eitaa logo
المدرس الافضل
798 دنبال‌کننده
600 عکس
172 ویدیو
111 فایل
ارتباط با ما؛ @alafzal
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بایگانی
۲۶؛ ۶۰؛ ❄️ در موردی که نقل اجماع مشکوک و مشتبه باشد و حسی یا حدسی بودن آن مشخص نشود: 1⃣ اصل اولی در سیره عقلاء حجیت چنین خبری است و عقلاء درباره حسی یا حدسی بودن چنین خبری، تحقیق و تفحص نمی کنند، بلکه به این خبر مشتبه مانند خبر ثقه عمل می کنند. 2⃣ بله اگر قرینه ای بر حدسی بودن این خبر مشتبه پیدا شود، به این خبر مشتبه عمل نمی شود. 3⃣ همچنین اگر ناقل اجماع (مخبر خبر) اعتقاد به ملازمه لطفی یا عادتی یا اتفاقی داشته باشد ولی منقول الیه این ملازمه را قبول نداشته باشد، باز هم به این اجماع مشتبه و خبر مشتبه عمل نمی شود. 4⃣ از آنجا که غالب اجماعاتی را که اصحاب نقل می کنند حدسی است و حجت نیست، پس غالب اجماعات اعتبار ندارد مگر آنکه حسی بودن آن ثابت شود. @alafzal1400
هدایت شده از دروس و دوره‌های علمی و مهارتی حوزه قم (معرفی و نقد)
📢 شرح حدیث رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه درباره تبعات اخروی ریاست: ⛔️ نباید دنبال ریاست بدویم! 🔻 عن النّبیّ صلَّى ‌اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم‌ اِلّا جِی‌ءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ. 👈 این حدیث درباره‌ی بنده و امثال بنده است؛ 🔹 [رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت وقتی که او را می‌آورند، دست‌بسته وارد محشر میکنند. 🔹 نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را. در آن حوزه‌ِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کاره‌ای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم، یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت انجام نگرفت. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ ریاست این تبعات را دارد. این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (دست‌بسته) می‌آورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً می‌آورند او را در پای محاسبه‌ی الهی. اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را. 🔹 امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ــ هرجور بدعملی‌ای که فرض کنید ــ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند. 👈 اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسی‌های ریاست [بودن] ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ می‌بینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشندــ عقل نیست، تدبیر نیست. ۹۷/۹/۲۷ 📡. @TasnimNews
هدایت شده از بایگانی
