eitaa logo
العلم المصبوب (عج)
996 دنبال‌کننده
124 عکس
144 ویدیو
13 فایل
📖 این سخن بزرگان است که اگر دلتنگ امام زمان شدید #قرآن بخوانید. به حکم حدیث ثقلین امام زمان از قرآن جدا نیست. لذا راه رسیدن به #امام‌زمان، #قرآن است. اینجا پاتوقی است برای دم زدن از گوهر درخشان #قرآن تا اندکی از حرارت دلتنگیها بکاهیم! @alip245
مشاهده در ایتا
دانلود
💊شخص شراب خواری که با وعده امام صادق توبه کرد: (روایت در کافی شریف است. ج ۱ ص ۴۷۴) 💊ابوبصیر نقل میکند : «من همسايه‏ اى داشتم كه پير بود و از راه رشوه و غصب و حرام مالى بدست آورده بود، مجلسى براى زنان آوازه خوان آماده ميساخت و همه رو جمع میکرد و خودش هم شراب مينوشيد. 💊من بارها بخودش شكايت بردم و گله كردم، ولى او دست برنداشت، چون پافشارى زياد كردم، بمن گفت: تو از این چیزها برکناری و در عافيت هستی اما من مبتلا و گرفتارم. ⚡️فَلَوْ عَرَضْتَنِي لِصَاحِبِكَ رَجَوْتُ أَنْ يُنْقِذَنِيَ اللَّهُ بِكَ فَوَقَعَ ذَلِكَ لَهُ فِي قَلْبِي ‏( اگر حال مرا بصاحبت (امام صادق عليه السلام) عرضه كنى، اميدوارم خدا مرا هم بوسيله تو نجات بخشد، و گفتار او در دلم تأثير كند،) 💊ابوبصیر میگوید مدتی بعد که خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم، حال او را بيان كردم، ⚡️حضرت بمن فرمود: وقتی برگشتی به کوفه . از طرف من به او بگو :‌ دَعْ مَا أَنْتَ عَلَيْهِ وَ أَضْمَنَ لَكَ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّة (تو آنچه را که در آن گرفتاری را کنار بگذار ، من بهشت را از خدا براى تو ضمانت ميكنم.) چون بكوفه بازگشتم، او و ديگران نزد من آمدند، من او را نزد خود نگاهداشتم تا منزل خلوت شد آنگاه باو گفتم: اى مرد من حال ترا بحضرت ابى عبد اللَّه، جعفر بن محمد، امام صادق عليه السلام عرضكردم‏ به من فرمود: وقتی بكوفه بازگشتم به تو بگویم‌: تو آنچه را که در آن گرفتاری را کنار بگذار ، من بهشت را از خدا براى تو ضمانت ميكنم.) 💊این شخص گريست و گفت: ترا بخدا امام صادق عليه السلام بتو چنين گفت؟ من سوگند ياد كردم كه حضرت بمن چنين گفت، 💊این شخص رفت و بعد از چند روز پیکی را نزد من فرستاد که نزد او بروم. وقتی رفتم ديدم پشت در خانه خود برهنه نشسته است، بمن گفت: ابا بصير! هر چه در منزل داشتم بصاحبانش برگرداندم ( همه از حرام بود حتی لباسهایم) و اكنون چنانم كه ميبينى. 💊ابو بصير گويد: من نزد دوستانم رفتم و پوشاكى برايش فرستادم تا بپوشد، 💊چند روز ديگر گذشت، دنبالم فرستاد كه من بيمارم، نزد من بيا، من نزدش رفتم و براى معالجه او در رفت و آمد بودم تا مرگش فرا رسيد، نزدش نشسته بودم كه جان میداد، ⚡️زمانى بيهوش شد و سپس بهوش آمد، و گفت: « يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَى صَاحِبُكَ لَنَا ،‌ ابا بصير! صاحبت براى ما وفا كرد و سپس درگذشت- رحمت خدا بر او باد. 💊چون به حج مشرف شدم دوباره نزد امام صادق عليه السلام رسيدم و اجازه خواستم، چون خدمتش رفتم، هنوز يك پايم در صحن خانه و يك پايم در راه رو بود كه از داخل اتاق بى‏ آنكه چيزى بگويم، فرمود.ِ «يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَيْنَا لِصَاحِبِك‏ ، اى ابا بصير! ما براى رفيقت وفا كرديم.»
فِي كِتَابِ اَلْفَضَائِل(لإبن شاذان) ج ۱، ص ۶۶ 📌عَنِ اَلْإِمَامِ جَعْفَرٍ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ كَانَ جَالِساً فِي اَلْحَرَمِ فِي مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ امام صادق علیه السلام در مقام ابراهیم نشسته بودند که 📌 فَجَاءَ رَجُلٌ شَيْخٌ كَبِيرٌ قَدْ فَنِيَ عُمُرُهُ فِي اَلْمَعْصِيَةِ (پیرمردی آمد که عمری در گناه سپری کرده بود) 📌فَنَظَرَ إِلَى اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ نِعْمَ اَلشَّفِيعُ إِلَى اَللَّهِ لِلْمُذْنِبِينَ(به امام صادق اشاره کرد و گفت بهترین شفیع نزد خدا برای گناهکاران...) 📌 فَأَخَذَ بِأَسْتَارِ اَلْكَعْبَةِ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ (پرده کعبه را گرفت و اشعاری سرود:) ((بِحَقِّ جَلاَلِكَ يَا وَلِيُّ بِحَقِّ اَلْهَاشِمِيِّ اَلْأَبْطَحِيِّ بِحَقِّ اَلذِّكْرِ إِذْ يُوحَى إِلَيْهِ بِحَقِّ وَصِيِّهِ اَلْبَطَلِ اَلْكَمِيِّ بِحَقِّ اَلطَّاهِرَيْنِ اِبْنَيْ عَلِيٍّ وَ أُمِّهِمَا اِبْنَةِ اَلْبَرِّ اَلزَّكِيِّ بِحَقِّ أَئِمَّةٍ سَلَفُوا جَمِيعاً عَلَى مِنْهَاجِ جَدِّهِمُ اَلنَّبِيِّ بِحَقِّ اَلْقَائِمِ اَلْمَهْدِيِّ إِلاَّ غَفَرْتَ خَطِيئَةَ اَلْعَبْدِ اَلْمُسِيءِ )) به این مضمون که خدایا از گناهان این عبد گنهکار بگذر... 📌قَالَ فَسَمِعَ هَاتِفاً يَقُولُ يَا شَيْخُ كَانَ ذَنْبُكَ عَظِيماً وَ لَكِنْ غَفَرْنَا لَكَ جَمِيعَ ذُنُوبِكَ بِحُرْمَةِ شُفَعَائِكَ ندای هاتفی بلند شد که : گناهانت عظیم است اما به حرمت شفعائی که واسطه کردی همه گناهانت رو بخشیدیم 📌فَلَوْ سَأَلْتَنَا ذُنُوبَ أَهْلِ اَلْأَرْضِ لَغَفَرْنَا لَهُمْ غَيْرَ عَاقِرِ اَلنَّاقَةِ وَ قَتَلَةِ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ اَلْأَئِمَّةِ اَلطَّاهِرِينَ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ . و اگر از ما مغفرت گناهان همه اهل زمین رو میخواستی همه رو می آمرزدیم (جز قاتلین انبیا و ائمه و کسی که تا شتر صالح را نحر کرد)
❇️حکم اعدام یه گنهکار رو دادن. گناه بدی کرده بود. پیامبر دستور داد پیداش کنید، پیدا نشد! فرمود هر کی‌ هرجا اینو پیدا کرد بُکُشه . شبانه اومد در خونه علی . گفت من رفیق بابات ابوطالب بودم شفاعت کن .حضرت دستشو گرفت برد مسجد پیش پیامبر، پیامبر تا دید فرمود علی به تو بخشیدمش . ❌❌سندش رو پیدا نکردم .. استادی نقل میکرد 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
❇️اومد پیش حضرت موسی گفت گناه کردم . میری نزد خدا از طرف من به خدا بگو ببخشه. موسی رفت و درخواست بخشش عبد رو مطرح کرد ، خدا فرمود: می بخشم؛ فقط برو بهش بگو یه گله دارم . چرا به توی موسی گفت که آبروش پیش تو بره .... ❌این جریان رو حاج آقا مجتبی رحمه الله علیه می‌فرمودند. 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
زمان حضرت موسى على نبينا و آله و عليه السّلام در بنى اسرائيل از نيامدن باران قحطى شد. مردم خدمت حضرت موسى (ع ) جمع شدند كه يا موسى باران نيامده و قحطى زياد شده بيا و براى ما دعا كن تا مردم از اين مشكلات درآيند. حضرت موسى (ع ) به همه مردم دستور داد كه در صحرائى جمع شوند و نماز استسقاء خوانند و دعا كنند كه خداوند متعال باران را برآنها نازل كند. جمعيت زيادى كه زيادتر از هفتاد هزار نفر بودند در صحرا جمع شدند و هر چه دعا كردند خبرى از باران نشد. حضرت موسى (ع ) سر به آسمان كرد و فرمود خدايا من با هفتاد هزار نفر هر چه دعا مى كنيم چرا باران نمى آيد؟! مگر قدرت و منزلت من پيش تو كهنه شده ؟! خطاب رسيد اى موسى ،نه ، در ميان شما يك نفر است كه چهل سال مرا معصيت ميكرد به او بگو از ميان اين جمعيت بيرون رود تا باران را بر شما نازل كنم . فرمود خدايا صداى من ضعيف است چگونه به هفتاد هزار نفر جمعيت مى رسد. خطاب شد اى موسى تو بگو من صداى تو را به مردم ميرسانم حضرت موسى به صداى بلند صدا زد اى كسيكه چهل سال است معصيت خدا را ميكنى برخيز از ميان ما بيرون رو، زيرا خدا بخاطر شومى تو باران رحمتش را از ما قطع كرده . آن مرد عاصى برخواست نگاهى باطراف كرد ديد كسى بيرون نرفت ، فهميد خودش است كه بايد بيرون رود. باخود گفت چه كنم اگر برخيزم از ميان مردم بروم ، مردم مرا مى بينند و مى شناسند و رسوا مى شوم اگر نروم خدا باران را نازل نمى كند. همانجا نشست و از روى حقيقت و صميم قلب از كارهاى زشت خود پيشمان شد و توبه كرد. يكدفعه ابرها آمدند بهم متصل شدند و چنان بارانى آمد كه تمام سيراب شدند. حضرت موسى (ع ) فرمود الهى كسيكه از ميان ما بيرون نرفت چطور شد كه باران آمد خطاب شد سقيتكم بالّذى منعتكم به ، به شماباران دادم بسبب آن كسيكه شما را منع كردم و گفتم از ميان شما بيرون برود. حضرت موسى (ع ) فرمود: خدايا مى شود اين بنده معصيتكار را به من نشان دهى ؟! خطاب شد اى موسى آن وقتيكه مرا معصيت ميكرد رسوايش نكردم حالا كه توبه كرده او را رسوا كنم حاشا من نمامين را دشمن مى دارم خودم نمامى كنم من ستار العيوب هستم بركارهاى زشت مردم روپوشى مى كنم خود بيايم آبرويش را بريزم 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
🌺فقط لبت را تکان بده ! 🔰کشف المحجة لثمرة المهجة ج ۱، ص ۲۱۱ 🔰كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: أَنَّ اَلرَّجُلَ يَجِبُ أَنْ يُفْضِيَ إِلَى إِمَامِهِ مَا يَجِبُ أَنْ يُفْضِيَ بِهِ إِلَى رَبِّهِ قَالَ: فَكَتَبَ: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ ، فَإِنَّ اَلْجَوَابَ يَأْتِيكَ» 💢گفت:بحضرت ابى الحسن امام هادی عليه السّلام نوشتم كه : کسی دوست دارد كه مطالب و حوائج خود را بامام خود عرضه بدارد، آنچنان كه دوست دارد كه بر پروردگار خود عرضه بدارد (تكليف او چيست و چه بايد بنمايد) گويد:در جوابم مرقوم داشت كه:اگر ترا حاجتى باشد لبهاى خود را حركت ده كه جواب براى تو خواهد رسيد. 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
