eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.9هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
949 ویدیو
118 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
من نمی‌گویم چه شد گویند در چشم علی سیل #دشمن بود پیدا #فاطمه پیدا نبود #مادرم_زهرا @aleyasein
بیا که دیده حرام است بی تو دیدارش بیا که دل شده خون درفراق دلدارش بیا که دین چو علی مانده استخوان به گلوی بیاکه رفته حقیقت به دیده‌گان، خارش علی که زادگهش بوده دامن کعبه هنوز میرسد از این جماعت، آزارش به غربت حرم و خانه ی خدا بنگر که نام قاتل زهراست نقش دیوارش حرم غریب وتومظلوم،شیعه‌ات تنها سرشک‌توست که ریزد زچشم خونبارش هنوزکعبه سیه‌پوش‌مادرت‌زهراست هنوزاَشک‌حرم‌می چکدبه رُخسارش بیا و داد علی را از آن خطیب بگیر که بغض آل علی می دمد زگفتارش حرم گریست‌ درآن‌شب‌که جدّ مظلومت زمکّه رفت برون با تمامِ انصارش بیا که بیت به دور سرت طواف آرد بیا که کعبه شود باتو،تازه دیدارش زمهر آل علی دل نمی برد «میثم» اگر بُرند زبان و کشند بردارش @aleyasein
حرف از علی(ع) بود و تمام ِ تکیه گاهت رفتی سپر باشی! خدا پشت و پناهت دلشوره دارم! بیقرارم! کاش تقدیر... فوراً رقم میخورد طبقِ دلبخواهت اما ورق برگشت و‌ آوردند هیزم کم کم به غارت رفت حالِ روبراهت با کینه های کهنه از صفین و خیبر محکم به در...محکم لگد زد! با وقاحت! نامرد مردی آمد و دستِ بزن داشت یک آن سیاهی رفت چشمان سیاهت بین در و دیوار چشمت روزِ بد دید خوردی زمین! جان داد طفلِ بی گناهت از دردهای اصلی ات فضه خبر داشت از بغض های مادرانه در نگاهت ای وای ازین پهلو به آن پهلو شدن ها بالا نمی آمد نفس همراهِ آهت از سرخیِ جای غلاف و جایِ سیلی با اشکِ پنهانی سحر شد شامگاهت شمشیر نه! گودال نه! ای وای مادر... در بین آتش؛ پشتِ در...شد قتلگاهت! @aleyasein_ir
شیخ عباس قمی در بیت الاحزان به نقل از ارشادالقوب از زبان بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها نقل میکند. زهراعلیهاالسّلام،: فَجَمَعُوا الْحَطَبَ الْجَزْلَ عَلی بابِنا وَ أتَوْا بِالنارِ لِیحْرِقُوهُ وَ یحْرِقُونا، فَوَ قَفْتُ بِعِضادَةِ الْبابِ وَ ناشَدْتُهُمْ بِاللهِ وَ بِأبِی أنْ ‌یکُفُّوا عَنّا وَ ینْصُرُونا.فَأخَذَ عُمَرُ السَوْطَ مِنْ یدِ قُنْفُذٍ ـ مَوْلی أبِی‌بَکْرٍ ـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی، فَالْتَوی السَوْطُ عَلی عَضُدِی حَتّی صارَ کَالدُمْلُجِ وَ رَکَلَ الْبابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَی ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَـقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النارُ تَسْعَرُ وَ تَسْـفَعُ وَجْهِی، فَضَرَبَنِی بِیدِهِ حَتّی انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ اُذُنِی وَ جائَنِی الْمَخاضُ؛ فَأسْـقَطْتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرْمٍ   فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَی؟!! وَ قَدْ تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهُمْ وَ تَبَرَّاْتُ مِنْهُمْ.  .  بر درب [خانه] ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند که آن را و ما را آتش بزنند. من در چارچوب درب ایستاده بودم و آن‌ها را به خدا و پدرم قسم می‌دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. پس عمر، شلّاق را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازویم زد. پس شلّاق، دور بازویم پیچید؛ به گونه‌ای که [دور تا دور] بازویم [ورم کرد و] مثل دُمْلُج ( زیوری از زیورآلات زنانه است همانندالنگو، با این تفاوت که النگو را در مچ دست قرار می‌دهند؛) ولی دُمْلُج را در بازو. شد ؛ و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من، به عقب راند و باز کرد؛ ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ ، پس به صورت به زمین افتادم، در حالی که آتش شعله‌ور بود و حرارتش صورتم را می‌سوزاند. پس با دستش مرا کتک زد به طوری که گوشواره‌ام تکّه‌تکّه شده، از گوشم جدا شد. و دردِ زایمان به سراغم آمد و محسن را ـ که بی‌گناه کشته شد ـ سقط کردم. پس این‌ها، مردمی هستند که می‌خواهندبر جنازه من نماز بخوانند؟ و حال آن که خدا و رسولش رشته پیوندِ خود را با آنان گسسته‌اند [و بین آن‌ها و رسولش هیچ رابطه و پیوندی برقرار نیست] و من [نیز] رشته پیوندم را با آنان گسسته‌ام بحارالأنوار، ج 30، ص 348 ـ 349، چاپ: دارالرضاعلیه‌السّلام @aleyasein
