬ اگر کسی خدا را با تمام صفات نشناسد و قبول نکند و در معاد٬ شک و تردید داشته باشد، یعنی حق‌الله را ادا نکرده است؛ «اولین حق خدا این است که به او شرک نورزیم.» بعد از مرگ نه‌تنها اعمال نیک آن‌ها خنثی و بی‌اثر می‌شوند، بلکه اگر حق‌الناسی هم مانده باشد آن‌ها عمل خیری برای پاک کردن معاصی خود ندارند؛ چرا که عمل صالح بدون اعتقاد به خدا و روز قیامت، عمل صالح محسوب نمی‌شود. 💠 در سوره‌ی زمر آیه‌ی 67 می‌فرماید: (✨📖✨ومَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه...) ⚡️(و آنان که غیر خدا را طلبیدند) خدا را چنان‌که شاید به عظمت نشناختند.⚡️ پس بزرگ‌ترین حق، حق‌الله و شناخت قدرت و عظمت خدا بر بشر است. 💦 کسی که حق‌الله را ادا نکند، مستقیم در دوزخ است؛ چه حق‌الناس داشته باشد و چه نداشته باشد. 🔰 در این موضوع چنان وانمود می‌شود که خدا هم از حق‌الناس نمی‌تواند بدون رضایت صاحب حق بگذرد!! این جمله شرک‌آلود از مبنا٬ غلط است. خدا اگر اراده کند و تشخیص بدهد، ممکن است کسی را با کلی حق‌الناس ببخشد. او برای بخشیدن گنه‌کاران از کسی اجازه و رضایت نمی‌طلبد. او مالک یوم‌الدین است و مالک حق دارد بر مملوک حتی بدون اجازه و رضایت او تصاحب کند. 🍃💎🍃 حق‌الناس را خدا می‌تواند ببخشد ولی حق‌الله را بنده خدا نمی‌تواند ببخشد. (✨📖✨ما كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُوْلِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ) ⚡️نباید پیامبر و کسانی که ایمان آورده‌اند برای مشرکان هر چند از خویشاوندان باشند پس از آنکه دانستند که به جهنم می‌روند طلب آمرزش کنند.⚡️ (113-توبه) خداوند به صراحت اعلام می‌کند؛ من از حق خود در مورد مشرکان٬ حتی در صورت دعای پیامبر هم نخواهم گذشت؛ پس نباید طلب آمرزش کنند. ♻️ اگر حق اصلی و ذاتی را در نظر بگیریم، بنده هیچ حقی ندارد؛ چون بنده وجودش را از خدا گرفته است. البته خداوند به بنده حقوقی را عطا فرموده و او را صاحب حق کرده است. حق خداوند در این صورت «حق واقعی» خواهد بود و حق انسان «حق اعتباری و مجازی» است. مثلاً مالکیت حقیقی از آن خداوند و مالکیت اعتباری آن برای انسان است. 🍃 حق‌الناس٬ حق‌الله هم می‌باشد؛ چون هیچ‌کس جز خدا اصالتاً و ذاتاً حقی ندارد و حقوق مردم از جانب خدا تعیین شده و ضایع‌کردن آن در حق دیگران٬ مخالف با حکم الهی هست. 💦💎 اگر کسی حق‌الله را خوب رعایت کند٬ یقیناً حق‌الناس را هم رعایت خواهد کرد٬ ولی کسی که حق‌الناس را رعایت کند شاید آن را برای سعادت خودش کافی بداند و تلاشی برای رعایت حق‌الله نکند؛ پس در این دیدگاه حق‌الله مقدم‌تر است. گویند مردی، مغازه‌ی خرما فروش رفت و خرما خواست. فروشنده گفت: «یکی بردار بخور.» خریدار گفت: «روزه هستم.» فروشنده گفت: «الان ماه رمضان نیست.» خریدار گفت: «روزه‌ی قضا دارم؛ از چهار سال پیش یک روز٬ روزه قضا بر گردن دارم.» خرما فروش گفت: «خرما بر زمین بگذار نمی‌فروشم، کسی که حق‌الله را چهار سال بعد بدهد، پول خرمای مرا هم ده سال بعد یادش می‌افتد که بدهد.» ⛔️ برخی این جمله را «خدا گفته من از حق خودم می‌گذرم ولی از حق‌الناس نمی‌گذرم.» دستاویز قرار می‌دهند تا نماز نخوانند و کار نیک نکنند؛ «چون این امور را حق‌الله می‌دانند.» فقط دزدی نکنند و کسی را اذیت نکنند تا بهشتی شوند. این حربه و ابزار معاندان برای کم‌رنگ کردن اثر حق‌الله است. 💠 حق‌الله در مواردی خاص مطرح می‌شود. مثال: کسی که مشروب خورده و قصد توبه دارد٬ چون حق‌الناس ندارد و فقط حرف و امر خدا را اطاعت نکرده است٬ اگر توبه کند کافی است و نیازی به جبران ندارد. 💦 حق‌الله را بشر نمی‌تواند ادا کند ولی ادا کردن حق‌الناس آسان‌تر است٬ هر چند سخت است. مثال: کسی که پشت سر کسی غیبتی می‌شنود و در برابر غیبت‌کنندگان از حق او دفاع نمی‌کند، حق‌الناس به گردنش وارد می‌شود؛ و یا کسی که ناشکری نعمت‌های خدا را می‌کند و نعمت‌های خدا را نمی‌بیند حق‌الله دارد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌐 ؟ 51🌐 🔳 97/02/12 🌗خدا به آدم و حوا بعد از اخراج از بهشت، ترحم نمود و امر کرد فرشتگان سایه‌بانی در میان کوه‌های مکّه ساختند و آدم و حوا بعد از اخراج از بهشت در آنجا ساکن شدند.🌗 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹مهدویت و فرهنگ ظهور🌹 🔳 97/02/12 ❓سوالی که در باب ظهور مطرح است، این است که آیا خداوند در زمان غیبت عادل نیست؟ ✨💠✨قطعا خداوند عادل است؛ ولی آنچه عامل تحقق اراده الهی مبنی بر عدل بر روی زمین است، انسان‌ها هستند که حضرت حق نیز در کلام وحی بارها انسان‌ها را به اجرای عدالت و قضاوت عادلانه و تقسیم اموال و روزی الهی به صورت عادلانه به بشر امر نموده است؛ ولی انسان به‌خاطر تسلیم شیطان و خواسته‌های زیاد٬ از انجام عدالت الهی سر باز می‌زند و ظهور منجی باعث اجرای عدالتی در روی زمین خواهد شد که جهان از ابتدای خلقت منتظر آن است. ✨💠✨نکته دوم در باب مهدویت این است که آن حضرت هرگز با شمشیر کسی را راه خدا و دین دعوت نخواهند نمود. قاعده‌ی کلی و حتمی بر این است که اگر انسان خودش و کلامش بوی خدا دهد، مردم جذب و عاشق او می‌شوند. به‌خصوص در زمانی که ظلم فراوان شود، عطش مردم برای انسان مؤمن و عادل به اوج می‌رسد. مردم عاشق انسان صادق و دلسوزی هستند که بوی خدا دهد. ✴️ مشکل ما در جامعه امروزی نبودِ علم و احکام الهی نیست، نبودِ کسی است که عامل به احکام الهی باشد تا مردم بوی خدا را از او بگیرند و همیشه کسانی که چنین هستند٬ در خفا زندگی کرده‌اند؛ تا از شر حاسدان و کوته‌بینان در دین دور باشند. 🍀 حضرت مهدی (عج) با خلق و خوی محمدی‌اش، با علم علوی‌اش، و با صبر حسنی‌اش، چنان مردم جهان را شیفته خود خواهد کرد که معدودی از این مردم توان پذیرش او را نخواهند داشت و توسل به زور شمشیر فقط برای این گروه معدود است. 🍀 اما در زمان غیبت، آگاهی در دین و اجرا و عمل به کلام وحی، تبلیغ منطقی دین مبین اسلام، رسیدگی به مستمندان و عدالت، وظیفه هر شیعه می‌باشد که برخی به غفلت، صرفاً وظیفه خود را در زمان غیبت نشستن در جایی و خواندن دعا برای ظهور می‌دانند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
