eitaa logo
قاریان افضل ایران
193 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
159 فایل
خداوندا بفزونی جود و فروغ وجودت، که جان به وی جویا و خرد به وی گویا شده، گویائی ما را توانائی شمار نعمتهای تو ارزانی دار
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه37🌹ازسوره آل عمران 🌹 فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‌ پس پروردگارش او را به پذيرشى نيكو پذيرفت و به رويشى نيكو روياند و سرپرستى او را به زكريّا سپرد. هرگاه زكريّا در محراب عبادت بر مريم وارد مى‌شد، خوراكى (شگفت‌آورى) نزد او مى‌يافت. مى‌پرسيد: اى مريم اين (غدا و خوراك تو) از كجاست؟! مريم در پاسخ مى‌گفت: آن از نزد خداست. همانا خداوند به هركس كه بخواهد بى‌شمار روزى مى‌دهد آیه37🌹ازسوره آل عمران 🌹 فَتَقَبَّلَها =آنگاه پذیرفت اورا رَبُّها =پروردگارش بِقَبُولٍ=به پذیرشی حَسَنٍ=نیکو وَ أَنْبَتَها =وپروراند اورا نَباتاً= پروردنی حَسَناً =نیکو وَ كَفَّلَها =وبه سرپرستی او گمارد زَكَرِيَّا=زکریا را كُلَّما=هرگاه دَخَلَ=وارد می شد عَلَيْها =براو زَكَرِيَّا =زکریا الْمِحْرابَ=درعبادتگاه وَجَدَ =می یافت عِنْدَها =نزدش رِزْقاً=روزیی را قالَ=ومی گفت يا مَرْيَمُ =ای مریم أَنَّى =از کجاست لَكِ =برای تو هذا =اين(روزی) قالَتْ=می گفت هُوَ=آن مِنْ =از عِنْدِ=نزد اللَّهِ=الله است إِنَّ=همانا اللَّهَ=الله يَرْزُقُ=روزی می دهد مَنْ =هرکه را يَشاءُ=خواهد بِغَيْرِ حِسابٍ‌=بی شمار
آیه38🌹ازسوره آل عمران 🌹 هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ در اين هنگام زكريّا (كه اين همه كرامت و مائده آسمانى را ديد) پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسنديده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى آیه38🌹ازسوره آل عمران 🌹 هُنالِكَ=آنجا دَعا =خواند زَكَرِيَّا =زکریا رَبَّهُ=پروردگارش را قالَ=وگفت رَبِّ=پروردگارا هَبْ= ارزانی دار ،ببخش لِي=برای من مِنْ=از لَدُنْكَ=نزدخودت ذُرِّيَّةً=نسلی طَيِّبَةً =پاکیزه را إِنَّكَ=همانا تو سَمِيعُ=شنوای الدُّعاءِ=دعایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه39🌹ازسوره آل عمران 🌹 فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‌ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ‌ پس درحالى كه زكريّا در محراب به نماز ايستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به (فرزندى به نام) يحيى بشارت مى‌دهد كه تصديق كننده‌ى (حقّانيت) كلمة اللّه (حضرت مسيح) است و سيّد و سرور، و خويشتن‌دار (از زنان) و پيامبرى از صالحان است آیه39🌹ازسوره آل عمران 🌹 فَنادَتْهُ = پس ندادادنداورا الْمَلائِكَةُ=فرشتگان وَ هُوَ=درحالی که او قائِمٌ =ايستاده يُصَلِّي=نماز می گذارد فِي=در الْمِحْرابِ=عبادتگاه أَنَّ =همانا اللَّهَ =الله يُبَشِّرُكَ =مژده می دهدتورا بِيَحْيى‌=به یحیی مُصَدِّقاً =که تصديق کننده است بِكَلِمَةٍ=به کلمه ای مِنَ =از سوی اللَّهِ =الله وَ سَيِّداً =ونیز آقا وبزرگوار وَ حَصُوراً =و پارسا وَ نَبِيًّا =وپيامبری مِنَ=از الصَّالِحِينَ‌=شایستگان است @
آیه40🌹 ازسوره آل عمران 🌹 قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ قالَ كَذلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ (زكريّا) گفت: پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى كه به پيرىِ رسيده‌ام و همسرم نازاست؟! (خداوند) فرمود: اين چنين خداوند هر چه را بخواهد انجام مى‌دهد. آیه40🌹 ازسوره آل عمران 🌹 قالَ= گفت رَبِّ =پروردگارا أَنَّى =چگونه يَكُونُ =خواهد بود لِي=برای من غُلامٌ =پسری وَ قَدْ=حال آنکه به راستی بَلَغَنِيَ =فرارسیده است مرا الْكِبَرُ =پیری وَ امْرَأَتِي =وزنم عاقِرٌ=نازاست قالَ =گفت كَذلِكَ =اینچنین اللَّهُ =الله يَفْعَلُ= می کند ما=آنچه يَشاءُ=خواهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشرعملیات خیبر بعداز۳۸سال شادی شهدای خیبر بویژه شهید حسین علی اکبری صلوات مکان طلائیه
حدیث روز ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲ 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه 💠 می دونی چرا خدا ما را از بهشت به عالم دنیا آورد؟ 🎤 استاد عالی 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
میخوای تسلیم بشی؟ 🔺پس فقط یک بار به ثمره هایی که قراره در انتهای مسیر به اونها برسی فکر کن، ♦️اگه با فکر کردن بهشون لبخند روی لب هات اومد و حالت بهتر شد یعنی تو حق کوتاه اومدن نداری و باید ادامه بدی که بهشون برسی.🔥 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موشن گرافی احکام قرائت نماز 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
سه اصل تربیت فرزند در عصر رسانه: ۱.توجه کودک را مدیریت کنید و سوژه های مناسب دیداری،شنیداری،مهارتی تدارک ببینید. ۲.تخیل کودک را دریابید و شعر و داستان با محتوای حساب شده تهیه کنید. ۳.تعقل کودک را با طراحی چالش های مناسب سن و حالش با رویکرد توان حل مساله، رشد بدهید. 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
زنده‌یاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی... بی‌تکلفی در سیره معصومین پیامبراکرم(ص) بی‌تکلف بودند و راحت حرف‌ خود را می‌زدند و در سخنانشان از کلمات قصار استفاده نمی‌کردند. واین‌گونه رفتارها در حالات پیامبر بسیار بوده است. امام صادق(ع)می‌فرمایند:"المتکلف ظاهره ریا و باطنه نفاق "آدم هایی که دنبال کلاس گذاشتن و تکلف هستند عاقب ذلیل و خوار می‌شوند. انسان هایی که ساده هستند و بی‌تکلف و بی‌تعارف سخن می‌گویند موفق هستند. شخصی نزد امیرالمومنین آمدند و از ایشان سوال کردند درباره‌ی اینکه اگر چیزی در دلمان نباشد و آن سخن را بیان کند حکم این سخن چیست؟ امیرالمومنین گفتنتد این سخن دروغ است. حرف­هایی مثل اینکه منزل ما هم تشریف بیاورید خوشحال می‌شویم. اگر واقعا خوشحال می‌شوید این حرف را بگویید اگر توانایی ندارید بگویید نمی‌توانم. شخصی امیرالمومنین را دعوت کردند و ایشان فرمودند دوست ندارم که به خانه‌ی ‌شما بیایم و شما به زحمت بیفتید اگر واقعا به زحمت می‌افتید نمی‌آیم و دفعه دیگر می‌آیم. یکی از بزرگترین مشکلات در کشور ما و بین مسئولین کشور ما تکلف است. دلسوزی وحرص پیامبر نسبت به سعادت امت خویش دومین خصوصیت عبدبودن پیامبر، حرص برسعادت دیگران بوده‌است "طه، ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏"(سوره طه/ ۱-۲) طه ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. "حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ"(سوره توبه-۱۲۸) نشانه­ی واقعی بندگی ما این هست که ما باید نسبت به رشد و سعادت دیگران حریص باشیم. حضرت موسی درحال چوپانی بودند و تابستان بود که یکدفعه یکی از گوسفندها از گله فرار می‌کند حضرت موسی هم به دنبال این گوسفند می‌رود. تا جایی که گوسفند به هنگام عصر در بالای یک تپه بلاخره این گوسفند را می‌گیرند و آن گوسفند را نوازش می‌کنند و می‌بوسند و در روایت داریم که با این گوسفند صحبت می‌کنند و دلجویی کردند (از من ترسیدی. ببخشید من تو را خسته کردم که این همه راه را آمدی و خسته شدی‌. از من ترسیدی؟). بعدا که حضرت موسی به نبوت رسیدند خداوند به ایشان فرمودند که می‌دانی چرا من تو را به پیامبری برگزیدم؟ چون دلت برای آن گوسفند سوخت و برای آن دلسوزی کردی و نشان دادی که به این مقام رسیده‌ای که نبی بشوی و این نشانه نبوت توست. دل‌سوزی برای یک گوسفند. پیامبر فرمودند که در روز قیامت همه‌ی مردم و همه‌ی ‌پیامبران می‌گویند: (نفسی نفسی) من تنها کسی هستم که در صحرای محشر می‌گویم (امتی امتی). حریص بودند واقعا برای امت خود دلسوزی می‌کردند. پیامبر مثل پدر بودند برای امت خود. وقتی پدری ببیند که فرزندانش به جهنم می‌روند واقعا می‌سوزد. نسبت به سعادت امت خود حریص بودند. در روایت داریم علت اینکه پیامبر به عبادت های خود تاکید داشتند به‌خاطر این بوده است که امت دارند کوتاهی می‌کنند و به‌خودشان فشار وارد می‌کردند. مثل مادری که وقتی می‌بیند فرزندش در یک موضوعی کوتاهی می‌کند، سعی می‌کند فرزندش را از یک طریقی نجات بدهد. پیامبر مثل مادری دلسوزی بودند. تنها خواسته‌ی پیامبر از ما *پیامبر فقط یک خواسته از امت داشتند. در آخرین سال­های زندگی پیامبر عده‌ای از پیامبر سوال کردند که ای پیامبر ما چه‌ چیزی را به شما بدهیم، به ‌خاطر این‌همه دلسوزی و خوبی که در حق ما کردید؟ در همین لحظه قرآن نازل شد و پیامبر فرمودند: من چیزی از شما نمی­خواهم. اجر من را خدا می‌دهد، فقط من یک چیز از شما می‌خواهم "قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى" (سوره شوری-۲۳) پیامبران قبل از رسول اکرم(ص) از امت خود درخواستی نداشتند و تنها رسول اکرم (ص) از امت خود این درخواست را داشتند.* این درخواست پیامبر نفعی برای ایشان نداشتند. با قربی(نزدیکان) من متصل باشید و مراقب آن‌ها باشید مثل آن‌ها باشید. مثل قربی من باشید. این خواسته به نفع پیامبر نبود. مثل این هست که شما از استاد خودتان می‌پرسید شما چه خواسته‌ای از من دارید؟ نمره خوب معدل خیلی بالا، مدرک دکترا را بگیری. موفقیت­های تو را ببینم. و از دیدن آن‌ها لذت می‌برم. مودت ما به اهل‌ بیت فایده‌ای برای اهل‌بیت ندارد، بلکه باعث رشد ما می‌شود. خواسته پیامبر از ما شبیه حضرت علی و حضرت زهرا شدن است . مودت شبیه اهل بیت شدن است. ریشه کلمه مودت (وَدَد‌َ) است یعنی وُد (میخ) فرزندان من بشوید
