eitaa logo
الف دزفول
3.4هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
281 ویدیو
8 فایل
شهید آباد مجازی دزفول ارتباط با مدیر @alimojoudi
مشاهده در ایتا
دانلود
✋🏻باسلام ☀️ 🌹*عمود خیمه ی امیر را کشیدیم! یک گروهان یتیم شده بود…*🌹 ✍🏻 7️⃣ روایت هفتم - روایت هایی از *فرمانده شهید امیر پریان* به مناسبت سالروز شهادتش ☀️ شبیه ترین شخصیت به شهید سیدجمشید صفویان که با او برخورد کردم ، شهید امیر پریان بود 🌹مشغول تماشای فیلم مربوط به خداحافظی بچه های گردان قبل از شروع عملیات والفجر۸. اتفاق جالبی افتاده بود که چشم همه مان را گرفت. هرکدام از بچه ها آن روز از زیر قرآن رد شده و شهید سیدجمشید صفویان او را در آغوش گرفته بود، به شهادت رسیده بود. فقط یک نفر از این قاعده مستثنی شده بود و آن هم امیر بود. 🌐 روایت ها را به همراه تصاویر در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/27 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از شوادون خاطرات
دیگر باید برایش آستین بالا می زدند. مادرش برای ازدواجش اصرار داشت و من هم این وسط به کمک آمدم تا شاید راضی‌اش کنم. بالاخره رضایت داد که در این مورد فکر کند و تصمیم نهایی‌اش را بگوید. این ماجرا مصادف شد با انتقال لشکر به کردستان برای عملیات والفجر۱۰. هم من توی منطقه بودم و هم محمد و دیگر ماجرا از تب و تاب افتاد. خبر شهادت محمد، همه چیز را بهم ریخت. او به وصال رسید. به وصال آن عشقی که سال ها دنبالش سر از پا نمی‌شناخت. @shavadon https://eitaa.com/joinchat/2732851499Cab6458eedb
✋🏻باسلام ☀️ 🌹 آن شیردلِ دل آرام🌹 ✍🏻 1️⃣1️⃣ روایت یازدهم - روایت هایی شگفت از شهید عبدالحمید مهدی نسب به مناسبت سالروز شهادتش ( قسمت اول ) 🌴 با مرور این خاطرات سید حمید به وجد خواهید آمد . . . 🌹روحیه شورانگیزش و گلوله هایش که به هدف می نشست، موجی ازطراوت و انرژی و سرزندگی و شعف بر دلهای بچه ها می ریخت. حقیقتاً «سیدحمید» یکی از دلیرترین ها و یکی از اسطوره های ما در چذابه بود. خصوصاً در پاتک شبانه ی عراق که با غریو الله اکبرها و شلیک های پیاپی اش جهنمی برای عراقی ها به وجود آورده و حسابی کلافه شان کرده بود. ✳️هرکس سرش را بلند می کرد، مهمان تیر و ترکش های دشمن می شد. در این غوغای گلوله باران و تسلط آتش دشمن بر ما، عبدالعلی نجف ابادی(شهید) نگاهی به «سیدحمید» کرد و صدا زد: «سید!» . . . 🌎 مشروح این روایات را در الف دزفول بخوانید👇🏼 🌐https://alefdezful.com/0108 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌹۹فروردین ماه ، سالروز شهادت طلایه دار شهدای دوران انقلاب اسلامی دزفول دانشجوی شهید عظیم اسدی مشکال گرامی باد.🌹 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ☀️ 🌹شهیدی که در قنوت نمازش از خداوند تیرآهن خواست . . . 🌹 ✍🏻 8️⃣ روایت هشتم - روایت هایی از *شهید محمدحسین کرم عنایت* به مناسبت سالروز شهادتش 🌐 بازنشر روایت شهیدی خاص و کم نظیر ✳️ می گفت : من رئیس کل چَمَن ها هستم. 🔅 به بیرون از چادر یا سنگر می‌رفت و چند دقیقه بعد با تعدادی کمپوت و کنسرو و نان بر می‌گشت. با تعجب می‌پرسیدیم: اینها را از کجا گیر آوردی؟ پاسخ می‌داد: کاری نداشته باشید. بیایید که آتش زدم به تدارکات. فردا دودش را می‌بینید! 🌷برخی از افراد که روی دیدن او را نداشتند برخی اوقات دوچرخه اش را پنچر می‌کردند تا دیگر به آنجا نرود اما او دست بردار نبود و چون به راه خود ایمان داشت لحظه ای سست نمی‌شد. ⭕️ این روایت جذاب را در الف دزفول ببینید 👇 🌐https://alefdezful.com/712 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷 شهید محمد حسین ناجی دزفولی🌷
✋🏻باسلام ☀️ 🌹 ناجی🌹 ✍🏻 2️⃣1️⃣ روایت دوازدهم - روایت هایی از شهیدمحمد حسین ناجی دزفولی به مناسبت سالروز شهادتش 🎁 بسته ویژه الف دزفول در خصوص شهید حسین ناجی 1️⃣🌹مروری بر چند خاطره ی کوتاه از عارف شهید حسین ناجی به بهانه ی برگزاری یادواره ی شهید 🌐https://alefdezful.com/01081 2️⃣🌹پیشگویی عجیب 40 سال پیش شهید حسین ناجی 🌐https://alefdezful.com/29fg 3️⃣🌹روایت هایی کوتاه از مرحوم حاج ملاکاظم ناجی ، پیر فرزانه ای که کمتر نام او را شنیده اید، پدر شهیدان محمدحسین و عبدالامیر ناجی و فیلمی که بعد از 38 سال منتشر شد👇🏻 🌐https://alefdezful.com/614 4️⃣🌹 روز هفتم.... روایت لحظه به لحظه شهادت شهید حسین ناجی از زبان همرزم ایشان. به همراه تصاویر لحظه شهادت ، پیکر مطهر و مراسم تشییع شهید ناجی ( انتشار برای اولین بار ) 🌐https://alefdezful.com/17 5️⃣🌹 🎥فیلم منتشر نشده ی مصاحبه با شهید حسین ناجی در پادگان دوکوهه . اگر شما هم دلتنگ حسین هستید، این ۲۰ دقیقه را در آرامش کامل ببینید. آرامشی که در صدای حسین موج می زند ، در تلفیق امیدی که از آینده ای زیبا ترسیم می کند، حال آدم را خوب می کند.👇🏻 🌐https://alefdezful.com/18 6️⃣🌹 وقتی جای زندانی و زندان بان عوض شد . روایتی شگفت از *شهید حسین ناجی* در خصوص «جورابچی» فرمانده ضداطلاعات پایگاه هوایی دزفول در دوران ستم شاهی. وقتی شهید حسین ناجی از آینده و سرنوشت جورابچی خبر داد . . . 🌐https://alefdezful.com/1115 7️⃣🌹معرفی کتاب «ناجی»👇🏻 🌐https://alefdezful.com/124 8️⃣🌹 متن یادداشت دکتر خسروپناه در خصوص کتاب ناجی ببینید👇🏻 🌐http://alefdezful.com/530 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🔅با سلام ✂️ سانسور فتوحات رزمندگان دزفول در عملیات فتح المبین ✅4️⃣ قسمت چهارم ( آخرین قسمت ) 🌷از زبان *سردار رئوفی و سردار شاهوارپور* 🌴ما علاوه بر تامین نیروی اطلاعاتی یگان‌های سپاه مستقر در اطراف دزفول، حتی نیروهای در خط و سلاح‌های در خط را هم تحویل‌شان داده بودیم. تا این حد نیروهای دزفول در آن عملیات نقش ایفا کردند 🌷شناسایی کل منطقه فتح المبین فقط و فقط به عهده نیروهای دزفول بود، هدایت نیروها تا رسیدن به اهداف‌شان توسط نیروهای دزفول بوده، گره اساسی روز دوم و سوم عملیات فتح المبین توسط تیپ ۷ولیعصر(عج) باز شد 🌐 متن کامل قسمت آخر را الف دزفول را ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/0106 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ⚫️🌷 زیر وحشیانه ترین شکنجه ها 🎤🌴 بازنشر مصاحبه با مادر دانشجوی شهید عظیم اسدی مشکال از شهدای انقلاب اسلامی دزفول به مناسبت سالروز شهادتش 🔴 این مصاحبه را بخوانید و برای هر مدیر و مسئولی که می شناسید ارسال کنید تا بدانند پایه های میزشان روی خون چه جوانانی استوار شده است. ⭕️🎥 این گفتگو با تمام گفتگوهای عالم فرق دارد. حرف های این مادر کوه را با تمام عظمتش به لرزه می اندازد. ✅ به او گفتم: مادر و پدرت فقیرند، پدرت با دستمزد بنایی و من با پخت نان و فروش آن تلاش می کنیم تا تو درس خوانده و با موفقیت خود به داد ما برسی، می گفت : منتظر من نباشید. عروس من شهادت است… ✅ وقتی جنازه را گرفتیم هیچ جای سالمی در بدن نداشت، از بس جای شکنجه (اتوی داغ) بر پیکرش بود گفتند حق ندارید از جسد عکس بگیرید. آثار شکنجه از قبیل : ضربات باتوم ، سوختگی در پشت بوسیله اتو ، خون مردگی اطراف چشم ها ، شکسته شدن دندان ها ، کبودی تمامی قسمت های بدن به دلیل ضربات شلاق کاملا مشهود بود ✅ گفت: قاتل عظیم را دستگیر کرده ایم، بیا و او را ببین. یک اتوی برقی زیر چادرم مخفی کردم و به کمیته رفتم، می خواستم خودم با اتو برقی او را بکشم. به قاتل عظیم گفتم: نامرد، جرم پسرم چه بود؟ نامردها! ۲۰ نفری در هوای سرد پسرم را زدید بعد که نیمه جان شد با اتو می خواستی از او حرف بکشید. چون مثل کوه استوار بود و با اتوی برقی او را به شهادت رساندید. اتو را به برق زدم تا مثل خودشان تقاص کنم ✅به او گفتم: پسرم میوه نمی خورد، همیشه روزه بود، هیچ وقت نگفت گرسنه ام، لباس نو نمی پوشید، به ناموس مردم نگاه نمی کرد، زیباترین فرزندم بود، برای نجات مردم از ظلم به مبارزه با شاه به میدان آمد. باید این طور او را شکنجه می کردید؟ 🌴زخم زبان ها از زخم شمشیر سخت تر است. بعضی مردم من را با دست نشان همدیگرمی دهند و می گویند: این ها انقلاب کردند، شاه را بیرون کردند، مقصر گرانی ها این ها هستند، همچون دوران اسارت حضرت زینب سلام الله علیه و امام سجاد(ع)که آنها را خارجی می گفتند ما را مقصر گرانیها می دانند و می گویند: شما را دولت تامین می کند!! 🌷آن روز که چشمم به بدن سوخته و شکنجه شده عظیم افتاد، گفتم: یا فاطمه زهرا(س) خوشحالم از این که می توانم صدایت بزنم، این فرزند هدیه به شماست، رضا برادرم هم فدای راه عظیم شد. عظیم را موقع غسل عطر زدم تا با بوی خوش به خدمت حضرت زهرا(س) برسد. چرا پشیمان باشم، مانند مادر وهب که گفت: هر چیزی را در راه خدا دادم پس نمی گیرم و سر شهید را به طرف دشمن پرت کرد؛ ما با شهادت عظیم در دنیا و آخرت سربلند شدیم. خون عظیم، خون هزاران جوان را به خروش درآورد، پس خون پسرم و برادرم به هدر نرفته است، تا اسلام است تا ولایت فقیه هست ⭕️ پیشنهاد ویژه الف دزفول مرور مشروح این سطرهای تکان دهنده و اثر گذار است 👇 🌐https://alefdezful.com/01091 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷مزار دانشجوی شهید عظیم اسدی مشکال در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول🌷 ( سنگ مزار قدیمی شهید)
✋🏻باسلام ☀️ 🌹آن شب که *شهید علی یار خسروی* خانه ی بهشتی « *شهید غلامرضا هدایت پناه* » را به او نشان داد🌹 ✍🏻 9️⃣ روایت نهم - روایتی شگفت از *شهید غلامرضا هدایت پناه* به مناسبت سالروز شهادتش 🌷چهره ی غلامرضا متفاوت تر از همیشه به نظر می رسد. بهرام هم که با غلامرضا بودن را غنیمت می داند، سریع می رود کنار غلامرضا و می گوید : «خیره ایشالا. . . چی شده؟!!» غلامرضا می گوید :«یه چیزی می خوام بهت بگم که اول باید قول بدی تا زنده هستم برای کسی تعریف نکنی!» ❤️باغ پر بود از خانه های بزرگی شبیه قصر که درآن نورباران می درخشیدند. به هر خانه که می رسیدیم، «علی یار» اسم صاحب خانه را می گفت. همه ی اسم ها برایم آشنا بود. خیلی هایشان شهید شده بودند و بعضی ها هم از بچه های بسیج و مسجد بودند و این وسط با هر گام که بر می داشتم، حسرت بر حسرتم افزوده می شد و غبطه می خوردم به حال بچه ها و در دل می گفتم: خوشا به حالشان که خداوند به تمامی وعده هایی که داد، عمل کرد. ✅ مشروح روایت را در الف دزفول ببینید 👇🏻 🌐https://alefdezful.com/0613 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🔅با سلام 🌹تا حالا شهید شده ای ؟🌹 ✍🏻 روایت سردار شهید غلامعلی آهوزاده، مردی که کمتر از او شنیده اید ✳️داشت وضو می گرفت و آرام لبهایش به ذکر تکان می خورد که دستی خورد روی شانه اش : «برادر! بلندتر بگو ما هم فیض ببریم!» سرش را برگرداند و چشمش افتاد به «حسن باقری» که شانه به شانه ی «غلامعلی رشید» ایستاده بود. لبخند حسن باقری در چهره ی غلامعلی منعکس شد و همدیگر را در آغوش گرفتند. 🌹«تیمسار ظهیر نژاد» و «تیمساز خزایی» در به در دنبالش می گشتند. برای تقدیر ازاو آمده بودند. خودش که لام تا کام حرفی نمی زد، اما از این ور و آن ور شنیدیم که طرح عملیات مشترک سپاه و ارتش در منطقه دشت عباس و تپه های بلتا، از شاهکارهای او بوده است. 🔅بسیاری از کارهای اطلاعاتی عملیات فتح المبین از دستاوردهای او بود. فرماندهان عالی رتبه ی سپاه ، نام او را زیاد شنیده بودند . «غلامعلی آهوزاده» را نیرویی زبده و اعجوبه ای در اطلاعات و شناسایی می دانستند و تحلیل ها و نظراتش، برایشان حجت بود. 🌐 مشروح این روایت ها را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/0110 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ☀️ 🌹 آرزوی عجیب یک شهید🌹 ✍🏻 3️⃣1️⃣ روایت سیزدهم - روایت شهیدسید فخرالدین هاشمی نسب به مناسبت سالروز شهادتش 🔅آرزویی شگفت که در باور ما نمی گنجد. 📚الف دزفول را ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/612 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ☀️ 🌹 تیرخلاص🌹 ✍🏻 4️⃣1️⃣ روایت چهاردهم - روایت شهیدغلامعلی قنادان به مناسبت سالروز شهادتش 🌷روایت نحوه شهادت شهید غلامعلی قنادان که برای اولین بار منتشر می شود ❤️لهجه اش با همه ما فرق می کرد ! ما دزفولی و او فارسی صحبت می کرد . می گفت : «من بخوبی شما نمی توانم دزفولی حرف بزنم ولی هر چه شما می گویید متوجه می شوم شما راحت باشید !»