674 🔳 97/02/13 💦 بیست سال پیش بود از تهران می‌آمدم. سوار اتوبوس شدم تا به شهرستان بیایم. ده هزار تومان پول همراه داشتم. 💦 اتوبوس در یک غذاخوری بین‌راهی برای صرف شام توقف کرد. به یک مغازه ساندویجی که کنار غذاخوری بود رفتم. یک ساندویچ کالباس سفارش دادم. در آخرهای لقمه بودم که دست در جیب کردم تا مبلغ 200 تومان پول ساندویچ را پرداخت کنم. ‼️ دست در جیب پیراهن کردم پول نبود، ترس عجیبی مرا برداشت. دست در جیب سمت راست کردم؛ خالی بود. شهامت دست در جیب چپ کردن را نداشتم؛ چون اگر پول‌هایم در آن جیب هم نبود، نه پول ساندویچ را داشتم و نه پول رفتن به خانه از ترمینال. وقتی دستم خالی از آخرین جیبم برگشت، عرق عجیبی پیشانی مرا گرفت. مغازه ساندویچی شلوغ بود، جوانی بود و هزار غرور، نمی‌توانستم به فروشنده نزدیک شده و در گوشش بگویم که پولی ندارم. 🔻🔵 لقمه را آرام آرام می‌خوردم چون اگر تمام می‌شد، باید پول را می‌دادم. می‌خواستم دیر تمام شود تا فکری به حال و آبروی خودم کرده باشم. آرام در چهره چند نفری که ساندویچ می‌خوردند نگاه کردم تا از کسی کمک بگیرم ولی تیپ و قیافه و کیف سامسونت در دستم بعید می‌دانستم کسی باور کند واقعاً بی‌پولم. 🔻🔵 با شرم نزد مرد جوانی رفتم کارت دانشجویی‌ام را نشان دادم و آرام سرم را به نزد گوشش بردم و گفتم پول‌هایم گم شده است، در راه خدا 200 تومان کمک کن. مرد جوان تبسمی کرد و گفت: سامسونت‌ات را بفروش اگر نداری. خنجری بر قلبم زد. سرم را نتوانستم بالا بیاورم ترسیده بودم چند نفر موضوع را بدانند. 🔻🔵 مجبور شدم پشت یخچال رفته و با صدای آرام و لرزان به فروشنده گفتم: من ساندویچ خوردم ولی پولی ندارم، ساعت‌ام را باز کردم که 4 هزار تومان قیمت داشت به او بدهم. مرد جوان دست مرا گرفت و گویی دزد پیدا کرده بود، با صدای بلند گفت: «من این مغازه شاگرد هستم باید پیش صاحب مغازه برویم.» عصبانی شدم و گفتم: «مرد حسابی من کجا می‌توانم فرار کنم؟ تا وقتی که این اتوبوس هست من چطور می‌توانم فرار کنم در وسط بیایان؟؟؟» 🔹🔴 با او رفتیم، مردی جوان در داخل رستوران دور بخاری نشسته بود. که چند نفر کنارش بودند. مرد ساندویچی گفت: «بیا برویم تو.» گفتم: «من بیرون هستم منتظرم برو نتیجه را بگو.» ♻️ مرد ساندویچی رفت و با صاحب مغازه بیرون آمد. گفت: «اشکالی ندارد برو گذرت افتاد پول ما را می‌دهی.» گفتم: «نه. گذر من شاید اینجا نیفتد اگر چنین بمیرم مدیون مرده‌ام. یا ساعت را بگیر یا به من 200 تومان را ببخش یا از صدقه حساب کن. که شهرم رسیدم 200 به نیابت از شما صدقه می‌دهم.» مرد جوان گفت: «بخشیدم. 🔆💠 آن روز یاد گرفتم که هرگز نیاز کسی را از ظاهرش تشخیص ندهم و به قول الله‌تعالی، نیازمند واقعی چنان است که انسان نادان او را از نادانی ثروتمند می‌پندارد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
83 🔳 97/02/13 (✨📖✨ألَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) ⚡️آیا مؤمنان هنوز ندانسته‌اند که محققاً خداست که توبه‌ی بندگان را می‌پذیرد و صدقه آن‌ها را قبول می‌فرماید و خداست که بسیار توبه‌پذیر و بر خلق مهربان است؟ (104-توبه) 🔴1🔸 تعیین تکلیفِ دو عمل و کار نیکِ انسان٬ مستقیم به دست خداست؛ 👈یکی پذیرش توبه و دیگری پذیرش صدقات. 🔴2🔸 توبه و صدقه دادن برای خدا٬ از مهم‌ترین اعمال هستند که مستقیم خودش می‌گیرد. 