زنده‌یاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی... نعمت پیامبر بالاتر از هر نعمتی پیغمبر خیلی عظمت دارد، نمی­شود رفتار پیغمبر را لیست کرد. همان به قدر تشنگی باید چشید. آمدند به امیرالمومنین گفتند، می­شود پیغمبر را برای ما توصیف کنید؟ امیرالمومنین لبخندی زدند و فرمودند؛ شما می­توانید نعمت­های خدا را برای من لیست کنید؟ گفتند؛ نه آقا "ان تعدوا نعمت الله لا تحصو ها" ، اگر بخواهید نعمت­های خدا را لیست کنید لیست نمی­شود. بعد حضرت فرمود که می­دانستید همه­ی بی نهایت نعمت خدا در نظر خدا قلیل است؟ چرا؟ چون خدا می­فرماید؛ "متاع الحیوه الدنیا قلیل" همان لا تحصو ها [قلیل است]. این نشان می­دهد که آن واحد شمارش خدا با ما فرق می­کند؛ واحد عظمت و قلت خدا با ما فرق می­کند. درست است که" نعمت الله لا تحصوها" ولی نزد خدا این لا تحصوها می­شود قلیل."­متاع الدنیا قلیلٌ" خُلق بی‌نهایت پیامبر اما همین خدایی که به نعمت بی‌نهایتش قلیل می‌گوید، به پیغمبر اکرم(ص) می‌فرمایند: "و انّک علی خُلُق عظیم"، خُلق تو(پیامبر) عظیم است. خُلق یعنی چه؟ ماده خلق (خ ل ق) به معنای اندازه است. وقتی با فتحه بیاید می‌شود خَلق، اندازه ظاهری، خُلق اندازه باطنی می‌شود، یعنی تو (پیامبر) بی‌نهایت هستی. مناظره امیرالمومنین با دانشمند یهودی "جاء حبر الی امیر المومنین" فردی یهودی نزد امیر المومنین آمد، پیش‌تر نزد خلیفه اول رفته بود و پرسیده بود خدا کجاست؟ خلیفه اول گفته بود در آسمان‌ها‌، یهودی استنتاج کرد که خدا در زمین نیست و به نحوی استنتاج کرد که خدا در آسمان هم نیست لذا خلیفه اول دستور قتل او را داد. یهودی گفت اسلامی که انقدر بی منطق باشد ارزش ندارد. هنگام بیرون رفتن سلمان فارسی جلوی او را گرفت و گفت از یک آقایی که کشاورزی می‌کند سوالت را بپرس. هنگامی که می‌خواست نزد امیرالمومنین بیاید، حضرت علی(ع) وقتی از دور او را دید، فریاد زدند: "ان الله اين الاين فلا اين له؛ جل ان يحويه مكان فهو فى كل مكان بغير مماسة و لا مجاورة يحيط علما بما فيها و لا يخلو شى ء من تدبيره " خدا خالق مکان است ولی خود در مکان نیست. یهودی وقتی رسید به امیرالمومنین افتاد روی پای ایشان، " افنبی انت؟" تو پیغمبری؟ امیر المومنین فرمودند: " ویللک، انا عبد من عبید محمد" من بنده‌ای از بندگان پیغمبر اکرم هستم. امیر المومنین با این همه عظمت، بنده ای از بندگان پیغمبر است، باید بتوانیم شبیه پیغمبر بشویم. دو خصوصیت پیغمبر و نشانه­های بندگی دو‌ خصوصیت از پیغمبر اکرم بگویم، یکی از مهم‌ترین خصوصیت‌های پیغمبر که نشانه بندگی پیغمبر است، نشانه بندگی آن چیزی نیست که ما تصور می‌کنیم مثلا محاسن بلند یا پیشانی کنده بسته، بعضا دشمنان پیغمبر هم اینگونه بودند، داعشی‌ها هم بعضا اینگونه هستند، این‌ها نشانه بندگی نیست. نشانه بندگی ظریف است.اصلا خود پیامبر اکرم فرمودند: اگر می­خواهی بندگی­ات را بسنجی ببین خانواده­ات را چقدر دوست داری؟ این نشانه واقعی بندگی است. *یکی از نشانه­های واقعی بندگی که پیغمبر داشت و ما باید آن را پیدا کنیم، تکلف است.* در قرآن دارد که حضرت فرمودند: " و ما انا من المکلفین" من از متکلفین نیستم. خدا به پیامبر گفت که برو به مردم بگو من این شکلی هستم. متکلف نیستم. متکلف یعنی ادا درآوردن. بنده واقعی خدا، خودش است. ادا در نمی­آورد. هی چیزهایی را برای خودش تحمیل نمی­کند. تا یکجوری توجه دیگران را به خودش جلب کند. می­داند خدا دارد کار می­کند، لذا لازم نیست ادا دربیاورد. ببینید من از اداهای خیلی ساده شروع بکنم. مثلا آدم­هایی هستند وقتی یک مقامی دارند، لزوما باید وسیله­ای که سوارش می­شوند وسیله ویژه­ای باشد، مثلا می­گوید من چون مهندس شدم، چون دکتر شدم، پراید در حد من نیست، مثال می­زنم! باید سوار وسیله بالاتر شوم. این می­شود تکلف. مثلا فلان جا نباید بروم، مثلا اگر بچه من گفت بابا برویم در پارک بنشینیم و بگوییم و بخندیم، نه دیگر، در شان ما نیست. این عبارت " در شان ما نیست" در حلال خدا دارم می­گویم دیگر. در شان ما نیست بنشینیم روی زمین. پیغمبر برعکس همه این­ها بود. در روایت داریم که پیغمبر اکرم سوار الاغ می­شدند. بگذارید عین متن روایت را بخوانم که پیغمبر اکرم فرمودند: محبوب من اینگونه است، من دوست دارم این شکلی باشم. "احب الرکوب علی الحمار موکفا" می­خواهم روی الاغ بنشینم درحالی که الاغ پالون نداشته باشد. اصلا خود پالون کلاس بوده. حضرت می­فرمایند نه من پارچه­ای می­اندازم روی الاغ. این باعث می­شود مردم با پیغمبر راحت باشند. در روایت دارد که فرعون خصوصیتی داشت که باعث شد عمرش چهارصد سال شود. چه خصوصیتی داشت؟ اینکه بین مردم و فرعون حجاب نبود. یعنی هرکس با فرعون کار داشت راحت پیش او می­رفت. انقدر خدا از این خصوصیت فرعون خوشش آمد که چهارصد سال عمر او را طولانی کرد. حضرت فرمودند یکی دیگر از علت­هایش این بود که با خانواده­ی خود گرم می­گرف
ه بکنم؟». حضرت فرمودند: «دوست داری کسی به پشت خواهر و مادرت نگاه بکند؟». گفت: «نه». حضرت فرمودند: «محور اخلاق...». {همان‌طور که} پیامبر فرمودند. تواضع پیامبر در پاسخگویی به سؤالات بعد گفت: «یا رسول‌الله! چه کار کنم؟». حضرت فرمودند: «بیا جلو، بیا جلو! –در روایت است- بیا جلو، بیا جلو!». سرش را جلو آورد. ببین به شخص اول عالم گفته است می‌خواهم بروم زنا کنم! حضرت نگفتند: «برو، نجس!». گفتند: «بیا جلو». دارد که صورت شخص را گرفتند و به سینۀ خودشان فشار دادند. فرمودند: «عزیزم، من تو را دوست دارم. دوست ندارم که به خرابی و آلودگی کشیده بشوی». در روایت دارد که این جوان گفت: «من وقتی بوی پیغمبر را احساس کردم، سینۀ پیغمبر را احساس کردم، از گناه بدم آمد». چقدر ما کاری کرده‌ایم که دیگران از گناه بدشان بیاید؟ ببین! به سینۀ خودش چسباند. اصلاً روابط و اتصال خیلی کار می‌کند. چه بگویم!؟ "الاکل علی الحضیض مع العبید" پیغمبر اکرم دوست داشتند روی زمین بنشینند و با بنده‌ها غذا بخورند. "الاکل علی الحضیض مع العبید و منابله السائل بیده." {دوست داشتند} با دست خودشان به کسی غذا بدهند یا چیزی بدهند. پیغمبر اکرم این‌جوری بودند. تواضع پیامبر در وقت دادن به یهودی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) آمدند به پیغمبر فرمودند که: «یا رسول‌الله! فلانی یک وقت می‌خواهد.» پیغمبر اکرم این جمله را فرمودند: "فانّی عبدٌ من عبید الله. لا اعلم الّا ما علمنی ربی". مگر من که هستم که بخواهم وقت بدهم؟ من یک بنده‌ای از بندگان خدا هستم. هرچه هم علم دارم خدا به من یاد داده است.
