هدایت شده از شوادون خاطرات
زمانی که میخواست از قم برود جبهه، میرفت محضر آیت الله بهجت و استخاره میگرفت. آخرین بار خبر شهادتش را گرفته بود. وقتی به خانه آمد از خوشحالی در پوست خودش نمیگنجید. آنقدر با برادرزادهاش محسن شادی کرد که (با خنده) بهش گفتم علیرضا مادر تو روحانی هستی چه خبر است؟ بعدها متوجه شدم که آن روز خبر شهادتش را گرفته.
#شهید_علیرضا_پلارک
#_شوادون_خاطرات
@shavadon
https://eitaa.com/joinchat/2732851499Cab6458eedb