🔴3🔸 توبه‌٬ گناهان انسان را پاک می‌کند و صدقه٬ مال انسان را؛ یعنی حق‌الله و حق‌الناس با هم محو می‌شوند که سعادت بشر به دنبال آن قطعی است. 🔴4-🔸 وقتی خدا، صدقه و توبه را با هم٬ خودش می‌پذیرد و حساب می‌کند و می‌سنجد، پس صدقه دادن فقط پولی از جیب در آوردن و دادن به نیازمند نیست، تابع شرایط خاص است که طبق اشاره صریح قرآن؛ این‌که قربه‌الی‌الله باشد با کراهت نباشد، منت نداشته باشد و... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹اسرار بلا و رنج🌹 🔳 97/02/14 🔘 کارهای خدا در زمان گرفتاری‌های انسان، شبیه یک والدین دلسوز، در برابر کودکِ نادان‌شان که شیطنت و بازی‌گوشی می‌کند؛ است. 🍂 وقتی کودک‌مان مریض می‌شود، ما او را نزد دکتر می‌بریم و او هر چه التماس می‌کند و اشک می‌ریزد ما اهمیتی نمی‌دهیم و خودمان پول می‌دهیم و از پرستار می‌خواهیم به او آمپول بزند. در این حالت کودک شاید از روی نادانی، از ما متنفر شود که او را دست آمپول‌زن دادیم و او را دوست نداریم؛ در حالی‌که حقیقت هرگز چنین نیست. او هرگز نمی‌تواند از محبت ما نسبت به خودش آگاه شود؛ چون از نیت خیر ما که سلامتی اوست٬ آگاه نیست و صرفاً ظاهر عمل ما را می‌بیند؛ درحالی‌که سبب بیماری کودک، خود اوست، نه والدین. 🔴 اگر خدا نیز در برابر برخی گناهان و خطاهای بشر، انسان را گوشمالی ندهد، مشخص نیست که انسان چه زمانی بیدار شود و بعد از کلی خسارت به خود و دیگران٬ متوجه گناهانش شود، که سودی ندارد. چنان‌چه اگر کودک در وقت مناسب به دکتر نرود و آمپول نخورد، عفونت در بدن او ریشه کرده و تا آستانه‌ی مرگ او را می‌برد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
2 🔳 97/02/14 ✨💎✨ معبودا! بر اشرف بندگانت حضرت محمد (ص) درود بفرست و درود و تهیت ما را با درود فرشتگانت که در قبه خضرا بر گرد مضجع نورانی او در طواف هستند، درهم آمیز و ما را از درود خود و فرشتگانت محروم نساز. ✨💎✨ پروردگارا! ما را از فضیلت خود، از یقین‌کنندگان به وجود قدسی‌ات قرار ده و بر دانش ما بیفزای و ما را با خودت از مسیر کلام وحی‌ات آشناتر ساز و با این آشنایی بر عشق ما بر این کتاب غریب و شفای خود بیفزای. ✨💎✨ پروردگارا! از همه گناهانی که به‌خاطر نداشتن علم تاکنون مرتکب شده‌ایم و از گناه بودن آن غافلیم، توفیق استغفار عنایت کن و استغفار ما را به رحمت خود بپذیر. ✨💎✨ پروردگارا! بر ما عنایتی فرما، تا فرق گناه و ثواب را بدانیم؛ چه گناهانی که مرتکب می‌شویم و هنوز بر معصیت آن نادانیم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
54 🔳 97/02/14 ✳️ اگر برای منزل فقرا طعام می‌بریم، بهتر است برای حفظ شخصیت آن‌ها، قدری خانه آن‌ها رفته و بنشینیم تا با ما احساس قرابت و نزدیکی کنند. غذا را از دم در تحویل ندهیم و برگردیم؛ چون آن‌ها احساس حقارت و صدقه‌ خواری می‌کنند. ✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