ت. مهربان بود، خوش رفتار بود. آسیه به فرعون گفت "غرة عين لى و لك " این بچه را نگه دار این نور چشم ما می­شود، فرعون به خاطر آسیه قبول کرد. البته همین آسیه بعدا که در برابر بحث خدا مقابل فرعون ایستاد، همین فرعون "وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ" چهار دست و پای آسیه را میخ کرد اما آن دوره­ای که آسیه در تقیه بود و ایمان خود را ظاهر نکرد، فرعون با او خوش رفتاری می­کرد. این دو خصوصیت را در روایت دارد. خدا عمر فرعون را در دنیا زیاد کرد. خدا تلافی می­کند، عمرش را زیاد کرد. در ارتباطاتمان بی­تکلف باشیم من می­خواهم این را عرض کنم، *بی­تکلفی*. عزیزان، رفقا، همه شما که اینجا هستید جزء خواص جامعه هستید. یکی از مشکلات این است که خواص جامعه تکلف دارند و این باعث می­شود که عوام درست نتوانند با خواص جامعه ارتباط برقرار کنند و این جامعه را آلوده و فاسد می­کند. مسئولی که وقتی عوام می­خواهند پیشش بروند، این عوام یک ذره به لکنت بیفتند، این مسئول بنده شیطان است، این مسئول فرسنگ­ها با پیغمبر فاصله دارد. چرا؟ چون وقتی کسی خدمت پیغمبر اکرم(ص) آمد، ذره­ای به لکنت افتاد، پیغمبر اکرم سرش را به سینه خود چسباندند، فرمودند "هَوِّن علیک" راحت بگیر، من پسر خانمی هستم که مرا در بیابان بزرگ کرده(حلیمه)، من با دست خودم از بز شیر می­دوشم. من هیچ­کسی نیستم یک بنده خدا هستم. یهودی­ها آمدند پیش امیرالمؤمنین گفتند یا علی، پیامبر اکرم کی فرصت دارد؟ یک وقتی بگیر ما با پیغمبر صحبت کنیم. امیرالمؤمنین پیش پیغمبر اکرم آمدند. فرموند یا رسول الله یک گروهی از یهودی­ها هستند از شما وقت می­خواستند. حضرت ناراحت شدند! گفتند یعنی چه وقت می­خواستند؟ من مثل همه مردم در مسجد نشستم. پیغمبر جوری بین مردم می­نشستند که اصلا کسی نمی­فهمید کدامشان پیغمبر است. آقا پیغمبر کدامتان است؟ لباسشان، نگاهشان، رفتارشان. چرا ما ادا اصول در می­آوریم؟ چرا کلمات قلنبه سلنبه به کار می­بریم؟ چرا وقتی یک چیز را نمی­توانیم یا نمی­دانیم ادایش را در می­آوریم که من می­دانم یا می­توانم؟ بی تکلفی از دلایل محبوبیت پیامبر خدا شهید مطهری را رحمت کند، یک کتابی به نام حماسه حسینی دارند، آنجا درباره شیوه­های تبلیغی پیغمبر خیلی زیبا صحبت کردند و سیره نبوی. هر دو تکرار شده است. آنجا می­گویند مهمترین چیزی که پیغمبر را محبوب کرد، مردم خود را برای پیغمبر می­کشتند. (خود را برای پیامبر می­کشتند! وقتی پیغمبر اکرم فتح مکه کردند، آب وضوی پیغمبر، یک قطره روی زمین نیفتاد. وقتی پیغمبر فتح مکه کردند، محاسن و موهای خود را اصلاح کردند، یک دانه موی پیغمبر روی زمین نیفتاد. پیغمبر رهبری بودند که عاشق درست کردند. حضرت آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن می­فرماید که معاویه وصیت کرد که موی پیغمبر را همراه من دفن کنید، خدا به احترام این مو، من را عذاب نمی­کند، این مو را پدر ابوسفیان در فتح مکه توانسته بود از پیغمبر بگیرد، آنجایی که پیامبر خودشان محاسنشان را کوتاه کردند.) پیغمبر محبوب بود. عبدالله ذولبجادتین، پسر پولدارترین شخص در مدینه است، با دو تا لنگ خدمت پیغمبر می­آید. پیامبر اکرم یک خنده­ای کردند گفتند این چه وضعش است؟ چرا اینگونه آمدی؟ می­دانستند این کیست. (آقایی که در ایتالیا پولدار بود و پسرش به شهادت رسید، اسمش چه بود؟ ادوراد آنیلی) می­گفت این ادوارد آنیلی است برا خودش! پسر پولدار مدینه است. چرا این شکلی آمدی؟ گفت آقا عاشق شما شدم، به بابام گفتم می­خواهم مسلمان شوم، بابام گفت حق نداری هیچ چیز از پول و ثروت، مال خودت باشد، گفت همه­اش برای خودت، می­خواستم پیش شما بیایم بابام گفت بایست پیراهنت که هست! پیراهنت را هم در بیاور. گفت پیراهن و شلوارم را درآوردم با دوتا لنگ پیش شما آمدم. اسمش عبدالعزی بود، حضرت فرمودند اسم تو عبدالله است. بهش گفتند عبدالله ذولبجادتین. عاشق درست کرد. چرا عاشق درست کرد؟ شهید مطهری می­گوید رمزش این بود که پیغمبر تکلف نداشتند بعد خود شهید مطهری می­گوید من رفتم نجف آباد تبلیغ کنم، داشتم از این طرف خیایان به آن طرف خیابان می­رفتم، یک پیرمردی وسط خیابان جلوی من را گرفت، آقا وایسا ببینم! گفت من ایستادم. پیامبر داشتند به مسجد می­رفتند، جوانی وسط کوچه گفت آقا کارت دارم، پیغمبر گفتند بفرمایید، گفت بشین. پیامبر گفتند من الان کار دارم باید برم مسجد. گفت نه! گفتند باشد می­نشینم. کف زمین نشستند، وسط کوچه بین راه یک گوشه­ای نشستند. بفرمایید، گفت یا رسول الله می­خواهم زنا کنم، می­خواهم فحشا کنم. حضرت یک لبخندی زدند و فرمودند: خوب. فقط ببین! دوست داری یک نفر با خواهرت همین‌جوری {رفتار} بکند؟ گفت: نه. با مادرت؟ نه. ببین! محور اخلاق این است که آنچه که برای خودت می‌پسندی، برای دیگران هم بپسندی. روایت امام صادق(ع) دربارۀ محور اخلاق آمد به امام صادق گفت که: «آقا می‌توانم وقتی خانم‌ها دارند رد می‌شوند از پشت بهشان نگا
💌 مگر می‌توان شیفته‌ی این پیامبر نبود؟! ❓با خود پرسیده‌ایم پیامبر اکرم(ص)، بی‌نظیرترین انسان طول قرون، چه ویژگی‌هایی داشت؟ ♥️ حتما با شنیدنش بیش از پیش عاشق خواهید شد... قاریان افضل ایران 🇮🇷 🇮🇷
ابوالفضل اینانلو: مراقب این رجاله ها وکذابهای موریانه باشید (بهائیت) رفته بودم حرم حضرت‌معصومه، تاکسی سوار شدم از حرم به سمت بلوار امین. یه زن جلو و یه پیرزن عقب نشسته بودن. پیرزنه با ساق پاهای برهنه! از همون اول شروع کرد به غرغر که چقدر گرونیه.. نگاه کنید ۲۴۰ کیلو طلا رو گنبده! چرا برنمیدارن خرج فقرا کنن؟!😒 ⁉️ حضرت زهرا معلوم نیست قبرش کجاست، دارن با پول ما، براش حرم میسازن!؟!⁉️ پول ما را می‌برن عراق، صحن‌ها را بزرگ می‌کنن.. عراق آباد بشه‼️ زن جلویی سر تکون می‌داد و راننده هم هیزم تو آتیش می‌ریخت که چقدررر گرونیه و قیمت لاستیک و صفحه کلاج و... 🔥 🔰 معمولا تو تاکسی وارد بحث نمی‌شم و سکوت می‌کنم.. ولی اسم اهلبیت (ع) رو که برد و دیدم زیارت رو نشونه گرفته، نتونستم سکوت کنم! گفتم: خانم! برای حضرت زهرا (ع) حرم نمی‌سازن، اسم یه صحن تو حرم حضرت علی (ع) رو بنام ایشون گذاشتن.. 👌 کسی هم پول زور از هیچکس نمی‌گیره صحن و حرم بسازن، هر کی بخواد با نذر و عشق کمک میکنه❤️ اون حرم‌ها هم مال عراق نیست، مال کل شیعه و ملت اسلامه. مگه حرم امام رضا (ع) مال کل شیعیان نیست؟! اما این طلاهای گنبد اینا را بردارن خرج فقرا کنن؟! اینا رو خود فقرا دادن که صحن و سرای اهلبیت (ع) آباد باشه.. ❌ برگشت و گفت: بهایی از مسلمون بهتره، اونا به هم کمک میکنن، اگه فقیر بینشون باشه بهش میرسن‼ ‼️ (اینجا معلوم شد پیرزن مکار، بهاییه)🤮 ✅ گفتم: رو گنبد قبر بهاالله تو حیفا، اسرائیل، ۱۲ هزار آجر طلاس! چرا ورنمیدارین خرج فقرا کنین؟!! 🤔 ❌ گفت: ما مظلومیم، حق تحصیل و حق کار و هیچی نداریم.. گناه مون چیه. جز اینکه مسلمون نیستیم؟! جز اینکه یه دین مدرن و بروز داریم ⁉️ ✅ گفتم: گناه تون اینه که تشکیلات هستین. نه دین. تشکیلات میگه👈 با کی ازدواج کنین. با کی حرف بزنین، به چی فکر کنین، از بچگی جاسوس و خائن بار میاین.. از قحطی ساختگی انگلیسیا زمان قاجار تا جلادهای ساواک همه جا شما با چنگال‌هاتون مردم شیعه ایران رو آزار دادین، حتی اسرائیل هم شما رو میشناسه و حق ندارین بیش از ۱۰ روز تو فلسطین اشغالی باشین.. اونا هم میدونن شما چقدر خائن و بدطینت هستین!!! 😒 اما، تو کدوم دین به قبر یه آدم نماز می‌خونن و سجده می‌کنن؟! که شما به قبر بها سجده می‌کنین. 😕 تو کدوم دین میگن یه آدم، خداست معاذالله‼️ که بها میگه من خدا هستم ‼️ شما دم از حقوق_زن و مدرنیته میزنین؟! عجیبه! زن بهایی حتی ارث شوهرشو نمیبره.😉 و همه ارث رو باید بدین تشکیلات ‼️ تشکیلات استالین انقدر دیکتاتوری نبود، که تشکیلات شما هست! اونقدر عقب مونده هستید که مرد میتونه با خواهر و مادر و دختر خودش ازدواج کنه، بجز زن پدر! 😐 چون بها می‌خواست دست پسراش به زنش نرسه، ازدواج با زن پدرو ممنوع کرد فقط 😶 با مادر آره، با زن پدر نه ! 😑🤣 پیرزن بهایی بهت زده و عصبی نگاه میکرد.. گفت آقا نگه دار پیاده میشم 🤣😂 ــــــــــــــــ 🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز ب... قاریان افضل ایران
فراخوان مسابقه صلح امام حسن علیه السلام 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
السلام ای زادۀ خیرالنساء ای کریم بن کریم یامجتبی ای کریمان جملگی پابست تـو صدچویوسف هم ندارند روی تـو مـن فداي آن خم ابروی تـو صدمسیحا ازدمت احیاءشوند قطره‌ها ازحب تـو دریا شوند یا حـسن جان حسـین و زینبت کن نگاهی برغلامان درت لحظه جان کندم تاکه برم نام تـو را سخت اسـت امّا میشود راحت این جان کندنم یارب اندرروزحشر ده این نوید بر حسن بخشیده گشتی « ای سعید»  
حدیث روز ۲۳ شهریور ماه ۱۴۰۲ 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
یاد بود کربلایی محمد خیرخواه مرقی... نفس می کشم درهوای حــسـن شدم از ازل مبتلای حـســـن چراغ شبستان دینداري‌ام شده اشک در روضه‌هاي حسن نداری نبیند بـه عمرش کسی کـه شد یک شبی را گدای حسن بزرگی برازندۀ ان کسی ست کـه باشد فقط خاک پای حسن چـه صف‌ها کـه بستند جبریل ها ورودی یه مهمان سرای حسـن دل از دسـت داوودها برده اسـت طنین خوش ربنای حـــسن یقینا تبارک بخود گفته اســت پس از خلقــت او خدای حسن چـه حـبل المتینی شـود روز حشر بـه شیـعه نخی از عبـای حـسـن نویسند ای کاش بر لوح دل مرا نوکر جان فـدای حســن ندیدیم مدیون نباشد کـسی بـه دستان مشگل گشای حـتسن خدا را بران بنده بخشایش اسـت کـه گریه کند درعزای حســـن نگاهی بـه مـا کرد و انگاه مـا حســینی شدیم از دعـای حــسن