جریان تازیانه زدن خلیفه دوم به صدیقه اطهر (سلام الله علیها) از زبان خودش منبع: (بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج30، ص 293) ....فَقُلْتُ: إِنْ لَمْ يَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَى أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِيهِ، أَوْ يُقَادَ عَلِيٌّ إِلَى الْبَيْعَةِ، وَ أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ وَ قُلْتُ لِخَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ: أَنْتَ وَ رِجَالُنَا هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ، فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا. فَقَالَتْ: يَا عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَيَّ فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً. ترجمه: ...(خلیفه دوم می گوید: به خانة علی رفتم تا از او بخواهم از خانه بیرون بیاید. فاطمه پشت در آمد...) گفتم: اگر علی بیرون نیاید هیزم فراوانی می آورم و خانه را با هر که در آن است می سوزانم تا اینکه برای بیعت بیاید. پس تازیانة قنفذ را گرفته بر او زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و همرا هانت به سرعت بروید وهیزم جمع کنید و گفتم: آن هیزم ها را آتش خواهم زد. فاطمه گفت:ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و دشمن امیر المؤمنین!پس دستش را بر در گذاشت تا مانع من از باز کردن در شود. به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم... @aleyasein
علیهاالسلام 🔸آه از این شعله...🔸 عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست غربتم را همه دیدند و تماشا کردند بی‌پناهی فقط انگار پناهِ من و توست کوچه آن روز پر از دیدۀ نامحرم بود همۀ روضه نهان بین نگاهِ من و توست صورت نیلی تو از نفس انداخت مرا گرچه زهرای من این اول راهِ من و توست آه از این شعله که خاموش نگردد دیگر آه از آن روز که بر نی سر ماهِ من و توست @aleyasein
در بند معصیت باز ,آقا ببین اسیرم فکری به حال من کن, حالا که سر به زیرم آقا قبول دارم , دردسرم برایت اما ردم نکن که , بیچاره وفقیرم میترسم ازشبی که , توبه نکرده باشم در حین ارتکاب, جرم و خطا بمیرم محتاج یک نگاهم , درمانده بین راهم ای کاش که بیافتد , تنها به تو مسیرم فرقی نکرده اینجا , بد یا که خوب باشم در خانه راه دادی , گفتی که می پذیرم حالا که از فراقت , اشکم دوباره جاریست پاکم کن وببخشم , ای سرور و امیرم با اذن مادر تو , در روضه ها نشستم تا باز هم براتِ , کرببلا بگیرم @aleyasein
مانده ست از اعتقاد؛ تنها یک مُشت خوردیم چقدر بی تو خنجر از پشت خیلی دلمان گرفته برگرد آقا... دلتنگی عصر جمعه ها ما را کشت! #أللهم_عجل_لولیک_الفرج #متی_ترانا_و_نراک #مرضیه_عاطفی_سمنان @aleyasein
تقديم به در از فتنه پاييز در اين باغ ،پيام است اين حادثه سرخ سرآغاز قيام است سبز است قيامى كه در اين چله عزت در معركه ها سرخ ولى گام به گام است هرچند كه تلخ است به دل،داغ شهيدان در فصل شهادت فقط ايام به كام است جان مايه عشق است خطر كردن عشّاق راهى كه به جز هديه خون نيمه تمام است اين نهضت اميد چهل ساله شد امروز در سايه خورشيد، پر از شور مدام است سرخيم و سپيديم پر از خون سپيدار هستيم بر آن عهد كه در جان كلام است بى شبهه عدو نقشه كشيده ست چهل سال دوران بزن در رواِشان نيز تمام است خونخواه شهيدان سفر رفته مى آيد مى آيد از آن دور ،يقين حسن ختام است @aleyasein
با عرض سلام کد رأی دادن به برنامه خوب : 👇👇👇👇👇👇👇 *3*934# 👆👆👆👆👆👆👆 دوستان حتما رأی بدید با تشکر سجاد رحیمی فر @aleyasein
ای دلنگران که چشم‌هایت بر در... شرمنده که امروز بـه یادت کمتر جز رنج چه ‌بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا مادر! #میلاد_عرفان_پور @aleyasein
روضه ات را چه بخوانیم چه نه غم داریم پشت هر واژه و هر قافیه ماتم داریم شاعر سوگ علی بن محمد چه کم است مثل مداح که در مجلس تو کم داریم همه ی شهر به داغ تو علم بر دوش است شکر لله که هنوز این همه پرچم داریم زخم شمشیر عمیق است نه آنقدر که ما این همه زخم عمیق از ستم سم داریم آه شش گوشه نشین ! مثل حسینی چقدر بی جهت نیست که احساس محرم داریم به اَبی اَنت و اُمی .. بخدا کافی نیست به موالاتکم ای عشق ! که جان هم داریم نفس جامعه ات بود که در مجلس اشک دم به ما داد غمت را و دمادم داریم وسط هروله آهنگ سفر می گیریم سامرا منتظر ماست که پر می گیریم @aleyasein