﷽
🥀 #فصل_پنجم: دربيان توجّه ابى عبداللّه عليه السّلام به جانب مكّه معظّمه🥀
#قسمت_سی_ششم
چون صبح شد حضرت امام حسين عليه السّلام از خانه بيرون آمده و در بعضى از كوچه هاى مدينه مروان آن حضرت را ملا قات كرد و گفت: يا ابا عبداللّه! من ترا نصيحت مى كنم مرا اطاعت كن و نصيحت مرا قبول فرما. حضرت فرمود: نصيحت تو چيست؟ گفت: من امر مى كنم ترا به بيعت يزيد كه بيعت او بهتر است از براى دين و دنياى تو!؟ حضرت فرمود: اِنّا لِلهِ وَ اِنّا اِلَيهِ راجِعُونَ وَ عَلَى اْلاِسْلامِ السَّلام... كلمات حيرت انگيز مروان باعث اين شد كه حضرت كلمه استرجاع بر زبان راند و فرمود: بر اسلام سلام باد هنگامى كه امّت مبتلا شدند به خليفه اى مانند يزيد و به تحقيق كه من شنيدم از جدّم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه مى فرمود خلافت حرام است بر آل ابى سفيان و سخنان بسيار در ميان حضرت و مروان جارى شد پس مروان گذشت از آن حضرت به حالت غضبان چون آخر روز شنبه شد باز وليد كسى به خدمت حضرت امام حسين عليه السّلام فرستاد و در امر بيعت تاءكيد كرد حضرت فرمود: صبر كنيد تا امشب انديشه كنم و در همان شب كه شب يكشنبه دو روز به آخر رجب مانده بود متوجّه مكّه شد و چون عازم خروج از مدينه شد سر قبر جدّش پيغمبر و مادرش فاطمه و برادرش حسن عليهماالسّلام رفت و با آنها وداع كرد و با خود برداشت فرزندان خود و فرزندان برادر و برادران خود و تمام اهل بيت خود را مگر محمّد بن الحنفيه رحمه اللّه كه چون دانست كه آن حضرت عازم خروج است به خدمت آن حضرت آمد وگفت: اى برادر گرامى! تو عزيزترين خلقى نزد من و از همه كس به سوى من محبوب ترى و من آن كس نيستم كه نصيحت خود را از احدى دريغ دارم و تو سزاوارترى در باب آنچه صلاح شما دانم عرض كنم ؛ زيرا كه تو ممازجى با اصل من و نفس من و جسم من و جان من و توئى امروز سند و سيّد اهل بيت و تو آن كسى كه طاعتت بر من واجب است ؛ چه آنكه خداوند ترا برگزيده است و در شمار سادات بهشت مقررّ داشته است.
📕 #منتهی_الآمال
◾ صدای گريه تان پير کرده عالم را
بيا که با تو بپوشم لباس ماتم را ◾
❣️کانال مـــنتظران ظہور❣️👇
╭┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╮
@abasalehal_mahdi
╰┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╯