هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۲۷؛
#فلابد_فی_الإجماعات_ص_۶۱؛
✅ محقق خراسانی:
1⃣ بیشتر اجماعات منقول حدسی می باشند و حجت نیستند. بله اگر کسی آن مبنای حدسی را (لطف یا عادت یا اتفاق را) قبول داشته باشد ، این نوع از اجماعات برای وی حجت می شوند.
2⃣ هر اجماع منقولی با توجه به لفظ خود، دلالت بر مقدار خاصی از سبب (نظر علماء) دارد؛ پس اگر اجماع منقول دلالت بر سببیت تامه برای کشف مسبب (قول امام) داشته باشد فهو المطلوب.
3⃣ اگر اجماع منقول دلالت بر سببیت ناقصه داشته باشد، حجیت تامه بالفعل ندارد ولی حجیت ناقصه شأنی دارد.
4⃣ مراد از حجیت شأنی آن است که اگر مؤیدات و قراینی بر صحت این اجماع پیدا شد و به آن ضمیمه شد، سببیت مجموع آنها تامه شده و حجت می شوند.
5⃣ اجماع منقول به خبر واحد در اعتبار و حجیت مانند خود خبر واحد است و ادله حجیت خبر واحد شامل اجماع منقول به خبر واحد هم می شود.
6⃣ اجماع منقول به خبر واحد، همه تقسیمات و احکام خبر واحد را دارا می باشد و دارای تقسیماتی مثل صحیح و موثق و حسنه و ضعیف و مرسله و مرفوعه و . . . . می باشد.
7⃣ اگر مثلا ناقل قول ۵۰ عالم را نقل کند و خود منقول الیه هم قول ۵۰ نفر دیگر را بررسی و تحصیل نماید، مجموع این ۵۰ قول منقول و ۵۰ قول محصل می تواند سببیت تامه برای کشف نظر معصوم داشته باشد؛ و از آنجا که نتیجه همیشه تابع اخس مقدمات است به چنین اجماع مرکبی (۵۰ منقول + ۵۰ محصل) اجماع منقول گویند.
8⃣ تفاوتی ندارد که اجماع منقول جزء السبب باشد یا تمام السبب باشد، به هر حال به اندازه دلالت و امتیاز خودش حجیت دارد.
9⃣ عوامل تأثیر گزار بر مقدار دلالت و مقدار حجیت اجماع منقول عبارتند از:شخصیت علمی ناقل اجماع، مبنای علمی ناقل در باب اجماع، شخصیت علمی منقول الیه، مبنای علمی منقول الیه در باب اجماع، مسأله مورد اجماع، کیفیت نقل اجماع و الفاظ آن و موضع نقل اجماع و . . . . .
@alafzal1400
هدایت شده از ألنکت الأدبیة والٱصولیة
💥نکتةٌ
صیغه چهار مضارع باب تفعّل دارای دو تاء می باشد
تاء اول حرف مضارعه
تاء دوم حرف مطاوعه
تتعلم هندٌ
✅قاعده:
جایز است یکی از دو تاء،مضارع باب تفعّل حذف شود،مثل:
تنزّل الملائکة
♻️کوفیون تاء اول (مضارعه) را محذوف می دانند اما بصریون تاء دوم را (مطاوعه).
♨️دلیل بصریون:
تاء اول،حرف مضارعه است و حذف ان مخل به معنای مضارع است،ثانیا تاء اول محقق کننده ذات فعل مضارع است اما تاء دوم معنای عارضی مطاوعه را می رساند پس تاء دوم أولی است به حذف.
♨️دلیل کوفیون:
با حذف تاء دوم معنای مطاوعه از بین می رود،در حالی که ماده فعل به خاطر مطاوعه به این باب امده.
🔆ثمره دوقول از نظر معانی،بیان:
اگر متکلم تاء اول(حرف مضارعه)را حذف کند،مطاوعه در نظر او بیشتر اهمیت دارد اما اگر تاء دوم(مطاوعه)
را حذف کند استمرار فعل مد نطر اوست نه مطاوعه.
📝تدریج الادانی،ص ۹۷.
@alnokat
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۲۸؛
#و_ینبغی_التنبیه_ص_۶۲؛
✅ ارزیابی انواع اجماع:
1⃣ اجماع لطفی (عقلی):اگر دانشمندان بر مطلب خطایی اجماع کنند، لطف امام (ع) اقتضاء می کند که این اجماع را به هم بزند؛ پس اگر اجماعی شکل گرفت، عقل بر اساس قاعده لطف حکم می کند که بین نظر دانشمندان و نظر امام (ع) ملازمه وجود دارد و نظر امام هم اینگونه است و الا اجماع را به هم می زد.
⚡️اشکال:قاعده لطف درباره اجماع جاری نیست و دوران غیبت، دوران محرومیت از امام است و هیچ لزومی ندارد امام در مسایل فقهی دخالت کرده و خطاهای فقهاء را گوشزد نماید.
2⃣ اجماع اتفاقی:به طور اتفاقی ناقل اجماع به نظر مثلا ۵ نفر اطمینان دارد و بین نظر این ۵ نفر و نظر امام (ع) ملازمه می بیند.
⚡️اشکال:غالبا این رابطه اتفاقی مسلم نیست و در نظر منقول الیه نظر این ۵ نفر ملازمه ای با نظر امام (ع) ندارد.
3⃣ اجماع تضمنی (دخولی):اگر جماعتی بر یک مطلب اجماع کنند و یقین داشته باشیم که امام (ع) داخل آن جماعت است، به نظر امام (ع) ثابت می شود.
⚡️اشکال:چنین اجماعی بسیار نادر است و محال عادی است که در زمان غیبت به حضور امام (ع) در یک جماعت یقین پیدا کنیم.
4⃣ اجماع عادتی:اگر گروه بزرگی از فقهی بر یک مطلب اجماع کنند، عادتا با نظر امام (ع) ملازمه دارد.
⚡️چنین اجماعی خیلی کم اتفاق می افتد که گروه بزرگی از فقهاء بر یک مطلب اجماع کنند.
5⃣ اجماع تشرفی:برخی از اولیاء الهی به محضر امام (ع) مشرف می شوند و از آنجا که نمی خواهند تشرف خود را آشکار نمایند، نظر امام (ع) را به اسم اجماع پخش می کنند.
⚡️اشکال:چنین تشرفی برای اوحدی از مردم شکل می گیرد و اثبات این تشرف بسیار مشکل است.
💠 در نتیجه اجماع منقول به خبر واحد از حیث مسبب به هیچ وجه حجت نیست، ولی از حیث سبب به مقدار دلالت خود که از لفظ اجماع فهمیده شود حجت است به شرطی بعدا با ضمیمه کردن مؤیدات و قرینه های متصل و منفصل، حجیت آنرا کامل کنیم.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۲۹؛
#الثانی_أنه_لایخفی_ص_۶۳؛
✅ احکام تعارض بین دو اجماع منقول به خبر واحد:گاهی دو اجماع نقل شده با هم تعارض دارند، مثلا یکی می گوید (اجماع داریم که گوشت خرگوش حلال است) و دیگری می گوید (اجماع داریم گوشت خرگوش حرام است) در این هنگام احکام تعارض بین دو خبر واحد درباره تعارض دو اجماع هم جاری می شود که برخی از آن احکام از این قرار است:
1⃣ اصل اولی در هنگام تعارض دو اجماع منقول و تساوی و تعادل آنها، تعارض است (إذا تعارضا تساقطا).
2⃣ اگر یک اجماع منقول دارای مزیت و ترجیحی باشد که باعث قطع به رأی امام (ع) شود، بر اجماع منقول دیگر مقدم می شود، و در نتیجه به اجماع راجح عمل کرده و اجماع مرجوح را کنار می گزاریم؛ مثلا ناقل یکی از اجماع ها اعدل یا اورع یا اصدق یا اعلم است، یا مضمون یک اجماع با قرآن و سیره اهل بیت (ع) سازگارتر باشد.
3⃣ تعارض دو اجماع در ناحیه مسبب (رأی امام) می باشد، زیرا نمی شود امام (ع) دو نظر متعارض داشته باشند.
4⃣ تعارض دو اجماع در ناحیه سبب (نظر علماء) نمی باشد، زیرا امکان دارد هر دو ناقل اجماع صادق باشند، مانند:(فقهاء کوفه بر حلیت گوشت خرگوش اجماع دارند) و (فقهاء قم بر حرمت گوشت خرگوش اجماع دارند).