۲۷؛ ۶۱؛ ✅ محقق خراسانی: 1⃣ بیشتر اجماعات منقول حدسی می باشند و حجت نیستند. بله اگر کسی آن مبنای حدسی را (لطف یا عادت یا اتفاق را) قبول داشته باشد ، این نوع از اجماعات برای وی حجت می شوند. 2⃣ هر اجماع منقولی با توجه به لفظ خود، دلالت بر مقدار خاصی از سبب (نظر علماء) دارد؛ پس اگر اجماع منقول دلالت بر سببیت تامه برای کشف مسبب (قول امام) داشته باشد فهو المطلوب. 3⃣ اگر اجماع منقول دلالت بر سببیت ناقصه داشته باشد، حجیت تامه بالفعل ندارد ولی حجیت ناقصه شأنی دارد. 4⃣ مراد از حجیت شأنی آن است که اگر مؤیدات و قراینی بر صحت این اجماع پیدا شد و به آن ضمیمه شد، سببیت مجموع آنها تامه شده و حجت می شوند. 5⃣ اجماع منقول به خبر واحد در اعتبار و حجیت مانند خود خبر واحد است و ادله حجیت خبر واحد شامل اجماع منقول به خبر واحد هم می شود. 6⃣ اجماع منقول به خبر واحد، همه تقسیمات و احکام خبر واحد را دارا می باشد و دارای تقسیماتی مثل صحیح و موثق و حسنه و ضعیف و مرسله و مرفوعه و . . . . می باشد. 7⃣ اگر مثلا ناقل قول ۵۰ عالم را نقل کند و خود منقول الیه هم قول ۵۰ نفر دیگر را بررسی و تحصیل نماید، مجموع این ۵۰ قول منقول و ۵۰ قول محصل می تواند سببیت تامه برای کشف نظر معصوم داشته باشد؛ و از آنجا که نتیجه همیشه تابع اخس مقدمات است به چنین اجماع مرکبی (۵۰ منقول + ۵۰ محصل) اجماع منقول گویند. 8⃣ تفاوتی ندارد که اجماع منقول جزء السبب باشد یا تمام السبب باشد، به هر حال به اندازه دلالت و امتیاز خودش حجیت دارد. 9⃣ عوامل تأثیر گزار بر مقدار دلالت و مقدار حجیت اجماع منقول عبارتند از:شخصیت علمی ناقل اجماع، مبنای علمی ناقل در باب اجماع، شخصیت علمی منقول الیه، مبنای علمی منقول الیه در باب اجماع، مسأله مورد اجماع، کیفیت نقل اجماع و الفاظ آن و موضع نقل اجماع و . . . . . @alafzal1400
💥نکتةٌ صیغه چهار مضارع باب تفعّل دارای دو تاء می باشد تاء اول حرف مضارعه تاء دوم حرف مطاوعه تتعلم هندٌ ✅قاعده: جایز است یکی از دو تاء،مضارع باب تفعّل حذف شود،مثل: تنزّل الملائکة ♻️کوفیون تاء اول (مضارعه) را محذوف می دانند اما بصریون تاء دوم را (مطاوعه). ♨️دلیل بصریون: تاء اول،حرف مضارعه است و حذف ان مخل به معنای مضارع است،ثانیا تاء اول محقق کننده ذات فعل مضارع است اما تاء دوم معنای عارضی مطاوعه را می رساند پس تاء دوم أولی است به حذف. ♨️دلیل کوفیون: با حذف تاء دوم معنای مطاوعه از بین می رود،در حالی که ماده فعل به خاطر مطاوعه به این باب امده. 🔆ثمره دوقول از نظر معانی،بیان: اگر متکلم تاء اول(حرف مضارعه)را حذف کند،مطاوعه در نظر او بیشتر اهمیت دارد اما اگر تاء دوم(مطاوعه) را حذف کند استمرار فعل مد نطر اوست نه مطاوعه. 📝تدریج الادانی،ص ۹۷. @alnokat
هدایت شده از بایگانی
۲۸؛ ۶۲؛ ✅ ارزیابی انواع اجماع: 1⃣ اجماع لطفی (عقلی):اگر دانشمندان بر مطلب خطایی اجماع کنند، لطف امام (ع) اقتضاء می کند که این اجماع را به هم بزند؛ پس اگر اجماعی شکل گرفت، عقل بر اساس قاعده لطف حکم می کند که بین نظر دانشمندان و نظر امام (ع) ملازمه وجود دارد و نظر امام هم اینگونه است و الا اجماع را به هم می زد. ⚡️اشکال:قاعده لطف درباره اجماع جاری نیست و دوران غیبت، دوران محرومیت از امام است و هیچ لزومی ندارد امام در مسایل فقهی دخالت کرده و خطاهای فقهاء را گوشزد نماید. 2⃣ اجماع اتفاقی:به طور اتفاقی ناقل اجماع به نظر مثلا ۵ نفر اطمینان دارد و بین نظر این ۵ نفر و نظر امام (ع) ملازمه می بیند. ⚡️اشکال:غالبا این رابطه اتفاقی مسلم نیست و در نظر منقول الیه نظر این ۵ نفر ملازمه ای با نظر امام (ع) ندارد. 3⃣ اجماع تضمنی (دخولی):اگر جماعتی بر یک مطلب اجماع کنند و یقین داشته باشیم که امام (ع) داخل آن جماعت است، به نظر امام (ع) ثابت می شود. ⚡️اشکال:چنین اجماعی بسیار نادر است و محال عادی است که در زمان غیبت به حضور امام (ع) در یک جماعت یقین پیدا کنیم. 4⃣ اجماع عادتی:اگر گروه بزرگی از فقهی بر یک مطلب اجماع کنند، عادتا با نظر امام (ع) ملازمه دارد. ⚡️چنین اجماعی خیلی کم اتفاق می افتد که گروه بزرگی از فقهاء بر یک مطلب اجماع کنند. 5⃣ اجماع تشرفی:برخی از اولیاء الهی به محضر امام (ع) مشرف می شوند و از آنجا که نمی خواهند تشرف خود را آشکار نمایند، نظر امام (ع) را به اسم اجماع پخش می کنند. ⚡️اشکال:چنین تشرفی برای اوحدی از مردم شکل می گیرد و اثبات این تشرف بسیار مشکل است. 💠 در نتیجه اجماع منقول به خبر واحد از حیث مسبب به هیچ وجه حجت نیست، ولی از حیث سبب به مقدار دلالت خود که از لفظ اجماع فهمیده شود حجت است به شرطی بعدا با ضمیمه کردن مؤیدات و قرینه های متصل و منفصل، حجیت آنرا کامل کنیم. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۲۹؛ ۶۳؛ ✅ احکام تعارض بین دو اجماع منقول به خبر واحد:گاهی دو اجماع نقل شده با هم تعارض دارند، مثلا یکی می گوید (اجماع داریم که گوشت خرگوش حلال است) و دیگری می گوید (اجماع داریم گوشت خرگوش حرام است) در این هنگام احکام تعارض بین دو خبر واحد درباره تعارض دو اجماع هم جاری می شود که برخی از آن احکام از این قرار است: 1⃣ اصل اولی در هنگام تعارض دو اجماع منقول و تساوی و تعادل آنها، تعارض است (إذا تعارضا تساقطا). 2⃣ اگر یک اجماع منقول دارای مزیت و ترجیحی باشد که باعث قطع به رأی امام (ع) شود، بر اجماع منقول دیگر مقدم می شود، و در نتیجه به اجماع راجح عمل کرده و اجماع مرجوح را کنار می گزاریم؛ مثلا ناقل یکی از اجماع ها اعدل یا اورع یا اصدق یا اعلم است، یا مضمون یک اجماع با قرآن و سیره اهل بیت (ع) سازگارتر باشد. 3⃣ تعارض دو اجماع در ناحیه مسبب (رأی امام) می باشد، زیرا نمی شود امام (ع) دو نظر متعارض داشته باشند. 4⃣ تعارض دو اجماع در ناحیه سبب (نظر علماء) نمی باشد، زیرا امکان دارد هر دو ناقل اجماع صادق باشند، مانند:(فقهاء کوفه بر حلیت گوشت خرگوش اجماع دارند) و (فقهاء قم بر حرمت گوشت خرگوش اجماع دارند). 5⃣ با اطلاع تفصیلی از اجماع علماء، قطع به رأی امام (ع) امکان دارد و بعید نیست. 6⃣ با اطلاع اجمالی از اجماع علماء، قطع به رأی امام (ع) بعید است. 🔸فافهم:با اطلاع اجمالی از اجماع علماء، قطع به رأی امام (ع) بعید نیست، در صورتی که ناقل اجماع شخصیت بسیار برجسته و اهل تحقیق و تدبر و دقت باشد. 🔹اجماع منقول تفصیلی آن است که اجماع را همراه با اسم مجمعین نقل کند، مثلا بگوید:فاضلین و سیدین و شیخین و محققین بر این مطلب اجماع دارند. 🔹اجماع منقول اجمالی آن است که فقط بگوید اجماع داریم و اسم مجمعین را ذکر نکند. @alafzal1400