84 🔳 97/02/15 💦قسمت اول💦 (✨📖✨...منْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ...) (2 و 3-طلاق) ⚡️هركس ‌كه از خدا پروا كند، خداوند براى او راه بيرون شدن و رهايى (از هر گونه مشكل) را قرار مى‌دهد و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‌دهد.⚡️ ⁉️ چرا خداوند فرموده از جایی که گمان نمی‌کند، روزی می‌دهم؟ چه می‌شد که خدا هر کس را که پرهیزگار بود از جایی که مشخص و قابل پیش‌بینی بود روزی می‌داد؟ تا همه تشویق شوند و پرهیزگار شوند؟ ♻️ پاسخ کاملا مشخص است، اگر خدا‌ می‌فرمود از جایی که گمان و پیش‌بینی می‌کند روزی می‌دهم، آن‌گاه مردم با مسیر مشخص شده‌ای برای کسب روزی سمت خدا می‌رفتند نه برای پرهیز از گناه. 💦 امام جعفر صادق (ع) مي‌فرمايند: «خداوند عزّوجلّ رزق و روزي مؤمنين را در جايي قرار داده است كه تصور آن را ندارند و بخاطر اين بخاطر اين است كه اگر بنده، وجه روزی خويش را نشناسد، دعا كردنش بيشتر می‌شود.» 💦 اگر انسان بداند که روزی او حساب شده است و به صورت قطعی به میزان معینی به او می‌رسد، دیگر دعا نمی‌کند و مطمئن هست که خداوند روزی را می‌دهد و دست از تلاش برمی‌دارد. 💠 فرض کنیم قرض‌الحسنه بانکی، اسلامی باشد. اگر ما مطمئن باشیم یک دستگاه خودروی در آن بانک را قطعا برنده خواهیم شد، هرگز در قرض‌الحسنه بانک، به نیت خیر شرکت نمی‌کنیم بلکه به نیت برنده شدن خودرو شرکت می‌کنیم. 💎 خداوند به کسانی روزی می‌دهد که از جایی، گمان رسیدن روزی نمی‌کنند و واقعا به نیت تقوی از فعل حرامی خود را بازداشته‌اند. وقتی او گمان نمی‌کند و به او روزی می‌رسد، برایش قابل باور می‌شود که این دست خداست. 🍃 فرض کنید شما در شهری آواره شده‌اید و پولی برای برگشتن ندارید، به ناگاه خدا یک آشنا و همشهری می‌رساند تا ما یقین کنیم این امر تصادفی نبوده و عنایت خداست. 🍃 مثالی دیگر: کارگری از والدینِ پیر خود مراقبت می‌کند و با وجود حقوق کم، قادر به پس‌انداز برای فرزندان خود برای خریدن جهاز دخترش یا سرمایه برای ایجاد شغل برای پسرش نیست. این از عدل و انصاف الهی به دور است که آن کارگر در سن پیری با مشکلات اقتصادی فرزندان خود مواجه شود. خداوند، از جایی که گمان نمی‌کند روزی را به او می‌رساند، داماد پولدار و نجیب و مؤمنی به در خانه او می‌فرستد تا از خرید جهاز بی‌نیاز شود و پسرش را شعوری می‌دهد تا در رشته خوبی تحصیل کرده و شاغل شده و از پدر بی‌نیاز شوند. 🍃 و هزاران مثال از این نوع که نشان از دست غیب امداد خدا برای کسانی است که به وعده او (یؤمنون بالغیب) ایمان داشته باشند. خدا دست غیب خود را بر کسی آشکار می‌کند که بخاطر غیب و وعده‌های غیبی او، در راه او قدم برداشته و تلاش می‌کند. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
675 🔳 97/02/15 💠 نبی مکرم اسلام (ص) در محلی به نام حُدَیْبیه، در حالی ‌که هوا تاریک بود و شب باران باریده بود، نماز صبح را خواندند. 🌟 در آن زمان برخی اعتقاد داشتند اگر فلان ستاره با فلان ستاره در یک زاویه‌ی خاص قرار بگیرند، باران می‌بارد. ‼️ نبی مکرم اسلام (ص) بسیار ناراحت شده و فرمودند: «هر کس باریدن باران را به علت قرار گرفتن دو ستاره در دو مسیر خاص بداند، به خدا کافر شده است. باید با دیدن باران، آن را امر خدا و محبت او بدانید؛ نه قرار گرفتن چند ستاره در کنار هم.» 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی