﷽ ⭕️خیمه گاه امام زمان عج الله تعالی ____ آرامش یعنی... در تمنای حسین #امام_حسین #کربلا #اربعین 📣به خیمه گاه امام زمان عج الله تعالی بپیوندید🔻 @alaakbr #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

🟫🚩 ادب الهی #حضرت_ام‌البنین براعت استهلال ادب و معرفت ساقی #کربلا ✍ فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با #امام_علی (علیه السلام)، به حضرت امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، #فاطمه_زهرا (س) نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‌ها تداعی نگردد و رنج بی‌مادری آن‌ها را آزار ندهد. ♦️ فرزندان #حضرت_ام_البنین♦️ ✍ ثمره زندگی مشترک ام البنین (رض) با حضرت أمیرالمؤمنین علی (ع)، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران می‌خواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: 🚩قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) 🚩عبداللّه ، 🚩جعفر 🚩عثمان( امام علی(ع) او را به یاد و نام دوست و همرزمش عثمان بن مظعون که در رکاب پیامبر بود نامید) 🚩فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند. 😞😪😭😭 #وفات_حضرت_ام_البنین @shakhehtoba

فرصت مناجات 🌿 شبها دلتنگ تو میشم... برای توبه کردن هم میگن ماه رجب خوبه ... توی ماه رجب باید دلها نزدیکتر باشه محاله که تو این شبها، دعا بی اثر باشه... #با_حال_خوب_گوش_کنید... مرکز تولید فرآورده های تربیتی تشکیلاتی لینک عضویت (کلیک نمایید) #لیله_الرغائب #کربلا 🆔️ @basijshiraz

مرتضی حسینی مجری تلویزیون ۱۷ سال سرطان داشتم از #امام_حسین (ع) شفا گرفتم #اربعین #کربلا برنامه از سرگذشت هرشب ساعت 21:30 از شبکه نسیم

با عجله ازمحل کارم بیرون آمدم که #مادرم زنگ زد. _الو سلام سحر جون! هنوز که نیومدی؟ گفتم:" نه مامان کاری داری بگو!" کمی من ومن کرد و گفت:" امشب #عزیزجون میاد خونمون یه زحمت بکش از اون شیرینیا که قند رژیمی دارن بگیر و برو دنبالش خونه #عمه !" هر هفته مادربزرگم مهمان یکی از بچه‌هایش بود. بنده خدا پیر شده بود و به خاطر فوت پدربزرگم تنها زندگی می‌کرد. اما هیچ کدام از بچه‌هایش نمی‌گذاشتند غصه بخورد و هوایش را داشتند. عزیز جون زن خوش زبان و مهربانی بود، شاید اگر فوت پدربزرگم نبود هیچ چیزی نمی‌توانست چروک‌های صورتش را زیاد کند. راهم را کج کردم و رفتم دنبالش. من را که دید خندید و دست تکان داد. _به به سحر خانم گل! اومدی عروس ببری؟ پشت چراغ قرمز برگشتم و به چهره‌اش نگاه کردم. به دستهای لرزانش که #تسبیح را می‌چرخاند، به موهای سفیدش که از زیر روسری‌اش بیرون زده بود، به نگاه خسته‌اش که در غروب آفتاب خیابان‌ها را دید می‌زد. گفتم:" خوب چطوری عروس خانم؟ ببخشید ماشینو گل نزدم." ذکرش را تمام کرد و گفت:" چه کنم هربار دیر میای، ماشینم که گل نمی‌زنی!" بعد ادامه داد:"راستی گل دختر دفترچه‌مو آوردم داروهامو بگیرم، یادت نره‌ها!" خندیدم و گفتم:" به به عروس مریضم که هست!" جلوی داروخانه پیاده شدیم. خیلی شلوغ بود. جایی پیدا کردم تا عزیز جون بنشیند و کنار همان صندلی ایستادم. سری به تلفن همراهم زدم و همان‌طور که پیام‌ها را می‌خواندم متوجه شدم، با خانم پیری که کنارش بود، مشغول صحبت شدند. از همه چیز گفتند و بحث کردند و رسیدند به پول و ثروت! پیرزن از پول و ثروتش می‌گفت و از اینکه اگر پول داشته باشی دیگر هیچ غصه‌ای نداری و همه کارهایت پیش می‌رود و حتی به بچه‌ها هم احتیاجی نیست چون #پرستار، کارها را دقیق و مرتب انجام می‌دهد. وخلاصه اینکه پولِ بیشتر، زندگیِ بهتر! عزیز جون با تعجب و در سکوت نگاهش می‌کرد. همین‌که داروها را گرفتم، رو کرد به دوست تازه‌اش و گفت: "ثروت چیز خوبیه راست می‌گی، خود من کلی ثروت دارم! چندتا خونه آشپز و پرستار و راننده اما ثروت من با شما خیلی فرق داره..." به سمت خانه که راه افتادیم گفتم:" عزیزجون خوب واسه خانمه کلاس گذاشتیا چند تاخونه و ..." خندید و گفت: "مگه دروغ گفتم؟ چندتا خونه دارم خونه‌ی شما، خونه‌ی عمه، خونه‌ی دوتا #عمو ها...زن‌عمو کوچیکه چقدر میاد فشارمو می‌گیره؟ دکتر می‌بره منو، پدرتو منو برد #مکه، با عمه رفتم #کربلا، توام که راننده‌ی منی، دروغ میگم؟ ثروت از این بالاتر چیه؟ ثروت من مادر توئه که می‌دونم گفته برام شیرینی رژیمی بگیری و حتما #فسنجون بار گذاشته، ثروت من شماهایید! پول به اندازه‌ی خودش کار می‌کنه بیشتر از اون نه! محبت رو که نمی‌شه خرید... خنده‌ام گرفت مخصوصا پیش‌بینی خرید شیرینی.. انگار یک مدرس باتجربه و یک روانشناس و مشاور با من حرف می‌زد. گفتم :"عزیز جون! شماهم ثروت مایی، فکر نکن خودت فقط ثروتمندی..." خندید و باهم وارد خانه شدیم. بوی خوش فسنجان خانه را پر کرده بود. #محبت_بزرگترین_ثروت_دنیاست ☘️

🦋 محبت بزرگترین ثروت دنیاست ، 👇👇👇👇👇👇👇 🍃 با عجله از محل کارم بیرون آمدم که #مادرم زنگ زد. _الو سلام سحر جون! _هنوز که نیومدی؟ _گفتم:" نه مامان کاری داری بگو!" کمی من و من کرد و گفت :" امشب #عزیزجون میاد خونمون یه زحمت بکش از اون شیرینیا که قند رژیمی دارن بگیر و برو دنبالش خونه #عمه !" _هر هفته مادر بزرگم مهمان یکی از بچه‌هایش بود. بنده خدا پیر شده بود و به خاطر فوت پدر بزرگم تنها زندگی می‌کرد. اما هیچ کدام از بچه‌هایش نمی‌گذاشتند غصه بخورد و هوایش را داشتند. عزیز جون زن خوش زبان و مهربانی بود، شاید اگر فوت پدر بزرگم نبود هیچ چیزی نمی‌توانست چروک‌های صورتش را زیاد کند. راهم را کج کردم و رفتم دنبالش. من را که دید خندید و دست تکان داد. _به به سحر خانم گل ..! _اومدی عروس ببری؟ _پشت چراغ قرمز برگشتم و به چهره‌اش نگاه کردم. به دستهای لرزانش که #تسبیح را می‌چرخاند، _به موهای سفیدش که از زیر روسری‌اش بیرون زده بود، به نگاه خسته‌اش که در غروب آفتاب خیابان‌ها را دید می‌زد. _گفتم:" خوب چطوری عروس خانم؟ _ببخشید ماشینو گل نزدم." _ذکرش را تمام کرد و گفت:" چه کنم هر بار دیر میای، ماشینم که گل نمی‌زنی!" _بعد ادامه داد:"راستی گل دختر دفترچه‌ مو آوردم داروهامو بگیرم، یادت نره‌ها!" _خندیدم و گفتم:" به به عروس مریضم که هست!" _جلوی داروخانه پیاده شدیم. خیلی شلوغ بود. جایی پیدا کردم تا عزیز جون بنشیند و کنار همان صندلی ایستادم. _سری به تلفن همراهم زدم و همان‌طور که پیام‌ها را می‌خواندم متوجه شدم، با خانم پیری که کنارش بود، مشغول صحبت شدند. _از همه چیز گفتند و بحث کردند و رسیدند به پول و ثروت! _پیرزن از پول و ثروتش می‌گفت و از اینکه اگر پول داشته باشی دیگر هیچ غصه‌ای نداری و همه کارهایت پیش می‌رود و حتی به بچه‌ها هم احتیاجی نیست چون #پرستار، کارها را دقیق و مرتب انجام می‌دهد. و خلاصه اینکه پولِ بیشتر، زندگیِ بهتر! _عزیز جون با تعجب و در سکوت نگاهش می‌کرد. همین‌ که داروها را گرفتم، _رو کرد به دوست تازه‌اش و گفت: "ثروت چیز خوبیه راست می‌گی، خود من کلی ثروت دارم! _چندتا خونه آشپز و پرستار و راننده _اما ثروت من با شما خیلی فرق داره..." &به سمت خانه که راه افتادیم گفتم:" عزیزجون خوب واسه خانمه کلاس گذاشتیا چند تاخونه و ..." _خندید و گفت: "مگه دروغ گفتم؟ _چندتا خونه دارم خونه‌ی شما، خونه‌ی عمه، خونه‌ی دوتا #عمو ها...زن‌عمو کوچیکه چقدر میاد فشارمو می‌گیره؟ دکتر می‌بره منو، پدرتو منو برد #مکه، با عمه رفتم #کربلا، توام که راننده‌ی منی، دروغ میگم؟ ثروت از این بالاتر چیه؟ _ثروت من مادر توئه که می‌دونم گفته برام شیرینی رژیمی بگیری , و حتما #فسنجون بار گذاشته، ثروت من شماهایید! _پول به اندازه‌ی خودش کار می‌کنه _بیشتر از اون نه! 👌#محبت ♥️ رو که نمی‌شه خرید ...! _خنده‌ام گرفت مخصوصا پیش‌بینی خرید شیرینی.. _انگار یک مدرس با تجربه و یک روانشناس و مشاور با من حرف می‌زد. _گفتم :"عزیز جون ..! _شما هم ثروت مایی، _فکر نکن خودت فقط ثروتمندی..." #خندید و باهم وارد خانه شدیم. و‌ بوی خوش فسنجان خانه را پر کرده بود., @alaakbr

کربلایی دیگر در راه است اگر... #انتخابات #کربلا

📳 واقعیت کلیپ سایه‌بان‌ها در عراق ❌ فیلمی با عنوان "سایه‌بان در مسیر نجف تا کربلا" منتشر شده که صحت ندارد. ✅ واقعیت: تصاویر منتشر شده مربوط به حدود ۱ کیلومتر از مسیر طویریج به #کربلا است که همزمان با مراسم روز عاشورا با سایه‌بان مسقف شده است. #اربعین #امام_حسین    ☆○═════════┅ 📲 《کانال ویکی‌شبهه》

❌میگه مگه‌ یادت رفت تو جنگ چطور عراقیا جوونامون رو کشتن! ✅ بهش گفتم یه سر به گلزار شهدای شهر قم بزن ببین چندتا عراقی اونجا دفنن ! شاید باید بفهمیم مجبور کردن تهدید خانواده و شکنجه هر کسی رو مجبور به جنگ‌ میکنه !بهتره الان چشمامون رو باز کنیم و یه بار مسیر #اربعین رو تجربه کنیم تا بهتر این مردم رو بشناسیم! 🔻پی‌نوشت: بعضی‌ها حتی ویدیو رو تا انتها ندیدن تا دست‌های قطع شده ایرانی موجود در فیلم رو ببینند ! لذا شروع کردن به قضاوت ! از یک طرف هم ویدیو یک سلبریتی را توی سرمان میزنن که بله جوانان ما را کشتند! ☑️اولا فرق بعثی با غیر بعثی را هنوز نفهمیده‌اند ! ☑️ ثانیا ده‌ها کشور دیگر به صدام کمک کردند و به او سلاح دادند ! چرا همچین نگاهی را نسبت با آن کشورها ندارید! چرا عشق و حال و ارادت شما به آن ها کم که نه بیشتر هم شده ! ☑️ثالثا مگه خود ما ایرانی‌ها در گذشته کم کشور گشایی کردیم ؟ باید کل دنیا ما را به نگاه اجدادمان ببینند؟ 🚩دشمن فهمیده حسین بن علی در حال قیام است دوباره دست به نفاق و اختلاف زده اما نمی‌داند آتش حسین قلب‌های بیشتری را تسخیر می‌کند. #امام_حسین #کربلا    ☆○═════════┅

کاش نایی به پام بود به نیزه میرسیدم کاش گوشواره هام بود سرت رو میخریدم این لکه سرخ تو چشمام این لخته خون تو موهام خوب شدنی نیست مهم نیست #کربلا #حاج_محمود_کریمی #شهادت_حضرت_رقیه_س #استودیویی

. آقاجان! شفاعتی و دعایی... که همه سرمایه و آبروی ما محضر سیدالشهدا شمایید ❤️‍🩹 #کربلا #تنها_طلایه‌دار_اربعین_نرفته‌ها

🎶 نوای جبهه بهر #آزادی_قدس از #کربلا باید گذشت از کنار مرقدِ آن سَر جدا باید گذشت ...

📳 پاسخ‌های یک زائر اربعینی به صدای آمریکا ❌ آیا جمهوری اسلامی ایران از اعتقادات مردم سوءاستفاده می‌کند؟ ❌ آیا جمهوری اسلامی ایران صرفا برای اربعین هزینه می‌کند؟ ❌ آیا پایه گذار راهپیمایی #اربعین صرفاً ایران است؟ #امام_حسین #کربلا    ☆○═════════┅

🌺نوشته: درد #عباس رو حس کردم 😭 بنری بلند شده توسط #جوانی بدون دست در حالی که در راه بهشت به سمت #قبله مقدس آزادگان #کربلا می‌رفت. ┄┄❅🌸🌿🌸🌿❅┄┄ ‎

🟥 اسکان رایگان #کربلا در طول سال حتما برا ۵ تا بچه شیعه #ارسال کنید و در ثواب زیارتشون شریک بشین. ______________ ┏■⊰✾ 🌺 ✾⊱━━━~─━━ https://eitaa.com/monarjonban ┗━━~─━━━⊰✾ 🌺 ✾⊱■┛