💢عَنْ أَحْمَدَ بْنِ جَعْفَرٍ اَلدِّهْقَانِ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِي اَلْحَسَنِ اَلْعَسْكَرِيِّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَيْفَ أَبُو دُلَفَ لَهُ أَرْبَعَةُ آلاَفِ قَرْيَةٍ وَ قَرْيَةٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّهُ ضَافَ بِهِ مُؤْمِنٌ لَيْلَةً فَزَوَّدَهُ جُلَّةً مِنْ تَمْرٍ كَانَ فِيهَا أَرْبَعَةُ آلاَفِ تَمْرَةٍ وَ تَمْرَةٌ - فَأَعْطَاهُ اَللَّهُ بِكُلِّ تَمْرَةٍ قَرْيَةً . -احمد بن جعفر دهقان گويد:مردى به امام عسكرى عليه السّلام عرض كرد:چگونه ابو دلف چهار هزار و يك قريه دارد؟امام فرمود:او يك شب مؤمنى را مهمان كرد و به عنوان توشۀ راه كيسه‌اى از خرما به او داد كه در آن چهار هزار و يك خرما بود،خداوند هم به پاداش هر خرما يك قريه به او عطا فرمود. 💢خدا اینطوریه ... مومن رو دوست داره ...تکریم مهمان را هم دوست داره ... مهمونتیم .. تکریم کن خدایا ! 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
🛡حسن ظن دروغین 💢 أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى إِذَا حَاسَبَ اَلْخَلْقَ يَبْقَى رَجُلٌ قَدْ فَضَلَتْ سَيِّئَاتُهُ عَلَى حَسَنَاتِهِ فَتَأْخُذُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ إِلَى اَلنَّارِ وَ هُوَ يَلْتَفِتُ فَيَأْمُرُ اَللَّهُ تَعَالَى بِرَدِّهِ فَيَقُولُ لَهُ لِمَ تَلْتَفِتُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا كَانَ هَذَا حُسْنَ ظَنِّي بِكَ - فَيَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى مَلاَئِكَتِي وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي مَا أَحْسَنَ ظَنَّهُ بِي يَوْماً وَ لَكِنِ اِنْطَلِقُوا بِهِ إِلَى اَلْجَنَّةِ لاِدِّعَائِهِ حُسْنَ اَلظَّنِّ بِي. 💢 روايت آمده است كه: «خداوند متعال حساب خلق را كه رسيد،يك نفر باقى مى‌ماند كه سيئاتش بر حسناتش فزونى دارد،ملائكه او را مى‌گيرند تا به سوى آتش ببرند در حالى كه او پشت سر خود را نگاه مى‌كند،در اين هنگام خداوند متعال فرمان مى‌دهد او را برگردانند آنگاه به او مى‌گويد:چرا پشت سر خود را نگاه كردى‌؟-البته ذات اقدس الهى خود علت آن را مى‌داند-آن فرد مى‌گويد:خدايا!گمان نيكوى من به تو اين نبود(كه مرا به آتش بسوزانى)،در اينجا خداوند سبحان مى‌فرمايد: ملائكۀ من،به عزت و جلالم سوگند!اين بنده حتى يك روز هم به من حسن ظن نداشت،اما او را به بهشت ببريد،چون ادعا كرد كه به من حسن ظنّ‌ دارد» 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
💢 خدای کریم و کدخدا کریم در اوائل یا بحبوحه تحصیلات مقدس اردبیلی در نجف اشرف، کاغذی از طرف مادرش می رسد که از نجف اشرف به اردبیل تشریف ببرد، و اظهار اشتیاق زیادی هم در آن نامه مرقوم بوده . معظم له به اعتبار وجوب ادای حق مادرش اجابت نموده، عازم اردبیل می شود . وقتی که اهل «نیارق » تشریف فرمایی اردبیلی را می شنوند، از نهایت اشتیاق به استقبالش شتافته و کسی در نیارق نمی ماند مگر کدخدای محل که اسمش «کریم » بوده . علی الظاهر، مشارالیه معروف به فسق، و مدمن خمر بوده، به استقبال نمی آید . تصادفا در شب ورود، اردبیلی در عالم رؤیا می بیند که، کدخدا وفات نموده به محقق تذکر می دهند واجب است برای تو تشییع جنازه کریم کدخدا; بلکه کفن و تجهیز را هم خودت مباشر باش . محقق از خواب بیدار می شود . چون به سابقه کدخدا اطلاع داشته می گوید: حتما خوابم رحمانی نیست . بار دوم نیز همین خواب را می بیند; باز می خوابد . بار سوم می بیند که می گویند کدخدا از دنیا رفت و صبح شده برخیز و تجهیز کدخدا را به جا بیاور . اردبیلی از خواب بیدار می شود به قصد وضو بیرون می آید . ملاحظه می کند که همسایگان به یکدیگر خبر می دهند که البشاره کریم کدخدا به درک جهنم واصل شده . اردبیلی به صحت خوابش که رحمانی بوده پی می برد ولی در تاویل خوابش تامل می نماید . بعد از فراغ از فریضه صبح، خود محقق مباشرت به تجهیز و تکفین می نماید، و همه از این پیش آمد و تشییع وی در تعجب فرو می روند . بالجمله، بعد از اتمام تجهیز وی، از زن کدخدا سؤال می نماید که حقیقت وقایع شب گذشته را برای محقق گزارش دهد . زن کریم می گوید: جناب شیخ! شوهر من معروف به فسق و فجور بود . شب گذشته گفت: ای زن من امشب رفتنی هستم حالم منقلب است، جای مرا در حیاط خانه پهن کن . من به گفته او عمل کردم، دیدم که کریم چشمهایش را به طرف آسمان و ستارگان چرخانید با قیافه تائبانه و چشم اشکبار گفت: ای خدا تو می دانی مقدس اردبیلی گناه نکرده است، اگر او را ببخشی برایت هنری نیست، بلکه هنر آن است که آن کریم علی الاطلاق، این کریم مجرم و عاصی و فاسق را ببخشد . محقق، به محض شنیدن این کلمات به زن کریم می گوید: رحمت خدا به وی شامل گشته و از گناهانش در گذشته است » 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob
💢 دنیا محل تدریج است ، به قول سنایی : سال‌ها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن ماه‌ها باید که تا یک پنبه دانه ز آب و خاک شاهد‌ی را حله گردد یا شهید‌ی را کفن عمر‌ها باید که تا یک کودکی از روی طبع عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن 💢 برخلاف عالم معنا، که در آن زمان مطرح نیست! ⬅️ گذر زمان شرط نیست مثل عالم خیال که شما میتوانی لحظه ای خود را در نجف تصور کنی و لحظه ای دیگر در کربلا! 💢این هنر عالم معناست که میتوانی لحظه ای از "قعر نار" به "اوج نور" برسی در کسری از ثانیه . ⬅️مثل حر ⬅️مثل سحره بنی اسرائیل ⬅️مثل علی گند آبی ⬅️مثل رسول ترک 🔰 و شرط آن فقط توبه است ، روی خودت را برگردان به سمت خدا ، آن وقت خدا خودش بر خودش واجب کرده که توبه کند و توبه تو را بپذیرد. 🕋 إِنَّمَا ٱلتَّوْبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَة ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيب فَأُوْلَـٰٓئِكَ يَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَيْهِمْۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(نساء ١٧) پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‌دهند، سپس زود  توبه مى‌كنند. خداوند، توبۀ چنين اشخاصى را مى‌پذيرد؛ و خدا دانا و حكيم است ✅إِنَّمَا ٱلتَّوْبَةُ عَلَى ٱللَّهِ؛ خدا بر خود واجب کرده . ✅ توبه یعنی برگشت، برای خدا : از عذاب به رحمت و برای بنده جهالت: یعنی از سر نفهمی و بی عقلی و غلبه شهوت بوده ... ✅ من قریب: یعنی هر چه زودتر بهتر! وَلَيْسَتِ ٱلتَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ ٱلْـَٰٔنَ وَلَا ٱلَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌۚ أُوْلَـٰٓئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيما(نساء١٨) براى كسانى كه كارهاى بد را انجام مى‌دهند، و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا مى‌رسد مى‌گويد: «الان توبه  كردم!» توبه نيست؛ و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‌روند؛ اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى برايشان فراهم كرده‌ايم 🔰 العِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) 🆔 @alelm_almasboob
📍اگه خودت ما رو حفظ نکنی، باز هم از ما گناه میبینی در کافی شریف آمده : 🔰عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَی‌ إِلَی‌ دَاوُدَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنِ اِئْتِ عَبْدِي دَانِيَالَ فَقُلْ لَهُ إِنَّكَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ فَإِنْ أَنْتَ عَصَيْتَنِيَ اَلرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَكَ فَأَتَاهُ دَاوُدُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ يَا دَانِيَالُ إِنَّنِي رَسُولُ اَللَّهِ إِلَيْكَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ إِنَّكَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ فَإِنْ أَنْتَ عَصَيْتَنِيَ اَلرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَكَ فَقَالَ لَهُ دَانِيَالُ قَدْ أَبْلَغْتَ يَا نَبِيَّ اَللَّهِ فَلَمَّا كَانَ فِي اَلسَّحَرِ قَامَ دَانِيَالُ فَنَاجَی‌ رَبَّهُ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ دَاوُدَ نَبِيَّكَ أَخْبَرَنِي عَنْكَ أَنَّنِي قَدْ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي وَ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي وَ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي وَ أَخْبَرَنِي عَنْكَ أَنَّنِي إِنْ عَصَيْتُكَ اَلرَّابِعَةَ لَمْ تَغْفِرْ لِي فَوَ عِزَّتِكَ لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ ثُمَّ لَأَعْصِيَنَّكَ ثُمَّ لَأَعْصِيَنَّكَ . 