eitaa logo
الف‌لام‌میم
499 دنبال‌کننده
261 عکس
53 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گفتمان امام
✅ سه امر فوری نائب امام زمان(عج): ۱-ترویج گفتمان استفاده از برای قطع زنجیره سرایت کرونا ۲-شروع، رشد و توسعه و برای کمک به طبقات ضعیف جامعه+هر کس هر کاری+کسی از قلم نیفتد. ۳-تقویت عمومی و دعا برای رفع بلای ۱۳۹۹/۴/۲۲ @gofteman_emam
سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَيْفَ أَصْبَحْتَ؟ فَقَالَ : "أَصْبَحْتُ وَ أَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ وَ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ وَ أَنَا وَصِيُّ خَيْرِ الْبَشَرِ وَ أَنَا الْأَوَّلُ وَ أَنَا الْآخِرُ وَ أَنَا الْبَاطِنُ وَ أَنَا الظَّاهِرُ وَ أَنَا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ وَ أَنَا عَيْنُ اللَّهِ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ أَنَا أَمِينُ اللَّهِ عَلَى الْمُرْسَلِينَ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ وَ أَنَا أُحْيِي وَ أَنَا أُمِيتُ وَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوت" . ُ فَتَعَجَّبَ الْأَعْرَابِيُّ مِنْ قَوْلِهِ فَقَالَ علیه السلام : " أَنَا الْأَوَّلُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَا الْآخِرُ آخِرُ مَنْ نَظَرَ فِيهِ لَمَّا كَانَ فِي لَحْدِهِ وَ أَنَا الظَّاهِرُ ظَاهِرُ الْإِسْلَامِ وَ أَنَا الْبَاطِنُ بَطِينٌ مِنَ الْعِلْمِ وَ أَنَا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ فَإِنِّي عَلِيمٌ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَخْبَرَ اللَّهُ بِهِ نَبِيَّهُ فَأَخْبَرَنِي بِهِ فَأَمَّا عَيْنُ اللَّهِ فَأَنَا عَيْنُهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْكَفَرَةِ وَ أَمَّا جَنْبُ اللَّهِ فَ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ مَنْ فَرَّطَ فِيَّ فَقَدْ فَرَّطَ فِي اللَّهِ وَ لَمْ يَجُزْ لِنَبِيٍّ نُبُوَّةً حَتَّى يَأْخُذَ خَاتَماً مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَلِذَلِكَ سُمِّيَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٌ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ وَ أَنَا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ أَمَّا خُزَّانُ اللَّهِ‏ فِي أَرْضِهِ فَقَدْ عَلِمْنَا مَا عَلَّمَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِقَوْلٍ صَادِقٍ وَ أَنَا أُحْيِي أُحْيِي سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَنَا أُمِيتُ أُمِيتُ الْبِدْعَةَ وَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ لِقَوْلِهِ تَعَالَى وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‏ " {بحار 39 / 348} @alef_laam_mim
الف‌لام‌میم
سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَيْفَ أَصْبَحْتَ؟ فَقَالَ : "أَصْبَحْتُ وَ أَنَا الصِّد
 از امير مؤمنان پرسيده شد چگونه صبح كردى؟ فرمودند : "صبح كردم در حالى كه صديق اكبر و فاروق اعظم هستم و منم وصىّ بهترين انسانها، منم اوّل و منم آخر؛ منم ظاهر و منم باطن؛ منم عالم به هر چيزی، منم چشم خدا، و جنب الله، منم امين خدا بر پيامبران. به وسيله ما خدا بندگى شد، ما در روى زمين و آسمانها خزائن خدا هستيم. من زنده مى‏كنم و مى‏ميرانم و من آن زنده ای هستم كه نمى‏ميرم." . اعرابى، از بيان امير مؤمنان شگفت زده شد حضرت فرمود: "من اوّلين كسى هستم كه به پيامبر ايمان آوردم، من آخرين كسى هستم كه در لحد قبر به آن حضرت نظر كردم. منم ظاهر در اسلام ، من باطن هستم يعنى سينه ‏ام پر از علم و دانش است و من به همه چيز عالمم يعنى عالمم به هر چيزى كه خدا به پيامبرش خبر داده و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آن را به من اطلاع داده است. اما من عين خدا هستم يعنى ناظر او بر مؤمنان و كافران هستم. و اما جنب اللَّه هستم؛ همانا شخص گويد: «يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ » (زمر:56) هر كس در خصوص من تفريط كند در باره خدا تفريط كرده است . و براى هيچ پيامبرى اجازه پيامبرى داده‏ نشده مگر اينكه مهرى از محمد صلّى اللَّه عليه و آله داشته باشد و به همين جهت هم خاتم النبيين نام گرفت، محمد سيد انبياء است و من سيد اوصياء هستم و ما گنجينه ‏داران خدا در روى زمين و آسمانها هستيم . ما دانستيم آنچه را رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله به گفتار صحيح به ما آموخت، و من زنده مى‏كنم سنت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را و مى‏ميرانم، يعنى مى‏ميرانم بدعت را و من حى لا يموت هستم براى اينكه خدا مى‏فرمايد: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ " (درر الأخبار، ص:267) @alef_laam_mim
قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ:  إِنَّ لِلشَّمْسِ وَجْهَيْنِ فَوَجْهٌ يُضِيءُ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ وَجْهٌ يُضِيءُ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ عَلَى اَلْوَجْهَيْنِ مِنْهُمَا كِتَابَةٌ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا تِلْكَ اَلْكِتَابَةُ قُلْنَا اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ اَلْكِتَابَةُ اَلَّتِي تَلِي أَهْلَ اَلسَّمَاءِ اَللَّهُ نُورُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ أَمَّا اَلْكِتَابَةُ اَلَّتِي تَلِي أَهْلَ اَلْأَرْضِ عَلِيٌّ نُورُ اَلْأَرَضِينَ . بحار الأنوار ج‏27، ص: 10 @alef_laam_mim
الف‌لام‌میم
قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ:  إِنَّ لِلشَّمْسِ وَجْهَي
گفت شنیدم از رسول خدا که می فرمود : همانا خورشید دو وجه دارد یک طرف آن برای اهل آسمان ها می درخشد و طرف دیگر برای اهل زمین و بر دو طرف نوشته ای هست . سپس فرمود : آیا می دانید آن نوشته چیست ؟! گفتیم : خدا و رسولش داناترند . فرمود : نوشته ای که به طرف آسمان ها است این است "الله نور السماوات و الارض" و اما طرف زمین نوشته شده است "علی نور زمین ها است" ‌
تابستان ، ماشین ها راه می افتادیم پشت سر هم به سمت مشهد . ما و دایی ها ، مادرجون و باباجاقا‌. یک بار هم یادم هست با هواپیما رفتیم . ده ، بیست نفری بودیم . یکی جلو افتاد که کاروان هستیم و لازم نیست کیف ها را یکی یکی ببیند . هتل که رسیدیم ، پسر دایی و پسر خاله ها راه افتاده بودند طبقه به طبقه که این کیف کدام بخت برگشته ای هست . آخرش رو شد که اشتباه برداشته اند و برگرداندند فرودگاه . سه وعده می رفتیم حرم . پیاده همراه هم می رفتیم . آن روزها که بچه تر بودم دایی کولم می کرد ، از هتل تا باب الجواد . برگشتن هم همین طور . هر روز هم یک قیفی سهمم بود . شب ها هم بعد از نماز و امین الله وعده مان پای میل دوربین بود . میل دوربین وسط صحن جامع . همه خانواده جمع می شدیم . اگر حرف زدن هایمان و نون و پنیر خوردنمان می گذاشت ، کمی هم به سخنرانی گوش می دادیم . چند سال بعدش که بزرگ شدم ، دایی نبود ، اما یادش چرا . همراه باباجاقا و مادرجون می شدیم . ویلچر مادرجون را هل می دادم . همراه باباجاقا می رفتیم حرم . یادم هست دوتایی رفتیم نماز جمعه . خادمی را دید و گفت که چقدر نورانی است . با خادم هم صحبت شد . گوشی‌اش را داد تا ازشان عکس بگیرم . قرار بود چند روزی زودتر برگردم . گفت بمان و ماندم و با هم برگشتیم . انگار می دانست آخرین باری‌ست باهم به حرم می رویم . دفعه بعد که رفتم مشهد ، نبود . جای جای حرم یادش بودم . میلِ دوربین ، خادم حرم ، صحن جامع . @alef_laam_mim
الف‌لام‌میم
تابستان ، ماشین ها راه می افتادیم پشت سر هم به سمت مشهد . ما و دایی ها ، مادرجون و باباجاقا‌. یک بار
هنوز هم وقتِ روضه ها و امین الله خواندن ها ، همان موقع که مداح با سوز می گوید دلتان را راهی حرم کنید ، می روم صحن جامع ، کمی آن طرف ترِ میل دوربین می نشینم ، چشمم را خیره می کنم به تکه ای از گنبد آبی گوهرشاد که معلوم است . گاهی وسط دعا هم می روم لیوان های آب را از آب‌خوری های صحن ، چند تا چند تا پر می کنم و می آورم . یکی ، دو تا از لیوان های پر از آب را که به زور در دستم جا داده ام ، وسط راه به پیرمردی ، پیرزنی ، می دهم . آخرِ سر دو تایی را سر می رسانم . تا لیوان آب دست به دست بچرخد و همه به هم تعارف کنند چند لیوان دیگری می رسانم . تا صدایِ «صلی الله علیک ...» بَرم می گرداند توی مجلس ، از دور ، نه ، از نزدیک «یا ابالحسن ، یا امام رضا»یش را می گویم . ‌ @alef_laam_mim
خدایا امسال اربعین پیاده روی باشه ؛ قول میدم از اون خرماهایی که پیرزنای عراقی با دست گِردِش می‌کردن بخورم و نگم اه :( @alef_laam_mim