5⃣ با اطلاع تفصیلی از اجماع علماء، قطع به رأی امام (ع) امکان دارد و بعید نیست.
6⃣ با اطلاع اجمالی از اجماع علماء، قطع به رأی امام (ع) بعید است.
🔸فافهم:با اطلاع اجمالی از اجماع علماء، قطع به رأی امام (ع) بعید نیست، در صورتی که ناقل اجماع شخصیت بسیار برجسته و اهل تحقیق و تدبر و دقت باشد.
🔹اجماع منقول تفصیلی آن است که اجماع را همراه با اسم مجمعین نقل کند، مثلا بگوید:فاضلین و سیدین و شیخین و محققین بر این مطلب اجماع دارند.
🔹اجماع منقول اجمالی آن است که فقط بگوید اجماع داریم و اسم مجمعین را ذکر نکند.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۳۰؛
#الثالث_إنه_ینقدح_ص_۶۳؛
🔵 خبر متواتر خبری است که اطمینان آور باشد و احتمال تبانی بر کذب، در آن وجود نداشته باشد.
🔵 تواتر عدد خاصی ندارد و با توجه به شرایط مختلف، عدد تواتر تغییر می کند؛ شرایطی مانند:نوع خبر، شخصیت ناقل، شخصیت منقول الیه، زمان و مکان خبر، اهمیت خبر و . . . .
🔵 تواتر محصل آن است که شخصی خودش همه اخبار را بررسی کرده و بفهمد در یک خبر، تواتر وجود دارد؛ تواتر محصل اطمینان آور و حجت است.
🔵 تواتر منقول آن است که دیگری (ناقل) اخبار را بررسی کرده و برای وی (منقول الیه) نقل کند که تواتر وجود دارد.
🔵 اگر خبری تواترا عن تواتر نقل شود و در همه طبقات خبر، ناقلین آن متواتر باشند، به آن متواتر منقول به متواتر گویند که قطعا حجت است؛ مانند حدیث غدیر که متواترترین حدیث جهان اسلام است.
🔵 اگر شخصی به ما بگوید که فلان خبر به صورت متواتر نقل شده است، تواتر منقول به خبر واحد نامیده می شود که دارای احکامی است:
1⃣ تواتر منقول به خبر واحد مانند اجماع منقول به خبر واحد است و تمام احکام آنرا دارا می باشد.
2⃣ ادله حجیت خبر واحد شامل تواتر منقول به خبر واحد هم می شود.
3⃣ از جهت اثبات مسبب:در صورتی که نقل اجمالی تواتر به گونه ای باشد که باعث قطع به مضمون خبر شود، این نقل تواتر برای منقول الیه حجت است.
4⃣ از جهت اثبات سبب:اگر ناقل تواتر، تواتر گروهی را نقل کند (مثلا ۵۰ نفر) که مقدار آن گروه (۵۰ نفر) در نظر منقول الیه هم تواتر آور باشد، چنین نقل تواتری برای منقول الیه هم حجت است.
5⃣ اگر ناقل تواتر، تواتر گروهی را نقل کند که مقدار آن گروه از نظر منقول الیه کمتر از تواتر باشد، مقدار نقل شده حجیت بالفعل ندارد ولی حجیت شأنی دارد.
6⃣ مثال برای حجیت شأنی: اگر منقول الیه خبر ۱۰۰ نفر را مصداق تواتر حساب کند و ناقل خبر ۵۰ نفر را نقل کند، منقول الیه می تواند خبر ۵۰ نفر دیگر را خودش بررسی کند تا با ۵۰ نفر قبلی مجموعا به ۱۰۰ نفر (حد تواتر) برسد.
7⃣ اگر شخصی نذر کرده باشد که احادیث متواتر را در کتابی گردآوری کند و تواتر را اعم از تواتر نزد خودش یا دیگران در نظر گرفته باشد، نقل تواتر ۵۰ نفر هم برای وی حجیت دارد و باید آنها را در کتاب خود بنویسد.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#اصطلاحات؛
#إمکان_وقوعی؛
💎 امکان وقوعی دو اصطلاح دارد:
1⃣ به معنی امکان استعدادی.
2⃣ امری که از وقوع آن محالی لازم نمی آید.
📘 ر.ک:رحیق مختوم، ج ۳، ص ۳۴؛
@alafzal1400