🔰امام باقر عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فرمود: خداوند به داود نبی‌ّ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وحی‌ فرستاد كه: نزد بنده‌ام دانيال برو و بگو: مرا معصيت كردی‌ و تو را آمرزيدم، (باز هم) معصيت كردی‌ و آمرزيدم (و بار سوم نيز) معصيت كردی‌ و تو را آمرزيدم، اگر مرتبه چهارم معصيت كنی‌ تو را نمی‌‌آمرزم. حضرت داود عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ نزد وی‌ آمد و اظهار داشت: من رسول خدا برای‌ تو هستم، خداوند فرمايد: مرا معصيت كردی‌ و تو را آمرزيدم، (باز هم) معصيت كردی‌ و آمرزيدم (و بار سوم نيز) معصيت كردی‌ و تو را آمرزيدم، چنانچه مرتبه چهارم معصيت كنی‌ تو را نمی‌‌آمرزم. دانيال گفت: ای‌ پيامبر خدا! مأموريت خود را انجام دادی‌ و ابلاغ رسالت كردی‌. چون هنگام سحر شد، دانيال به پا خاست و با پرودگار مناجات كرد و گفت: ای‌ پروردگار! همانا پيغمبرت داود به من خبر داد كه من معصيت تو را كرده‌ام و تو مرا آمرزيده‌ای‌ و چون دگر بار معصيت كردم باز آمرزيده‌ای‌ و بار سوّم نيز معصيت كردم و و آمرزيده‌ای‌، و مرا خبر داد كه اگر بار چهارم معصيت كنم مرا نمی‌‌آمرزی‌، به عزّتت سوگند!ا اگر مرا باز نداری‌ و حفظم نكنی‌، معصيت می‌‌كنم، سپس معصيت می‌‌كنم و باز هم معصيت می‌‌كنم. 🔰 العِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) 🆔 @alelm_almasboob
💢 دلسوزی و شفقت امام زین العابدین 🔻 عَنِ اَلزُّهْرِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَجَاءَهُ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ مَا خَبَرُكَ أَيُّهَا اَلرَّجُلُ ✅نزد امام سجاد عليه السّلام بودم كه يكی‌ از ياران حضرت پيش او آمد. حضرت فرمود:ای‌ مرد!در چه حال هستی‌‌؟ 🔻 فَقَالَ اَلرَّجُلُ خَبَرِي يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَنِّي أَصْبَحْتُ وَ عَلَيَّ أَرْبَعُمِائَةِ دِينَارٍ دَيْنٌ لاَ قَضَاءَ عِنْدِي لَهَا وَ لِي عِيَالٌ ثِقَالٌ لَيْسَ لِي مَا أَعُودُ عَلَيْهِمْ بِهِ ✅گفت:ای‌ پسر پيامبر خدا!امروز چهارصد اشرفی‌ وام بی‌‌محل دارم و نيز خانوار بسياری‌ و تنگ‌دستی‌ چنان است كه نمی‌‌توانم خوراكی‌ برای‌ آنان به خانه ببرم 🔻 قَالَ فَبَكَی‌ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ بُكَاءً شَدِيداً فَقُلْتُ لَهُ مَا يُبْكِيكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَقَالَ وَ هَلْ يُعَدُّ اَلْبُكَاءُ إِلاَّ لِلْمَصَائِبِ وَ اَلْمِحَنِ اَلْكِبَارِ قَالُوا كَذَلِكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ . ✅ حضرت گريه كرد.گفتم:چرا اشك می‌‌ريزی‌‌؟ فرمود:مگر گريه برای‌ مصيبت‌ها و محنت‌های‌ بزرگ نيست‌؟گفتند چنین است. 🔻قَالَ فَأَيَّةُ مِحْنَةٍ وَ مُصِيبَةٍ أَعْظَمُ عَلَی‌ حُرٍّ مُؤْمِنٍ مِنْ أَنْ يَرَی‌ بِأَخِيهِ اَلْمُؤْمِنِ خَلَّةً فَلاَ يُمْكِنُهُ سَدُّهَا وَ يُشَاهِدُهُ عَلَی‌ فَاقَةٍ فَلاَ يُطِيقُ رَفْعَهَا . ✅فرمود:چه محنت و مصيبت از اين دشوارتر كه مومن آزاد برادرش را نيازمند نگرد و توانايی‌ كمك به وی‌ را نداشته باشد؟او را بينوا ببيند و از كمك به وی‌ ناتوان باشد؟ 📍برای امام سخت است ببیند ما مشکل داریم! در اوج رحمت است. از پدر و مادر مهربان تر! 🔻قَالَ فَتَفَرَّقُوا عَنْ مَجْلِسِهِمْ ذَلِكَ فَقَالَ بَعْضُ اَلْمُخَالِفِينَ وَ هُوَ يَطْعَنُ عَلَی‌ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَجَباً لِهَؤُلاَءِ يَدَّعُونَ مَرَّةً أَنَّ اَلسَّمَاءَ وَ اَلْأَرْضَ وَ كُلَّ شَيْءٍ يُطِيعُهُمْ وَ أَنَّ اَللَّهَ لاَ يَرُدُّهُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْ طَلِبَاتِهِمْ ثُمَّ يَعْتَرِفُونَ أُخْرَی‌ بِالْعَجْزِ عَنْ إِصْلاَحِ خَوَاصِّ إِخْوَانِهِمْ. ✅مجلس پايان يافت و يكی‌ از كسانی‌‌كه مخالف امام بود،بر او طعنه زد و گفت:از اينان در شگفت می‌‌شويم كه يك‌دفعه مدعی‌ ميشوند آسمان و زمين و همه چيز از آنان فرمان می‌‌برند و خداوند خواسته آنان را برمی‌‌آورد،و يك‌دفعه اقرار به ناتوانی‌ و بيچارگی‌ خود نسبت به دوستان خود دارند! 🔻این خبر به گوش آن مرد رسید؛ خیلی ناراحت شد، رسید خدمت امام زین العابدین ، عرض کرد آقا شنیدم پشت سر شما چنین حرفهایی میزنند. وَ كَانَ ذَلِكَ أَغْلَظَ عَلَيَّ مِنْ مِحْنَتِي ✅شنیدن این حرف درمورد شما برای من سخت تر از محنت خودم بود! 📍دلسوزی کرد برای امام ! غصه خورد برای اینکه پشت سر امام حرف زدن! حالا شما ببینید امام زین العابدین چه میکند، خدا می‌داند ذره ای دغدغه امام زمان و کارهای حضرت را داشته باشیم ، چه تفضلاتی در زندگی ما سرازیر خواهد شد! 🔻 فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَقَدْ أَذِنَ اَللَّهُ فِي فَرَجِكَ . ✅امام فرمود: خداوند اجازه داده كه گرفتاری‌ تو برطرف شود. 🔻سپس کنیزش را صدا زد: فرمود : يَا فُلاَنَةُ اِحْمِلِي سَحُورِي وَ فَطُورِي؛ فَحَمَلَتْ قُرْصَتَيْنِ ✅بعد به اهل خانه فرمود:كه افطاری‌ و سحری‌ مرا بياور.او دو پاره نان آورد. 🔻 فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ لِلرَّجُلِ خُذْهُمَا فَلَيْسَ عِنْدَنَا غَيْرُهُمَا؛ فَإِنَّ اَللَّهَ يَكْشِفُ عَنْكَ بِهِمَا وَ يُنِيلُكَ خَيْراً وَاسِعاً مِنْهُمَا . ✅ امام سجاد عليه السّلام فرمود:اين نان‌ها را بگير.غير از آن چيزی‌ نداريم كه خداوند به كمك آن دشواری‌ زندگی‌‌ات را از بين ببرد. به تو خیر واسع برساند. 🔻 فَأَخَذَهُمَا اَلرَّجُلُ وَ دَخَلَ اَلسُّوقَ لاَ يَدْرِي مَا يَصْنَعُ بِهِمَا يَتَفَكَّرُ فِي ثِقْلِ دَيْنِهِ وَ سُوءِ حَالِ عِيَالِهِ وَ يُوَسْوِسُ إِلَيْهِ اَلشَّيْطَانُ أَيْنَ مَوَاقِعُ هَاتَيْنِ مِنْ حَاجَتِكَ . ✅ شخص وام‌دار نان‌ها را گرفت و به بازار رفت.اما سرگردان بود و انديشناك كه با اين وام زياد و فقر خانواده‌اش چه چاره انديشد. شيطان او را وسوسه می‌‌كرد كه دو پاره نان چگونه خواسته تو را تأمين می‌‌كند ❌ادامه در پیام بعدی. ((📍خوب است قبل از خواندن این روایت: سوره بلد تفسیر شود: )) 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob