کار دارند عاشقان با شب
بهترین فرصت تمنا شب
مزد امشب نماز فردا شب
من مناجات مى کنم با شب
شب مناجات مى کند با ماه
سر ماه است عمامه ى خورشید
دست ماه است نامه ى خورشید
تن ماه است جامه ى خورشید
ماه یعنى ادامه ى خورشید
مى شود آفتاب شب ها ماه
سر و کارم که با سحر افتاد
جگر من به دردسر افتاد
خواب در چشم ها اگر افتاد
بار ما گردن قمر افتاد
همه خوابیده اند الا ماه
اشک هاى مرا جگر گفتند
به من از کودکى شرر گفتند
از ابوالفضل بیشتر گفتند
اشتباه است اگر قمر گفتند
تازه یک چشم اوست صد تا ماه
تا کنار حسین ما رفتیم
تا که باب الحسین را رفتیم
با ابوالفضل کربلا رفتیم
هر کجا رفت و هر کجا رفتیم
جلو انداخت کار ما را ماه
همه در محضرش وضو دارند
از سر کویش آبرو دارند
و توسل به دست او دارند
بعد از این اهل بیت عمو دارند
چه عمویی، ببین سراپا ماه
چشم هایش همان جلالش باد
ماه قربان آن جمالش باد
صلوات خدا به بالش باد
شیر ام البنین حلالش باد
کیست عباس: کوه، دریا، ماه
روى تو جلوه مى کند در شب
مى شود با تو دیدنى تر شب
وقت وصل است وقت آخر شب
شب که از راه مى رسد هر شب
ماه را مى کند تماشا ماه
کوچه کوچه پى گدا مى گشت
سنگ در دست او طلا مى گشت
سایه بان سه ساله ها مى گشت
آنقدر بین کربلا مى گشت
دور زینب به جاى زهرا ماه
غیر از ام البنین ندیده کسى
چشم او را نبین، ندیده کسى
ماه را در زمین ندیده کسى
هیچ جا این چنین ندیده کسى
تشنه لب آفتاب، سقا ماه
چشم هایش به خیمه ها افتاد
مشک هم زیر دست و پا افتاد
هیبتش از سر و صدا افتاد
دست هایش جدا جدا افتاد
شد ستاره ستاره حالا ماه...
#علی_اکبر_لطیفیان
#مدح_حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ابالفضل
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
@aleyasein
شب نهم
راهی کربلا دل شیدا نمی شود
این نامه جز به دست تو امضا نمی شود
من با نسیم پرچم تو زنده ام حسین
این زندگی بدون تو آقا نمی شود
با تو همیشه آبرویم حفظ می شود
هر کس که شد گدای تو رسوا نمی شود
بی مزد از درِ تو گدا برنگشته است
دیگر کسی شبیه تو پیدا نمی شود
نعم الامیر دست مرا زودتر بگیر
خورده زمین که بی تو ز جا پا نمی شود
خیلی دلم گرفته شبیه غروب شهر
بی گریه بر غمت دل ما وا نمی شود
اصلا خودت بگو که به دردی نمی خورد
چشمی که در عزای تو دریا نمی شود
تکیه زدی به نیزه غربت در آن مصاف
دیگر کسی شبیه تو تنها نمی شود
حق داشتی که علقمه پیرت کند حسین
دیگر شبیه تو کمری تا نمی شود
#مناجات #اشعار_مناجاتی #شعر_ابتدای_جلسه #مناجات_شب_نهم #مناجات_با_امام_حسین #حضرت_ابالفضل #اشعار_مناجاتی #شب_تاسوعا #حضرت_عباس
@aleyasein
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#حضرت_عباس علیهالسلام
#قصیده
🔹سائل هر ساله🔹
گویند فقیری به مدینه به دلی زار
آمد به درِ خانۀ عبّاس علمدار
زد بوسه بر آن درگه و اِستاد مؤدب
گفتا به ادب با پسر حیدر کرّار
کِای صاحب این خانه یکی مرد فقیرم
بیمار و تهیدست و گرفتار و دلافکار
هر سال در این فصل از این خانه گرفتم
بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار
گفتا به زنان امّبنین مادر عبّاس
با سوز دل سوخته و دیدۀ خونبار
کز زیور و زر هرچه که دارید بیارید
بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار
خود سائل هر سالۀ عبّاسِ من است این
عبّاس، دلآزرده شود گر برود زار
دادند بدو زیور و زر آنچه که میبود
از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار
سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد
بگذاشت ز غم، گریهکنان چهره به دیوار
گفتند همه هستی این خانه همین بود
ای مرد عرب اشک میفشان تو به رخسار
آن سائل دلباخته با گریه چنین گفت
کِای در همهجا بوده به خیل ضعفا یار
بر من درِ این خانه گداییست بهانه
من عاشق عبّاسم، نه عاشق دینار
من آمدهام بازوی عبّاس ببوسم
من در پی گل، روی نهادم سوی گلزار
هر سال زدم بوسه بر آن دست مبارک
هر بار شدم محو رخ صاحب این دار
یک لحظه بگویید که عبّاس بیاید
باشد که برم فیض از آن چهره دگربار
ناگاه، زنان شیونشان رفت به گردون
گفتند فروبند لب ای مرد گرفتار
ای عاشق دلسوخته! ای محو رخ دوست!
ای سائل دلباخته! ای طالب دیدار!
دستی که زدی بوسه، جدا گشت ز پیکر
ماهی که تو دیدی، به زمین گشت نگونسار
آن دست کز او خرجی یکساله گرفتی
شد قطع ز تیغ ستم دشمن خونخوار
سر بر سرِ نی، دست جدا، تن به روی خاک
لب تشنه، جگر سوخته، دل شعلهای از نار
این طایفه هستند در این خانه سیهپوش
این خانه بُوَد در غم عبّاس، عزادار...
#غلامرضا_سازگار
@aleyasein
#حضرت_عباس علیهالسلام
#غزل
🔹یا ایها الساقی🔹
نه در توصیف شاعرها، نه در آواز عشاقی
تو افزونتر از اندیشه، فراوانتر از اغراقی
وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی
ندارند این صفتها جز تو دیگر هیچ مصداقی
به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان
یزید آنجا که میگوید «الا یا ایها الساقی»
تمام کودکان معراج را توصیف میکردند
مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی؟
چنان رفتی که حتی سایهات از رفتنت جا ماند
رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی
فرار از تو فراری میشود در عرصۀ میدان
چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی
بدون دست میآیی و از دستت گریزانند
پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی
به سوی خیمهها یا «عُدّتی فی شِدّتی» برگرد
که تو بیمشک سقّایی، که تو بیدست رزّاقی
شنیدم بغض بیگریه به آتش میکشد جان را
بماند باقی روضه درون سینهام باقی
#سیدحمیدرضا_برقعی
@aleyasein
#حضرت_عباس علیهالسلام
#مثنوی
🔹علمدار حسین🔹
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
شاهبانوی کلابیه پسر آورده
چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده
هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده
نظرش خیره به گهوارۀ سقا مانده
مورها هم سر این سفره سلیمان شدهاند
ارمنیها دو سه روزیست مسلمان شدهاند
جادۀ گیسوی این مرد پر از پیچ و خم است
هر چه از حضرت عباس بگوییم کم است
ماه ذیالحجه که عباس به حج عازم شد
همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد
در طوافش سخن از عقل فراتر میگفت
در حقیقت «لک لبیک برادر» میگفت!
این اباالفضل که از قبله فراتر میرفت
مرتضی بود که بر دوش پیمبر میرفت
علی اکبر به ثنا گویی او میآید:
چقدر منبر کعبه به عمو میآید...
از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینیتر از عباس ندیدم هرگز
«کاشف الکرب» تویی؛ خندۀ ارباب تویی
«پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی!
با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
روی چشم تو بُوَد جای حسن جای حسین
هست مابین دو ابروی تو بین الحرمین...
وسط جنگ زمین را به زمان دوختهای
فن شمشیرزنی را ز که آموختهای؟!
ای جوان! پیر رهت کیست از آن شاه بگو؟
«أشهد أن علیاً ولی الله» بگو
او علمدار حسین است ببخشید مرا
مدح او کار حسین است ببخشید مرا
#مجید_تال
@aleyasein
#حضرت_عباس علیهالسلام
#مثنوی
🔹عباس من!🔹
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
او که میآید تو احساس جوانی میکنی
باز یاد رزم و شور پهلوانی میکنی
آمده پیش تو تا مشق سپهداری کند
تا به سبک حیدری تمرین کرّاری کند
میزند زانو که رسمت را بیاموزد، علی!
با چه شوقی بر لبانت چشم میدوزد، علی!
ماندهام در بهت شاگردی که استادش تویی
هم چراغ رفتن و هم نور ایجادش تویی
بارها آن اسم زیبا را شنیدم من ولی
چیز دیگر بود عباسی که تو گفتی علی!
با صدایی مهربان گفتی: بیا عباس من!
تیغ را بردار با نام خدا عباس من!
نور چشمان علی! پیش پدر چرخی بزن
شیرِ من! شمشیر را بالا ببر، چرخی بزن
این چنین با هر دو دستت تیغ را حرکت بده
دست چپ را هم به وزن تیغ خود عادت بده
فکر کن هر حالتی بر جنگ حاکم میشود
دستِ چپ، عباس من! یک وقت لازم میشود
الامان از چشم شور و تیر پنهانی پسر!
کاش میشد چشمهایت را بپوشانی پسر!
بینقاب ای جلوهٔ حُسن خدادادی نجنگ
سعی کن تا میشود بی خُودِ فولادی نجنگ...
تشنهای، فهمیدم از آنجا که شیداتر شدی
تا لبانت خشک شد عباس، زیباتر شدی...
#قاسم_صرافان
@aleyasein
1_3524314573.m4a
1.05M
شور حضرت ابالفضل علیه السلام
عباسم
علم غیرت و مردونگی و احساسم
روی اسم بچه های فاطمه حساسم
مرد بی تکرارم / شیر لا فرارم
وسط هر میدون / حیدر کرارم
واسه زینب و حسین شارگمو میذارم
شیر کرار منم، ساقی و سردار منم
تو سپاه حسین، میر و سپهدار منم
دل زینب قرصه، وقتی علمدار منم
مولانا ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سردارم
توی لشکر حسین همیشه پرچمدارم
از امان نامه ی شمر و حرمله بیزارم
تا نفس دارم توو / لشکر اربابم
مادرم یادم داد / نوکر اربابم
همه زندگیِ من فدا سر اربابم
در نایاب منم، زمزمه ی ناب منم
باب حاجات منم، فاتح ابواب منم
اولین نوکر، حضرت ارباب منم
مولانا ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میجنگم
زیر لب دم علی علی علی آهنگم
توو دلاوری نمیشه هیچ کسی هم سنگم
توو دل میدون با / نغمه ی تکبیرم
می کنم طوفانی / با دم شمشیرم
انتقام کوچه و مادرمو می گیرم
شیر بی باک منم، چیره و چالاک منم
قمر هاشمی، ماهِ در افلاک منم
اونکه روزی گرفت، از پدر خاک منم
مولانا ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سقامو
می باره کرامت و سخاوت از دستامو
عالمی می گرده تا میگردونم چشمامو
جلوه ی جانبازی / مظهر ایمانم
من کفیلُ الزینب / حافظ قرآنم
خاک پای من میشه یکی مثه سلمانم
باب حاجات منم، سامع الاصوات منم
اصل ایثار منم، روح مواسات منم
تا ابد بهترین، عموی سادات منم
مولانا ابوفاضل
وحید محمدی
۴ اسفند ۱۴٠۱
#حضرت_عباس_شور
#حضرت_عباس_ولادت
#حضرت_عباس_سرود
#حضرت_عباس
@aleyasein
یا ابوفاضل مدد
سخت است یل باشی ولی با دستِ بسته
لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته
دیدند روی تو حرم حساس هستند
با یک امان نامه غرورت را شکستند
فامیلِ بد را تو نشد ساکت بسازی
با آبرویت پیش ِ زینب کرد بازی
اما تو فرزند امیرالمومنینی
در معرفت آیینهٔ ام البنینی
شمر و امیرش را چه رسوا ساختی تو
آب دهان بر نامه اش انداختی تو
گفتی که من تا آخرش پای حسینم
با نوکری او امیر عالمینم
ای کاش آقا دیده از دریا نبندد
با ریسمان صبر دستم را نبندد
ای کاش وقت حمله رویم را بگیرد
ترسم که حکم صبر ، بازویم بگیرد
سخت است یل باشی ولی با دست بسته
بینی که نا محرم حریمت را شکسته
من مرده باشم دست زینب را ببندند
وقت زمین خوردن به ناموسم بخندند
با تیر چشمانم الهی پاره باشد
اما نبینم خواهرم آواره باشد
من حاضرم نیزه به چشمانم نشیند
اما کسی یک موی زینب را نبیند
بر صورت من آی لشگر پا گذارید
پوشیه را از روی زینب بر ندارید
سروده سحر تاسوعا سال ۱۴۰۱
#قاسم_نعمتی
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
شعر روضه حضرت عباس علیه السلام
این دو چشم است که ماننددو دریا شده است
آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است
جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا
چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است
به ... چه شق القمری کرده عمود آهن
فرق تو تا وسط ابروی تو وا شده است
قد و بالات به هم ریخته، چشمت زده اند
چه شده پیکر تو مثل معما شده است
به گمانم که تو از جای نخواهی برخاست
آه ... حالا به سرم خاک دو دنیا شده است
تیر را می کشم از چشم تو بیرون عباس
تا ببینی که ز داغت کمرم تا شده است
من هنوز از سر نعش تو نرفتم اما
بینشان با طمع رأس تو دعوا شده است
وحید محمدی
#حضرت_عباس_مرثیه
#حضرت_عباس_روضه
#حضرت_عباس
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
شعر روضه حضرت عباس علیه السلام
دریا دل سپاه محرم بلند شو
باب الحوائج همه عالم بلند شو
نقش زمین، میانه ی صحرا چه می کنی
لب تشنه در میان دو دریا چه می کنی
ای تکیه گاه خیمه ی خواهر بلند شو
ای کاشف الکروب برادر بلند شو
دارد مصیبت از همه جا می رسد اخا
بعد از تو ناله ام به کجا می رسد اخا
باور نمی کنم که سرت را شکسته اند
ای مرغ عشق، بال و پرت را شکسته اند
پشت و پناه اهل حرم پا نمی شوی؟
با این حساب بین عبا جا نمی شوی
پرچم به دوش لشکر زهرا بلند شو
پشت و پناه زینب کبری بلند شو
دارد سپاه حرمله لبخند می زند
بر دست های خواهر تو بند می زند
دستی که نیست تا که مرا یاری ام کنی
فکری به حال زخم دل کاری ام کنی
پشت و پناه خیمه ی ما اینچنین نرو
صد پاره می شود دل ام البنین نرو
دستی بگیر زیر پر خواهرت، بمان
نامحرم است همسفر خواهرت، بمان
باشی کسی برای اسارت نمی رود
دار و ندار خیمه به غارت نمی رود
باشی کسی که دست به چیزی نمی زند
باشی کسی که حرف کنیزی نمی زند
ای غیرت همیشه ی حیدر بلند شو
پشت و پناه غربت خواهر بلند شو
وحید محمدی
#حضرت_عباس_مرثیه
#حضرت_عباس_روضه
#حضرت_عباس
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
1_1137659427
2.16M
با اینکه غم داشتیم
صاحب علم داشتیم
عمومونو کشتن
همینو کم داشتیم...
حاج محمود کریمی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#حضرت_عباس
@aleyasein
4_6034836544492146118.m4a
1.05M
شور حضرت ابالفضل علیه السلام
عباسم
علم غیرت و مردونگی و احساسم
روی اسم بچه های فاطمه حساسم
مرد بی تکرارم / شیر لا فرارم
وسط هر میدون / حیدر کرارم
واسه زینب و حسین شارگمو میذارم
شیر کرار منم، ساقی و سردار منم
تو سپاه حسین، میر و سپهدار منم
دل زینب قرصه، وقتی علمدار منم
مولانا ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سردارم
توی لشکر حسین همیشه پرچمدارم
از امان نامه ی شمر و حرمله بیزارم
تا نفس دارم توو / لشکر اربابم
مادرم یادم داد / نوکر اربابم
همه زندگیِ من فدا سر اربابم
در نایاب منم، زمزمه ی ناب منم
باب حاجات منم، فاتح ابواب منم
اولین نوکر، حضرت ارباب منم
مولانا ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میجنگم
زیر لب دم علی علی علی آهنگم
توو دلاوری نمیشه هیچ کسی هم سنگم
توو دل میدون با / نغمه ی تکبیرم
می کنم طوفانی / با دم شمشیرم
انتقام کوچه و مادرمو می گیرم
شیر بی باک منم، چیره و چالاک منم
قمر هاشمی، ماهِ در افلاک منم
اونکه روزی گرفت، از پدر خاک منم
مولانا ابوفاضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سقامو
می باره کرامت و سخاوت از دستامو
عالمی می گرده تا میگردونم چشمامو
جلوه ی جانبازی / مظهر ایمانم
من کفیلُ الزینب / حافظ قرآنم
خاک پای من میشه یکی مثه سلمانم
باب حاجات منم، سامع الاصوات منم
اصل ایثار منم، روح مواسات منم
تا ابد بهترین، عموی سادات منم
مولانا ابوفاضل
وحید محمدی
#حضرت_عباس_شور
#حضرت_عباس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#حضرت_عباس علیهالسلام
#غزل
🔹لاله عباسی🔹
جز او بقیع زائر خلوتنشین نداشت
در کوچهباغ مرثیهها خوشهچین نداشت
نجوای غمگنانۀ این مادر صبور
تأثیر، کمتر از نفس آتشین نداشت
جز چشم او که چشمهٔ احساس شد، کسی
یک آسمان ستاره به روی زمین نداشت
با آنکه خفته بود به خون، باغ لالهاش
از شکوه کمترین اثری بر جبین نداشت
بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو
دلبستگی به واژهٔ امالبنین نداشت...
میگفت ای دلاور نستوه! ای رشید!
خورشید نیز صبر و رضا بیش از این نداشت
عباس من! که لالهٔ عباسی منی
ای کاش دل به داغ فراقت یقین نداشت
ای ساقی حرم که عطش تشنهٔ تو بود
ساقی به جز تو سلسلهٔ «یا و سین» نداشت
عباس من! شنیدهام افتادهای از اسب
تاب تحمل تو مگر صدر زین نداشت؟...
والله، بعد زمزمهٔ «اِن قطعتموا»
چشم تو اعتنا به یسار و یمین نداشت
تا موج نخلها ز حضورت به هم نخورد
دریای غیرت این همه اوج و طنین نداشت
تو، ماه من نه... ماه بنیهاشمی ولی
پیشانی بلند تو این قدر چین نداشت
وقتی حسین بر سرت آمد، که یک نظر...
چشم تو تاب دیدن آن نازنین نداشت...
#محمدجواد_غفورزاده
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
شعر روضه حضرت ابالفضل علیه السلام
تاسوعای محرم ۱۴٠۳
زبان حال حضرت زینب(س)
بعدِ تو خیمه ی ما غرق عزا شد، بد شد
کمر شاه که از داغ تو تا شد، بد شد
لشکر نیزه و شمشیر و عصا ریخت سرت
از تنت دست جدا... دست جدا شد، بد شد
بین ابروی تو را فاصله انداخت عمود
فرقت ای ماه بنی عشق دو تا شد، بد شد
شاهِ تنها شده بعد از تو، زمین گیر شد و
وسط گودی گودال چه ها شد... بد شد
شمر فهمید که عباس ندارم... شر شد
قائله دور و بر خیمه به پا شد، بد شد
رفتی و بعد تو ای سرو دل آرا، به حرم
پای شمر و شبث و حرمله وا شد، بد شد
احترامم سر جا بود ولی بعد از تو
این اسارت که چنین قسمت ما شد، بد شد
سر تو رفت به نیزه، سر ما داد زدند
به خدا خون به دل آل عبا شد... بد شد
سر هر کوچه و بازار به ما خندیدند
عاقبت خواهرت انگشت نما شد، بد شد
وحید محمدی
#محرم_الحرام
#حضرت_عباس
#حضرت_عباس_شهادت
#حضرت_عباس_روضه
#حضرت_عباس_مرثیه
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
پیغام علقمه به نجف برد جبرئیل
ام البنین بگو پسری داشتی چه شد؟
#شب_حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
#شب_تاسوعا
#امام_حسین
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
آب...
از خواهش لبهای او بی تاب شد آب
از شرم آن چشمان آبی آب شد آب
وقتی که خم شد نخلها یکباره دیدند
لبخند زد مَرد و پر از مهتاب شد آب
آنقدر بر بانوی دریا سجده میکرد
تا در قنوت آخرش محراب شد آب
زیباترین طرح خدا بر پردهها رفت
وقتی میان دستهایش قاب شد آب
یک لحظه با او بود اما تا همیشه
از چشمهای تشنهاش سیراب شد آب
آن تیرها، شمشیرها بارید و بارید
طوفان گرفت و گِرد او گِرداب شد آب
تیر آمد و... از حسرت مَشکی که میمرد
مرداب شد، مرداب شد، مرداب شد آب...
#قاسم_صرافان
#شب_حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
#شب_تاسوعا
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت...
#علی_اکبر_لطیفیان
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_ابالفضل
#حضرت_عباس
@aleyasein
1732205739170_-2147483648_-212751.ogg
1.65M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
شور حضرت ابالفضل علیه السلام
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دردمو به کی بگم من، بهتر از ابالفضل
نون سفره شو گرفته، نوکر از ابالفضل
کربلامو میگیرم من، آخر از ابالفضل
دریا دریاس، کرم عباس
زیبا زیباس، حرم عباس
بالا بالاس، علم عباس
ذکر لب هاس، قسم عباس
دم دلخواه ابالفضل، قمر الله ابالفضل
نمیفته تو اسمت از رو لب شاه ابالفضل
دل من وقتی تنگه، واسه ی روی ماهت
میبینم روی ماهتو وسط ماه ابالفضل
یا قمر العشیره
تکیه گاه هر چی مرد و، پهلوان ابالفضل
زیر لب همه ش میگه هر، قهرمان ابالفضل
تا خود قیامت اسمت، جاودان ابالفضل
شیرِ شیرِ، عربه عباس
در قله ی، ادبه عباس
وقتی میره، وسط میدون
یا فاطمه س، رو لب عباس
شه والا نشینه، یل ام البنینه
توی رزم و دلاوری خداییش بی قرینه
سر و سرداره عباس، خود کراره عباس
حیدرو هر کسی ندید توو ابالفضل می بینه
یا قمر العشیره
وحید محمدی
۱ آذر ۱۴٠۳
#حضرت_عباس ع
#حضرت_عباس_زمینه
#حضرت_عباس_شور
@aleyasein
1734099859486_-2147483648_-210043.ogg
1.94M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
زمینه حضرت ام البنین سلام الله علیها
سفره دار روضه ها، ام البنین
روضه خون کربلا، ام البنین
ذکر شنبه هامه یا، ام البنین
مادر همه امام حسینیا، ام البنین
امید خونه مادره پس تو
امیدِ خونه ی ابالفضلی
اسم تو تا همیشه حک میشه
رو هر نشونه ی ابالفضلی
فقط تویی که توو بنی هاشم
شونه به شونه ی ابالفضلی
مادر سه ستاره، مادر یک ماه
همسر اسدالله، یار وجه الله
گفته دختر زهرا، به تو یا اماه
ام البنین
ای عزیز فاطمه، ام البنین
ای علیمه عالمه، ام البنین
باب حاجت همه، ام البنین
قسمت میدم به شاه علقمه، ام البنین
رو سر نوکرات بکش امشب
دست گره گشاتو بی بی جان
خرج حسین و غربتش کردی
تموم گریه هاتو بی بی جان
ایشالا اربعین می بینم باز
سفره ی کربلاتو بی بی جان
مادر علی اکبر، مادر عباس
مهربونِ رقیه، مادر احساس
پرچم ادب تو، تا ابد بالاس
مادر سه ستاره، مادر یک ماه
همسر اسدالله، یار وجه الله
گفته دختر زهرا، به تو یا اماه
ام البنین
وحید محمدی
۲۳ آذر ۱۴۰۳
#ام_البنین سلام الله علیها
#ام_البنین_زمینه
#حضرت_عباس علیه السلام
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
مادر باب الحوائج...
خانمی که تا خود خورشید، قامت داشته
در رشادت با ابالفضلش رقابت داشته
مادر باب الحوائج بوده و با این حساب
دامن او را گرفته هر که حاجت داشته
می رسد از والدین اخلاق فرزندان ولی
این زن از اول به فرزندش شباهت داشته
اول از عباسِ او اذن حرم را خواسته
هر کسی در کربلا قصد زیارت داشته
با کلام نافذش در روضه ها حاضر شده
در زمین کربلا هر چند غیبت داشته
تحت فرمانش کلام و تحت امرش واژهها
صحبتش با ابروی عباس نسبت داشته
فاطمیه رفته و آمادهی رفتن شده
بس که بر زهرای مرضیه محبت داشته
بعد زهرا آمده پس بعد زهرا می رود
اینچنین در مکتب مولا ولایت داشته
دانه پاشیده برای کفتران قبر او
در مدینه هرکسی یک جو لیاقت داشته
تا ابد شرمندهی عباس شد چون قبر او
بیشتر از قبر فرزندش مساحت داشته...
مهدی رحیمی(زمستان)
#وفات_حضرت_ام_البنین
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
مادر شهید...
تنها چرا نشسته مگر گریه میکند؟
چون شمع شعلهور به نظر گریه میکند
از مردم مدینه شنیدم که روزها
میآید و ز داغ پسر گریه میکند
بالای چار صورت قبری که ساخته
با دیدههای سرخ جگر گریه میکند
با ذکر جانگداز "حسینم غریب بود"
دائم زند به سینه و سر، گریه میکند
از سوزِ روضه خواندن این مادر شهید
هر عابری میان گذر گریه میکند
گاهی دلش برای علی تنگ میشود
گاهی برای روضه ی در گریه میکند
بغض نگاه باد صبا گفت با دلم
دیگر غروب شد، چقدر گریه میکند...
#وحید_قاسمی
#حضرت_ام_البنین
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
روضه خوان...
ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد
فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد
همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور
فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد
رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند
که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد
به دور نام او از چار سو عمری پسرهایش
رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد
تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما
یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد
رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او
که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد
وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند
چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد
به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی
ولی ماهش چگونه ارباًاربا بر زمین باشد
حضور ِچار امام ِدر بقیع و مادری یعنی؛
که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد...
#مهدی_رحیمی
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
#ام_العباس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
من شڪ ندارم روزگاری تازہ میفهمی
می آمدہ در هـر قدم او پا به پای تو
تو مادری کردی برای بچه هـای او
او مادری کردہ برای بچه هـای تو...
#محسن_کاویانی
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
#ام_العباس
@aleyasein