به دزفولی بگویید و من فارسی جواب می دهم . 🌹🌷خیلی سریع خط دشمن شکسته شد و نیروها از خط اول گذشتند . وقتی پشت سر بچه ها از خاکریز عبور کردیم یک نفر در تاریکی صدا زد : « سید ! سید ! » بطرفش رفتیم علی قنادان بود . از ناحیه پشت ران تیر خورده بود. من و سید عزیز قلندری او را بلند کرده به کناری گذاشتیم. گفت : « معطل من نشوید شما بروید جلو من چیزی ام نشده . و ما به راه خود ادامه دادیم .» 📚مشروح روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/1101 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از شوادون خاطرات
زمانی که میخواست از قم برود جبهه، می‌رفت محضر آیت الله بهجت و استخاره می‌گرفت. آخرین بار خبر شهادتش را گرفته بود. وقتی به خانه آمد از خوشحالی در پوست خودش نمی‌گنجید. آنقدر با برادرزاده‌اش محسن شادی کرد که (با خنده) بهش گفتم علیرضا مادر تو روحانی هستی چه خبر است؟ بعدها متوجه شدم که آن روز خبر شهادتش را گرفته. @shavadon https://eitaa.com/joinchat/2732851499Cab6458eedb
🎁 به نام خدا ☀️ 🌷شهیدی که راه شهادت را به رفیقش آموخت🌷 0️⃣1️⃣✍🏻 روایت دهم - روایت شهیدسیدعلی عیسی زاده به مناسبت سالروز شهادتش 🌷 یک بار پرده از رازی پیش من برداشت و گفت: « *من هر وقت اراده کنم تقی به خوابم می‌آید* » 🌹ظهر یک روز که از مسجد شانه به شانه ی هم داشتیم برمی گشتیم، سید گفت: «دیشب تقی رو خواب دیدم! تقی راه شهادت رو بهم یاد داد!» 1️⃣✳️ انتشار اعلامیه شهادت شهید محمدتقی قرن زاده در سال 1365 برای اولین بار 🌐 مشروح روایت را به همراه تصاویر در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/015 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ☀️ 🌹جوانمردترین قصاب🌹 ✍🏻 5️⃣1️⃣ روایت پانزدهم - روایت شهیدعبدالحسین کیانی به مناسبت سالروز شهادتش 🌷روایت هایی شگفت از نحوه ی کسب و کار عجیب یک قصاب دزفولی ✳️هیچ­ وقت کسی نمی­ بیند مش عبدالحسین پولی را که از مشتری­ هایش می­ گیرد، بشمارد. پول را که می­ گیرد، بدون اینکه حتی نگاهش کند، می اندازد توی دخل. این عادت همیشگی­ اش است. 🌹مشتری­ هایش را می­ شناسد. آن­ هایی که وضع مادی خوبی ندارند یا حدس می­ زند که نیازمند باشند و یا اینکه عائله­ ی سنگینی دارند را دوبرابر پولشان گوشت می­ دهد. اصلاً گوشت را نمی گذارد توی ترازو که طرف متوجه بشود داستان چیست. ✅وقتی فروشنده گوسفند، قیمت را نمی­ داند و گوسفندهایش را دارد زیر قیمت بازار می­ فروشد، مش عبدالحسین قیمت واقعی گوسفندهایش را می­ گوید و به قیمت از او می ­خرد. دلش هیچ­ گاه به زیان دیگران راضی نمی­ شود و البته به نارضایتی خدا. 📚 روایت های شگفت این قصاب شهید را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/ibew 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc